سلام رفقا،امیدوارم حالتون خوب باشه...
تو ویدیو بعد،بریم سمت چه سبکی؟🤔
پ.ن:پروژه به همراه بیته کامل زیره همین پست
تنها حقیقت ما مرگمونه،بصورتی که حتی وجود یا عدم وجود تولد نمیتونه مرگ رو انکار کنه.
Читать полностью…منتظر قطعهی “خاکستری” از «مُرداس» و «نیکوتی» باشید.
——————————————-
A R $ E N T F A M I L Y
Artist: @iMowrdas & @Nikutiii
Present: Ar$ent Family
شب سرد زمستان،
قلعه قدیمی تو یه دشت وسیع،
معماری باروک،
میانه های قرن هجده،
روشنایی های شمع اتاق،
صندلی های چوبی،
شعله گرم شومینه هیزمی،
صدای باد بیرون،
گوش دادن به موسیقی باخ،
خدای من شاید ما خیلی دیر به دنیا آمدیم،
شاید زندگی خیلی وقت پیش ها تمام شده...
حالا اين گذر ثانيه ها فاصله ميندازن بين بزرگترين احساسى كه در وجودم كشف كردم،اين فاصله سخت خشك ميكنه احساسمو به ديواره ى وجودم جورى كه با كَندنش هيچ چيزى از من نميمونه.
Читать полностью…اين شهر پر از گناهايى شده كه نه جرات انجام دادنشونو دارم و نه توانِ فكر نكردن بهشونو.
@iMowrdas
چيزى به اسمِ من و تو قسمتى از خودشو تقديمه گوشه اى از زمانى كرد كه جبر جدايى رو برامون به واقعيت تبديل ميكنه.
Читать полностью…يادم مياد قدماش داشت وجودمو به لرزه مينداخت انگار يه ويروس داشت تك تك سلولاى بدنمو تحريك ميكرد در عمق وجودم واسم دلربايى ميكرد از من انرژى ميگرفت تا بيشتر وجودمو بگيره تا جايى كه جز نگاه كردن به جزئيات صورتش هيچى نداشتم تا بهش بدم،براش مهم نبود بعد از اين قدم زدن ساده براى من چيزى باقى ميمونه يا نه فقط اومده بود عشقشو بهم تزريق كنه تا منم مثل بقيه زندگيمو به عنوان اخرين هديه از وجودم در آخرين ثانيه از لحظه هاى تپيدن قلبم تقديمش كنم
Читать полностью…چند کلمه برای منِ ۲۰ سال بعد:
سلام خوبی؟ رسیدی به اونجایی که میخواستی؟
یا زمان با نشون دادن سراب های همیشگی جوونیتو به باتلاقش فرو برد،روزاتو چجوری میگذرونی؟ هنوز سایه ی شب مثل خوره روح جاری درون روزاتو تباه میکنه؟
هنوز دست توی دست تنهاییات کوچه های عمرتو قدم میزنی؟
میدونم نیستی اونجایی که میخوای چون هیچموقع اون کسی که میخواستی رو انتخاب نکردی فقط امیدوار بودی روزگار به سمت مقصد تو بچرخه که...
آروم باش،حتی ناراحت هم نباش من اینجا پیشت نشستم،با تمام فاصله ای که از هم داریم میتونم احساست کنم،احساس کنم که چقدر بیشتر از من شکستی،احساس کنم که چقدر قدم هات بی هدف خسته شدن.
میدونم هیچوقت همدیگرو نمیبینیم ولی باور کن هیچکس اندازه من نمیشناستت،هیچکس نمیدونه تمام سنگینیه ثانیه های شب هات رو تحمل کردی تا نور برسه.
موزیک خاکستری از Mowrdas و Nikuti منتشر شد که میتونین از رسانه های معتبر و ملوبیت دریافت کنین.
_________________
Ar$ent Family
Artist : @iMowrdas & @Nikutiii
Product : @iMowrdas
present : @Arssent & @art_record_tm
Cover Art : @Alorso.021
———————————
پینوشت:
داخل این کار خیلیا زحمت کشیدن و همکاری کردن از عوامل موزیک تا رفقا برای کلیپ و ویدیو که خواستم تشکر کنم ازتون.
