idioms_slang | Unsorted

Telegram-канал idioms_slang - اصطلاح و اسلنگ

12053

مشاوره و ثبت سفارش https://t.me/L_e_c مدرسه مکالمه/آموزش اصطلاحات ، اسنلگ ها و ضرب‌المثل ها با متن، تصویر، فایل صوتی و ویدیو ابتدای کانال https://t.me/Idioms_Slang/203 https://t.me/Online_ConversationSchool چت روم

Subscribe to a channel

اصطلاح و اسلنگ

♻️ دوستان عزیزم پس از سال‌ها تجربه در رابطه با یادگیری زبان انگلیسی در منزل و داشتن مجموعه ای از کانال‌های مختلف در رابطه با زبان انگلیسی و تجربه ۵ سال داشتن کانال‌های مختلف زبان انگلیسی در اپلیکیشن تلگرام بر آن شدیم یک کانال خاص برای شما طراحی کنیم که برنامه بسیار جالبی را در رابطه با یادگیری زبان انگلیسی دنبال خواهد کرد لطفاً با حمایت خود کاری کنید که بتوانیم ابزار بهتری را برای یادگیری شما ایجاد کنیم. شک نداریم که شما لایق بهترین‌ها هستید.

✨ 𝙒𝙚𝙡𝙘𝙤𝙢𝙚
              𝑬𝒏𝒈𝒍𝒊𝒔𝒉𝑻𝑼𝒃

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

Today's topic is
👇👇👇👇👇
Everyday Life & Personal Experiences
Daily Routines: What's a typical day like for you?



Please talk about topic



Shayan


در چت روم انگلیسی مدرسه با بحث کردن در رابطه با موضوعات مختلف زبان انگلیسی خود را تقویت کنید اینجا کلیک کنید تا عضویت شما تایید شود

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

📝Lyrics:

Everybody loves the things you do
From the way you talk
To the way you move
Everybody here is watching you
'Cause you feel like home
You're like a dream come true

But if by chance you're here alone
Can I have a moment?
Before I go?
'Cause I've been by myself all night long
Hoping you're someone I used to know

You look like a movie
You sound like a song
My God this reminds me, of when we were young

Let me photograph you in this light
In case it is the last time
That we might be exactly like we were
Before we realized
We were scared of getting old
It made us restless
It was just like a movie
It was just like a song

I was so scared to face my fears
Nobody told me that you'd be here
And I'd swear you moved overseas
That's what you said, when you left me

You still look like a movie
You still sound like a song
My God, this reminds me, of when we were young

Let me photograph you in this light
In case it is the last time
That we might be exactly like we were
Before we realized

We were sad of getting old
It made us restless
It was just like a movie
It was just like a song

When we were young
(When we were young)
When we were young
(When we were young)

It's hard to win me back
Everything just takes me back
To when you were there
To when you were there

And a part of me keeps holding on
Just in case it hasn't gone
I guess I still care
Do you still care?

It was just like a movie
It was just like a song
My God, this reminds me
Of when we were young

When we were young
(When we were young)
When we were young
(When we were young)

Let me photograph you in this light
In case it is the last time
That we might be exactly like we were
Before we realized
We were sad of getting old

It made us restless
Oh I'm so mad I'm getting old
It makes me reckless

It was just like a movie
It was just like a song
When we were young



Adele • 2015
When We Were Young
#Lyrics

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

سلام، من صدف هستم
مترجم تخصصی فیلم و سریال با بیش از ۵ سال سابقه در ترجمه و ساخت زیرنویس برای محتوای ویدیویی 🎥
فارغ‌التحصیل از مدارس بین‌المللی در زیمبابوه و سوئد و مسلط به زبان انگلیسی در محیط واقعی زبان
دارای مدرک IELTS و تجربه ترجمه بیش از ۲۵۰ فیلم، سریال و مستند برای پلتفرم‌هایی مثل فیلیمو، فیلم‌نت، روبیکا و پروژه‌های مستقل

💻 حرفه‌ای در نرم‌افزار Subtitle Edit
📄 خروجی دقیق با فرمت استاندارد SRT
🔁 ترجمه دوطرفه: انگلیسی به فارسی و بالعکس
📦 تحویل سریع + ویرایش، سینک تایم و هماهنگی با دیالوگ‌ها
🧾 رزومه و نمونه‌کار قابل ارائه در صورت نیاز

📩 برای همکاری یا سفارش لطفاً در تلگرام پیام بدید:
👉@SadafSubtitle_Pro

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

🌞 واژه‌ی "sun-kissed" یک اصطلاح شاعرانه و تصویری در زبان انگلیسی است که در موقعیت‌های مختلف به‌کار می‌رود. بیایید دقیق‌تر بررسی‌اش کنیم:


🌅 معنای لغوی:
Sun-kissed
یعنی «بوسیده‌شده توسط خورشید» — تصویری زیبا از چیزی که نور خورشید به آن تابیده و آن را گرم، روشن یا درخشان کرده.

🌞 کاربردها و معانی رایج:

1. پوست یا چهره:
- وقتی می‌گویند
someone has a sun-kissed glow
یعنی پوستش کمی برنزه شده و درخشان است، انگار خورشید آن را نوازش کرده.
- مثال:
Her sun-kissed skin looked radiant after the beach vacation.
«پوست آفتاب‌خورده‌اش بعد از تعطیلات ساحلی، درخشان به نظر می‌رسید.»

2. طبیعت یا منظره:
- برای توصیف منظره‌ای که نور طلایی خورشید آن را زیباتر کرده.
- مثال:
The sun-kissed hills glowed in the evening light.
«تپه‌های آفتاب‌خورده در نور عصر می‌درخشیدند.»

3. میوه‌ها یا غذاها:
- گاهی برای توصیف میوه‌هایی که زیر نور خورشید رسیده‌اند و شیرین‌تر شده‌اند.
- مثال:
Sun-kissed tomatoes taste sweeter.
«گوجه‌فرنگی‌های آفتاب‌خورده طعم شیرین‌تری دارند.»




💢  مجموعه کامل سریال فرندز  👈اطلاعات بیشتر 👉

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

ریشه‌یابی اصطلاح "I'm in red"
اصطلاح "I'm in red" به معنای بدهکار بودن، در وضعیت مالی منفی قرار داشتن، یا ضرر کردن است. این اصطلاح، برخلاف "I'm in blue" که به حس و حال عاطفی اشاره دارد، کاملاً یک اصطلاح مالی و اقتصادی است.
ارتباط با رنگ قرمز (Red) در حسابداری
ریشه اصلی این اصطلاح به سنت‌های حسابداری و دفترداری باز می‌گردد. در گذشته (و حتی تا به امروز در برخی سیستم‌ها)، برای نشان دادن وضعیت مالی، از رنگ‌های مختلف استفاده می‌شد:
رنگ مشکی (Black): برای نشان دادن سود، درآمد، یا وضعیت مالی مثبت استفاده می‌شد. به همین دلیل است که اصطلاح "in the black" به معنای سودده بودن یا در وضعیت مالی خوب قرار داشتن است.
رنگ قرمز (Red): برای نشان دادن زیان، بدهی، یا وضعیت مالی منفی استفاده می‌شد. حسابداران و دفترداران معمولاً اعداد مربوط به بدهی‌ها یا ضررها را با جوهر قرمز می‌نوشتند تا به راحتی قابل تشخیص باشند.
دلایل استفاده از رنگ قرمز برای بدهی:
چندین دلیل برای انتخاب رنگ قرمز برای نمایش زیان و بدهی وجود دارد:
دید بصری قوی: رنگ قرمز یک رنگ برجسته و هشداردهنده است که به راحتی جلب توجه می‌کند. این ویژگی باعث می‌شد ضررها و بدهی‌ها در دفاتر حسابداری بلافاصله به چشم بیایند و نیاز به توجه خاص داشته باشند.
نماد خطر و هشدار: در بسیاری از فرهنگ‌ها، رنگ قرمز با خطر، هشدار، و وضعیت‌های اضطراری مرتبط است. این نمادگرایی به خوبی با مفهوم ضرر مالی و لزوم رسیدگی به آن همخوانی دارد.
تضاد با مشکی: انتخاب قرمز به عنوان متضاد مشکی برای سود، یک سیستم بصری واضح و قابل فهم ایجاد می‌کرد.
کاربرد امروزی:
امروزه، حتی با وجود سیستم‌های حسابداری دیجیتال و نرم‌افزارها که نیازی به جوهر قرمز و مشکی ندارند، این اصطلاحات همچنان به طور گسترده در زبان روزمره و کسب و کار مورد استفاده قرار می‌گیرند:
"My company is in the red." (شرکت من در حال ضرردهی است / بدهکار است.)
"I'm in the red on my credit card." (من در کارت اعتباری‌ام بدهکار هستم / از حد اعتبارم گذشته‌ام.)
"To get out of the red." (برای خلاص شدن از بدهی / وضعیت ضرردهی.)
به طور خلاصه، اصطلاح "I'm in red" ریشه‌ای مستقیم در روش‌های سنتی حسابداری دارد که در آن از جوهر قرمز برای برجسته کردن زیان‌ها و بدهی‌ها استفاده می‌شد، و این نمادگرایی به مرور وارد زبان عامیانه شده است.

