Talk is cheap
They may be right, but
They won’t do anything about it.
خاطرات چه شیرین چه تلخ
همیشه منبع عذاب هستند.
Fyodor Dostoevsky @hypnosIIs
حالتی از تیمارستان را در زندگیام احساس
میکنم، «بیگناه» در عین حال خطاکار.
نه در یک سلول بلکه در این شهر زندانیام.
Franz Kafka
ما بیشتر از آن که به امیدِ کاذب نیاز
داشته باشیم، به ناامیدی نیازمندیم.
هیچ روش مودبانهای وجود ندارد
که به کسی فهماند زندگیاش را
فدای یک امر ابلهانه کرده است.
Daniel Dennett
@hypnosIIs
_پرسیدید مردم چرا جاهلاند؟
برای آنکه باید جاهل باشند، چراکه جهالت
نگهبان تقواست.. هرچه افق دید محدودتر
باشد، فرد جاهل در تاریکی مفیدی به سر
میبرد. بله عصمت و تقوا ناشی از جهالت
است. هرکس کتاب بخواند فکر می کند و
تفکر، تعلق را به دنبال دارد.
عدم تعقل مایهی خوشبختی است.
Victor Hugo
@hypnosIIs
هيچكس، هرگز كارى را تنها بهخاطر
ديگران انجام نداده است!
همه اعمال ما خودمدارانه اند. همه
تنها به خود عشق میورزند.. به نظر
مى رسد كـه از صحبت من متعجب
شدهايد، شايد به كسانى میانديشيد
كه به آنها عشق مىورزيد بيشتر فکر
كنيد؛ در میيابيد كه آنها را دوست
نداريد، آنچه که دوست داريد حس
مطبوعیست كه از عشق ورزيدن به
آنان در شـما ايجاد میشود. شما اشتياق را
دوست داريد، نه كسی كه اشتياق را برمیانگيزد.
آروين د يالوم -📕 وقتى نيچه گريست
از خود پرسیدهاید چه کسانی ایمن،
آسوده و همیشه خوشرو هستند؟
من پاسخ میدهم تنها آن ها که فاقد
روشنبینیاند؛ مردم عادی و کودکان.
Irvin D. Yalom
@hypnosIIs
ما همه نادانیم. هوشمند کسیست که
به این حقیقت آگاه باشد! دانش واقعی
یعنی؛ دانستن حد و مرز نادانیِ خویش.
Mark Vernon
@hypnosIIs
هیچ چیز را به خود نگیرید. چون هیچکدام
از کارهایی که دیگران میکنند به خاطر شما
نیست. همهی مردم در رویا و در ذهن خود
زندگی می کنند.. ما وقتی چیزی را به خود
میگیریم، فرض می کنیم که آنها میدانند
در دنیای ما چه میگذرد و
میکوشیم دنیای خود را به آنها تحمیل کنیم.
وقتی ما آدمها را همانطور که هستند ببینیم
بدون اینکه رفتار و گفتار آنها را به خود
بگیریم هرگز از آنها آزار نمیبینیم. حتی اگر
دیگران به شما دروغ بگویند ایرادی ندارد
آنها به شما دروغ میگویند، چون میترسند.
میترسند که متوجه شوید آنها کامل نیستند!
دون میگوئل روئیز -📕 چهار میثاق
@hypnosIIs
اسمم را گذاشته بودند:
«چیزی که نباید به دنیا میآمد.»
Heinrich Boll
@hypnosIIs
آینده برایش جالب نبود. ابدیت را میخواست؛ ابدیت، زمان متوقف
شده است. زمانِ بیحرکت.
آینده ابدیت را غیرممکن میکند.
می خواست آینده را نابود کند!
📕جهالت
Milan Kundera
انگیزهی کتاب خواندن دو چیز است:
یکی لذت بردن، دیگری فخر فروختن.
Bertrand Russell
و تاریخ چیزی نبود جز لوحی رنگ باخته که
آن را پاک می کردند و هر بار به گونهای که
صلاح میدانستند آنرا بازنویسی میکردند!
George Orwell
فرمانروایان دریافته بودند که توجه کردن
به دین، فواید فراوانی برای ادارهکردن کشور
دارد. و آنگاه که فایدهی خدایان از این لحاظ
برای آدمی مکشوف شد،
شمار آنان افزایش یافت. تا آنجا که هر شهر
و ایالتی و هرگونه فعالیت بشری برای خود،
خدای مدبر و الهام دهندهٔ خاص پیدا کرد.
