دین فربه شده اخلاق را هم می خورد!
تا جایی که به یاد دارم ایام عزاداری برای اهل بیت دهه اول محرم بود و سه روز فاطمیه. عزاداری در بقیه مناسبتها مخصوص بیوت علما و مراجع بود و شاید مختصری در مساجد. البته خیلیها روضه خانگی داشتند و ماهی یکبار روضه خوانی به خانه می آوردند و برای تیمن و تبرک خانه و خانواده روضه مختصری برپا می شد و ذکر مصیبتی از امام شهید به میان می آمد. شیخ مندلی که آن روزها جوان بود و درس طلبگی می خواند پای ثابت دعوت زنان برای روضه های خانگی بود. بنده خدا نابینا بود. خواهر یا برادر کوچکترش دستش را می گرفت و این خانه و آن خانه می برد برای روضه خواندن. خانه ما هم می آمد. لازم هم نبود مستمعی باشد. همین که صاحب خانه و بچه ها بودند کفایت می کرد. شیخ مندلی روضه و مصیبتش را می خواند و مامان یک تومنی کف دستش می گذاشت و می رفت تا ماه بعد.
بعدها ملای دیگری از روستا آمد که مساله دان هم بود. زن بود. همین باعث شد کارش بگیرد. برخی که به دنبال دانستن احکام شرعی و آموختن آن بودند از ملا حافظی دعوت می کردند بیاید برایشان مساله بگوید. این جلسات شلوغتر از روضه های خانگی بود. زنها پیش او قرائت نمازشان را درست می کردند. ملا هم به آنها قرائت قرآن یاد می داد و چند تا مساله شرعی برایشان می گفت. کم کم زنان که اکثرا بیسواد بودند و دوست داشتند حالا که تمام وقتشان به شست و شو و روفت و روب و پخت و پز و بچه داری می گذشت کمی هم به اطلاعاتشان اضافه کنند، پایشان به این جلسات باز شد.
علاوه بر اینها در ماه مبارک رمضان هم مردم برای شنیدن سخنرانی به مساجد می رفتند. سخنرانی هایی که عموما اخلاقی بود و سیاست در آن راه نداشت. مناسک مذهبی بیش از این نبود. دعای کمیل و ندبه و سمات و ...در برخی خانه ها با تعدادی محدود برگزار می شد. هیچ مراسمی به جز سخنرانی های مذهبی در ایام خاص که از رادیو پخش می شد دولتی نبود. همه آن مراسم با هزینه شخصی افراد انجام می شد.
پس از انقلاب اما آنچنان مناسک مذهبی فربه شد که تمام فضای شهرها و روستاها را پر کرد و کمتر جایی از شعائر مذهبی خالی ماند. از در و دیوار گرفته تا بدنه اتوبوسها و تا تمام کانالهای رادیویی و تلویزیونی تبلیغ دین کردند و دعوت به دینداری. عزاداریها به تمام ایام سال به جز ایامی محدود گسترده شد. یک هفته قبل از محرم و چند روز بعد از صفر، ۲ ماه فاطمیه و سپس محسنیه و اخیرا عزای ام البنین و سکینه و رقیه و ... به ایام مصیبت اصافه شد و سفره مداحان را رنگین کرد تا جایی که دین نزد جوانان یادآور غم و سوگواری شد و مخالف شادی!
زنان طبقات میانی جامعه از مستمعان پر و پا قرص این مجالس شدند و حاکمیت صحنه گردان اصلی این فضا! چون ثابت شده که مردم سرگرم مناسک ظاهری و دلبسته ثواب اخروی، کمتر به علت اصلی بدبختی های خود فکر می کنند و کمتر مزاحم سفره های رنگین حاکمان می شوند!
به عقیده جامعه شناسان، بهترین آموزه اخلاقی هم اگر مکررا گفته و شنیده شود نه تنها تاثیر گذاری خود را از دست می دهد بلکه به ضد خود تبدیل می شود. بخصوص وقتی منادیان دین مردم را به صبر در مقابل کمبودها دعوت کنند و خود از چرب و شیرین دنیا بهره مند باشند! پس با پمپاژ دین و آموزه های آن به وسیله تمام امکانات تبلیغی و رسانه ای، نه تنها جامعه سالمتر و اخلاقی تر نشد که شاهد فروپاشی اجتماعی گسترده و دین گریزی نسل جوان و بی اخلاقی های فراوان هستیم و همه اینها با سرمایه مردمی انجام شد که پیش از پر کردن دل و ذهنشان با دین، نیاز به سیر شدن شکمشان با نان داشتند که گفته اند، فقر که از دری وارد شود دین از در دیگر می رود. و چه ساده لوح بوده و هستند آنان که می پندارند ملت گرسنه تا پای جان از آرمان حاکمان حمایت می کند و در مقابل بیگانگان مقاومت!