👈🔸 مجموعه آموزشی فرشته ها برای  دانش آموزان پایه هفتم تا دوازدهم، و کنکور و همچنین معلمان زبان

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

ریشه‌یابی اصطلاح "I'm in red"
اصطلاح "I'm in red" به معنای بدهکار بودن، در وضعیت مالی منفی قرار داشتن، یا ضرر کردن است. این اصطلاح، برخلاف "I'm in blue" که به حس و حال عاطفی اشاره دارد، کاملاً یک اصطلاح مالی و اقتصادی است.
ارتباط با رنگ قرمز (Red) در حسابداری
ریشه اصلی این اصطلاح به سنت‌های حسابداری و دفترداری باز می‌گردد. در گذشته (و حتی تا به امروز در برخی سیستم‌ها)، برای نشان دادن وضعیت مالی، از رنگ‌های مختلف استفاده می‌شد:
رنگ مشکی (Black): برای نشان دادن سود، درآمد، یا وضعیت مالی مثبت استفاده می‌شد. به همین دلیل است که اصطلاح "in the black" به معنای سودده بودن یا در وضعیت مالی خوب قرار داشتن است.
رنگ قرمز (Red): برای نشان دادن زیان، بدهی، یا وضعیت مالی منفی استفاده می‌شد. حسابداران و دفترداران معمولاً اعداد مربوط به بدهی‌ها یا ضررها را با جوهر قرمز می‌نوشتند تا به راحتی قابل تشخیص باشند.
دلایل استفاده از رنگ قرمز برای بدهی:
چندین دلیل برای انتخاب رنگ قرمز برای نمایش زیان و بدهی وجود دارد:
دید بصری قوی: رنگ قرمز یک رنگ برجسته و هشداردهنده است که به راحتی جلب توجه می‌کند. این ویژگی باعث می‌شد ضررها و بدهی‌ها در دفاتر حسابداری بلافاصله به چشم بیایند و نیاز به توجه خاص داشته باشند.
نماد خطر و هشدار: در بسیاری از فرهنگ‌ها، رنگ قرمز با خطر، هشدار، و وضعیت‌های اضطراری مرتبط است. این نمادگرایی به خوبی با مفهوم ضرر مالی و لزوم رسیدگی به آن همخوانی دارد.
تضاد با مشکی: انتخاب قرمز به عنوان متضاد مشکی برای سود، یک سیستم بصری واضح و قابل فهم ایجاد می‌کرد.
کاربرد امروزی:
امروزه، حتی با وجود سیستم‌های حسابداری دیجیتال و نرم‌افزارها که نیازی به جوهر قرمز و مشکی ندارند، این اصطلاحات همچنان به طور گسترده در زبان روزمره و کسب و کار مورد استفاده قرار می‌گیرند:
"My company is in the red." (شرکت من در حال ضرردهی است / بدهکار است.)
"I'm in the red on my credit card." (من در کارت اعتباری‌ام بدهکار هستم / از حد اعتبارم گذشته‌ام.)
"To get out of the red." (برای خلاص شدن از بدهی / وضعیت ضرردهی.)
به طور خلاصه، اصطلاح "I'm in red" ریشه‌ای مستقیم در روش‌های سنتی حسابداری دارد که در آن از جوهر قرمز برای برجسته کردن زیان‌ها و بدهی‌ها استفاده می‌شد، و این نمادگرایی به مرور وارد زبان عامیانه شده است.


👈🔹 یادگیری انگلیسی با سریال How I Met Your Mother  زیر نویس فارسی و انگلیسی ویدیوهای جداگانه

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

ریشه‌یابی و تشریح اصطلاح "Break a leg"
اصطلاح "Break a leg" به معنای "موفق باشی!" یا "خوش‌شانس باشی!" است و معمولاً پیش از اجرای یک نمایش، سخنرانی، امتحان، یا هر رویداد مهمی که نیاز به موفقیت دارد، به کار می‌رود. نکته جالب این است که برخلاف معنای ظاهری آن (که به معنای شکستن پا است)، این اصطلاح برای آرزوی بدشانسی یا آسیب استفاده نمی‌شود، بلکه دقیقاً برعکس، به معنای آرزوی موفقیت است.
ریشه‌یابی:
ریشه این اصطلاح به طور قطع مشخص نیست و چندین نظریه در مورد آن وجود دارد:
خرافات تئاتری (Theatre Superstition):
این رایج‌ترین و پذیرفته‌شده‌ترین نظریه است. در دنیای تئاتر، بسیاری از هنرمندان و بازیگران به خرافات اعتقاد دارند. از قدیم‌الایام، مرسوم بوده که آرزوی "موفق باشی" (Good luck) را برای بازیگران قبل از نمایش بدشگون می‌دانستند. تصور می‌شد که اگر به کسی بگویید "موفق باشی"، نتیجه عکس خواهد داد و باعث بدشانسی او می‌شود.
برای مقابله با این خرافه، اصطلاحی متضاد و به ظاهر بدشگون مانند "Break a leg" ابداع شد تا شیاطین یا نیروهای بدشانسی را فریب دهد. با آرزوی "شکستن پا"، فرض بر این بود که بدشانسی دور شده و در واقع شانس و موفقیت به ارمغان می‌آید.
این ایده در تئاتر مدرن نیز بسیار رایج است؛ اگر در پشت صحنه تئاتر به بازیگری بگویید "موفق باشی"، ممکن است با نگاه‌های عصبانی او مواجه شوید!
اشاره به خط "Leg" در تئاتر:
در تئاتر، "legs" به پرده‌های کناری صحنه (wings) گفته می‌شود که بازیگران در پشت آن‌ها پنهان می‌شوند و آماده ورود به صحنه می‌شوند.
برخی معتقدند "Break a leg" به معنای عبور از این پرده‌ها و ورود به صحنه است، یعنی "اجرا کن" یا "برو و دیده شو". وقتی بازیگری از این خط "Leg" عبور می‌کرد و وارد صحنه می‌شد، به نوعی پای او "می‌شکست" (یعنی از خط عبور می‌کرد).
خم کردن زانو (Breaking the Knee):
نظریه دیگری وجود دارد که به معنای خم کردن زانو در زمان تعظیم کردن پس از اجرای خوب و موفقیت‌آمیز است. اگر بازیگری آنقدر خوب اجرا کرده باشد که مجبور شود بارها و بارها برای تشکر از تماشاچیان تعظیم کند (زانوی خود را خم کند)، به این معناست که او واقعاً "پایش شکسته" (یعنی زانویش از فرط تعظیم خسته شده است).
ریشه در رقص باله:
در رقص باله، اصطلاح "broken leg" به حالتی گفته می‌شود که رقصنده پایش را به درستی خم کند و وضعیت صحیح را بگیرد. این عمل نشان‌دهنده آمادگی و اجرای خوب است.
اشاره به اعدام:
یک نظریه کمی تاریک‌تر نیز وجود دارد که به اعدام‌های عمومی در گذشته اشاره دارد، جایی که "شکستن پا" ممکن بود بخشی از مجازات باشد یا اشاره به مرگ باشد. اما این نظریه کمتر محتمل است زیرا ارتباط معنایی ضعیف‌تری با آرزوی موفقیت دارد.
با توجه به شواهد و فرهنگ رایج، خرافات تئاتری قوی‌ترین ریشه برای این اصطلاح به حساب می‌آید.
تشریح و کاربرد:
اصطلاح "Break a leg" عمدتاً در موقعیت‌هایی به کار می‌رود که فرد قصد انجام کاری مهم، چالش‌برانگیز، یا نیازمند عملکرد خوب را دارد:
پیش از یک اجرای هنری: رایج‌ترین کاربرد آن است. مثلاً: "قبل از رفتن روی صحنه به او گفتم: Break a leg!" (به او گفتم: موفق باشی!)
قبل از یک سخنرانی یا ارائه مهم: "تو می‌توانی! Break a leg در سخنرانیت!"
پیش از یک امتحان یا مصاحبه شغلی: "برای مصاحبه شغلی‌ات، Break a leg!"
قبل از یک مسابقه ورزشی: "برای مسابقه امروز، Break a leg!"
در تمام این موارد، "Break a leg" یک راه غیرمستقیم و خرافی برای آرزوی بهترین‌ها و موفقیت است. این اصطلاح یک روش محبوب و معمول برای ابراز حمایت و امیدواری به موفقیت فرد در یک موقعیت حساس و مهم است.
آیا اصطلاح دیگری هست که کنجکاو باشید ریشه‌ی آن را بدانید؟

👈🔹 آسان‌ترین راه برای یادگیری یادگیری_انگلیسی_ دیدن انیمیشن با زیر نویس است مخصوصاً برای کودکان

