تصنیف "قلاّب"
غزلی از شیخ اجلّ سعدی
با صدای همایون شجریان
موسیقی: سهراب پورناظری
@yekjore
#بازنشر🎧
🟩 بافت خشتی یزد ؛ عظمتِ ایستادگی!
💠 درحالی که تمامی قطعات برج ایفل (که کمتر از ١۵٠ سال قبل ساخته شده است) تا به امروز ١٢ بار تعویض شدهاند و اگر چنین مرمتهایی نبود، تا الان فرو ریخته بودند؛ بافت خشتی یزد با حداقل دوهزار سال قدمت، همچنان عظمت خود را به رخ جهانیان میکشد.
پیرمرد روزگار خوشی را پشت سر نهاده بود.
پیرمرد، روزگار خوشی را پشت سر نهاده بود. در صحنههای زندگی، شهسواریها کرده بود. به قلههای رفیع صعود کرده بود. بر یوردهای پر گل و گیاه، سراپردههای باشکوه افراشته بود. مهمانان مفخم برخوانِ کرم نشانده بود. از شاخههای درختِ تفنگآویزش، پنجتیرهای خردهزن و سوزنیهای طلاکوبیده آویخته بود. از ارتفاعات سهمگین، صخرهها و کمرها پازنهای درشت فرو کشیده بود. ولی اکنون دیگر آن پهلوان پیشین نبود. پیری و بیمهری سپهر و ستاره با هم به سراغش آمده بودند. آفتاب جاه و جلالش در حال غروب بود...
[بخارای من، ایل من]
دگر به سوز دلِ عاشقان که خواهد خواند
دلم ز نالهٔ بلبل به درد میآید
۱۱ اردیبهشت
در سالروز درگذشت معلم همهٔ بچههای ایل
فرزند ایران و خادم فرهنگ؛
زندهیاد استاد محمد بهمنبیگی
#محمد_بهمن_بیگی
#ایل
#ایران
#فرهنگ
✅به ما گفته بودند جمهوری اسلامی یعنی امیر مومنان علی و آن زن یهود در ناکجا آبادِ امپراتوری اش و خلخال...
به ما گفته بودند جمهوری اسلامی یعنی علی و زره و مرد یهودی و قاضی...
اما نتیجه شد آرش و صادق و آن دقایقِ تراژیک تنهایی و ظلمات نیکا....
🎥 چوبِ معلم: آهنگ توماج صالحی برای معلمان .
هفته بزرگداشت مقام معلم رو به همه معلمین و اساتید محترم همراه ما و ایران زمین تبریک عرض میکنم.
تندرست و برقرار باشید.🌹
مشکلات این مملکت مثل این میماند!
میشود آنرا دید ولی نمی شود
صدایش را در آورد...
#گل_آقا
امروز سالگرد درگذشت کیومرث صابری فومنی با نام هنری گل آقا بود
یادشان گرامی
فیلم کوتاه
«کمد»
Closet Space
▪️کارگردان: Devid F . Sandberg
فیلم یک شوخی جالب و هوشمندانه است ...یک ایده نیم خطی که در روایت تصویری اش بسیار خوب ساخته شده است
و ذهنیت بازیگوشانه ی فیلمساز کاملن بازتاب دیداری پیدا کرده
فیلم اصلن دیالوگ خاصی ندارد و کاملن گویاست
فیلمساز برای فضا سازی ، بجا و به اندازه از موسیقی کمک گرفته و اصلن سعی ندارد
حالت ترس و التهاب تصنعی را در فیلمش القا کند
(در حالت تمام صفحه یا افقی ببینید)
تو از همهجا شروع میشوی،
و من هر بار بداهه مینوازمت
از هر جای تنَت.
سبز آبی کبودِ من ،
لَم بده،
رها کن خودت را،
آب شو در آغوشم
مثل عطرِ یاس فراگیرم شو
بگذار یادت بگیرم...
#عباس_معروفی
مروری بر نقشههای تاریخی و مشهور جهان که نام خلیج فارس بر تارکشان میدرخشد.
