سلام هموطنان
عدالتنامه راهیست هموار
به سوی عدالت
عدالتنامه را بخوانید
اگر با ما همفکر هستید
برای رسیدن به هدف
با ما همراه شوید
عدالتنامه
داستان غزه هم رو به پایان است؟!
نشانه ها حاکی از برقراری آتش بس در غزه، طی بیشینه دو سه هفته آتی است. چندین عامل توانمند این احتمال را بسیار بالا می برد:
۱- خروج حزب الله
حزب الله با پذیرش آتش بس با اسرائیل (اشغالگر)به هر دلیل از جریان نبرد خارج شده است. با چنین رخدادی حماس با از دست دادن برترین متحدش، تنها مانده است؛
۲-عقبه نابود شده
با فروپاشی سخت و ابدی رژیم اسد در سوریه، تا آینده دیدپذیر، احتمال حمایت کلان نظامی از مسیر شام به جنوب لبنان و حماس ممکن نخواهد بود. سهل است که شامات جولانگه ارتش اسراییل و ایضا ترکیه شده و نتانیاهو در حال یکه تازی در این میدان است. حماس از خالی شدن عقبه خود به خوبی آگاه شده است؛
۳- دوزخ غزه
با ایلغار همه جانبه اسرائیل و نسل کشی نتانیاهو، غزه به دوزخی تبدیل شده که دیگر کمترین رمق ی برایش باقی نمانده است. نه تنها مردم غزه که تقریبا همه ملت های جهان خواهان پایان یافتن نسل کشی بی بی هستند؛
۴- فشار حامیان
فشارهای قطر، مصر، ترکیه و ...به عنوان حامیان حماس رو به اوجگیری است. این دولت ها خواهان کوتاه آمدن حماس در برابر ماشین جنگی اسرائیل(اشغالگر) هستند. به گمانم رهبری حماس بیش از این توان رویارویی و چانه زنی با حامیانش را نخواهد داشت؛
۵- تهدید ترامپ
تهدید ترامپ دایر بر لزوم آزاد کردن گروگان های اسرائیلی تا پیش از راهیابی او به کاخ سفید، نمی تواند بی اثر باشد. به ویژه اینکه وی گفته است در غیر این صورت جهنمی در خاورمیانه برپا خواهد شد. به هر روی این تهدید بر جریان تصمیم سازی حماس کم تاثیر نیست؛
۶- عراق بیطرف
به گمانم دولت و مردم عراق دیگر حاضر به کنارآمدن با وجود نیروی مستقل نظامی حشدالشعبی نخواهند بود. بغداد و آیت الله سیستانی با وجود سازمان مسلحی که بخواهد تصمیماتی مستقل از دولت مستقر بگیرند، کنار نخواهند آمد. با کنار رفتن حشدالشعبی حماس بیش از پیش احساس تنهایی خواهد کرد؛
۷- حوثیها
احتمالا این که حوثی ها همچنان در چارچوب درگیریهای منطقهای فعال باشند کمنیست، ولی شدت حملاتشان به اسرائیل کاهشی خواهد بود، چرا که بدون پشتیبانی مستحکم ایران و حزبالله، عملیات گسترده علیه اسرائیل برای آنها دشوارتر میشود. همچنین، تضعیف محور مقاومت و تغییر موازنه قوا در منطقه، بر راهبردهای این تشکیلات بی تاثیر نیست. به هر روی حماس نمی تواند مانند گذشته روی پشتیبانی موثر آنها حساب کند؛
۸- از درون
با شهادت یحیی سنوار و دیگر رهبران، حماس از خلأ رهبری کاریزماتیک در رنج است. نبود رهبری کلیدی متحد کننده، ممکن در صورت نیاز به ادامه مقاومت باعث اختلافات درونی و کاهش توان عملیاتی و شاید تجزیه درونی شود.
کوتاه آن که احتمال موافقت طرفین به آتش بس تا پیش از رسیدن سال نو میلادی بسیار بالا خواهد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
/channel/iranazadvaabad
امروز تا الان در سه نوبت برق منزل در قم رفته که تا این لحظه ۴ ساعت فاقد برق بوده ایم. نوبت سوم یک ساعت بوده که هنوز ادامه دارد.
یک ضرب المثل عربی می گوید "البلية اذا عمت طابت" یعنی بلا و گرفتاری اگر فراگیر و عمومی باشد گوارا و قابل تحمل می شود!
این را نوشتم تا مخاطبان در سراسر کشور بدانند که در قم هم قطعی برق داریم. بلا و گرفتاری در سرتاسر سرزمین قدرت اول منطقه جاری و ساری است و ظاهرا هنوز روزهای خوشمان است.
حاکمیت باید به جان دوستان اصلاح طلب راهگشا و جناب دکتر پزشکیان دعا کند که فداکارانه دارند بار مسئولیت ناترازیهای نظام را بر دوش می کشند.
✍مهدی نصیری
دلسا زم (دختر مرحوم روح الله زم) به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشتِ پدرش، قطعه ای که پدر همیشه دوست داشت را می نوازد و می خواند.
"فریاد درون" (سید محمد ناظمزاده)
@smnazemzade
/channel/iranazadvaabad
*✒️بیات محمدی*
اگر منظور از خالی نکردن دل مردم مایوس نکردن آنهاست باید گفت مگر مردم امیدوارند و جایی برای امیدواری باقی مانده است ؟ امیدوار خواندن مردمی که ناامیدی مثل باران بهاری از سر و گوششان می بارد چه کمکی به امیدواری آنها می کند ؟ آیا تکرار امیدآفرینی امید می آورد ؟ کتمان حقیقت و دادن امید به مردم تنها در سایهِ دروغ گفتن به مردم امکان پذیر خواهد بود ، همان دروغی که همواره پای منابر شنیدیم که برکت سفره ها را بر باد می دهد ، چیزی که امروز ابزار کار مسئولین ما شده است .
مگر مردم بی خبر و چشم و گوش بسته اند که دیگران با شیطنت بخواهند آنها را اغفال و دل آنها را خالی کنند ، کسی هست که نداند جوان امروزی از منِ میانسال بهتر می فهمد و بیشتر تشخیص می دهد و دقیق تر تحلیل می کند ؟ بیان موضوعات مبتلابه جامعه توسط فعالان مدنی که عاشق کشورند و دل در گرو میهن خود دارند فقط نوعی تداعی و یادآوری ست نه چیزی دیگر .