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

ریشه‌یابی و تشریح اصطلاح "Better late than never"
اصطلاح "Better late than never" به معنای "دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است" یا "کاهی بهتر از هیچ است" به این نکته اشاره دارد که انجام دادن کاری، حتی با تأخیر، ارزشمندتر از هرگز انجام ندادن آن است.
ریشه‌یابی:
ریشه‌ی دقیق این اصطلاح به دوران باستان بازمی‌گردد و نسخه‌های مشابه آن در زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف دیده می‌شود.
زبان لاتین: یکی از اولین نمونه‌های ثبت‌شده این اصطلاح به "Potius sero quam nunquam" در لاتین بازمی‌گردد که توسط تاسیتوس (Tacitus)، مورخ رومی، در کتاب "آگریکولا" (Agricola) خود در حدود سال ۹۸ پس از میلاد به کار رفته است. تاسیتوس در این اثر، این جمله را در سیاق صحبت دربارهٔ اصلاحات دیرهنگام در دولت بیان می‌کند.
زبان یونانی: در یونان باستان نیز، دیوژن لائرتیوس (Diogenes Laërtius)، زندگی‌نامه‌نویس فیلسوفان، نقل قولی از کلئوبولوس (Cleobulus)، یکی از هفت فرزانه یونان، را ذکر می‌کند که می‌گوید: "Κάλλιον οψὲ τοῦ μηδέποτε" (بهتر است دیر، تا هرگز نه). این نشان می‌دهد که این مفهوم حتی پیش از دوران روم نیز رایج بوده است.
زبان انگلیسی میانه: این اصطلاح در انگلیسی نیز از قرون وسطی وجود داشته است. چاسر (Chaucer) در "داستان کشیش" (The Parson's Tale) که بخشی از "داستان‌های کنتربری" (Canterbury Tales) است و در اواخر قرن چهاردهم میلادی نوشته شده، می‌گوید: "For better is to late than never to good workes" (زیرا برای کارهای خوب، دیر کردن بهتر از هرگز انجام ندادن است).
این شواهد تاریخی نشان می‌دهد که این ایده که انجام کاری دیرتر از هرگز نکردن آن بهتر است، یک مفهوم جهانی و جاودانه است که در طول تاریخ در فرهنگ‌های مختلف تکرار شده است.
تشریح و کاربرد:
این اصطلاح در موقعیت‌های مختلفی به کار می‌رود، از جمله:
عذرخواهی و جبران: وقتی کسی بابت تأخیر در انجام کاری عذرخواهی می‌کند و در نهایت آن را به سرانجام می‌رساند، این اصطلاح برای توجیه یا پذیرش وضعیت به کار می‌رود. مثلاً: "می‌دانم دیر شد، اما دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است و بالاخره پروژه‌ات را تمام کردم."
تصمیم‌گیری‌های دیرهنگام اما صحیح: در مواردی که فرد یا سازمانی پس از مدتی تأمل یا تعلل، تصمیم درستی می‌گیرد، این اصطلاح کاربرد دارد. مثلاً: "دولت با تأخیر این اصلاحات را تصویب کرد، اما دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است."
یادگیری و آموزش: هیچ‌وقت برای یادگیری چیز جدید دیر نیست. مثلاً: "او در سن شصت سالگی شروع به یادگیری نواختن پیانو کرد، دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است."
اهمیت اقدام: این اصطلاح بر این نکته تأکید می‌کند که حتی یک اقدام کوچک و دیرهنگام هم می‌تواند بهتر از هیچ عملی نباشد.
به طور خلاصه، "Better late than never" یک یادآوری است که تعلل و تأخیر نباید مانع از انجام دادن کاری شود که باید انجام شود. مهم این است که در نهایت، آن اقدام صورت گیرد.

👈🔹آفیس (The Office) یک مجموعه تلویزیونی  کمدی  است که فوق‌العاده برای آموزش انگلیسی عالی است

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

ریشه‌یابی و شرح اصطلاح "A dime a dozen"
اصطلاح "A dime a dozen" به معنی "بسیار زیاد و معمولی"، "بی‌ارزش از کثرت"، یا "چیز فراوان و ارزان" است. این اصطلاح برای توصیف اشیا یا افرادی به کار می‌رود که تعدادشان آنقدر زیاد است که ارزش خاصی ندارند و به راحتی قابل جایگزینی هستند.
ریشه‌یابی:
ریشه این اصطلاح به ایالات متحده آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بازمی‌گردد. در آن زمان، "dime" (دایم) یک سکه ده سنتی آمریکایی بود. "A dozen" (یک دوجین) به معنی دوازده عدد است.
بنابراین، عبارت "a dime a dozen" به این معنا بود که شما می‌توانستید دوازده عدد از چیزی را تنها با یک دایم (ده سنت) بخرید. این قیمت به شدت پایین، نشان‌دهنده فراوانی و بی‌ارزشی آن کالا بود.
استفاده از این اصطلاح در متون چاپی، به ویژه در روزنامه‌ها و ادبیات عامه، از اواخر قرن نوزدهم رایج شد. برای مثال، در آگهی‌های فروش، محصولاتی که به تعداد زیاد و با قیمت پایین عرضه می‌شدند، ممکن بود با این عبارت توصیف شوند.
شرح:
اصطلاح "A dime a dozen" بر این مفهوم تاکید دارد که فراوانی بیش از حد، ارزش را از بین می‌برد. وقتی چیزی آنقدر زیاد و در دسترس است که تقریباً هر کسی می‌تواند آن را داشته باشد، دیگر خاص یا منحصر به فرد نیست. این می‌تواند هم در مورد اشیاء مادی و هم در مورد مهارت‌ها، ایده‌ها، یا حتی افراد به کار رود.
چند مثال برای درک بهتر:
در مورد محصولات: "این گوشی‌های ساده دیگر A dime a dozen هستند، همه دنبال گوشی‌های هوشمند با امکانات پیشرفته‌اند." (یعنی گوشی‌های ساده بسیار فراوان و ارزان شده‌اند و دیگر خاص نیستند.)
در مورد مهارت‌ها: "در بازار کار امروز، مدرک دانشگاهی A dime a dozen است، باید مهارت‌های خاص و تجربه عملی داشته باشید." (یعنی صرف داشتن مدرک دانشگاهی دیگر شما را متمایز نمی‌کند، چون افراد زیادی آن را دارند.)
در مورد ایده‌ها: "ایده‌های داستان‌های عاشقانه کلیشه‌ای A dime a dozen هستند، باید به دنبال یک پلات منحصر به فرد باشی." (یعنی ایده‌های داستان عاشقانه تکراری و بی‌ارزش شده‌اند.)
در مورد افراد (گاهی با بار منفی): "خواننده‌های پاپ جوان که فقط ظاهر خوبی دارند، A dime a dozen هستند، اما پیدا کردن کسی با استعداد واقعی کمیاب است." (یعنی خواننده‌های جوان با ظاهر خوب زیاد هستند و متمایز نیستند.)
به طور خلاصه، "A dime a dozen" راهی مختصر برای بیان این است که چیزی به دلیل فراوانی بیش از حد، ارزش و اهمیت خود را از دست داده است.

💢  مجموعه کامل سریال فرندز  👈اطلاعات بیشتر 👉

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

بیا اینجا هر روز تست زبان بزن ❤️

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

"To kick the bucket"
معنی این اصطلاح: این اصطلاح به معنای "مردن" است، اما به صورت عامیانه، غیررسمی و گاهی با کمی طنز یا کنایه به کار می‌رود. هرچند در موقعیت‌های رسمی یا برای ابراز همدردی استفاده نمی‌شود.
مثال:
"My old car finally kicked the bucket last week; it just wouldn't start anymore."
(ماشین قدیمی‌ام بالاخره هفته پیش مرد (از کار افتاد)؛ دیگر روشن نمی‌شد.)
"He said he wants to travel the world before he kicks the bucket."
(او گفت که می‌خواهد قبل از اینکه بمیرد، به دور دنیا سفر کند.)
ریشه‌یابی این اصطلاح:
ریشه دقیق و قطعی این اصطلاح کمی مبهم است و چند نظریه مختلف در مورد آن وجود دارد:
نظریه رایج (و کمی تاریک): یکی از رایج‌ترین و پذیرفته‌شده‌ترین نظریه‌ها به اعدام از طریق حلق‌آویز کردن در گذشته برمی‌گردد. در این روش، فرد محکوم روی یک سطل (bucket) یا یک جعبه می‌ایستاد و طناب دار به گردنش آویخته می‌شد. وقتی سطل از زیر پاهایش کنار زده می‌شد (یا خودش با پا آن را لگد می‌زد (kick))، فرد به دار آویخته می‌شد. بنابراین، "لگد زدن به سطل" به معنای مردن بود.
نظریه قصابی: یک نظریه دیگر به روشی در قصابی مربوط می‌شود. وقتی خوک‌ها یا سایر حیوانات را برای کشتن آویزان می‌کردند، معمولاً آن‌ها را از پاهای عقبشان به یک تیر چوبی (که در لهجه انگلیسی گاهی به آن "bucket" می‌گفتند، یا شاید به معنای چوبی که گوشت از آن آویزان می‌شد) آویزان می‌کردند. حیوان در حال تقلا ممکن بود با پاهای خود به این تیر لگد بزند تا بمیرد.
نظریه کاتولیک: نظریه‌ای کمتر رایج اما جالب، به مراسم مذهبی کاتولیک برمی‌گردد. پس از مرگ، کشیش‌ها آب مقدس را روی جسد می‌پاشیدند. گفته می‌شود در اتاق‌های قدیمی، برای این کار از یک سطل استفاده می‌شد. شاید "لگد زدن به سطل" به معنای لحظه مرگ و انتقال به جهان دیگر بوده است.
اگرچه نظریه حلق‌آویز کردن به طور گسترده‌تری پذیرفته شده است، اما همه این نظریه‌ها به نوعی به پایان زندگی یا مرگ اشاره دارند. این اصطلاح به دلیل ماهیت عامیانه و گاهی کنایه‌آمیز خود، در زبان روزمره بسیار پرکاربرد است.
امیدوارم این ریشه‌یابی برای شما جذاب بوده باشد! اگر مایلید اصطلاح دیگری را بررسی کنیم، در خدمتم.
👈افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

