حضوری اتفاقی

05 Apr 2025 01:37

کی می‌دونه به من و دست‌ها و پاها و روحم چی گذشت تا این پنج سال از هفت فروردین ۹۹ سپری شد؟

شماها
شماها بودین و می‌دونین💜

حضوری اتفاقی

04 Apr 2025 22:27

امسال باید تلاش کنم، ذوقم موقع دیدن سگ‌ها رو، به هنگامه آشنایی با آدم‌های جدید هم بروز بدم.

شاید با این استراتژی بالاخره شوور کردم.

حضوری اتفاقی

03 Apr 2025 14:20

غایبان در لحظات سخت، باید تا ابد غایب بمانند.

حضوری اتفاقی

03 Apr 2025 07:50

عیار آدم‌ها رو تو غم باید شناخت.

حضوری اتفاقی

30 Mar 2025 16:55

خوبم
فقط تا وقتی که تنها نشدم.

حضوری اتفاقی

28 Mar 2025 00:12

قطعه‌ای زیبا اما کمتر شنیده شده از عشق ابدی ادمین :)

@purple_gramophone 🪴

حضوری اتفاقی

28 Mar 2025 00:04

نکنه شرمنده ورژن شونزده ساله خودم بشم که انقدر تشنه رسیدن بوده؟

حضوری اتفاقی

25 Mar 2025 22:57

تو که اندوهگینی
لااقل یه جنجگوی اندوهگین باش

@purple_gramophone 🪴

حضوری اتفاقی

25 Mar 2025 22:54

کلا امشب تف به همه انسان‌ها، مگر پسران زیبا.

حضوری اتفاقی

25 Mar 2025 11:48

نظریه محبوب:

چینی‌سوارها یحتمل از زوال عقل در رنج اند.

حضوری اتفاقی

24 Mar 2025 12:20

دوجور درد داریم. دردهایی که باعث قوی‌تر شدنت میشن و دردهای بی‌فایده. دردهایی که فقط بابتشون زجر می کشی.
من طاقت چیزهای بی‌فایده رو ندارم.

نقل قول از پروردگار فرانک آندروود فقید

حضوری اتفاقی

24 Mar 2025 10:14

من میخوام به دو خانم و یک آقا عیدی بدم
شرایطش اینجا کامل نوشته شده.
حتما باید تلگرام و اینستاگرام رو فالو داشته باشید
👠
پیج اینستا:
@mozhanworld

حضوری اتفاقی

22 Mar 2025 00:31

چرا نباید مجازی را باور کرد؟ دلیل سیصد میلیونم

حضوری اتفاقی

21 Mar 2025 21:59

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
پس عیدیمون رو کی میدی؟

حضوری اتفاقی

20 Mar 2025 17:43

سبز باشه سال‌تون
شیرین باشه، سبک بگذره، امیدوارم امسال دیگه راحت شیم از ظلم روزمره
🪴
عیدتون مبارک قشنگا

حضوری اتفاقی

05 Apr 2025 01:28

تو استراحتم.
استراحت روح، جسم، زبان، فکر، قلب و مغز
تو استراحتم و باز شب نمی‌خوابم
استرس میاد، می‌چسبه، یه ماچ میده و نمیره!

ولی می‌دونم بالاسری روزی رسونه

#که_یادم_بمونه این فروردین چه شکلی بود

حضوری اتفاقی

04 Apr 2025 14:41

"رفیق" چه موجود عجیبیه.
نه خون‌ت یکیه باهاش، نه خونه‌ت
ولی یه بخشی از وجودته، تنها منفعتش هم بودنشه. بودنی که به هزارتا طلا می‌ارزه

حضوری اتفاقی

03 Apr 2025 08:09

امروز پاشدم. بلند شدم. حرکت گردم. زندگی واینستاد واسه من و غمم
من زنده‌ام، آریا زیر خاکه و متاسفانه هنوز دنیا ادامه داره