وانگهی باید دید منظور از مردم کدام مردم است ؟ چند درصد مردم از آن چیزی که از آن به عنوان کمک به محور مقاومت نام برده می شود رضایت داشته و دارند ؟ برای یک بار هم که شده رسما نظر مردم در این مورد را جویا شوید آن موقع قطعا دیگر به ناامید شدن مردم فکر نخواهید کرد ، اگر اکثریت نسبی گفتند بله آن موقع هیچ کس حق ندارد خلاف رای اکثریت دل مردم را خالی و ناامید کند ، و اگر اکثریت نسبی نه ، اکثریت مطلق گفتند نه ، آن موقع دیگر مردمی نمی ماند که کسی دل آنها را خالی و ناامید کند .
واقعا از کدام مردم صحبت می کنید ؟ مردم نمی دانند هزینه محو اسرائیل را پرداخت کردیم اما اسرائیل محو نشد؟ مردم نمی دانند هزینه هسته ای شدن را پرداخت کردیم ولی از آن استفاده نکردیم ؟ مردم نمی دانند هزینه سیطره و تسلط دروغین مقاومت بر رژیم صهیونیستی را پرداخت کردیم ولی مقاومت به این حال روز افتاد ؟ مردم نمی دانند هزینه رسیدن به قله را پرداخت کردیم ولی به قله نرسیدیم ؟ مردم نمی دانند هزینه مرگ بر آمریکا را پرداخت کردیم ولی آمریکا مرگ خیلی از ماها را از زمان جنگ ۸ ساله تا به امروز رقم زد ؟ مردم نمی دانند هزینه دوستی با چین و روسیه را پرداخت کردیم ولی تنها چیزی که از آنها ندیدیم دوستی بود ؟ مردم نمی دانند هزینه حفظ اسد را پرداخت کردیم ولی اسد نابود شد ؟
ازکدامین امیدواری صحبت می کنید ؟ ۴۵ سال ستیزه جویی با دنیا ؟ ۴۵ سال بیان برهه حساس ؟ ۴۵ سال جنگ و گریز ؟ ۴۵ سال ریاضت اقتصادی ؟ ۴۵ سال تورم دو رقمی ؟ ۴۵ سال ناترازی ؟ ۴۵ سال بحران ، ۴۵ سال ادمهای تکراری ؟ ۴۵ سال صحبت های تکراری ؟ ۴۵ سال برنامه های تکراری ؟ ۴۵ سال وعده سرخرمن ؟ ۴۵ سال عقب گرد ؟ ۴۵ سال ؟ ۴۵ سال ؟ ۴۵ سال ؟ ۴۵ سال عمر ، آن هم عمر مفید را از عمر یک ادم کم کنید از آن چه می ماند ؟ بعضی ها کودکی نکردند ، برخی ها جوانی ندیدند ، جماعتی میانسالی را از دست دادند .
کی شرنگ تلخ ناامیدی را به کام مردم چشاند ؟ ازدواجهایی که باید صورت می گرفت ولی نگرفت ، بچه هایی که باید به دنیا می آمدند ولی نیامدند ، جوانانی که نباید از کشور فرار می کردند ولی کردند ، زندگی هایی که باید متلاشی نمی شد ولی شد ؟ خودکشی هایی که نباید اتفاق می افتاد ولی افتاد ، جوانانی که نباید جوانمرگ می شدند ولی شدند ، پدر مادرهایی که نباید دق مرگ می شدند ولی شدند ، کی دل مردم را خالی و ناامید کرده است ؟
سرمایه هایی که باید به کشور می آمد ولی نیامد ، پولهایی که باید در ایران می ماند ولی نماند ، نفت و گازهایی که باید می فروختیم ولی نفروختیم ، دوستی هایی که باید می کردیم ولی نکردیم ، دشمنی هایی که باید نمی کردیم ولی کردیم ، شعارهایی که باید نمی دادیم ولی دادیم ، کی دل مردم را خالی و مردم را ناامید کرد ؟ مردم تحریم ها را به کشور تحمیل کردند یا مسئولین ؟ مردم فرصت ها را به تهدید تبدیل کردند یا حکام ؟ مردم موجبات بی دینی جوانان را بوجود آوردند یا کارگزاران ؟ مردم مسبب اختلاسها هستند یا دست اندرکاران ؟ مردم سرمایه های عمومی کشور را به چاه عمیق مقاومت ریختند یا اصحاب قدرت ؟
راستی تخصیص ۷۷ میلیون دلار برای خانوارهای لبنانی به میزان هر خانوار ۱۴ هزار دلار یعنی معادل یک میلیارد تومان فقط برای اجاره مسکن یکسال انها ، خالی کردن دل مردم ایران و ناامید و بدبین کردن انها نیست ؟ آیا می دانید با این یک میلیارد تومان ، زوج جوان ایرانی می توانستند برای همیشه یک خانه بخرند ولی ما آن را فقط برای اجاره مسکن یک سال امت حزب الله لبنان اختصاص دادیم ؟؟ آیا خالی کردن جیب مردم ایران به منزله خالی کردن دل آنها نیست ؟ کی را به ناامیدکردن مردم متهم می کنید؟؟!!
تو را به حضرت عباس بیش از این مردم را عذاب ندهید و مضحکه و مسخره کنید ؟ یا راه بروید یا راه بدهید.
-------------------------------------------
بیست وسوم اذرماه ۱۴۰۳
/channel/iranazadvaabad
من بگویم، شما باور می کنید؟!
امروز می خواهم آبرویم را یکجا در پکیج زیر نهاده و در راستای رویکرد حکومت، تقدیم ملت و افکار عمومی کنم؛ به گمانتان چند آدم سالم، عاقل، بالغ با سواد، کم سواد و بی سواد، در این کشور پیدا می شوند که کریمی پور را باور کنند؟! خدا مابینی چند مدیر حکومتی از ته دل آنها را پذیرا خواهند بود؟!:
1- سوری ها به زودی تحریرالشام را پس رانده و مقهور کرده و دوباره دمشق را از ترکیه پس گرفته و او را متحد و هم پیمان جمهوری اسلامی خواهند کرد؛
2- حزب الله با وادار کردن اسرائیل به آتش بس، به رغم کشته شدن رهبران، بیش از ۴۰۰۰ تلفات و ویرانی ضاحیه و نواحی شیعه نشین، پیروز میدان نبرد با اسرائیل شد. حزب الله به زودی دوباره برای کمک به فروپاشی اسرائیل بر خواهد خواست؛
3- عراق همچنان متحد جمهوری اسلامی در محور مقاومت مانده و در هدف فروپاشاندن اسرائیل همگام ایران خواهد بود؛
4- نبرد و مقاومت در غزه با وجود جنایات اسرائیل(اشغالگر) تا پیروزی نهایی ادامه خواهد یافت و حماس هرگز تن به سازش و آتش بس و پس دادن گروگان ها نخواهد بود؛
5- حوثی ها همچنان و تا ماه ها و سال ها، همچنان پیرو دکترین حمله به اسرائیل، نابودی آن از راه نا امن سازی باب المندب و موشک پرانی خواهند ماند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
/channel/iranazadvaabad
فوق محرمانه!
