🔻 'چندین هزار سانتریفیوژ در نطنز از بین رفته است'
علیرضا زاکانی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ایران میگوید در مرکز غنیسازی اورانیوم نطنز "چندین هزار" دستگاه سانتریفیوژ آسیب دیده و از بین رفته است.
فریدون عباسی دوانی، رئیس کمیسیون انرژی مجلس هم از وقوع انفجار در سیستم توزیع برق سانتریفیوژها در این حادثه خبر داده و درباره این عملیات گفته "طراحی دشمن خیلی قشنگ بود."
روز یکشنبه ۲۲ فروردین مقامهای ایران اعلام کردند که حادثهای در شبکه برق مرکز غنیسازی نطنز رخ داده و بعد از ساعاتی آن را "اقدام علیه" این مرکز و "تروریسم هستهای" عنوان کردند.
علیرضا زاکانی، نماینده و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، با انتقاد شدید از تدابیر امنیتی در مراکز هستهای ایران این سوال را مطرح کرده که چرا از بین رفتن "بخش عمدهای از امکانات غنیسازی ما" در اثر خرابکاری در سیستم برق تاسیسات نطنز با حساسیت لازم دنبال نمیشود.
آقای زاکانی در برنامه "جهانآرا" در تلویزیون ایران گفت بعضی نمایندگان مجلس در واکنش به خرابکاریها در این تاسیسات از شدت ناراحتی "خون گریه میکردند."
رسانههای آمریکایی و اسرائیلی ساعاتی بعد از اعلام خبر "حادثه" در نطنز از دست داشتن موساد، سرویس اطلاعاتی اسرائیل، در این حمله و سنگین بودن خسارات واردشده به مرکز نطنز گزارش دادند و روز دوشنبه وزارت خارجه ایران هم اسرائیل را به عنوان مسئول این حادثه معرفی کرد.
مقامهای هستهای ایران به تازگی از راهاندازی دوباره بخشی از این تاسیسات بعد از انفجار تیر ماه خبر داده بودند.
نیویورک تایمز گزارش داد که انفجار روز یکشنبه نطنز "چنان ضربه شدیدی به توانایی غنیسازی اورانیوم ایران وارد کرده که احیای تولید در نطنز ممکن است دست کم ۹ ماه طول بکشد."
"کار گذاشتن مواد منفجره در میز کار "
فریدون عباسی دوانی، رئیس کمیسیون انرژی مجلس ایران هم برای اولین بار کار گذاشتن "مواد منفجره از طریق جاسازی در یک میز سنگین و وارد کردن آن به سایت نطنز" را عامل انفجار تیرماه گذشته عنوان کرد.
علیرضا زاکانی در مصاحبه در تلویزیون ایران گفت دستگاههایی را که برای تعمیر به خارج از ایران فرستاده بودند با "۳۰۰ پوند مواد (منفجره)" به ایران بازدگرداندهاند و از بیتوجهی سیستم امنیتی به این مسئله به شدت انتقاد کرد.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ایران از کار گذاشتن مواد منفجره در "میز کار لوازم حساس" در نطنز خبر داده که احتمالا به انفجار قبلی در ۱۲ تیر سال گذشته مربوط میشود.
فریدون عباسی دوانی، رئیس کمیسیون انرژی مجلس ایران هم روز دوشنبه برای اولین بار کار گذاشتن "مواد منفجره از طریق جاسازی در یک میز سنگین و وارد کردن آن به سایت نطنز" را عامل انفجار تیرماه گذشته عنوان کرد.
آقای عباسی دوانی درباره اتفاق روز یکشنبه به خبرگزاری تسنیم گفت که طی عملیاتی پیچیده "از طریق انفجار در سیستم توزیع برق و کابلهای مربوط به باتریهای برق" که جریان برق در سانتریفیوژها قطع شده است.
به بیان او این انفجار در حالی صورت گرفته که پست برق سایت نطنز "جریان برق را به حدود ۴۰ تا ۵۰ متری زیرزمین میفرستد؛ محلی که مستحکم ساخته شده تا حملات هوایی و موشکی نتواند این مکان را از بین ببرد."
فریدون عباسی دوانی افزود که ۹ سال پیش عملیات مشابهی در سایت هستهای فردو هم اجرا شده بود.
به گفته این نماینده مجلس: "در ماجرای فردو نیز که در سال ۹۱ رخ داد، برق را از ۴ کیلومتری قم یا ۳۰ کیلومتری فردو قطع کردند. دکلها و کابلهای برق را با مواد منفجره قطع کردند و نفوذیها در داخل از قسمتهایی که دوربین نبوده، آن بخش باطریها را منفجر کردند. یعنی همزمان که برق قطع شد، باطریها را هم قطع کردند".
🔻متن خبر:
https://www.bbc.com/persian/iran-56728907
-
#اختصاصی
✅تشریح وضعیت پرونده دو دانشجوی بازداشتی شریف از سوی وکیل/ نیلی: روند رسیدگی عادلانه به این پرونده با موانعی روبروست/ دادگاه امروز برگزار نشد
🔺وکیل علی یونسی از دانشجویان نخبه دانشگاه صنعتی شریف که سال گذشته را به همراه یکی از هم دانشگاهی های خود در زندان سپری کرده است، در گفت و گو با امتداد آخرین وضعیت پرونده آنها را تشریح کرد.
📌مصطفی نیلی، وکیل دادگستری در گفت و گو با امتداد با اشاره به جلسه دادگاه موکل خود گفت:
📌موکل اینجانب به همراه یکی از هم دانشگاهیهایش آقای امیرحسین مرادی در تاریخ ۲۲ فروردین سال گذشته بازداشت و تا امروز با گذشت یکسال تمام، همچنان در بند ۲۰۹ زندان اوین (بازداشتگاه امنیتی) در بازداشت هستند. مدتی از این ایام را در سلول انفرادی و سپس در بند عمومی ۲۰۹ نگهداری شده اند.
📌پرونده پیش از عید، به شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب اسلامی تهران، ارجاع شد که جلسه رسیدگی به تاریخ امروز (۱۴۰۰/۰۱/۲۲) تعیین و ابلاغ گردیده بود.
از آنجائیکه اتهام منتسبه به متهمین این پرونده، افساد فی الارض است و ملازمه قانونی تشکیل جلسه، با تعدد قاضی و تشریفات قانونی دیگری نیز دارد لذا رعایت اصول شکلی و تشریفاتی امری غیر قابل عدول است.
📌علیرغم ابلاغ به حضور ما وکلای پرونده و موکلین، متاسفانه به جهت عدم اعزام ایشان به دادگاه، جلسه رسیدگی تشکیل نشد. متاسفانه از ابتدا در این پرونده با مسائل عجیب و نامتعارفی مواجه شده ایم.
📌به عنوان مثال، برگزاری یک ملاقات میان موکل من و متهم دیگر پرونده با نمایندگان تشکل های دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف با حضور کارشناس پرونده -بازجو- و نماینده دادستانی، در سالن عمومی دادستانی تهران یکی از این موضوعات است که با هیچ عیار قانونی، اخلاقی و شرعی قابل سنجه نیست!
📌متهمین را به محل برگزاری این جلسه نامتعارف آوردند و با پخش فیلم هایی، آنها را مقابل دانشجوهای دیگر که از دوستان و همکلاسی های آنها بودند قرار دادند. توجه بفرمائید که برگزاری چنین ملاقاتی، در شرایطی صورت گرفته است که تا همین لحظه، علیرغم درخواست و پیگیری های متعدد، هیچ مجوزی جهت ملاقات متهمین و وکلای ایشان طی یکسال! بازداشت موقت صادر نشده است! و متهمین از یکی از بدیهی ترین حقوق اولیه خود محروم مانده اند!
📌پس از هر مرتبه که درخواست ملاقات با موکلین را به دادیار ناظر بر زندانیان امنیتی، سیاسی و عقیدتی تقدیم داشته ایم، ایشان موضوع را به شعبه رسیدگی کننده ارجاع می دهد. پاسخ شعبه رسیدگی کننده نیز تنها تأکید بر عدم تکلیف قانونی در اعطای مجوز ملاقات است و پیگیری موضوع را در صلاحیت دادستانی می دانند! بر اساس قانون، صدور مجوز ملاقات وکیل با موکل، از وظایف دادیار ناظر زندان است که آخرین پاسخ این مقام در این خصوص لزوم استعلام از دادستان تهران است چراکه در صلاحیت خود نمی دانند.
📌متأسفانه تنها موضوع مشخص عدم امکان ملاقات یا حتی مکالمه فیمابین وکلا و (موکلین)متهمین است. با اینکه مدت یکسال از بازداشت این افراد می گذرد و تحقیقات مقدماتی مدت هاست که پایان یافته و با صدور کیفرخواست پرونده جهت رسیدگی در دادگاه است اما هنوز موکلین در بازداشتگاه امنیتی، در بند ۲۰۹ نگهداری می شوند.
📌بحث نگهداری در سلول انفرادی یا بندهای امنیتی از مواردی است که نقض حقوق متهم شناخته می شود و چه اینکه در موارد متعدد این اقدام می تواند از مصادیق شکنجه تلقی گردد و متاسفانه موکلین با وجود ایرادات متعدد، همچنان در بازداشتگاه امنیتی بوده و حتی تماس آزادانه ای با خانواده خود ندارند. ما به عنوان وکلای ایشان نیز تا این لحظه به هیچ وجهی اعم از حضوری یا تلفنی حتی یک کلمه! امکان صحبت نداشته ایم.
📌به نظر می رسد که روند رسیدگی عادلانه در این پرونده با موانعی رو به روست لیکن ما به برخورد قاطع و قانونی مرجع قضائی با این موارد و ناقضان قانون، امیدواریم.
✅برای خواندن متن کامل این گفت و گو روی لینک زیر بزنید:
http://emtedad.news/?p=2025
#امتداد
@emtedadnet
🔻 "حتی کسانی که رهبر را قبول ندارند"
آیت الله خامنه ای امروز اول فروردین ۱۴۰۰ در مورد انتخابات گفت: "همه، حتی کسانی که ممکن است رهبری را نیز قبول نداشته باشند، ایران قوی را بهعنوان راه مقابله با دشمنیها قبول دارند که یکی از راههای مهم قوی شدن ایران، مشارکت در انتخابات است."
آقای خامنه ای ۱۶ بهمن ۱۳۹۸، با درخواست از مردم برای شرکت در انتخابات قبلی همین جمله را با اندکی تفاوت تکرار کرده بود: "ممکن است کسی از بنده خوشش نیاید اما اگر ایران را دوست دارد، باید به پای صندوق رأی بیاید."
رهبر ۱۹ دی ۱۳۹۴ هم در آستانه انتخابات مجلس گفته بود: "حتی آن کسانی که نظام را قبول ندارند، برای حفظ کشور، برای اعتبار کشور بیایند در انتخابات شرکت کنند. ممکن است کسی بنده را قبول نداشته باشد، عیبی ندارد."
البته در فقره سال ۱۳۹۴، روایت "ممکن است کسی بنده را قبول نداشته باشد" بعضی از تحلیلگران را هیجان زده کرد که انگار تصور داشتند تغییری در رویه نظام ایجاد شده. ولی آقای خامنه ای، به سرعت این سوء تفاهم را تصحیح کرد.
او در سخنرانی دیگری در ۳۰ دی ۹۴، با اشاره به اظهارات قبلی که حتی کسانی هم که با نظام مساله دارند در انتخابات شرکت کنند تذکر داد: "این سخن به معنای آن نیست که بخواهند کسانی که نظام را قبول ندارند به مجلس بفرستند."
ترجمه ساده اش می شد اینکه غیرخودی های نظام باید رای بدهند، اما طبیعتا قرار نیست به کسی که دوست دارند رای بدهند.