✍فرشته مزینانی
@hooreechannel 🌹
/channel/iranazadvaabad
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
سویه کلی مرز و مرزبانی
مگر نه این است که:
۱- با کویت و عربستان بر سر برخی قلمروهای دریایی اختلاف داریم؟
۲- با امارات بر سر جزایر در مناقشه بوده ایم؟
۳- اختاف کارکردی در مرز با پاکستان برقرار است و گاه به تنش و حتی منازعه رسیده است؟
۴- با افغانستان نیز درگیر چندین گونه اختلاف مرزی مانند حقابه، گذر غیر رسمی از مرز، قاچاق، مهاجرت، قاچاق و..می باشیم؟
۵- با جمهوری آذربایجان و ترکمنستان و در مقیاسی فراگیرتر، پنج دولت پیرامونی خزر هنوز در مورد مرزها یا قلمروهای دریایی به توافق دست نیافته ایم؟
۶- با باکو بر سر کریدور زنگزور تنش داریم؟
۷- پس از ۸ سال جنگ، هنوز با عراق به توافق قطعی دست نیافته ایم؟
در این زمینه چند پرسش به چشم می خورد:
الف- چرا تقریبا با همه کشورهای همسایه دارای گونه ایی اختلاف مزمن هستیم؟ و چرا به گونه ای اصولی پیگیر حل وفصل آنان نبوده ایم؟
ب- با وجود اختلاف ۳۶۰ درجه ای پیرامونی، یعنی در درازای بیش از ۸۰۰۰ کیلومتر مرز، محورهای پشتیبان ما چه دولت های قدرتمندی هستند؟ آیا ایران قرار است یکه و تنها در برابر آن ها بایستد؟
پ- جمهوری اسلامی در برابر استراتژی سه مرحله ای امارات و شورای همکاری، شامل "تعدد در موضع"، "تحول در اقدام" و "اقدام به زور"، با پشتوانه فراگیر جهانی، از چه استراتژی قابل قبول و داینامیکی برخوردار است؟
کوتاه آن که نه تنها ایران، بلکه حتی توانمندترین کشورهای جهان، مثلا ایالات متحده، به تنهایی قادر به پاسداری از امنیت ملی خود نیستند. یعنی احدی از ملت ها در تاریخ، تنها با اتکای به قدرت درونی توانایی تداوم حیات نبوده اند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
/channel/iranazadvaabad
انتظار قائم در ۹۰۰ سال پیش
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۸/۲۸
ابن بابا کاشانی که حدود ۹۰۰ سال پیش میزیسته میگوید برخی از همشهریانم هر روز صبح علیالطلوع خود را به شمشیر و سلاح تجهیز کرده و سوار اسب میشوند و از خانههای خود به سمت بیرون شهر میروند تا بلکه قائم ظهور کند و اینان پا در رکابش شوند! (انگار هر روز به آنان الهام میشود که امروز دیگه حتما میاد) و چون آفتاب برآید، دستِ خالی باز میگردند و میگویند: امروز هم نیامد:
(... وألّف أحمد بن عليّ ابن بابه القاشاني كتابا ذكر فيه فرق الشيعة ، فلمّا انتهى إلى الإمامية وذكر المنتظر قال: من العجب أن في بلادنا قوما، وأنا شاهدتهم على هذا المذهب، ينتظرون صباح كلّ يوم طلوع القائم عليهم، ولا يقنعون بالانتظار بل يركبون خيلهم متوشّحين بالسيوف شاكين السلاح، ويخرجون من مساكنهم إلى خارج البلد مستقبلين للإمام، كأنّهم قد أتاهم بريد أخبرهم بوروده، فإذا طلع النهار عادوا متأسّفين وقالوا: اليوم أيضا ما جاء! -آثار البلاد و اخبار العباد زکریا قزوینی ج ۱ ص ۴۳۲-).
پس این بساط (گره زدن زندگی و سیاست به ظهور قائم) از نهصد سال پیش هم وجود داشته؛ آنهم با چه خلوص بیشتری.
گمانم اما اگر اینهمه عزم و تلاش و خلوص را از همان زمان صرف پیشرفت بر اساس عقول و داشتههای خدادادی میکردند اینک پس از ۹۰۰ سال به تمام اهداف ظهور رسیده بودند.
از حق نگذریم آنان باز اینقدر معرفت داشتند که دستِکم سایر مردم شهر را وادار به همراهی با خود در راه و سیاستشان نکنند اما امروزه برخی سیاستهای آخرالزمانی گریبان عموم مردم را چه بخواهند چه نخواهند گرفته است.
/channel/baznegari/1496
📝احمد_قابل:
آرمان و هدف دنیایی دین خدا و شریعت محمدی(ص) عدالت است. از آنجا که عدالت مطلق برای بشر عادی ممکن نیست، عدالت نسبی مطلوب خواهد بود. هرچه نسبت عدالت در جامعه بیشتر باشد به نسخه ی آرمانی دین نزدیکتر خواهد بود. بنابراین ،شهر آرمانی دین ،جایی است که عدالت در بالاترین حد ممکن پدیدار گردد. رعایت اخلاق پسندیده، ایجاد امنیت برای تمامی شهروندان، همزیستی مسالمت آمیز با تمامی بشر، پرهیز از نزاع و درگیری وتلاش جدی برای صلح و ممنوع دانستن تهاجم (لاتدعون الی مبارزة ...فان الداعی باغ ) و تلاش برای رفاه وآبادانی، عمده ترین راهکارها برای رسیدن به آرمانها معرفی شده است.