قدیمی ها وقتی کسی توی خانواده مرتکب کار ناپسندی می شد، بدون اینکه به دنبال پیدا کردن علت و برطرف کردن آن باشند، همه اهل خانه را جمع کرده و به یکدیگر سفارش می کردند، این خبر نباید به بیرون درز کند. همین جا رویش خاک بریزید و دفنش کنید!
همین، حکایت جمهوری اسلامی است با مشکلاتش! در دوره ای، عده ای که فهم بهتری از مسائل جهانی داشتند و به عینه می دیدند چگونه فرهنگ دارد جهانی می شود و تا کوچه و پس کوچه های شهر و روستا را درمی نوردد، پیشنهاد کردند برای مقابله با آن باید چاره ای اندیشید. برای مقابله با فرهنگی که آزادی روابط را ترویج می کند، یا باید جلویش را کاملا گرفت تا وارد نشود، که این امری محال بود، یا باید آنچنان فرهنگ سازی کرد و شرایط ازدواج را راحت نمود که تاثیرات این فرهنگ کم شود، و یا باید همان راهی را رفت که غرب رفته است. آگاه سازی نسبت به عوارض و مخاطرات این روابط و آموزش خودنگهداری در مقابل آن. اما در آن زمان عده ای که غم دیانتشان بر غمهای دیگر می چربید، شدیدا در مقابل این آموزشها به نوجوانان در مدارس که می خواست در قالب سند ۲۰۳۰ اجرا شود ایستادند، بدون اینکه راه دیگری به جز ترویج هر چه بیشتر مناسک دینی در مدارس و تاکید بر حجاب احباری را پیشنهاد کنند.
حالا و پس از گذشت دو دهه از آن روزها و انباشته شدن مشکلات اقتصادی و گسترش آسیبهای اجتماعی، متخصصان و دردمندان باز هم فریاد می زنند جامعه را دریابید! در جامعه ای که فقر در آن بیداد می کند و فرصت ازدواج از جوانان گرفته شده و امید به زندگی هر روز تحلیل می رود، آنچه رشد می کند، گستره آسیبهای اجتماعی است. ویروس Hpv (که عمدتا از طریق روابط جنسی منتقل می شود وعامل بسیاری از عفونتها و سرطانهاست) امروزه دارد بیداد می کند و بسیاری از جوانان ما را مبتلا کرده است، ولی عکس العمل مسئولان باز هم انکار است و پوشاندن مشکل!
زهرا مرزبانراد، جراح و متخصص زنان، دارای فلوشیپ انکولوژی و عضو انجمن پاپیلومای ایران ـ HPV ـ است و وضعیت شیوع اچپیوی در کشور را نگرانکننده میداند. او در مصاحبه با هم میهن می گوید: "تقریباً میتوان گفت که از هر 10 مراجعهکننده، اچپیوی هفت نفر مثبت است. باید به همه بگویند که این واکسن را تزریق کنند. در وضعیت مناسبی بهسر نمیبریم، روابط متعدد شده، شرکای جنسی به هم تعهد ندارند و همین مسئله شیوع را بیشتر میکند. باید به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود که رفتارهای جنسی با چه بیماریهایی ممکن است همراه باشد. اما متاسفانه این اتفاق نمیافتد."
آنها که در مقابل سند ۲۰۳۰ ایستادند و راه جایگزینی هم ارائه ندادند، حالا باید پاسخگو باشند. این مبتلایان همان کودکان و نوجوانانی هستند که در نمازهای جماعت اجباری مدارس شرکت می کردند و مجبور به پوشیدن حجاب اجباری شما بودند، بدون اینکه به آنها تفهیم کنید چرا باید حجاب داشت و نماز خواند!
به گفته این متخصص، مبتلایان از نوجوان تا سنهای بالا هستند، آنها معمولاً از نظر جنسی فعالاند یا شرکای جنسیای دارند که فعالیت زیادی در این زمینه دارند: "این ویروس در میان افراد متاهل هم زیاد است. در این زمینه تنها ازدواج کردن مهم نیست، تعهد به ازدواج اهمیت دارد."
پزشکان می گویند، حالا که جامعه به این جا رسیده، لااقل واکسن گارداسیل را در اختیار همه بگذارید! اما باز هم حاکمیت انکار می کند و جامعه ایران را پاک و پاکیزه از آلودگیهای این چنینی می داند.
خانم دکتر مرزبان راد می گوید" هنوز درباره واکسیناسیون ملی در ایران خبری نیست، مسئولان میگویند که همهچیز عالی و خوب است، مشکلی وجود ندارد، هیجکس اچپیوی ندارد. درحالیکه ما بارها به آنها گفتهایم که این وضعیت در آینده وخیم میشود، به هر حال ازدواج کم شده، سن جمعیت بالا رفته، روابط سکشوال بین زنان و مردان و همجنسگرایی افزایش یافته، خیلیها ممکن است در آینده به سرطانهای حنجره، دهانه رحم و... مبتلا شوند."
این واکسن که امریکایی آن به خاطر تاثیرگذاری اش در امریکا (که پس از واکسیناسیون عمومی ۶۰ درصد آمار مبتلایان را پایین آورده)، در ایران با قیمت بالا در برخی داروخانه ها و مطبها پیدا می شود، اما آمار آنچنان بالاست و وضعیت اقتصادی آنچنان خراب، که کمتر کسی به آنها دسترسی پیدا می کند.
با این وجود، هنوز هم عده ای مثل تدوین کنندگان قانون حجاب ( که در میان آنان دغدغه مندان واقعی هم وجود دارند) برای اینکه ایران مثل غرب نشود، حجاب زنان را تنها راه حل می دانند و فکر می کنند با یک شال یا روسری نیم بند، تمام این مشکلات حل می شود. اینها مثل همان خانواده قدیمی فکر می کنند که با ریختن خاک بر روی زشتی، همه چیز زیبا می گردد و با مهر فوق محرمانه زدن بر یک مطالبه، آن را حل کرده اند!
✍فرشته مزینانی
@hooreechannel 🌹
/channel/iranazadvaabad
علما، فضلا، نخبگان و دانشمندان محترم دانشگاه طراز جمهوری اسلامی دانشگاه معظم امام صادق؛ خدا خیرتون بده
کمی از اون بنزینی که برای زمستان سخت اروپا کنار گذاشته بودید رو بیارید وسط، آتیش درست کنید، دورش بچرخید؛
/channel/MahmoudianMehdi
/channel/iranazadvaabad
🏠🏢🏘🌆
سپهر بالابر ایمن سازنده ونصب کننده انواع آسانسور و بالابر هیدرولیک و وینچی درمدلهای متنوع
مهندس فیض
❇️+989121797150
❇️02166292861
https://instagram.com/sepehr_balabar?igshid=MGNiNDI5ZTU=
⭕️ روزنامه بریتانیایی تایمز: الجولانی به خانه قدیمی خود در المزه دمشق بازگشت
روزنامه تایمز گزارش داد ابومحمد الجولانی پس از تسلط نیروهایش بر پایتخت سوریه به خانه قدیمی خود در محله مزه در دمشق بازگشت و در آنجا از خانه ای که در آن بزرگ شده بود بازدید کرد. این خانه با مصادره رژیم اسد به مالکیت خانواده دیگری درآمده بود.
