حُسن ملائک و بشر
جلوه نداد اینقدر
عکسِ تو می زند در او:
حسن نمود میکند
ناز نشسته با طرب
چهره به چهره ، لب به لب
گوشهٔ چشمِ مستِ تو
گفت و شنود میکند ...
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
روزگارا قصد ايمانم مكن
زآنچه میگويم پشيمانم مكن
كبريای خوبی از خوبان مگير
فضلِ محبوبی ز محبوبان مگير
گم مكن از راه، پيشاهنگ را
دور دار از نامِ مردان، ننگ را
گر بدی گيرد جهان را سربهسر
از دلم اميّد خوبی را مبر
چون ترازويم به سنجش آوری
سنگ سودم را منه در داوری
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
نامدگان و رفتگان از دو کرانهی زمان
سوی تو میدوند هان ای تو همیشه درمیان
درچمن تو میچرد آهوی دشت آسمان
گرد سر تو میپرد باز سپید کهکشان
هرچه به گرد خویشتن مینگرم درین چمن
آینهی ضمیر من جز تو نمیدهد نشان
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
نمیدانم چه میخواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته است
در تنگ قفس باز است وافسوس
که بال مرغ آوازم شکسته است
نمیدانم چه میخواهم بگویم
غمی در استخوانم می گدازد
خیال ناشناسی آشنا رنگ
گهی می سوزدم گه می نوازد
پریشان سایه ای آشفته آهنگ
ز مغزم می تراود گیج وگمراه
چو روح خوابگردی مات و مدهوش
که بی سامان به ره افتد شبانگاه
درون سینه ام دردیست خونبار
که همچون گریه میگیرد گلویم
غمی آشفته دردی گریه آلود
نمیدانم چه می خواهم بگویم
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
تو از هزاره های دور آمدي
در اين درازنای خون فشان
به هرقدم نشان نقش پای توست
در اين درشتنای ديو لاخ
زهر طرف طنين گامهاي ره گشاي توست
بلند و پست اين گشاده دامگاه ننگ و نام
به خوننوشته، نامهٔ وفای توست
به گوش بيستون هنوز
صدای تيشههای توست
چه تازيانهها كه با تن تو تاب عشق آزمود
چه دارها كه از تو گشت سربلند
زهی كه كوه قامت بلند عشق
كه استوار ماند در هجوم هر گزند...
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshan_ebtehhaj
آبی که برآسود
زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود
که پیوسته روان است...
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست
آه از این درد که جز مرگ منش درمان نیست
این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم
که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست
آنچنان سوخته این خاک بلاکش که دگر
انتظار مددی از کرم باران نیست
به وفای تو طمع بستم و عمر از کف رفت
آن خطا را به حقیقت کم از این تاوان نیست
این چه تیغ است که در هر رگ من زخمی ازوست
گر بگویم که تو در خون منی بهتان نیست
رنج دیرینه انسان به مداوا نرسید
علت آن است که بیمار و طبیب انسان نیست
صبر بر داغ دل سوخته باید چون شمع
لایق صحبت بزم تو شدن آسان نیست
تب و تاب غم عشقت دل دریا طلبد
هر تنک حوصله را طاقت این طوفان نیست
سایه صد عمر در این قصه به سر رفت و هنوز
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
شمع از سوختنش پروا نیست
که درین سوختن او تنها نیست
مرگ اگر آخر این ره چه اوست
نیز پروانهٔ او همره اوست
به ازین چیست که دو یار به هم
ره سپارند سوی ملک عدم
نه یکی مانده گرفتار و نژند
و آن دگر رفته ، رها گشته ز بند
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
بلندا سرما که گر غرق خونش
ببینی، نبینی تو هرگز زبونش
سرافراز باد آن درخت همایون
کزین سرنگونی نشد سرنگونش
تناور درختی که هر چه ش ببری
فزون تر بود شاخ و برگ فزونش
پی آسمان زد همانا تبرزن
که بر سر فرو ریخت سقف و ستونش
زمین واژگون شد از آن تا نبیند
در آیینه ی آسمان واژگونش
بلی گوی عهدش بلا آزماید
زهی مرد و آن عهد و آن آزمونش
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
بگذر شبی به خلوت این همنشین درد
تا شرح آن دهم که غمت با دلم چه کرد
من بر نخیزم از سر راه وفای تو
از هستیام اگر چه بر انگیختند گرد
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
دل شکستهٔ ما همچو آیــنه پاک است
بهای دُر، نشود گُم اگرچه در خاک است
ز چاک پیرهن یوسف آشکارا شد
که دست و دیدهٔ پاکیزه دامنان پاک است
قصورِ عقل کجا و قیاسِ قامت عشق
تو هرقبا که بدوزی به قدر ادراک است
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
سنگی است زیر آب
در گود شب گرفتهٔ دریای نیلگون
تنها نشسته در تک آن گور سهمناک
خاموش مانده در دل آن سردی و سکون
او با سکوت خویش
از یاد رفتهای ست در آن دخمهٔ سیاه
هرگز بر او نتافته خورشیدِ نیم روز
هرگز بر او نتافته مهتاب شامگاه
بسیار شب که ناله برآورد و کس نبود
کان ناله بشنود
بسیار شب که اشک برافشاند و یاوه گشت
در گود آن کبود ...
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است
یاد دلنشینت ای امید جان
هر کجا روم روانه با من است
ناز نوشخند صبح اگر توراست
شور گریه ی شبانه با من است
برگ عیش و جام و چنگ اگرچه نیست
رقص و مستی و ترانه با من است
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان
شاخه همخون جدا مانده من !
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
عمریست که ما منتظر باد صباییم
تا بو که چه پیغام دهد باد صبایی
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
خاک سیه مباش که کس برنگیردت
آیینه شو که خدمت آن ماهرو کنی...
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
چه کنی بندگی دولت دنیا ؟ ای کاش
به خود آیی و ببینی که خدای تو کجاست
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
وآن طلایی زورق خورشید را
صخرههای ساحل مغرب شکست !...
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
نه چراغیست دل من، که به بادی میرد
دمبهدم تازه شود آتشِ عشقِ کُهنم
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
نسیم عطرگردان بوی خون عاشقان دارد
بیا تا عطر این گل در مشام جان بگردانیم
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj
تو ای پری کجایی...
شعر: #هوشنگ_ابتهاج
موسیقی: #همایون_خرم
خواننده: #حسین_قوامی
@hoshang_ebtehhaj