@HosseinBastaniChannel
🔻معامله عجیب مدافعان حق رای زنان در بریتانیا
در دومین سال جنگ جهانی اول، دولت بریتانیا دریافت که با توانایی موجود خود در تولید اسلحه و مهمات، شانسی برای پیروزی در مقابل ماشین جنگی عظیم آلمان ندارد. در چنان شرایطی، دولت مشخصا به این نتیجه رسید که تنها شانس بریتانیا برای اجتناب از شکست، بسیج شدن زنان برای پشتیبانی جنگ و بهویژه حضور فراگیر در کارخانههای اسلحه سازی است.
مشکلی که وجود داشت این بود که دولت، رابطه بهشدت متشنجی با رهبران جنبش زنان داشت: مهم ترین خواست این جنبش در آن زمان، به دست آوردن "حق رای" برای زنان بود که دولتمردان زیر بارش نمی رفتند و حتی بسیاری از فعالان جنبش حق رای موسوم به "سافرجت" ها را به زندان انداخته بودند. بحران میان دولت و فعالان حقوق زنان در سطحی قرار داشت که حتی رهبر معروف سافرجت ها، املین پنکهرست، با انداختن بمب به منزل دیوید لوید جورج، وزیر وقت مهمات سازی، جانش را تهدید کرده بود.
اما وقتی کار جنگ گره خورد، لوید جورج تصمیم گرفت با همان کسی که بمب به داخل خانه اش انداخته بود پای میز مذاکره بنشیند. او در جلسه ای محرمانه در ژوییه ۱۹۱۵، به نمایندگی از دولت از املین پنکهرست خواست که با کمک به بسیج کردن زنان پشت جنگ، به یاری دولت بیاید. در عوض، تعهد کرد که دولت از مقاومت در مقابل حق رای زنان عقبنشینی کند. معامله، انجام شد.
تنها چند روز بعد، پنکهرست و سایر رهبران جنبش حقوق برابر برای زنان، در لندن تظاهراتی سی هزار نفره علیه دولت بریتانیا به راه انداختند. موضوع این تظاهرات، اعتراض به تبعیض جنسیتی با دریغ شدن حق زنان برای "خدمت به کشور" بود؛ هرچند شرکت کنندگان در آن، خبر نداشتند که مخارج برگزاری تظاهرات، از طرف خودِ دولت تامین شده است.
در اجرای توافق دو طرف، زنان بریتانیا به طور گسترده پشت جنگ بسیج شدند و میزان تولید اسلحه و مهمات به شدت افزایش یافت. در حالی که دشمن اصلی بریتانیا در جنگ یعنی آلمان، در حالت کلی ظرفیت تولید صنعتی و تسلیحاتی بسیار بالاتری از بریتانیا داشت، اما مشارکت بهشدت موثر زنان بریتانیایی در جنگ، در حالی که همتایان آلمانیشان عمدتا مشغول خانه داری بودند، معادلات را به نفع لندن تغییر داد.
از سوی دیگر دیوید لوید جورج هم، که ازقضا یک سال بعد -در سال ۱۹۱۶- به مقام نخست وزیری رسید، در اجرای تعهدات متقابل دولت کوتاهی نکرد.
نتیجه آنکه در ۶ فوریه ۱۹۱۸ و در حالی که هنوز ۹ ماه تا پایان جنگ جهانی اول باقی بود، نخستین گروه از زنان بریتانیایی حق رای خود را به دست آورند. بنابر قانونی که با پشتیبانی دولت به تصویب مجلس رسید، زنان بالای ۳۰ سال که خود یا همسرشان صاحب مِلک بودند، می توانستند در انتخابات سراسری رای بدهند.
البته، هنوز ۱۰ سال دیگر لازم بود تا زنان بریتانیایی، از حقوق مساوی برای رای دادن برخوردار شوند: در ژوییه ۱۹۲۸، تمام زنان مالک یا غیرمالکِ بالای ۲۱ سال، مانند مردان دارای شرایط مشابه، از حق رای برخوردار شدند.
#روز_جهانی_زن
@HosseinBastaniChannel
#اختصاصی
✅با حضور در دفاترقضایی صورت گرفت؛ اعلام شکایت جمعی از شهروندان نسبت به اعمال سلول انفرادی
📌امتداد-گروه خبر: جمعی از فعالان سیاسی و مدنی صبح امروز دوشنبه یازدهم اسفند ماه، با حضور در دفتر خدمات قضایی نسبت به اعمال سلول انفرادی اعلام شکایت کردند. این شهروندان در دادخواست مشترک خود، با استناد به قوانین جاری و مصرح کشور آورده اند: طبق مقررات داخلی و بین المللی نگهداری متهمین در سلول انفرادی بر خلاف مقررات قانونی و برخلاف قانون اساسی جمهوری اسلامی و از مصادیق بارز شکنجه و بزه های موضوع مواد ۵۷۰و ۵۷۹قانون مجازات اسلامی می باشد. لذا تقاضای تعقیب کلیه آمرین و عاملین و مامورین و مقامات صادر کننده دستور نگهداری در سلول انفرادی را دارد.”
📌همچنین دربخشی از بیانیه شاکیان آمده است: “علی رغم اعتراضات مدنی و حقوق بشری برای توقف نگهداری متهمان در سلول انفرادی، این رویه همچنان پابرجاست و این در حالی است که نگهداری متهمان در سلول های انفرادی در هیچ کدام از مقررات قانونی پیش بینی نشده است.”
📌همچنین هاشمی شاهرودی رئیس سابق قوه قضائیه نیز پیش تر، در گفت وگویی تاکید کرده بود که بازداشت انفرادی خلاف است. از سوی دیگر هیات عمومی دیوان عدالت اداری هم در سال ۸۲ با استناد به اصول ۳۶ و ۳۹ قانون اساسی و ماده ۵۷۹ قانون مجازات اسلامی و بند ۴ ماده ۱۶۹ آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها مبنی بر اعمال مجازات حبس به صورت انفرادی تا یک ماه به عنوان تنبیه انضباطی فرد زندانی خلاف قانون… تشخیص داده می شود.»
http://emtedad.news/?p=1469
#امتداد
@emtedadnet
🔻آمریکا: محمد بن سلمان دستور قتل خاشقچی را داده بود
محتوای علنی شده گزارش محرمانه نهادهای اطلاعاتی آمریکا تصریح میکند که محمد بن سلمان، ولیعهد قدرتمند عربستان سعودی، فرمان قتل جمال خاشقچی، روزنامهنگار، را شخصا تایید کرده است.
https://bbc.in/3aXG2Sn
@BBCPersian
۵ روز گذشته، یادآور ۳ روز پس از سرنگونی هواپیمای اوکراینی بود: دوباره سخنگویان حکومت بسیج شدند تا قتل بهنام محجوبی را انکار کنند. دوباره کسانی تصور کردند شاید حکومت، “این یک دفعه” را راست بگوید. به روال معمول، نمیگفت.
@HosseinBastaniChannel
"من را به شکل صلیب به تخت بستند، آمپول و قرص میدادند، روی من ادرار میکردند و کارهای خلافی که رویم نمیشود بگویم."
بهنام محجوبی پس از توصیفات فوق، چند ماه پیش صراحتا هشدار داده بود "قصد کشتن مرا دارند".
علیرغم توجیهاتی که لابد دستگاه قضایی دارد "تولید" میکند، مرگ این زندانی در صورت وقوع مصداق "قتل زیرشکنجه" خواهد بود.
خبر تکمیلی: صالحه حسینی همسر بهنام محجوبی با انتشار ویدیویی خبر داد دست اندرکاران بیمارستان روز اول اعلام کرده اند که بهنام فوت کرده ولی بعد گفتهاند "با دستگاه هنوز زنده است".
@HosseinBastaniChannel
🔻 افشای تدارک ترور فخریزاده از سوی عضو "نیروهای مسلح"
محمود علوی وزیر اطلاعات دیشب در مصاحبه ای تلویزیونی تصریح کرد که "عامل تدارک" ترور محسن فخری زاده از "اعضای نیروهای مسلح" بوده است. معنای اجتناب ناپذیر این تصریح آن بود که نه تنها سپاه پاسداران در حفاظت فیزیکی از آقای فخری زاده ناتوان بوده، که تدارک کننده ترور هم فردی نظامی بوده (قاعدتا سپاهی بوده که وزیر جرات نام بردن از نهاد او را نداشته). با توجه به این اعلام جدید، بازخوانی برخی واکنش های سخنگویان سپاه پس از ترور محسن فخری زاده مفید خواهد بود. سخنگویانی که علیالظاهر، بعضا می خواستند اثبات کنند که به لحاظ امنیتی اتفاق خاصی نیفتاده یا اگر افتاده ربطی به مسئولان حفاظت از قربانی نداشته است.
🔹در یک واکنش خبرساز پس از ترور، رمضان شریف سخنگوی سپاه، در ۱۵ آذر گفت: "ترور یک دانشمند در خیابان آن هم با دستگاه ماهوارهای نمیتواند امنیت ما را خدشهدار کند و در عین حال اگر در جایی اشراف اطلاعاتی ما مشکل دارد باید آن را جبران کنیم." سرتیپ شریف حتی با ذکر اینکه اسرائیل از ۲۱ سال قبل به دنبال ترور محسن فخری زاده بوده، ترور نشدن او در این مدت را سند موفقیت سپاه دانست: "۲۱ سال فرزندان این ملت از این گوهر ارزشمند حفاظت کردند... ۲۱ سال تلاش آنها خنثی شد و درنهایت با بهرهگیری از امکانات فنی توانستند یک ترور موفق را انجام دهند." که گویی یعنی ترور آقای فخری زاده بعد از۲۱ سال، چه بسا باید موجب قدردانی از سپاه هم باشد.
🔹اسماعیل کوثری مشاور فرمانده کل سپاه، در ۲۱ آذر یک قدم جلوتر رفت و مدعی شد که در گذشته تعداد زیادی از سوء قصدهای مشابه خنثی شده ولی خبرش انتشار نیافته: "در همین چند سال اخیر تعداد زیادی از این گروهها و افراد که میخواستند عملیاتهای مختلف انجام دهند را شناسایی و دستگیر کردیم البته نمیتوانیم آنها را بگوییم." وی در توضیح ادعای خود، به این توجیه متوسل شد که: "تیمهایی که دستگیر میشوند، برای اینکه تیمها و افرادی که با آنها در ارتباط هستند را شناسایی کنیم نمیتوانیم اعلام کنیم." توجیهی که ظاهرا قرار بود معنی بدهد که سازمانهای امنیتی خارجی، تا چند سال بعد از "دستگیری" تیم های متعدد خود از ماجرا بی خبر میمانند، و درنتیجه نظام هم چنین دستگیری هایی را اعلام نمیکند تا این بیخبریها ادامه بیابد.
🔹یک محور جداگانه در توجیهات فرماندهان سپاه پاسداران را، ادعای قابل مهار نبودن ترور تشکیل می داد. مثلا در ۱۶ آذر علی فدوی جانشین فرمانده سپاه تعریف کرد: "تیربار ماهوارهای و آنلاین کنترل میشده و تروریستی در صحنه نبوده، ۱۳ تیر از تیربار شلیک شده است؛ تیربار با دوربین پیشرفته روی چهره شهید فخری زاده زوم بوده است و از هوش مصنوعی کمک گرفته بودند." محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح، به فاصله ای اندک ماجرای ترور ماهواره ای را با افزودن سلاح های لیزری به داستان تکمیل کرد. ۱۹ آذر، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت در جلسه مجمع، آقای باقری گزارش داده عوامل ترور "با استفاده از فناوریهای پیشرفته و استفاده از سلاحهای لیزری و هوشمند که با ماهواره هدایت میشد توانستهاند عملیات خود را با موفقیت انجام دهند". آقای رضایی شرح داد که طبق اعلام محمد باقری سلاح "استفاده در ترور شهید فخری زاده مورد استفاده ارتش ناتو است".