به گزارش تایمز، الجولانی پس از بازدید خود از ساکنان فعلی آپارتمان خواست تا برای بازگرداندن والدینش به آن آپارتمان را ترک کنند و به آنها زمان لازم برای آماده سازی خود را بدهد. بنا به شهادت همسایگان و نگهبان ساختمان این درخواست با احترام بود.
🔸️روزنامه تایمز میگوید: «این بازگشت منعکسکننده تغییر شخصیت الجولانی از یک مبارز جهادی به یک رهبر سیاسی است که بر احیای حقوق و اعمال قدرت با رویکردی کمتر افراطی تمرکز میکند و در عین حال روابط دوستانه با ساکنان محله را حفظ میکند».
@WARS_NEWS
/channel/iranazadvaabad
سلام هموطنان
عدالتنامه راهیست هموار
به سوی عدالت
عدالتنامه را بخوانید
اگر با ما همفکر هستید
برای رسیدن به هدف
با ما همراه شوید
عدالتنامه
کیش شخصیت
مهدی تدینی
از ویژگیهای دیکتاتوریهای مدرن «کیش شخصیت» یا «شخصیتپرستی» است. دیکتاتوریهای مدرن را نمیتوان بدون پیشواپرستی تصور کرد.
شخصیتپرستی در کل پدیدهای عامترست
ستارهپرستی و قهرمانپرستی پدیدههایی است که نمونههای آن در عرصههای مختلف اجتماعی، به ویژه در هنر و ورزش، یافت میشود. اما پیشواپرستی پدیدهای سیاسی است که در دیکتاتوریهای قرنبیستمی محور اعمال قدرت بود.
در پیشواپرستی دیکتاتور مقامی الوهی میگیرد و چونان خدایی زمینی تکریم و تقدیس میشود؛ بتی زنده است که جلال و جبروتی بیخدشه دارد.
قرن بیستم در حکومتهای کمونیستی و فاشیستی یا در دیکتاتوریهای دورگه (که ویژگیهای انواع نظامهای خودکامه را داشتند) انواع پیشواپرستی را به عالم عرضه کرد.
فهرست بلندی از این پیشواپرستیها را میتوان برشمرد: مائوپرستی، خوجهپرستی (آلبانی)، موسولینیپرستی، استالینپرستی، چائوشسکوپرستی (رومانی)، هیتلرپرستی، صدامپرستی، قذافیپرستی، کیمپرستی (کره شمالی) و... برخی سیاستمداران هم تازه پس از مرگشان به بتهای سیاسی تبدیل شدند، مانند لنین یا چهگوارا.
البته شدت و ابعاد پیشواپرستی در کشورهای مختلف متفاوت بود؛ در نظام استالینیستی صرف انتقاد در برابر پیشوا میتوانست مجازات مرگ به همراه داشته باشد، اما در نظامهای دیگر منتقدان پیشوا فقط ساکت و خانهنشین میشدند.
در واقع شدت پیشواپرستی به گونه دیکتاتوری ربط داشت. در یک نظام استالینیستی یا ناسیونالسوسیالیستی پیشواپرستی بسیار رادیکالتر بود تا در یکهسالاریهای اقتدارگرای غیرایدئولوژیک (مانند نظامهای آتاتورک، سوکارنو، سوهارتو، ناصر).
نقش ایدئولوژیها اینجا مهم میشد. برخی ایدئولوژیها پیشواپرور بودند و زمینه ی مناسبی را برای کیش شخصیت فراهم میآوردند.
احزاب فاشیستی از ابتدا استوار بر اصل پیشوایی بودند؛ یعنی سلسلهمراتب حزب شکل فرماندهی و فرمانبری داشت. طبعاً وقتی چنین حزبی به قدرت میرسید بیدرنگ پیشوای حزب به پیشوای کشور یا ملت یا نژاد، تبدیل میشد.
در واقع سازوکار تبدیل رهبر حزب به پیشوای کشور در ایدئولوژی و سازماندهی حزب وجود داشت و فقط کافی بود این حزب به قدرت برسد. همهچیز پیشاپیش ریلگذاری شده بود.
اما ایدئولوژیهای کمونیستی اصالتاً پیشواپرور نبودند بلکه در عمل پیشواپرست شدند.
فردی مانند مائو یا استالین یا همسنخهایشان در دیگر کشورها با حذف رقبا و پاکسازی حزبی جایگاهی الوهی مییافت.
اما ریشه ی شخصیتپرستی در نظامهای دیکتاتوری این بود که توجیهی برای حضور مادامالعمر در قدرت فراهم آید.
نقد پیشوا ممنوع میشد و رفتهرفته ادبیات ستایشگرانهای درباره ی او به کار میرفت و فقط با همان ادبیات میشد درباره ی پیشوا سخن گفت. اینچنین شد که برای مثال در رومانی کتاب شعر در ستایش چائوشسکو منتشر میشد و انواع القاب به او داده میشد: پسر خورشید، فرمانده کبیر، خدای زمینی و... هر قدر پیشوا بزرگتر جلوه میکرد نقد او و به چالش کشیدن قدرتش دشوارتر و پیامدبارتر میشد و طبعاً دست او در ادارۀ کشور بازتر میشد.
بدون این حد از کیش شخصیت کیمها چگونه میتوانستند سه نسل بر کرۀ شمالی حکومت کنند؟
از راههای مختلف میشد پیشوا را به چنین جایگاهی رساند. پیش از هر چیز پیشوا باید همزمان ناجی کشور و ملت معرفی میشد. هر دستاوردی به نام او زده میشد و چنان جلوه داده میشد که اگر او نبود، سرنوشت شومی بر ملت رقم خورده بود.
معروفترین این موارد تبلیغاتی است که در مورد ده ضربۀ استالین میشد که منظور ده عملیات نظامی شوروی در برابر آلمان بود.
