📚 تازههای کتاب: آفاق دانایی در سپهر تمدن اسلامی (گفتگو با رسول جعفریان)
کتاب آفاق دانایی در سپهر تمدن اسلامی بازتاب تجربههای فکری نویسنده در چند دهه است و هدف از آن، ارائه نکاتی برای نسل جوان است تا از تکرار مسیرهای اشتباه بپرهیزند. نویسنده تأکید دارد که باید بیشتر از اشتباهها درس گرفت تا موفقیتها. اگرچه مطالب مربوط به زندگی شخصی او را چندان ارزشمند نمیداند و بیشتر جنبه سرگرمی دارد، اما به دلیل تلاشهای آقای حامد زارع و نقلقولهای ارزشمند دیگران، مرور کتاب را خالی از فایده نمیداند. آقای زارع، پژوهشگری علاقهمند به اندیشههای ایران است که تلاش میکند افکار مختلف را دقیق بشناسد و بهدرستی مقایسه کند، و این تلاش را در اختیار دیگران قرار دهد، کاری که نویسنده بسیار سودمند و ارزشمند میداند.
نام کتاب: بآفاق دانایی در سپهر تمدن اسلامی
نویسنده: حامد زارع
قطع: رقعی
نوبت چاپ: نخست
تعداد صفحات: ۴۲۴
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
#انتشارات_روزنه
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
.
کتاب " زوال جهان اسلام؛ یک پیشبینی "
نوشته: حامد عبدالصمد
مترجم: ب. بی نیاز (داریوش)
حامد عبدالصمد، نویسنده کتاب، از تاریخ و سیاست گرفته تا خاطرات و تجربیات خود را کنار هم قرار داده، تا بتواند ارزیابی خود را از وضعیت کنونی دنیای اسلام ارائه دهد. او در هیچ زمینه ای بیش از چند پاراگراف مکث نمیکند و از تاریخ به تجربه و از تجربه به جامعه شناسی و سیاست نقب میزند. حامد عبدالصمد، در کتاب خود به نکات بسیار مهمی اشاره میکند که فقط درد مسلمانان متعصب نیست، بلکه اکثر مردم کشورهای مسلمان، حتی آنهایی که بی دین هستند، به آن دچارند. او کتابش را با تناقضات هویتی خود، زمانی که به عنوان دانشجو به آلمان آمده بود، شروع میکند و گام به گام موضوعات مختلف دیگر را به میان میکشد. عبدالصمد در سراسر کتاب خود غرب ستیزی مردم کشورهای مسلمان و مشکل آنان در کنار آمدن با دنیای مدرن را مورد کنکاش قرار میدهد و به نتایج بسیار جالبی میرسد.
یکی از دلایل اساسی عقب ماندگی کشورهای مسلمان از نظر عبدالصمد، این است که مردم این کشورها، نیروهای خارجی را مسئول وضعیت اسفبار خود میدانند و حاضر نیستند به ضعفها و نقائص جوامع خود بنگرند و آن را ریشه یابی کنند. این نوع طرز تفکر در بین همه گروه های اجتماعی کشورهای مسلمان جا افتاده و مختص مسلمانان نیست. اکثر افرادی که بی دین یا چپ هستند نیز همین گونه می اندیشند. بر خلاف بسیاری از تحلیل گران که بر قدرتمند شدن اسلام تاکید دارند، عبدالصمد خشونت امروزی اسلام را نشانه ضعف آن میداند؛ ضعف ایدئولوژی ای که یارای پاسخگویی به مسائل دنیای امروزی را ندارد و برای همین به خشونت و "پافشاری جنون آمیز روی نمادهای اسلامی مانند حجاب" روی می آورد. عبدالصمد تنها راه "نجات" اسلام به عنوان یک دین را وداع آن با بسیاری از تعاریف و تصاویر تاریخی اش میداند: "وداع با تعاریفش از خدا، جامعه، زن، دشمن و الگوهای تاریخی خویش".
"زوال جهان اسلام" از نظر موضوعی بسیار متنوع است و به موضوعاتی چون عقده های تاریخی مردم کشورهای اسلامی، برخورد مسلمانان با پدیده هایی چون "جامعه"/ فردیت/ مدرنیته/ اصلاح گرایی دینی/ آزادی بیان و سایر آزادی های "غربی"، افراط گرایی اسلامی، مشکلات هویتی جوانان مسلمانان در غرب و مشکلات جذب یا ادغام مسلمانان در جوامع اروپایی (انتگراسیون) میپردازد و در پایان به این نتیجه میرسد که: " اسلام سیاسی دارد آخرین نفس هایش را میکشد ".