🔹پیچیدگی روایت ها در مورد لحظه ترور، وقتی افزایش مییافت که در شامگاه ۱۴ آذر، مهدی فخری زاده تاکید داشت پدرش با "۴ یا ۵ گلوله از فاصله خیلی نزدیک یعنی فکر کنم فاصله ۴ یا ۵ متری" کشته شده است. منظور از کشته شدن آقای فخری زاده از "فاصله ۴ تا ۵ متری" هر چه بود، با گزارشهای قبلی در مورد حضور نداشتن عوامل ترور در محل واقعه هماهنگ نبود. روایتی که علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، در اظهارات ۱۰ آذر خود با تاکید بر آن گفته بود اگرچه "هیچ فردی در صحنه حضور نداشت" اما "سرنخهایی وجود دارد". آقای شمخانی، در ادامه، ابهام جدیدی را هم به ماجرا اضافه کرده بود: "کسی که این طراحی را کرده برای ما مکشوف است، کیست و سابقه اش چیست. حتماً منافقین نقش داشتند و عنصر جنایتکار این امر هم رژیمصهیونیستی و موساد است."
🔻برای مطالعه ادامه روایت، این مطلب قدیمی را ملاحظه بفرمایید:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-55300584
@HosseinBastaniChannel
🔻 حکایت "حفظ ادب اسلامی در سخن گفتن"
آیت الله خامنه ای امروز در ارتباط تصویری با عده ای از مداحان مراسم مذهبی، در مورد "حفظ ادب اسلامی در سخن گفتن" سخنرانی کرده و با انتقاد از "قول بهغیر علم، غیبت، تهمت، بدگویی و بدزبانی" گفته است: "بدگویی و بدزبانی در جامعه باید جمع شود و ادب اسلامی گسترش یابد."
تصادفا همین پریروز، سخنان ۵ آذر ۱۳۷۶ آقای خامنه ای را مطالعه می کردم که در پاسخ به چند جمله انتقاد آيت الله منتظری از رهبر، لازم دیده بود در جمع بسیجیان، منتقد را "بیچاره"، "مفلوک"، "خائن"، "نادان"، "نفهم" و "حسود" خطاب کند.
به بیان آیت الله خامنه ای: "ایادی استکبار جهانی براحتی می توانند ده واسطه را پیدا کرده و خودشان را در حوزه قم، به بيچارهای برسانند و او را به حرفی، به گفتهای و به يک موضعگيری غلط و ناشيانه وادار کنند...خبر غلط و حرف دروغی را به فلان آدم بيچاره و مفلوک بدهند و او خيال کند که اوضاع و احوال به صورتی است که بايد حالا حرفی زد؛ خودش و ديگران و زن و بچه خود را به بلا بيندازد... در زمان امام راحل اين را بارها تجربه کردند و به لطف پروردگار، تو دهنی خوردند...اينها به مردم خيانت کردند، به انقلاب و به کشور خيانت کردند و البته بايد در چارچوب قانون با اينها رفتار شود...از روی نادانی، نفهمی، هوای نفسِ زودگذر، هواهای بشری ناشی از خصال زشت و بد و حسد و غيره، اقدامی می کنند."
اشاره آقای خامنه ای به اینکه فرد منتقد کاری کرده که "خودش و ديگران و زن و بچه خود را به بلا بيندازد" هم، ظاهرا یادآور حمله بسیجیان به خانه آیت الله منتظری به همراه تخریب اثاثیه و غارت منزل، تعقیب و آزار گسترده اطرافیان آقای منتظری و شروع حبس خانگی درازمدت آن مرجع بود.
@HosseinBastaniChannel
🔻سناریوی 'مذاکره بلاتکلیف' در ششماه آخر دولت روحانی
به دنبال تغییر دولت در واشنگتن، این پرسش برجسته شده که دولت ایران، در شرایط جدید تا چه حد مجوز یا امکانِ پیش بردن نوعی معامله با طرف آمریکایی را خواهد داشت؟
این ابهام، به ویژه در بستر پیششرط های آیت الله خامنه ای برای تعامل با طرف مقابل موضوعیت یافته. مشخصا تاکید رهبر در آستانه تحلیف جو بایدن مبنی بر اینکه مطالبه اصلی تهران رفع تحریمهاست و نه بازگشت واشنگتن به برجام، و تاکیدات مکرر او بر آنکه برنامه موشکی و فعالیتهای منطقه ای ایران قابل مذاکره نخواهد بود.
آقای خامنهای همچنین، از مصوبه اخیر مجلس حمایت کرده که تصریح دارد اگر صادرات نفتی و مراودات بانکی ایران به حالت عادی باز نگردد، دولت موظف است اجرای پروتکل الحاقی را در ۱۲ بهمن ۹۹ متوقف کند. ضربالاجلی که فارغ از آنکه در عمل به چه صورت اجرا شود یا نشود، در صورت کند پیش رفتن مذاکرات، دولتمردان فعلی را در وضعیت دشواری قرار میدهد.
مجموعه معادلات فوق، گویی به این معناست که در ماه های پیشِ رو، متغیرهایی جدید کارِ مذاکره کنندگان ایرانی را تسهیل و متغیرهایی دیگر کار آنها را بهغایت سخت میکنند. احتمالا مهمترین متغیرهای تسهیل کننده، در درجه اول تمایل همزمان دولتهای ایران و آمریکا به گفتگو و در درجه بعد همسویی نسبی کنگره با دولت بایدن -برخلاف دوره باراک اوباما- خواهد بود. شاید در درجه بعد هم، این متغیر قرار بگیرد که دولت بایدن ظاهرا -بر خلاف دولت ترامپ- پیگیر ملاقات علنی مقامات ارشد دو کشور نیست.
از سوی دیگر اما مهمترین متغیرهای بازدارنده، از سویی تمایل آمریکا و متحدانش به توسعه دامنه مذاکره به برنامه موشکی و سیاست های منطقه ای، و از سوی دیگر مخالفت آیتالله خامنهای و منصوبانش با مذاکره در همین موضوعات هستند. به ویژه با توجه به اینکه اختلاف دو طرف در فقره اخیر، لاجرم باعث افزایش زمان مذاکرات میشود که با ضربالاجل های اخیر مجلس همخوانی نخواهد داشت.
مخاطرات درگیر شدن در چنین مذاکرات پیچیده ای، طبیعتا به حدی بالاست که در عمل غیر ممکن نیست که در سطح حکومت، به نوعی خودکشی سیاسی برای برای گفتگوکنندگان ایرانی تبدیل شود.
دقیقا شاید به همین علت، طیفی از رقبای دولت حاضر، ترجیح بدهند که شروع مذاکره با آمریکاییها برای عملی کردن برجام، از سوی تیم حسن روحانی صورت بگیرد؛ تا اگر قرار است به خودکشی سیاسی بینجامد، در دوره همین دولت باشد.
در آن صورت، سناریوی مطلوب رقبا این خواهد بود که دولت در شش ماه باقی مانده تا پایان عمر خود، برای راضی کردن آمریکایی ها به رفع تحریمها اصطلاحا به دست و پا بیفتد و گردنههای ابتدایی گفتگو با واشنگتن را رد کند، ولی در رفع تحریم ها به شیوه مورد نظر رهبر در جا بزند.
احتمال مذکور، البته در نقطه میانی طیفی از احتمالات دیگر قرار دارد که در دو سر آن، سناریوهایی حداکثری قابل تصورند: در یک سر طیف، این سناریوی حداکثری که دولت فعلی بتواند از گفتگوهای خود موفقیتی ملموس به دست بیاورد؛ و در سر دیگر، این سناریوی حداقلی که مذاکرات آنچنان به بن بست بخورد که کلا پیشرفتی نداشته باشد.
می توان تصور کرد نیروهایی که امیدوارند دولت بعدی ایران را در دست بگیرند، سناریوهای دو سر طیف را به نفع خود ارزیابی نکنند. در مورد سناریوی اول، چون احتمال میدهند باعث تقویت تیم رقیب در آستانه انتخابات خرداد ۱۴۰۰ شود -هرچند تصور غالب این نیست که میزان استقبال مردم از انتخابات زیاد باشد. در خصوص سناریوی دوم نیز، چون اگرچه موقعیت آن تیم را ضعیفتر میکند، ولی وظیفه اتخاذ تصمیمات "پرخطر" در معامله با غرب را بر عهده دولت آینده میاندازد -که اصولگرایان امید دارند متعلق به آنان باشد.
نامطلوب بودن این سناریوهای حداقلی و حداکثری برای رقبای دولت، محتمل است مجموعه ای از آنها را به همراهی با این راهبرد بینابینی متقاعد کند که "دولت دوازدهم مذاکره را شروع کند اما به نتیجه نرساند".
با توجه به مجموعه متغیرهای مناسبات تهران و واشنگتن -و به ویژه رویکردهای متفاتی که امکان دارد دولت آمریکا در گفتگو با طرف ایرانی در پیش بگیرد- البته امکانپذیر بودن یا نبودن راهبرد فوق، نیاز به بحث جداگانهای دارد.
همچنین، با توجه به پیچیدگیهای گسترده معادله تحریم ها و نیز سنت وقوع حوادث غیرمترقبه در روابط تهران و واشنگتن در لحظات حساس، نفسِ دستیابی دو طرف به توافق نیز، موضوعی نیست که از حالا بتوان در مورد آن پیش بینی قاطعی داشت.
اما میتوان تصور کرد که طیفی از رقبای حکومتی دولت دوازدهم، ترجیح دهند در ماه های آینده، نوعی "مذاکره بلاتکلیف" در جریان باشد تا امکانی مشخص را پیش روی آنها قرار دهد: اینکه در زمان دولت بعد و با ادعای تصحیح "ضعف"های مذاکرهکنندگان قبلی، عهده دار مراحل نهایی گفتگوها شوند.
@HosseinBastaniChannel
🔻آزادی گروگانها در مراسم تحلیف ریگان؛ روایت 'توافق در بدترین زمان'
چهار دهه پیش در چنین روزی، اعضای گروگانِ سفارتخانه آمریکا در ایران آزاد شدند. شرایط اولیه جمهوری اسلامی ایران برای آزادای گروگانها، بازگرداندن محمدرضا شاه پهلوی برای "محاکمه" و تحویل دارایی های او به تهران بودند که محقق نشدند. با ادامه بحران، مطالبه اصلی تهران برای آزادی گروگان ها، به آزادی دارایی های توقیف شده اش از سوی آمریکایی ها تبدیل شد. یعنی همان دارایی هایی که اگر اشغال سفارت صورت نمی گرفت، اساسا توقیف نمی شدند که نیاز به انجام معامله برای آزاد کردنشان باشد.
سرانجام، در شرایطی که مقام های ایرانی در ابتدا از مطالبات ۲۴ میلیارد دلاری خود از آمریکا سخن می گفتند، مبلغی که در ازای آزادی گروگان ها از واشنگتن دریافت کردند، حدود ۸ میلیارد دلار بود که ۵ میلیارد آن صرف پرداخت مطالبات متقابل بانک های آمریکایی شد و در انتها بیش از ۳ میلیارد دلار باقی نماند. آن هم در شرایطی حکومت ایران، گروگان ها را در زمانی با بیشترین فایده قابل تصور برای رونالد ریگان، یعنی درست در حین مراسم سوگند ریاست جمهوری او آزاد کرد.
