⚜️اشرافیت و پادشاهی⚜️
قدرتهای میانجی، فرمانبردار و وابسته، طبیعت حکومت پادشاهی را تشکیل میدهند؛ منظور من حکومتی است که در آن، یک فرد برپایهٔ قانون اساسی فرمانروایی میکند. و درواقع در پادشاهیها، شهریار، خاستگاه همهٔ قدرتِ سیاسی و مدنیست. این قوانین اساسی، ضرورتاً شبکههای میانجی را ایجاب میکند که قدرت از آن طریق جریان مییابد؛ زیرا اگر تنها اراده آنی و بوالهوسانهٔ یک شخص برای اداره دولت وجود داشته باشد، هیچ چیز نمیتواند استوار بماند، و البته هیچ قانون اساسیای نمیتواند وجود داشته باشد.
طبیعیترین قدرت میانجی و فرمانبردار، قدرت اشرافیت است. این از جمله اقدامات ضروری برای یک پادشاهی است، قاعدهٔ کلی بنیادین آن چنین است: اگر شاه نباشد، اشرافیت وجود ندارد؛ اگر اشرافیت نباشد، شاه وجود ندارد و یا ممکن است یک شهریار مستبد وجود داشته باشد.
امتیازات اربابان و شهرها را در یک پادشاهی براندازید؛ شما بهزودی یک دولت تودهای یا یک دولت استبدادی خواهید داشت.
✍🏼 مونتسکیو
📚روحالقوانین، کتاب دوم، فصل چهارم
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
اقتصاد بازار، موتور رونق و بزرگترین ابزار برای رهایی مردم از فقر است.
⚜️میلتون فریدمن⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️چرخهٔ تجاری از دیدگاه مکتب اتریش⚜️
زمانی که عرضهٔ پول افزایش یافته است، هزینهٔ سرمایه(قیمت پول) کاهش مییابد. صنایع بالادستی متوجه میشوند که پول لازم برای اجرای پروژههای بلندمدتشان در دسترس است. آنها شروع به ساختن تأسیسات کارآمدی میکنند که در بلندمدت سودآور خواهند بود. به منظور ساختن این کارخانجات، آنها باید کارگران بیشتری استخدام کنند که با پولی که وام گرفتهاند به آنها پولی (دستمزد یا حقوق) پرداخت میکنند. استخدام کارگرها و همچنین رقابت بر سر تجهیزات سرمایهای و منابع، قیمت کالاها و حقوق کارگران را افزایش میدهد و منجر به افزایش نرخهای بهره میشود. افزایش نرخهای بهره فشار بیشتری به دولت وارد میکند تا پرداخت تسهیلات را با افزایش بیشتر عرضهٔ پول راحتتر کند. افزایش عرضهٔ پول اصولاً بر میزان تولیدِ کسبوکارهای بالادستی اثر میگذارد نه کسبوکارهای پاییندستی تولید، زیرا این صنایع بالادستی هستند که به تزریق سرمایهٔ خارجی بهمنظورِ اجرا کردن طرحهای توسعهای خود وابسته هستند. در آخر باید اظهار کرد البته که انبساط پولی بر صنایع پایین دستی نیز اثرگذار است زیرا کارگرانی که حقوق بالایی دارند مسلماً حقوق خود را با خرید کالاها و خدمات بیشتری به مصرف میرسانند. بدینترتیب یک دوران رونق در حال شکل گرفتن است. تا زمانی که دولت تغذیه لازم برای رونق شکل گرفته را با تأمین پول بیشتر فراهم کند، این دوران خوب ادامه پیدا میکند. صنایع بالادستی پروژههای هزینهبر بیشتری را متقبل میشوند و کارگران بیشتری به آن بخشها روانه میشوند. مخارج آنها سوخت لازم برای فعالیت سایر بخشها را تأمین میکند و غیابشان منجر به افزایش حقوق آنهایی میشود که هنوز در این بخشها ماندهاند. اکنون تمامی سطوح تولید در حال جنگیدن بر سر منابع اعتباری هستند. این بازی زمانی تمام میشود که حاکمانِ پولی با افزایش یافتن قیمتها نگران و مضطرب میشوند و تمام همّت و شجاعت خود را به کار میبندند تا دوران انبساطی را معکوس کنند. عموماً این کار را با افزایش نرخ تنزیل و یا فروش اوراق قرضه در بازار آزاد انجام میدهند. در این مرحله است که دوران خوب(رونق) به پایان میرسد. مخارجِ افزایش یافته مصرفکنندگان تمایل دارد تا نرخهای بهره را وادار به تأیید رفتار آنها کند.
به زودی رکود اقتصادی آشکار خواهد شد.
✍🏼 آرتور میدلتون هاگز
📜 گزیدهای از مقالهٔ«دلایل رکود اقتصادی سال۱۹۹۰ از منظر مکتب اتریشی اقتصاد»
مترجم: ایمان استاد
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️ناسیونالیسم⚜️
ناسیونالیستها همیشه غرق مفاهیمی چون پیروزی، قدرت، شکست و انتقام هستند، اما علاقهٔ خاصی هم به زندگی در دنیای واقعی ندارند. محتاج این هستند که واحد مورد علاقه خودشان در حال پیشی گرفتن از یک واحد دیگر باشد و رسیدن به این مقصود با تحقیر طرف مقابل راحتتر است تا با بررسی حقایق. مباحث ناسیونالیستی عموماً در سطح گروههای بحث و گفتگو هستند و ازآنجاییکه همه رقبا به پیروزی خود اطمینان کامل دارند، همیشه ناتمام میمانند. برخی از ناسیونالیستها خیلی با اسکیزوفرنیا فاصله نداشته و رضایتمندانه در میان رویاهای قدرت و ظفرمندی که هیچ ربطی به واقعیت ندارند زندگی میکنند.
