⚜️بازار و عدالت⚜️
با توجه به اینکه بازار رقابتی نوعی نظم خودجوش و غیرشخصی است [نه یک سازمان]، صفات عادلانه یا ناعادلانه را دربارهٔ آن نمیتوان به کار برد. نتایج بازار، همانند نتایج رقابت در یک «بازی» از قبل معلوم نیست. عدالت تنها به نحوهٔ انجام بازی مربوط میشود، یعنی اگر کسی قواعد بازی را رعایت نکند، عمل وی نادرست و غیرعادلانه است و به تبع آن نتیجهٔ بازی را نیز میتوان ناعادلانه دانست. اگر تمام بازیکنان به قواعد بازی پایبند باشند، نتیجهٔ بازی را هرچند نامنتظر و ناخوشایند باشد، نمیتوان ناعادلانه توصیف کرد. دراینصورت هیچ بازیکن منصف درستکاری متعرض نتیجه بازی نمیشود.
عدالت ذاتاً خصیصهٔ رفتار فردی است و ارتباطی به وضعیت رویدادها و پدیدارها ندارد. در مورد نظم بازار نیز عدالت به نحوهٔ رفتار شرکتکنندگان در رقابت و نیز بیطرفی داور (دولت) ناظر بر رعایت قواعد بازی مربوط است. توزیع درآمد و ثروت ناشی از بازار، ممکن است برای بعضی کسان بسیار ناگوار بیاید، اما اگر از قواعد تخلفی صورت نگرفته باشد، این وضع را نمیتوان ناعادلانه خواند، چون هیچ رفتار ناعادلانهای آن را به وجود نیاورده است.
✍🏼 موسیٰ غنینژاد
📚 معرفتشناسی علم اقتصاد
🔶 @IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
لیبرالیسم بر فرضهای اخلاقی برآمده از مسیحیت مبتنی است و وجودشناسی مسیحی را بدون متافیزیک رستگاری حفظ میکند.
⚜️لری سیدنتاپ⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
_به اینکه کسی پول فرد دیگری را مخفیانه بدزدد چه میگویید؟
+سرقت!
_به اینکه کسی پول فرد دیگری را آشکارا و به زور بگیرد چه میگویید؟
+زورگیری!
_به اینکه یک سیاستمدار، پول کسی را با وضع مالیات بگیرد و به کسانی بدهد که احتمال بیشتری دارد در انتخابات به او رأی بدهند چه میگویید؟
+عدالت اجتماعی!
توماس ساول، اقتصاددان بزرگ مکتب شیکاگو
⚜️رمزریال(CBDC): یک کابوس دیستوپیایی⚜️
دولت تمایل دارد تا آنجایی که میتواند از شهروندان خود اطلاعات جمعآوری کند. این امر تحت پوشش امنیت اتفاق میافتد، مانند فرمان فرماندار ایالت میشیگان مبنی بر مستندسازی اطلاعات شخصی هر مشتری برای جلوگیری از انتشار کووید-۱۹، یا به بهانه تشویق مردم برای تبدیل شدن به شهروندان نمونه در چین. یک سیستم امتیازدهی اعتبار اجتماعی همراه با CBDC(ارز دیجیتال بانک مرکزی)* را تصور کنید. تمام تصمیمات خرید شما میتواند بر امتیاز شما تأثیر بگذارد. به سازمان غیرانتفاعی «اشتباهی» مانند ویکیلیکس کمک مالی میکنید؟ اوه، شما دیگر نمیتوانید بلیط قطار بخرید. چیزی که شبیه یک کابوس دور از ذهن به نظر میرسد در چین یک واقعیت است. اگر با گروه نامناسبی معاشرت کنید، امتیاز شهروندی شما که برای خرید، شغل، مسافرت و موارد دیگر بسیار مهم است، کاهش مییابد. این سطح از نظارت را با توانایی ردیابی هر تصمیم خریدی که میگیرید ترکیب کنید.