"The elephant in the room"
معنی تحت‌اللفظی: فیل در اتاق.
تشریح کامل: این اصطلاح به یک مسئله یا مشکل بزرگ و واضح اشاره دارد که همه از آن آگاه هستند اما هیچ‌کس مایل به صحبت کردن درباره آن نیست، زیرا ممکن است ناراحت‌کننده، شرم‌آور یا حساس باشد. وجود آن کاملاً آشکار است، درست مثل یک فیل در یک اتاق کوچک!
مثال: "No one mentioned the company's financial troubles during the meeting, but it was clearly the elephant in the room."
(هیچ‌کس در طول جلسه به مشکلات مالی شرکت اشاره‌ای نکرد، اما کاملاً مسئله‌ای بود که همه از آن آگاه بودند ولی درباره‌اش حرفی نمی‌زدند.)


۲۹۳ فیلم سینمایی

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

How I Met Your Mother 

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

ریشه‌یابی اصطلاح "Bite the Bullet"
یکی دیگر از اصطلاحات ضروری و پرکاربرد در زبان انگلیسی "Bite the bullet" است. این اصطلاح به معنای "مجبور به تحمل یک موقعیت ناخوشایند یا دردناک شدن" یا "تن دادن به انجام کاری دشوار و اجتناب‌ناپذیر" است. در واقع، زمانی به کار می‌رود که چاره‌ای جز پذیرش و تحمل یک وضعیت سخت یا انجام یک وظیفه ناخوشایند ندارید.
ریشه و منشأ اصطلاح
این اصطلاح ریشه‌های تاریخی و عملی دارد که به دوران پیش از بی‌حسی‌های مدرن در پزشکی و جنگ بازمی‌گردد:
پزشکی و جراحی در دوران قدیم:
این محبوب‌ترین و پذیرفته‌شده‌ترین نظریه است. در گذشته، زمانی که داروهای بی‌حسی (بیهوشی) به شکل امروزی وجود نداشت، پزشکان برای انجام عمل‌های جراحی دردناک (مثل قطع عضو یا خارج کردن گلوله) از بیماران می‌خواستند که یک گلوله سربی را بین دندان‌های خود نگه دارند و گاز بگیرند. این کار چند هدف داشت:
کاهش جیغ و فریاد: گاز گرفتن گلوله می‌توانست به بیمار کمک کند تا از جیغ کشیدن شدید جلوگیری کند و صدایش را خفه کند.
محافظت از زبان: از گاز گرفتن زبان توسط بیمار در حین درد شدید جلوگیری می‌کرد.
کانون تمرکز: درد ناشی از گاز گرفتن گلوله می‌توانست تا حدی ذهن بیمار را از درد اصلی جراحی منحرف کند.
بنابراین، "bite the bullet" به معنای واقعی کلمه به عملی دردناک و اجباری برای تحمل دردی بزرگ‌تر اشاره داشت.
سربازان در میدان نبرد:
تئوری دیگری نیز وجود دارد که مربوط به سربازان زخمی در میدان نبرد است. در شرایطی که امکان رسیدگی پزشکی فوری نبود، سربازان زخمی ممکن بود برای تحمل درد شدید زخم‌هایشان، لوله‌های تفنگ یا حتی گلوله‌های سربی را گاز بگیرند تا حواسشان پرت شود و درد را تحمل کنند. این وضعیت نیز به خوبی مفهوم تحمل درد و سختی را بازتاب می‌دهد.
تکامل و کاربرد امروزی
با پیشرفت علم پزشکی و از بین رفتن نیاز به گاز گرفتن گلوله در حین جراحی، این عبارت از یک عمل فیزیکی به یک استعاره تبدیل شد. امروزه، "Bite the bullet" دیگر به معنای واقعی گاز گرفتن یک شیء نیست، بلکه به معنای تحمل شجاعانه یک وضعیت ناخوشایند یا دشوار است که راه گریزی از آن نیست.
مثال‌هایی از کاربرد امروزی:
"I hate going to the dentist, but I'll just bite the bullet and get it over with." (از دندانپزشکی متنفرم، اما چاره‌ای نیست جز اینکه تحمل کنم و خلاص شوم.)
"We need to bite the bullet and make these unpopular budget cuts." (باید متحمل شویم و این کاهش بودجه‌های نامحبوب را اعمال کنیم.)
در کل، اصطلاح "Bite the bullet" یک یادآور قدرتمند از توانایی انسان برای تحمل سختی‌هاست که ریشه‌ای عمیق در تاریخ پزشکی و جنگ دارد. آیا دوست دارید ریشه‌یابی اصطلاح دیگری را بررسی کنیم؟



👈پادکست All Ears  و  IELTS Energy podcast

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

تشریح یک اصطلاح
Walking on Sunshine

(روی ابرها راه رفتن / از خوشحالی در پوست خود نگنجیدن)

این اصطلاح به معنی احساس نهایت خوشحالی، رضایت و سرخوشی شدید است.

وقتی کسی "walking on sunshine" است، یعنی آنقدر خوشحال است که گویی پا روی زمین ندارد و در فضایی پر از نور و گرما و حال خوب حرکت می‌کند.
این عبارت بیشتر از آنکه به معنای واقعی "راه رفتن زیر نور خورشید" باشد، یک استعاره قوی برای بیان شادی بی‌حد و حصر است.

مثل اینکه بگوییم "روی ابرها راه می‌روم" که این هم به معنای خوشحالی زیاد است.

کاربرد و مفهوم اصلی
مفهوم اصلی این اصطلاح، اوج شادمانی و حس و حال مثبت است. اغلب زمانی استفاده می‌شود که اتفاق بسیار خوبی افتاده باشد، مثلاً به یک موفقیت بزرگ دست پیدا کرده باشید، عاشق شده باشید، یا خبر فوق‌العاده‌ای شنیده باشید.

به زبان ساده یعنی:
خیلی خیلی خوشحال بودن.
احساس سرخوشی و هیجان شدید داشتن.
دنیا در نظرتان فوق‌العاده و درخشان باشد.
مثال‌ها برای درک بهتر
بعد از قبولی در دانشگاه: "وقتی نتیجه کنکورم رو دیدم و فهمیدم قبول شدم، داشتم روی ابرها راه می‌رفتم
(walking on sunshine)
!"
(یعنی از خوشحالی در پوست خودم نمی‌گنجیدم.)

بعد از یک پیشنهاد ازدواج: "از وقتی پیشنهاد ازدواجش رو قبول کردم، دارم روی آفتاب راه می‌رم
(walking on sunshine)
."
(یعنی غرق در خوشبختی و شادی هستم.)
وقتی حالتان خوب است: "امروز همه چیز عالی پیش رفت و من واقعاً دارم روی آفتاب راه می‌رم
(walking on sunshine)
."
(یعنی حالم خیلی خوب و پر از انرژی مثبتم.)
به طور خلاصه، "Walking on sunshine" یک روش شاد و پرشور برای توصیف احساس خوشبختی محض و بی‌نهایت است، به گونه‌ای که گویی هر قدمی که برمی‌دارید، شما را به سمت نور و شادی بیشتر می‌برد.