دهم اردیبهشت یادآور بیرون راندن نیروهای متجاوز پرتغالی از این دریای نامور در تاریخ جهان است، روز ملی خلیج فارس.(شاخاب پارس)
✍ سام گیوراد
فیلم انیمیشن کوتاه
مرگ شکست می خورد
و Dji. Death fails
کارگردان: دیمیتری وولشین
نویسنده: وادیم نواک
محصول: مولداوی2012
داستان انیمیشن درباره ابلیس ِ مرگ
و آماتور بودن اوست در گرفتن جان یک انسان
فیلمساز رویکردی کمیک و طنز گونه دارد به جدال مرگ و زندگی که نهایتن ابلیس شکست میخورد
(در حالت تمام صفحه و افقی ببینید)
#کریم_جوانشیر
#بیکلام
@inakvazheh 🎧
حزنی عمیق در این تراک هست.
بسیار عمیق.
دودوک نوازی
با هم بشنویم
✍️اندر حکایت خشونت پلیس آمریکا علیه دانشجویان معترض به اسرائیل.| ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
#صادق_زیباکلام
🔺خشونت پلیس آمریکا و چند پرسش از خبرگزاری فارس» و «روزنامه جوان»
🔹دیروز چندین رسانه انقلابی تندرو وابسته به نظام از جمله "خبرگزاری فارس" و"روزنامه جوان" تماس گرفتند برای گفتگو و تهیه گزارش پیرامون رفتار خشونتآمیز پلیس آمریکا در برخورد با دانشجویان معترض به رفتار اسراییل در نوارغزه و حمایت از فلسطینیها. من به همهشان گفتم که با کمال میل حاضر به مصاحبه هستم فقط یک شرط دارم. شما بعنوان خبرنگار، لطفا یکسری آمار پیرامون رفتارپلیس و نیروهای ضد شورش آمریکا ظرف هفت ماه گذشته درقبال اعتراضات دانشجویان در دانشگاههای آن کشور برایم تهیه کنید.
🔹ظرف هفت ماه گذشته که این اعتراضات دربسیاری از دانشگاههای مهم و معتبر آمریکا علیه عملکرد اسرائیل در نوارغزه و حمایت از فلسطینیها درجریان بوده:
- چند دانشجو و استاد در نتیجه اصابت شوکر مجروح شدهاند؟
- چه تعداد از معترضین در نتیجه اصابت گلوله ساچمهای به چشمانشان بیناییشان را از دست دادهاند؟
- چه تعدادی از معترضین در نتیجه شلیک گلولههای جنگی از پشت بام ساختمانهای اطراف دانشگاه کلمبیا یا کالیفرنیا کشته و یا مجروح شدهاند؟
- چه تعدادی ازاساتید آمریکا بواسطه حمایت ازدانشجویان، ممنوع التدریس یا ازدانشگاه اخراج شدهاند؟
- چه تعدادی از دانشجویان معترض تعلیق شدهاند؟
- برای چه تعداد از معترضین اعم از اساتید یا دانشجویان، قوه قضاییه آمریکا به اتهام "اقدام علیه امنیت کشور" تشکیل پرونده های امنیتی داده؟
- چه تعداد اساتید و دانشجویان توسط نهادهای امنیتی آمریکا دربازداشت بسر میبرند؟
- چه تعداد ازمعترضین متهم به ارتباط
با بیگانگان شدهاند؟
- موبایل چه تعداد از دانشجویان به اتهام فیلمبرداری و گرفتن عکس ازعملکرد پلیس ضبط شده و خودشان هم متهم به جاسوسی شدهاند؟
🔹اما این همه داستان دیروز نبود. دو اتفاق دیگر هم افتادند. یکی از دانشجویان دختر که ظاهرش کاملا غیر حزب اللهی بود، بمن گفتند: "ایکاش شما آزادگی و دفاع ازحقیقت را از اساتید آمریکایی که این چنین از فلسطینیها بدفاع برخاستهاند یاد میگرفتید." مورد دوم مطلبی بود که خانم "میترا کثیری" یکی از همکاران بسیار متدین دانشکده ازم پرسیدند: "چطور میشود آمریکاییهایی که «انقلاب فرهنگی» نداشتند، دانشجویانشان اینقدر از فلسطینیها دفاع میکنند، اما دانشجویان ما علیرغم «انقلاب فرهنگی»، انگار نه انگار؟"