✍🏼 جورج اورول
🗞مقاله «یادداشتهایی در باب ناسیونالیسم»، مه ۱۹۴۵
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
خدا را که نابود کنی، بلافاصله حکومت(دولت) خدا خواهد شد.
⚜️جی.کِیْ.چسترتون⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
چاپ سوم منتشر شد:
⚜️خصوصیسازی پول⚜️
نویسنده: فریدریش فون هایک
مترجم: محمد جوادی، امیررضا عبدلی
انتشارات: نشر آماره
تعداد صفحات: ۲۸۴
قطع: رقعی
قیمت: ۱۵۰ هزار تومان
در این کتاب تلاش هایک بیشتر متوجّه طرح جدّی یک سؤال است تا متقاعد کردن ما در مورد جواب آن: «آیا رقابت بین منتشرکنندگان انواع کاملاً متمایزی از پول (یعنی واحدهای مختلف پول) نمیتواند نوع بهتری از پول را نسبت به آنچه تاکنون داشتهایم در اختیار ما بگذارد؟». اهمیت این سؤال مربوط به یک ویژگی محیط اقتصاد سیاسی کشورهایی مانند ایران است؛ یعنی تعهد بسیار متزلزل دولتها به انضباط پولی و در نتیجه دهها سال تورّم مزمن. در چنین محیطهایی ممکن است راهحل انقلابی هایک برای ایجاد یک نهاد پولی نوین و مستقل از دولت، واقعبینانهتر از بسیاری توصیههای ناظر به اصلاح نهاد پولی دولتی موجود باشد.
💡برای تهیهٔ کتاب بهصورت آنلاین از طریق تارنمای انتشارات نشر آماره (لینک خرید) اقدام نمایید.
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️مازوخیسم چپگرایان⚜️
به تمایلات مازوخیستی [خودآزارانه] نهفته در تاکتیکهای چپگرایانه دقت کنید مثلاً با درازکشیدن جلوی خودروها، عامدانه پلیس یا نژادپرستان را تحریک به حمله به خود میکنند. این تاکتیکها معمولاً میتوانند مؤثر باشند، اما بسیاری از چپگرایان از آنها نه تنها بهعنوان ابزاری برای رسیدن به هدفْ بلکه به این دلیل استفاده میکنند که تاکتیکهای مازوخیستی را ترجیح میدهند. نفرت از خود یک خصیصهٔ چپگرایانه است.
چپگرایان ممکن است مدعی شوند انگیزه فعالیتشان ریشه در شفقت یا تعهد به اصول اخلاقی دارد ... اما شفقت با اصول اخلاق نمیتوانند انگیزههای اصلی فعالیتهای چپگرایانه باشند. ستیزهجویی بخش برجستهای از رفتار چپگرایانه است، همانطور قدرتطلبی. بهعلاوه، بخش عمده رفتار چپگرایانه به شکل منطقی برای سود رساندن به کسانی که چپگرایان داعیه کمک به آنان دارند شکل نگرفته است.
برای مثال اگر کسی بر این باور است که اقدامات ضد جدایی نژادی برای سیاهپوستان مفید است، آیا عاقلانه است این اقدامات را در قالبی خشن و دگماتیک انجام دهد؟ روشن است که این اقدامات زمانی سازندهتر خواهند بود که حالتی دیپلماتیک و دوستانه داشته باشند، تا حداقل تضمینهای نمادین و زبانی به سفیدپوستانی که گمان می کنند این نوع اقدامات علیه آنهاست داده شود. اما چپگرایان این شیوهها را در پیش نمی گیرند چون نیازهای روانی آنها را ارضا نمیکند. کمک به سیاهپوستان هدف واقعی آنان نیست، در عوض مشکلات نژادی برای آنان بهانهای برای ابراز حس ستیزهجویی و ناتوانی از دستیابی به قدرت است، در نمایش این احساسات آنان در حقیقت به سیاهپوستان ضربه میزنند، زیرا نفرت نژادی را با فعالیتهای خشن و خصمانه علیه اکثریت سفیدپوست تشدید میکنند. اگر جامعه ما هیچ مشکل اجتماعی هم نداشت، چپگرایان ناچار بودند مشکلاتی اختراع کنند تا بهانهای برای اعتراض کردن به دست آورند!
✍🏼 تئودور جان کازینسکی
📚 بردگی تکنولوژیکی
مترجم: شاهو صالح
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ https://instagram.com/iifom.co
با محمدعلیشاه میتوانستیم به سازش و همزیستی برسیم؛ او خواست و ما نخواستیم. ما آزادی را با هرج و مرج و بیمسئولیتی خلط کرده بودیم.