عبدالصمد همچنین مصاحبه کوتاهی را که بعد از انتشار کاریکاتورهای محمد بن عبدالله با سردبیر روزنامه دانمارکی "یلندز پستتن" انجام داده بود، در این کتاب منتشر کرده و به روند تغییر نظراتش در رابطه با مسئله "توهین" به مقدسات پرداخته است. در زمان مصاحبه، عبدالصمد از مخالفین چنین اقداماتی بود و آن را شدیدا محکوم میکرد، ولی این مصاحبه نظرش را راجع به آزادی بیان تغییر داد.... نقل قولی از کتاب:
" در اینجا من بزرگترین نقص اسلام را مشاهده کردم، یعنی برخورد و موضع آن نسبت به فرد و شکوفایی شخصی. پافشاری روی هنجارها و اشکال زندگی که دیگر در سده ۲۱ منسوخ شده اند، باعث شده که برای بسیاری از مسلمانان دشوار باشد، خود را با جامعه سکولار تطبیق بدهند. از نظر اسلام، آزادی فرد برای جامعه خطر محسوب میشود. به اعتقاد من بزرگ ترین گناه این دین، تبعیض جنسی و نابالغ اعلام کردن زنان است. اساس تمدن مدرن بر آزادی و خوشبختی فرد استوار است که پیش شرط کارکرد جامعه میباشد. ولی زمانی که خوشبختی و آزادی فرد، خطر اجتماعی اعلام میشود، آنگاه فرآیند انزوای آن جامعه و تبدیل آن به یک جامعه بسته آغاز میگردد... این که به آزادی و استقلال فرزندان، به ویژه دختران، نه به عنوان یک فرصت، بلکه به عنوان تهدید نگریسته میشود، باعث میشود منابع عظیم اجتماعی که جوامع اسلامی در این شرایط دشوار به آن نیاز دارند، از بین برود. این درک که به پنجره خانه، نه به عنوان ورودی هوای تازه، بلکه به عنوان سوراخی نگریسته میشود که فرزندان میتوانند آن را به عنوان خروجی فرار مورد استفاده قرار دهند و مهاجمان میتوانند از آن وارد خانه شوند، مانع بزرگ هر گونه پیشرفت است ".
توضیح تحلیل و رصد:
همرسانیِ این کتاب به منزله تایید همه محتویات آن نیست.
@tahlilvarasad
/channel/iranazadvaabad
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
مونالیزا: دو هفته است که بیحجابی را ترک کردهام. اکنون پاکِ پاکم. از زحمات برادران متخصص کلینیک ترک بیحجابی متشکرم!
این مرتیکه داوینچی ، آبرو برای من نگذاشت. اگر کلینیک ترک بی حجابی و برادران متدین مکتبی، نبودند ! من هنوز اسیر این کافر همه جنس باز بودم. چقدر جوانهای مردم با لبخند (ژل زده ) ژوکوندی من ، به گناه افتادند، خدا عالمه! بحمدالله یک گل نم آب توبه به من پاشیدن، هدایت شدم . التماس دعا
امضا؛
مونالیزا
/channel/oshofarsi
/channel/iranazadvaabad
🍁مدرسه پاییزه «ولایت در تصوف و تشیع»
💠پژوهشگاه علوم و معارف اسلامی خاتم النبیین صلی الله علیه وآله با همکاری مراکز آموزشی و پژوهشی برگزار می کند:
🎙 سخنرانی افتتاحیه:
آیت الله سید جعفر سیدان
با حضور اساتید ارجمند:
استاد محمد تقی سبحانی
استاد سید محمد بنی هاشمی
استاد محمد جواد رودگر
استاد محمد هادی قندهاری
استاد امداد توران
استاد امیر جوان آراسته
مهلت ثبتنام: تا 27آبان ماه
همراه با اعطای گواهی شرکت در دوره؛
نحوه برگزاری: تمام کلاسها به صورت حضوری است.
📆 پنجشنبه و جمعه 1 و 2 آذر ۱۴۰۳، ساعت 8 الی 14
🌐لینک ثبت نام:
https://survey.porsline.ir/s/Diuj3jd0
در آستانه فروپاشی
اما عجیبترین تغییر در طرز نگرش مردم شوروی قابل مشاهده بود.شرایط زندگی که در نیمه دهه هشتاد بد بود حالا در ابتدای دهه نود بدتر شده بود.حالا حتی شهروندان معمولی و سربهراه همیشگی نیز زبان به انتقاد علنی گشوده بودند و آزادانه افکار خود را درباره زندگیهایشان،حکومتشان و آیندهای که هیچ چیز خوبی در آن نمیدیدند بیان میکردند.کلماتی که بیش از همه از زبانشان شنیده میشد «رازوال»(فروپاشی) و «گراژدانسکایا ووینا»(جنگ داخلی) بود.همه آن مخالفتهایی که قبلاً سرکوب و خاموش شده بود حالا یک دفعه به سطح آمده بود: استقلالطلبی جمهوریهای مرزی و شکایت و اعتراض قاعده هرم سیاسی و اقتصادی کشور علیه قشری که نوک هرم نشسته بود.عموم مردم به اوضاع جاری کشور بیاعتماد شده بودند.کمبود مزمن مواد غذایی مشهود بود.کالاهای اساسی کوپنی شده بود و قفسههای فروشگاهها خالی..نرخ جرم و جنحه رو به افزایش گذاشته بود.ساختار اقتصادی کشور دچار اختلال شده بود.محیط زیست کشور رو به نابودی بود .در لنینگراد با آن زمستان های بی پایانش نیمی از چراغهای خیابان ها خاموش بود و در دیگر شهرها قطعی مستمر آب و برق بیداد میکرد.محبوبترین فیلم سینماهای شوروی در آن سال،«ما نمیتوانیم اینجوری زندگی کنیم»، مقایسه ای بود بین زندگی نکبتی در شوروی و زندگی آرام و بی دغدغه در غرب.همه به فکر مهاجرت به غرب بودند.هیچ اثری از آن یقینها و ایمانهای ایدیولوژیک دوران گذشته باقی نمانده بود.همه چیز در شرف تغییر و تحول بود.ابهت و هیمنه حزب کمونیست فروریخته بود.در مهمترین روزنامه کشور در کنار مقالات دستوری ستایش انگیز از حزب کمونیست و رهبرش ، عکسهایی از اعضای گروه موسیقی راک روسی با موهای بلند به چشم میخورد.مردم شروع کرده بودند به خواندن مطالبی درباره تاریخ سیاه کشورشان:جنایتهای استالین،قتلعام خانواده آخرین تزار روسیه ،و کشف داستان واقعی زندگی نوجوان رذلی به نام پاول مارازوف که برای نیم قرن به عنوان یک قهرمان بسیجی کمونیست به آن ها قالب شده بود....