🏷خصوصیات جامعه آرمانی در متون دینی
💠 کانال رسمی "مجمع مدرسین و محققین"
حاوی تولیدات فکری در حوزه نواندیشی دینی
🔸آدرس اینستاگرام 🔸آدرس ایتا
📍آدرس تلگرام :
/channel/majmaqomh
❌هنوزم کتاب با قیمت پشت جلد میخری😳؟❌
💎 بزرگترین و اقتصادی ترین کتابفروشی تلگرام 💎
📘همراه کلی تخفیفات روزانه و خدمات رایگان
📙 بهــ📚ـترین و معروف ترین کتاب های :
✔️روانشناسی ✔️ رمان ایرانی و خارجی
✔️ توسعه شغلی و فردی ✔️ مذهبی
📣 حـــ💯ــراج بزرگ آقای کتاب رو از دست 👇ندین
🆔 /channel/+qa9H-8qGhltjNTVk
🆔 /channel/+qa9H-8qGhltjNTVk
😍 خودت فقط بیا قیمت ها رو ببین 😍
جهت حمایت به کانال مهدی نصیری در یوتیوب بپیوندید👇
MahdiNasiri-1342" rel="nofollow">https://youtube.com/@MahdiNasiri-1342
Ⓜ️ از تعصب تا ایدئولوژی یا بهتر ازخامی تا خرفتی!
🔻وقتی منتسکیو فیلسوف و اندیشمند فرانسوی کتاب نامه های ایرانی را نوشت دیدرو هم وطن او درستایش او گفت:«منتسکیو با نگاه یک بیگانه به وطن خود می نگریست تا آن را بهتر بشناسد».به نظر می آید برای کسانی که می خواهند این سرزمین و مردمانش را نیک بشناسند چاره ای جزاین فاصله گیری و نگاه فارغ ازتعصب و پیشداوری وجود نداشته باشد.منتسکیو درروح القوانین می نویسد:«اگر می توانستم انسان ها را وادارکنم که ازپیشداوری دست بردارند خوشبخت ترین موجود این جهان فانی بودم».که البته حرفی است بس عمیق.
🔻پیشداوری و تعصب چنانچه مولانای شرق می گویدازخامی است.رکود ذهن است و همانطور که اوکتاویوپاز شاعر و اندیشمند آمریکای لاتین گفته است«عفونت ذهن» است.می توان گندی و بویناکی آن را در زبان فردی که دچار تعصب و خامی و عفونت ذهن است به خوبی دید.زبانی مطلق،خودحق پندار،بسته ومحدود.زبانی که هیچ ارتباطی با افق های بازندارد. فروغ راست گفت که«در سرزمین قدکوتاهان معیارهای سنجش همواره برمدار صفر درجه می چرخد».
🔻نگاه تعصب آمیز و آمیخته به پیشداوری، نگاهی بسته و بدون افق است.هیچ گشایشی دراین نگاه وجود ندارد.نگاهی خودحق پندار که جهان بیرون ازخود را باطل می پندارد.خود حق است دیگری باطل.خود حسین است دیگری شمر.خود روز است و دیگری شب.خود سراپا روشنی است و دیگری و دیگران سرتاپا ظلمت و تباهی.جهان او منقسم به دوبخش است.خودی و غیر خودی. هرآنچه خودی است درست است و قابل ستایش و هرآنچه متعلق به دیگری است نادرست و سزاوار سرزنش.
🔻رهبران مذهبی ایران را نگاه کنید.چهل سال است مدام و مداوم برطبل خودحق پنداری می کوبند.ازدید این جماعت قلیل جمیع و جمله جهان برباطل است.فقط همین مجتمع کوچک برادران است که بوی بهشت می دهد.همین عفونت ذهن را می توان در متعصبان ناسیونالیستهای اقوام ایرانی هم دید. شوونیستهای قومی فقط خود بزرگ هستند. هرآنچه بیرون ازدایره تنگ نگاه آنهاست کم مقدار، بی ارزش و تهدیدکننده است.یا به کرم فروکاسته می شوند و زیر پا له می شوند و یا به غول و اهریمن و دیو و دد تشبه می یابند که باید با گرزو کوپال به سراغ شان رفت و سرشان را به سنگ کوفت.