دبستان مکالمه از تولد تا صحبت کردن به زبان انگلیسی کاملترین مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای کودکان

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

اینجا
/channel/life_and_love_quotes
وقتی خوشحالی ، وقتی غمگینی، وقتی عاشقی، وقتی می‌خوای گله کنی، وقتی شکایت داری از چیزی و کسی، وقتی می‌خوای حرف دلت رو ببینی، وقتی می‌خوای به کسی تبریک بگی، تولد کسی رو شاد باش بگی، شب بخیر و صبح بخیر به کسی بگی، حرف‌های عاشقانه ببینی، یک متن‌های فلسفی رو می‌خوای تجربه کنی ، در مورد امید و ناامیدی و زندگی می‌خوای به انگلیسی ببینی ، اگه می‌خوای یک بحث رو تجزیه تحلیلش رو ببینید فقط اینجا می‌تونی ببینی خیلی ارزشمنده حتی در گوگل اینطور مجموعه منسجمی وجود نداره در کنار ما باشید لذت ببری،
اینجا برای کسایی که روحیه لطیفی دارند و عاشق زبان انگلیسی هم هستند در کنار هم لذت ببریم از زندگی جملات قشنگ ببینیم و بشنویم.
ترجمه کردن را یاد بگیریم در کنار همدیگر

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

🎙 When We Were Young •   2015
🎼 Adele
•••
#Soul

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

یک تشریح دیگر از عبارت sun kissed

"Sun-kissed" یک اصطلاح انگلیسی است که به معنای "بوسیده شده توسط خورشید" یا "آفتاب‌زده" می‌باشد. این اصطلاح معمولاً برای توصیف ویژگی‌هایی به کار می‌رود که به دلیل قرار گرفتن در معرض نور خورشید به وجود آمده‌اند و معمولاً ظاهری مثبت و جذاب دارند.
در اینجا چند مورد از کاربردهای رایج "sun-kissed" آورده شده است:
پوست: وقتی در مورد پوست صحبت می‌شود، "sun-kissed" معمولاً به پوستی اشاره دارد که کمی برنزه شده یا رنگی طلایی به خود گرفته است، اما نه آنقدر که به نظر آفتاب‌سوخته یا آسیب‌دیده بیاید. این رنگ برنزه ملایم اغلب مطلوب تلقی می‌شود.
مو: موهای "sun-kissed" به موهایی گفته می‌شود که هایلایت‌های طبیعی و روشن‌تری در آن‌ها به وجود آمده است، گویی که نور خورشید آن‌ها را روشن کرده است. این هایلایت‌ها معمولاً در قسمت‌هایی از مو که بیشتر در معرض نور خورشید قرار می‌گیرند (مانند لایه‌های بالایی) دیده می‌شوند.
ظاهر کلی: به طور کلی، می‌توان از این اصطلاح برای توصیف ظاهری استفاده کرد که نشان‌دهنده گذراندن وقت در زیر نور خورشید و لذت بردن از هوای آزاد است، مثلاً ظاهری که نشان از تعطیلات تابستانی دارد و با طراوت و شادابی همراه است.
میوه/سبزیجات: در موارد کمتر رایج، ممکن است برای توصیف میوه‌ها یا سبزیجاتی که به دلیل تابش مستقیم آفتاب رسیده و شیرین شده‌اند، به کار رود.
به طور خلاصه، "sun-kissed" یک توصیف مثبت از تأثیرات نور خورشید است که معمولاً با زیبایی، سلامتی (در حد ملایم) و طراوت همراه است.


👈افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

آروم باش! این عبارت پرکاربرد رو می‌شه به روش‌های مختلفی در انگلیسی بیان کرد، بسته به موقعیت و شدت نیاز به آرامش. در ادامه، رایج‌ترین‌ها رو با مثال و ترجمه برات آوردم:
1. Take it easy
این یکی خیلی رایجه و معنی "سخت نگیر"، "آروم باش"، یا حتی "خداحافظ" (در بعضی موقعیت‌ها) می‌ده. بیشتر برای موقعیت‌های روزمره و دوستانه استفاده می‌شه.
مثال: "Don't stress about the exam, take it easy."
ترجمه: "برای امتحان استرس نداشته باش، آروم باش."
مثال: "I know you're upset, but try to take it easy."
ترجمه: "می‌دونم ناراحتی، ولی سعی کن آروم باشی."
2. Calm down
این عبارت مستقیم‌تره و به معنی "آرام شو" یا "آرامش خود را حفظ کن" هست. وقتی کسی خیلی عصبانیه یا مضطربه، از این استفاده می‌کنیم.
مثال: "Just calm down and tell me what happened."
ترجمه: "فقط آرام شو و به من بگو چی شد."
مثال: "The children were very excited, so I told them to calm down."
ترجمه: "بچه‌ها خیلی هیجان‌زده بودند، بنابراین به آن‌ها گفتم آرام شوند."
3. Relax
"ریلکس کن" یا "آرام بگیر" معنی می‌ده و بیشتر برای از بین بردن تنش و استرس عمومی استفاده می‌شه.
مثال: "You've been working too hard. You need to relax."
ترجمه: "خیلی سخت کار کردی. نیاز داری ریلکس کنی."
مثال: "Just close your eyes and relax."
ترجمه: "فقط چشم‌هات رو ببند و ریلکس کن."
4. Chill out / Chill
این‌ها عبارات عامیانه و غیررسمی (slang) هستند و به معنی "باحال باش"، "آروم باش"، یا "نگران نباش" به کار می‌رن. بین جوان‌ها خیلی رایجه. "Chill" نسخه کوتاه‌تر و غیررسمی‌تر "Chill out" هست.
مثال: "Hey, chill out! It's not a big deal."
ترجمه: "هی، آروم باش! چیز مهمی نیست."
مثال: "I'm just going to chill at home tonight."
ترجمه: "امشب فقط می‌خوام تو خونه آرام بگیرم/استراحت کنم."
5. Settle down
این عبارت بیشتر برای آرام کردن گروهی از افراد (مثلاً بچه‌های شلوغ) یا برای اشاره به آرام شدن یک وضعیت متلاطم به کار می‌ره. همچنین می‌تونه به معنی "زندگی آرامی را آغاز کردن" (مثلاً ازدواج کردن و تشکیل خانواده) هم باشه، اما در اینجا منظور ما معنی "آرام شدن" هست.
مثال: "Okay everyone, please settle down so we can start the meeting."
ترجمه: "خب همه، لطفاً آرام بگیرید تا بتونیم جلسه رو شروع کنیم."
مثال: "After a few minutes, the crowd began to settle down."
ترجمه: "بعد از چند دقیقه، جمعیت شروع به آرام شدن کرد."
6. Easy does it
این عبارت به معنی "به آرامی و با احتیاط انجام بده" یا "عجله نکن" هست. وقتی می‌خوایم کسی کاری رو با دقت و بدون شتاب انجام بده، از این استفاده می‌کنیم.
مثال: "Easy does it when you're carrying those fragile boxes."
ترجمه: "آروم باش/با احتیاط باش وقتی اون جعبه‌های شکننده رو حمل می‌کنی."
مثال: "Easy does it, don't rush the process."
ترجمه: "عجله نکن، روند رو شتاب‌زده انجام نده."
7. Keep cool / Stay cool
این عبارت به معنی "آرامش خود را حفظ کن" یا "خونسرد باش" هست، خصوصاً در موقعیت‌های استرس‌زا یا تحت فشار.
مثال: "No matter what happens, try to keep cool."
ترجمه: "مهم نیست چی می‌شه، سعی کن خونسرد باشی."
مثال: "She managed to stay cool under pressure."
ترجمه: "او توانست تحت فشار خونسردی خود را حفظ کند."
8. Don't worry
این عبارت به معنی "نگران نباش" هست و معمولاً برای آرام کردن کسی که نگران یا مضطرب هست، استفاده می‌شه.
مثال: "Don't worry, everything will be fine."
ترجمه: "نگران نباش، همه چیز خوب خواهد شد."
مثال: "Don't worry about the mess, I'll clean it up."
ترجمه: "نگران شلوغی نباش، من تمیزش می‌کنم."
انتخاب بهترین عبارت بستگی به موقعیت، رابطه شما با شخص مقابل و شدت هیجانات او داره. امیدوارم این لیست بهت کمک کنه!



👈🔹 یادگیری زبان انگلیسی با 1000 داستان های تصویری انگلیسی از کودکی تا دکترا

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

ریشه‌یابی اصطلاح "I'm so green"
اصطلاح "I'm so green" به معنای تازه‌کار بودن، بی‌تجربه بودن، ناپخته بودن، یا خام بودن در یک زمینه خاص است. این اصطلاح بیشتر در مورد مهارت‌ها، دانش یا تجربه عملی به کار می‌رود.
ارتباط با رنگ سبز (Green)
ریشه این اصطلاح، مانند بسیاری از اصطلاحات مشابه، به نمادگرایی رنگ سبز در طبیعت و فرهنگ باز می‌گردد:
گیاهان و میوه‌های نارس: برجسته‌ترین و مستقیم‌ترین ارتباط، با گیاهان و میوه‌هایی است که هنوز نارس و جوان هستند. میوه‌های کال و نارس معمولاً سبز رنگند و تا زمانی که به طور کامل رشد نکرده و نرسیده‌اند، نمی‌توان از آن‌ها استفاده کرد. این تصویر به خوبی وضعیت کسی را نشان می‌دهد که هنوز "کال" است و تجربه یا مهارت لازم را ندارد.
تازگی و نو بودن: رنگ سبز نماد تازگی، رشد، آغاز جدید و جوانی است. چیزی که تازه و نو است، لزوماً هنوز تجربه و پختگی لازم را به دست نیاورده است.
بی‌تجربگی و سادگی: در برخی بسترها، رنگ سبز می‌تواند با سادگی، معصومیت و حتی گاهی ساده‌لوحی همراه باشد که همگی می‌توانند جنبه‌هایی از بی‌تجربگی باشند.
کاربرد در زبان و فرهنگ
این اصطلاح به طور گسترده در موقعیت‌هایی استفاده می‌شود که فرد در یک کار، موقعیت یا رشته خاصی تازه وارد است و هنوز دانش یا مهارت کافی را کسب نکرده است:
"He's still pretty green at his new job." (او هنوز در شغل جدیدش خیلی تازه‌کار است.)
"I'm so green when it comes to coding; I'm just starting out." (من در مورد برنامه‌نویسی خیلی بی‌تجربه هستم؛ تازه شروع کرده‌ام.)
"Her greenhorn approach surprised everyone." (رویکرد بی‌تجربه او همه را متعجب کرد.) (واژه "greenhorn" نیز به معنای آدم بی‌تجربه و تازه‌کار است و از همین ریشه می‌آید.)
به طور خلاصه، اصطلاح "I'm so green" ریشه‌اش را از مشاهده طبیعت، به ویژه میوه‌ها و گیاهان نارس که سبز رنگ هستند، می‌گیرد و این نمادگرایی بصری برای اشاره به بی‌تجربگی و تازه‌کار بودن در یک زمینه خاص به کار گرفته شده است.