✍🏼 وُلف فون لائر
📜 حریمخصوصی، قدرت، سیاستمالی و فقر، چهار عامل نگرانی دربارهٔ CBDCها
🔶 @IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️منشأ درآمد دولت⚜️
دولت درآمد خود را با استفاده از زورگویی بدست میآورد. اگر تهدید به مجازاتهای شدید نباشد درآمدی برای دولت حاصل نمیشود. این زورگویی بهعنوان «مالیات» شناخته میشود، همان چیزی که در دورههایی با نظمیافتگی کمتر، اغلب به عنوان «خراج» شناخته میشد. مالیات نوعی سرقت است، یک سرقت ناب و ساده، اگر چه این سرقت در چنان مقیاس عظیم و غولآسایی انجام میشود که هیچ مجرم شناخته شدهای نمیتواند امیدوار باشد که در آن ابعاد دست به سرقت بزند. مالیات توقیف اجباری اموال ساکنان قلمرو حکومت یا افراد است.
✍🏼موری نیوتن راتبارد
📚اخلاق آزادی
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️چپگرا کیست؟⚜️
یکی از رایجترین مظاهر حماقت در دنیای ما چپگرایی است. اگر شما بر آنید که نژادپرستی، تبعیض جنسیتی، حقوق همجنسگرایان، حقوق حیوانات، حقوق بومیان و بهطور کلی عدالت اجتماعی از مهمترین مسائلی هستند که جهان امروزه با آن مواجه هست شما از دیدگاه من یک چپگرا هستید.
تئودور جان کازینسکی
کسانی ظاهراً آزادی را دوست دارند ولی باطناً فقط از اربابان خود متنفرند.
⚜️الکسی دو توکویل⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️نیروی کار به مثابهٔ کالا⚜️
غالباً این اتهام زده میشود كه اقتصاد بازار متكی بر منش شرورانهای است كه «با نیروی كار به مثابهٔ كالا رفتار میکند». اما واقعیت این است که خدمات نیروی کار به واقع کالا است، زیرا، درست مانند داراییهای مشهود، خدمات نیروی کار قابل فروش و قابل مبادله با کالا و خدمات دیگر است. کار یک فرد قابل فروش است اما ارادهٔ او اینگونه نیست.
✍🏼 موری نیوتن راتبارد
📚 اخلاق آزادی
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️شهریور ۱۳۲۰: خزان یک توهم⚜️
پردهٔ اول
پردهٔ دوم
⚜️رقابت آزاد⚜️
رقابت آزاد، مایل است به نیروی کار همان چیزی را بدهد که نیروی کار میآفریند، به سرمایهدار آنچه سرمایه میآفریند، و به کارآفرینان، آنچه تعاون و همکاری میآفریند. رقابت آزاد مایل است به هر تولیدکننده، میزانی از ثروت را بدهد که خودش ایجاد کرده است.
⚜️جان بِیْتس کلارک⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️بازار آزاد⚜️
بنابراین بازار آزاد، نظام عظیمی از همکاری اجتماعی است که انگیزهها را برای تولید بیشینه میکند، تولید را به طرز معجزهآسایی جهتدهی میکند؛ به گونهای که هزاران کالا و خدمت به نسبتهایی که در جامعه مورد نیازند تولید شوند، بازده را بیشینه میکند و این امر را با پاداشدهی بر مبنای اصل «به هرکس به اندازه تولیدش» انجام میدهد. هدف اصلی ما باید تلاش در جهت به کمال رساندن این نظام سترگ باشد، نه براندازی یا استحاله آن.
