hoshang_ebtehhaj | Unsorted

Telegram-канал hoshang_ebtehhaj - " هوشنگ ابتهاج "

97307

"همه آفاق گرفته‌ست صدای سخنم " کانال تخصصیِ اشعار استاد #هوشنگ_ابتهاج متخلص #ه_ا_سایه و دیگر #اشعار کهن و معاصر «این کانال رسمی #نمیباشد» و صرفا برای طرفداران استاد تاسیس شده..استاد هیچ صفحه رسمی #ندارند

Subscribe to a channel

" هوشنگ ابتهاج "

امروز هشتم محرم بود و عصر به خانه سایه رفتیم. سایه مغموم بود و از چشم‌هایش معلوم بود گریه کرده.
عاطفه گفت: “بازم شیطونی کردین؟” سایه خندید.
_پرسیدم “اتفاقی افتاده؟”
سایه گفت: “نه! شما می‌دونین که تلویزیون همیشه جلوم روشنه. هر کانالی هم که می‌زنم داره روضه و نوحه نشون می‌ده. من هم گوش می‌کنم و خب گریه‌ام می‌گیره. می‌شینم با اینها گریه می‌کنم. (لبخند می‌زند.)
پس از چند دقیقه گپ و گفت، سایه می‌گوید:
“سال‌ها پیش یک شعری گفتم به اسم «اربعین» که تمومش نکردم.”
با تعجب اصرار می‌کنم شعر را بخواند و می‌خواند:

یا حسین بن علی
خون گرم تو هنوز
از زمین می‌ جوشد
هر کجا باغ گل سرخی هست
آب از این چشمه خون می‌ نوشد.
کربلایی است دلم
...

📖 قسمتی از کتاب پیر پرنیان اندیش در صحبت سایه
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

دیریست که از روی دل آرای تو دوریم
محتاج بیان نیست که مشتاق حضوریم...

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

دریای لطف بودی و من مانده با سراب
 دل آنگهت شناخت که آب از سرم گذشت
 
جان پرورست لطف تو ای اشک ژاله ، لیک
 دیر آمدی و کار گل پرپرم گذشت

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

چشم گریان تو نازم ، حال دیگرگون ببین
گریه ی لیلی کنار بستر مجنون ببین

بر نتابید این دل نازک غم هجران دوست
یارب این صبر کم و آن محنت افزون ببین

مانده ام با آب چشم و آتش دل ، ساقیا
چاره ی کار مرا در آب آتشگون ببین

رشکت آمد ناز و نوش گل در آغوش بهار
ای گشوده دست یغمای خزان ، اکنون ببین

سایه دیگر کار چشم و دل گذشت از اشک و آه
تیغ هجران است اینجا ، موج موج خون ببین

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

جوانی گر چه نقش دلپذیرست
ازو دل بر گرفتن ناگزیرست

پرید آن خواب نوشین سحرگاه
بیا ای دل که هنگام تو دیرست

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

#نوحه_مادر

یوسفِ من ! پس چه شد پیراهنت ؟
بر چه خاکی ریخت خونِ روشنت ؟
بر زمینِ سرد ، خونِ گرمِ تو
ریخت آن گرگ و نبودش شرمِ تو
تا نپنداری ز یادت غافلم
گریه می جوشد شب و روز از دلم

داغِ ماتم هاست بر جانم بسی
در دلم پیوسته می گرید کسی
ای دریغا پارهِ دل ! جفتِ جان !
بی جوانی ، مانده جاویدان جوان !
بر سرِ گهواره لالا خواندمت
تا بجنبانی جهان ، جنباندمت
درسِ پیمان و وفا آموختی
جانِ مادر ! جانِ مادر سوختی
مژدهِ دامادیت می خواستم
حجله ات آخر ز خون آراستم

در بهارِ عمر ای سروِ جوان
ریختی چون برگریزِ اغوان
ارغوانم ! ارغوانم ! لاله ام !
در غمت خون می چکد از ناله ام
در دلِ ویرانه ام گوری بکن
کاین شهیدانند بی گور وکفن
گورها در سینهِ خود کنده ایم
سوگوارانیم ما تا زنده ایم
این همه خون در دلِ ما می کنی
بشکنی ای دستِ خونی ، بشکنی !
 