⚜️سید حسن تقیزاده⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️آنارشیسمِ بِرک⚜️
در سال ۱۷۵۶، ادموند بِرک نخستین اثر خود را منتشر کرد: در دفاع از جامعهٔ طبیعی. اثری که بهشکل نادر تقریباً بهطور کامل در تجدید حیات فعلی برک نادیده گرفته شده است. این اثر بهشدت با دیگر نوشتههای برک در تضاد است، زیرا تصور فعلی برک بهعنوان پدر محافظهکاری جدید را بهسختی میتواند حفظ کند. یک اثر کمتر محافظهکارانه بهسختی میتواند قابل تصور باشد؛ در واقع دفاعیهٔ برک شاید نخستین بسط آنارشیسم فردگرا و عقلگرایانهٔ مدرن باشد. ... آنارشیسمْ مفهومی افراطی است، ولی هیچ مفهوم دیگری نمیتواند بهطور مناسب تز برک را توصیف کند. برک بارها و بارها موکداً هر نوع حکومتی را، و نه فقط شکل خاصی از حکومت را، تقبیح میکند. برک میافزاید که، همهٔ حکومتها بر اساس یک «خطای بزرگ» بنیان نهاده شدهاند. بدیهی است که انسانها مرتکب خشونت علیه یکدیگر میشوند، و بنابراین لازم است که از آنان در مقابل چنین خشونتی محافظت شود. در نتیجه انسانها حاکمانی را در میان خود برمیگمارند. ولی چه کسی از مردم در برابر حاکمان دفاع میکند؟ آنارشیسم برک در این دفاعیه، بیشتر منفی است تا مثبت. این رساله دربردارندهٔ حمله به دولت است تا طرحریزی اولیهٔ نوعی از جامعه که برک بهعنوان ایدهآل در نظر دارد. در نتیجه، هم شاخهٔ کمونیستی و هم شاخههای فردگرای آنارشیسم توانایی بهرهگیری از این اثر را دارد.
⚜️موری نیوتن راتبارد⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ https://instagram.com/iifom.co
⚜️حاکم تجارت کند، بازرگان چه کند؟!⚜️
وزیرِ هرمز بن شاپور به وی نامه نوشت که بازرگانان دریا بار جواهر بسیار آوردهاند و آن را به صد هزار دینار برای پادشاه خریدهایم، شنیدهام که آن را پادشاه نمیخواهد اگر راست است فلان بازرگان به صد هزار دینار سود می خرد.
هرمز در جواب نوشت که هزار دینار و صد هزار دینار چندان پیش ما قدری ندارد، و چون ما بازرگانی کنیم پادشاهی که کند و بازرگانان چه کنند؟
نه طور منصب شاهان بود که بیع و شری
به قصد کسب معاش خود اختیار کنند
چو شاه پیشه کند کار تاجران جهان
تو خود بگو که دگر تاجران چه کار کنند
✍🏼 خاتمالشعرا عبدالرحمن جامی
📚بهارستان، روضهٔ سوم(در ذکر پادشاهان)
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ https://instagram.com/iifom.co
هرکسی از اطاعت از ارادهٔ عمومی سر باز زند، بهوسیلهٔ کلّ جامعه به اطاعت از آن مجبور خواهد شد!
⚜️ژان ژاک روسو⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️احمقها، شیادان و هوچیها⚜️
مارکس بسیاری از جریانهای سوسیالیسم زمانهٔ خود را «آرمانشهری» میخوانَد و رد میکند و بین «سوسیالیسم آرمانشهری» و «سوسیالیسم علمیِ» خود که «کمونیسم کامل» را بهعنوان نتیجهٔ قابل پیشبینیاش وعده میکند، تمایز میگذارد. «ناگزیری تاریخی» این شرایط، بارِ ضرورت توضیحِ آن را از شانهٔ مارکس برمیدارد. «علم» در «قوانین حرکتِ تاریخ» که در کتاب سرمایه و جاهای دیگر آمده میگنجد، که بر اساس آن تحولاتِ اقتصادی، تغییراتی در زیرساختهای اقتصادی جامعه پدید میآورند، که ما را قادر به پیشبینی از بین رفتن مالکیّتِ خصوصی در آینده میسازد. پس از دورهای از قیمومیت سوسیالیستی_ «دیکتاتوری پرولتاریا»_ دولت «زوال خواهد یافت» و از میان برخواهد خواست، نه قانونی وجود خواهد داشت و نه نیازی به وجودِ قانون و همه چیز مالکیتِ اشتراکی خواهد داشت. هیچ تقسیمِ کاری وجود نخواهد داشت و هر کس تمام و کمال به همهٔ نیازها و امیالش خواهد رسید. «شکار صبحگاهی، ماهیگیری بعدازظهر، رسیدگی عصرگاهی به احشام و پرداختن به نقدِ ادبی بعد از شام» آنچنان که مارکس در ایدئولوژی آلمانی میگوید.
حال که به گذشته مینگریم، اینکه این ادعا را «علمی» و نه آرمان شهری بخوانیم، چیزی جز شوخی به نظر نمیرسد. مارکس جز در این تصویرش از شکار، ماهیگیری، دامداری تفننّی و نقدِ ادبی، هیچ کجا تلاشی برای توصیف زندگی در نبودِ مالکیّت خصوصی نمیکند_ و اگر بپرسید چه کسی اسلحه یا چوب ماهیگیری را به او میدهد، چه کسی دستهٔ سگان شکاری را هدایت میکند، چه کسی از پناهگاه و آبراه نگهداری میکند، چه کسی به کار دوشیدن شیر و زایمانِ گوساله میرسد و چه کسی آن نقدِ ادبی را منتشر میکند، پرسشتان «بیربط» خوانده و رد میشود؛ و گفته میشود این مسائل را آیندهای که جزئیاتش به شما مربوط نیست حل و فصل خواهدکرد. وقتی پرسیده میشود که آیا حجمِ عظیم سازماندهیای که برای این فعالیتهای فراغتی طبقهٔ بالاترِ جهان لازم است ممکن خواهد بود یا نه، آن هم در شرایطی که هیچ قانون، هیچ مالکیّت، و بنابراین هیچ سلسله مراتبِ حکمرانی وجود ندارد، میگویند پرسش شما آنقدر بی اهمیت و پیشپاافتاده است که ارزش فکرکردن هم ندارد! یا به عبارتی، این پرسشها جدیّتر از آن هستند که بشود به آنها پرداخت؛ بنابراین توجهی به آنها نمیشود.