https://www.instagram.com/p/C6TA7OZsFP1/?igsh=MzRlODBiNWFlZA=
مهارت فردی در مدارس فنلاند
✍به منظور پرورش جامعهای پیشرفته و سرآمد، در آموزش برای كودكان ١٥-٩ سال فنلاند، موارد زیر در نظر گرفته میشوند:
١- مهارت درست لباس پوشيدن
٢- مهارت درست راه رفتن
٣- مهارت خوب حرف زدن
٤- مهارت حرف خوب زدن
٥- مهارت منظم بودن
٦- مهارت شعر خواندن
٧- مهارت نقاشی كردن
٨- مهارت نوشتن
٩- مهارت ترانه و دكلمه خواندن
١٠- مهارت بهداشت
١١- مهارت کار تيمی
١٢- مهارت انتقاد كردن
١٣- مهارت جرات ورزی و تمرین شجاعت
١٤- مهارت تشخيص درست از نادرست
١٥- مهارت درست غذا خوردن
١٦- مهارت گره زدن
١٧- مهارت كار با قيچی و برش زدن
١٨- مهارت سعی در خوش خط بودن
١٩- مهارت شستن اشيا
٢٠- مهارت مطالعه
٢١- مهارت مدیریت زمان
٢٢- مهارت كنترل خشم
٢٣- مهارت انتقاد پذیری و تحمل حرف مخالف
٢٤- مهارت پژوهش و تحقيق
٢٥- مهارت تشخيص دوست خوب
٢٦- مهارت بازی كردن
٢٧- مهارت غذا پختن
٢٨- مهارت كار با سوزن
٢٩- مهارت تشكر و سپاسگزاری كردن
٣٠- مهارت خوب توجه كردن
٣١-مهارت تفكر كردن
٣٢- مهارت تفكر خوب داشتن
٣٣- مهارت دوست خوب پيدا كردن
٣٤- مهارت نگهداری دوست خوب
٣٥- مهارت نگهداری لوازم
٣٦- مهارت انتقاد پذیری و نقد شدن
٣٧- مهارت رازدار بودن
٣٨- مهارت برنامه ريزی كردن
٣٩- مهارت گذشت
٤٠- مهارت صبور بودن
٤١- مهارت حل مساله
٤٢- مهارت نگهداري گياه و گل
٤٣- مهارت دقت به پيرامون
٤٤- مهارت صادق بودن
٤٥- مهارت وفادار بودن
٤٦- مهارت نوشتن
٤٧- مهارت آينده نگری
٤٨- مهارت تلاش كردن
٤٩- مهارت نا اميد نشدن
٥٠- مهارت هدف داشتن
٥١- مهارت كار با ابزار
٥٢- مهارت كار با كامپيوتر
٥٣- مهارت در فضای مجازي و سايبری
٥٤- مهارت در تصوير ذهنی داشتن
٥٥- مهارت احترام گذاشتن
٥٦- مهارت كم مصرف بودن
٥٧- مهارت بهره گيری از اشيا
٥٨- مهارت مشورت گرفتن
٥٩- مهارت مشورت و همفكری كردن
٦٠-... مهارت ١٢ و مهارت ٣١ و مهارت ۳۶
فراگیری و ارتقای این مهارتهای فردی میتواند آینده بهتری را برای خودمان و فرزندانمان فراهم آورد و سرآمدی فردی ما را تسهیل نماید.
📒 #تحول_نظام_آموزش_فنلاند
#مرتضی_روغنی
پ.ن:
لطفا قیاس کنید با نظام آموزشی ما، درک عمق فاجعه رقت انگیزاست...
درآمد و آواز "قلاّب"
غزلی از شیخ اجلّ سعدی
با صدای همایون شجریان
سوپرانو: دلنیا آرام
موسیقی: سهراب پورناظری
آلبوم: ایران من
@yekjore
#بازنشر🎧
بخشِ کوتاهی از سخن رانیِ احمد شاملودردانشگاه برکلی کالیفرنیا ــ اپریل 1991ـــ تحتِ عنوان: 【حقیقت چقدر آسیب پذیر است】
👇
هر رژيم حاکمى که چيزى را ممنوعالانتشار به قلم داد، من به خودم حق مىدهم که فکر کنم در کار آن رژيم کلکى هست و چيزى را مىخواهد از من پنهان کند.