از کتاب «پوتین» ،ترجمه بیژن اشتری.
Instagram
@bijan_ashtari
جشن کیهانی!
وزارت خارجه دیدار نمایندۀ جمهوری اسلامی در سازمان ملل را با ایلان ماسک تکذیب کرده است. وقتی خبری با این قاطعیت تکذیب میشود، لابد واقعاً کذب بوده است و گرنه موجب رسوایی میشود! حالا نوبت رسانههای آمریکایی بخصوص نیویورکتایمز است تا به دفاع از اعتبار خود برخیزند و اعلام کنند بر مبنای چه شواهد و یا تکیه به چه منابعی آن خبر را منتشر کردند؟ اگر خبر آنها صرفاً بر مبنای "منابعی در داخل حکومت ایران" بوده است، قاعدتاً باید در اعتبار آن منابع تردید کنند بخصوص اینکه این چندمین بار است که خبرهای منتسب به "منابعی در داخل حکومت ایران" پایه و اساس درستی ندارد.
در این میان اما روزنامۀ کیهان با لحنی طلبکارانه، پیروزی خود را جشن گرفته است. طلبش این است که چرا خبر با تأخیر 36 ساعته تکذیب شده و جشنش هم برای این است که با یک نهیب و تشر آن، مقامهای وزارت خارجه ماستها را کیسه کردند و با دستپاچگی، ترس و واهمۀ خود را از کیهان به نمایش گذاشتند!
خب، حالا از این به بعد قرار است چه بشود؟ اگر دیدار با ایلان ماسک این همه ترسناک است، دیدار با سایر مقامهای دولت ترامپ که تکلیفش روشن است! یعنی قرار است از این پس وزارت خارجه و دستگاه دولت، فرمان خود را طبق تمایلات کیهان تنظیم کنند؟ تمایل کیهان روشن است؛ خروج از ان.پی.تی. اخراج ناظران آژانس، بستن تنگۀ هرمز، قلع و قمع تمام مخالفان و دوختن دهان تمام منتقدان و اعلان جنگ با آمریکا و همۀ متحدانش. دولت میخواهد در همین مسیر گام بگذارد؟ اگر میخواهد، باید آن را صادقانه با مردم مطرح کند و اگر نمیخواهد؛ پس این همه ترس و وحشت و دستپاچگی از یک تشر مدیرمسئول کیهان برای چیست؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
/channel/iranazadvaabad
پیامبر اسلام(ص) :
"امرنی ربی بمداراة الناس کما امرنی بأداء الفرائض"
پروردگارم مرا به مدارای با بشر دستور داد همان گونه که دستور انجام همه فرائض و الزامیات شرعی را داده است»
_اصول کافی ج۲/ ص۱۱۷
💠 کانال رسمی "مجمع مدرسین و محققین " حاوی تولیدات فکری در حوزه نواندیشی دینی
🔸آدرس اینستاگرام 🔸آدرس ایتا
📍آدرس تلگرام :
/channel/majmaqomh
♦️چرا رهبری مجتبی خامنه در شرایط فعلی مطرح شده است؟
🖊احمد علوی
گزینه رهبری مجتبی خامنه ای چیز جدیدی نیست بلکه همان زمان شعار "رهبری را نبینی" بهطور خاص در جریان اعتراضات و تظاهراتی که به دنبال حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ در ایران آغاز شد، مطرح گردید. گویا تظاهرکنندگان به صرافت دریافته بودند، که دخالت خامنه ای بواسطه آقازاده اش در انتخابات، مقدمه فرایندی بود که به رهبری این آقازاده ختم میشود.