روی کار آمدن رونالد ریگان بعد از جیمی کارتر، با وعده شدت عمل با جمهوری اسلامی ایران همراه بود. در عمل نیز اقدامات او علیه تهران، به مراحلی چون انهدام نظامی تاسیسات نفتی و کشتی های جنگی ایران رسید که تا کنون، در زمان هیچ رئیس جمهور دیگری تکرار نشده است.
در فضای موجود روابط تهران و واشنگتن، البته مقایسه دونالد ترامپ با جیمی کارتر، مقایسه جو بایدن با رونالد ریگان، یا شبیه سازی شرایط ۱۳۵۹ و ۱۳۹۹ بلاموضوع به نظر میرسد. اما بازخوانی بحران گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی و نحوه پایان آن، از جهت یادآوری یکی از معروف ترین سنتهای جاری در سیاست ایران -یعنی سنت "توافق در بدترین شرایط ممکن"- بیمناسبت نخواهد بود.
🔹مقاله حاضر، نسخهای بهروز شده از مقاله "اشغال سفارت آمریکا؛ بنیانگذار سنت توافق در بدترین زمان" است که در چهلمین سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در تهران منتشر شده بود:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-55732526
@HosseinBastaniChannel
🔻نهضت تولید روایت از 'تخصص'های آیتالله خامنهای
بخش مهمی از دفاعیات رسانه ای حامیان آیت الله خامنه ای از تعیین تکلیف اخیر او درخصوص واکسن کرونا، در قالب ادعاهایی راجع به قابلیت ها یا اطلاعات او بوده است. این شیوه دفاع، در ادامه رویه ای است که در بیش از سه دهه اخیر، با انتشار "شهادتهای" مناقشه برانگیز در مورد دانسته ها، رفتار یا زندگی شخصی رهبر در جریان بوده و بعضا، تا نسبت دادن کرامات یا معجزات به او هم پیش رفته. در مقاله "نهضت تولید روایت از 'تخصص'های آیتالله خامنهای"، مجموعهای از این روایتها بازخوانی و طبقه بندی شدهاند که گزیده برخی آنها را در زیر ملاحظه میفرمایید (متن کامل این مقاله تفصیلی، در آخر نقل قولهای خلاصه در دسترس است):
🔹"روزی... آیتالله حسن زاده [آملی]، اسطرلابی را آوردند و درباره آن مطالبی را بیان کردند، مقام معظم رهبری نیز گاهی مطالبی می فرمودند... ما به دلیل ناآشنایی به علم اسطرلاب متوجه نمی شدیم. از اینجا معلوم بود که آقا به علوم غریبه نیز آشنا هستند."
🔹"فرماندهان رده اول نیروهای مسلح... میگفتند زمانی که یک گزارش را خدمت فرمانده کل قوا ارائه میدادیم و فکر میکردیم که بینقص است ایشان ۱۰ ایراد به گزارش ما میگرفتند و ما میفهمیدیم که ایشان مطالبی را میدانند که ما نمیدانیم."
🔹"آقا... هرچه پا به سن گذاشته با نشاط تر و جوانتر است."
🔹"گاهی حضرت آقا [در جمع شاعران کشور] پیشنهاد میدهند که یک کلمه یا عبارت عوض شود، پس از اصلاح، همگان از جمله خود شاعر اذعان میکند که شعر او لطیفتر و روانتر شده."
🔹"یک مرتبه ایشان به یکی از هنرمندان که موسیقی مقامی و اینها کار میکرده گفتهاند که فکر میکنم ساز شما خوب کوک نیست. او میگوید نه آقا، سازم را تازه تنظیم کردهام. اما آقا میگویند خیر. این هنرمند بعد میبیند که بله تنظیم سازش به هم خورده."
🔹"در ملاقاتی که موسیقیدانان و خواننده ها با مقام معظم رهبری داشتند، ایشان مفصّل در مورد انواع موسیقی، ابعاد موسیقی، شکل ها و ردیف های آوازی صحبت کردند... تمام صاحبنظرانی که حضور داشتند حتی اشخاصی که خود صاحب سبک می باشند از اطلاعات وسیع ایشان، متحیّر مانده بودند."
🔹"اینکه یک کسی در این جایگاه بنشیند و بگوید فیلم پیامبر [مجید مجیدی] چگونه باید ساخته شود و سر صحنه فیلم بروند، موضوع عجیبی است."
🔹"حضرت آقا... عربی را که قطعاً تسلط دارند اما میدانم که در زبان انگلیسی نیز همین الآن ایشان مجلات و ژورنالهای خارجی را مستقیم بدون اینکه ترجمه را بگیرند، مطالعه میکنند."
🔹"وزیر فرهنگ روسیه از سطح بالای اطلاعات رهبری از ادبیات و رمان های روسی تعجب کرده."
🔹"در اداره امور کشور بعضی وقت ها حل مسائل برایم دشوار می شود و دیگر هیچ راهی پیدا نمیشود... راهی مسجد جمکران می شویم... احساس می کنم همانجا دستی از غیب مرا راهنمایی می کند و من در آنجا به تصمیمی می رسم و مشکل بدین صورت حل می شود." [نقل قول حسن نصرالله از رهبر]
🔹"آقای خامنهای گوهر پاکی است... به همین دلیل مکرر خدمت حضرت تشرف داشته است، ولی نشناخته... وجود مبارک امام زمان ارواحنا فداه در عرفات با اسم ایشان [رهبر] را دعا میکرده."
🔹"زمان ولادت رهبر انقلاب که رسید... یک مرتبه دیدیم صدای قابله بلند شد که: علی نگهدارت باشد... ما در را باز کردیم و رفتیم تو. گفتیم چه شد؟ گفت که این آقا- یعنی مقام معظم رهبری- وقتی میخواست از بدن مادر خارج شود، گفت: یاعلی!"
🔹"غالباً ایشان مقروض است. حتی گاهی از پاسدارهای شخصی خودشان قرض میکنند. گاهی که نذورات را برایشان میبرم، میبینم که مثلاً صدا میزنند: آقا رضا! بیا قرضت را پس بگیر."
🔹"مقام معظم رهبری در دیدار از خانواده های شهدا، وارد منزل همسر شهیدی شدند که مریض بود و وضع خانه نابسامان بود. حضرت آیتالله خامنهای ضمن دستور به همراهان برای انتقال همسر مکرمه شهید به بیمارستان، خودشان در حیاط را میبندند و به نظافت مشغول میشوند."
🔹"دکتر پس از معالجه فرزند مقام معظم رهبری [در زمان ریاست جمهوری] گفت: برای مداوای فرزندتان روزی یک لیوان لعاب برنج به او بدهید. همسر مقام معظم رهبری گفت: ما چنین امکاناتی را نداریم."
🔹"در سفری که با ایشان به شهری رفته بودیم، پیراهن یکی از فرزندان مقام معظم رهبری به قیر آغشته شد... پیراهنی نداشت که عوض کند."
🔹"چند ماه قبل که یکی از آقازادهها بچهاش را [مطب] آورده بود، خودش پشت فرمان یک پیکان نشسته بود و ضمن صحبتی هم که میکردیم گفت ماشین را از یکی از دوستانم قرض گرفتهام و آمدهام."
🔻 لطفا متن کامل مقاله را در لینک زیر ملاحظه بفرمایید:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-55639466
@HosseinBastaniChannel
🔻پزشکان غربی، معتمدان "خواص نظام"
مخالفت آیت الله خامنه ای و منتسبان به او با "واکسن غربی" این سوال را ایجاد میکند که آیا موسسات پزشکی غربی فقط در زمانهای خاصی یا برای مردم عادی غیرقابل اعتماد میشوند یا همواره چنین بودهاند؟
به طور مشخص، آیا مسئولان نظام در "سفرهای درمانی" خود به خارج، در جایی غیر از موسسات پزشکی غربی بستری شده اند؟ مثلا آیا نهادهای امنیتی حکومت ایران در هنگام بستری شدن محمود هاشمی شاهرودی رئیس وقت "مجمع تشخیص مصلحت نظام" در آلمان در دی ماه ۹۶ هم نگران بودند روی این مقام حساس حکومتی -که با سایر سران نظام تماس نزدیک داشت- اقدامات مشکوک انجام شود؟
خاطرات سالهای مختلف اکبر هاشمی رفسنجانی، پر از روایت او از سفرهای درمانی مقامهای وقت نظام به خارج از کشوراست که بندرت میتوان ردی از آنها در رسانه های رسمی پیدا کرد.
او از جمله در ۹ اسفند ۷۴ از بازگشت عباس واعظ طبسی متولی وقت آستان قدس از لندن، ۲۷ اسفند ۷۱ از بازگشت همسر آیتالله خمینی از "خارج"، در ۲۷ مهر ۷۱ از سفر محمدرضا مهدوی کنی دبیرکل سابق جامعه روحانیت مبارز و احمد آذری قمی نماینده وقت مجلس خبرگان به لندن، در ۸ دی ۶۹ از سفر محمدمهدی ربانی املشی عضو سابق شورای نگهبان به سوئیس، در ۲۹ مرداد ۶۸ از بازگشت علی اکبر محتشی پور نماینده وقت مجلس از آلمان، در ۲۵ مهر ۶۶ از "استمداد" علی اکبر آشتیانی نماینده رهبر در ژاندارمری برای معالجه در خارج، در ۳۱ خرداد ۶۵ از بازگشت محمدرضا مهدوی کنی از سفر لندن، در ۲۹ بهمن ۶۴ از بازگشت آیت الله مرعشی نجفی از اسپانیا، در ۸ اسفند ۶۳ از عازم بودن عبدالله نوری وزیر وقت کشور به آلمان، در ۵ آبان ۶۳ از بازگشت محمدعلی رحمانی مسئول وقت بسیج از "خارج"، در ۲۸ مرداد ۶۱ از بازگشت آیتالله گلپایگانی از لندن، در ۱۸ مرداد ۶۱ از عازم شدن عبدالکریم موسوی اردبیلی رئیس وقت دیوان عالی کشور به "اروپا" و در ۱۹ اردیبهشت ۶۰ از بازگشت احمد خمینی از اسپانیا حکایت کرده است.
گذشته از سفرهای همسر و فرزند نخستین رهبر جمهوری اسلامی، پوشیده نیست که خانواده آیتالله خامنه ای هم در سال ۱۳۶۹، اقامتی پزشکی در لندن داشته اند. این همان سفری است که فهیمه دری همسر سعید امامی، در اشاره ای به آن در سال ۸۷ در مصاحبه با مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: "سعید خانواده آقای خامنهای را برای کاری برده بود لندن و دو ماه تمام با این خانواده زندگی کرد... همچین آدمی بود سعید، خوب دو ماه با این افراد با خانواده ی خود آقا زندگی کرده بود. اگر مسأله داشت، اگر لغزشی داشت بالأخره اینها می فهمیدند."
اینکه سفرهایی از این نوع، دقیقا به چه علت انجام شدهاند، البته موضوع بحث حاضر نیست. ولی اگر طیفی از تصمیم گیران حکومتی، به هر علت معتقدند که موسسات پزشکی غرب برای بیمار کردن عمدی ایرانیان نقشه دارند، سوال مشخص این خواهد بود که چرا مسئولان ارشد حکومتی و منصوبانشان به چنین موسساتی اعتماد داشتهاند؟
@HosseinBastaniChannel
🔻 پرواز ۷۵۲؛ روایت یک سال جعل از موضع 'کارشناسی'
وجه تمایز کارزار ضدطلاعات حکومت در پرونده پرواز ۷۵۲، نه اشاعه روایتهای ساختگی -که به خودی خود اتفاق جدیدی نیست- که انجام حرفهای چنین کاری در پوشش "راستی-آزمایی" یا "ملاحظات کارشناسی" بوده است. از قضا یکی از کلیدی ترین روایت های ساختگی فوق هم، این ادعای مشخص بوده که نظام، تنها در فاصله ۱۸ تا ۲۱ دی ۹۸-از زمان سرنگونی هواپیما تا مقطع اعتراف به انجام این کار- اطلاعات بیاساس منتشر کرده.