👉🔹The Good Place
سریال جای خوب سرعت یادگیری انگلیسی را افزایش می‌دهد.

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

---
## ریشه‌یابی اصطلاح "I'm in blue"

اصطلاح "I'm in blue" به معنای غمگین بودن، افسرده بودن، یا حال خوبی نداشتن است. ریشه این اصطلاح به تاریخ و فرهنگ غربی، به خصوص به موسیقی و ادبیات، باز می‌گردد.

### ارتباط با رنگ آبی (Blue)

رنگ آبی از دیرباز در بسیاری از فرهنگ‌ها با اندوه، مالیخولیا و غم پیوند خورده است. این ارتباط دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد:

* آسمان ابری و باران: آسمان خاکستری و ابری که نویدبخش باران و هوای دلگیر است، می‌تواند با حس غم و ناراحتی مرتبط شود. باران نیز اغلب نماد اشک و دلتنگی است.
* تاریکی و شب: رنگ آبی تیره، نزدیک به رنگ شب و تاریکی است که می‌تواند حس تنهایی و غم را تداعی کند.
* سرمای رنگ: رنگ‌های سرد، از جمله آبی، معمولاً با مفاهیم آرامش، سکون، و گاهی بی‌حسی یا انزوا مرتبط هستند که می‌توانند به احساس غم و افسردگی نزدیک شوند.

### نقش در موسیقی بلوز (Blues Music)

یکی از قوی‌ترین ارتباطات این اصطلاح با موسیقی بلوز است. موسیقی بلوز که ریشه در جامعه آفریقایی-آمریکایی در اواخر قرن نوزدهم دارد، به طور خاص برای بیان سختی‌ها، رنج‌ها، اندوه و ناامیدی‌های زندگی شکل گرفت. کلمه "Blues" در نام این سبک موسیقی به طور مستقیم به معنای "حالت روحی غمگین" اشاره دارد. نوازندگان و خوانندگان بلوز اغلب از تجربه‌های شخصی خود از فقر، تبعیض، دلشکستگی و سختی‌های زندگی می‌خواندند و به همین دلیل، "feeling blue" (احساس غمگینی) و "having the blues" (بلوز داشتن، به معنای افسرده بودن) به بخشی جدایی‌ناپذیر از این فرهنگ تبدیل شد.

### کاربرد در زبان و ادبیات

پیش از ظهور موسیقی بلوز، کلمه "blue" در زبان انگلیسی برای اشاره به وضعیت روحی غمگین و افسرده به کار می‌رفت. به عنوان مثال، در قرن هفدهم، اصطلاح "blue devils" برای توصیف ارواح شیطانی یا مالیخولیا استفاده می‌شد که بعداً به معنای حالت افسردگی به کار رفت. با گذر زمان، این اصطلاح در ادبیات و گفتار روزمره رایج شد و "I'm in blue" یا "I feel blue" به یک شیوه استاندارد برای بیان غم و اندوه تبدیل گشت.

---

به طور خلاصه، اصطلاح "I'm in blue" ریشه‌ای عمیق در نمادگرایی رنگ آبی به عنوان نماد غم و اندوه دارد و با ظهور موسیقی بلوز که تجلی این احساسات بود، به اوج خود رسید و در زبان انگلیسی جای گرفت.


هشتصد مکالمه تصویری بهترین منبع ویدیویی مکالمه

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

ریشه‌یابی و تشریح اصطلاح "Bite the bullet"
اصطلاح "Bite the bullet" به معنای "دندان روی جگر گذاشتن"، "سختی را تحمل کردن" یا "مجبور به پذیرش شرایط ناخوشایند شدن" است. این اصطلاح زمانی به کار می‌رود که فردی ناچار است با وضعیتی دشوار، دردناک، یا ناخوشایند روبرو شود و آن را بدون گلایه یا عقب‌نشینی تحمل کند.
ریشه‌یابی:
ریشه این اصطلاح به دوران جنگ و پزشکی نظامی بازمی‌گردد، زمانی که امکانات پزشکی و بیهوشی بسیار محدود بود.
دوران پیش از بیهوشی: در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی، به خصوص در زمان جنگ‌ها، جراحان اغلب مجبور بودند بدون استفاده از بیهوشی کامل، عمل‌های جراحی دردناک مانند قطع عضو را روی سربازان زخمی انجام دهند.
تسکین درد: برای اینکه بیمار بتواند درد شدید را تحمل کند و از جیغ کشیدن یا گاز گرفتن زبان خود جلوگیری کند، به او یک تکه پارچه، یک تکه چوب، یا اغلب اوقات، یک گلوله سربی (bullet) می‌دادند تا بین دندان‌هایش نگه دارد و گاز بگیرد. گاز گرفتن چیزی سخت، به منحرف کردن توجه بیمار از درد کمک می‌کرد و از آسیب دیدن دهانش جلوگیری می‌کرد.
اولین کاربردها: این عبارت در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم در ادبیات و نوشته‌ها ظاهر شد. به عنوان مثال، یکی از اولین نمونه‌های ثبت شده به کتاب "The Adventures of Dr. Synta" نوشته ویلیام کامب (William Combe) در سال ۱۷۸۳ برمی‌گردد که در آن عبارت "to bite the bullet" به معنای تحمل سختی به کار رفته است.
تعمیم معنا: به مرور زمان، معنای این اصطلاح از یک عمل فیزیکی در میدان جنگ به یک مفهوم استعاری تعمیم یافت و به هر موقعیتی اطلاق شد که در آن فرد مجبور به تحمل یک وضعیت ناخوشایند و دردناک (چه جسمی و چه روحی) بدون چاره‌جویی یا اعتراض است.
تشریح و کاربرد:
اصطلاح "Bite the bullet" در موقعیت‌های مختلفی به کار می‌رود که فرد باید با یک واقعیت تلخ روبرو شود و آن را بپذیرد:
قبول مسئولیت‌های دشوار: مثلاً: "می‌دانم که هیچ‌کس دوست ندارد این کار را انجام دهد، اما ما باید دندان روی جگر بگذاریم و این وظیفه سخت را تمام کنیم." (We have to bite the bullet and finish this difficult task.)
تحمل خسارت یا ضرر: در مواقعی که چاره‌ای جز پذیرش ضرر مالی یا غیره نیست. مثلاً: "بازار نزولی است و ما مجبوریم دندان روی جگر بگذاریم و سهاممان را با ضرر بفروشیم." (The market is down, and we have to bite the bullet and sell our shares at a loss.)
انجام کاری ناخوشایند اما ضروری: مثلاً: "هیچ‌کس دوست ندارد مالیات بدهد، اما ما باید دندان روی جگر بگذاریم و سهممان را پرداخت کنیم." (No one likes paying taxes, but we have to bite the bullet and pay our share.)
پذیرش عواقب ناگوار: مثلاً: "او می‌دانست که اشتباه کرده است و مجبور شد دندان روی جگر بگذارد و عواقب کارش را بپذیرد." (He knew he had made a mistake and had to bite the bullet and face the consequences.)
به طور خلاصه، "Bite the bullet" به معنای جمع کردن اراده و مقاومت در برابر درد، ناراحتی یا مشکلات ناگزیر است، بدون اینکه راه فراری وجود داشته باشد یا چاره‌ای جز پذیرش آن باشد. این اصطلاح بر شجاعت و قاطعیت در مواجهه با شرایط دشوار تأکید دارد.