✍🏼 هنری هازلیت
📜آیندهٔ سرمایهداری
مترجم: مسعود بُربُر
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️مالکیّت دولتی⚜️
بنابراین، بر خلاف باور بسیاری، پرسش اساسی در جامعه این نیست که مالکیّت باید خصوصی باشد یا دولتی، بلکه پرسش این است که آیا این مالکانِ ضرورتاً «خصوصی»، مالکانی مشروع هستند یا مجرم. زیرا در نهایت، هویتی به نام «دولت» وجود ندارد بلکه افرادی وجود دارند که خود را در قالب گروههایی تحت عنوان «دولتها» متشکل کردهاند و به روشی «دولتی» عمل میکنند. بنابراین همه داراییها همواره «خصوصی»اند. پرسش یگانه و مهم این است که آیا {این دارایی} باید در دست مجرمان باشد یا صاحبان بهحق و مشروع آن. لیبرتارینها در مخالفت با تشکیل دارایی دولتی و یا مطالبه واگذاری آن تنها یک دلیل دارند: درک اینکه حاکمان دولتی صاحبان ناحق و مجرم چنین داراییهایی هستند.
✍🏼 موری نیوتن راتبارد
📚 اخلاق آزادی
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
انقلاب خود از بیماریی که مدعی درمان آن است بدتر است.
⚜️بارون دُلباک⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
بهطور کلی یکی از موانع اصلی اصلاحات در عهد قاجار، رقابت دو قدرت استعمارگر اطراف ایران بود. ماشاالله آجودانی در این باب نوشته است:
«بزرگترین مشکل حکومت در عصر قاجار حفظ تعادل در ارتباط با دو قدرت مسلط استعمارگر خارجی بود»
⚜️فرانسه: کعبهٔ اندیشهسیاسی⚜️
از میان متفکران اروپایی، اندیشمندان فرانسوی بیشترین نفوذ را در بین ایرانیان داشتند و نوشتههای آنان بیش از هر اثری خوانده میشد. بیوجه نیست اگر فرانسه را کعبهٔ اندیشهسیاسی متفکران جدید بدانیم. تقابل این کشور با انگلستان نیز بر محبوبیت همگانی آن میافزود. آنگونه که به روشنی از نوشتههای ایرانی آن دوره بر میآید، متفکران ایرانی بیشتر مجذوب فرهنگ و نظام سیاسی انگلستان بودند، اما به علت پیوندهایی که میان بریتانیا و طبقهٔ حاکم برقرار بود و وضعیت شِبه استعماری آن کشور در ایران در بین ایرانیان و بهویژه اندیشمندان رادیکال، حسی آمیخته به عشق و نفرت نسبت به انگلستان وجود داشت. در مجموع تأثیر فرانسه را بیشتر در نقد دین و مسائل فرهنگی و تاریخی میتوان مشاهده کرد؛ درحالیکه اندیشهٔ لیبرال انگلیسی تأثیر خود را بیشتر در حوزه اقتصاد و مهمتر از آن در ایدههای سیاسی بر جای گذاشت.
تردیدی نیست که متفکران ایرانی نیمه دوم قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم به شدت متأثر از تجربه انقلاب فرانسه و علاقهمند به آن بودند. اصلاحطلبان نیز به میزان زیادی با اصول و اهداف آن انقلاب همنوایی میکردند. مخبرالدوله هدایت مورخ ایرانی عصر قاجار نظر خود را دربارۀ ملیگرایان جوان ایرانی چنین ابراز داشته است:
«هر کدام رسالهای از انقلاب فرانسه در بغل دارند و میخواهند رُل ربسپیر و دانتون را بازی کنند و آخر کار آنها را ندانستهاند، گرم کلمات آتشینند.»
✍🏼 علی میرسپاسی
📚تأملی در مدرنیته ایرانی
مترجم: جلال توکلیان
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️مشق آزادی⚜️
یک انسان آزاد وقتی میبیند اَعمال و زندگی همنوعانش به روشی غیر از آنچه او صحیح میداند است، باید بتواند تحمل کند. او باید خیلی سریع خود را از عادت صدا کردن پلیس هنگام مشاهدهٔ هر آنچه که او را ناخشنود میسازد رها کند.