برای اینکه بپذیریم «کمونیسم کاملِ» مارکس، تناقضی در خود دارد، نیازی به بررسی انتقادی جدی نیست: کمونیسم کامل وضعیتی است که در آن همهی منافعِ نظمِ قانونی هنوز پابرجا هستند، حتی با وجودِ اینکه هیچ قانونی وجود ندارد! که همه محصولاتِ همکاری اجتماعی هنوز وجود دارند با وجودِ اینکه هیچ کس از حقوقِ مالکیتی که سابق براین تنها انگیزهی تولیدِ آن محصولات بود، برخوردار نیست!
ذات تناقضآمیز آرمانشهرهای سوسیالیستی یکی از دلایل خشونتی است که در تلاش برای تحمیل آنها وجود دارد: زورِ بیحدی لازم است تا مردم را به انجام کارِ محال وادار کنید.
🖋️راجر اسکروتن
📚احمقها، شیادان و هوچیها: متفکران چپِ نو
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ https://instagram.com/iifom.co
⚜️محیطِزیست گرایی در بازار آزاد⚜️
نویسنده: ریچارد استروپ
مترجمان: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر
محیطِزیستگرایی مبتنی بر بازار آزاد بر نقش بازارها بهعنوان راهحلی برای مسائل زیستمحیطی تأکید میکند. مدافعان بازارهای آزاد بر این باور هستند که بازارها در مقایسه با دولتها به لحاظ تاریخی عملکرد بهتری داشتهاند و در حل بسیاری از مسائل زیستمحیطی نیز از دولتها موفقتر ظاهر میشوند.
محیطِزیستگرایی مبتنی بر بازار آزاد در نوع خود جالب است، زیرا مشکلات مرتبط با محیطِزیست غالباً به شکل نوعی از شکست بازار در نظر آورده شدهاند (رجوع کنید به کالاهای عمومی و اثرات جانبی). در دیدگاه سنّتی، عامل ایجاد بسیاری از مشکلات زیستمحیطی تصمیمگیرانی هستند که با آلودهسازی محیط زندگی یا کار دیگران هزینههای خود را کاهش میدهند و سایر مشکلات این حوزه نیز در اثر ناتوانی تصمیمگیران خصوصی در تولید کالاهای عمومی (مثل محافظت از گونههای وحشی) به وجود آمدهاند، زیرا هیچکس مجبور نیست برای دستیابی به منافع حاصل از این کالاها هزینهای را پرداخت نماید، اگرچه ممکن است این مشکلات کاملاً واقعی باشند، اما شواهد روزافزون نشان میدهند که دولت غالباً از کنترل آلودگیها و فراهم آوردن کالاهای عمومی با هزینهای معقول و منطقی، ناتوان است.
🔶 @IIFOM_CO
🌐 https://bit.ly/4aPbePg
تورم توسط دولت ایجاد میشود چون انحصار چاپ پول فقط در دست دولت است.
⚜️میلتون فریدمن⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
هر چه بخواهی، کاپیتالیسم مطمئنترین راه برای دستیابی به آن است. امروزه طرفداری از رشد یعنی طرفداری (سرسختانه) از کاپیتالیسم؛ به یاد آوردن زمانیکه این معادله مناقشهبرانگیز بود، پیوسته سختتر میشود. زمانی در جبههٔ چپ، این معادله به محض طرح شدن رد میشد.
شاید همیشه ضدکاپیتالیسمی مدروز وجود داشته باشد، اما یکایکشان از مد خواهند افتاد درحالیکه کاپیتالیسم که هر چه بیشتر با از خودِ فرارویَش یکی میشود، همیشه به شکلی اجتنابناپذیر بهروزترین چیز خواهد بود.
🖋نیک لند
📚نومنهای نیشدار
مترجم: سامی آلمهدی
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️قیمتگذاری دستوری⚜️
یکی از معضلات اقتصاد ایران از گذشتههای دور درک نادرست اکثر سیاستمداران و حتی برخی اقتصاددانان از کارکرد قیمت در نظام بازار است. قیمت نقش اطلاعرسانی دارد، یعنی کمیابی نسبی کالاها و خدمات مورد معامله در بازار را به اطلاع خریداران و فروشندگان میرساند اگر این اطلاعرسانی بهدرستی انجام شود، دادوستدکنندگان در بازار بخت بیشتری خواهندداشت تا تصمیماتی که میگیرند قرین موفقیت باشد و تخصیص منابع کمیاب بهطور بهینهای صورت گیرد.
اینکه با اطلاعات غلط نمیتوان تصمیمات درست گرفت یک بدیهی عقلی است. اما این بدیهی عقلی به مذاق بسیاری از دولتمردان و متأسفانه برخی اقتصاددانان تحت استخدام آنها خوش نمیآید. در دنیای غرب صدها سال طول کشید تا متألهین مسیحی در قرون وسطای متأخر بدین نتیجه برسند که قیمت عادلانه، قیمتی است که در بازار آزاد با دادوستد داوطلبانهٔ معاملهکنندگان تعیین میشود. درحالیکه در اسلام از همان آغازْ قیمت عادلانه، قیمت بازار است چون تلقی از ابتدا این بوده که تعیین قیمتها در بازار دست خداست و هیچکس را نمیرسد که در این کار مداخله کند. حال کار به جایی رسیده که غربیان غریبه با اسلام، به جز موارد استثنایی و بهطور موقتی در قیمتهای بازار دخالت نمیکنند، اما برعکس در کشور ما بازار آزاد پدیدهای استثنایی و موقتی است.