🔻سال هاست دربیخ گوشمان زمزمه کرده اند ما «ملتی هستیم غیور و شهیدپرور»،«تمدن داشتیم وقتی بشر تمدن نداشت»،«هنر نزد ایرانیان است و بس!».اخیراً نیز پروپاگاندای جمهوری اسلامی درقالب شیعه گری غالی خلق و آفرینش جهان و زیر جهان و زبر جهان را منوط به حضور امام اول شیعیان می داند که اگر نبود وجود گرانبهایشان نه ازآفرینش عالم خبری بود و نه رعد و برقی و ابری و بارانی درآسمان.که رشد و رویش گل ها نیز با نفس مسیحایی ایشان است.غلوگویی و تحریف حقیقت با آمیزه ای ازتعصب و خامی وتنگ نظری و دید مسدود. با این نگاه های تنگ،مسدود و تیره ،با تعصب و خامی،با ذهنی دچار عفونت نمی توان جهانی خوشبخت آفریداگر غیر این بود باید ایران بهشت زمین می بود نه دوزخ آن
🔻هیچ ملتی درجهان به سوی رشد و پیشرفت حرکت نمی کند مگر این که افق دید خود را بازکند. مگراینکه تفکر نقادانه و انتقادی را جایگزین ذهنیت های عفونت بسته خود بکند.شرط پیشرفت و ارتقا درآمیزش با فرهنگ های ملل و آموختن ازآنهاست.نه دربستن و فروبستن مرزهای فرهنگی و ابداع واژگان بی مصرفی چون تهاجم فرهنگی. اگر فرهنگ غرب غالب است و درجهان پیشتازی می کند پیش ازهمه به واسطه انطباق آن با غریزه آدمی است.غریزه ای سودجو و لذت طلب.کیست که دراین جهان وحتی درجهان باقی درپی بهشت و لذات بهشتی و حور و غلمان مومنانه نباشد؟غرب این را نقد می کند و به جهان دیگر نسیه نمی دهد.شما اسمش را لهو و لعب بگذارید مهم نیست.مهم این است که افراد وقتی نقد را ببینند نسیه راقبول نمی کنند.
🔻هرنگاه و باور و اندیشه ای که دربرابر غریزه لذت طلب و سودجوی آدمی بایستد محکوم به فناست.آنچه اهمیت دارد مهار این غریزه به دست عقل است.عقل خودبنیاد و نقاد.و عقلانیت نیز همچون پدیده ای تاریخی-اجتماعی آموختن است ازتجارب همه انسانها که دراین راه چه کرده اند.
🔻ایدئولوژی انهدام عقل است.تزریق این باور غلط است درذهن آدمی که غریزه لذت و سودجویی خود را فدای غریزه دیگری بکند.این است که زن و بچه خود را تنها رها می کند تا به جنگ بشتابد جنگی که خود هیچ سهمی دربرافروختن آن نداشته است.ایدئولوژی است که باعث می شود کارگری دقیقا به کسی رای بدهد که ضد کارگراست.فردی آزادی خواه را برده مافوقی می کند که همه را برده می خواهد. ایدئولوژی همان باورپیشاعقلی است. ناسیونالیسم، مارکسیسم،جمع گرایی اسلامی همچون سه ایدئولوژی مخرب عمل می کنند.جراحات نشسته برتن این ملت نیز جزبه خنجر و دشنه نابهنگام فدائیان و چریک ها و گریلاهای این سه نبوده است.آیا زمان گریختن ازچنگ این سه باورپیشاعقلانی فرانرسیده است؟
▪️قربان عباسی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
💢درسته که اینجا همهچیز بهروز و جدیده، اما گاهی اوقات نیاز داریم که یک نفسی عمیق بکشیم و به خاطرات خوب گذشته بپردازیم.
💔نوستالژی دهه شصت ، جایی که بازتابی از گذشته وجود دارد. و ما را به خوشترین روزهای زندگیمون بازمیگرداند . به دوران پر آرامش کودکی.
💯عضو شوید و به اشتراک بگذارید، زیرا گذشته ما قسمتی از هویت ماست.👇👇👇
/channel/nostalgidahe60
کانال تلگرام آرزوی فردای بهتر
به این کانال؛
خبری
اجتماعی
سیاسی
ادبی
بپیوندید
@arezoefarda
🔴 مکتب پرستان تنگ نظر و خداپرستان بالغ
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 مخاطبی عزیز در پی پرسش انتهایی یادداشت پیشین که «با کدامین خدا پایان خشونت و فساد دینی رقم خواهد خورد؟»، جویای پاسخ از منظرگاه نویسنده شد. برای پاسخ به این پرسش شاید نیاز به یادآوری نباشد که منظور از کدامین خدا، کدام فهم و دریافت از خداست و فرض بر این است که الهیات سیاسی که معطوف به خشونت و فساد باشد یا امکان توجیه و چشم پوشی از آن را فراهم کند، نمیتواند منتسب به الاه باشد؛ هرچند متألهان یا روحانیان مدعی آن باشند.
