يادداشت هاى حسين سلاح ورزى آی دی شخصی جهت ارسال پیام: @Hossein_Selahvarzi 📧 Selahvarzi@live.com
نابرابری در قطعی برق؟!
حسین سلاحورزی
در صورتی که ادعای بیشتر بودن قطعی برق در مناطق جنوبی و حاشیهای تهران نسبت به مناطق شمالی و مرکزی صحت داشته باشد، این پدیده نه تنها ناترازی در زیرساختهای انرژی را نشان میدهد، بلکه به شکلی عمیقتر، زنگ خطری برای نابرابری اجتماعی و نقض عدالت توزیعی است.
چنین نابرابریای میتواند تبعات گستردهای بر ابعاد اجتماعی، اقتصادی و روانی جامعه داشته باشد که نیازمند تحلیل علمی و اقدام فوری است.
نخستین تبعات این نابرابری، تشدید شکاف طبقاتی و احساس محرومیت در مناطق حاشیهای است. قطعی مکرر برق در مناطقی که اغلب ساکنان آن از اقشار کمدرآمد هستند، دسترسی به خدمات ضروری مانند آموزش آنلاین، ذخیره مواد غذایی، و سرمایش را مختل میکند. این محدودیتها میتوانند به کاهش کیفیت زندگی، افت تحصیلی کودکان، و افزایش فشارهای اقتصادی منجر شوند.
بر اساس نظریه عدالت توزیعی جان رالز، توزیع منابع باید به گونهای باشد که بیشترین نفع را برای محرومترین گروهها به همراه داشته باشد. قطعیهای نامتوازن برق، برخلاف این اصل، محرومان را بیشتر تحت فشار قرار میدهد و احساس بیاعتمادی به نهادهای مسئول را تقویت میکند.
از منظر روانشناختی، تجربه مکرر قطعی برق در مناطق حاشیهای میتواند به احساس تبعیض و انزوای اجتماعی دامن بزند. مطالعات جامعهشناختی نشان میدهند که نابرابریهای ادراکشده میتوانند به کاهش همبستگی اجتماعی و افزایش تنشهای قومی-منطقهای منجر شوند. در تهران، که تنوع فرهنگی و اقتصادی بالایی دارد، چنین تبعیضی میتواند به قطبیشدن بیشتر جامعه و کاهش سرمایه اجتماعی منجر شود.
از بعد اقتصادی، قطعی برق در مناطق حاشیهای که اغلب محل کسبوکارهای کوچک و خانگی است، میتواند چرخه فقر را تشدید کند. کسبوکارهای وابسته به برق، مانند اصناف وکارگاههای تولیدی یا خدمات محلی، با اختلال مواجه میشوند و این امر به بیکاری و کاهش درآمد خانوارها دامن میزند. در مقابل، مناطق مرفهتر با قطعی کمتر، ثبات اقتصادی بیشتری را تجربه میکنند، که شکاف طبقاتی را عمیقتر میکند.
برای مقابله با این تبعات، لازم است سیاستگذاری مبتنی بر داده و شفافیت در توزیع قطعیهای برق اجرا شود. انتشار جداول خاموشی منطقهای، اولویتبندی زیرساختهای مناطق محروم، و سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر میتوانند از شدت این نابرابری بکاهند. در نهایت، عدالت اجتماعی نه تنها یک آرمان اخلاقی، بلکه پیشنیاز پایداری اجتماعی و انسجام ملی است. نادیده گرفتن این نابرابری، هزینههای بلندمدتی را به کل جامعه تحمیل خواهد کرد.
امیدوار و چشم انتظاریم تا وزارت نیرو با مستندات وجود چنین تبعیضی را از اساس تکذیب کند و این نگرانی همه ما را برطرف کنند.
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳هفت اثر تحریمها بر جامعه کارگری ایران
✍️حسین سلاحورزی
( به مناسبت روز جهانی کارگر)
🔻تحریمهای بینالمللی اعمالشده علیه ایران، بهویژه پس از خروج ایالات متحده از توافق هستهای و تشدید محدودیتهای اقتصادی، اثرات عمیق و چندجانبهای بر اقتصاد ایران و بهطور خاص بر جامعه کارگری داشتهاند.
این تحریمها، با هدف فشار بر دولت ایران، بهطور مستقیم و غیرمستقیم ساختارهای اقتصادی، بازار کار، و معیشت کارگران را تحت تأثیر قرار دادهاند. اما به استناد به دادههای موجود و تحلیلهای اقتصادی، هفت اثر مستقیم تحریمها بر جامعه کارگری ایران باعث فشار مضاعف بر این رکن نظام تولید و بخش مهم جامعه شده است.
نخستین اثر مستقیم تحریمها، افزایش نرخ بیکاری در میان کارگران است.
تحریمها با کاهش صادرات نفتی و غیرنفتی، بهویژه در بخشهایی مانند فرش، کشاورزی، و صنایع پتروشیمی، تقاضای کل اقتصاد را کاهش دادهاند.
برای مثال، ممنوعیت صادرات فرش ایران به ایالات متحده، که پیشتر 25 تا 30 درصد از بازار جهانی فرش ایران را تشکیل میداد، به تعطیلی کارگاههای قالیبافی و بیکاری گسترده قالیبافان منجر شده است .
این کاهش تقاضا، همراه با محدودیتهای دسترسی به بازارهای جهانی، بنگاههای تولیدی را به سمت کاهش نیروی کار یا تعطیلی کامل سوق داده است.
دومین اثر، کاهش قدرت خرید و دستمزد واقعی کارگران است.
تحریمها با ایجاد شوکهای ارزی و افزایش نرخ تورم (بهطور متوسط 40 درصد در سالهای اخیر طبق دادههای مرکز آمار ایران)، ارزش واقعی دستمزدها را بهشدت کاهش دادهاند. حداقل دستمزد ماهانه کارگران در همه این سالها پائینتر و کمتر از خط فقر برآورد شده کشور است، این شکاف عمیق، کارگران را در معرض فقر شدید قرار داده و توانایی آنها برای تأمین نیازهای اولیه را محدود کرده است.
سومین اثر، تشدید فقر و وابستگی به کمکهای دولتی است.
تحریمها با کاهش درآمدهای نفتی و کسری بودجه دولت، فشار اقتصادی را بر خانوارهای کارگری افزایش دادهاند. بر اساس گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس، بیش از 20 درصد از طبقه متوسط ایران به زیر خط فقر سقوط کرده و حدود 80 درصد جمعیت به کمکهای دولتی وابسته شدهاند. این وضعیت، کارگران را که اغلب در مشاغل کمدرآمد مشغولاند، در چرخهای از فقر و ناامنی اقتصادی گرفتار کرده است.
چهارمین اثر، بحران در صنایع و اخراج گسترده کارگران است. تحریمها با محدودیت دسترسی به مواد اولیه، فناوری، و بازارهای صادراتی، بسیاری از صنایع کلیدی مانند خودروسازی، پتروشیمی، و کشاورزی را دچار بحران کردهاند.
برای نمونه، کاهش تولید در بخش کشاورزی بهدلیل مشکلات تأمین نهادهها و ماشینآلات وارداتی، به اخراج کارگران فصلی و دائمی منجر شده است .
این بحرانها مستقیماً به کاهش اشتغال و افزایش ناامنی شغلی در میان کارگران منجر شدهاند.
پنجمین اثر، کاهش دسترسی به مزایای شغلی و حمایتهای اجتماعی است.
افزایش هزینههای تولید و نوسانات ارزی، ارزش واقعی مزایایی مانند حق مسکن و بن خواربار را به حداقل رسانده است.
علاوه بر این، کارگران بخشهایی مانند ساختوساز، که حدود 15 درصد از نیروی کار ایران را تشکیل میدهند، اغلب از پوشش بیمهای مناسب محروماند.
تحریمها با کاهش منابع مالی دولت و کارفرمایان، توانایی ارائه این حمایتها را محدود کرده است.
ششمین اثر، افزایش معوقات مزدی است. کاهش درآمدهای نفتی و کسری بودجه دولت، توانایی نهادهای دولتی و عمومی، بهویژه شهرداریها، را برای پرداخت بهموقع دستمزدها کاهش داده است. بر اساس گزارشهای تشکلهای کارگری، 76 درصد معوقات مزدی کارگران به بخش دولتی مربوط است. این تأخیرها، کارگران را در شرایط مالی دشواری قرار داده و اعتراضات کارگری را تشدید کرده است.
هفتمین و آخرین اثر، گسترش ناامنی شغلی و قراردادهای موقت است. بیش از 97 درصد کارگران ایران تحت قراردادهای موقت مشغول به کار هستند که آنها را در برابر شوکهای اقتصادی ناشی از تحریمها بسیار آسیبپذیر کرده است .
کاهش سرمایهگذاری خارجی و داخلی، که نتیجه مستقیم محدودیتهای بانکی و تجاری تحریمهاست، فرصتهای شغلی پایدار را کاهش داده و کارگران را در معرض اخراجهای ناگهانی قرار داده است.