👈🔹صدوسی سخنرانی افراد مشهور جهان با متن ویدیو و فایل صوتی منحصر به فرد ترین مجموعه آموزش زبان انگلیسی

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

ریشه‌یابی و شرح اصطلاح "Beat around the bush"
اصطلاح "Beat around the bush" یک عبارت رایج انگلیسی است که به معنای طفره رفتن از اصل مطلب، حاشیه رفتن، یا از گفتن مستقیم چیزی خودداری کردن است. یعنی فرد به جای اینکه مستقیم و بدون مقدمه به موضوع اصلی بپردازد، با گفتن حرف‌های نامربوط یا پیچیده کردن بحث، از بیان حقیقت یا نکته اصلی طفره می‌رود.
ریشه‌یابی:
ریشه این اصطلاح به دوران شکار در قرون وسطی بازمی‌گردد. در آن زمان، شکارچیان برای بیرون راندن پرندگان و حیوانات کوچک از بوته‌زارها و بیشه‌ها، با چوب به اطراف بوته‌ها ضربه می‌زدند (beating around the bush). هدف این بود که حیوانات پنهان شده در داخل بوته‌ها از جای خود بلند شوند و به فضای باز بیایند تا شکارچیان بتوانند آنها را ببینند و شکار کنند. اما خود شکارچیان مستقیماً وارد بوته‌ها نمی‌شدند تا حیوانات را آزار ندهند یا ریسک حمله حیوانات بزرگ‌تر را نکنند.
به مرور زمان، این عمل "ضربه‌زدن به اطراف بوته" به یک استعاره تبدیل شد برای کسی که به جای اینکه مستقیماً به موضوع اصلی بپردازد، دور آن می‌چرخد و از گفتن اصل مطلب خودداری می‌کند. او نیز مانند شکارچی، مستقیماً وارد "بوته" (موضوع اصلی) نمی‌شود و سعی می‌کند با حاشیه رفتن، "حیوان" (حقیقت یا نکته اصلی) را از مخفیگاهش بیرون بکشد یا از گفتن مستقیم آن فرار کند.
شرح و کاربرد:
وقتی کسی "beat around the bush" می‌کند، معمولاً به دلایل زیر این کار را انجام می‌دهد:
ترس یا خجالت: ممکن است از بیان حقیقت یا موضوعی که ناخوشایند است، بترسد یا خجالت بکشد.
احتیاط: شاید بخواهد قبل از بیان اصل مطلب، واکنش طرف مقابل را بسنجد.
عدم قاطعیت: ممکن است در تصمیم‌گیری یا بیان نظر خود تردید داشته باشد.
تلاش برای ملایم‌تر کردن خبر بد: گاهی اوقات افراد برای اینکه خبری بد یا ناخوشایند را ملایم‌تر بیان کنند، حاشیه می‌روند.
مثال:
تصور کنید دوست شما می‌خواهد به شما بگوید که پروژه‌تان را دوست ندارد، اما به جای اینکه مستقیماً این را بگوید، شروع می‌کند به صحبت درباره آب و هوا، سپس درباره مشکلات زندگی‌اش و بعد از مدت‌ها تازه به این نکته اشاره می‌کند. در این حالت می‌توانید بگویید: "Stop beating around the bush and just tell me what you think about my project!" (دست از حاشیه رفتن بردار و فقط به من بگو درباره پروژه‌ام چه فکر می‌کنی!)
این اصطلاح در مکالمات روزمره بسیار رایج است و فهم ریشه آن به درک عمیق‌تر معنایش کمک می‌کند.
آیا مایلید اصطلاح دیگری را نیز بررسی کنیم؟

👉🔹The Good Place
سریال جای خوب سرعت یادگیری انگلیسی را افزایش می‌دهد.

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

ریشه‌یابی و شرح اصطلاح "A blessing in disguise"
اصطلاح "A blessing in disguise" به معنی "نعمتی پنهان" یا "شانس در لباس مبدل" است. این اصطلاح به موقعیتی اشاره دارد که در ابتدا بدشانسی، مشکل یا اتفاقی ناخوشایند به نظر می‌رسد، اما در نهایت نتایج مثبت و سودمندی به همراه دارد که شاید در ابتدا قابل تشخیص نبوده است.
ریشه‌یابی:
ریشه دقیق این اصطلاح کمی مبهم است، اما شواهد نشان می‌دهد که از قرن هجدهم میلادی مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از اولین نمونه‌های مکتوب آن در سال 1746 در سرود مذهبی "Light Shining Out of Darkness" اثر شاعر و آهنگساز انگلیسی، ویلیام کاپر (William Cowper) یافت می‌شود. در این سرود، کاپر می‌نویسد:
"God moves in a mysterious way / His wonders to perform; / He plants his footsteps in the sea, / And rides upon the storm. / Deep in unfathomable mines / Of never failing skill / He treasures up his bright designs, / And works his sovereign will. / Ye fearful saints, fresh courage take; / The clouds ye so much dread / Are big with mercy, and shall break / In blessings on your head."
بخش پررنگ شده آخر، به وضوح مفهوم "نعمتی پنهان" را بیان می‌کند؛ اینکه چیزهایی که در ابتدا ترسناک یا بد به نظر می‌رسند، در واقع می‌توانند حامل رحمت و برکت باشند.
همچنین، این اصطلاح در متون مذهبی و فلسفی پیشین نیز به نوعی وجود داشته است، جایی که به این ایده اشاره می‌شد که رویدادهای ناخوشایند ممکن است بخشی از یک نقشه بزرگتر و نهایتاً مفید باشند.
شرح:
"A blessing in disguise" بر این مفهوم تاکید دارد که گاهی اوقات بهترین چیزها در زندگی از دل بدترین اتفاقات پدید می‌آیند. این اتفاقات ممکن است ما را وادار به تغییر مسیر، یادگیری درس‌های جدید، یا کشف فرصت‌هایی کنند که هرگز به آن‌ها فکر نمی‌کردیم.
چند مثال برای درک بهتر:
از دست دادن یک شغل: در ابتدا ممکن است بسیار ناراحت‌کننده باشد، اما اگر به شما فرصت دهد که یک مهارت جدید یاد بگیرید، کسب‌وکار خودتان را راه‌اندازی کنید، یا شغلی پیدا کنید که واقعاً به آن علاقه دارید، می‌تواند یک "نعمتی پنهان" باشد.
شکست در یک رابطه: شاید در ابتدا دردناک باشد، اما اگر به شما کمک کند تا خودتان را بهتر بشناسید، از اشتباهات گذشته درس بگیرید، و در نهایت رابطه سالم‌تری پیدا کنید، می‌تواند یک "نعمتی پنهان" باشد.
یک بیماری یا آسیب‌دیدگی: هرچند سخت و طاقت‌فرساست، اما ممکن است باعث شود که به سلامتی خود بیشتر اهمیت دهید، شیوه زندگی سالم‌تری در پیش بگیرید، یا حتی مسیر شغلی خود را به سمت کمک به دیگران تغییر دهید.
در نهایت، "A blessing in disguise" به ما یادآوری می‌کند که حتی در مواجهه با مشکلات و سختی‌ها، باید به دنبال جنبه‌های مثبت و فرصت‌های پنهان بود.


👈افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

🌟با عضویت در لیست تلگرامی جامع آموزش زبان زیر عضو بی نظیرترین‌ و کامل ترین مجموعه آموزش زبان انگلیسی تلگرامی شوید⬇️⬇️
/channel/addlist/38SluX28MXYyZjgx

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

"Get something off your chest"
معنی تحت‌اللفظی: چیزی را از روی سینه خود برداری.
تشریح کامل: به معنی بیان کردن چیزی است که مدت‌هاست شما را آزار می‌دهد یا نگران کرده است، و معمولاً با این کار احساس آرامش و سبکی می‌کنید. این "چیز" می‌تواند یک راز، یک نگرانی، یا یک شکایت باشد.
مثال: "I finally told my friend how I felt about the situation. It was good to get it off my chest."
(بالاخره به دوستم گفتم در مورد آن وضعیت چه حسی دارم. خوب بود که حرف دلم را زدم.)

۲۹۳ فیلم سینمایی

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

"Go the extra mile"
معنی تحت‌اللفظی: یک مایل اضافی رفتن.
تشریح کامل: به معنی تلاش کردن بیشتر از حد انتظار یا لازم است؛ برای رسیدن به یک هدف یا کمک به کسی، بیش از آن چیزی که از شما خواسته شده است انجام دهید. این اصطلاح نشان‌دهنده تعهد و فداکاری است.
مثال: "She always goes the extra mile for her students, often staying late to help them."
(او همیشه برای دانش‌آموزانش تلاش بیشتری می‌کند، اغلب تا دیروقت می‌ماند تا به آنها کمک کند.)

۲۹۳ فیلم سینمایی

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

ویژگی‌های یک مجموعه کامل گرامر انگلیسی
را که باید داشته باشیم چ
یست.

1. جامعیت و پوشش کامل مباحث
یک مجموعه گرامری کامل باید تمامی جنبه‌های اصلی گرامر انگلیسی را پوشش دهد. این شامل موارد زیر است:
اجزای کلام (Parts of Speech): اسم (Nouns)، فعل (Verbs)، صفت (Adjectives)، قید (Adverbs)، ضمایر (Pronouns)، حروف اضافه (Prepositions)، حروف ربط (Conjunctions) و حروف ندا (Interjections) با توضیحات کامل و کاربرد هر یک.
زمان‌ها (Tenses): توضیحات دقیق برای هر 12 زمان انگلیسی، شامل ساختار (Structure)، کاربرد (Usage)، کلمات کلیدی (Keywords) و تفاوت‌های ظریف بین زمان‌های مشابه.
ساختارهای جمله (Sentence Structures): جملات ساده (Simple)، مرکب (Compound)، پیچیده (Complex) و ترکیبی-پیچیده (Compound-Complex).
جملات شرطی (Conditional Sentences): انواع صفر، یک، دو، سه و ترکیبی.
وجه مجهول (Passive Voice): ساختار و کاربرد آن در زمان‌های مختلف.
گزارش نقل قول (Reported Speech): تبدیل جملات مستقیم به غیرمستقیم.
افعال مدال (Modal Verbs): کاربرد و معانی مختلف افعال کمکی مانند can, could, may, might, must, should, will, would.
عبارات و بندها (Phrases and Clauses): انواع مختلف و نقش آن‌ها در جمله.
همخوانی فاعل و فعل (Subject-Verb Agreement): قوانین مربوط به مطابقت فاعل و فعل.
استفاده از حروف تعریف (Articles): a, an, the و موارد عدم استفاده از آن‌ها.
جملات معلوم و مجهول (Active and Passive Sentences): کاربرد و تبدیل آن‌ها.
نقاط گذاری (Punctuation): استفاده صحیح از کاما، نقطه، سیمی‌کولون و سایر علائم.
اصلاح‌کننده‌ها و قیدها (Modifiers and Adverbials): جایگاه و کاربرد صحیح آن‌ها.
مقایسه‌ها (Comparisons): ساختارهای مقایسه‌ای و عالی.
2. توضیحات واضح و قابل فهم
زبان ساده: استفاده از زبانی که برای مخاطب هدف قابل درک باشد، بدون پیچیدگی‌های بی‌مورد.