✍🏼 موسیٰ غنینژاد
🗞️ دنیای اقتصاد
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️دلایل رکود اقتصادی سال ۱۹۹۰ از منظر مکتب اتریشی اقتصاد⚜️
نویسنده: آرتور میدلتون هاگز
مترجم: ایمان استاد
چرا در اقتصاد با دوران رونق و رکود مواجه هستیم؟ کینزینهای سنّتی از بین رفتن تقاضای مصرفکنندگان را عامل رکود اقتصادی میدانند. اما آنها مشخصاً بیان نمیکنند که چرا مصرفکنندگان بهصورت دورهای و به شکل متفقالقولی مصرفشان را کاهش میدهند. پاسخ منطقیتر به این پرسش، تئوری چرخههای تجاری میزس-هایِک است. لودویگ فون میزس و فردریش فون هایک، افرادی که هستهٔ مکتب اقتصادی اتریشی را تشکیل میدهند، رویکرد کاملاً متفاوتی نسبت به چرخههای تجاری که رویکرد سنّتی به مدت ۴۰ سال بیان کرده است، ارائه میدهند. هدف از این مقاله بررسی تعریف چرخههای تجاری در مکتب اقتصادی اتریش و همچنین به کارگرفتن تئوری مطرح شده در رابطه با آن در مورد رکود اقتصادی سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲ است.
🔶 @IIFOM_CO
⚫️ instagram.com/iifom.co
🌐 https://iifom.com/eco91/
اندیشهٔ لیبرال، در فرضهای اساسی خود، فرزند مسیحیت است. اندیشهٔ لیبرال زمانی پدید آمد که شهودی اخلاقیِ برخاسته از مسیحیت، در برابر مدل اقتدارگرایانهٔ کلیسا قرار گرفتند.
⚜️لری سیدنتاپ⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
خداناباوری امروز از چه روست؟⚜️
مقامِ «پدر» را در خدا یکسره انکار کردهاند، همچنین «قاضی» و «جزا دهنده» را؛ همینگونه «ارادهٔ آزادِ» او را؛ میگویند گوشِ شنوا ندارد _اگر میشنید هم نمیدانست چه باید کرد. بدتر از همه، نمیتواند به روشنی بگوید که چه میخواهد؛ شاید گیج باشد؟
اینهاست علتهایی که من در خلالِ بسی گفتوگوها و پرسیدنها و گوشسپردنها، برای اُفتِ خداباوری در اروپا یافتهام. اما، به گمانِ من، غریزهٔ دینی، به راستی، سخت در حالِ بالیدن است، ولی بس به خداباوری بدگمان است، از سیراب کردنِ خود با آن سر باز میزند.
✍🏼 فریدریش ویلهلم نیچه
📚 فراسوی نیکوبد، قطعهٔ ۵۳ جانِ آزاد
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ https://instagram.com/iifom.co
⚜️ماکیاولی که بود؟⚜️
مُنادی شیطان و بنیانگذار سیاست مدرن
نویسنده: موری نیوتن راتبارد
مترجم: جواد خالقیراد
از دیرباز موضوعاتی همچون ساختار حکومت و نوع رابطهٔ حاکم با مردم و حد و حدود قدرت برای حاکمانْ مورد بحث و نظر در نزد فیلسوفان و متفکران بوده است. در این خصوص یکی از موارد مهمی که همواره مورد اختلاف بوده و ضروری جلوه کرده است حد و مرز قدرت و نحوهٔ اِعمال آن در مقابل مردم است.
با وجود نظریات متعدد تا پیش از نظریات نیکولو ماکیاولی، عمده نظرات بر این استوار بوده که مذهب و اخلاق بهعنوان دو ابزار برای کنترل و محدود کردن قدرت حکومت و حاکمان میتواند اثربخش باشد و مانعی گردند تا اینکه حاکمان در اِعمال قدرت خود تابع قوانین و ضوابطی باشند که در صورت تخطی از چنین قوانینی، حکومت، و در رأس آن حاکم، مشروعیت و محبوبیت خود را در پیشگاه مردم و در ذهن و ضمیر آنها از دست میدهد و چنین بود که معیار سنجش میزان مشروعیت یک حکومت در گرو رعایت کردن یا نکردن مضامین مذهبی و اخلاقی در نزد مردم بود. اما این رویه بعدها با آمدن ماکیاولی و بسط نظریات او تغییراتی بنیادینی کرد بهطوریکه میتوان آن را انقلابی در حوزهٔ حکمرانی دانست. البته ماکیاولی به دنبال آن نبود که به مقابله با مفاهیم و مضامین مذهبی بپردازد بلکه سعی کرد این مفاهیم و مضامین را که تا قبل از او بر حکومت چیره بود، ذیل قدرت حکومت قرار دهد. بهعبارتِدیگر تا قبل از ماکیاولی اگر اصل و اصالت به مذهب و رعایت امور مذهبی داده میشد اما بعد از ماکیاولی این اصالت به خود حکومت داده شد. بنابراین هر چیزی حتی مذهب و اخلاق اگر در خدمت حکومت و حاکم بود چنین مذهب و اخلاقی میبایست پاس داشته شود در غیر این صورت میبایست از بین برود!