پاره ئی از نظامها اعمال سانسور را با اين عبارت توجيه مىکنند که:
«ما نمىگذاريم ميکرب وارد بدنمان بشود و سلامت فکرى ما و مردم را مختلکند.»ـــ آنها خودشان هم مىدانند که مهمل مىگويند. سلامت فکرى جامعه فقط در برخورد با انديشهى مخالف محفوظ مىماند. تو فقط هنگامى مىتوانى بدانى درست مىانديشى که من منطق ات را با انديشهى نادرستى تحريک کنم. من فقط هنگامى مىتوانم عقيدهى سخيفم را اصلاح کنم که تو اجازهى سخن گفتن داشته باشى. حرف مزخرف خريدار ندارد، پس تو که پوزهبند به دهان من مىزنى از درستى انديشهى من، از نفوذ انديشهى من مىترسى. مردم را فريب دادهاى و نمىخواهى فريبت آشکارشود. نگران سلامت فکرى جامعه هستيد؟ پس چرا مانع انديشهى آزادش مىشويد؟ سلامت فکرى جامعه تنها در گرو همين واکسيناسيون بر ضد خرافات و جاهليت است که عوارضش درست با نخستين تب تعصب آشکار مىشود.
براى سلامت عقل فقط آزادى انديشه لازم است. آنها که از شکُفته گیِ فکر و تعقل زيان مىبينند جلویِ انديشههاى روشن گر ديوارمىکشند و مىکوشند تودههاى مردم احکام فريبکارانهى بستهبندى شدهى آنان را بهجاى هر سخن بحثانگيزى بپذيرند و انديشههاى خود را بر اساس همان احکام قالبى که برایِ شان مفيد تشخيص داده شده زيرسازى کنند.
توده ئی که بدينسان قدرت خلاقهى فکرى خود را از دست داده باشد، براى راه جُستن به حقايق و شناخت قدرت اجتماعى خويش و پيداکردن شعور و حتی براى توجه يافتن به حقوق انسانى خود محتاج به فعاليت فکرى انديشمندان جامعهى خويش است. زيرا کشف حقيقتى که اين چنين در اعماق فريب و خدعه مدفون شده باشد رياضتى عاشقانه مىطلبد و بهطور قطع مىبايد با آزادانديشى؛ و فقدان تعصب جاهلانه پشتيبانى بشود که اين هم ناگزير درخصلت تودهى گرفتار چنان شرايطى نخواهد بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
■این سخن رانی و سخن رانی دیگر یعنی "" نگرانی هایِ من "" هیچ گاه به صورتِ کامل اجازه یِ انتشار پیدا نکرد بلکه فقط بخش هائی از هردو در کتاب های « شناخت نامه شاملو» به کوشش دکترجواد مجابی ــ نشرقطره 1377. و « اُدیسه ی بامداد» به تألیفِ پرهام شهرجردی نشرکاروان 1381 منتشرشد. البته بخش هائی هم در مجله ی آدینه در دهه یِ 70 چاپ شد.[ پیش از اولین توقیف آن در سال 1377 با حکم سعیدمرتضوی] به اضافه یِ گفت وگوی فرج سرکوهی با احمد شاملو در باره یِ سخن رانی های نام برده شده.
شعر تازهای از سیدعلی صالحی
خویش
هی همتبارِ تنها ماندهٔ من
زودا
هفت دریا
به دیدنت میآیند.
ما
تو را
در تاریکی
تنها نخواهیم گذاشت عموزاده!
هی عموزادهٔ عصیانها!
زودا
زنده به خیمهٔ انار و آینه
بازخواهی گشت.
فعلاً ترانهٔ بعدیِ هفت دریا را
پنهان و در پرده
مرور کن!
قرارِ ما
زمزمهٔ بیپایانِ زندگیست،
حتی بر مزارِ ممنوعهٔ مردگان.
امروز گزارشات جدید منتشره در خصوص جنایت منتهی به قتل دخترمان نیکا شاکرمی را دیدم.
اصلن حالم خوب نیست. ای تف به شرف نداشته تان.😔😒
آیا شما انسان هستید؟
این حد از توحش دیوانه کننده ست. از عاقبت خودتان بترسید.
از دست انتقام کاینات بترسید.
بترسید بترسید ما همه با هم هستیم. ما نود درصد ملت ایرانیم..