بنابراین جانشینی مجتبی خامنهای به عنوان رهبر سوم "حاکمیت ولایی" چیزی جدید و بیسابقه ای نیست، بلکه موضوعی است که از مدتها پیش در محافل سیاسی و تحلیلی مورد گفتگو قرار گرفته است. در حقیقت، این موضوع بهویژه پس از افزایش نقش و نفوذ مجتبی خامنهای در سالهای اخیر بهعنوان فردی نزدیک به پدرش، علی خامنهای، و ورود او به دایره تصمیمگیریهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی، به یکی از مسائل اصلی در تحلیلهای سیاسی ایران تبدیل شده است.
گزینه رهبری مجتبی خامنه ای بهعنوان رهبر ولایی برمبنای توازن قوا درون رژیم ولایی، منافع اقتصادی و سیاسی قشر حاکم، رقابت و رفاقت آن جناح ها و همچنین نظریههایی مانند دولت عمیق و الیگارشی برای تداوم وضع موجود توضیح داده میشود. اما تحولات آینده ایران با توجه کنش رسانه های اجتماعی، برخی از سازمانهای مردم نهاد و تحولات غیر قابل پیش بینی در عرصه داخلی و بین المللی، بعید است به گونه ای رقم بخورد که کاملا مطلوب دولت عمیق(پنهان) داخل باشد.
نظریه دولت عمیق(Deep State)
بنا به نظریه دولت عمیق قدرت واقعی در "حاکمیت ولایی" در اختیار شبکهای از افراد، سازمانها و نهادهاست که به طور غیررسمی و خارج از چارچوبهای قانونی و پنهان از رسانه های مستقل و آزاد و نظارت عمومی، بر تصمیمات اصلی کشور تأثیر میگذارند و مدیریت عمومی را سامان میدهند.
این شبکه شامل سپاه پاسداران، برخی حوزویان و معممین ذی نفوذ، مدیران لایه بالای موسسات خصولتی و خانوادههای قدرتمند است که مجتبی خامنهای به این گروهها وابستگی دارد. دولت عمیق در ایران به دنبال برگماشتن کسی بر کرسی رهبر ولایی خواهد بود که بتواند منافع قشر حاکم را حفظ کند. بهویژه با توجه به موقعیت حساس ایران در منطقه و فشارهای بینالمللی، این نیروها بهدنبال رهبری هستند که بتواند ساختارهای قدرت، منزلت و ثروت موجود را با کمترین مخاطره حفظ کند و در برابر هرگونه تحول یا تغییر ساختاری مقاومت کند.
توازن قوا و قدرت درونساختاری
توازن قوا در "حاکمیت ولایی" ، بهویژه بین نهادهای کلیدی مانند سپاه پاسداران و موسسات وابسته، مجلس خبرگان، و بخشهایی از حوزه قم و مشهد، نقش کلیدی دارد. در حال حاضر، سپاه پاسداران و سازمانهای امنیتی و نظامی وابسته به آن به بازیگران اصلی و تعیینکننده سیاست داخلی و خارجی ایران تبدیل شدهاند.
مجتبی خامنهای، به دلیل نزدیکیاش با سپاه و کنترل بر شبکههای امنیتی و مالی، از حمایت قابلتوجهی در میان بسیاری فرماندهان سپاه برخوردار است. یکی از عوامل کلیدی که مانع از اصلاحات ساختاری در ایران است وجود امپراطوری سپاه پاسداران و موسسات وابسته است. این امپراطوری، که متشکل از نهادهای نظامی، امنیتی، رسانه ای و اقتصادی است، در ساختار رسمی دولت جای ندارند اما در عمل قدرت فراوانی دارد.
در صورت انتخاب مجتبی خامنهای به رهبری، این نهادها بهطور طبیعی همچنان به دنبال حفظ منافع خود خواهند بود و ایجاد اصلاحات در چنین ساختاری، بعید به نظر میرسد.
مجلس خبرگان نیز، با توجه به تسلط شبکههای امنیتی و سیاستهای ولایی بر اعضای آن، تحت فشار است تا شخصی را برای رهبری برگزینند که بتواند توازن قدرت کنونی را حفظ کند و همراستا با منافع این نهادها حرکت کند. طرح گزینه رهبری مجتبی خامنهای در این شرایط به نظر میرسد که برای حفظ ساختار و تداوم منافع باندهای قدرت حاکم ضروری باشد. به عبارت دیگر، تغییر در رأس قدرت در ایران، مانند انتخاب رهبر جدید، همیشه در دایره بستهای از قشر حاکم اتفاق میافتد.