بلافاصله پس از سرنگونی هواپیمای اوکراینی، مقام های حکومتی با ادبیاتی تخصصی یا تحقیرآمیز به رد تحلیلهایی پرداختند که داستان "سقوط این هواپیما بر اثر نقص فنی" را باور نداشتند. برخی از ادعاهای مطرح شده در همین ارتباط، چنان محکم به نظر میرسیدند که ظاهرا حتی طیفی از منتقدان را متقاعد کردند که روایت نظام، در این فقره خاص واقعی است.
مثلا در روز ۱۸ دی، ابوالفضل شکارچی "سخنگوی ارشد نیروهای مسلح"، با "مضحک" دانستن این تحلیل که "هواپیمای اوکراینی مورد اصابت قرار گرفته" اطمینان داد "شایعاتی که در خصوص این هواپیما مطرح میکنند کاملا دروغ محض است و هیچ کارشناس نظامی و سیاسی این موضوع را تایید نمیکند". این سرتیپ سپاه هشدار داد: "قطعا این موضوع توسط خط نفاق به نفع آمریکاییها دنبال میشود و توطئهای دیگر در حوزه جنگ روانی است."
همچنین در ۱۹ دی، علی ربیعی سخنگوی دولت تشکیک در نقص فنی هواپیما را یک "روش کاملا حساب شده و شناخته شده در عملیات روانی" دانست و افزود "در آینده که مشخص شد این ادعای دروغ عاری از حقیقت است هیچ کس مسئولیت این دروغ بزرگ را بر عهده نخواهد گرفت." آقای ربیعی با متهم کردن کسانی که سخن حکومت را باور نداشتند به همسویی با واشنگتن گفت: "سیستم عملیات روانی دولت آمریکا و همراهان آگاه و ناآگاه آنها با این دروغ پردازی ها بر زخم های جانکاه خانواده های داغدار نمک می پاشند".
در ۱۹ دی، یک خبرگزاری وابسته به سپاه مدعی شد از طریق خودِ غربیها در جریان تمام پشت پرده های ماجرا قرار گرفته است: "برخی منابع غربی به تسنیم می گویند استفاده از کارت سقوط هواپیمای بویینگ متعلق اوکراینی در نزدیکی فرودگاه امام خمینی یکی از مصوبات جلسات کاخ سفید بوده و فضاسازی بر اساس آن به سیا و پنتاگون واگذار شده و مدیران رسانه های بزرگ غربی درباره آن توجیه (brief) شده اند."
در کنار این تاکیدات کلی، بسیاری از مقام های رسمی به بیان توضیحات "فنی" متنوع در رد دخالت نهادهای حکومتی در سقوط هواپیما پرداختند. به عنوان نمونه ۲۰ دی خبرگزاری نسیم آنلاین، دیگر وابسته به سپاه، لازم دانست به نقل از یک "منبع آگاه در فرودگاه امام خمینی" اعلام کند: "هواپیما نقص فنی داشت، مهندس ایرانی طبق فرم موجود اجازه پرواز را نداده بود اما مهندس اوکراین ایرلاین مخالف [بوده] و اعلام کرده که مشکلی برای پرواز نیست و پرواز میکنیم".
بخش مهمی از توضیحاتِ سخنگویان حکومت در مورد علت سقوط پرواز ۷۵۲، با استناد ظاهری به منابع بینالمللی بود. از باب نمونه در ۱۹ دی نسیم، دیگر خبرگزاری سپاه، اظهارات "یک منبع امنیتی کانادایی که نامش فاش نشده" را بازگو کرد که میگفت "ارزیابی و برآورد اولیه سرویسهای اطلاعاتی غربی نشان میدهد هواپیمای مسافربری اوکراینی که در ایران سقوط کرده است، با موشک سرنگون نشده... با یک نقص فنی روبه رو شده".
خبرگزاری تسنیم همزمان با "خنده دار" توصیف کردن تردید در نقص فنی هواپیما حکم داد "افرادی که کوچکترین شناختی از نحوه فعالیت سامانه های پدافندی داشته باشند" میدانند که ادعای اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی "چقدر مهمل و غیرمنطقی است".
در همین راستا، در ۱۸ دی یک "کارشناس امور دفاعی" در تلویزیون حکایت کرد در سیستم پدافند هوایی ایران "هواپیمای مسافربری از جنگندهای که سرعت بیش از هزار کیلومتر دارد یا هر نوع پرندهای بهآسانی قابل شناسایی است"، پس "اینکه در این شرایط سقوط هواپیمای اوکراینی را اشتباه سامانه پدافندی اعلام میکنند چیزی جز ظلم و خودتحقیری نیست".
در ۲۰ دی، نوبت به انتشار بیانیه منسوب به "جمعی از متخصصان اتحادیه صنایع هوایی و فضایی ایران و دانش آموختگان مهندسی هوافضای دانشگاه صنعتی شریف" رسید که مطابق آن: "هواپیما... اگر مورد هدف قرار گرفته بود در هوا متلاشی می شد و تکه های آن کیلومترها از هم دور می افتاد، در حالی که در فیلم ها مشخص است که روی زمین در اثر برخورد متلاشی شده و همه تکه ها یک جا افتاده است" (ادامه دارد)...
🔻 متن کامل این گزارش تفصیلی را در لینک زیر بخوانید. متن گزارش، به ویژه یادآوری کننده اخباری جعلی است که سخنگویان حکومت ایران، "پس از" اعتراف ناگزیر به سرنگونی هواپیمای اوگراینی با موشک در رسانه های ایران منتشر کرده اند:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-55452840
@HosseinBastaniChannel
🔻 حکایت همچنان باقی است
- "اگر مرجعی قاطع برای بررسی خطاها و ضعفها و تقصیرات منجر به شکستهای پی در پی در دو سال اخیر... وجود داشت... اوضاع جنگ و جبههها بهتر از حال بود… متأسفانه همه تشویق و تقدیر ما متوجه سپاه با همه خط بازیها و جنگهای سیاسی موجود در آن شد." (نامه آیت الله منتظری به رهبر وقت، ۱۶ مهر ۶۴)
- "مسئول عملیات قرارگاه حمزه [سپاه]، نوارش هست، ویدیوش هست- میگوید که طرح عملیات والفجر۲ که صورتجلسه شده بود، صورتجلسه ای که قرارگاه حمزه امضا کرده [را] توی پادگان حاج عمران [عراق] گرفته ایم. حفاظت [سپاه] باید برود آن را بررسی کند... چه جوری آخر قرارگاه حمزه یک چیزی امضا کرده رفته آنجا [عراق]؟... ... مطمئن باشید که از برادران حفاظت اطلاعات -یک تعدادیشان را عرض می کنم- نمی ترسیم... اینکه شب بریزند خانه حسن، تقی، نقی، این مطلب را حل نمی کند." (صحبتهای منصور کوچک محسنی در جلسه ۵ آذر ۶۳ سپاه)
- "چرا هر کدام اینها [که] میرسند و کارایی هم ندارند، بلد هم نیستند، نمی دانند مسائل را، می آیند مسئولیت اصلی را میگیرند؟ و در نتیجه شما می بینید که ستاد اصلی سپاه از نظر کیفیت و قدرتش فاجعه آور است ... در نتیجه، قرارگاهها میشود کاغذی، سازماندهی میشود کاغذی." (صحبتهای حسن بهمنی در جلسه ۵ آذر ۶۳ سپاه)
https://www.bbc.com/persian/iran-features-53961947
#کودتای_خزنده
@HosseinBastaniChannel
ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی، ۱۶ اسفند ۱۳۹۹:
اینترنت ایران فیلترشدهترین اینترنتها در جهان است. جزو ده کشور اول جهان هستیم از لحاظ اینترنت فیلتر شده
علی خامنهای، ۱ فروردین ۱۴۰۰:
متاسفانه فضای مجازی کشور ما ول است. افتخار میکنیم که فضای مجازی را ول کردیم، افتخار ندارد
Twitter
@hafezeye_tarikhi
🔻حضور خیابانی ارتش در “دیماه ۹۷”؟
اظهارات اخیر کیومرث حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش در خصوص مشارکت این نیرو در مقابله با اعتراضات مردمی، اطلاعاتی نه چندان جدید و ابهاماتی جدید را پیش روی مخاطبان گذاشته است.
سرتیپ حیدری در مصاحبه با پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای، با تاکید بر اینکه نیروی زمینی ارتش به خواست خود در مقابله با "ناآرامیهای دیماه ۹۷" مشارکت داشته، روایت کرده: "آمادگیمان را به سردار باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کردیم و به ایشان گفتیم که فعلاً نیروی زمینی مأموریتی ندارد، ولی با توجه به نیروهای آموزشدیده و ولایی که داریم، الآن بهترین فرصت است که ما به نیروهای امنیتی کشورمان کمک کنیم." فرمانده نیروی زمینی افزوده: "خوشبختانه ایشان پذیرفت و ما توانستیم در برقراری امنیت در داخل شهرهایی که دچار ناآرامی شده بودند، تأثیر بسزایی داشته باشیم. گزارش آن به استحضار رهبر انقلاب هم رسید که اوامر ویژهای در اینباره صادر کردند که حتماً در آینده برای ما نصبالعین خواهد بود."
روایت کیومرث حیدری، به ویژه با توجه به محل انتشار آن، مورد توجه گسترده رسانه ها قرار گرفته، هرچند ذکر "دی ۹۷" به عنوان زمان مداخله ارتش سردرگم کننده بوده است. چون اگرچه در سال ۹۷ شهرهای مختلف ایران شاهد تجمعات و تظاهرات مختلف بودند، ولی تظاهرات اصلی آن سال در فصل تابستان برگزار شدند. البته در دی ماه ۹۷ نیز در برخی از نقاط ایران حرکت های اعتراضی صورت گرفتند که مهم ترین آنها تجمعات کارگری خوزستان بودند، اما ابعاد این حرکت ها کمسابقه نبود که تصور شود برای سرکوب آنها، نیاز به مشارکت نامتعارف ارتش بوده است.
این در حالی است که قبل و بعد از تجمعات سال ۹۷، اعتراضات بسیار گسترده تر دی ۹۶ و آبان ۹۸ رخ داده بودند که به لحاظ تعداد شهرهای درگیر در آنها، در دوره رهبری آقای خامنه ای استثنایی محسوب میشدند. بر همین مبنا، اگر قرار بر دخالت ویژه ارتش در عملیات سرکوب بود، محتمل تر مینمود که این دخالت برای مقابله با حرکتی در حد اعتراضات دی ۹۶ یا آبان ۹۸ باشد.
آنچه این برداشت را تقویت می کند، اظهارات صریح حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی در مورد نقش ارتش، به تاریخ ۲۱ آذر ۹۸ است. سرتیپ اشتری کمتر از یک ماه پس از اعتراضات ۹۸، در جریان دیداری با عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش گفت: "اغتشاشات اخیر متفاوت از گذشته و به صورت پراکنده بود که به یاری خداوند مدیریت شد که جا دارد از همکاری سایر سازمانها و دستگاههای امنیتی مخصوصاً ارتش جمهوری اسلامی ایران تقدیر و تشکر کنم."