افزون بر این بر نبوغ پیشوا تأکید میشد. او نبوغی داشت که در کس دیگری یافت نمیشد و با این نبوغ میتوانست جهشهای بزرگ در کشور ایجاد کند (مانند جهش اقتصادی مائو در چین که البته چندده میلیون کشته داد)، میتوانست مسیرهای میانبر در تاریخ بیابد و میتوانست دشمنان ملت را کیش و مات کند. او و فقط او چنین توانی داشت و اگر ملت امروز از وجود او بهرهمند بود، عطیهای الهی بود و مردم باید قدردان این بخت و اقبال بلندشان میبودند. وقتی هیتلر لهستان را گرفت و دو هفتهای فرانسه را به زانو درآورد، این هاله ی نبوغ و ناجی بودن ملت آلمان را تسخیر کرده بود!
اما برای پیشوایانی که چنین افتخاراتی نداشتند، بر ویژگیهای دیگری تأکید میشد. وظیفۀ دستگاه تبلیغات جاانداختن این تصویر از پیشوا بود. کتاب کوچکی که مائو دست جوانان داده بود، عین کتاب مقدس بود. سیاست هاله ی قدسی را از دین وام گرفته بود. هیبت و جلوه ی قدسی بهترین راه برای ماندگاری در قدرت بود. البته «عاطفه» هم ضروری بود. مانند مراسم جشن تولد صدام که در گوشهگوشۀ کشور افسران سبیلکلفت بعثی با خندهای مضحک رقص چاقو میکردند و کیک تولد میبریدند.
/channel/tarikhandishi
/channel/iranazadvaabad
- دیکتاتور و مریدانش غرق در توهماند!
صدام حسین، حاکم عراق فاصلهٔ چندانی با حملهٔ نظامی آمریکا نداشت. جرج بوش پسر، رئیس جمهوری آمریکا، تهدید کرده بود که به زودی به خاک عراق لشکرکشی خواهد کرد. صدام در پی جدی شدن این تهدید، وزرا و مسئولین بلندپایهٔ رژیمش را به حضور خوانده بود تا در این باره با یکدیگر تبادل نظر کنند. صدام جلسه را با محکوم کردن تهدید آمریکا آغاز کرد و سپس از وزرایش خواست تا در این باره نظر بدهند.
اول از همه، علی حسن المجید وزیر دفاع صحبت کرد.او گفت: «آمریکاییها آدمهای احمق و خودبزرگبینی هستند. ما نبرد با آمریکا را به داخل خاک آمریکا خواهیم برد.»
سپس طاها یاسین رمضان، معاون رئیس جمهور گفت: «قهرمانان واقعی عراق هزاران جوانی هستند که به خودشان بمب میبندند و آمریکا را منفجر میکنند.»
سپس نوبت به قصی، پسر صدام حسین رسید. قصی که مدیر تولید سلاحهای نامتعارف عراق بود، خطاب به پدرش گفت: «ما میدانیم، و همهٔ برادران حاضر در اینجا میدانند که ما به یاری خداوند، از همهٔ ظرفیتها و تواناییهای لازم برخورداریم. ما صرفاً با یک اشارهٔ ساده از جانب حضرتعالی میتوانیم خواب را از چشمان مردم آمریکا بربیاییم و جنگ را به خیابانهای آمریکا ببریم... قربان، من فقط از شما میخواهم که یک اشارهٔ کوچک به من بکنید. قسم به سر مبارکتان ،که اگر شب آمریکاییها را به روز، و روزشان را به جهنم تبدیل نکردم، از شما خواهم خواست که همینجا در حضور برادران حاضر در این اتاق سرم را از بدنم جدا کنید. اگر آن طور که میگویند بن لادن توانسته حملات یازده سپتامبر را انجام بدهد پس خدا به سر شاهد است، ما ثابت خواهیم کرد آنچه که در یازده سپتامبر رخ داد، در قیاس با بلایی که خشم و غضب صدام بر سر آمریکاییها خواهد آورد چیزی جز یک پیکنیک نبوده است. آمریکاییها عراق را، رهبر عراق را، بچههای عراق را نشناختهاند.»
پس از پایان جلسه، صدام پسرش را مسئول دفاع از بغداد کرد و خب میدانیم که درنهایت چه شد؛ حکومت و نیروهای نظامی عراق ظرف سه هفته پس از آغاز حملهٔ آمریکا، بهکلی متلاشی شدند.
بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ
•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
▪️پیشنهاد مطالعه هفت من منیت
این کتاب اثری است به قلم برزو قادری، تصویرگری بزرگمهر حسین پور. که شامل هفت داستان کوتاه الهام گرفته از افسانههای کهن شرقی است که با زبانی امروزی و قالبی طنز بازنویسی شدهاند. این داستانها مراحلی از رشد نفس بشری را روایت میکنند. و البته از دو منظر، اول طریقی طبیعی و در تماس با سرشاری لحظات و دوم طریقی تصنعی که از طریق شخصیت دو رهرو به تصویر کشیده شده است.
نام کتاب: هفت من منیت
نویسنده: برزو قادری
تصویرگر: بزرگمهر حسینپور
قطع: خشتی
نوبت چاپ: نخست
تعداد صفحات: ۱۲۰
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست کتاب
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
🔻از خوانندگان:
آنچه هیچکس نمیگوید!
پیش از انقلاب، ظرفیت زیستی کشور _حداکثر_ چهل و پنج میلیون نفر برآورد شده بود ولی هدف پادشاه فقید نگهداشتن جمعیت ایران در محدوده سی و پنج میلیون نفر بود تا تأمین یک زندگی شرافتمندانه برای همه ایرانیان ممکن شود.
از اینرو پس از سرشماری سال ۱۳۳۵ خورشیدی و اعلام جمعیت کشور (۱۸,۹۰۰,۰۰۰ نفر) برنامه تنظیم خانواده و کنترل جمعیت با شعارهای «فرزند کمتر، زندگی بهتر» و «پدر و مادر عزیز! دوفرزند، کافیست» آغاز شد.
عبارت مشهور پادشاه فقید چنین بود:«اگر امروز پایمان را روی ترمز قطار جمعیت بگذاریم _حداقل_ چهل سال طول میکشد تا آن متوقف شود.»
ولی مردم به سمت روحانیت و مرجعیت شیعه غش کردند که میگفتند:«هدف حکومت، از بین بردن نسل شیعه است.»
نکته جالب ماجرا چنین بود که پادشاه فقید خواهان حرکت همگام با غرب در موضوع حیاتی جمعیت بود.
القصه _با عدم همراهی مردم_ نرخ رشد جمعیت کشور در محدوده سه درصد که نرخ وحشتناکی است ادامه و حتی در دهه شصت به محدوده چهار درصد افزایش یافت و ایران در رده نخست نرخ رشد جمعیت و میانگین سنی جمعیت (همسطح آفریقا) قرار گرفت.
و امروز با جمعیت هشتادوپنج میلیون نفری که به سادگی _تا سی سال آینده_ از یکصدوپنج میلیون نفر هم میگذرد کشور در باتلاق فقروفلاکت، بیکاری، بیآبی، ترافیک، آلودگی هوا، نبود مسکن و... فرو رفته است.