نظریه الیگارشی و شبکههای خانوادگی
جمهوری اسلامی طی بیش از چهار دهه اخیر، به یک نظام الیگارشی تبدیل شده است؛ یعنی قدرت، منزلت و ثروت در اختیار گروه محدودی از افراد و خانوادههایی قرار دارد که دارای پیوند سببی یا نسبی بوده و همچنین اشتراک و تضاد منافع هستند. خانواده خامنهای به ویژه پس از گذشت این همه سال، به یکی از بانفوذترین و ثروتمندترین گروههای خانوادگی در ایران تبدیل شدهاند. مجتبی خامنهای به دلیل تعلق به این شبکه خانوادگی و ارتباط نزدیک با نهادهای اقتصادی و مالی زیر کنترل رهبر، مانند آستان قدس رضوی، بنیادها، و مؤسسات مالی، برای بقای این الیگارشی فردی ایدهآل به نظر میرسد.
🆔️@tahkimmelat
/channel/iranazadvaabad
🎈 آبا جمهوری اسلامی ماندنی است؟/ قسمت دوم و پایانی مناظره مهدی نصیری با صادق زیباکلام
Читать полностью…📝📝« ناترازی در عقلانیت و تدبیر مدیریت کشور »
✏️این روزها همهجا سخن از ناترازی انرژی است، اما بنظر میرسد ناترازی از سخت افزار و عناصر عینی و ملموس گذر کرده و در واقع علت اصلی آن ناترازی در عقلانیت ادارهی کشور است. به خبر زیر توجه کنیم:
❌برای نخستین بار در کشور به همت اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف کلنیک ترک بی حجابی در تهران با هدف درمان علمی و روان شناختی بی حجابی ویژه نسل نوجوان، جوان و بانوان جویای هویت اجتماعی و اسلامی افتتاح میشود( عصرایران، ۲۲ آبان ۱۴۰۳).
به گزارش اعتماد این طرح با همکاری مختصصان و دغدغهمندان در «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» تهیه شده است که در بودجه سال ۱۴۰۳ رقم ۱۵۵ میلیارد تومان بودجه از ردیف بودجه عمومی و ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه اختصاصی دریافت کرده است( ۲۶ آبان ۱۴۰۳).
✏️ پیشتر با شما در میان گذاشتم که حجاب، نیازمند زور و جریمه و زندان نیست؛ نیازمند #باور و اعتقاد شخصی است.
/channel/Sociologyofsocialgroups/1167
کسانی به حجاب باور دارند که این نوع پوشش نزدشان در مرتبهی حقیقت باشد و از این روست که همهی کسانی که بدان بهعنوان یک حقیقت باور داریم، #سوژهی پوشش و حجاب هستیم و نه دیگرانی که آنرا باور ندارند.
این نهتنها گزارهای منطقی و معرفت شناختی است که از قضا عبارتی شرعی و دینی است و بر تفسیر بسیاری از دینپژوهان از آیات قرآن دلالت دارد.
✏️واقعیت آن است که تغییر قواعد زندگی اجتماعی در ایران وارد مرحله جدیدی شده و جامعه به عنوان یک ارگانیسم زنده راه خودش را در سازگاری با این مرحله جدید پیدا خواهد کرد. بنظر میرسد مردم در گروههای مختلف سنی و جنسی یعنی زن و مرد و پیر و جوان با باورهای مختلف دینی و غیردینی، تصمیم گرفتهاند که این تغییر قواعد زندگی اجتماعی را بپذیرند و حق انتخاب افراد در تحولات هنجاری زندگی اجتماعی را محترم بشمارند.
✏️ ازسوی دیگر به نظر میآید ساختار سیاسی و حاکمیتی کشور برای اراده به اجرای لایحهای با عنوان حجاب و عفاف که هدف نهایی اقداماتی مانند راهاندازی کلینیک ترک بیحجابی است، دچار تشتت آرا و سرگردانی و ابهام هست. لایههایی در حاکمیت در سطوح مختلف تصمیمگیری و سیاستگذاری، موافق اجرای آن هستند. بخشهایی نسبت به اجرای آن تردید دارند و سکوت پیشه کردهاند و البته گروههایی هم مخالف آن هستند.
اما گروهی که این موضوع را به عنوان خط قرمز جمهوری اسلامی میدانند و اصرار بر اجرای آن به هر قیمتی دارند، قدرت درک تحولات هنجاری قواعد زندگی اجتماعی بخش زیادی از جامعه را ندارند و با پیشنهادهایی اینچنین ، ناترازی بیش از پیش در عقلانیت و تدبیر اداره نهادهای سیاسی و اجتماعی جامعه را به نمایش میگذارند.
در صورتی که موافقان این لایحه قدرتشان بیشتر باشد و در نهایت تصمیم به تصویب و اجرای آن با هر شیوه و ابزاری گرفته شود، به نظر میرسد با توجه به ورود دوران جدید تغییر قواعد زندگی اجتماعی در ایران؛ جامعه به شکل عمومی با آن همراهی نخواهد داشت و متأسفانه شاهد گسترش ناآرامی و قطبیسازی عمیق تر میان مردم خواهیم بود.
حاکمیتی که با بیش از ۹۰ درصد نارضایتی عمومی روبروست، چارهای جز پذیرش دوران قواعد جدید زندگی اجتماعی و هنجارهای آن ندارد و باید عزم خود را برای زدودن ناترازیهای عقلانی تدبیر ادارهی کشور، جزم نماید.