✍🏼لودویگ فون میزس
📚لیبرالیسم
🔶 @IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
روشنفکران و نظریهپردازان از دولت بزرگ چه بدست میآورند؟
تعداد بیشتری از مشاغل بیدردسر در بوروکراسی دولتی، یا در بخشهایی [علمی و فرهنگی] که از دولت یارانه میگیرند، کارمندی در ادارات عریض و طویل ساماندهندهٔ دولت رفاه، و توجیه کردن سیاستهای اشتباه آن و همچنین تبلیغ کردن برای آن در میان عموم. بهطور خلاصه، روشنفکران، نظریهپردازان، مراجع فکری، نخبگان رسانهای و غیره، زندگی سطح بالایی دارند که نمیتوانستند آن را در بازار آزاد داشته باشند اما حالا از جیب مالیاتدهندگان بدان دست یافتهاند.
موری نیوتن راتبارد
در کشوری که کارفرمای یگانه دولت است، مخالفت به معنای مرگ با گرسنگی آرام است.
⚜️لئون تروتسکی⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
رمزریال به تهران رسید.
در صورت اجرای تام و تمام رمزریال(ریال دیجیتال) مانعی مقابل تکمیل حلقهٔ محاصرهٔ کامل آزادی توسط دولت، و بردگی کامل باقی نخواهد ماند.
🔶 @IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
شگرفترین فرصتی که تاکنون به جهان داده شده، دور انداخته شد، زیرا شوق برابری، امید به آزادی را عبث نمود.
⚜️لُرد اکتون⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️عدالت اجتماعی⚜️
در خصوص «عدالت اجتماعی» آنچه ناگزیر با آن سر و کار داریم صرفاً خرافهای شبهدینی است از آن نوع که مادامیکه فقط موجب خرسندی کسانی میشود که به آنها اعتقاد دارند، باید آنرا با احترام به حال خود واگذاریم. ولی وقتی که بهانهای جهت استفاده از زور علیه انسانهای دیگر میشود باید با آن مبارزه کنیم. و اعتقاد رایج به عدالت اجتماعی در حال حاضر احتمالاً جدیترین تهدید علیه غالب ارزشهای یک تمدن آزاد است.
✍🏼 فریدریش فون هایک
📚 قانون، قانونگذاری و آزادی
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️طلیعهٔ رهایی از فقر⚜️
یکی از بزرگترین دروغهای تاریخ این داستان قدیمی و تکراری است که کارخانهها در مراحل آغازین پدید آمدن سرمایهداری، زنان و کودکانی را به کار میگرفتند که پیش از آن زندگیهایی رضایتبخش داشتند. مادرانی که برای کار به کارخانهها رفتند چیزی برای پخت و پز نداشتند. آنها از خانه و آشپزخانه خود راهی کارخانهها نشدند، بلکه بدان جهت به کارخانهها رفتند که آشپزخانهای نداشتند و اگر آشپزخانه داشتند، چیزی نداشتند که در آن بپزند. کودکان هم از آغوش گرم خانوادهها به کارخانه نرفتند. کودکانی که به کارخانه رفتند گرسنه و در حال مرگ بودند. همهٔ حرفهایی که درباره «دهشت وصفناپذیر» سرمایهداری زده شده است، با همین یک مورد ابطال میشود: دقیقاً همان سالهایی که سرمایهداری انگلستان پدید آمد، دقیقاً در عصری که انقلاب صنعتی خوانده میشود، یعنی سالهای ۱۷۶۰ تا ۱۸۳۰ و دقیقاً در همان سالها، جمعیت انگلستان دوبرابر شد و معنای این ارقام این است که صدها کودکی که در دورههای قبل از سرمایهداری میمردند، در این دوران زنده ماندند و مردان و زنان شدند.
✍🏼 لودویگ فون میزس
📚 سیاست اقتصادی: شش گفتار دربارهٔ سوسیالیسم، کاپیتالیسم، اقتصاد و سیاست.