تحریمهای بینالمللی، با ایجاد فشارهای چندجانبه بر اقتصاد ایران، جامعه کارگری را در ابعاد مختلفی از جمله اشتغال، درآمد، و امنیت شغلی تحت تأثیر قرار دادهاند.
و شوربختانه این اثرات، با سیاستگذاریهای ناکافی و بعضا غلط داخلی و محدودیتهای ساختاری بازار کار ایران تشدید شدهاند.
💢در صورت پسند این نوشته، لطفاً آن را بازنشر کرده و با دیگران به اشتراک بگذارید.
/channel/HosseinSelahvarzi
داغ هموطنان، زیان تجار: دولت چه میکند؟
حسین سلاحورزی
حادثه اسکله شهید رجایی، فاجعهای دردناک است که نهتنها خسارات اقتصادی عظیمی به بار آورده، بلکه با مصیبت غیرقابل جبران از دست دادن هموطنان عزیزمان، قلوب همه را جریحهدار کرده است.
در کنار این اندوه، نابودی محمولهها، کالاها و اموال تجار، زنجیرهای از مشکلات اقتصادی را رقم زده که فعالان اقتصادی را در گردابی از ناکامی فرو برده است.
نکول تعهدات، دعواهای حقوقی و افزایش چکهای برگشتی، تنها بخشی از تبعات این فاجعه است.
واحدهای تولیدی، به دلیل نرسیدن مواد اولیه یا تجهیزات، با کاهش تولید و ناتوانی در بازپرداخت بدهیهای بانکی، مالیاتی و بیمهای مواجه میشوند.
واردکنندگان خودرو که پیشپرداخت از مردم دریافت کردهاند، در تحویل تعهدات ناتواناند و صادرکنندگان در برابر مشتریان خارجی شرمنده ماندهاند. در صورت بیتدبیری این دومینوی فلجکننده، اقتصاد کشور را بیش از پیش تحت فشار قرار خواهد داد،
اما سوال و پرسش فعالین اقتصادی و آسیب دیدگان از دولت و حاکمیت این است: برای جبران این خسارات عظیم و تسکین آلام بازماندگان چه برنامهای دارید؟
فعالان اقتصادی که قربانی بیمبالاتی و قصوری خارج از اراده خود شدهاند، چگونه باید این زیان را تحمل کنند؟
نظام بیمهای کشور با ناکارآمدیهای دیرینه، آیا توان پاسخگویی به این حجم از مطالبات را دارد؟
یا باز هم بار خسارت بر دوش بخش خصوصی خواهد افتاد؟
این فاجعه، نه محصول جبر طبیعی، بلکه نتیجه سوءمدیریت، عدم رعایت نظامات ایمنی بدیهی و بیتوجهی به زیرساختهای حیاتی است.
چرا باید فعالان اقتصادی و خانوادههای داغدار تاوان سهلانگاری دیگران را بپردازند؟ دولت چه تدبیری برای حمایت از تولیدکنندگان، صادرکنندگان و واردکنندگانی که سرمایه و اعتبارشان دود شده، و چه برنامهای برای دلجویی از بازماندگان این مصیبت اندیشیده است؟
آیا یک سازوکار جبرانی شفاف و قابل قبول، بستههای حمایتی، تسهیلات مالی یا معافیتهای مالیاتی در راه است، یا با وعدههای توخالی مواجه خواهیم بود؟
دولت و حاکمیت باید با شفافیت، مسئولیت این فاجعه را بپذیرد و با برنامهای منسجم، از فروپاشی زنجیره اقتصادی و تعمیق اندوه اجتماعی جلوگیری کند.
جبران خسارتها، بازسازی اعتماد فعالان اقتصادی، اصلاح زیرساختها و حمایت از داغدیدگان، کمترین وظیفه دولت است. سکوت یا اقدامات نمایشی، زخمهای این فاجعه را عمیقتر خواهد کرد. دولت پاسخ دهد:
چگونه این خسارات و آلام جبران خواهد شد؟
/channel/HosseinSelahvarzi
فاجعه بندرعباس: وقتی ریسک نادیده گرفته میشود
حسین سلاحورزی
انفجار دلخراش و غمانگیز اسکله شهید رجایی در بندرعباس، نه تنها قلب تجارت دریایی ایران را به لرزه درآورد، بلکه ملت ایران را در سوگ و اندوهی عمیق فرو برد. این فاجعه تلخ، که احتمالاً ریشه در دپوی غیرایمن مواد شیمیایی خطرناک دارد، جانهای عزیزی را گرفت، بسیاری را مصدوم کرد و خسارات جبرانناپذیری به بار آورد.
مردم ایران، متأثر و عزادار، بار دیگر شاهد تکرار تراژدیای بودند که میتوانست با تدبیر و پیشگیری، هرگز رخ ندهد.
این حادثه، زنگ خطری دوباره برای مدیریت بحران در کشور بود و نشان داد که غفلت از مدیریت ریسک و بیتوجهی به درسهای تلخ گذشته، همچنان قربانی میگیرد.
اسکله شهید رجایی، بهعنوان یکی از مهمترین دروازههای اقتصادی ایران، باید الگویی برای رعایت بالاترین استانداردهای ایمنی باشد، اما این انفجار پرده از واقعیتی تلخ برداشت: هشدارهای مکرر درباره مخاطرات دپوی مواد پرخطر در این بندر، نادیده گرفته شدهاند.
چرا از فاجعهای مانند انفجار بندر بیروت در سال ۲۰۲۰، که شباهتهای تکاندهندهای با این حادثه دارد، درس نگرفتیم؟
بیتوجهی به ریسکهای آشکار، از نبود نظارت دقیق بر انبارهای مواد خطرناک تا فقدان پروتکلهای ایمنی کارآمد، ریشهای ساختاری دارد که قلب هر ایرانی را به درد میآورد.
این غفلت ساختاری، با واکنشهای نمایشی پس از فاجعه، مانند دستور رسیدگی و تشکیل کارگروههای بررسی که اغلب به فراموشی سپرده میشوند، تکمیل میشود.
چنین رویکردی نه تنها گرهای از مشکلات باز نمیکند، بلکه اعتماد عمومی را که در سایه این سوگ سنگین بیش از پیش شکننده شده، مخدوشتر میسازد. مردم ایران، که هنوز داغدار این فاجعهاند، شایسته پاسخگویی شفاف و اقدامی قاطعاند، نه وعدههای تکراری و بیفرجام.
تا زمانی که مدیریت بحران در ایران به جای پیشگیری فعال و مسئولانه، به واکنشهای مقطعی و ظاهری بسنده کند، چرخه این سوانح مرگبار ادامه خواهد یافت و هر بار، داغی تازه بر دل ملت خواهد گذاشت.
برای پایان دادن به این چرخه معیوب، بازنگری اساسی ضروری است: تقویت نظارت بر تأسیسات پرریسک، اجرای استانداردهای بینالمللی، شفافیت کامل در اطلاعرسانی و پاسخگویی بیچونوچرا.
انفجار اسکله شهید رجایی نباید تنها به یک خاطره غمانگیز دیگر در تاریخ ایران بدل شود؛ باید نقطه عطفی باشد برای پایان دادن به غفلت از ریسک و بیاعتنایی به درسهای گذشته، تا دیگر شاهد چنین فجایع متأثرکنندهای نباشیم و ملت ایران بیش از این عزادار نشود.
/channel/HosseinSelahvarzi
کاهش ادراک تهدید: کلیدی برای بازگشت به اقتصاد جهانی
حسین سلاحورزی
یکی از موانع اصلی در مسیر بهبود روابط ایران با جامعه جهانی و بازگشت پایدار به زنجیره اقتصاد جهانی، پدیدهای است که میتوان آن را «ادراک تهدید» نامید.
این ادراک، که ریشه در سوءتفاهمها، تفاوتهای ایدئولوژیک و برخی سیاستهای گذشته دارد، سبب شده است که بسیاری از کشورها نسبت به نیات و اقدامات ایران با تردید و نگرانی نگاه کنند.
برای عبور از این چالش و ایجاد فضایی برای همکاریهای بینالمللی بویژه در حوزه اقتصاد، ایران نیازمند اتخاذ رویکردی شفاف، اطمینانبخش و منسجم در سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی خود است.
نخستین گام در این مسیر، تقویت اعتماد جهانی نسبت به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران است. مذاکرات جاری فرصت مغتنمی است تا ایران با شفافیت کامل و همکاری سازنده با نهادهای بینالمللی، هرگونه ابهام در این زمینه را برطرف کند. اما این گام به تنهایی کافی نیست. ایران باید فراتر از موضوع هستهای، پیامی روشن و صریح به جامعه جهانی ارسال کند: سیاستهای ایران نهتنها تهدیدی برای «هیچ کشوری» نیست، بلکه در جهت تقویت صلح، ثبات و همکاریهای متقابل در منطقه و جهان طراحی شده است.
این پیامرسانی نیازمند ترکیبی از اقدامات عملی و دیپلماسی فعال است. در بعد عملی، ایران میتواند با بازنگری در برخی سیاستهای منطقهای و اتخاذ مواضعی که بر همکاری اقتصادی و دیپلماتیک متمرکز است، ادراک تهدید را کاهش دهد.