زلف را شانه مزن شانه به رقص آمده است
من که هیچ آینه ی خانه به رقص آمده است
من و میخانه ی متروک جوان سالی ها
ساقی بی می و پیمانه به رقص آمده است
باز در سینه کسی سر به قفس میکوبد
به گمانم دل دیوانه به رقص آمده است
مردم شهر نظرباز و تو در جلوه گری
یار میگرید و بیگانه به رقص آمده است
شعری از آتش دیدار به لب دارد شمع
عشق در پیله ی پروانه به رقص آمده است
شعر : #مهدی_مظاهری
اجرا : #بهنوش_ایپکچی
📖
۱۱ اردیبهشت، سالگرد درگذشت #محمد_بهمنبیگی
(پدر آموزش عشایری ایران)
محمد بهمنبیگی (زادهٔ, ۲۶ بهمن ۱۲۹۸ قشلاق ایل قشقایی استان فارس – درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ شیراز) نویسنده، مترجم و بنیانگذار آموزش عشایری در ایران بود.
جاویدنام #ایرج_افشار_یزدی در باره بهمنبیگی مینویسد: «در نوشته بهمنبیگی سه خصوصیت ناب وجود دارد یکی آن که گاهی رمانتیک است اما مهوع نیست… دیگر آن که طبیعتشناس است و به خوبی توانسته با کلمات ساده و بیپیرایه مرغزارها، لاله زارها، گوسفند سراها و آوای پرندگان را به خواننده بشناساند که چه حالتی و صورتی داشتهاند… سومین خصوصیت بهمنبیگی در قدرت بیان مفاهیمی است که در ذهن دارد و میتواند آنچه را میداند و دیدهاست به روشنی و پاکیزگی به صورت کلمات بی جان عرضه کند. نوشتههای بهمنبیگی شاهنامه منثور ایل قشقایی و بویراحمدی و ممسنی و کهگیلویه است…»
زندگینامه:
بهمنبیگی در ایل قشقایی در منطقهای بین شهرهای خنج و قیروکارزین در استان فارس به دنیا آمد.
او در کودکی با عشایر کوچنشین زندگی میکرد و از همان ابتدا با فرهنگ و آداب و رسوم ایل آشنا بود.
در سال ۱۳۰۸ در پی اعتراض ایل قشقایی به حکومت وقت، پدر محمد همراه چند تن دیگر به تهران تبعید شد.
در این زمان محمد به همراه مادرش به تهران رفت و در مدرسه علمیه تهران مشغول تحصیل شد.
پس از پایان دبیرستان، در دانشکده حقوق دانشگاه شیراز به تحصیل پرداخت..
در سال ۱۳۲۴ کتابی به نام «عرف و عادت در عشایر فارس» را منتشر کرد که به اوضاع و احوال عشایر فارس و راه حل مشکلات آنان میپرداخت.
در سال ۱۳۲۵ به عنوان نخستین مدیر کل عشایر فارس کماشته شد و در این جایگاه اقدامات مهمی برای بهبود وضعیت زندگی عشایر انجام داد.
از مهمترین کارهای بهمنبیگی، راهاندازی آموزشگاههای سیار برای عشایر بود. این آموزشگاهها به عشایر کوچنشین امکان میدادند که در حین کوچ نیز به تحصیل ادامه دهند.
بهمنبیگی همچنین کتابها و جستارهایی چند در زمینه فرهنگ و تاریخ عشایر ایران نوشت.
درگذشت:
بهمنبیگی بیست و ششم بهمن ۱۳۸۹ در شیراز درگذشت و در آرامستان کُشن شهرک والفجر به خاک سپرده شد.