#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

باری
امید خویش
به دلداری ام فرست
دانی که
آرزوی تو تنهاست در دلم


#هوشنگ_ابتهاج

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

شگفتا !
که را بخت آن داده اند
که چون من
تماشاگر بازی خویش باشد ؟

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

اندرین گوشه‌ی خاموش فراموش شده
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
یاد رنگینی در خاطر من
گریه می انگیزد ...

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

دل شکستهٔ ما همچو آینه پاک است
بهای دُر نشود گم اگرچه در خاک است

ز چاک پیرهن یوسف آشکارا شد
که دست و دیدهٔ پاکیزه دامنان پاک است

نگر که نقش سپید و سیه رهت نزند
که این دو اسبهٔ ایام سخت چالاک است

قصور عقل کجا و قیاس قامت عشق
تو هرقبا که بدوزی به قدر ادراک است

سحر به باغ درآ کز زبان بلبل مست
بگویمت که گریبان گل چرا چاک است

رواست گر بگشاید هزار چشمهٔ اشک
چنین که داس تو بر شاخه های این تاک است

ز دوست آنچه کشیدم سزای دشمن بود
فغان ز دوست که در دشمنی چه بی‌باک است

صفای چشمهٔ روشن نگاه دار ای دل
اگر چه از همه سو تند باد خاشاک است

صدای توست که بر می زند ز سینهٔ من
کجایی ای که جهان از تو پر ز پژواک است

غروب و گوشهٌ زندان و بانگ مرغ غریب
بنال سایه که هنگام شعر غمناک است

دل حزینم ازین نالهٔ نهفته گرفت
بیا که وقت صفیری ز پردهٔ راک است

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

ز دیده پرتو عشق ار برون زند چه کنم

دلی چو آینه دارم همین گناه من است

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

آن که حق است گمانش به گمان تو، که نیست
گفت بیرون ز جهان است جهان تو، که نیست!

هر که پنداشتی از خویش به جای تو نشاند
چه توان داد نشانی ز نشان تو که نیست؟

تا چنین هر چه مرا بود و توان نیز افزود
همه از آن تو شد، چیست از آن تو که نیست؟

از تن زنده روان است روان تو، که گفت
بی تن زنده روان است روان تو؟ که نیست!

گفت عالم همه در بندگی شیطان‌اند
گفتم ای زاهد خودبین به زیان تو که نیست!

ره به معنی نبرد آن که به صورت نگرد
سایه گفتند که صوفیست، به جان تو که نیست!

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

.
باز باران است و شب چون جنگلی انبوه
بر زمین گسترده هر سو شاخ و برگش را
با صداهایی به هم پیچیده
دارد زیر لب نجوا
من نشسته تنگ دل پیش اجاق سرد!
دخترم یلدا
خفته در گهواره اش آرام ...

#هوشنگ_ابتهاج

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

چون بد افتد مردمِ گمراه را
بانگِ یابویی گزیند شاه را

یابویی از بوی جفت آگاه شد
داریوش، آن شاه شاهان، شاه شد!

خوانده‌ای کان ماردوشِ مغزخوار
پادشاه ایران بر سالی هزار؟

آن ستمگر را نه چندان سال بود
خلق را هر روز سالی می‌نمود

مغز مردم‌خوارگی شد پیشه‌اش
زان که از اندیشه بود اندیشه‌اش

چون به ناپاکی سر از مردم بتافت
بوسه ابلیس را پاداش یافت

بس به دست زور گرد آورد گنج
تا به بادش داد آن بازوی رنج

هرکه در خود کاوه‌ای دارد نهان
ای برادر کاوه‌ات را وارهان!