⬅️ این بسیار مهم است که چه فهمی از خدا داشته باشیم و چه مکتبی حول این فهم شکل بگیرد. «لوتر» آن زمان که تعریفی از خدا ارائه داد تا دینداران را از قید و بند غیر خدا، روحانیان و نهاد و تشکیلات عریض و طویل و دنیا زده دین براند و آزاد و مستقل کند، هرگز نمیدانست، این فهم جدید از خدا، خدای قادر مطلقی که اراده بشر در اراده بیمنتهای او محو میشود و مسلوب الاختیار است، خود موجب ظهور خشنترین حکومت دینی تاریخ توسط «کالون» میشود. لوتر با این فهم جدید از خدا میخواست، چنین نتیجه بگیرد که تنها خدا شایسته اراده کردن و فرمانبری است؛ «بنابراین فرمانبری اراده بشری از اراده الهی، مسیحیان را از همه اشکال تعهد میرهاند».
⬅️ فساد عالیترین مقامات روحانی، انزجار لوتر را برانگیخت و تردیدهای عمیقی را در باب اقتدار آنها نه تنها در زمینه سیاسی که به عنوان متولیان نهاد دینی در او ایجاد کرد. آنچه به عنوان مکتب لوتری مبتنی بر فهم جدیدش از خدا شکل گرفت، میتوانست، توسط کشیشی که خود را از مصلحان دینی میدانست، به چنان اقتدار هول انگیزی درافتد که هرگز لوتر تصور نمیکرد و جالب اینکه قرنها بعد، آنچه به عنوان مکتب کالونی گسترش یافت، از محتوای خشن خود خالی و آموزههای آزادی بخش لوتری آن برجسته شد.
⬅️ «استفان تسوایگ» بر این باور است، «کمابیش هیچ گاه نبوده است که آموزههای یک مکتب پس از گذشت یک سده، همانی بماند که آموزگار آن در آغاز طلب میکرد»، همین گونه است در مورد ادیان و یا حتی مکاتب غیر الهیاتی، فلسفی و ماتریالیستی. حتی این در مورد رهبران انقلابها نیز دیده میشود که پس از انقلاب، ممکن است، بنیادگرایانهترین یا نوگرایانه ترین برداشتها از اندیشههای یک رهبر انقلابی صورت بندی شود و حول آن احزابی شکل بگیرد که در تضاد معناداری نسبت به یکدیگر به رقابت بر میخیزند.
⬅️ خدای کالون، همان خدای لوتر بود؛ اما چون خدای قادر مطلقی بود که هرچه بخواهد، میکند و انسان در برابرش هیچ اراده و آزادی عملی ندارد، کافی بود، در این میان، یکی توهم جانشینی این خدا را بر روی زمین در سر بپروراند و در هیبت یک رهبر خشک اندیش، عنان گسیخته و فساد پرور، چون کالون ظاهر شود، کسی که «به طور طبیعی، همه نویسندگان و گویندگانی را که طوطی صفتانه به تکرار آموزههای مکتبی او نپردازند، کج اندیش و گمراه میداند»؛ در حالی که تاریخ جهان ثابت کرده است، بسیاری از گمراهان دور از خدای حقیقی، همینهایی هستند که خدا را به قدر ذهن محدود خود تصور کرده و خود را نماینده مکتب الهی میدانند، مکتبی که آن را حقیقت محض دانسته و تنها خویش را بر حق و لا غیر.
⬅️ می توان ادعا کرد، دور از باور است که خدا انسانها را دو پاره و چند پاره و در ستیز بخواهد، جایی که خود حتی از پیروان ادیان مختلف میخواهد، کافیست همه شما حول نام من و پرستش من متحد شوید، چونان پرتوهای خورشید که همه در یک منبع، یگانه هستند. به تعبیر تسوایگ « همه بدبختیها از مکتب پرستان تنگ نظر برآمده است که نابردبارانه، اندیشههایشان و جهان نگریشان را یگانه، درست دانستهاند. تنها این متعصبان خویشتن ستای یک سویه اندیشند که با ستیزه جوییهای متکبرانه، صلح و آرامش جهان را هم میزنند و یکپارچگی طبیعی آدمیان را به یکدیگر ستیزی و دو پارگی بدل میکنند».
⬅️ لذا تنها میتوان با خدایی، جهان را یگانه دید که آن خدا را به باور «مولانا» در میان جانمان حاضر ببینیم، خدایی که به تعبیر خودش «از رگ گردن به ما نزدیکتر» است و شاید بتوان او را همان خدایی دید که در دوران بلوغ بشر و در دوران مدرن، خدایی شبیه خدای «هگل» یا خدای «کانت» باشد. اینجاست که حتی اگر احساس نیازی به الهیات سیاسی شد، آن یک الهیات سیاسی مدرن، متناسب با جامعه هست که در آن باورمندان و خداپرستان بالغ و آگاه به خویشتن، از درون، توسط عقلانیت و اخلاق کانتی یا روح هگلی یا همان خدایی در میان جانشان، هدایت و رشد یافته و اکنون خویش، حاکم بر سرنوشت سیاسی خویش هستند؛ نه الهیات سیاسی سنتی که میتواند، توجیه گر هر خشونت و فساد برای حاکم ساختن قیومیت خدای خویش بر انسان نابالغ باشد و او را تا مرز کفر برآشود.