کتابها:
عرف و عادت در عشایر فارس (۱۳۲۴)
سرود زندگی (۱۳۳۳)
ایل من (۱۳۴۲)
بخارای من (۱۳۴۳)
کوچ (۱۳۴۵)
سرگذشتهای عشایری (۱۳۴۷)
دانستنیهای لازم برای عشایر (۱۳۵۰)
گاهواره سنگی (۱۳۵۱)
عاشقانههای ایل (۱۳۵۲)
ریشه در خاک (۱۳۵۴)
ایل قشقایی (۱۳۵۷)
کوچ نشینی در ایران (۱۳۶۱)
پژوهشی در اسطورههای ایرانی (۱۳۷۸)
ترجمهها:
کلبه عمو توم (هاریت بیچر استو)
ژانگ ژاک روسو (ژان ژاک روسو)
زندهیاد، بانو دکتر #سیمین_دانشور در نامهای به بهمنبیگی: «دوست سالیان درازم، محمد بهمنبیگی عزیزم، شاهکارت، "بخارای من ایل من"، تحفه نوروزی من به دوستانم بود و اینک کتابهای اخیرت که به وسیله آقای نوید فرستاده بودی. از همه چیزمتشکرم. از اینکه وجود داری، از اینکه این همه کوشا بودهای. کلاسهای سیار عشایریات یادم نمیرود. میدانی که پدر من پزشک ایل قشقایی بود و من با فرخبیبی دوست بودم. با تحسین و ارادت.»
مُردَری:
محمد بهمنبیگی نامور به «پدر آموزش عشایری ایران» بود. او با تلاشهای خود، خدمات ارزشمندی به عشایر ایران ارائه کرد و زمینه را برای بهبود زندگی آنها فراهم کرد.
نوشتههای بهمنبیگی، به ویژه کتابهای او پیرامون زندگی عشایر، آبشخور ارزشمندی برای شناخت فرهنگ و تاریخ عشایر ایران است.
امروزه در بسیاری از جاهای ایران، آموزشگاههای عشایری به نام محمد بهمنبیگی نامگذاری شدهاند و یاد و خاطره او در میان عشایر ایران گرامی داشته میشود.
خیابان شصت و چهارم سید جمال الدین اسدآبادی (یوسف آباد) منطقه ۶ تهران و پل ناهمسطح در بلوار امیرکبیر -منطقه ۴ شیراز- به نام شادروان استاد محمد بهمن بیگی نام گذاری شدهاست
یاد و نام ارجمندش جاوید
📝
ایمون باتلر
قواعد یک جامعه آزاد حاکم بر رفتار «عمومی» است؛
یعنی بر نحوه رفتار افراد با دیگران.
اما رفتار «خصوصی» در حوزهی خصوصی باقی میماند و جامعه آزاد کاری به آن ندارد.
رفتار خصوصی فرد فقط زمانی موضوعیت مییابد و تبدیل به یک موضوع قانونی میشود که به دیگران آسیب رسانده یا ایجاد آسیب کرده باشد.
اما در یک جامعه آزاد لازم است دقت و مواظبت بسیار شود که آسیب عینی یا خطر ایجاد آسیب اصالتاً وجود داشته و واقعی باشد تا به هر بهانهای نشود افراد را مورد تعقیب قرار داد.
آیا باید به مردم اجازه داد تا در روزهای مقدس به کار و تجارت بپردازند؟
یا چند همسر داشته باشند؟
در جواب باید گفت که این موضوع به خود افراد مربوط است و ربطی به ما یا دولت ندارد، چون این قبیل کارها آسیبی به کسی نمیرسانند.
دلیل وجودی قوانین در یک جامعه آزاد، حفظ و گسترش آزادی است، نه تحمیل اخلاقیات عدهای از مردم بر عدهای دیگر.
در یک جامعه آزاد مردم مجازند که قواعد خاص خودشان را در مورد اموال و داراییهایشان اعمال کنند، به شرطی که قواعد آنها ناقض قاعده «عدم آسیبرسانی» نباشد. ........
بنیانهای جامعهی آزاد
.
@inakvazheh 🎧
💿ترانه: #به_خاطر_تو
🎙️خواننده: #حمیرا
🎵آهنگساز: پرویز یاحقی
📜ترانه سُرا: بیژن ترقی
موضوعِ گفت وگو: تولدِ یک شاعر
🔸🔸🔸
✍️ما مثل رستمِ دستانِ مان كه فرزندش را به دست خودش می کُشد قاتلِ آينده ايم، چون همه چيز پنهان و آشكار به ما می گوید «خفه!»
در جوامعی مثلِ جامعه یِ ما فرزندانِ هر نسل رونوشت برابرِ اصلِ پدران شان هستند و تا قضیه به این صورت است هرگز به جائی نخواهیم رسید.