در این اظهارات، به نوع مشخص "همکاری" ارتش اشاره نمیشد، اما عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور در اظهاراتی جداگانه در ۴ آذر ۹۸، نقش ارتش را تدارکاتی و حفاظت از ساختمانهای حساس ذکر میکرد. او در گفتگویی تلویزیونی در مورد نقش نهادهای مختلف در سرکوب آبان ۹۸ میگفت: "ارتش برای حمل و نقل نیرو، برای لجستیک و کمکرسانی [وارد صحنه شد]. ما در برخی موارد که کمبود نیرو داشتیم ارتش را آوردیم برای حفاظت از اماکن و مناطق حساس، که از آن اماکن حفاظت کنند تا نیروی انتظامی آزاد باشد."
لازم به ذکر است که به دنبال نوبت قبلی اعتراضات سراسری ایران در دی ماه ۹۶، عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش در پیامی به حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی نوشته بود: "همانطور که بارها اعلام آمادگی کردیم، مطمئن باشید اگر لازم میشد همرزمان شما در ارتش جمهوری اسلامی ایران بازو در بازوی دلاوران آن نیروی سربلند [ناجا] رودرروی فریبخوردگان شیطان بزرگ میایستادند." سرلشکر موسوی در ادامه، بر "آمادگی کامل ارتش" برای "اجرای دستورت رهبر "در هر مأموریت ابلاغی" تأکید کرده بود.
از پیام فوق چنین برداشت میشد که ارتش، به ادعای فرمانده کل آن، در مقابله با اعتراضات دی ۹۶ نقشی نداشته ولی آماده بوده تا از آن پس، در چنین مقابلهای مشارکت داشته باشد.
مشارکتی که تا این لحظه، اثبات شده حداقل در جریان حرکت اعتراضی آبان ۹۸ صورت گرفته. هرچند فرمانده نیروی زمینی ارتش در مصاحبه اخیر -احتمالا در لغزشی کلامی- آن را دی ۹۷ ذکر کرده است.
@HosseinBastaniChannel
این دو عکس زیرخاکی را تقدیم به عزیزانی میکنم که روز تولد یادم کردند. خدمت دوستانی که سابقه موضوع را نمیدانند عارضم دوران کودکی نوعی معلولیت حرکتی داشتم که تا ۹ سالگی ادامه داشت. ناتوانی از راه رفتن و اتصال شبانهروزی به آن میلهها و کفشهای سنگین -که تنها موقع استحمام حق جدا شدن از آنها را داشتم- طبیعتا تجربه آزاردهنده ای بود. ولی صبح تا شب کتاب می خواندم و به طور معمول شاد بودم. سختی اصلی را اطرافیان و به ویژه مادر و پدرم متحمل شدند که برای جدا نشدن من از زندگی عادی، سنگ تمام گذاشتند.
@HosseinBastaniChannel
🔻 اعتراض نرگس محمدی به 'تعرض' به زنان زندانی
نرگس محمدی با انتشار یک ویدیو و بیانیهای مکتوب، نسبت به آزار جنسی زندانیان زن در بازداشتگاههای ایران هشدار داده است. خانم محمدی در اظهارات خود، از جمله تشریح کرده که چگونه مسئولان زندان اوین و رئیس وقت زندان غلامرضا رضایی، در هنگام انتقال اجباریش به زندان زنجان در ۳ دی ۹۸، اقدام به لمس نامتعارف و ضرب و جرح وی کرده اند. این زندانی سابق همچنین روایت کرده که به دنبال درگیری فوق و در شرایطی که مجروح بوده، آقای رضایی با بیان اشارات جنسی خاص در صدد آزار او برآمده است.
نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر تاکید دارد با وجود اینکه در همان زمان از غلامرضا رضایی شکایت کرده، نه تنها به شکایت رسیدگی نشده، که قوه قضاییه به خاطر واکنش شدید این زندانی سابق به بی حرمتی رئیس زندان و ماموران، او را با تشکیل پرونده جدید به دادگاه احضار کرده است. او با ذکر اینکه نه در دادگاهی که قرار است برایش تشکیل شود شرکت و نه از خود دفاع خواهد کرد، تصریح دارد: "هر رایی علیه من صادر شود به هیچ عنوان تبعیت نخواهم کرد و به شدت نسبت به آن معترض هستم."
نرگس محمدی در بخشی از بیانیه خود، در مورد وقایع در ۳ دی ۹۸ توضیح می دهد: "با حمله ناگهانی و شدید ریاست زندان شوکه شدم. در حالیکه ازحمله ایشان عصبانی بودم و فریاد میکشیدم، تذکر دادم که حق نداشتند به من دست بزنند... [اما] با حمله مردان و کشیدن، پرت کردن، با زور بالا کشیدن از پله ها مواجه شدم." نرگس محمدی می افزاید: "شال و کتم روی زمین افتاده بود و من با بلوز و شلوار بودم. چندین بار در اعتراض به بی حرمتی و تعرض وحمله های مردان و در تقلا برای بیرون رفتن از ساختمان، زمانی که دستانم را با فشار شدید از دستگیره جدا کردند، دستم را محکم به در کوبیدم و شیشه ها شکستند و دستانم مجروح شدند."
او می افزاید وقتی فهمیده قصد انتقال به زور او به داخل یک اتومبیل پژو را دارند، روی پاهای خود به صورت چمباتمه نشسته تا نتوانند به راحتی حرکتش بدهند: "ناباورانه رییس زندان با دو دستشان بدنم را گرفتند و درست حالت پرت کردن یک حیوان به پشت وانت، با سر به داخل پژو پرتاب کردند... من هنوزمقاومت میکردم و نیمی از بدنم بیرون بود. رییس زندان به وقیحانه ترین و شرم آورترین شکل ممکن پایین بدنم را گرفتند و به داخل ماشین هل دادند و بلافاصله روی پاهایم نشستند."
این زندانی سابق در بیانیه خود مینویسد در داخل ماشین، رئیس وقت زندان اوین به راننده اش دستور میدهد دو نخ سیگار بیاورد: "آقای رئیس که دهانش لای موهایم و کنار گوشم بود دستور داد که نرگس سیگارها را روشن کن تا سیگار بکشیم. از شدت بغض و خشم دستانم را که خونریزی میکرد به هم فشار میدادم. سکوت کردم. با تحقیر دستور داد که اگر خودت نمیکشی، سیگار من را روشن کن."
خانم محمدی بعد از ورود به زندان زنجان به طرح شکایت می پردازد و بعدا مورد معاینه پزشک قانونی قرار میگیرد. او با اشاره به گزارش پزشکی قانونی در زندان زنجان آورده: "۲۳ الی ۲۴ مورد آثار کبودی -از گردن و سینه تا ران پای من- که جای دست مردان حکومت جمهوری اسلامی ایران بوده ثبت و ضبط شده."
نرگس محمدی با اشاره به بی نتیجه ماندن شکایتهای زنان زندانی از موارد مشابه یا حتی بدتر، شهادت میدهد: "من بارها و بارها چه در سلول های انفرادی و چه در بند عمومی زندان اوین، حتی در بند عادی زنان زندان زنجان، روایت هایی از تعرضهای مردان حکومت جمهوری اسلامی ایران نسبت به زنان را شاهد بوده ام و شنیده ام." وی هشدار میدهد: "اجازه نمیدهیم این تعرض را شما به نام حکومت، به نام نظم، به نام قانون یا به نام دین علیه ما زنها اعمال بکنید."
خانم محمدی با انتقاد از اینکه شکایت او از غلامرضا رضایی رئیس سابق زندان اوین مورد رسیدگی قرار نگرفته خاطرنشان کرده: "اما شکایت وزارت اطلاعات آقای روحانی و رئیس زندانِ آقای رئیسی منجر به محاکمهٔ اینجانب شده است." این فعال حقوق بشر با تصریح بر آنکه "من به دلیل دروغ، نیرنگ، توهین، و تعرض مردان اوین و در اعتراض به دست درازی، حملات و رفتارشان شیشههایِ در و پنجره ساختمان ریاست زندان را شکستم" اعلام کرده: "نه چنین نظامی، نه چنین زندانهایی و نه نظم چنین زندانهایی را به رسمیت نمیشناسم."
🔻لینک زیر، متن کامل گزارشی است که بر مبنای بیانیه و ویدیوی اخیر نرگس محمدی، روایتهای مندرج در کتاب "شکنجه سفید" خانم محمدی از آزار جنسی همبندان او و نیز شهادتهای جداگانه برخی دیگر از زندانیان زن تنظیم شده است:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-55379872
@HosseinBastaniChannel
مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت سیستان و بلوچستان در واکنش به کشته شدن سوختبران با شلیک نیروهای سپاه پاسداران گفت که «خود مسئولین راضی بودند برای دور زدن تحریمها سوخت خارج شود».
وی روز جمعه ۸ اسفند در خطبههای نماز جمعه اهل سنت گفت خروج سوخت از طریق مرزها یکی از راههای دور زدن تحریمها بود که خود مسئولین نیز به این امر «راضی» بودهاند و سوختبران به نوعی به دولت در زمینۀ دور زدن تحریمها خدمت کردهاند.
آقای عبدالحمید در ادامه عنوان کرد حتی مسئولین برای او «پیغام داده بودند که خودش نیز تضمینی باشد که اگر سوختی خارج شد، پول دولت تضییع نشود».
بیشتر بخوانید
@radiofarda
"سررشته همه کارها دست یک نفر بود و او تصمیم می گرفت. مردم اصلا هیچ کاره محض بودند. مردم که هیچ، دولتی ها هم هیچ کاره محض بودند." / بدون شرح.
@HosseinBastaniChannel
#اختصاصی
✅ بهنام محجوبی، درویش زندانی به کما رفت
📌امتداد- گروه خبر : بهنام محجوبی از دراویش گنابادی محبوس در بند هشت زندان اوین، در پی مسمومیت دارویی به بخش آیسییو بیمارستان لقمان تهران منتقل شده است و هماینک در کما به سر میبرد.
📌این درویش زندانی پس از وقایع «گلستان هفتم» به تحمل دو سال زندان محکوم شد و طبق آنچه در اخبار منتشره پیرامون وی آمده است با وجودی که تشخیص پزشک معالج او «عدم تحمل کیفر» بود، با آزادی او موافقت نشد.
📌بهنام محجوبی تاکنون هشت ماه از مدت محکومیت خود را سپری کرده است و طی این مدت چندین بار اعتصاب غذا کرده است. او، عدم تحویل داروهای مخصوص بیماریاش در زمان مقرر را از دلایل این اعتصابها عنوان کرده بود.
📌در پی این اتفاقات و اعتراضهای این زندانی و خانوادهاش، وی به «امین آباد» منتقل شد. بهنام محجوبی پس از انتقال مجدد به زندان، با انتشار فایلی صوتی، مدعی موارد تلخی شد.
📌در پی این وقایع، طبق آنچه در برخی اخبار منتشر شده، بهنام محجوبی چندین بار قدرت تکلم خود را موقتا از دست داد و نیمی از بدنش فلج شد، با این حال باز هم اخباری از اعتصاب غذای وی منتشر شد و گفته شد که در پی این وقایع، مقامات قوه قضاییه وعده دادند که این زندانی مشمول «عفو» خواهد شد.
📌با این وجود، دوازدهم بهمن قوه قضاییه در نامهای به بازداشتگاه اوین اعلام کرد که برای بهنام محجوبی قرار تعویق اجرای حکم صادر شده است تا در صورت معرفی و تودیع وثیقهای به مبلغ دویست میلیون تومان، اجرای حکم او به تعویق بیفتد. در این نامه ذکر شده است که اگر این زندانی قادر به معرفی وثیقه نباشد، بایستی تحت نظر مداوم پزشک بهداری بوده و به موقع به داروهایش دسترسی داشته باشد و همچنین در صورت تشخیص پزشک بهداری به مراکز درمانی خارج از زندان منتقل شود.