شفافیت در اعلام مواضع نیز نقش کلیدی دارد. ایران باید بهصراحت اعلام کند که هدف سیاست خارجیاش نه تقابل، بلکه تعامل سازنده با جهان است. این شفافیت، همراه با اقدامات ملموس، میتواند بهتدریج ذهنیتهای منفی را تغییر دهد و فضا را برای همکاریهای اقتصادی و سیاسی باز کند. بازگشت پایدار به اقتصاد جهانی نهتنها به نفع ایران، بلکه به سود ثبات منطقهای و رشد اقتصاد جهانی است.
کاهش ادراک تهدید یک فرایند تدریجی اما ضروری است که نیازمند صبر، تعهد و انسجام در سیاستگذاری است. ایران با اتخاذ رویکردی آیندهنگر و اطمینانبخش میتواند نهتنها خصومتهای موجود را مدیریت کند، بلکه جایگاه شایستهای در نظام بینالملل بهدست آورد. این مسیر، فرصتی تاریخی برای ساختن آیندهای باثباتتر و مرفهتر برای ایران و منطقه فراهم میکند.
/channel/HosseinSelahvarzi
در چه شرایطی سید علی مدنیزاده گزینهی مناسبی برای وزارت اقتصاد خواهد بود؟
اجازه دهید ابتدا نگاهی بیندازیم به تاریخ و دو نمونه از موفقترین مجموعه اصلاحات اقتصادی در جهان بیندازیم:
• اصلاحات اقتصادی کمال درویش در ترکیه (۲۰۰۱)
• اصلاحات اقتصادی مانموهان سینگ در هند (۱۹۹۱)
در هر دو کشور، بحران اقتصادی ساختاری بهوجود آمده بود که نیازمند تغییر پارادایم در سیاستگذاری اقتصادی بود. این اصلاحات شامل حرکت بهسمت اقتصاد بازارمحور، اصلاح نظام پولی و بانکی، بهبود ساختار مدیریت مالیه عمومی، و اتخاذ رویکردی بروننگر در تجارت و رشد اقتصادی بود.
اما چیزی که این اصلاحات را ممکن کرد، پذیرش اجتماعی آنها در سایهی یک چشمانداز روشن سیاسی برای پیوستن به اقتصاد جهانی بود؛ مردم حاضر به پذیرش هزینههای این اصلاحات شدند، چون افق روشنی پیش رویشان قرار داشت.
📘 قصهی ترکیه:
در سال ۲۰۰۱، ترکیه دچار بحرانی شدید در نظام بانکی و مالی شد. دلایل بحران شامل کسری بودجه بالا، سیاستهای پولی ناکارآمد، فساد ساختاری، و نبود شفافیت بود. نرخ تورم به بالای ۶۸٪، نرخ بهره به ۱۲۰٪ و تولید ناخالص داخلی تقریباً ۱۰٪ کاهش یافت. در چنین شرایطی، دولت وقت کمال درویش، اقتصاددان برجسته و معاون پیشین بانک جهانی را به عنوان وزیر اقتصاد منصوب کرد.
او با برنامهای ساختارمند وارد شد که در دو بُعد قابل تحلیل است:
📌 بعد اول: ماهیت اقتصادی اصلاحات
• تثبیت نرخ ارز و حذف نرخهای چندگانه
• استقلال بانک مرکزی
• اصلاح نظام بانکی و بستن بانکهای ورشکسته
• اصلاح بودجه و کاهش هزینههای جاری دولت
• آغاز خصوصیسازی در مقیاس واقعی
• اصلاحات نظارتی و شفافیت مالی
• جذب سرمایهگذاری خارجی
📌 بعد دوم: تغییر پارادایم و پذیرش اجتماعی
این اصلاحات با امید به پیوستن به اتحادیه اروپا همراه بود. جامعه ترکیه، اصلاحات دردناک اقتصادی را بهعنوان بخشی از این مسیر بزرگ و معتبر پذیرفت. در واقع سیاست اقتصادی جدید، بخشی از یک پارادایم سیاسی بزرگتر بود.
📗 قصهی هند:
بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱، همزمان با فروپاشی بلوک شرق، بحرانهای متعددی اقتصاد هند را فرا گرفت. جنگ خلیج فارس، وابستگی به ارزهای خارجی، و بیثباتی سیاسی (سه دولت در سه سال) باعث افت شدید رتبه اعتباری و خروج سرمایهها شد. دولت هند حتی مجبور شد ۶۷ تن طلا را برای دریافت وام ۲.۲ میلیارد دلاری از IMF به لندن ارسال کند.
در این شرایط، مانموهان سینگ با حمایت نخستوزیر ناراسیما رائو اصلاحاتی گسترده را آغاز کرد:
📌 بعد اول: اصلاحات ساختاری
• آزادسازی تجارت خارجی
• حذف کنترل ارز و تثبیت نرخ
• کاهش مداخله دولت در قیمتگذاری
• خصوصیسازی بنگاههای دولتی
• جذب سرمایهگذاری خارجی
📌 بعد دوم: پذیرش اجتماعی
اصلاحات با امید به پیوستن به اقتصاد جهانی و تبدیل هند به یک قدرت اقتصادی رقابتی همراه بود. همین افق روشن باعث شد مردم و نخبگان از اصلاحات حمایت کنند.
📌 پشتوانه نظری
• تأثیر اندیشههای مکتب شیکاگو
• نقش فکری افرادی چون جگدیش بهاگواتی و آرویند پانگاریا
در هند و ترکیه (و کشورهای مشابه دهه ۹۰ میلادی)، تغییر پارادایم سیاسی و اقتصادی نقش محوری داشت. مثلاً در ترکیه، پایان دادن به نظام چندنرخی ارز نه به عنوان نشانه ضعف دولت، بلکه به عنوان حرکتی در مسیر استانداردهای اتحادیه اروپا درک شد. یعنی مردم اصلاحات اقتصادی را هزینهی طبیعی یک پارادایم سیاسی بزرگتر میدانستند.
در همه این موارد، سیاستگذار اقتصادی باید ترجمان فنی و آکادمیک این تغییر پارادایم باشد. کسی که فهم نظری و تجربه عملی کافی برای مدیریت تغییرات ساختاری داشته باشد.
در ایران امروز، سه بحران اصلی ساختاری داریم که وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بانک مرکزی مسولیت مستقیم حل و فصلشون را دارند:
1. بحران بانکی
2. بحران مدیریت مالیه عمومی
3. بحران صندوقهای بازنشستگی
حل این مسائل نیازمند اصلاحات ساختاری است. اما این اصلاحات فقط وقتی امکانپذیرند که جامعه یک افق سیاسی روشن جلوی خود ببیند. امروز رفع تحریمها میتواند آن افق سیاسی (یا «بعد دوم») باشد.
به شرطی که:
• مانند تجربه دولت روحانی، پنجرههای کوچک باز شده صرفاً صرف کنترل نرخ ارز نشود. و سیاستمدار خود را از مشورت با تکنوکراتها بینیاز نبیند.
تکنوکراتهای قابلی مانند سید علی مدنیزاده میتوانند در قامت کمال درویش، مانموهان سینگ یا راجان ظاهر شوند، اما به شرطی که نقش خود را به عنوان تکنوکراتی تمامعیار در یک پارادایم جدید سیاسی ایفا کنند. اگر این شرط فراهم نباشد، بهتر است یک بروکرات کهنهکار یا اقتصاددان محافظهکارسیّاس خوشنام بیاید و فقط این ماشین فرسوده را تا سه سال آینده، بدون ریسک و تغییر پارادیم با روغنکاری مستمر، به خط پایان برساند.
مرا عهدیست با شادی، که شادی آنِ من باشد
مولانا .
فستیوال موسیقی کوچه - بوشهر
/channel/HosseinSelahvarzi
نگاهی اجمالی به برخی شاخصهای کلیدی اقتصادی در روز دوشنبه ۱ اردیبهشت
توسط دکتر وحید شقاقی شهری
/channel/HosseinSelahvarzi
با سلام و احترام به مخاطبان گرامی،
مدتی است که برخی افراد با نیت سوء، پیامهای جعلی با مضامین مشاوره در بورس یا رمزارزها و یا متنهای سخیف حاوی توهین و فحاشی به افراد و مقامات، تحت نام اینجانب در گروههای مجازی منتشر میکنند.
همانگونه که پیشتر نیز تأکید کردهام و مخاطبان عزیز آگاهند، اینجانب هیچگونه فعالیتی در زمینه ارائه مشاوره اقتصادی در فضای مجازی نداشته و هرگز از الفاظ سخیف یا توهینآمیز علیه دیگران استفاده نمیکنم.