توضیحات گام به گام: شکستن مباحث پیچیده به مراحل کوچک‌تر و قابل هضم.
مثال‌های فراوان و کاربردی: ارائه مثال‌های متعدد و مرتبط با زندگی واقعی که کاربرد گرامر را در موقعیت‌های مختلف نشان می‌دهد.
مقایسه و تفاوت‌گذاری: توضیح تفاوت‌های ظریف بین ساختارها یا کلمات مشابه (مثلاً تفاوت make و do یا present perfect و past simple).
تصاویر و نمودارها (در صورت لزوم): استفاده از ابزارهای بصری برای روشن‌تر شدن مفاهیم، به خصوص برای زمان‌ها یا ساختارهای پیچیده.
3. تمرینات متنوع و کاربردی
انواع تمرینات: شامل پر کردن جای خالی، بازنویسی جملات، اصلاح اشتباهات، انتخاب گزینه صحیح، ساخت جمله، و تمرینات مکالمه محور.
سطح‌بندی تمرینات: از آسان به دشوار، برای تثبیت تدریجی یادگیری.
پاسخ‌نامه (Answer Key): ارائه پاسخ تمرینات برای خودآموزی و بررسی اشتباهات.
تمرینات ارتباطی (Communicative Exercises): تمریناتی که زبان‌آموز را تشویق می‌کند گرامر را در مکالمه و نوشتار واقعی به کار ببرد.
4. سازماندهی و ساختاردهی منطقی
فهرست مطالب دقیق: امکان یافتن سریع مباحث مورد نظر.
سطح‌بندی (Leveling): تفکیک مباحث بر اساس سطوح مبتدی، متوسط و پیشرفته (A1-C2) یا دسته‌بندی موضوعی.
مرور و بازنگری: بخش‌هایی برای مرور منظم مباحث قبلی برای تثبیت حافظه.
5. نکات و استثنائات کاربردی
اشاره به استثنائات: توضیح مواردی که از قاعده کلی پیروی نمی‌کنند.
نکات رایج اشتباه (Common Mistakes): برجسته کردن اشتباهات گرامری که معمولاً توسط زبان‌آموزان انجام می‌شود.
نکات کاربردی (Usage Notes): نکاتی در مورد استفاده طبیعی و رایج از ساختارها در انگلیسی روزمره یا رسمی.
6. منابع تکمیلی (برای مجموعه‌های جامع‌تر)
فایل صوتی: برای شنیدن تلفظ صحیح کلمات و جملات.

5. باید از ویدیو‌های زبان مادر و زبان شما پشتیبانی کند. یعنی تمام مباحث گرامر را در ویدیوهای زبان انگلیسی و زبان فارسی داشته باشد.
6. برای هر سطحی گرامرها تشریح شده باشند




یک مجموعه گرامر ایده‌آل باید فراتر از صرفاً ارائه قواعد باشد و به زبان‌آموز کمک کند تا گرامر را درک کند، تمرین کند و در نهایت به صورت طبیعی در مکالمه و نوشتار خود به کار ببرد.


ما یک مجموعه گرامر کامل برای شما از پایه شروع کرده‌ایم با صدها ویدیو به زبان انگلیسی و فارسی و گرامرهای متنی منابع بین‌المللی گرامر آماده کرده‌ایم و با کمترین هزینه ر اختیار شما می‌گذاریم این مجموعه دارای کانال خصوصی است و جالب اینجاست که مطالب آن به روز رسانی خواهند شد. هزینه عضویت در کانال خصوصی فقط ۳۰۰ تومان و محدودیت زمانی ندارد برای ثبت عضویت خود اینجا پیام دهید

Читать полностью…

اصطلاح و اسلنگ

ریشه‌یابی اصطلاح "Break a Leg"
یکی از اصطلاحات (idioms) بسیار رایج و در عین حال کنجکاوی‌برانگیز در زبان انگلیسی، "Break a leg" است. این اصطلاح به معنای "موفق باشی!" یا "شانس بیاری!" است و معمولاً پیش از یک اجرا، سخنرانی، امتحان، یا هر موقعیت مهم دیگری که فرد باید در آن عملکرد خوبی داشته باشد، به کار می‌رود.
ریشه و منشأ اصطلاح
برخلاف معنای ظاهری که به نظر می‌رسد دعایی برای شکستن پا باشد، این اصطلاح ریشه‌های تاریخی جالبی دارد و از قلمرو تئاتر و نمایش سرچشمه گرفته است. هیچ توافق قطعی بر روی یک ریشه واحد وجود ندارد، اما چند نظریه اصلی وجود دارد که به توضیح این اصطلاح کمک می‌کند:
خرافات تئاتری:
این محبوب‌ترین نظریه است. در دنیای تئاتر، بسیاری از بازیگران و دست‌اندرکاران، خرافاتی هستند. آن‌ها معتقدند که گفتن مستقیم "موفق باشی" (Good Luck) ممکن است باعث بدشانسی شود. بنابراین، برای دور زدن این بدشانسی، از یک عبارت متضاد و به ظاهر منفی استفاده می‌کردند تا نیروی بدشانسی را فریب دهند. در واقع، گفتن "پایت بشکند" نوعی طلسم معکوس بود تا تضمین شود که نمایش موفق خواهد بود.
اشاره به خم شدن زانو برای تعظیم (Breaking the Leg Line):
این نظریه پیشنهاد می‌کند که "leg" در اینجا به معنای "پا" نیست، بلکه به "خط پا" یا "leg line" در پشت صحنه تئاتر اشاره دارد. این خط مرزی بود که بازیگران باید آن را رد می‌کردند تا وارد صحنه شوند و در برابر تماشاچیان تعظیم (bow) کنند. تعظیم کردن شامل خم شدن زانوها است که می‌تواند به نوعی "شکستن" خط پا تلقی شود. بنابراین، گفتن "Break a leg" یعنی "آنقدر خوب بازی کنی که مجبور باشی بارها و بارها برای تعظیم برگردی و خط پا را بشکنی!" که نشانه موفقیت و تشویق تماشاچیان است.
درآمد بیشتر برای بازیگران (Breaking the Leg of the Audience/Curtain):
نظریه دیگری وجود دارد که به زمان‌هایی بازمی‌گردد که بازیگران بر اساس تعداد دفعات حضور روی صحنه یا تعداد تشویق‌ها پول دریافت می‌کردند. "Break a leg" می‌توانست به معنای آن باشد که تماشاچیان آنقدر مشتاقانه تشویق کنند که پرده (curtain) بارها و بارها بالا و پایین برود و به نوعی "بشکند" (مجازاً)، یا به خود بازیگر اشاره داشت که آنقدر انرژی مصرف کند و "پا بشکند" تا بتواند تمام نمایش را اجرا کند و دستمزد کامل را بگیرد.
ریشه از اصطلاحات قدیمی‌تر:
برخی نیز معتقدند که این اصطلاح از اصطلاحات قدیمی‌تری مانند آلمانی "Hals- und Beinbruch" (به معنای "گردن و پایت بشکند") یا ییدیش "Hazlakhe un Brakhe" (به معنای "موفقیت و برکت") آمده که این‌ها نیز به نوعی برای جلوگیری از بدشانسی، آرزوی بد می‌کردند.
نتیجه‌گیری
با اینکه ریشه دقیق "Break a leg" هنوز موضوع بحث است، اما همه نظریه‌ها به یک نکته مشترک می‌رسند: این اصطلاح یک راه غیرمستقیم برای آرزوی موفقیت و خوش‌شانسی است، که ریشه در خرافات قدیمی تئاتری و میل به فریب دادن بدشانسی دارد. امروز این اصطلاح از دنیای تئاتر فراتر رفته و در هر موقعیتی که نیاز به آرزوی موفقیت برای کسی دارید، استفاده می‌شود.
آیا اصطلاح دیگری هست که دوست داشته باشید ریشه‌اش را بدانید؟


👈🔹مجموعه کامل گرامر پانصد ویدیو به زبان فارسی و انگلیسی

Читать полностью…
Subscribe to a channel