ویل دورانت📕تاریخ تمدن
@hypnosIIs
اعتراض مدنی مُد روز است. سابقاً روال
بر این بود که مردم اعتراض می کردند
تا به آزادی و حقوق خود برسند. گویا
امروزه، افراد بسیاری از آزادی و حقوق
خودشان در راه اعتراض کردن استفاده
میکنند. آنها همیشه در حال اعتراضی
مدنی و شعار دادن اند. شعار دادن در
نزدشان حتی از یافتن راه حلی منطقی
برای مسئلهای که به آن اعتراض دارند
هم مهم تر است! بسیاری از آدم ها به
همین راحتی، صرفا با دادن شعارهایی
که خودشان هم به آنها اعتقاد ندارند
اکتیویست (فعال اجتماعی) میشوند.
✍🏽xavier Crement
📕asshole no more @hypnosIIs
آرتور شوپنهاور میگوید وقتی از طبیعتِ
سطحی و پوچ اندیشههای دیگران
تنگینظرشان و حقارت دیدگاههایشان و
پستی نیتهایشان و تعداد خطاهایشان
کاملا آگاه میشویم کم کم به چیزی که
در سرشان میگذرد بیتفاوت میشویم.
زیرا زمین پوشیده از انسانهاییست که
ارزش هم صحبتی ندارند.”
آیا واقعا عاقلانه است که ما نظرات چنین
آدمهایی را جدی بگیریم؟ چرا اجازه دهیم
قضاوتهای آنها تعیین کند که ما چگونه
آدمهایی هستیم؟ به نظرت
نوازنده از تشویق حضار مسرور خواهد شد
اگر بداند همهی مخاطبانش ناشنوا هستند؟
✍🏽Alain de Botton
📕situational anxiety @hypnosIIs
خوشبختترینِ ما فقط خوشبخت دیده
می شود. و تنها خودش می داند در حقیقت
درونش چه میگذرد. همه چیز از آنجا شروع
شد که ما سعی کردیم فقط نیمهی پر لیوان
ببینیم. چرا فقط باید نیمهی پر لیوان را دید؟
نیمه خالی بهاندازه نیمهی پر واقعی نیست؟
اگر جوابت این باشد که خب انسان که نباید
واقعیتی که برایش مضر است را ببیند؛ تو
یک احمقی که به ضعیف بودن اقرار میکنی
ایراد کار اینجاست که ما تربیت نشدیم که با
هر واقعیتی خواه مثبت و لذتبخش و خواه
منفی و دردناک روبرو شویم. به همین خاطر
هیچ وقت برنده بودن را با همه وجود تجربه
نکردیم. از طرفی همواره اجازه دادهایم تا
زمین پوشیده بماند از حقایقی که هیچکدام
از ما قدرت روبرو شدن با آنها را نداشتهایم
احتمالا آن کسی که نیمه خالی لیوان را دید
پای مصنوعی را اختراع کرد اگر به ما بود که
نیمهی پر را میدیدیم و با خود میگفتیم خدارو
شکر که آن فرد هنوز دو دست و یک پای دیگر دارد!
من متوجه شدم که در اعماق نفرت درونم
عشقی بیپایان وجود دارد. من متوجه شدم
که در انتهای گریهی درونم لبخندی بیمانند
وجود دارد من متوجه شدم که پیچیدهترین
آشوبهای درونم آرامشی عمیق وجود دارد
من متوجه شدم که در اعماق
زمستان درونم، تابستانی دلپذیر وجود دارد.
و همهی این ها به من شادی میدهند و به
همین دلیل است که برایم مهم نیست دنیا
با بیرحمی بر من فشار بیاورد، زیرا که
در درونم چیزی قویتر، با آن مقابله میکند.
Albert Camus📙Calgula
ممکن است که لباس و زبان و رسوم و
آداب و معتقدات مردم عوض شود، امّا
“حماقت آنها” عوض نخواهد شد و در
تمام اعصار میتوان به وسیلهی گفتهها
و نوشتههای دروغ مردم را فریفت. زیرا
همانطور که مگس عسل را دوست دارد
مردم هم دروغ و ریا و وعدههای پوچ را
که هرگز عملی نخواهد شد دوست میدارند.
میکا والتاری📕سینوهه پزشک مخصوص فرعون
@hypnosIIs
همه ما درون گودالیم. امّا برخی از ما
از آن اعماق به ستارهها نگاه میکنیم.
Oscar Wilde
@hypnosIIs
من با کلمات مشکل دارم.
هرچی بیشتر باهاشون سر و کله میزنم
بیشتر به این نتیجه می رسم که ما برای
نشون دادن خیلی از احساساتمون کلمه
نداریم. کلمات ما کهنه شدن، زنگ زدن
انقدر دستمالی شدن دیگه به ما اجازه
نمیدن احساسمون رو با کسی درمیون بذاریم.