📌دو هفته پس از صدور این دستور قضایی اما، بهنام محجوبی به دلیل مسمومیت دارویی به بیمارستان لقمان منتقل شد و در حال حاضر با پایین بودن سطح هوشیاری، در کما به سر میبرد.
📌بهنام محجوبی ۳۱ خرداد سال جاری با وجودی که مبتلا به «اختلال پانیک» بود و پزشک تشخیص داده بود که نمیتواند زندان را تحمل کند، خود را به اوین معرفی کرد.
📌بهنام محجوبی، ۴۵ روز پس از وقایع «گلستان هفتم» در اصفهان توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد و به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» محکوم شد.
http://emtedad.news/?p=1101
#امتداد
@emtedadnet
🔻"اینها وظیفهشان است بجنگند، من هم وظیفه دارم درس بخوانم مجتهد شوم"
جواد موگویی مستند ساز، در گزارشی از مراسم رونمایی کتاب "حجره شماره دو" خاطرات ابوالقاسم اقبالیان جانشین فرمانده سپاه قم و مسئول بسیج قم در زمان جنگ، بخشی از این خاطرات را نقل کرده که حکایت دارد: "بسیاری از روحانیون و بزرگان خودشان از من میخواستند که به منطقه بروند. با این حال عدهای از روحانیون بودند که طاقت یک شب ماندن در منطقه را نداشتند. یک بار دوسه تا از فضلای حوزه علمیه را به جبهه بردم. شب در مقرمان در اهواز مستقر بودیم. یکی از آنها که خیلی ترسیده بود، با اصرار و التماس به من گفت: ‘شما رو به خدا ما رو همین امشب برگردون’. به او گفتم: ‘بزرگوار، این بچههایی که شب و روز زیر آتیش گلوله و خمپارهان، جونشون رو از سر راه نیوردهان. یک شب هم اینجا بمون تا بفهمی این بسیجیا چه سختیهایی رو دارن تحمل میکنن.’ جواب داد: ’آقای اقبالیان، اینا وظیفهشونه که بجنگن. من هم وظیفهم اینه که درس بخونم. آقای منتظری گفته در آینده مجتهد میشم’…"
[توضیح آنکه احمد خاتمی، یکی از شاگردان آیت الله منتظری بود که وقتی استادش مغضوب حکومت شد، همراه با سایر همفکران خود به تخطئه او پرداخت و نهایتا به حکم آیت الله خامنه ای به امامت جمعه موقت تهران و عضویت شورای نگهبان رسید. او در عین حال، در هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم عضویت دارد.]
آقای موگویی در ادامه روایت خود می افزاید: "کنجکاو شدم که این روحانیِ شاگرد آیتالله منتظری چه کسی بوده؟! حدس میزدم! شباهتهایی با خاطرهای دیگر در ذهنم بود. اما از خود آقای اقبالیان پرسیدم. جواب نداد! گفتم حدسم آقای سیداحمد خاتمی است. درسته؟ با تاسف به علامت تایید سری تکان داد. به نویسنده اعتراض کردم که چرا نام آقای خاتمی را حذف کرده است؟! جواب درستی نداشت."
در واکنش به نقل روایت فوق، خبرگزاری فارس یادداشتی را از علی علوی انتشار داده که خود را "شاگرد نزدیک آیت الله خاتمی" معرفی کرده و جواد موگویی را به عنوان فردی که "میخواهد برداشت شخصی خودش را مطرح و احتمالا القاء کند" مورد انتقاد قرار داده.
آقای علوی در جوابیه خود نوشته که احمدی خاتمی، روایت ترس خود از حضور در جبهه را تکذیب کرده و گفته: "من این دروغهای آشکار را هزینه ارزشمداری و حرکت در مدار ولایت میبینم، من آن روزی که در خطبه جمعه قاطعانه و بدون ترس از کسی علیه دشمنان ولایت موضع می گرفتم این دروغ ها را پیش بینی می کردم."
خطیب جمعه تهران در بخشی دیگر از توضیحات خود ابراز اطمینان کرده که "استفاده کنندگان بصیر و زیرک در فضای مجازی تحت تاثیر این دروغ ها علیه بنده کمترین و روحانیت غیور و حماسه ساز قرار نمی گیرند" و افزوده: "هدف خط و جهتی است که خاتمی در آن است، می خواهند آن را تخریب کنند. به یاری خداوند در صراط مستقیم که صراط ولایت است، ثابت قدم و استوار بمانیم."
بدون شرح.
@HosseinBastaniChannel
🔻 نقش "ابربدهکار بانکی" در افسانه "چشم باز کردن" جنازه مصباح یزدی
احمد توکلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و حسین رجایی معاون سازمان دیده بان شفافیت و عدالت، در یادداشت مشترکی که در سایت "الف" منتشر کرده اند، یک "ابربدهکار بانکی" را به عنوان منشا افسانه "چشم باز کردن" جنازه محمدتقی مصباح یزدی معرفی کرده اند. افشاگری خبرسازی که درواقع، یادآور ارتباط "نهضت تولید روایت" در مورد چهرههای حکومتی با منافع مالی راویان است.
در بخشی از نوشته مشترک این دو، با اشاره به اظهارات تلویزیونی چندی پیش کاظم صدیقی خطیب جمعه تهران در مورد "چشم باز کردن" جنازه مصباح یزدی آمده: "چندی پیش جناب آقای صدیقی روایتی را از قول یک غسّال در سیما مطرح کرد که جنجال بسیاری در کشور برانگیخت به حدی که مدتی بعد مجبور به عذرخواهی شد. پیدا کردن غسّال یاد شده با توجه به کدی که ایشان در سخنان خود داد، چندان دشوار نبود... رضا مطلبی کاشانی، همان ابرسرمایه داری که چندی پیش نیز برای حجت الاسلام پناهیان حاشیه آفریده بود."
رضا مطلبی کاشانی، مالک تَک ماکارون است که در شهریور گذشته، خبر شراکت او و علیرضا پناهیان در ساختمانی در منطقه دوی تهران جنجالی شد.
احمد توکلی و حسین رجایی در ادامه مطلب خود آورده اند که سازمان "دیده بان شفافیت و عدالت" در آن مقطع با نام بردن صریح از آقای مطلبی کاشانی "به علما هشدار داد از وی بپرهیزند که متاسفانه چندان کارگر نیفتاد". این دو همچنین تاکید کرده اند که مطلبی کاشانی "شبکه بزرگ و تو در تویی از ارتباطات با مسئولان عالی رتبه و روحانیون سرشناس دارد".
در بخش دیگر از مطلب، آمده: "بررسی برخی پرونده هایی که در دیده بان شفافیت و عدالت در جریان است نشان دهنده نقشی است که متأسفانه جن گیرها و کهانت ورزان [غیب گویان] فاسد در سال های اخیر در اتخاذ تصمیمات مرموزانه و ناکارآمدساز و جورافزای برخی از مسئولان و سرشناسان داشته اند."
البته در مورد "مسئولانی" که تصمیمگیری سالهای اخیر خود را بر مبنای توصیه های "جن گیرها" انجام داده اند، توضیح بیشتری ذکر نشده است.
🔹جنبه هایی خاص از "نهضت تولید روایت" در حکومت ایران، قبلا در مقاله زیر تشریح شده بود:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-55639466
@HosseinBastaniChannel
🔻نسق کشی "عزیزسلطان" از "صاحبدیوان" برای خوش آمد "قبله عالم"
"جناب 'صاحبدیوان' با سر و وضع دیدنی و مشتی ریش سفید در دست و سر بیکلاه ورود کرد. طوری پریشان بود که اعضایش مجتمعا به لرزه افتاده، صدایش نیز همچنین... عرض کرد قبله عالم نپسندند بعد از پنجاه سال نوکری، 'عزیز سلطان' ریش چاکر را کنده، کلاه از سر بیندازد. اگر اجازه بفرمایید، دو روز آخر عمر را خانه نشین شوم... قبله عالم با کمال خُلق از عزیزسلطان سوال فرمودند: شیطان، با ریش مردم چه کار داری؟" (روزنامه خاطرات "...السلطنه"، به کوشش فرخ سرآمد)
مثال فوق بخشی از مجموعه خاطرات یک دولتمرد زمان ناصرالدین شاه است -که البته با بیان طنز نوشته شده. این روایت، به گونه ای نمادین، قاعده تاریخی آشنایی را در بسیاری از "دارالحکومه" های ایران به تصویر میکشد: اینکه نوعا دست "عزیز سلطان"ها، برای تخفیف "صاحبدیوان"ها باز بوده، و چه بسا تخفیفِ صاحبدیوانی که سابقه"پنجاه سال نوکری" حکومت را داشته هم، "خُلقِ قبله عالم" را تنگ نمیکرده.
شبیه همان مناسباتی که امروز، هرچند با میزانی تفاوت، در جمهوری اسلامی ایران نیز برقرار است.
البته دعواهایی از جنس دعوای اخیر دولت و صداوسیما بر سر "توهین به حسن روحانی در برنامه تلویزیونی"، احتمالا مساله بخش مهمی از مردم نیست. می توان حدس زد بخش بزرگی از جامعه، اساسا از توهین به "هیچ یک" از مقامات حکومت ناراحت نمیشوند و لابد سرنوشت درگیریهای این مقامات را هم، دیگر در وضعیت خود تاثیرگذار نمی دانند.
اما واضح است مسئولان همین صداوسیما، حتی از تصور اینکه در "رسانه ملی"، در مورد رهبر نظام یا مقربان او از توصیفات مشابه با رئیس دولت استفاده شود، به خود خواهند لرزید. مثلا، از تصور اینکه در یک برنامه تلویزیونی از رهبر به عنوان مقامی یاد شود که "می نشیند در خانه اش و شاید پای منقل باشد" و نمی داند در مملکت "چه دارد می گذرد"، یا تصور آنکه در اشاره به فرماندهان سپاه –ولو فرماندهان جزء- گفته شود "مسئولین در جمهوری اسلامی خیلی خیانت کردند".
به عبارت دیگر آنچه در تریبونهایی چون صداوسیما میگذرد، طبیعتا ارتباطی با اقتضائات جهان مدرن و مثلا "آزادی بیان" ندارد و از "جنس" همان مناسباتی است که در دربار امثال ناصرالدین شاه قاجار هم جاری بوده: مناسباتی که در چارچوب آن، نه تنها مقربان حاکم امکان تعرض به رعیت را داشته اند، که عنداللزوم برای خوشآمد قبله عالم، حتی از وزرای مغضوب -و چه بسا صدراعظم- نسقکشی میکردهاند.
@HosseinBastaniChannel
🔻ارتباطِ 'رهنمودهای رهبری' با موضوع غربالگری جنین
"کلیه قوانین مرتبط با تنظم خانواده از جمله قانون تنظیم خانواده... و همچنین کلیه قوانین، ضوابط و دستورالعمل های مرتبط با تنظیم خانواده رایگان دولتی، عقیم سازی رایگان و موارد مشوق کاهش فرزندآوری... نسخ می شوند... هرگونه تسهیل جلوگیری از بارداری ممنوع است."
جملات فوق، بخش هایی از طرح موسوم به "جمعیت و تعالی خانواده" هستند که -با چراغ خاموش- در مجلس ایران در حال تبدیل به قانون است. به تصریح مقدمه طرح، پیگیری آن در اجرای "رهنمودهای مقام معظم رهبری در بازنگری سیاستهای جمعیتی" صورت میگیرد. رهنمودهایی که به گفته رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، "۴۳ بار" مورد تاکید رهبر قرار گرفتهاند.