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
مالکیّت عمومی تولید، چیزی جز سوسیالیسم یا کمونیسم نیست.
⚜️لودویگ فون میزس⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
اینکه جهان در شر فرورفته؛ شکوهای است به قدمت تاریخ.
⚜️ایمانوئل کانت⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️آیندهٔ سرمایهداری⚜️
نویسنده: هنری هازلیت
مترجم: مسعود بُربُر
هماکنون چشمانداز پیش روی سرمایهداری، اصلاً امیدوارکننده نیست. این اوضاع بهخاطر نقایص ذاتی سرمایهداری بهعنوان یک نظام نیست، بلکه بدان خاطر است که آن را نظامی ناعادلانه معرفی میکنند و شایستگیهایش که بسیار اندک درک شدهاند را در نظر نمیگیرند. به همین دلیل عموماً سعی میشود که نظام سرمایهداری تحت کنترل قرار بگیرد، طوریکه دیگر اثری از آن باقی نماند، اما پیش از آنکه درباره آینده احتمالی سرمایهداری بحث کنیم، باید ابتدا به روشنی بدانیم سرمایهداری دقیقاً چیست؟
سرمایهداری همان آزادی اقتصادی است. البته این دو عبارت در معنا، مترادفند، اما دلالتهای ضمنی بسیار متفاوتی دارند.
📜متن کامل: آیندهٔ سرمایهداری
🔶 @IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
اگر تاجری اشتباه کند خودش نتایجش را متحمل میشود.
اگر دولتمردی اشتباه کند شما عواقبش را متحمل میشوید.
⚜️آین رند⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️دولت چیست؟⚜️
دولت یک سازمان اجبار مشروع است. برای اهداف این تعریف، اجبار عبارت است از نقض هر چیزی که افراد جامعهای خاص باور دارند که حقوق افراد نسبت به افرادی دیگر است. بهعنوان مثال، مردم در این جامعه معتقدند که یک فرد حق دارد یک پیشنهاد شغلی را رد کند؛ سلب آن حق نوعی اجبار است که به آن بردهداری می گویند. آنها معتقدند که یک فرد حق دارد درخواست پول یا معامله پیشنهادی را رد کند. سلب آن حق را سرقت یا اخاذی میگویند.
دولت عامل اجبار مشروع است. ویژگی خاصی که دولتها را از سایر نهادهای اجباری مانند باندهای جنایتکار معمولی متمایز میکند این است که اکثر مردم با اجبار دولتی بهعنوان امری عادی و مناسب برخورد میکنند. همان عملی که در صورت انجام توسط یک فرد خصوصی به عنوان اجبار تلقی میشود، اگر توسط یک عامل دولت انجام شود، مشروع دانسته میشود.
اگر بر سر مردی که با کیف پول من فرار میکند فریاد بزنم "بایست، دزد!" ، اطرافیان ممکن است کمک کنند یا نکنند، اما حداقل معقول بودن عمل من را تشخیص خواهند داد. اگر بر سر یکی از کارمندان ادارهٔ درآمد داخلی (IRS) پس از اینکه مرا مطلع کرده است که حساب من مسدود شده است و درحالیکه خانهام را ترک میکند فریاد بزنم "بایست، دزد!" ، تمام همسایگان فکر میکنند من دیوانه هستم. به وضوح، ادارهٔ امور مالیاتی درگیر همان عملی است که دزد انجام میدهد. بدون اجازه اندوختهام را تصاحب میکند. درست است که مدعی است در ازای مالیات من خدماتی را به من ارائه میدهد، اما چه من آن خدمات را بخواهم چه نخواهم مُصِّر است که مالیات را دریافت کند. این شاید نکته خوبی باشد که آن دزدی است یا اخاذی. در هر صورت، اگر این عمل از سوی یک فرد خصوصی انجام گرفته بود، همه قبول داشتند که این عمل جرم است.