الاغِ مان را به دوچرخه و دوچرخه را به موتور و موتور را به رانۀ بنزین سوز و سفر با هواپیما را جانشینِ سفرِ زمینی می کنیم و برآنیم که با زمانه هم سفریم. در حالی که خودمان را فریب داده ایم. تقلیدِ دیگران همراه و هم چراغِ دیگران شدن نیست. ما همسایۀ دیگرانیم نه هم چراغِ آن ها.
آن خانمِ آلمانی می گوید عادت کرده ایم صدائی را در خود بشنویم که می پرسد: « این لحظه به من چه هدیه خواهد داد؟» ـــ چرا عادت نمی کنیم از خود بپرسیم که:« ما به این لحظه چه هدیه می دهیم.» ـــ در موردِ ما قضیه به کلی تفاوت می کند.ما حتی به این کنجکاوی هم که هدیۀ این لحظه به ما چیست عادت نکرده ایم.
دیگران چیزهائی به ما هدیه می دهند و ما ناچاریم آن هدیه ها را بپذیریم و موردِ استفاده قرار بدهیم. غمِ مان نیست اگر در عمرمان چیزی به جهان عرضه نکرده ایم.
حتا اگر نوابغى داشته ايم نبوغ آن ها را هم ديگران برای مان كشف كرده اند و تازه ما به جاى شرمنده گی از بى حاصلىِ خودمان فقط پُز خوارزمى ها و خيام ها را تحويل خودِ آن ها داده ايم كه غالباً اصلاً نمى دانيم كه بوده اند يا چه گفته اند يا چه كرده اند. وقتى هم كه مثلاً مردم گنجه به افتخار نظامى گنجه ئى جشنى می گیرند تازه ما عوض تشكر دو قورت و نيم هم طلبكار می شویم كه شاعر عزيز ما را در كمالِ وقاحت مال خودشان كرده اند.
ما دربندِ تعالى نيستيم، تعالى موقعى ميسر میشود كه هركس بتواند حرفش را بزند. ما بايد تازه «شنيدن» بياموزيم. مدعى هستيم كه «هنر نزد ايرانيان است و بس / نداريم شير ژيان رابه كس» (يعنى شير ژيان را در برابر هنر خودمان داخل آدم نمی دانيم!). پس هنر در نظرما غرنده گى و درنده گى و قلدرى است. دندان هايش را خُرد می کنیم كه بخواهد جز در مورد آنچه ما ميل داريم بشنويم چيزى از دهنش درآيد. ما مثل رستمِ دستانِ مان كه فرزندش را به دست خودش می کُشد قاتلِ آينده ايم، چون همه چيز پنهان و آشكار به ما می گوید «خفه!» – چون حتا خودمان به خودمان می گوئيم «جلو بزرگترها فضولى موقوف!». – چون بزرگ ترها يعنى گذشته گان، يعنى پدرها و پدربزرگ ها كه خودِ آنها هم در همين فضاى مشابهِ نبيره ها و نتيجه ها و نديده هااشان پير شده اند و مرده اند.
ما ميراث خوار كسانى هستيم كه مرده به دنيا آمده بوده اند. حتا اگر از كُشتن كسانى كه حرف نوئی به ميان آورده اند پشيمان شده ايم و به آنان «شهيد اول» و «شهيد ثانى» و «شهيد ثالث» لقب داده ايم، اين هم به دستور پدرانِ مان بوده كه فرمانى را اجرا كرده اند، وگرنه ما كه ايم كه به خودمان جرأت بدهيم برداريم همین جور سرِخود كسانى را كه اجداد گرامی مان به قتل رسانده اند شهيد بخوانيم؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبعِ مطلب: کتابِِ در باره هنر و ادبیات ــ گفت و شنودی با احمد شاملو
به کوششِ ناصر حریری ـــ صفحه های 106 ــ 107ــ 108
■ منظور از آن خانم آلمانی اشاره به " مارگوت بیکل " است.
@inakvazheh
#عشق
عِشق (با ریشه فارسی ایشکا)
یا دلدادِگی
حسی است که به معنای دوست داشتن فرد یا چیزی است.
«عشق» از #عشقه گرفته شدهاست و آن گیاهی بدون ریشه است به نام «لبلاب», چون بر درختی پیچد آن را بخشکاند. عشق صوری درخت جسم صاحبش را، خُشک و زرد رو میکند، اما عشق معنوی، بیخ درخت هستی عاشق را خشک سازد و او را از خود بمیراند.