ماکیاولی در کتاب خود بیان میدارد که«پاس حرمت نهادهای الهی، مایهٔ عظمت کشورهاست» اما او چنین چیزی را مشروط بر آن میداند که مانع از استقلال حکومت در تصمیمگیریهایش نشود. بنابراین او معتقد بود در حوزهٔ علوم سیاسی باید نگاهی کارکردگرایانه و این جهانی به امور سیاسی داشت تا نگاهی مذهبی و حتی اخلاقی. از این رو معیار و سنجش او برای هر امری در سیاست چنین خلاصه میشد که آیا این امر برای بقای حاکم یا حکومت و افزایش قدرت آنها کارکرد دارد یا خیر؟
🔶 @IIFOM_CO
🌐 https://bit.ly/3XByu0m
هر دخالت دولت عواقب ناخواسته و نامطلوبی ایجاد میکند که منجر به فراخوانی مداخلات بیشتر دولت میشود.
⚜️لودویگ فون میزس⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️چگونه اِشتازیِ آلمان شرقی نظارت بر مردم را به غایت رسانید⚜️
نویسنده: آندرهآ توگنی
مترجم: شیدْوَش سپهرداد
دولتْ انحصار خشونت را در اختیار دارد. بااینحال، سرکوب تند و خشن به اعتبار حکومت لطمه میزند و حمایت عمومی را در درازمدّت از بین میبرد. یک راه ظریفتر و مؤثّرتر برای اِعمال قدرت، تحت نظارت قرار دادن مردم و جلوگیری از تظاهرات آشکار نارضایتی است.
این مقاله به تجزیه و تحلیل مورد وزارت امنیت دولت(و.ا.د)(MfS) جمهوری دموکراتیک آلمان(DDR)، که با نام «اِشتازی» نیز شناخته میشود، میپردازد. مدّعا(تِز) این است که یک رژیم نظارتی مؤثر، نیاز به استفاده از خشونت آشکار را کمتر میکند، زیرا مردم به منضبط ساختن خود وادار میشوند.
🔶 @IIFOM_CO
🌐 https://bit.ly/45sYHQC
⚜عصر قاجار⚜️
تسلطِ نوعی نگرش سنّتی در مورد عصر قاجار بر فکر ایرانی نزدیک به یک قرن است که ادامه دارد. تصویری محدود، یکطرفه، کمسواد و شاید بیسواد که اصولاً شناسایی درستی از آن دوران ندارد. این مسئله تا اندازهای متأثر از کجاندیشیهای دوران پسامشروطه و بهویژه سادهانگاریهای عصر پهلوی اول است که همواره قاجاریه بهعنوان یک گذشته نزدیک، در مقابل گذشتهای دور که همیشه مورد تعظیم، تکریم و بزرگانگاری بود یعنی دوران باستان، منحط، زوال و ویران تصور میشد.
✍🏼عباس امانت
📚قبلهٔ عالم
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ https://instagram.com/iifom.co
هدف اصلی ژاکوبنها، دور ساختن بشریت از اصول مذهب، اخلاقیات و نظم اجتماعی است.
⚜️ادموند بِرک⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️مذهب وآزادی⚜️
تشکیل و تداوم بقای یک جامعه بدون منفعتطلبیِ شخصی همان اندازه ناممکن است که زاد و ولد بدون میلجنسی یا خیال خوردن و آشامیدن بدون هر گونه اشتها و غیره. این دوست داشتنِ خود است که دوست داشتنِ دیگران را برمیانگیزد؛ ما از طریق نیازهای مشترکمان است که برای بشریت مفید واقع میشویم. این پایه و اساس هرگونه تجارت و پیوند ابدی آدمیان با یکدیگر است. بدون منفعتطلبیِ شخصی حتی یک هنر هم تا به امروز ابداع نشده هیچ جامعهٔ کوچک و بزرگی تشکیل نگشته بود. قانون این خوددوستی را مهار میکند و مذهب آن را تکامل میبخشد. این امر کاملاً درست است که خداوند میتوانست موجودات را صرفاً دلمشغول خیر دیگران بیافریند. در این صورت، بازرگانان از سر نیکوکاری به هندوستان میرفتند و سنگتراشان برای حظّ همسایگیشان سنگها را میتراشیدند. اما خداوند امور را به گونهٔ دیگری مقدّر کرده است. بگذارید با غریزهای که خداوند به ما عطا کرده به مقابله برنخیزیم، و بگذارید آن را به گونهای که خداوند فرموده به کار اندازیم.
✍🏼وُلتر،فیلسوف فرانسوی عصر روشنگری
📚بریدهای از کتاب «ذهن و بازار»نوشتهٔ جری مولر
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ https://instagram.com/iifom.co
⚜«کْلِپتوکراسی» یا دزدسالاری⚜️
«کلپتوکراسی» نوعی از حکومت است که بر پایهٔ غارت اموال عمومی و تاراج منابع ملّی بنا شده است.
این نوع حکومت بیشتر در کشورهای توسعه نیافتهٔ دارای رژیمهای دیکتاتوری، سرزمینهایی که مردمش از سطح آگاهی اندکی برخوردارند و به حقوق خود واقف نیستند و از بلوغ سیاسی و فرهنگی فاصله دارند و همچنین اقتصاد آنها دولتی است دیده میشود. همسنگ فارسی مناسب و رسا برای این مفهوم ، «دزدسالاری» یا «یغماسالاری» است.
از مشکلات و آسیبهای کلپتوکراسی یکی این است که در آن فساد از سطوح مدیریتی کلان به خُرد گسترش مییابد و در جامعه شایع میشود و هرکس که به منابعی دسترسی دارد، بسته به میزان نفوذ و توان و جایگاه خود دست یغما و چپاول بدان مییازد، پدیدهای که خود تباهی جوامع و سقوط اخلاقیات آنرا به دنبال خواهد داشت.