فرض کنید یک کارفرمای خصوصی که برای ساعات طولانی از کار ناخوشایند دستمزد پایینی ارائه میدهد، نتواند کارگر کافی پیدا کند و با انتخاب تصادفی مردان و تهدید به زندانی کردن آنها در صورت امتناع از کار کردن برای او، مشکل را حل کند. او به اتهام آدمربایی و اخاذی متهم و به دلیل جنون تبرئه خواهد شد. اینگونه است که دولتها افراد را برای جنگیدن یا حضور در هیئت منصفه استخدام میکنند. اغلب استدلال میشود که دولت، یا حداقل برخی از دولتهای خاص، نه تنها مشروعیت دارند، بلکه مشروع هستند، که اعمال آن تنها به نظر اجباری میرسد. چنین استدلالهایی اغلب شامل نظریههای قرارداد اجتماعی میشوند – ادعاهایی مبنی بر اینکه شهروند به نحوی قراردادی، ملزم به اطاعت از دولت است. به علاقهمندان استدلال و رد آن، کتاب "عدم خیانت: قانون اساسی بدون اقتدار، اثر لیساندر اسپونر." را توصیه میکنم.
دولت با مشروعیت بخشی از سایر باندهای جنایتکار متمایز میشود. همینطور از گروه های غیردولتیِ قانونی که ممکن است برخی از وظایف مشابه را به دلیل اجباری بودن انجام دهند متمایز است. دولتها جاده میسازند. گاهی اوغات، افراد خصوصی نیز این کار را انجام میدهند. اما افراد خصوصی باید ابتدا زمین را به قیمتی که برای فروشنده مناسب باشد خریداری کنند. دولت میتواند و قدرت این را دارد که قیمتی تعیین کند که مالک مجبور به فروش آن شود.
دولت یک نهاد قهری مشروع است. اگر نهادهایی که جایگزین دولت میشوند، وظایف خود را بدون اجبار انجام دهند، تبدیل به دولت نخواهند شد. آنها گاهی ممکن است اجباری عمل کنند، اما وقتی این کار را انجام میدهند، اقدامات آنها مشروع تلقی نمی شود، به این خاطر که آنها دولت نیستند.
✍🏼 دیوید فریدمن
📚 سازوکار آزادی
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
⚜️سیزده سال پس از مشروطه⚜️
امروزه کلمهٔ اصلاحات در همه جا و بر هر زبانی جاری است و با اینکه مکرر از آن سخن گفته و نوشته میشود به دو دلیل اثر مثبتی از آن حاصل نشده است. یکی آنکـه مـا معنی اصلاحات را بهدرستی درک نکردهایم و دیگر آنکه ما نخواسته یا نتوانستهایم اصلاحات را در کشور خود جاری کنیم. اما اینک ضربات انقلابات دیرینه و فشارهایی که بازوی توانای تیرهبختی در ظرف ۱۳ سال به ما وارد آورده است، رفتهرفته ما را وادار ساخته و میرویم که برای بار دیگر قدری آهسته تر نامی از اصلاحات ببریم.
انقلاب سیزده ساله [مشروطه] نه یک انقلاب طبیعی و مؤثری بود که بتوان تأثیر آن را در یک ملت مثل تأثیر یک انقلاب مقدسی منتج نتایج عالیه شمرد، بلکه فقط این مدت ایران را باید با همان معنی لغوی انقلاب و اغتشاش و ناامنی ترجمه نمود. همین ناامنیها و هرجومرجها بود که افکار عمومی را ذره[ای] ارتقاء نداد و یک تکامل سریعی را که طبعاً در نتیجه هر انقلابی باید در آید به ما اعطا ننمود و هر روز قوای مادی و معنوی ما را ضعیفتر و نابودتر ساخت.
ملت ایران فطرتاً از انقلاب خسته شده و از روز اول هم برای قبول تکامل و اصلاح حاضر بود.