اگرچه تکرار این موضوع شاید توضیح واضحات باشد، به توصیه دوستان، بار دیگر یادآوری میکنم که مواضع و مطالب اینجانب صرفاً از طریق کانالها و حسابهای کاربری رسمی و مشخص منتشر میشود. در سال ۱۴۰۲ نیز در ماجرای رسوایی دخالت در امور اتاق بازرگانی، تلاشهایی مشابه برای پروندهسازی با این روشهای ناپاک صورت گرفت که به لطف خداوند ناکام ماند.
از مخاطبان محترم تقاضا دارم هرگونه پیام مشکوک منتسب به اینجانب را از منابع غیررسمی نپذیرند و صرفاً به حسابهای رسمیام مراجعه کنند.
خداوند به همه امور آگاه است و اینگونه اقدامات ناصواب راه به جایی نخواهد برد.
ارادت باقیست
حسین سلاحورزی فروردین ۱۴۰۴
💢در صورت پسند این نوشته، لطفاً آن را بازنشر کرده و با دیگران به اشتراک بگذارید.
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳وعدههای پوچ و زخم بیاعتمادی
✍️حسین سلاحورزی
بحران برق ایران، با ناترازی ۲۶ هزار مگاواتی در سال ۱۴۰۳، زندگی مردم را فلج کرده است.
قطعیهای مکرر، از تعطیلی صنایع تا خاموشی منازل، عمق فاجعهای را نشان میدهد که وزیر نیرو در دیماه ۱۴۰۳ قول رفع آن را داد، اما دیروز در بهار ۱۴۰۴ از «وضعیت فوقالعاده» و وجود شرایط بحرانی سخن گفت.
مردم، سرگردان میان دم خروس این بحران و قسم حضرت «عباس» وعدهها، دیگر به سیاستگذاران اعتمادی ندارند.
این تناقضگوییها، از وعدههای شیرین تا اعتراف به ناکارآمدی، ریشه در بیتفاوتی حاکمیت دارد.
نبود سازوکار تنبیهی برای مقاماتی که با سخنان پوچ امید در دل مردم میکارند و بعد همان را به یأس بدل میکنند، بیاعتمادی را در سطح جامعه به میزان زیادی تشدید کرده است.
وقتی وزیر بدون پاسخگویی از حل مشکلات میگوید و وعده برطرف کردن مشکلات برقی را میدهد، اما خاموشیها ادامه مییابد، سرمایه اجتماعی بیش از پیش فرومیپاشد.
حاکمیت باید با این شیوه اطلاعرسانی غیرمسئولانه قاطعانه برخورد کند، زیرا وعدههای بیپشتوانه نهتنها اعتبار نظام را خدشهدار میکند، بلکه شکاف میان مردم و دولت را عمیقتر میسازد.
فقدان شفافیت، مسئولیتپذیری و تنبیه متخلفان، به زیانهای اقتصادی و اجتماعی دامن زده و آیندهای مبهم برای کشور رقم میزند. اصلاح این روند، ضرورتی برای بازسازی اعتماد عمومی است.
✅«البته هر جور خودتان صلاح میدانید!»
💢در صورت پسند این نوشته، لطفاً آن را بازنشر کرده و با دیگران به اشتراک بگذارید.
/channel/HosseinSelahvarzi
اکنون خطیر ایران
عباس آخوندی 28/01/1404
موفق شدم که گفتوگوی ژرف آقای دکتر محمد علی اکبری استاد اندیشمند دانشگاه شهید بهشتی با خبر آنلاین، تحت عنوان اکنون خطیر ایران را بخوانم. از آنجا که آن را بسیار پسندیم و با مفاد آن همدلی فراوان دارم، آن را با شما به اشتراک میگذارم.
دکتر اکبری به مفهوم پدیدار تاریخی و نقش تاریخ نگار از منظری دیگر نگاه میکند و مورخ را موظف میداند که تاریخ اکنون ایران را بیان کند. و بگوید ایران بهعنوان یک پدیدار تاریخی چرا در وضعیت کنونی که از در و دیوار آن بلا، ناکارآمدی ونارسایی میبارد گرفتار آمده است؟
او از جریانی سیاسی و اجتماعی صحبت میکند که با انتساب خود به دین، نقش همهدان و منجی را در جامعه ایفا میکند صحبت نماید و توضیح میدهد که چون در عالم واقع اینگون نیست، عملا جامعه را به قهقرا و وارونگی کشندهاست.
دکتر اکبری اصرار دارد که راهبرون رفت از وضعیت اکنون خطیر ایران، نخست فهم درست این وضعیت در زمان حال و اقدام بایسته بر اساس فهم درست شرایط اکنون خطیر ایران در هماکنون است. او با ارائه چهار مثال تاریخی نشان میدهد که عدم شناخت وضعیت در موقعیت تاریخی و اقدام دیرهنگام چه بالاهای جبران ناپذیری را بر این ملت وارد ساخته است. او این موقعیتها را موقعیتهای ادباری ایران نام میگذارد که گویی همهی شانسها و موفقیتها به ایران پشت کردهاند.
منظور از او از شناخت وضع حاضر لزوما یک شناخت دانشگاهی و نظری نیست، بلکه یک شناخت اجتماعی است که بر بنیان آن بتوان خیر عمومی ملت ایران را در لحظهی حال تشخیص داد و امکان سیاستورزی و اقدام عملی را در همکنون فراهم آورد.
پیشنهاد میکنم که این گفتوگو را هرچند که طولانی است بخوانید. برای درک و فهم موقعیت اکنون ایران سودمند است.
https://B2n.ir/gb5974
🔴 سرمقاله امروز «دنیای اقتصاد»:
کلیک کنید👈 پزشکیان دیروز و امروز
👤 دکتر پویا جبلعاملی؛ سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد
✍️ دو نفر از کابینه مسعود پزشکیان پیاده شدند. درحالیکه از زمان آغاز کابینه جدید، ۶ماه نگذشته، اعضایی از آن خارج میشوند که در رویکرد وفاق وی و چینش کابینه با همه گروههای سیاسی، از افراد همفکر وی هستند و یکی از آنان نقش کلیدی در به پای صندوق آوردن مرددان و قدرت گرفتن پزشکیان داشت.
✍️ مرددانی که فکر میکردند ساخت قدرت دیگر ظرفیت عبور از مشکلات را ندارد و محمدجواد ظریف بهعنوان نماد تنها راه، از طریق مذاکره این امید را زنده میکرد که شاید هنوز راهی وجود داشته باشد.
✍️ اما حالا ساخت قدرت، ظرفیت تحمل وی را ندارد. رنگ کابینه وفاق، نزدیک به همانهایی خواهد شد که ایران را به اینجا کشاندهاند.
✍️ درحالیکه در زمان انتخابات تصور میشد، پذیرش مسعود پزشکیان به مفهوم روزنهای برای تغییر است، اکنون دیگر مشخص شده است که وی بیشتر عاملی بوده تا مشارکت قدری بهبود یابد.
✍️ اگر امروز انتخابات برگزار شود با مشارکتی بسیار پایینتر، رقیب برنده خواهد بود. اما چه نیاز به انتخابات؟ رقیب هماکنون نیز قدرت را در دولت پزشکیان در دست دارد. نه تنها خط مشی میدهد، بلکه اعضا و همتیمیهایش را هم در دولت پزشکیان، با توجیه وفاق بهکار گماشته است.
✍️ اینجاست که عیار و قدرت انتخابات در ایران امروز مشخص میشود. اینجاست که مشخص میشود چرا کشور برای بیش از یک دهه و بهرغم تجربه کردن چندباره، به راهی میرود که میداند نهایتش تورم بالا، رشد پایین و فقری است که احتمالا در پایان دولت پزشکیان از یکسوم جامعه به بیش از نیمیاز آن تسری پیدا میکند.
✍️نمیتوان انتظاری از رقیبان دولت داشت؛ اما میتوان سخنی صریح با رئیسجمهوری داشت که میثاق ملت با وی، آرایی است که به نفع او به صندوق ریخته شده است.
✍️ همه کسانی که به ایشان رای دادند، میدانستند که ساخت قدرت، ظرفیتهای رئیسجمهوری را محدود میکند. آنان دوران آقایان خاتمی و روحانی را دیده بودند؛ اما به یک سخن مسعود پزشکیان ایمان آوردند. وی در زمان انتخابات قول داد که اگر نتواند کاری کند، کنار میرود.
✍️ دیگر غیرمتخصصترین شهروندان جامعه ایران میدانند، اگر برق در گرما و سرما قطع میشود، وقتی کشور یک روز بهخاطر آلودگی یک روز بهخاطر یخبندان، یک روز بهخاطر گرما تعطیل میشود، دیگر مشکل مرتبط به یک حوزه خاص نیست بلکه نگاه کلان ما به مسائل، نگاه کلان ما به جایگاه کشور، نگاه کلان ما به دنیا موجب شده تا در زمینههای مختلف با کمبود و ناترازی مواجه باشیم.