/channel/M_Hajihashemi_iran1
🔴 مصائب رهبران متوهم
✍ اجلال قوامی
🔸یکم: نگاهی کلی و اجمالی به تاریخ نشان می دهد که فجایع و مصائب بزرگ را کسانی به وجود آورده اند که در این توهم بوده اند خداوند آنها را برای انجام یک ماموریت ویژه به زمین فرستاده است.این گونه خاص از آدمها وقتی به این ایمان راسخ خود رسیدند از انجام هر کاری ابایی ندارند.آنها برای این عقیده که برای اصلاح انسانها روی زمین افتاده اند حاضرند دنیا را به نابودی بکشانند.خود را ناجی ملت ها می دانند و تمامی اعمال و کردار ضد بشری خود را هم ماموریتی از جانب خدا می خوانند و خود را مامور ویژه این اصلاح! می خوانند.از هیتلر و موسولینی گرفته تا استالین و فرزند خوانده های آنان با القاب و اشکال گوناگون که در هر عصری به هیئتی در می آیند و دعوی نجات بشر دارند.
🔸دوم: این متوهمان هوازی حکومت کردن و در قدرت بودن را تا ابد حق مسلم خود می دانند.این متوهمان هوازی از کشتن و خشونت ابایی ندارند و روز به روز دایره تعدی و تجاوزشان به حقوق مردم گسترده تر می شود.
🔸سوم: یکی دیگر از ویژگی های این متوهمان به اقناع رساندن برخی از لایه های جامعه به این باور که این رهبران متوهم دارای قدرت متافیزیکی هستند و قدرت و جایگاهشان از آسمانها سرچشمه می گیرد، است.وقتی این باور در بخش هایی از جامعه رسوخ پیدا کرد دست درازی و سرکوب و تهدید مشروع می شود.از این روی تحمل هیچ انتقاد و مخالفتی را ندارند و هر صدای مخالفی را به بهانه ای خفه می کنند.
🔸چهارم: تنها راه علاج این متوهمان هوازی این است که زمینه ها و ظهور پیدایش اینگونه افراد در هر جامعه ای از بین برود.نهادهای دموکراتیک و حکومت دموکرات مبتنی بر ارزش های جهانشمول حقوق بشری سدی است در برابر رشد این متوهمان.متوهمان هوازی که جز خسران و فقر و خشونت و تنفر دستاوردی ندارند.
حب پست و مقام و بادیگارد و کاخ...
🛑 آقای پزشکیان وقتی می خواست از مردم رای جمع کند:
تورم را دولت ایجاد میکند. عامل تورم و گرانی دولت است. گرانی ربطی به مردم ندارد. یکبار شب پول از جیب مردم بر میدارد و یک بار از آنها مالیات میگیرد. طرف میخوابد صبح بیدار میشود متوجه تورم میشود.
🛑 گرانی های آقای پزشکیان در هفته اخیر:
۲۵ درصد قیمت تخم مرغ
۳۰ درصد قیمت ماشین
۱۲ برابر قیمت عوارض اتوبان
فریادِ درون (سید محمد ناظمزاده)
@smnazemzade
/channel/iranazadvaabad
🔴بودم ، هستم ، خواهم بود !
@iranfardamag
🔹صبح روز ۲۸ آبانماه سال ۱۳۷۷ با لباس گرمکن ورزشی از خانه مادرش در یوسفآباد تهران خارج شد، اما هیچ گاه دیگر به خانه بازنگشت. جسد او را در خیابان رها کرده بودند. نزدیکان او شش روز بعد در روز چهارم آذرماه سال ۱۳۷۷ جسد او را در پزشک قانونی تهران شناسایی کردند. پزشکی قانونی علت مرگ را نامعلوم تشخیص داد. بعدها با اعترافات مهرداد عالیخانی یکی از عاملان قتل های سیاسی مشخص شد؛ وقتی شریف در حال ورزش بوده او را به بهانه مشکوکبودن به مواد مخدر و با ارائه حکم جعلی دادستانی سوار اتومبیل (تاکسی) کرده که جلب توجه نکند. او را به پارکینگی در یوسفآباد میبرند و پس از درآوردن جوراب، آمپول پتاس را به زیر انگشت بزرگ پایش تزریق میکنند.
🔸مهرداد عالیخانی:
«بردیم توی انباری. مقاومت. بیهوش. درازکش. آمپول. جوراب. داخل تاکسی. سمت چپ عقب. عادی. در همان مسیر. نیش ترمز کنار پیادهرو. دست روی قلبش. کفش و جورابش را هم پایش کرده بودیم. نمره تاکسی را عوض کرده بودیم. (پلاک برجسته نیست.) تدارک پلاک برجسته را دیده بودم.»