✍️ فریبا نظری
۲۷ آبان ۱۴۰۳
#پوشش_اختیاری
#تغییر_قواعد_زندگی_اجتماعی
#حقیقت
##ناترازی_عقلانیت_اداره_کشور
#تحولات_هنجاری
#نارضایتی_عمومی
/channel/Sociologyofsocialgroups
🔴 آتشی که برای خلیل گلستان نشد
✍ اجلال قوامی
🔸امروز ۲۳ سال از روزی که سید خلیل عالی نژاد در آتش تاریک اندیشان سوخت، می گذرد.آتشی که برای سید خلیل گلستان نشد و جسم و خانه اش در آن سوخت.روزی که تنبور تنها ماند و در سوگ آن پنجه های سحرآمیز سید عزادار شد.سید خلیل پیرو آیین یارسان عارف مسلکی بود که در خلوت و تنهایی خویش سیر و سلوک می کرد و در آفاق و انفس به گشت و گذار می پرداخت.دگر اندیشی که مونس و همدمی جز تنبور نداشت و تنبور برای او همه چیز بود.سید هر چند آرام و صبور در ظاهر می نمود اما درونی پر غوغا و روحی بی قرار داشت.عاشق نور بود و با تاریکی و جمود میانه ای نداشت.از گنج غم، عشق بر می داشت و جان در سر آن گوهر یک دانه نهاد.قلندر رندی بود که بنیاد از این شیوه رندانه نهاد.بر در می فروش معتکف بود و مقامی شریف و نیک دری داشت.نیست جز وی در این سرا دگری.رند مستی بود و بی خبر از قیل و قال این جهان اما می رساند به بی خبر خبری.او بنده سید خرابات بود و عاقبت شد از بندگی اش معتبری.یادش خانه به خانه و کوچه به کوچه جاری است.
🔻پروژه «عبور از خامنهای با خامنهای»
پروژه نوظهور «عبور از خامنهای با خامنهای»، مبارزه با فساد در کشور را در گرو پایان دوره رهبر فعلی میداند و همزمان، توهم جا انداختن تعریف جدیدی از «اصلاحات» به سردمداری مجتبی خامنهای را دارد. نشانههای ارتباط این پروژه با بخشی از دستگاه اطلاعاتی ایران، معنیدارند.
تکرارافشاگریهای ۱۶ سال پیش از سوی عباس پالیزدار، به خودی خود اتفاق بزرگی نبود. به همین ترتیب، تبلیغ او برای جانشینی مجتبی خامنهای ازتریبونی رسمی، اقدام کمسابقهای محسوب نمیشد. ارتباطات پالیزدار با محافلی در حکومت را هم، نمیتوان خبر جدیدی دانست -او در جایی به وضوح اعلام میکند که بعضی از افشاگریهای قبلیش به خواست «دوستان وزارت اطلاعات» بوده.
اما ویژگی خاص اظهارات عباس پالیزدار آن است که آشکارا، برای فروختن ایده «اصلاحات مجتبی-محور» به افکار عمومی تلاش میکند.
لازم به یادآوری نیست که مدافعان سنتی مجتبی خامنهای، عمدتا «استمرار عصر خامنهای» را در گرو جانشینی فرزند او دانستهاند و برای تحقق آن، چشم به اجماع اصولگرایان داشتهاند. پروژه جدید اما، میکوشد راه «عبور از عصر خامنهای» را جانشینی پسرش معرفی کند و ظاهرا در این مسیر، سعی در جذب اصلاح طلبان دارد. پالیزدار مشخصا این رویکرد را، با ابراز امیدواری به پایان هرچه سریعتر رهبری خامنهای برای ممکن شدن «مبارزه با فساد»، «آزادیهای اجتماعی» و «اصلاحات بنیادین» همراه میکند.
ابراز امیدواری به پایان رهبر جمهوری اسلامی از یک تریبون رسمی -ولو برای تبلیغ پسرش- طبیعتا واکنش طیفی از مدافعان رهبر را در روزهای اخیر به همراه داشته. فارغ از آنکه جزو حامیان جانشینی مجتبی خامنهای باشند یا نه.
برای ملاحظه توضیحاتی بیشتر در همین ارتباط، لطفا لینک زیر را ببینید:
https://www.bbc.com/persian/articles/cy87p128nz2o
@HosseinBastaniChannel
👩🎓🧑🎓از سری وبیناریهای علمآموزی رایگان
✅به مغز و روان خود احترام بگذاریم
✍️یک وبینار جذاب با همکاری متخصص روانشناس و دانشیار دانشگاه - دکتر رضائی
🖍در این وبینار که برپایه کتاب انتشارات آکسفورد توسط استاد رضائی ترجمه و تدریس میشود، به ارتباط کار و نقش مغز و اعصاب در «توجه» و مشاهده رویدادهای تلخ و شیرین روزمره ما پرداخته میشود.😃
🖌بیان مطالب به نحوی است که عموم افراد دانشجویان رشتههای پزشکی، روانشناسی، علوم اجتماعی و ... میتوانند از آن بهرهی علمی ببرند
و
👈مراجعان و نیازمندان رواندرمانی و دیگر افراد جامعه نیز با توجه به شیوه بیان سخنران به یقین از توضیحات استاد بیشترین بهره را خواهند برد.