کاوه را آزاد کن تا برجهد
خیره سر را تیغ بر گردن نهد

ای خوشا روزی که خلقِ دادخواه
بگسلد از دست و پا زنجیرِ شاه!

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

بگردید ، بگردید ، درین خانه بگردید
درین خانه غریبید ، غریبانه بگردید

یکی مرغ چمن بود که جفت دل من بود
جهان لانه ی او نیست پی لانه بگردید

یکی ساقی مست است پس پرده نشسته ست
قدح پیش فرستاد که مستانه بگردید

یکی لذت مستی ست ، نهان زیر لب کیست ؟
ازین دست بدان دست چو پیمانه بگردید

یکی مرغ غریب است که باغ دل من خورد
به دامش نتوان یافت ، پی دانه بگردید

نسیم نفس دوست به من خورد و چه خوشبوست
همین جاست ، همین جاست ، همه خانه بگردید

نوایی نشنیده ست که از خویش رمیده ست
به غوغاش مخوانید ، خموشانه بگردید

سرشکی که بر آن خاک فشاندیم بن تاک
در این جوش شراب است ، به خمخانه بگردید

چه شیرین و چه خوشبوست ، کجا خوابگه اوست ؟
پی آن گل پر نوش چو پروانه بگردید

بر آن عقل بخندید که عشقش نپسندید
در این حلقه ی زنجیر چو دیوانه بگردید

درین کنج غم آباد نشانش نتوان داد
اگر طالب گنجید به ویرانه بگردید

کلید در امید اگر هست شمایید
درین قفل کهن سنگ چو دندانه بگردید

رخ از سایه نهفته ست ، به افسون که خفته ست ؟
به خوابش نتوان دید ، به افسانه بگردید

تن او به تنم خورد ، مرا برد ، مرا برد
گرم باز نیاورد ، به شکرانه بگردید

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

تو نیز خواهان منی
می دانمت، می دانمت ...

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

داغ و درد است همه نقش و نگار دل من

بنگر این نقش بخون شسته، نگارا تو بمان

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

.
امید هیچ معجزی ز مرده نیست

زنده باش...

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

تو رهروِ دیرینه‌ی سر منزل عشقی

بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است


#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

ابری آهسته به چشمم لغزید!
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "


ﺍﯼ ﺷﺎﺩﯼ ﺁﺯﺍﺩﯼ
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺯﺁﯾﯽ
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﻝِ ﻏﻢ ﭘﺮﻭﺭﺩ
ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ...؟

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

باز طوفان شب است
هول بر پنجره می‌کوبد مشت
شعله، می‌لرزد در تنهایی
باد
فانوس مرا
خواهد کشت ...؟

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

بیا که طبع جهان ناگزیر این عشق است ...

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

خیالِ دیدنت
چه دلپذیر بود ...

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

.
ای خندهٔ نیلوفری
در گریه‌ام می‌آوری

بر گریه می‌خندی و من
در گریه می‌خندانمت ...

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

_فکر می کنید سایه رو چه جوری یاد می‌کنند؟

-- امیدوارم بگن که ؛ هر چه میگفت با صداقت گفت و باور داشت.


@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

...♥
افسون شده تو را زبان نیست
ور هست همه فسانه از تست

#هوشنگ_ابتهاج
خواننده: #بیژن_بیژنی
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

چه ابر تیره‌ای گرفته سینه‌ٔ تو را
که با هزار سال بارشِ شبانه‌روز هم
دلِ تو وا نمی‌شود !...

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

این عشق ، چه عشق است ؟
ندانیم که چون است

عقل است و جنون است و
نه عقل و نه جنون است

#هوشنگ_ابتهاج
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…

" هوشنگ ابتهاج "

این رسم برادریه؟!...
@hoshang_ebtehhaj

Читать полностью…
Subscribe to a channel