پس بکوش تا یک موجود انسانی بمانی... و این بدان معناست که محکم، روشنبین و سرزنده باشی... یک موجود انسانی ماندن، یعنی اگر نیاز باشد، تمام زندگی خود را، شادمانه، بر »ترازوی بزرگ سرنوشت« افکندن، اما، در همان حال، از هر روز آفتابی، از هر ابر زیبا به وجود آمدن...»
(رزا لوگزامبورگ، ۱۹۱۶).
کانال تلگرام آرزوی فردای بهتر
به این کانال؛
خبری
اجتماعی
سیاسی
ادبی
بپیوندید
@arezoefarda
از سری تراوشات ذهنی یک چپ اسلامی!
داستان سرایی این هفته جناب کورش علیانی!
همین تفکر اصلی ترین عامل بدبختی مردم ایران هست.
_Alireza Salavati_
@uttweet
/channel/iranazadvaabad
مقایسه آزادی در دو نظام پهلوی و جمهوری اسلامی در مناظره نصیری و زیباکلام.
/channel/iranazadvaabad
📚 پیشنهاد کتاب: کودک آزاری جنسی (رویکردها، تشخیص، پیشگیری و درمان)
به مناسبت ۱۹ نوامبر، روز جهانی پیشگیری از کودکآزاری
بسیاری از موارد کودک آزاری جنسی در دنیا به دلایل مختلف گزارش نمیشود. قربانیان تصور میکنند چون کودکند کسی آنها را باور نمیکند و مورد سرزنش قرار خواهند گرفت.
عدم برنامهریزی و اقدام برای پیشگیری از این پدیده میتواند زمینه شیوع بیشتر آن را فراهم سازد و عدم ارائه خدمات درمانی پس از آزار جنسی موجب میشود آثار آن تا سالها گریبان فرد را رها نکند... درحالیکه میتوان با انجام اقدامات مقتضی جلوی این اتفاق را گرفت یا در صورت وقوع، خدمات حمایتی و درمانی مناسب در اختیار کودکان آزاردیده قرار داد. کتاب حاضر به روشهای تشخیص، پیشگیری و درمان کودک آزاری جنسی میپردازد و به همه کسانی که به نوعی با کودکان در ارتباطند توصیه میشود.
نام کتاب: کودک آزاری جنسی
نویسندگان: غزاله مسعودی، معصومه معارفوند، نازنین تدیننجفآبادی
قطع: رقعی
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحات: ۲۶۶
#انتشارات_روزنه
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست کتاب
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
☎️ 02188721514
تأملی در باب تعیین رهبری در جمهوری اسلامی
🔴 روئیای «بهشتی» و مرد برزخی
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 این روزها سخن از تعیین رهبر آینده نظام جمهوری اسلامی است، نظامی که برساخته از نظریه «امت و امامت» رهبران فکری انقلاب، همانند «بهشتی»، «مطهری»، «شریعتی» و ... است. در این گفتمان و از نگاه به طور مثال نخبه سیاسی مؤثری چون بهشتی که بالاترین نقش را بر نهادمندی ساخت قدرت جمهوری اسلامی در مجلس «خبرگان قانون اساسی» داشت، چه نسبتی بین انتخاب و پیدایش رهبر با اکثریت جامعه و همچنین بین امامت و امت، متصور بوده است؟ فردی که در انسان شناسی خود، تأکید زیادی بر انسان به عنوان موجودی آزاد و انتخابگر داشته است.
⬅️ به نظر می رسد، بهشتی در کنار نظریه پردازی در زمینه امت و امامت، با باور و تأکیدی که نسبت به مدیریت حزبی و تشکیلاتی داشته، جامعه را به سمت به تعبیر خودش «امامت جمعی» سوق می داد و دور از تصور می دانسته که بعد از رهبر اول نظام جمهوری اسلامی که رهبر انقلاب نیز بوده، امکان وجود رهبری فردی وجود داشته باشد؛ چرا که او بر این عقیده بود، «پیدایش یک رهبر مورد قبول همه یا اکثریت جامعه، امری نیست که دفعتا صورت بگیرد. معمولا طی یک دوره طولانی یا نیمه طولانی، یک چهره را چنین اکثریتی شناسایی و قبول می کنند»؛ یعنی رهبر قبل از انتخاب در سازوکار رسمی باید، توسط اذهان اکثریت جامعه مورد قبول و پذیرش قرار گرفته باشد.
⬅️ او چنان نقش اکثریت را در انتخاب این رهبر برجسته می بیند که معتقد است، اگر هر گروه از جامعه پیرو یکی از افرادی بود که جاذبه ها و مزایای رهبری را داشت، دیگر «نمی توان حل مشکل را صرفا در رهبری واحد یک فرد جست». در نگاه وی امکان ندارد، امامتی وجود داشته باشد که اکثریت جامعه او را نخواهند یا به تعبیر بهشتی، پیرو او نباشند؛ چون دیگر امتی وجود ندارد که بخواهد بر آن امامت کند. چه امامت فردی و چه امامت جمعی باید، برخاسته از همه یا اکثریت جامعه ای باشد که او امت می نامد.