دیگر این که چون مبالغی که توسط سردمداران و صاحبان پست و قدرت به تاراج میرود همه از منابع عمومی است که بایستی خرج پیشرفت و توسعه شود، بنابراین سطح و کیفیت زندگی و میزان برخورداری مردم به شدت رو به کاهش مینهد و رفاه و امنیت اجتماعی در سطح پایینی قرار میگیرد.
علاوه بر این به علت دست داشتن صاحبان اصلی قدرت در فسادها، اجازهٔ شفافیت در اقتصاد داده نمیشود تا به راحتی به سودجوییهای خود بپردازند و نتیجهٔ این است که اقتصاد در این کشورها انحصاری، مریض، فاسد، غیرشفاف و ناایمن است.
مشکل دیگر این است که به علت نبود سیستم بوروکراسی درست و مراجع بررسیکننده در این موارد و عدم وجود عدالت، کسانی که بر مشاغل دولتی مینشینند در هر جایگاهی که باشند بر گردهٔ مردم سوار شده و بر آنان ظلم میکنند و درعین حال وظایف خود را انجام نمیدهند.
برآیند همهٔ موارد یاد شده این است که در این جوامع فساد، دزدی، رشوهخواری و رانتبازی رواج مییابد و نیز طبقهای ناراضی بهوجود میآید که همان عامهٔ مردمند.
این طبقه براین باورند که حقوقشان ضایع شده و عدهای در کشور حقشان را میخورند و به ایشان ظلم میکنند.
بنابراین، این گروه هم در هر جا که بتوانند دست به تلافی زده و با تخریب کردن، دزدی، درست کار نکردن، کوتاهی در انجام وظایف، کمفروشی و احتکار خشم خود را فرو مینشانند و با این توجیه که «حق ماست، همه میخورند چرا ما نخوریم» خود و دیگران را قانع میکنند.
اینگونه است که اقتصاد یک کشور به سراشیب سقوط و تباهی میغلتد و دچار رکود میشود.
بدینترتیب فساد اقتصادی و سیاسی در این جوامع تبدیل به فرهنگ غالب شده و جزئی جدانشدنی از زندگی روزمرهٔ مردم میشود و فرهنگ و اخلاقیات از آن رخت میبندد. بزرگترین مشکل این نظامهای حکومتی «سقوط اخلاقیات و انسانیت» است.
🖋داگلاس نورث
📚رانت و فساد در سايه خشونت
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ https://instagram.com/iifom.co
هر جا که دولت پا میگذارد هم آزادی را سلب میکند، هم منابع را به غلط تخصیص میدهد و هم منجر به فساد میشود.
⚜️محمدقلی یوسفی⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️داستان تورم⚜️
تصور دولت بهعنوان یک قدرت خیرخواه، که طی دهههای پس از جنگ جهانی دوم، تحت تأثیر نظریههای اقتصادی کینز رواج دوباره یافت، عامل اصلی گسترش نقش دولت در اقتصاد کشورهای غربی بود. تجربه سه دهه پس از جنگ جهانی دوم نشان داد که شیوهٔ دموکراتیک رأیگیری و کنترل قدرت حکومتی نمیتواند مانع گسترش دامنه دولت گردد و به نظر میرسد که نوعی دینامیسم داخلی موجب رشد فزاینده دولت بهطور مستقل از اراده شهروندان و رایدهندگان میگردد.
بوکانان یکی از علل مهم بزرگتر شدن دولت و گسترش فرایند تورمی در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی را در قرار داشتن انحصار نشر پول در اختیار دولتها میداند. از نظر وی این انحصار از طریق ایجاد یک فرایند تورمی موجب انتقال ثروت از افراد جامعه به دولت میگردد. او در توضیح اندیشه خود به دو روایت از «قصهٔ کیمیاگر کوچک» متوسل میشود:
🔶@IIFOM_CO
روایت اول- در زمانهای قدیم کیمیاگر کوچکی در جنگلی دور افتاده زندگی میکرد و تمام وقت خود را صرف کشف راهحلی برای تبدیل ماسه به طلا مینمود. یک روز زمستانی او موفق به کشف فرمول سری میشود بهطوریکه میتواند هر مقدار که بخواهد ماسههای نزدیک کلبه خود را به طلا تبدیل کند. کیمیاگر کوچک با طلاهایی که از این طریق بدست میآورد به همه آرزوهای خود جامه عمل میپوشاند: یک قصر بزرگ با اشیای قیمتی، خدمتکاران و آشپزهای متعدد، انواع غذاهای کمیاب و قیمتی، اصطبلی با اسبهای گرانبها، جمعیتی از میهمانان اشرافی که به قصر میآیند و... اما کشف کیمیاگر همه افراد آن سرزمین را فقیرتر میکند چرا که آنها کالاها و نیروی کار خود را برای ساختن قصر و نگهداری از آن از دست میدادند. آنها البته متوجه نبودند که طلای جدید کیمیاگر ارزش مبادلهای کلیه طلاهای دیگر آن سرزمین را کاهش داده است، طلاهایی که قرنها بهعنوان پول مورد استفاده بود.
روایت دوم- کیمیاگر کوچک فرمول سری تبدیل ماسه به طلا را کشف میکند اما قبل از ساختن طلا به تفکر اقتصادی میپردازد. میخواهد اثر کشف خود را روی دیگر مردمان سرزمین ملاحظه نماید. او درک میکند که در صورت تمایل، با تبدیل ماسه به طلا میتواند همه چیزهای دلخواه خود را خریداری نماید اما در عین حال میفهمد که این چیزها باید توسط کسانی فراهم آید، دیگران باید برای ارضای امیال کیمیاگر، کالاها و کار خود را تسلیم وی کنند. درحالیکه او بسیار ثروتمند میشود دیگران در آن سرزمین فقیرتر میشوند. کیمیاگر کوچک به ملاحظه وضع دیگران تصمیم میگیرد از کشف خود استفاده نکند. او ذرهای طلا از ماسه نمیسازد، به قصر زیبا و خدمتکاران متعدد دست پیدا نمیکند. او فرمول سری را برای همیشه از بین میبرد.