@hypnosIIs
غیبت یکی از شکلهای مهم ارتباط
در جامعهی انسانی است.
این راهی است که آدمها را به هم
نزدیک می کند. ما وقتی میبینیم
کسی همان احساس بدی را دارد
که ما داریم، احساس بهتری پیدا
می کنیم. ضرب المثلی قدیمی میگوید
بدبختی شراکت را دوست دارد. کسانی
که در جهنم رنج میبرند، نمیخواهند تنها باشند!
دون میگوئل روئیز -📕 چهار میثاق
@hypnosIIs
توی کامنتهای این پست میخوام که
بزرگترین سوالی که ذهنتون درگیرش بوده
بنویسید. حالا لازمم نیست چیزی که ذهن
شمارو درگیر کرده مهمترین سوال همهی
کهکشان باشه مثلا خودم اولینسوال وقتی
هفتهشت سالم بود از خودم میپرسیدم
این بود من چرا اینیام که الان هستم اصلا
چرا باید بدونم کیام کهالان از خودم بپرسم
دلیل اینی که الان هستم چیه. چرا درک
میکنم اینجایی که الان هستم کجاست چرا
می تونم اتفاقای روز قبل و قبل ترشو به یاد
بیارم.. از این سوالا که میدونی هیچوقت به
جواب نمیرسی ولی از اینکه ذهنتو درگیرش
کنی لذت میبری. حتما واسم این پایین بنویسید.🩶
شیوه هایی برای زندگی پیدا شده که
به مرگ تدریجی میانجامد. مردم به
تدریج به جایی رسیدهاند که سیاهی
روزگار خود را نمی بینند و شکایتی
نمی کنند و به این ترتیب ما خیال می کنیم
این وضع طبیعی است و جز این نباید باشد.
لئو تولستوی -📕 رستاخیز
@hypnosIIs
ما در زندگی خودآگاه خود، در معرض انواع
تأثیرات قرار داریم. دیگران سبب انگیختگی
یا افسردگی ما می شوند. رویدادهای زندگی
حرفهای و اجتماعی توجه ما را بهخود جلب
می کنند.. و این همه موجب می شود ما به
راههایی کشیده شویمکه شایستهٔ شخصیت
فردیمان نیست.
چه ما خود متوجه این تأثیرها باشیم یا نه،
به هر رو خودآگاهمان مدام از آنها آسیب
میبیند و در برابرشان تقریبا بیدفاع است.
و این به ویژه در افراد برونگرایی
که دربست به دنیای بیرون وابسته اند و یا
آنهایی که احساس خود کم بینی دارند و
شخصیتشان متزلزل است، صادق است.
هر چه خودآگاهی بیشتر زیر نفوذ ِ
پیشداوریها، خطاها خیال پردازیها و
امیال پوچ قرار بگیرد زندگی فرد
بیشتر از مسیر طبیعی خود خارج شده و
از غرایز عادی، طبیعت و واقعیت دورتر
میشود و حفرهی موجود آنچنان عمیق
می شود تا به «روان نژندی» بیانجامد.
کارل گوستاو یونگ | انسان و سمبولهایش
@hypnossIIs
تنها که میماند، سخت افسرده میشد و
میخواست کسیرا صدا کند تا همدمش
باشد، امّا از پیش میدانست با
دیگران حالش از اینکه بود، بدتر میشد.
لئو تولستوی📙ایوان ایلیچ
@hypnosIIs
من به قیمت خونم این مردم را، این
رعیت مردم را شناختهام. تو خود هم
باید در این ایام دستگیرت شده باشد
که با چهجور خلایقی سر و کار داری.
مردمی که تا بخواهی طمع کار هستند
در همان حال مثال مورچه به کمترین
رزق و روزی هم قانع اند. جماعتی
ذلیل و دروغگو که امید و آرزوهایشان
هم مثل خودشان ذلیل و کوچک اند.
اینجور آدمها مرد کارهای بزرگ نیستند
پیش پایپهلوان زانو میزنند، پهلوان را
میپرستند اما خودشان پهلوان نیستند.
این است که همیشهی خدا چشم و
دهانشان باز است تا دیگری برایشان کاری کند.
محمود دولت آبادی |📕کلیدر
@hypnosIIs
مارک تواین یکبار گفت: هنگامیکه اولین
احمق با اولین حیلهگر ملاقات کرد، دین
اختراع شد. امّا من میگویم هنگامی که
اولین بیمار شیزوفرنی(از کار افتادگی فرایند
فکری)با اولین سایکوپات(اختلال شخصیت
ضد اجتماعی) دیدار کرد، دین اختراع شد.
رسیدن به حالتی که از هرگونه امیدی
دست بشویی، یکی از تعاریفِ جهنم است.
Milan Kundera