✅⛓️💥 لینک ورود وبینار رایگان
https://evnd.co/iObfr
🖌️تعداد نامنویسی وبینار رایگان محدود است.
✍️اگر فرصت حضور ندارید، این پیامو برای کسانی که برایتان ارزشمندند بفرستید🌷
📘انتشارات گپ 02166437332
www.gapnashr.com
#هفته_کتاب_گرامی_باد
# انتشارات_گپ
✅ گروه آموزشی گپآموز gtg مجری دورههای آموزش توسعه فردی و سازمانی 09023257500☎️
گفت، گفتم
گفت: می گویند با سیستم های پدافندی موجود جمهوری اسلامی، هرگونه تهاجم هوایی اسراییل(اشغالگر) ناکام خواهد ماند.
گفتم: حتما همین خواهد بود.
گفت: یعنی این سیستم ها می توانند کشور را در برابر اف ۳۵، اف ۱۵، اف ۱۶، موشک های کروز و جریکو نگاهبان باشند؟
گفتم: چرا که نه؟
گفت: درست است که هیچکدام از ۵ سیستم پدافندی اسرائیل توانایی رهگیری و انهدام موشک های بالستیک و هایپر سونیک جمهوری را ندارند؟
گفتم: خب وقتی فرماندهان می گویند لابد از پیش آزموده اند.
گفت: حالا اگر آمریکا هم مستقیم به کمک اسرائیل آمد و از هوا و دریا ایران را زیر حمله کروز ها و موشکباران قرار داد چه؟ یعنی تاب آوری ایران تا این حد بالا است؟
گفتم: چرا که نه؟ خب فرماندهان همه این موارد را در مانورها مدنظر قرار داده اند.
گفت: اگر ناتو جمهوری اسلامی را مانند عراق در ۱۹۹۰، دشمن دانسته و اعلام جنگ نماید چی؟ یعنی حکومت می تواند از پس ۳۲ ایلغار ۳۲ کشور برآید؟
گفتم: بابا بدبینی تو تا کجا پر کشیده، حالا کو تا آن موقع؟! ولی چنان چه تا این حد گستاخ بودند، چه باک؟ همه این سناریوها در سرسختانهترین حالت ها، در کانون توجه فرماندهان و ژنرال های برجسته سپاه بوده است.
گفت: ولی در صورتی که اسرائیل اشغالگر موجودیت خود را تحت خطر ببیند، ممکناست به حملات هسته ای بزند؟
گفتم: چه باک؟ مگر نشنیده ای که دائم می گویند ممکن است دکترین هسته ای جمهوری اسلامی تغییر کند و ما ناگزیر شویم از حرمت تولید تسلیحات هسته ای دست بکشیم.
گفت: فکر نمی کردم این قدر خوش بین باشی
گفتم: حالا کجاش رو دیدی؟!!
گفت: پس همه چیز روبراهه. دغدغه ای نداشته باشیم؟!
گفتم: اینجوری میگن. دستکم به توانایی تخیلشان اعتماد کنیم.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
/channel/iranazadvaabad
فهم و تبیین ناقص!
اخیرا سخنران حرم حضرت معصومه (س) گفته است: "یکی از معیارهای دینداری این است که انسان دشمنش را به خشم بیاورد و عصبانی کردن دشمن از واجبات دینی است. قرآن میگوید کسانی که بتوانند دشمن را به خشم بیاورند برای آنها عمل صالح مینویسیم و جزء صالحین محسوب میشوند."
تبری را از مشخصات مسلمانان میدانند و شاید مراد گوینده از به خشم آوردن دشمن همین باشد.
بر این فرض آیا عصبانی کردن، به عنوان یک اصل ابتدایی مطرح است یا اقدامی واکنشی در برابر تحرّک خصمانه دشمن است؟
مراد از عصبانی کردن دشمنان و کفّار چیست و با چه راهکاری چنین عملی مشروعیت مورد سفارش است؟
و مراد از کافران و دشمنان در قرآن چیست و معیار کدام است؟
پاسخ به این پرسشها و پرسشهای دیگر در این مجال ممکن نیست اما به طور خلاصه:
برخلاف برخی اظهارات بدون پشتوانه محتوایی و نگاه سطحی به آیات قرآن و عدم توجه به زمانه صدور و شان نزول، اولا؛ عصبانی کردن دشمن و کافران به عنوان اصل اولیه نیست بلکه در موارد خاص خودش به عنوان عملی واکنشی در قبال عملکرد خصمانه دشمن است که آن هم در جایی است که بدانیم عصبانیت وی موجب نابودی و خسارت به کیان دین و مومنان نمیشود و الا عصبانی کردن دشمن به عملی ضد خود تبدیل خواهد شد.