اگر جنگ بینالملل خاتمه نیافته بود به این زودی نام تکامل و اصلاح را نمی توانستیم به زبان جاری کنیم. ختم جنگ بینالملل ختم انقلابات ایران را به ما نوید میدهد.
ایران محتاج به امنیت تامه، محتاج به تحصیل ثروت و بالاخره محتاج به یک نوع تکاملی است که در اندک مدت بتواند متناسب با محیط خود به تمدن کنونی عالم برسد.
ملکالشعرای بهار
⚜️لیبرالیسم و معنویت⚜️
لیبرالیسم در نهایت چیزی مد نظر ندارد مگر پیشبرد رفاه بیرونی و مادی انسانها و بهطور مستقیم به نیازهای درونی آنها، یعنی به نیازهای روحی و متافیزیکی انسان، کاری ندارد. بابت این رویکردِ لیبرالیسم به امور زمینی و فانی، بر لیبرالیسم خرده گرفتهاند. میگویند زندگی انسان به خوردن و آشامیدن خلاصه نمیشود. نیازهایی بالاتر و مهمتر از خوراک، سرپناه و پوشاک هم وجود دارد. میگویند حتی بزرگترین ثروت زمینی نمیتواند برای انسان خوشبختی به ارمغان آورد، یعنی درون او یعنی روحش را ارضا ناشده و تهی باقی میگذارد. میگویند گرانبارترین اشتباه لیبرالیسم این بوده است که در قبال تکاپوی ژرفتر و نابتر انسان چیزی برای عرضه نداشته است. اما منتقدانی که چنین میگویند با این سخن فقط نشان میدهند تصورشان از این امورِ بالاتر و نابتر، بسیار ناقص و مادهباورانه است. با ابزارهایی که سیاست انسانی در اختیار دارد، میتوان انسانها را فقیر یا غنی کرد اما هیچگاه نمیتوان موفق شد آنها را خوشبخت کرد. همهٔ ابزارهای کمکی بیرونی در این کار ناکام میماند. هر آنچه از سیاست بر میآید در رفع عوامل بیرونی درد و رنج خلاصه میشود. سیاست میتواند نظامی را پیش برد که گرسنگان را سیر کند، عریانماندگان را جامه پوشاند و بیخانمانها را سرپناهی بخشد. اما خوشبختی و رضایت نه به خوراک و پوشاک و سرپناه، بلکه بیش از همه به آنچه انسان درونش میپروراند بستگی دارد. لیبرالیسم نه به دلیل ناچیزانگاری داشتههای روحی، بلکه از سر این باور که با قاعدهمندی بیرونی نمیتوان والاترین و ژرفترین امور را در انسان دستخوش تغییر کرد، نگاهش را صرفاً بر مادیات معطوف میکند.
لیبرالیسم به این دلیل تنها در پی خلق رفاه بیرونی استْ که میداند غنای درونی و روحی را نه از بیرون، بلکه تنها از درون سینهٔ خویش میتواند برای انسان به ارمغان آورد. لیبرالیسم تنها در پی ایجاد پیششرطهای بیرونی است که میتواند به بالندگی درونی کمک کند. شهروندان قرن بیستم که در رفاهی نسبی زندگی میکنند نیازهای روحی خود را بسی آسانتر میتوانند ارضا کنند تا شهروندان قرن دهم که نگرانی بابت دوام ناچیز زندگی و تمهیدات دشمنان اجازه نمیداد دمی بیاسایند.
✍🏼 لودویگ فون میزس
📚 لیبرالیسم
مترجم: مهدی تدینی
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co
شناخت جاری از عهد قاجار، مطلقگرایانه است و به محدودیتها و نسبیّتهای زمانه چندان نمیاندیشد.
⚜️عباس امانت⚜️
🔶@IIFOM_CO
🌐 iifom.com
⚫️ instagram.com/iifom.co