✍️ اگر این است، آقای رئیسجمهور چه راهحلی برای مشکلات دارند؟ نداشتن پاسخ به این پرسش، به این معنی است که ایشان پذیرفتهاند با وجودی که میدانند کاری نمیتوانند انجام دهند، اما به قول خود در انتخابات وفا نکنند. آیا مردم به این پزشکیان رای دادند؟ پزشکیان دیروز و متعهد به عهد خود کجاست؟
#دنیای_اقتصاد #سرمقاله #پزشکیان #وفاق #استیضاح #استعفا #همتی #ظریف
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
🎥سایه سنگین عدم قطعیت ها بر صنعت بیمه ایران
🔗لینک ویدئو و پادکست در سایت ریسک نیوز
♻️پنل بال هایی به مقصد ناکجاآباد در رویداد ایران1404 با حضور حسین سلاح ورزی، فعال اقتصادی، علی سرزعیم اقتصاددان و داورپناه مدیرعامل اتکایی تهران برگزار شد.
🔰سرزعیم: از 1403 روند نزولی را طی کردیم و مسیر آینده هم تداوم روند نزولی است.حجم عدم قطعیت های سیاسی به حد اعلای خود رسیده است. خبر خوبی نیست اما در 1404 تورم شدیدتری را تجربه می کنیم.
♻️سلاح ورزی: در سال آینده تاب آوری اقتصادی برای جامعه و حکومت کاهش می یابد.ترکیب بازنده این است که سال 1404 مردم و حکومت ضعیف تری خواهیم داشت.
🔰آینده روابط آمریکا و روسیه، ایران را تحت تاثیر قرار می دهد.سال 1404 برای همه بازیگران ایران ابهام برانگیز است.
♻️عدم قطعیت ها و پیچیدگی ها خیلی بیشتر شده در حدی که فعالیتهای اقتصادی را به حالت تعلیق درآورده است و اعمال حاکمیت را نیز تضعیف کرده است.
🔰داورپناه: سایه سیاست بر اقتصاد سنگینی می کند.دوبال زخمی و شکسته اقتصاد بر بیمه ها نیز تاثیر می گذارد.
#سخنکده_متن
📌مشاهده ویدئوهای قبلی 👇🏻
📽https://risknews.ir/چند-رسانه-ای/
🆔@risknews
🔳پزشکیان و فرصت تاریخی: قفل تحریمها را بشکنید
✍️حسین سلاحورزی
🔻مذاکرات مسقط، با موافقت رهبری و همافزایی شرایط جهانی، فرصتی بیمانند برای مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، فراهم آورده تا با توافقی تاریخی، خصومت با آمریکا را کاهش داده و وعده انتخاباتی خود برای رهایی مردم از قفس تحریمها را محقق سازد.
اعتماد رأیدهندگان به پزشکیان، پس از چالشهای اخیر، خدشهدار شده، اما دستیابی به توافقی که تحریمها را بردارد و معیشت مردم را بهبود بخشد، میتواند سرمایه اجتماعی او و دولت چهاردهم را احیا کند.
این موفقیت، حمایت عمومی را برای اصلاحات اقتصادی، رفع ناترازیها و تحولات سیاست داخلی تقویت کرده و امید جامعه به تغییرات ساختاری را زنده خواهد کرد.
بااینحال، مسیر پیشرو آسان نیست؛ کاسبان تحریم و ذینفعان تداوم دشمنی با آمریکا، از تندروهای داخلی گرفته تا لابیهای خارجی، با فضاسازی، نفرتپراکنی و مانعتراشی در برابر این فرصت خواهند ایستاد. تریبونهای مخالف، از جمله برخی خطبههای نماز جمعه، ممکن است با القائات منفی، اجماع ملی را تضعیف کنند.
پزشکیان باید با شجاعت و بیاعتنایی به این فشارها، تیم مذاکرهکننده را با کارشناسان زبده در حوزههای هستهای، بانکی و دیپلماسی مجهز کند تا توافقی فنی و پایدار رقم زند .
همزمان، با اطلاعرسانی شفاف و جلب حمایت نخبگان و مردم، در برابر کارشکنیها سپر بسازد.
🔸 این فرصت، لحظهای است که پزشکیان میتواند با جسارت، سایه جنگ و انزوا را از ایران دور کرده و با کاهش آلام مردم، نهتنها وعدهاش را عملی کند، بلکه بهعنوان معمار گشایش و امید، نام خود را در تاریخ ایران جاودانه سازد.
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳 سرمایه آمریکایی در ایران: رویا یا واقعیت؟
✍️ حسین سلاحورزی
🔻 مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، اخیراً از موافقت آیتالله خامنهای با سرمایهگذاری مشروع آمریکایی در ایران خبر داده و آن را مشروط به فقدان نیات براندازانه دانسته است. این ادعا، در صورت تأیید، میتواند تحولی در روابط اقتصادی-سیاسی ایران و آمریکا باشد، اما تحلیل مبتنی بر اقتصاد سیاسی و تجارت بینالملل حاکی از موانع جدی، محدودیت مدلهای سرمایهگذاری و وابستگی نتایج به عوامل متعدد است.
از منظر سیاسی-اقتصادی، روابط متشنج ایران و آمریکا از ۱۳۵۷ و تحریمهای فراگیر پس از خروج از برجام در ۲۰۱۸، تعاملات مستقیم را ناممکن ساخته است. تحریمهای اولیه و ثانویه آمریکا، تحت نظارت OFAC، شرکتهای آمریکایی و حتی چندملیتی را از ورود به ایران بازمیدارد و رفع آن مستلزم تصمیم کنگره و کاخ سفید است، نه صرفاً موافقت داخلی ایران. مواضع تاریخی رهبر انقلاب نیز نشاندهنده بیاعتمادی به آمریکا بوده و بدون تغییر سیاست خارجی دوجانبه، این ایده بیشتر آرمانی است تا عملی.
موانع کلیدی شامل تحریمهای آمریکا، ریسک سیاسی بالا (ناشی از بیثباتی و فقدان ضمانتهای حقوقی)، ساختار اقتصاد دولتی ایران (محدودکننده شفافیت و رقابت)، صعوبت فضای کسب و کار در ایران و فشارهای اجتماعی-سیاسی در هر دو کشور است. این عوامل جذابیت و امکانپذیری سرمایهگذاری را به شدت کاهش میدهند.
مدلهای سرمایهگذاری احتمالی، به دلیل محدودیتها، از FDI مستقیم فراتر میروند و به سرمایهگذاری غیرمستقیم از طریق واسطهها (مثل امارات یا ترکیه) یا قراردادهای مشارکتی (Joint Ventures) محدود میشوند، مشابه تجربه پسابرجام اروپا. مکانیزمهای مالی پیچیده، مانند صندوقهای بینالمللی، یا قراردادهای BOT و PPP نیز گزینههایی با ریسک کمتر هستند، اما نیازمند شفافیت و نظارت جهانیاند که با اقتصاد ایران همخوانی ندارد.
بخشهای هدف، با توجه به مزیتهای ایران، شامل انرژی (نفت و گاز، با پتانسیل جذب شرکتهایی چون اکسونموبیل)، فناوری (با علاقهمندی غولهایی مثل گوگل، مشروط به اصلاحات قانونی)، و زیرساخت (حملونقل و نیرو) است. بخشهای نظامی و هستهای اما به دلایل استراتژیک منتفیاند.
تأثیرات اقتصادی بالقوه شامل رشد GDP، اشتغالزایی، و انتقال فناوری است. سرمایهگذاری در نفت میتواند صادرات را احیا کرده، درآمد ارزی را تقویت و تورم را مهار کند. اما وابستگی به سرمایه خارجی، ریسک سیاسی را افزایش داده و بدون اصلاحات ساختاری (کاهش دخالت دولت و ارتقای شفافیت)، منابع ممکن است غیرمولد مصرف شوند. در سطح کلان، این امر میتواند جایگاه ایران را در تجارت جهانی بهبود بخشد، ولی مقاومت داخلی و مخاطرات ژئوپلیتیکی چالشهایی جدیاند.
در مجموع، اظهارات پزشکیان سیگنالی سیاسی برای دیپلماسی با غرب است، اما تحقق آن به رفع تحریمها، اصلاحات داخلی، و اراده سیاسی دوجانبه وابسته است که در کوتاهمدت بعید مینماید.
سرمایهگذاری، در صورت وقوع، غیرمستقیم و متمرکز بر انرژی و زیرساخت خواهد بود و ضمن تقویت اقتصاد، ریسک وابستگی را به همراه دارد. اقتصاد سیاسی نشان میدهد این تحول بیش از هر چیز به دینامیکهای جهانی گره خورده است.
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳اگر خبر بیشتر بودن قطعی برق در مناطق جنوبی و حاشیهای تهران نسبت به شمال شهر صحت داشته باشد، با تأسف باید بیش از ناترازی انرژی، برای ناترازی عدالت اجتماعی اندوهگین باشیم.
/channel/HosseinSelahvarzi
💢در ستایش زبان پارسی.
/channel/HosseinSelahvarzi
پیامدهای اقتصادی فاجعه اسکله شهید رجایی
حسین سلاحورزی
حادثه انفجار مهیب ششم اردیبهشت در اسکله شهید رجایی، بزرگترین بندر تجاری ایران، فاجعهای تأسفبار بود که قلب اقتصاد ایران و اصلیترین دروازه تجارت دریایی کشور را هدف قرار داد.