🔶@IIFOM_CO
بوکانان پس از طرح این دو روایت به ارزیابی عملکرد واقعی دولتها در رابطه با قدرت انحصاری نشر پول، یعنی امکان تبدیل ماسه به طلا میپردازد:
از این دو روایت قصه کدام یک واقعبینانهتر است؟ یک دختر ده ساله احتمالاً اولین روایت را میپذیرد اما دومی را بهعنوان اینکه کاملاً غیرحقیقی است رد میکند. اما از متفکران باریکبین نمیتوان انتظار داشت عقل یک کودک ده ساله را داشته باشند! چرا که روایت دوم دقیقاً نوع قصهای است که ما قرنها است درخصوص اقتدار دولتی در نشر پول باور داریم! اگر به جای کیمیاگر کوچک، دولت و به جای طلا، پول کاغذی بگذاریم، شباهت کاملاً هویدا خواهد شد. دولت (حکومت) قدرت ایجاد پول و مبادله آن با کالاها و خدمات را دارد، اما ما ترجیح میدهیم باور کنیم که او این قدرت را تنها در جهت نفع عمومی بهکار خواهد برد و از استفاده از آن به دلخواه خود [برای تأمین منافع دولتمردان و اقربای آنها] اجتناب خواهد ورزید. قصهٔ کیمیاگر کوچک به ما کمک میکند دید واقعبینانهتری در خصوص نسبت حکومت و تورم پیدا کنیم.
بوکانان بر این رأی است که نامحدود بودن قدرت انحصاری دولت در خصوص پول موجب ناهنجاریهای پولی و تورم میشود. از نظر بسیاری از اقتصاددانان، تورم شدید دهه ۱۹۷۰ در کشورهای پیشرفته صنعتی بیش از هر چیز ناشی از اشکالات نهادهای اقتصادی یعنی فقدان نهاد محدودکننده قدرت نشر پول بود. به سخن دیگر، مشکلْ اساساً در رژیم (نظام) پولی بود و نه صرفاً در سیاستهای پولی. بوکانان در این خصوص از دو اقتصاددان نام میبرد: هایک و فریدمن. هایک برای اصلاح رژیم پولی در همان سالها پیشنهاد کرده بود که در کنار حق دولت برای نشر پول، باید به افراد برای ایجاد پول خصوصی مجوز داده شود تا با آزادی و رقابت در بازار پولی، انحصار دولت در این زمینه شکسته شود و امکان سوءاستفاده دولت از این انحصار از بین برود.
📚 اقتصاد به روایت دیکر
🖋️استاد موسی غنینژاد
پ.ن: فصل مربوط به بررسی آرای جیمز بوکانان اقتصاددان دارای جایزه نوبل اقتصاد.
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ https://instagram.com/iifom.co
⚜️دیدگاههای پولی میزس⚜️
نویسنده: گری نورث
مترجم: محمد جوادی، امیررضا عبدلی
انتشارات: دنیای اقتصاد
تعداد صفحات: ۱۶۸
قطع: رقعی
قیمت: ۱۳۰ هزار تومان
کتاب «نظریۀ پول و اعتبار» میزس در اوایل قرن بیستم نگاشته شد. تقریباً یک قرن پس از آن گری نورث به تقریر و تفسیر مجدد آن میپردازد و ادعا میکند این نظریۀ مهجور و فراموششده همچنان علمی و عملی است: عرضۀ پول را نیز مثل عرضۀ هر کالای دیگری باید به بازار آزاد سپرد. معمولاً نظریۀ پولی اتریشی را نظریهای قدیمی و مربوط به دوران قبل از ظهور بانکداری مرکزی میدانند.
💡برای تهیهٔ کتاب بهصورت آنلاین از طریق تارنمای انتشارات دنیای اقتصاد (لینک خرید) اقدام نمایید.
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
.
قدرتِ برتر پس از آنکه توانست با موفقیت هر یک از افراد جامعه را با چنگالِ قدرتمند خود کنترل کرده و بنا به میل خود آنها را شکل دهد، بازوانش را به سوی کلّ جامعه دراز میکند. سپس چهرهٔ اجتماع را با شبکهای از قواعد پیچیده، دقیق و واحد میپوشاند که حتی تیزهوشترین افراد و پرانرژیترین آنها نیز نمیتوانند از زیر آن خارج شده و خود را بالا بکشند. ارادهٔ فرد را نمیشکنند، بلکه آن را نرم و خم کرده و سپس هدایت میکنند. فرد را هیچگاه به انجام کاری مجبور نمیکنند اما بهطورِ پیوسته او را از انجام کار منع میکنند. چنین قدرتی هیچگاه وجود را تخریب نمیکند، بلکه او را بیرمق کرده و امید را از او سلب میکند تا ملّت به یک مشت حیوان ترسو و صنعتیشده تبدیل شود که چوپانشان دولت است. همیشه بر این اعتقاد بودهام که این نوع بردگیِ آرام و بی سر و صدا میتواند راحتتر از آنچه فکر میکنیم با برخی از انواع آزادیهای بیرونی همراه بوده و حتی میتواند خود را در زیر پوشش حاکمیت ملّت تثبیت کند.
⚜️الکسی دو توکویل⚜️
📚دموکراسی در آمریکا
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co