@art_record_tm
@mars_hiphop
@alorso.021
@hamico.mic
@art_record_tm
@mojhosein
@ariaraadpv
دم همتون گرم
رفیقامین❤️🤘🏽
-هميشه همه چى از اين بالا قشنگه مگه نه؟
+آره،آره جزييات هميشه آدمو از قشنگياى زندگى محروم ميكنه.
-توام بهش اعتياد دارى؟
+به چى؟
-به جزييات ديگه واسه همين اينجايى مگه نه؟
+اره منم چند وقت پيش يكم پايين تر از اينجا روى پشت بوم يكى از چندتا آسمون خراش اين شهر اعتيادم به جزييات صورتمو همرنگ اسفالتى كرد كه هر روز كفشام عادت به بو كردنش داشتن
#Tori_ni
#Mars
کلام : مرث
بیت : دین @deanmusic
میکس و رکورد : مورداس @imowrdas
کاور : امیرحسین هاشمی
@Marshiphop
دقيقاً پشت همين ميله ها بود كه منم رشد كردم هر موقع شكايت ميكردم كه حس ميكنم اسيرتونم منظره پشت ميله هارو نشونم ميدادن،ميگفتن:بيرونو نيگاه كن تو آزادى ما فقط داريم ازت محافظت ميكنيم.
منم مثل تو هيچموقع اين حرفا راضيم نميكرد پاشدم دست و پامو بريدم اونقدر خودمو بريدم كه تونستم از اين ميله هاى لعنتى رد بشم حالا خيلى وقته اينجا افتادم يه گوشه تو مثل من نباش،تو سعى كن ميله ها رو ببرى.
https://www.instagram.com/p/BwH5i7fndyh/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1f6me880rkz9n
Читать полностью…برای فریب دادن عدهای را شیر میکنند و عدهای را خر ، مواظب باشید حیوان صفت نشوید
بازنده ، بازنده است چه درنده و چه چرنده
چرچیل
نمیگم سال خوبی داشته باشین
روز و سال های خوب ارزو کردنی نیستن
ساختنین
امیدوارم اگه دارین روزای خوبتونو میسازین موفق باشین تو راهتون و بهش برسین و اگه هنوز شروع نکردین از همین الان شروع کنین
نوروزتون پیروز❤️
بهم بگو دستاى من و تو كجاى كدوم صفحه كدوم نقش از چندمين دنيايى كه قراره مارو مهمون خودش كنه طعم نوارش همديگرو ميچشن؟
نميدونى نه؟ منو تو اندازه ى هيچكدوم از بزرگترين چيزاى دنيا قراره دوست داشتن نداشتيم.
ولى مگه اصلاً براى دوست داشتن قرارى گذاشته ميشه؟ يعنى من هر بارى كه اولين صداى منزجر كننده رو از خودم موقع تولد در ميارم با خودم تمام قرار هاى دوست داشتنمو نسبت بهت تكرار ميكنم؟
خيلى احمقانس كه من وسط يه قراره بدون شروع و بى پايان بين اين همه احساس بى حس از طرف تو قرار گرفتم،نويسنده ى داستان ما حتماً يه پيرمرده تنهاى وسط يه كلبه ى چوبيه كه بوى نم خونَش همرنگ افكار مريض و منحرفش شده تا جايى كه تمام تنهاياشو توى خون من جارى كرده تا تنها كسى نباشه كه حسرتاشو هرشب جايگزين بالِشش ميكنه.
يا شايدم من فقط يه نمونه آزمايشى از منى توى زندگيه آيندمم كه هر لحظه ترس از تجربه كردن احساسات عميق يك طرفس.
ولى اين منم،من همون پيره مرديم كه توى اول جوونيم مهم ترين تجربه ى زندگيمو بار ها داستان ميكنم كه هربار خودمو لابلاى اين ورقاى سفيد تكراريه زندگيم آزار بدم تا اونجايى كه ترشح درد توى تك تك اعضاى بدنم منو از خواب بيدار كنه! تا دوباره صبح از خواب بيدار شمو داستانمو تكرار كنم.