این حادثه، که جانهای عزیزی را گرفت و مصدومان بسیاری بر جای گذاشت، موجی از تألم و اندوه را در جامعه برانگیخت.
بندر شهید رجایی، واقع در ۲۳ کیلومتری غرب بندرعباس، با ظرفیت سالانه ۸۸ میلیون تن، ۵۵ درصد صادرات و واردات و ۷۰ درصد ترانزیت بنادر ایران را مدیریت میکند و ۸۰ درصد کانتینرهای کشور از آن عبور میکنند.
انفجار، احتمالاً ناشی از عدم رعایت ملاحظات ایمنی در نگهداری مواد شیمیایی خطرناک در کانتینرهای دپو شده، خسارات زیرساختی و کالایی به ارزش صدها میلیون دلار به بار آورد و فعالیت بندر را مختل کرد.
این سهلانگاری در رعایت پروتکلهای ایمنی، که به چنین فاجعهای منجر شد، شایسته انتقاد شدید است و ضرورت بازنگری در مدیریت ایمنی بنادر را برجسته میکند.
توقف بندر، که سالانه ۴۵ میلیون تن صادرات (عمدتاً محصولات نفتی و فلزات) و ۱۰ میلیون تن واردات (شامل ۲ میلیون تن کالای اساسی مانند گندم و برنج) را پشتیبانی میکند، زنجیره تأمین کالاهای ضروری را مختل کرده است.
در سال ۱۴۰۳، این بندر نقش کلیدی در تأمین ۲۰ تا ۲۵ میلیون تن کالای اساسی داشت. توقف واردات، تورم قیمت مواد غذایی را تشدید کرده و کاهش صادرات، درآمد ارزی را کاهش میدهد.
هر روز تعطیلی بندر، حدود ۲۵ میلیون دلار زیان اقتصادی به همراه دارد که شامل توقف ترخیص کالا، افزایش هزینههای لجستیک و تضعیف جایگاه ترانزیتی ایران است.
صنایع وابسته، مانند خودروسازی، نیز به دلیل آسیب به قطعات وارداتی، با اختلال تولید و افزایش قیمت مواجه شدهاند.
این فاجعه، ضرورت بازسازی و احیای فوری اسکله رجایی را بیش از پیش آشکار کرده است.
بازسازی سریع نهتنها برای احیای تجارت و جلوگیری از تعمیق بحران ارزی و تورمی حیاتی است، بلکه برای بازگرداندن اعتماد به زیرساختهای تجاری کشور ضروری است. ضمن ابراز همدردی با خانوادههای داغدار و آرزوی بهبودی برای مصدومان، تنوعبخشی به بنادر تجاری و تقویت نظارت بر ایمنی برای پیشگیری از تکرار چنین فجایعی، باید در اولویت قرار گیرد.
/channel/HosseinSelahvarzi
تجارت کشاورزی: کلید گشایش مالی
حسین سلاحورزی
با توجه به پیچیدگیهای مذاکرات ایران و ایالات متحده و تمرکز اولیه طرفین بر جلوگیری از تشدید تنشها و اجتناب از درگیری نظامی، دستیابی به توافقی جامع برای رفع کامل تحریمهای اقتصادی علیه ایران بعید به نظر میرسد.
احتمالاً ایالات متحده در ازای محدودیت غنیسازی، اجازه فروش محدود نفت را به ایران خواهد داد.
با این حال، تداوم تحریمهای مالی و بانکی، هزینههای بالای مبادلات تجاری و نبود تأثیر ملموس اقتصادی این توافق، چالشهای جدی به همراه خواهد داشت.
ایالات متحده یکی از بزرگترین تأمینکنندگان نهادههای کشاورزی باکیفیت در جهان است که محصولاتی نظیر گندم، جو، ذرت، کنجاله، سویا، بذرهای اصلاحشده، کودهای پیشرفته و تجهیزات کشاورزی را شامل میشود.
ایران، با توجه به نیاز مبرم به این نهادهها برای تضمین امنیت غذایی و افزایش بهرهوری کشاورزی، میتواند از این ظرفیت بهرهمند شود.
پیشنهاد میشود هیئت مذاکرهکننده ایران، خرید نهادههای کشاورزی از ایالات متحده را بهعنوان بخشی از بسته پیشنهادی در مذاکرات مطرح کند.
این اقدام نهتنها نیازهای استراتژیک کشور را تأمین میکند، بلکه ایالات متحده را به ایجاد سازوکارهای مالی و بانکی برای تسویهحساب ملزم خواهد کرد.
تحریمهای مالی و بانکی همچنان مانع اصلی تجارت فرامرزی ایران هستند و هزینههای مبادله را بهشدت افزایش دادهاند. با این حال، تجارت نهادههای کشاورزی، به دلیل ماهیت بشردوستانه و اهمیت امنیت غذایی، میتواند نقطه شروعی برای گشایش کانالهای مالی مورد پذیرش طرف آمریکایی باشد.
در صورت اجازه فروش محدود نفت ایران، درآمد حاصل از آن میتواند بهطور مستقیم برای خرید نهادههای کشاورزی از آمریکا تخصیص یابد. این مکانیسم، ضمن کاهش وابستگی به واسطههای پرهزینه، امکان ایجاد کانال بانکی شفاف و تحت نظارت را فراهم میکند که در آینده میتواند به سایر حوزههای تجاری گسترش یابد.
این پیشنهاد از چند جهت عملی است:
1. تمرکز بر نهادههای کشاورزی به دلیل ماهیت غیرنظامی و بشردوستانه، با مقاومت کمتری از سوی ایالات متحده مواجه خواهد شد.
2. این تجارت میتواند اعتمادسازی کرده و زمینه را برای مذاکرات بعدی در خصوص رفع موانع مالی و بانکی فراهم کند.
3. تأمین نهادههای باکیفیت از آمریکا، تولید داخلی را بهبود بخشیده و فشارهای اقتصادی را کاهش خواهد داد.
پیشنهاد میشود هیئت مذاکرهکننده این موضوع را بهصورت بستهای مشخص، شامل حجم و نوع نهادههای موردنیاز و سازوکارهای پرداخت، در مذاکرات مطرح کند.
امید است این پیشنهاد شنیده شود.
💢در صورت پسند این نوشته، لطفاً آن را بازنشر کرده و با دیگران به اشتراک بگذارید.
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳وقت تغییر است: احترام به مردم، گامی برای اصلاح
✍️حسین سلاحورزی
🔻سالهاست که بخش بزرگی از مردم ایران از برخی سیاستها و رویکردهای حاکمیتی احساس نارضایتی عمیقی دارند. یکی از دلایل اصلی این ناخشنودی، حمایت مستمر از افرادی است که نهتنها برای باورها و خواستههای مردم احترامی قائل نیستند، بلکه با هر فرصت و بهانهای به ارزشهای مورد پذیرش جامعه توهین میکنند و به اعتماد عمومی ضربه میزنند.
این افرادِ انتصابی، با تکیه بر جایگاههای رسمی و رسانهای، به جای التیام زخمهای اجتماعی، بر آتش نارضایتی میدمند و شکاف میان مردم و حاکمیت را عمیقتر میکنند.
نمونههای بارز این رویکرد را میتوان در چهرههایی مانند حسین شریعتمداری، احمد جنتی و پیمان جبلی دید
. حسین شریعتمداری، که بیش از سه دهه با مواضع تند و یکجانبه خود در رسانهها به سوهان روح و آیینه دق ایراندوستان تبدیل شده، نمونهای از این افراد است.
احمد جنتی نیز، با عملکردی که حق رأی و آزادی انتخاب مردم در امور سیاسی را زیر سؤال برده، به نمادی از نادیده گرفتن حقوق اساسی شهروندان و اصلیترین عامل قهر مردم با صندوقهای رای بدل شده است. پیمان جبلی، رئیس صداوسیما، هم هر هفته با ابتکاراتی تازه، رسانه ملی را به ابزاری برای توهین و تنبیه مردم تبدیل کرده و اعتماد عمومی به این نهاد را بیش از پیش مخدوش ساخته است.
این افراد، و امثال آنها در میان برخی سرداران نظامی و روحانیون، به جای نزدیک کردن حاکمیت به مردم، به نمادهای دوری و بیاعتمادی تبدیل شدهاند.
اکنون زمان آن فرا رسیده که حاکمیت با اقدامی قاطع، حسن نیت خود را به مردم نشان دهد. برکناری و بازنشستگی و خانهنشین کردن افرادی مانند شریعتمداری، جنتی و جبلی و طیفی از سرداران و روحانیون که سالها با گفتار و رفتار خود به احساسات و اعتماد مردم آسیب زدهاند، میتواند نشانهای روشن از اراده برای اصلاح باشد.
این گام، پیامی آشکار به جامعه، بهویژه جوانان، خواهد فرستاد: اینکه حاکمیت آماده شنیدن صدای مردم و احترام به خواستههای آنهاست.
