ﺷﺒﻲ ﺍﻱ ﻣﺎﻩ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻠﺒﻪ ﻱ ﻣﻦ ﭘﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺗﺎ ﻛﻪ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﻛﺎﺷﺎﻧﻪ ﻱ ﻣﻦ ﺍﻱ ﻛﻪ ﻣﻀﻤﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﺷﻌﺮ ﻭ ﻏﺰﻝ ﻫﺎﻱ ﻣﻨﻲ ﻣﺒﺮ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﻏﺰﻝ ﻫﺎﻱ ﺻﻤﻴﻤانه ی من ✏ می نویسم تا "عشق نمیرد".. admin: @saayeh313 کانال بدون تبلیغات
مرگ برای ما اتفاق غریبی نیست؛
ما که برای یک بار زندگی،
بارها مرده ایم...
#م_ش_سایه
@hutlove
اگر میخواهید بروید
خب بروید،
ولی هرگز باز نگردید!
به قرارِ ماندنتان که وفا نکردید
«...لااقل به رفتن وفادار باشید...»
تا ما هم به فراموش کردنتان وفادار بمانیم!
| - محمود درویش / م.ش.سایه |
@hutlove
دستورالعمل برای بوسیدنِ تو
این است که : نقطه نقطه را در تنِ تو
بایست که ابتدا شناسایی کرد
آنگاه شوم "سلاحِ نقطه زنِ تو" .. :)
#فرشته_خدابنده_لو
@hutlove
و اگر میدانستی
که من در کیف ضروریات جنگم
چند تکه لباس داشتم و چند کتاب
و عطرِ مورد علاقه ات را…
@hutlove
و به شوق فردا كه تو را خواهم ديد،
چشم به راه ميمانم…
@hutlove 🪐
وقتی بهشت عزوجل اختراع شد
حوا که لب گشود عسل اختراع شد
در چشم های خسته ی مردی نگاه کرد
لبخند زد و قند بدل اختراع شد
آهی کشید و آه دلش رفت و رفت و رفت
تا هاله ای به دور زحل اختراع شد
حوا بلوچ بود ولی در خلیج فارس؛
رقصید و در حجاز هبل اختراع شد
آدم نشسته بود، ولی واژه ای نداشت
نزدیک ظهر بود، غزل اختراع شد
آدم.. و سعی کرد کمی منضبط شود
مفعول فاعلات فعل اختراع شد
“یک دست جام باده و یک دست زلف یار”
این گونه بود ها! که بغل اختراع شد 💫
#حامدعسکری
_ @hutlove
او فهمیده بود، قدرت در پذیرش است و ثبات در جلو رفتن.
پس
با اشکهایش
با بیخوابیهایش
با اضطرابهایش
با ترسهایش
با غمهایش
با نگرانیهایش
با خشمهایش
و با شادیهایش
میخندید، میرقصید و به جلو میرفت.
اکنون به سوالی که معلم سوم راهنماییاش بر تخته نوشته بود فکر میکرد: «زندگی چیست؟».
و حال جواب را در درون خودش پیدا کرده بود،
شاید زندگی یعنی در سکوت، شادمانه اما آرام، گذر کردن.
@hutlove
صدایت کردم "جانم"#گفتی :
« مانده ام با این صدسالی که به عمرم اضافه شد چه کنم!
#عباس_معروفی
آنکه تورا دوست بدارد به تماشای رنجَت نخواهد نشست...
و شب بخیر.
@hutlove
بیا از اینجایی
که من ایستاده ام
به رفتنت نگاه کن ...
اگر توانستی ،
برو !
#پوریا_نبی_پور
امیدوارم وقتی یک روز هزارساله را تحمل میکنی.
کسی باشد که آخر شب شانهات را لمس کند
و بگوید طاقت آوردی، تمام شد،
حالا استراحت کن. :)
#و_شب_بخیر
و أتمنی؛
لو کان یعرف الحب مثلي...
و ای کاش دوست داشتن را مثل من بلد بود.
@hutlove
حق با گنجشکهای صبح تهرانه که بعد از سالها به شهر برگشتن: هیچکس نمیتونه برای همیشه خونه رو از آدم بگیره.
@hamid59salimi
بهش گفتم:
《میدونی!!
تو، یه جورِ خاصِ بی انصافانه ای دلبری؛
انگار خورشید باشی همزمان ماه هم باشی..!》
سرشو کج کرد و گفت :《واقعععععن؟!》
و بی مکث بهرسم عادتِ مالوف
" تن تن پلک زد.."
در جا بیچاره شدم
آدمِ جزئیات که باشی،بیچاره ای !
- تا حالا شده کسی پیشت باشه و دلتنگش بشی؟.
#م_ش_سایه
@hutlove
إذا أخبرتك عن ظُلمَتي،
هَل ستظل تنظر إليَّ و کأنّي شَمس؟!
«اگه من از تاریکیهام بهت بگم،
بازم جوری نگاهم میکنی که انگار خورشیدم؟!»
امروز به نهال آرزوها گفتم 《کلبه عشق خیلی قدیمیه..اهالی این کلبه حداقل ۱۴سال قدمت دارن》
گفت 《چقدر باوفا هستن 》
تو دلم گفتم آدم کم باشه ولی همیشگی باشه؛ آدم ،آدمِ "بودن" باشه، آدمِ "ماندن" ..
منم بانظر نهال موافقم؛ شماها خیلی باوفا هستین♡
"بنشین چای بریزم که کمی مست شویم
دلخوشم کرده همین پیشِ تو عیاشی ها"
|هشتم خردادِ صفرچهار - کلبه عشق|
ياد آن روز تلخ افتادم،
كه هوای تو از سَرَم افتاد
#چاوشی
#حسین_صفا
@nahalle_arezoha