عشق را در لغت افراط در دوست داشتن و محبت تام معنی کردهاند.
گذشته فریبم داد ،
حال عذابم می دهد ،
از آینده وحشت دارم .
احتمالا این روزها، کمتر کسی است که این کلیپ را ندیده باشد. جدا از صدای خاص و شباهت چهره اش به ساموئل بکت ایرلندی( رمان نویس ، شاعر و برنده نوبل ادبی)، به گمانم سخنِ او فریادِ پنهان شده در ناخودآگاهِ کثیری از مردمانِ این جامعه است. سخنانی که سالهاست ما زخمیِ آن هستیم .
#علیرضا_اسماعیلی
نشر از پایدیا
#آلبرت_اینشتین در جستوجوی راهحل عملی پیشگیری از وقوع جنگ بود. او نهتنها امیدوار بود
که با نظریهپردازی و طرح استدلالهای استوارِ علمی بتوان شوق انسانها به شرکت در جنگ را تضعیف کرد، بلکه همچنین امید داشت که روزی بتوان شوق به تخریب را در درون انسانها به کل از بین بُرد. او معتقدبود که «ملتها با هدفهای نادرست تربیت شدهاند. در کتابهای درسی به جنگ ارج مینهند و وحشت و خرابیهای آن را نادیده میگیرند و از این طریق کینهتوزی را به کودکان تلقین میکنند. من اما میخواهم آشتی بیاموزم نه نفرت، عشق بیاموزم نه جنگ».
نامه اینشتین به فروید را اینجا بخوانید
#زیگموند_فروید برخلاف اینشتین بهکارگیری خِرد و استدلال منطقی را راه مناسبی برای هدایت رشد روان انسانها در جهت مقابله با جنگ نمیدانست. او معتقدبود که معقولترین، تیزبینترین و زیرکترین انسانها نیز، تحت شرایطی، بردهی احساسات و مقهورِ غرایز خودند و امیدی به محو کامل تمایلات پرخاشگرانهی انسانها نداشت.
نامه فروید به اینشتین را اینجا بخوانید
این پست،چهار پیوست دارد...
#عشق_بورز_نه_جنگ #چرا_جنگ
#بازنشر
/channel/+-duM6SWtGVg4YzI0
از کانالهای بسیار خوب 👆
درستایش ادبیات،در ستایش شعر،در ستایش انسانیت مشترک، در ستایش بودن مشترک، در ستایش عدالت.....اگر همه چیز سعی در به استیصال کشاندن ما دارد، ما هم به شیوه خود به تلاش او برای مستاصل کردن ما می خندیم: او نمی داند نهیلیسم و پوچ شدن زندگی آغاز تمایل انسان ها به زیستن است.مدرنیته یعنی ایمان به پوچ بودن زندگی و تلاش برای خلق یک هستی معنادار در این بودن بی معنای رو به زوال و نیستی.باید پوچ بود تا خوب زندگی کنی.
http://t.me/mostafamehraeen
#بازنشر
🪷آیین نیاکان
زنی هزار ساله ام در سرزمینی که آیین نیاکانش، کم آزاری بود و در شریعتشان هیچ گناهی بدتر از مردم آزاری نبود.
اینک اما مردم آزاری قانون شده است و راه رسیدن به خدا از داغ و درفش می گذرد.
ایمان، دعوت است، فراخواندن است. این خشم گسیخته افسار و این لعنتِ سرگردان در خیابان نامش دین نیست. این کفر سیاه و این شب دیجور نامش نور نیست.
مؤمنان خود می دانند چگونه راه روشنی را بنمایانند، نیاز به راهبریِ رهگمکردگان خشماگین نیست.
این عاصی پیشگان بیمار که درس تقوا می دهند، این زخم زنندگان به پیکر عشق و انسانیت، به شفقت محتاج ترند تا به نفرت.
از حکمت باستان هنوز قدری مانده است، خم می شوم و گوهری نایاب را از زیر لگدکوب نابخردان و تاراج تاتاران هم روزگار به در می کشم، همین.
✍️#عرفان_نظرآهاری
#مردم_آزاری
#مباش_در_پی_آزار_و_هر_چه_خواهی_کن
#که_در_شریعت_ما_غیر_از_این_گناهی_نیست
@erfannazarahari