جوانان ایران، که آینده این سرزمین را میسازند، خواستار احترام، مشارکت واقعی و شنیده شدن هستند. کنار گذاشتن این چهرههای نامحبوب و جایگزینی آنها با افرادی که به ارزشهای جمعی مردم احترام میگذارند، میتواند آغازی برای بازسازی اعتماد از دست رفته باشد.
وقت تغییر است. حاکمیت با برداشتن این گام، میتواند نشان دهد که آماده بازگشت به سوی مردم و همراهی با آنهاست. برکناری این افراد نهتنها یک اقدام اصلاحی، بلکه پیامی امیدبخش به جامعه خواهد بود که راه برای گفتوگو، همدلی و ساختن ایرانی بهتر باز است. این تصمیم، هرچند دشوار، میتواند نقطه عطفی در مسیر اصلاح و آشتی ملی باشد.
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳سردرگمی دولت پزشکیان در انتخاب وزیر اقتصاد
✍️حسین سلاحورزی
🔻انتخاب دو نفر با دیدگاههای کاملاً متضاد بهعنوان گزینههای نهایی وزارت اقتصاد، اگر صحت داشته باشد، نقصی بزرگ در دولت پزشکیان را فاش میکند: فقدان یک استراتژی اقتصادی روشن.
یکی به نقش پررنگ دولت در حل مشکلات اقتصادی باور دارد و دیگری طرفدار بازار آزاد و حداقل دخالت دولت است.
این تضاد فکری که در تیم اقتصادی دولت هم دیده میشود، نشاندهنده سردرگمی عمیقی است.
انگار دولت نمیداند از وزارت اقتصاد، بهعنوان قلب سیاستگذاری مالی و کلان، چه انتظاری دارد. چنین بلاتکلیفی برای ایران که با چالشهایی مثل تحریم، تورم و مشکلات ساختاری دستبهگریبان است، فاجعهبار است.
این ناهماهنگی، سیاستگذاری را مختل میکند و اعتماد مردم و سرمایهگذاران را سلب میکند. تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که پیشرفت اقتصادی نیازمند اجماع بر یک جهتگیری مشخص و هماهنگی بین نهادها است، چیزی که در دولت کنونی دیده نمیشود.
وقتی دولت حتی در انتخاب وزیر اقتصاد به چارچوب فکری واحدی نرسیده، چگونه میتوان انتظار داشت مشکلات پیچیده اقتصاد ایران را حل کند؟
این وضعیت، نشانه بیبرنامگی و نبود فرماندهی اقتصادی است.
به زبان ساده، دولت پزشکیان مثل کشتیای است که بدون قطبنما در دریای طوفانی حرکت میکند.
در شرایط حساس کنونی، این سردرگمی نهتنها فرصتهای بهبود را هدر میدهد، بلکه میتواند بحرانهای موجود را عمیقتر کند. دولتی که ادعای تحول دارد، باید با انتخابهای قاطع و منسجم، مسیر اقتصاد را روشن کند، نه اینکه با این دوگانگی، ابهام و ناامیدی را به جامعه تزریق کند.
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳تعطیلی دادگاههای استجازه، نقطه عطفی در اصلاح نظام قضایی است.
با بازگشت به تشریفات قانونی، نه تنها حقوق متهمان تضمین میشود، بلکه اقتصاد کشور از ناامنی حقوقی نجات مییابد.
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳هواپیمای مستعمل، افتخار موهوم: این است حال ایران ما!
✍️حسین سلاحورزی
هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما)، با بیش از شش دهه سابقه، نماد غرور ملی در صنعت هوانوردی است.
این شرکت که در سال ۱۳۴۰ تأسیس شد، روزگاری با ناوگان پیشرفته ایرباس و بوئینگ، پرواز به ۶۰ مقصد جهانی و دریافت گواهینامه رضایت مشتری، بهعنوان برترین خط هوایی خاورمیانه میدرخشید.
لوگوی منحصربهفرد هما و پیشگامی در فروش آنلاین بلیط در ایران، بخشی از افتخارات این برند ملی است.
اما امروز، هما زیر بار تحریمهای ظالمانه و سوءمدیریت به تنگنا افتاده و سیاسیون بابت تصاحب افتخار خرید دو هواپیمای مستعمل ۱۳ساله، بهعنوان دستاوردی بزرگ رقابت میکنند و جشن میگیرند.
تحریمهای هستهای، هما را از دسترسی به ناوگان مدرن محروم کرده و این شرکت را به سمبل مظلومیت صنعت ایران بدل ساخته است.
اما آنچه بیش از تحریم قلب را میفشارد، مصادره این دستاوردهای ناچیز توسط سیاسیونی است که برای کسب اعتبار، در گذشته حتی به نصب بنرهای تبریک روی تریلیهای حمل خودروهای وارداتی یا هواپیماهای دستدوم مبادرت میورزیدند.
وزیر سابق راه و شهرسازی دولت سیزدهم، با شتابزدگی و بدون توجه به ریشههای این محدودیتها، پا برهنه به وسط ماجرا پریدهاند و تلاش میکنند این خرید را به نام مرحوم رئیسی و دولتش ثبت کند.
این رویکرد جبهه پایداری و همفکرانش، که هر اقدام کوچک را به مثابه «شقالقمر» مصادره میکنند، نهتنها توهین به شعور ملت است، بلکه یادآور ناکارآمدیهایی است که هما را از اوج به حضیض کشانده.
مردم ایران، که روزگاری با غرور سوار بر هواپیماهای مدرن هما به اقصی نقاط جهان سفر میکردند، امروز باید برای ورود دو هواپیمای فرسوده شادمانی کنند.
این مرثیهای است برای ملتی که شایسته بهترینهاست، اما گرفتار بازیهای سیاسی و تحریمهای تحقیرآمیز شده.
نکوهش بر کسانی باد که این افتخار ملی را به چنین روزی انداختند و به جای چارهاندیشی، با پروپاگاندا و شعارهای تبلیغاتی، زخمهای ملت را عمیقتر میکنند.
هما، همچون ایران، در انتظار روزی است که دوباره با بالهای باز، آسمان افتخار را درنوردد، نه اینکه در تنگنای سیاستبازی و تحریم، به پروازهای حداقلی بسنده کند.
💢در صورت پسند این نوشته، لطفاً آن را بازنشر کرده و با دیگران به اشتراک بگذارید
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳تجارت ایران و عربستان همچنان در محاق
✍️حسین سلاحورزی
سفر خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی، به ایران، نقطه عطفی در روابط سیاسی و امنیتی دو کشور پس از توافق سه سال پیش در پکن بود.
با وجود این پیشرفت دیپلماتیک، همکاریهای اقتصادی بین تهران و ریاض اما همچنان توسعه نیافته باقی مانده است.
نخست، تحریمهای بینالمللی علیه ایران، بهویژه محدودیتهای بانکی و مالی، نقلوانتقال پول و سرمایهگذاری را همانند روابط اقتصادی با سایر کشورها عملاً تجارت با عربستان را هم غیرممکن کرده است. شرکتهای سعودی به دلیل خطر تحریمهای ثانویه آمریکا از تعامل با ایران اجتناب میکنند.
دوم، بازار عربستان تحت سلطه رقبایی مانند چین (با تجارت سالانه بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار) و ترکیه (حدود ۷ میلیارد دلار) است که با محصولات باکیفیت و زیرساختهای لجستیکی قوی، مزیت رقابتی دارند.
سوم، چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان بر فناوری پیشرفته و ابرپروژههای آیندهمحور متمرکز است، اما ایران به دلیل تحریمها و ضعفهای داخلی فاقد توان مشارکت در این طرحهاست.
چهارم، ضعف زیرساختهای صادراتی ایران، مانند استانداردهای ناکافی و مشکلات لجستیکی، مانع رقابت در بازار عربستان میشود.
همینطور فقدان استراتژی منسجم دیپلماسی اقتصادی و ناهماهنگیهای گذشته (مانند موانع ناشی از اقدامات غیرسازنده) همکاری را کند کرده است.
حجم تجارت دوجانبه ایران و عربستان در اوج خود (سال ۱۳۸۹) به ۸۰۰ میلیون دلار رسید و انتظارات واقعبینانه کنونی هم حداکثر حدود یک میلیارد دلار است که برای دستیابی به چنین هدفی هم تلاش و جدیت قابل ملاحظهای دیده نمیشود.
💢در صورت پسند این نوشته، لطفاً آن را بازنشر کرده و با دیگران به اشتراک بگذارید.
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳کنترل تندروها؛ کلید حفظ گفتوگوها
✍️حسین سلاحورزی
مذاکرات میان ایران و آمریکا در معرض تهدیدات جدی قرار دارد که میتواند به بنبست یا شکست منجر شود.
در آمریکا، تندروهایی چون سناتورهای مایک والتز و مارکو ربیو، با حمایت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، فشار میآورند تا دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، موضعی سختگیرانه علیه برنامه هستهای ایران اتخاذ کند.