و نکته غمانگیز ماجرا اینست که نظام اسلامی با اهداف سیاسی_ایدئولوژیک و همراهی هر دو جناح حکومتی (اصولگرا و اصلاحطلب) سخت در پی افزایش جمعیت کشور تا یکصدوپنجاه میلیون نفر است.
اوضاع هنگامی نگرانکنندهتر میشود که بدانیم ظرفیت زیستی ایران به دلیل تغییرات اقلیمی (گرمایش پیوسته و خشکسالی پیاپی) سی سال اخیر به _حداکثر_ بیست میلیون نفر کاهش یافته است.
اوج تراژدی هنگامیست که برخی از دانشآموختگان دانشگاهی _هنوز هم_ در پی الگوی دوفرزندی هستند ولی در خوشبینانهترین حالت تنها پذیرش آگاهانه و فراگیر الگوهای مجردیوبیفرزندی میتواند کشور را از انبوه ابربحرانهای طاقتفرسا و ویرانگر (محیطزیست، جمعیت، اقتصاد، فرهنگ، اخلاق و آسیبهای اجتماعی) نجات دهد.
اینک نوبت ملت است که به «عمق راهبردی» عقبماندگی تاریخی ایران پی ببرد؛
«تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل»
✍محمد م
برشی از گفتگوی تاریخی محمد رضا شاه پهلوی/ حقیقت برای همیشه پنهان نمی ماند.
/channel/iranazadvaabad
🔸 تمام دنیا گفت بشار باید برود تنها کسی که گفت بشار باید بماند رهبری بود! / بشار میگفت: چون امام من (رهبری) گفته بمان میمانم!
🔲سردار نوعی اقدم
تمام دنیا میگفتند باید بشّار اسد برود و هدف از مطرح کردن این امر این بود که فردی بیاید و جایگزین اسد شود که پای ایران را از سوریه ببرد و تنها کسی که گفت بشّار اسد باید بماند امام خامنهای بود و وقتی در محاصره دمشق به اسد گفتیم مدتی اینجا را ترک کن تا ما بتوانیم پاکسازی کنیم او جواب داد که امام من دستور داده بمانم و مقاومت کنم و من یقین دارم سخن امام من بدون حکمت نیست و من خواهم ماند.
خبرگزاری حوزه؛ دی ماه 97
🆔 @AkbarNejad_ir
موشها ...
✅ هر چقدر که مدرسه موشهای مرضیه برومند را دوست داشتیم اما فیلم مظلمه موشها به کارگردانی بشار اسد حالمان را خراب میکند. بشار در این فیلم تکان دهنده از موشهایی میگوید که حریصانه به جویدن ریشه های انسانیت مشغولند . ظاهرشان به آدمیزاد میماند اما باطنشان موشهای بد ترکیبی هستند که فقط به کار دیکتاتورها می آیند و هزار برابر از موشهای واقعی ترسناکترند . بشار در فیلم مظلمه ی موشها که هم اکنون در گوشیها در حال اکران است از موشهایش بازی نمیگیرد
بلکه از آن جوندگان چندش آور میخواهد مقابل دوربین زندگی کنند و تمام قواعد بشری را به بازی بگیرند .
✅ بر عکس مدرسه ی موشها که آن روزها در قاب تلویزیون چشم نوازی میکرد این روزها فیلم کریحِ مظلمه ی موشها به کارگردانی بشار اسد چشم خراشی میکند ! فیلم مستندی که بر اساس واقعیت در لوکیشن مخوف صیدنایا وبا بازی موشهای کثیف و طعمه های بی دفاع ساخته شده و قرار
است حالا حالاها از خاندان اسد اعتبار ببرد و رو سیاهی بیاورد برای کسانی که همه یادگارهایشان را بر دیوار اسد مینوشتند و حالا ماندند که چگونه با بدنامی این رفیق فابریک کنار بیایند.
✍علی قاینی
/channel/iranazadvaabad
∆∆∆
جمهوری اسد به راحتی سقوط کرد.
چرا طرفداران اسد مقاومتی نکردند؟
الف)
هواداران و عوامل دیکتاتور، سه گونهاند:
- عملهی صرفاً ایدئولوژیک
- عملهی صرفاً مزدبگیر(مزدور)
- عملهی ایدئولوژیکِ مزدبگیر
ب)
«ریزش» یک پدیدهی دو مرحلهایست؛ ابتدا مخفیست و فقط در ذهن است و در موقعیت مناسب آشکار میشود و به فعلیت میرسد.
ریزش در عملهی ایدئولوژیک، با «آگاهی و بیداری وجدان» و در عملهی مزدبگیر، با «چُرتکهاندازی» آغاز میشود ولی در هر صورت ندرتاً به فعلیت میرسد و غالباً در ذهن باقی میماند.
افراد معدودی ریزش خود را آشکار میکنند و امنیت، رفاه و شغل خود را به خطر میاندازند.
در مقابل، اکثر ریزشیها خود را از امتیازات حکومتی محروم نمیکنند؛ در خانهی سازمانی رژیم زندگی میکنند، حقوق ماهیانه را دریافت میکنند و منتظر لحظهی x میمانند. این لحظهی خاص، همان بهاصطلاح ۱۵ دقیقه قبل از فروپاشیست.
برآوردها نشان میدهد خیل عظیمی از طرفداران رژیم، از نظر ذهنی ریزش کردهاند و منتظر بزنگاه هستند.
پ.ن:
مدتهاست شاهزاده رضا پهلوی بر ریزش نظامیان و کادر اداری ج.ا تاکید میکند. ایدهی درستی که هزینهی فروپاشی را کاهش خواهد داد. برای ریزشیها آغوش بگشائیم.
در نهایت شاید حداکثر چند هزار نفر با انقلاب ملی ایرانیان همراه نشوند و سیاهعاقبت شوند؛ در مورد بقیهشان حرف میزنم؛
با کمک همین هواداران پشیمان رژیم، ایران را خواهیم ساخت.
آرش رضایی
آذر ۱۴۰۳
#انقلاب_ملی_ایرانیان
/channel/iranazadvaabad
انجمن قلم آمریکا بازداشت #رضا_خندان، همسر نسرین ستوده را محکوم کرد و خواهان آزادی فوری وی شد. این انجمن ادبی بازداشت آقای خندان را "اقدامی تلافی جویانه علیه خانواده ستوده در بحبوحه سرکوب حقوق زنان در ایران" عنوان کرد.
رضا خندان، روز گذشته توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت شد.