⬅️ در جای دیگری بهشتی حتی فراتر از این، مصداق امامت جمعی را «حزب» عنوان می کند و تصریح می کند که مقصود از حزب، «تبدیل شدن امامت فردی به امامت جمعی و زمینه شرکت دادن هر چه بیشتر امت در امامت است». این بدین معناست که وی امامت را کاملا یک ساختار می بیند؛ نه یک فرد و همچنین اینکه آینده ای برای جمهوری اسلامی در ذهن بهشتی متصور است که مانند نظام های دموکراتیک، احزاب، هدایت و مدیریت جامعه بلوغ یافته ای که خودش سرنوشتش را تعیین می کند، به عنوان شکلی از امامت جمعی به عهده بگیرند.
⬅️ می توان اذعان داشت، حتی اگر بخواهیم از درون خود همین گفتمان و ساختار، سخن بگوییم و نه با نگاهی تحول خواهانه، بهشتی که خود از بنیانگذاران ساختاری جمهوری اسلامی است، هرگز تصور نمی کرده است، بیش از ۴۵ سال پس از شکلگیری و استقرار این ساخت قدرت، چند نماینده اقلیت جامعه، برآمده از انتخاباتی با پایین ترین میزان مشارکت و در قهر بخش کثیری از حتی احزاب درون ساختاری با صندوق رأی و تحریم اکثریت جامعه، بخواهند کسی را به رهبری فردی برگزینند که همیشه نقل شده، بازیگر پشت پرده و پنهان صحنه سیاست بوده و حتی یکبار هم یک سخنرانی یا موضع گیری رسمی از او دیده نشده، مردی میانه بودن و نبودن، چه رسد به باور بهشتی، چنان شخصیت آشکار و شفافی باشد که همه یا اکثریت جامعه در دوره ای طولانی وی را کاملا شناخته و بپذیرند. این در حالی است که مطابق ادبیات سیاسی بهشتی، امامت جمعی در قالب نظام پویای حزبی، هنوز روئیایی دور برای این امت است!
/channel/M_Hajihashemi_iran1
/channel/iranazadvaabad
قضاوت تاریخ در مورد رابطه مصدق و کاشانی ، از واقعیت تا دروغ ...
یادداشتی از محمدرضا سرگلزایی
آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی بلافاصله پس از کودتای28مرداد طی تلگرافی بازگشت شاه به قدرت را به وی تبریک گفت.
وی کمتر از ۳ هفته پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت محمد مصدق در گفتگو با روزنامه مصری اخبار الیوم دیدگاههای خود را درباره دولت مصدق و کودتای ۲۸ مرداد تشریح کرد.
او اشتباه بزرگ مصدق را تلاش برای برقراری جمهوریت شمرد و گفت:
«مصدق برای برقراری جمهوریت میکوشید. او شاه را مجبور کرد ایران را ترک کند؛ اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد برگشت. ملت شاه را دوست دارد.»
کاشانی در جواب روزنامهٔ مصری که پرسیده بود آیا عقیده دارید مصدق مستحق همین سرنوشتی بود که به او رسید؟
گفت:
«خداوند عادل است و آن چه امروز بر مصدق گذشتهاست نتیجهٔ عدل خداوندی است.»
او همچنین در این مصاحبه مصدق را به مرگ محکوم کرد:
«این مصدق راه را گم کرده و مستحق چنین عاقبتی بودهاست.
تمام هم و غم او این شده بود که مردم فریاد بزنند زنده باد مصدق.
مصدق به من و کشورش خیانت کرد.
طبق شرع شریف اسلامی مجازات کسی که در فرماندهی و نمایندگی کشورش خیانت کند مرگ است.»
آیت الله کاشانی در ادامه این گفت و گو، محمد مصدق را به داشتن جنون متهم کرد:
«مصدق برای کشور کاری نکرد.
نه یک خرابی را تعمیر کرد نه خیابانی را افتتاح کرد نه خزانه را نجات داد و نه ملت را متحد ساخت.
حتی در مورد نفت که او ادعا داشت صاحب فکر ملی ساختن میباشد اگر این اتحادی که من در صفوف ملت بوجود آوردم نبود هرگز ملی نمیشد.
او خیانت کرد. به من و کشور خیانت کرد.
قبل از این که من با مصدق مخالفت کنم، ملت با او بود ولی پس از این که من با او مخالفت کردم ملت از دور او پراکنده شدند.
مقام و کرسی صدارت مصدق را مسحور کرده بود. او دستخوش نوعی جنون شده بود.»
جالب این جاست که با وجود طرفداری آیت الله کاشانی از پادشاهی پهلوی و وقایع 28 مرداد، بزرگراهی به نام او در تهران وجود دارد ولی هیچ کوچهای به نام دکتر مصدّق وجود ندارد!
#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚/channel/+F_UAApSmgJM5Njk0