این گروه با هدف برچیده شدن کامل برنامه هستهای ایران یا تحریک اقدام نظامی اسرائیل علیه تأسیسات هستهای ایران، مذاکرات را تضعیف میکنند.
در سوی دیگر، حامیان ترامپ، مانند ایلان ماسک و جرد ویتکاف، ممکن است مواضع متفاوتی داشته باشند، اما فشار تندروها میتواند ترامپ را به تشدید مواضع وادارد تا از اتهام ضعف سیاسی مصون بماند.
در ایران، هرچند تندروهای داخلی تا حدی مهار شدهاند، اما مواضع سختگیرانه تندروها در مجلس و سایر نهادها در برابر هرگونه امتیازدهی میتواند مذاکرات را شکنندهتر کند.
فقدان دیپلماسی فعال و ارتباطات مؤثر با کشورهای واسطه، عدم استفاده از شبکههای اجتماعی برای ارسال پیامهای هشداردهنده به آمریکا، و ناکافی بودن تلاشها برای تقویت میانهروهای آمریکایی، ریسک بنبست را افزایش میدهد.
استراتژی نتانیاهو برای کشاندن منطقه به جنگی خانمانسوز، ضرورت تلاشهای گسترده دیپلماتیک ایران را دوچندان میکند. ایران باید با جلب حمایت جهانی از طریق سازمان ملل و کشورهای غیرمتعهد، خطر اقدامات تحریکآمیز اسرائیل را برجسته کند. رایزنی با قدرتهای جهانی و منطقهای، همراه با اطلاعرسانی عمومی، میتواند تله جنگ را خنثی کند.
برای جلوگیری از شکست گفتوگوها، ایران باید دیپلماسی خود را تقویت کند؛ از طریق ملاقاتهای سطح بالا با کشورهای اروپایی و منطقهای، هشدارهای عمومی درباره تندروها صادر کند و از شبکههای اجتماعی برای جلب حمایت جهانی بهره ببرد. در داخل ایران هم، بازگشت به مردم با اقدامات صادقانه، شفافیت در سیاستگذاری و تقویت اعتماد عمومی، سرمایه اجتماعی را احیا میکند و پشتوانهای برای دیپلماسی فراهم میآورد.
آنچه که نگران کننده است، نبود نشانههایی از وجود سناریوی مدون برای شرایطی است که گفتگوها به بن بست میرسد.
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳گره زدن FATF به مذاکرات؛ هزینهای بر دوش معیشت مردم
تصمیمگیری درباره لوایح #FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام بهنحوی با مذاکرات سیاسی و توافقات بینالمللی گره خورده که گویی تصویب آن امتیازی به غرب یا ابزاری برای چانهزنی دیپلماتیک است.
این رویکرد، نهتنها از منظر فنی و اقتصادی غیرمنطقی است، بلکه پیامدهای سنگینی بر تجارت فرامرزی و معیشت مردم تحمیل میکند.
عدم تصویب این لوایح، هزینههای مبادله را روزانه افزایش داده و موانع غیرضروری بر سر راه تعاملات مالی بینالمللی ایجاد میکند.
در شرایطی که اقتصاد کشور تحت فشار تحریمها و تنگناهای داخلی است، تأخیر در تصمیمگیری درباره FATF تنها به تشدید مشکلات معیشتی و تضعیف توان رقابتی کشور در بازارهای جهانی منجر میشود.
کاش مجمع، با نگاهی حرفهای و فارغ از ملاحظات سیاسی، هرچه سریعتر تصمیمی در راستای منافع ملی اتخاذ کند.
/channel/HosseinSelahvarzi
گزارش: برغم اینکه هم آمریکا و هم ایران ادعا کردند مذاکرات هستهای خوب پیش میرود، و به تبع آن بنظر میرسید بیشتر پروازهای انتقال امکانات پدافند هوایی آمریکا از فرماندهی منطقه هند- اقیانوس آرام به خاورمیانه متوقف شود، فرماندهی تحرک هوایی نیروی هوایی آمریکا (AMC) همچنان به انتقال گسترده تجهیزات نظامی به منطقه خاورمیانه ادامه میدهد بدون نشانی از توقف آن.
از ۲۲ مارس تاکنون بیش از ۳۰۰ هواپیمای C-17، C-5، C-130، KC-135 و KC-46 وابسته به AMC در پایگاههای هوایی در سراسر منطقه خاورمیانه تحت مسئولیت فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) فرود آمدهاند و احتمالاً در حال استقرار سامانههای پدافند هوایی، تجهیزات و سایر امکانات دفاعی در منطقه برای آمادگی در برابر احتمال آتی درگیری با ایران هستند.
جالبتوجهترین پروازهای هفته گذشته ورود بیش از ۶ فروند هواپیمای C-17 از پایگاه فورت بلیس تکزاس به پایگاه هوایی نِواتیم در جنوب اسرائیل است که احتمالاً حامل تجهیزات سامانه موشکی سطحبههوای MIM-104 «پاتریوت» و/یا دومین سامانه دفاع تاد (THAAD) بودند. همچنین، تعدادی از هواپیماهای C-5 و C-17 در پایگاه پشتیبانی دریایی دیگو گارسیا در اقیانوس هند فرود آمدند که احتمالاً حامل مهمات برای ۶ فروند بمبافکن پنهانکار راهبردی دوربرد B-2 «اسپیریت» هستند که در ماه مارس در این جزیره مستقر شدند.
شهبازی: بنظر میرسد آمریکا، و اسرائیل، مصرند از طریق مذاکرات به سرعت موافقت جمهوری اسلامی را با خواستهایشان به دست آورند و همزمان خود را آماده میکنند تا در صورت به نتیجه نرسیدن این مذاکرات حملات هوایی و موشکی را آغاز کنند.
https://x.com/sentdefender/status/1911990585323307088?s=19
@abdollahshahbazi
🔳اعلام خبر تبرئه، نشانه عدالت
✍️حسین سلاحورزی
🔻ضرورت ترویج اعلام و انتشار احکام تبرئه در قوه قضائیه از منظر حقوقی و اجتماعی اهمیتی بنیادین دارد، زیرا اعتماد عمومی، بهویژه فعالان اقتصادی و کارآفرینان، به نظام قضایی را تقویت میکند.
مبارزه با فساد، هرچند از ارکان ضروری حاکمیت قانون است، در صورت فقدان رویکردی متعادل و عادلانه میتواند به تضعیف انگیزههای سرمایهگذاری و نوآوری منجر شود.
تأکید یکجانبه بر اعلام عمومی احکام محکومیت، بدون توجه کافی به انتشار احکام تبرئه، به ایجاد برداشت ناصواب از همسنگ بودن اتهام و مجرمیت دامن میزند.
این رویکرد نهتنها اعتبار دستگاه قضایی را در نزد جامعه مخدوش میکند، بلکه با کاهش اعتماد فعالان اقتصادی، ریسکپذیری مولد و سازنده را در اکوسیستم اقتصادی محدود میسازد.
ترویج انتشار احکام تبرئه، نشانهای از پایبندی قضات به اصل بیطرفی و تعهد به اجرای عدالت است و این پیام را به جامعه منتقل میکند که نظام قضایی نهتنها ضامن مجازات متخلفان، بلکه حافظ حقوق افراد بیگناه است.
این اقدام، با تقویت شفافیت قضایی و ایجاد فضای اطمینانبخش برای فعالان اقتصادی، به ترسیم نظامی حقوقی کمک میکند که در آن احکام تبرئه به همان میزان احکام محکومیت از ارزش و اعتبار برخوردارند.
از اینرو، قضات باید با التزام به اصول حقوقی و اخلاقی، این رویه را بهصورت نظاممند پیش برند تا قوه قضائیه بهعنوان نهادی مستقل، عادل و حامی حقوق شهروندان در اذهان عمومی تثبیت گردد.
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳اینکه سالها گزارشهای پوچ و مُهمل به رهبری دادید، هیچ!
🔳اینکه با علم و اطلاع و آگاهی از بیاعتبار و پوچ و مُهمل بودن این گزارشها، باز هم آنها را بیکموکاست به مافوق منتقل کردید، باز هم هیچ!
🔳چرا به جای تنبیه و برخورد با اراذلی که این گزارشهای بیاساس را تهیه کردند، آنها را همچنان بر افاضل مقدم دانستید و مورد تکریم قرار دادید؟
🖤دلم برای “ایران” عزیز سوخت!
/channel/HosseinSelahvarzi
🔳داستان رستم و دیو سپید یکی از حکایتهای جذاب و پندآموز شاهنامهی فردوسی است که درسهای عمیقی در خود دارد. در این داستان، رستم با هوش و ذکاوت خود توانست از موقعیت خطرناک جان سالم به در ببرد. وقتی دیو سپید از او پرسید که کجا انداخته شود، رستم بهخوبی میدانست که اگر راه درست (دریا) را پیشنهاد کند، دیو برعکس عمل خواهد کرد. پس با زیرکی گفت "مرا به کوه بینداز" و دیو، که طبیعتش برعکسکاری بود، او را به دریا انداخت و رستم نجات یافت.
/channel/HosseinSelahvarzi