↘️ @Hranews کانال هرانا 🆑
/channel/iranazadvaabad
✅محمد مرندی، مبتکر نظریه زمستان سخت:
به تاسیسات ایران حمله شود، قطر را با خاک یکسان میکنیم
مشکل جزئی؛ پایگاه هوایی العدید آمریکا در قطر کوچک است. در صورت تجاوز، تاسیسات و زیرساختهای گاز طبیعی در قطر به کلی نابود میشود.
از این رو گاز طبیعی از دوحه وجود نخواهد داشت. از این رو، قطر وجود نخواهد داشت. همه چیز به همین جا ختم نمیشود.
@Sahamnewsorg
"گروگانگیری" که اساس سیاست جمهوریاسلامی است!
✍محمود خاتم
ذهنیت "گروگانگیر" در جمهوریاسلامی نهادینه است. فقط ایننبود که دیپلماتهای آمریکایی را گروگان گرفتند، قوه اطلاعاتی/قضائیه اینها برای دستیابی به متهمی فراری عزیزان او را هم گروگان میگیرد. به ایادی منطقهایشان هم "گروگانگیری" را یاد دادهاند، تا آنان هم گروگانگیر شدهاند. در دیپلماسی کلان هم گروگانگیرند، مثلا پروژه هستهای برای جمهوریاسلامی بیش از آنکه معطوف به ساخت بمب باشد، که از اول هم بود، عملا بیشتر ابزاری برای گروگانگیری حساسیت جهانیان نسبت به آن است. تصور گروگانگیری بهقدری در کلههای زمامداران جمهوریاسلامی درحال چرخزدن است که از دهان سبکمغزترینهاشان مثل محسن رضایی هم گهگاه در میرود.
محمدمرندی را بهجهت انگلیسیدانی میفرستند به بحثهای سیاسی شبکههای بینالمللی. در آنجا کار اصلی او در آن مناظرهها یا گفتگوها بیشتر "تودهنی" زدن است تا حرف معقول زدن. بهمصداق تعرفالاشیاءباضدادها، مقایسه کنید با شیوه احتجاج محمدجوادظریف، تا مرض "روکمکنی" و "تودهنی" زدن مرندیِ دستتان بیاید.
این دفعه اول نیست که جمهوریاسلامی کشورهای جنوب خلیجفارس را بهعنوان "گروگان" خود در جنگ مغلوبهاش با "غرب" عَلم میکند. قبلا هم برای نشان دادن جدیتش، به آرامکو موشک زده بود. هیچ هم پروای آن ندارد که ایننحو گروگانگیری کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس، آنان را با اردنگی به آغوش اسرائیل میراند، چنانکه راند و بانی پیمان "صلح ابراهیم" با اسرائیل شد. زمان جنگ با عراق نیز، بقول رفسنجانی "موشکهای سرگردان"اش بارها این عربها را هدف قرار داده بود تا متقاعدشان نمود که باید هرچه بیشتر زیر چتر امنیتی ایالات متحده قرار بگیرند، که گرفتند!
چیزی که در جمهوریاسلامی از اول نبود، حالا هم نیست "یک جو عقل" است. جمهوریاسلامی مثل جاهل کلاهمخملیِ باجگیر، در سرِ گذرهای قدیم است؛ "دیپلماسی" بلد نیست، چون "عقل" ندارد، فقط عربدهکشی و چاقوکشی بلد است، و گمان دارد همین کارش را راه میاندازد! آنقدر بصیرت ندارد تا جلوتر از دماغش را ببیند، و ببیند چاقوکشی بینالمللی اگر یکی دو بار جواب داد، ممکن است در میانمدت بدجوری به ضررش تمامشود.
همین آخریها هرچه گروسی عجزولابه برای همکاری با آژانس کرد، افاقه نکرد! اما بهمحض آنکه اتحادیهاروپا اعلان رسمی کرد که آماده فعالکردن مکانیسمماشه است، دستپاچه گفتند با آژانس همکاری خواهند کرد!
زبان جمهوریاسلامی را هیچکس،بقدر ناتانیاهو بلد نیست، چون خودش هم مثل جمهوریاسلامی "بچهپر روی وقیح" است. قطعا بسیاری از خوانندگان بدشان خواهد آمد که ناتانیاهو را "وقیح" نامیدنم! زیرا جمهوریاسلامی پرشمار ایرانیان را طرفدار پروپاقرص اسرائیل کرده است! تا ناتانیاهو مطمئن باشد که دهها میلیون هوادار پروپاقرص در ایران دارد، ایناست که مرتب برایشان "پیام" میفرستد!
دیپلماسی جمهوریاسلامی را بهعنوان نمونهای از یک "افتضاح" و "رسوایی" تمامعیار، باید در رشتههای علومسیاسی درس داد.
راستی چرا جمهوریاسلامی چنین است؟ بهنظر من رئوس علل چنینبودگی آنان اینهاست:
۱) هوش متوسط زمامداران نظام از هوش متوسط ایرانیان پایینتر است.
۲) اینها بچههای خانوادههای بشدت بسته و متحجر و حاشیهای جامعه بودند و بختی از آشنایی با شئون امروز را نداشتند. همین از علل عمده کمهوشی آنان شد. هوش باید از کودکی توسعه بیابد.
۳) حس پنهانی از پاکباختگیِ فرهنگی در عمق وجودشان موجمیزند که بیدرنگ ترجمه به خشم و استیصال میشود.
۴) جبران سومی، بنیادگرایی آخرالزمانیشان شده است، منتظرند مهدی موعودشان بیاید و کثافتکاریهای آنان را جمع کرده و این (بقول همدانیها) "خسی"ها را بر صدر نشاند!
مهدیای نخواهد آمد! و جمهوریاسلامی بهقول مهدینصیری "خودبراندازی" خواهد کرد. فروپاشی "عمقاستراتژیکِ" ابلهیاش، قطعا طلیعه این "خودبراندازی" است. مردم هم این را بهفراست دریافتهاند که از سقوط بشار اسد تا این درجه مشعوف شدند. برای ایرانیان فرقی نمیکند که سوریه چهبشود، همینکه مهمترین بازوی جمهوریاسلامی در منطقه قطع شد، برایشان کافیست.
/channel/iranazadvaabad
▪️پیشنهاد مطالعه گورستان پراگ
کتاب گورستان پراگ که فضایی تاریخی دارد، زمان اتفاقات آن در قرن نوزدهم میگذرد و داستان در شهرهای تورین و پالرمو در ایتالیا جریان دارد. این رمان سرگذشت چندین شخصیت مختلف را روایت میکند. زمان در این رمان بسیار طولانی است و «اکو» برای بیان طولانی بودن آن از زبانی مناسب بهره برده است. موضوع این کتاب درباره فردی است که با سازمانهای اطلاعاتی اروپا قرارداد بسته تا در ماجراهایی که توسعه اروپا را تحت تأثیر قرار میدهند، شرکت داشته باشد. نکته قابلتوجه درباره این کتاب این است که تمام شخصیتهای کتاب، واقعاً وجود داشتهاند و رمان در بستری واقعی روایت میشود.