اظهارات چند روز پیش کبری خزعلی رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده در مورد محدود شدن "غربالگری" پس از بارداری، درواقع فاش کردن خبری زودهنگام از جلسات بررسی همین طرح در مجلس بود که شاید نمی بایست به این زودی رسانه ای میشد.
بحث های خبرساز نمایندگان مجلس در مورد غربالگری، در "کمیسیون ویژه جمعیت و تعالی خانواده" در جریان بوده که از دو ماه و نیم پیش، در حال کار بر روی "طرح جمعیت و تعالی خانواده" است. هنوز مشخص نیست که کمیسیون ویژه، احیانا چه عباراتی را به متن اولیه طرح اضافه کرده. ولی بر مبنای همین متن اولیه، واضح است که یکی از دغدغه های مشخص آن، موضوع سقط جنین بوده که اخیرا خبرساز شده.
در طرح، مثلا وزارت بهداشت موظف است "با همکاری حوزه علمیه"، یک "برنامه جامع کاهش سقط جنین و اصلاح قوانین مرتبط" را تهیه آماده اجرا کند، یا صداوسیما مکلف شده برای "تبیین حرمت شرعی سقط عمدی، آشکار کردن قبح عاطفی و اجتماعی آن و مقابله با نشر مفاهیم مبلّغِ سقط عمدی" به تبلیغات بپردازد.
در همین راستا، حتی اعلام شده: "کلیه قوانین مرتبط با تنظم خانواده از جمله قانون تنظیم خانواده... و همچنین کلیه قوانین، ضوابط و دستورالعمل های مرتبط با تنظیم خانواده رایگان دولتی، عقیم سازی رایگان، موارد مشوق کاهش فرزندآوری... به علت مغایرت با سیاست های ابلاغی جمعیت، نسخ می شوند". یا در جای دیگر آمده "هرگونه تسهیل جلوگیری از بارداری ممنوع است" و "عقیم سازی به جز در مواردی که بارداری برای فرد خطر جانی دارد، ممنوع می باشد".
به عبارت دیگر، پایان دادن به بارداری تنها در مواردی ممکن می شود که پای مرگ در میان باشد، که انگار یعنی ملاحظاتی چون نقص ژنتیکی دلیل کافی برای سقط جنین نخواهد بود.
بخشی جداگانه از طرح نمایندگان، به دولت گوشزد میکند مواظب باشد که زن ها زودتر بچه دار شوند و فاصله زایمان هایشان کم نباشد: " وزارت بهداشت موظف است... به منظور کاهش میانگین فاصله ازدواج تا تولد فرزند اول و فرزندآوری های بعدی اقدامات لازم را انجام دهد."
طرح مشخصا تاکید دارد "اقلام تنظیم خانواده صرفاً در موارد ضرورت مبتنی بر سلامت، به صورت ارزان و یا رایگان در اختیار قرار خواهد گرفت"؛ که طبیعتا یعنی حتی جلوگیری از حاملگی هم باید برای والدین دشوار باشد.
ایجاد محدودیت در مقابل دسترسی به اقلام تنظیم خانواده، موضوعی است که در روزهای گذشته، به دنبال گزارش جدید ماهنامه اندیشه پویا -در این مورد که وزارت بهداشت در بخشنامه ای ارائه وسایل پیشگیری از بارداری در مناطق عشایری را ممنوع کرده- مورد حساسیت عمومی قرار گرفته.
در واکنش به حساسیت های اخیر، دیروز وزارت بهداشت تایید کرد "برخی خدمات پیشگیری از بارداری در گذشته در روستاها و مناطق محروم به صورت رایگان انجام می شد که بعد از ابلاغ سیاست های کلان جمعیتی در سالهای گذشته حذف شده". مطابق توضیح وزارتخانه: "ارائه رایگان این خدمات و لوازم پیشگیری ازبارداری به معنای تشویق به پیشگیری از فرزندآوری است، در حالی که سیاست کلان کشور تشویق به فرزندآوری است و نه عکس."
"سیاستهای کلی جمعیّت"، که مورد اشاره وزارت بهداشت قرار گرفته، در۳۰ اردیبهشت ۹۳ از سوی آیتالله خامنه ای به نهادهای حاکمیتی ابلاغ شد و مبنای آن، تغییر خط مشی ها و سیاست های جاری با هدف افزایش جمعیت بود.
در همین راستا در مقدمه طرح جدید "جمعیت و تعالی خانواده" در مجلس نیز، ضمن اعلام تبعیت از "رهنمودهای مقام معظم رهبری در بازنگری سیاستهای جمعیتی"، دستور رهبر یادآوری شده که "در این سیاستِ تحدید نسل حتماً باید تجدیدنظر شود ". تنظیم کنندگان طرح، همچنین حرکت درچارچوب سیاست های تعیین شده از سوی آقای خامنهای تحت عناوین "الگوی زندگی ایرانی- اسلامی" و "سیاست های کلی ابلاغی جمعیت" را لازم دانسته و بر اهمیت "بسیج ملی برای جلب مشارکت فراگیر در تحقق سیاست های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری" تاکید کرده اند.
🔻 ادامه و متن کامل مقاله را در زیر ملاحظه بفرمایید:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-55723002
@HosseinBastaniChannel
🔻رواج گسترده "ادبیات تجاوز جنسی" در نظام
به دنبال انتشار اظهاراتی خبرساز از فائزه هاشمی فعال سیاسی در مورد دونالد ترامپ، بسیاری از فعالان و چهره های حکومتی با اشارات جنسی متنوع به این اظهارات واکنش نشان داده اند. از میان این چهره ها، به ویژه حسن شجاعی نایب رئیس کمیسیون اصل نود و نایب رئیس "هیات نظارت بر رفتار نمایندگان" جنجالی شده که با انتشار عکسی از فائزه هاشمی نوشته: "اگر حاج قاسم نبود، فائزه کنیز داعش بود شاید."
البته استفاده از ادبیات تجاوز، اختصاص به "خودی"های نظام ندارد و در داخل و خارج کشور، میان مدافعان و مخالفان حکومت از گستردگی فراوان برخوردار است. ولی قابل انکار نیست که این ادبیات، به دلایلی خاص، میان طیفی از فعالان و مقام های حکومتی رواج ویژه یافته.
در درجه اول بسیاری از این افراد، از "آتش به اختیارها" گرفته تا بسیاری از مقامهای رسمی یا کارکنان نهادهای امنیتی، برخاسته از طبقاتی هستند که در آنها رویه سنتی "رجزخوانی" یا "روکم کنی" تهدید جنسی بوده است. بخش مهمی از این افراد، به خاطر نزدیکی به حکومت، به طبقات بهره مند اقتصادی کشور تبدیل شده اند، ولی طبقه فرهنگی خود را کماکان حفظ کرده اند و از امکان دسترسی به تریبون های رسمی هم برخوردار شده اند.
در درجه بعد، نفسِ این پدیده که خودیهای حکومت، در بیان توهین یا حتی تهمت جنسی علیه غیرخودیها یا حتی "کمترخودی"ها از مصونیت قضایی و امنیتی برخوردارند، در ترویج ادبیات تجاوز در تریبون های رسمی و غیررسمی نقش داشته است. تا جایی که حتی اگر توهین یا تهمتی جنسی از تلویزیون منتشر شود، امکان شکایت "موثر" از آن وجود نداشته، ندارد و احتمالا تا اطلاع ثانوی نخواهد داشت.
در نهایت، قابل انکار نیست که بخشی از کاربرد ادبیات تجاوز در میان خودی ها، نوعی "تصمیم حکومتی" است. به عنوان نمونه، این واقعیت که توهین یا تهمت جنسی به "دشمنان نظام" مصون از تعقیب باشد، عملا یک تصمیم حکومتی محسوب می شود که ظاهرا برای محافظت از مدافعان حکومت اتخاذ شده. به همین ترتیب، تبلیغ این دیدگاه از تریبون های رسمی که اگر زنی پوششِ موردِ تایید حکومت را نداشته باشد در تعرض جنسی به خود مقصر خواهد بود را، باید نوعی برداشت حکومتی دانست که گویی هدف تلویحی آن، مقابله با "بدحجابی" در سطح جامعه است.
مجموعه این سازوکارها، به میزانی در فضای عمومی ایران تاثیرگذار بوده که باعث شده تا مجموعه ای از چهره ها و رسانه های رسمی، در استفاده از ادبیات تجاوز، حتی از رسانه های غیررسمی هم بی پروا تر باشند.
به عنوان نمونه، اگرچه این ادبیات در گذشته، در برخی رسانه های مخالف حکومت هم مورد استفاده قرار گرفته، ولی تاکنون تندترین دست اندرکاران این رسانه ها اصطلاحا "رویشان نشده" تا آنجا پیش بروند که مثلا ادعا کنند یک مقام حکومت در خیابان لُخت شده و در حضور فرزندش مورد تجاوز گروهی اوباش قرار گرفته است. فانتزی جنسی عجیبی که یک برنامه خبری صداوسیمای جمهوری اسلامی، برای "زدن" کسی که "دشمن نظام" می دانست روی آنتن فرستاد. با کوچکترین مشکلی هم مواجه نشد.
🔻سال پیش، به دنبال دعوت رخشان بنیاعتماد کارگردان معروف سینمای ایران برای بزرگداشت عمومی جانباختگان سقوط هواپیمای اوکراینی را -که با فشار وزارت اطلاعات لغو هم شده بود- محمدصادق کوشکی از "استادان" حکومتی با حضور در یک برنامه تلویزیونی گفت: "خانمی که میای فراخوان میزنی، میدونی دست امثال عبدالمالک ریگی به تو و دخترت و کَسوکارت میرسید [چی می شد]؟ شاید هم خوشت میاومد، شاید هم دوست داشتی..."
در پی آن اظهارات، مقاله زیر با موضوع "ادبیات تجاوز جنسی" در حکومت ایران منتشر شد که شاید بازخوانی آن، بیمناسبت نباشد:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-51109966
@HosseinBastaniChannel
🔻روایتی جدید از مصیبت پرواز ۷۵۲
📽 برنامه این هفته آپارات
🎬 نام فیلم : #الناز_جان
▪️کارگردان: کار گروهی
📺 ساعات پخش به وقت ایران از تلویزیون بی بی سی:
- جمعه ۱۹ دی: ۹:۰۰ شب
- شنبه ۲۰ دی: ۱۱:۰۰ صبح
- یکشنبه ۲۱ دی: ۱۲:۰۰ شب
- سهشنبه ۲۳ دی: ۳:۰۰ بعدازظهر
- چهارشنبه ۲۴ دی: ۰۰ :۱۲ شب
- جمعه ۲۶ دی: ۲:۰۰ بامداد
🔹سازندگان توانای "الناز جان" از طریق فیلم خود، دید کاملا تازهایرا در مورد این فاجعه بهدست میدهند. فیلم، اگرچه بر روایت عاشقانه جواد سلیمانی، همسر الناز نبیی از جانباختگان پرواز ۷۵۲ متمرکز است، ولی درواقع، روایتی از تجربه عجیب تک تکِ قربانیان و بازماندگان آنهاست.
🔹در صورت دسترسی نداشتن به ماهواره برای مشاهده فیلم از تلویزیون، می توان آن را در ساعت های مختلف شبانه روز در هفته، از طریق یوتیوب یا قسمت پخش زنده تلویزیون بی بی سی تماشا کرد. اگر هم به ساعت نمایش فیلم نرسیدید، کافی است از طریق پخش اینترنتی یوتیوب به ساعات قبل تر برگردید. تا ۱۲ ساعت بعد از نمایش یک برنامه، امکان برگشتن به قبل وجود دارد و اگر بخشی را از دست دادید، می توانید در پخش آنلاین در یوتیوب به عقب برگردانید.