حضوری اتفاقی

30 Mar 2025 18:27

تازه وقتی یکی دور و برت می‌میره، می‌فهمی دنیا چقدر هیچ و پوچه. چقدر هیچ

حضوری اتفاقی

29 Mar 2025 01:57

عزیز جوونم رفت زیر خاک
واسش دعا کنید.
واسه دل مادرش

حضوری اتفاقی

28 Mar 2025 00:11

خوندن این دفتر قدیمی یادم می‌ندازه چه دخترک با احساس، مهربان و خوش‌باوری بودم. چقدر طبع شاعرانگی داشتم و شیفتگی کلمات تا کجا پیشم برده بود.
حالا اما هیچ‌چیز از آن دخترک باقی نمونده، جز عطش به رسیدن.
باختم؟ بردم؟ گذاشتم دنیا تغییرم بده؟ هنوز نمی‌دونم.

حضوری اتفاقی

27 Mar 2025 20:40

چقدر بزرگ شدم. چقدر تنها بزرگ شدم.

حضوری اتفاقی

25 Mar 2025 22:55

من برای دوستام حافظ میخونم، میفرستم.
من بهشون یادآور میشم قشنگن و باید قوی بمونن.
من برنامه سفر می‌چینم و همه چیز رو هماهنگ می‌کنم.
من آدما رو جمع می‌کنم دور هم، من می‌شینم از دور خنده‌شون رو نگاه می‌کنم، عشق می‌کنم.

من واقعا به یه دوست عین خودم نیاز دارم، خسته کنندس "کوه" همیشه تو باشی

حضوری اتفاقی

25 Mar 2025 22:50

لازم می‌دونم مجددا تکرار کنم که:

تف به قوم پدری
لعنت به قوم مادری

حضوری اتفاقی

25 Mar 2025 11:32

دیگه وقتی خاطره تعریف می‌کنم می‌گم: قضیه مال ده/ پونزده/ بیست سال پیشه.

حضوری اتفاقی

24 Mar 2025 10:15

قرعه کشی هفته دوم، کاملا غیر منصفانه و کاملا غیر عادلانه به شکل غیر لایو انجام می‌پذیرد، آما مراحل را براتان استوری می‌کنم

حضوری اتفاقی

24 Mar 2025 10:14

این اداهای "وای انقدر تبریک نفرستید رو نمیفهمم"
کپی باشه یا شخصی سازی شده، هرکی به من تبریک بگه واقعا خوشحالم می‌کنه. چی بهتر از اینکه اون فرد به یادت بوده؟
یکی از راه‌های تشخیص گاو از آدم، در اطرافیان همین مناسبت‌هاست!

حضوری اتفاقی

21 Mar 2025 22:00

وقت گل نی☺️
هفته دوم ایشالا

حضوری اتفاقی

21 Mar 2025 21:51

ولی هر قهرمانی برای پیروزی، به فصل‌های شکست و استراحت‌های وسطش نیاز داره.

حضوری اتفاقی

20 Mar 2025 01:50

اجازه بدید قربون دست و پای بلوری خودم برم و یک بار هم برای خودم بنویسم که چقدر ازش ممنونم

ساعت چهار صبح سی اسفند، آخرین پیام کاری ۱۴۰۳ رو هم دادم!
امسال بیشتر از همیشه از خودم راضی‌ام، ممنونم که جر خوردی ولی وا ندادی زن، موژان تو "وا نده ترینی"
پریروز که داشتم گزارش می‌بستم فهمیدم تک تک ریال‌هایی که درآوردم از شیر مادر حلال‌تر بودن، بس‌که تلاش و چشم و دست و اعصاب رفته پاشون.
قرار من و ورژن ۱۴۰۴ اونجایی که حتی نمی‌دونم وجود داره، ولی بهش می‌رسم.
اگه من نه، پس کی؟ من که نشده من الکی.
همه چیز هم یادمه، هم عکس پین شده چنل، هم آرزوهای کودکی.
دست خدا رو شونه‌هام بود که تا اینجا رسیدم.
کاش دستش رو برنداره🫀