تمام آنچه دربارهٔ یهودیان میدانم چیزهایی است که پدربزرگم به من یاد داده است. میگفت: «آنها بیخداترین مردماند.» «آنها با این عقیده شروع میکنند که خوبی باید در این دنیا اتفاق بیفتد نه آنسوی گور. بنابراین آنها فقط برای فتح همین دنیا کار میکنند.»
✅حکومت اقلیت تاریخ انقضا دارد
✍️احمد رضا حائری( زندان قزل حصار)
فرقی ندارد! اسد یا غیر اسد هم ندارد!
این وعده حتمی است که استبداد اقلیت تاریخ انقضا دارد. همه عالم جمع شوند فقط مدتی سقوطش را به تأخیر میاندازند. به فکر سرکوب بیشتر و حسابشدهتر باشید! در تخیلاتتان روس یا چین با توان نظامی و هستهایشان را شریک استراتژیک و ضامن بقای خود بدانید! میلیاردها خرج گردانهای سایبری کنید برای «تفرقهبینداز و حکومت کن!»، زندان صیدنایا را در سیکیلومتری شمال دمشق بسازید برای دربند کردن هزاران شهروند معترض و مخالفتان…
آسمان را به ریسمان ببافید برای موجه جلوه دادن حکومتتان، خیابانها را سالی دوازده ماه آذین ببندید با «سلام فرمانده» یا «وعده صادق»تان! شیره مذهب را بکشید و خرج ادامه دادن حکومت اقلیتتان کنید! کتابهای حدیث را زیر و رو کنید برای تطبیق دادن حال و روزتان با زمان ظهور! هر کار کنید فایده ندارد، چون حکومت اقلیت تاریخ انقضا دارد.
ناصحانی که میگویند: اعدام نکنید، اختناق ایجاد نکنید، سرکوب نکنید، زنان و دختران را تحقیر نکنید؛ آپارتاید جنسیتی و قضائی را ادامه ندهید، همه را به عنوان معناد به سالها حبس محکوم و زندانی کنید….باز فایده ندارد
فرقی هم نمیکند، اسد یا شما هم ندارد آقایان! استبداد تاریخ انقضا دارد.
دیروز قاضیالقضاتتان مفتخر به اجرای بیشترین «قطع ید» در دوره ریاستش مدعی شد ۹۰ هزار پرونده شهروندان معترض در اعتراضات ۱۴۰۱ را بستهاید. حالا که دقیق اطلاعرسانی میکنید؛ خبری از صدها شهروند زندانی اعترضات در زندان تهران بزرگ در سی کیلومتری جنوب تهران ندارید؟ یا شهروندان زیر حکم اعدام در واحد ۳ زندان قزلحصار!
برای چه تعداد از خانوادههای جانباختگان اعتراضات سالیان اخیر پرونده ساختید به جرم دادخواهی خون به ناحق بر زمین ریخته فرزندانشان!؟
راستی! چه تعداد از شهروندان زندانی سیاسی یا غیرسیاسی را در این سالیان تنها با اتکا به «علم قاضی» چون صلواتی به دار کشیدید!
چه تعداد را پشت درهای بسته و بدون برخورداری از دادرسی منصفانه محکوم و اعدام کردید!؟ همین پارسال چنین روزهایی بود که به شما گفتیم قاسم آبسته، ایوب کریمی، آسو عبدالهی، فرهاد سلیمی، کامران شیخه، انور خضری و خسرو بشارت، هفت زندانی هموطن کرد را شخصی چون «مقیسه» در سه دقیقه محکوم به اعدام کرده! از جانب شما پاسخ نشنیدیم جز پروندهسازیهای جدید!
بگذاریم وقت پاسخ دادن فرا میرسد آقای قاضی! اين سالها پرسشهای زیادی تلنبار شده در دلهایمان…
فرار و سرنگونی دیکتاتور سوریه و خانوادهاش آغاز راه رسیدن به سوریهای دموکراتیک است، راهی که با اتکا و تعهد همه جریانهای موجود در آن کشور به «اعلامیه جهانی حقوقبشر» ممکن خواهد شد، هرچند شاید راهی دشوار باشد، اما سقوط دیکتاتور سرآغاز آن است.
این واقعه را به همه دلبستگان دموکراسی و حقوق بشر بايد اميدوارباش گفت؛ به ویژه به خانواده دو جانباخته راه آزادی محمد مختاری و صانع ژاله که در تظاهرات مسالمتآمیز حمایت از بهار عربی در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ به دست اوباش نیرویهای سرکوب و در کمال مظلومیت خونشان بر خیابانهای شهر تهران جاری شد.
@MahmoudianMehdi
/channel/iranazadvaabad
یکی از وحشتناکترین و ویرانکنندهترین عاداتی که متأسفانه بسیاری از ما پیدا کردهایم، تخریبِ خودیهاست. مطلقا مهم نیست آدمی که کنارِ ما و در جبههٔ مقابلِ حکومت قرار دارد، چه هزینههایی پرداخت کرده، چند بار پایداری و صداقتش را ثابت کرده، و چه عمری را صرفِ مبارزه کرده است. کافیست او فقط برای سلیقهٔ سیاسیِ ما کف نزند و هورا نکشد، تا با پیدا کردنِ قدیمیترین نقاطِ مبهم در گذشتهاش و سستترین شبهدلایلِ مضحک، برچسبِ مزدور و خائن به وطن و نفوذی به او بزنیم و با خاک یکسانش کنیم، دیگر وای به این که خلافِ سلایقِ سیاسیِ ما موضعگیری کند.
یکی از تفاوتهای بسیار مهمِ مخالفینِ حکومتِ فعلی با انقلابیونِ پیش از ۵۷ هم دقیقا همین است. آنها از هر فرصتی حتا با خلافِواقع و اغراق، برای قهرمانسازی و خلقِ نمادهای تهییجکننده و برانگیزاننده، بیتوجه به گرایشهای سیاسی استفاده کردند و به پیروزی رسیدند و ما، هر شخصیتی که حتا فقط قابلیتِ تبدیل شدن به نماد را دارد، در نطفه خفه و لگدکوب و لجنمال میکنیم. نیازی به گفتن نیست که حضورِ دستِ نهادهای امنیتی در دامن زدن به این عادتِ فاجعهبار هم از روز روشنتر است. من شک ندارم بهزودی همین روال دربارهٔ پرستو احمدی هم اتفاق خواهد افتاد. میگویید نه؟ فقط کمی صبر کنید.
✍آرش شهیدی
/channel/raghsandehbarab