در قرآن میفرماید: به کافران فحاشی نکنید، سبّ نکنید زیرا آنان نیز به خدای شما سبّ میکنند. اگر به واسطه سبّ، کافری عصبانی شده و به خدا فحاشی نماید، از آن نهی شده است. در همین راستا اگر مومنان و دین خدا نیز آسیب ببیند آیا باز هم میتوان دشمن را عصبانی کرد؟
برخلاف نظریه پردازان خشونت که متاسفانه تریبونها در قبضه آنان است، راهکار عصبانی کردن دشمن از مسیر آزار دادن، مرگ گفتن و ... نمیگذرد و نگاه سطحی به آموزههای دینی رهزن است و چه بسا نفوذیهای همان دشمن زشتترین و غیر ادبیترین درشتگوییها را در دهان مومنان بگذارند زیرا اثر نامطلوبی دارد. اگر این دسته از افراد اعتقاد به آزار و اذیت کفار دارند، چرا از راههای غیرعقلایی با تبعات غیر نیکو بهره میبرند بلکه راهشن این است که اوّلا؛ مومنان به وظایف خود عمل کنند و مهمترین آن توحید و دوری از شرک است. برخی حرفها مانند ذوب در ولایت فقیه و معصومگونه جلوه دادنش بوی شرک میدهد. از دیگر وظایف، اخلاقی عمل کردن مومنان در برخورد با دیگر ادیان است. ثانیا؛ با هوشمندی و تلاش و کوشش و استفاده از سیاست خارجی و فرهنگی باز، کشور مسلمان را به توسعه و پیشرفت برسانند. اتفاقا همین آیهای که بدان استناد شده، بالندگی و قد کشیدن مومنان را موجب خشم دشمن میداند.
مرحوم صالحی نجفآبادی خالق کتاب "شهید جاوید" مینویسد:
" جنبه منفی سیاست خارجی اسلام این است که به کشورهای بیگانه به طور ابتدایی آزار ندهند و اهانت نکنند و بدون ضرورت خشم آنان را بر نینگیزند. قرآن میفرماید: « وَ دَع اذاهُم» از آزار کافران و منافقین خودداری کن(احزاب/ ۴۸)... اگر بیگانگان از طرف مسلمانان بیجهت مورد اهانت و ناسزاگویی واقع شوند آنان نیز عکسالعمل نشان داده و وارد جنگ میشوند و مسلمانان ناچار میشوند نیرویی که باید صرف سازندگی و پیشرفت شود، صرف دفع شر دشمن نمایند که هم نیروها را هدر میدهد و هم از پیشرفت و سازندگی باز خواهیم ماند. علاوه بر اینها اساس دین اسلام مبنی بر دعوت و جذب است و هدایت نه طرد و لعن. در قرآن میفرماید: « نیکی و بدی یکسان نیست و تو بدی را به آنچه بهتر است یعنی نیکی دفع کن اگر چنین کنی همان کسی که دشمن توست دوست صمیمی تو خواهد شد(فصلت/۳۴).
(نامه سرگشاده در باره کنفرانس طائف و مسایل جنگ، اسفند ۵۹، ص ۶۵ـ ۷۲)
شقه شقه کردن دین حنیف که ناشی از سواد و ضیق دایره مطالعات مدعیان و صاحبان تریبون میباشد، حکایت تلخی است که دین را آنچنان که هست تبیین نمیکنند و کاش این حرفها از تریبون های رسمی به خورد جوان موسوم به مومن انقلابی داده نمیشد!
@lotfi_mojtaba
/channel/iranazadvaabad
📚 پیشنهاد کتاب: پس از پایان تاریخ (گفتوگو با فرانسیس فوکویاما)
فرانسیس فوکویاما، دانشمند علوم سیاسی آمریکایی، سی سال قبل، پس از فروپاشی دیوار برلین و اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد در کتاب پایان تاریخ و انسان واپسین استدلال کرد که دیگر عصر توسعه ایدئولوژیک و سیاسی انسان به پایان رسیده و یگانه راه پیش روی بشر عبارت است از نظم دموکراسی لیبرال.
اما حالا سی سال بعد از پوپولیسم سر از دموکراسیهای لیبرال درآورده است و از تعداد دموکراسیهای در سراسر جهان کم میشود.
فوکویاما هم همراه با این تغییرات در استدلالش بازنگری کرده است. این گفتوگوهای مفصل، نظرات او را درباب موضوعات مختلف شامل هویت، دموکراسی لیبرال، اقتدارگرایی، مکتب شیکاگو در اقتصاد، نهادگرایی جدید و قدیم و نقد آنها، پوپولیسم چپ و راست و … نشان میدهد.
نام کتاب: پس از پایان تاریخ
نویسنده: ماتیلد فستیگ
مترجم: محمدرضا فرهادیپور
قطع: رقعی
نوبت چاپ: نخست
تعداد صفحات: ۲۵۲
#انتشارات_روزنه
🛒 خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست کتاب
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514