درود بر اعضاۍ محترم کانال .
دوستان بنابر مسائل امنیتی کانال ما در حال ریپورت شدن میباشد .لطفا از طریق لینک زیر ما را در کانال جدید همراهۍ کنید
سپاسگذار یاری و همراهۍ شما هستیم .🌹🌹
@iran_dargozare_zaman
به مناسبت سالروز درگذشت رضا شاه بزرگ و اعلیحضرت محمد رضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر
روح مردان بزرگ میهن شاد
@irandargozar_zaman
حسن رشدیه
بخش دوم
با هدف بنیان نهادن مدرسه به شیوه نو، بیروت را ترک کرد و به سرزمین عثمانی رفت. در استانبول به طرح نقشه هایی برای تعلیم و تربیت اطفال و نوآموزان پرداخته و اقدام به رفع مشکلات تدریس در زبان فارسی و اختراع الفبای صوتی در این زبان پرداخت و پس از آشنایی کامل به روش ها و طرز تعلیم الفبا به روش جدید، نخست به ایروان که اهالی آنجا به مناسبت دیدن مدارس روس، در استقبال از فرهنگ ایرانی، مشتاق تر بودند، رفت و نخستین مدرسه ایرانی به سبک جدید برای مسلمان زادگان قفقاز تاسیس کرد و با الفبای صوتی که از ابتکارات خودش بود، شروع به تدریس و کتاب وطن دیلی (زبان وطنی) را به ترکی چاپ کرد و با اجرای این روش، موفق شد در مدت کوتاهی به نوآموزان خواندن و نوشتن بیاموزد.
با هدف بنیان نهادن مدرسه به شیوه نو، بیروت را ترک کرد و به سرزمین عثمانی رفت. در استانبول به طرح نقشه هایی برای تعلیم و تربیت اطفال و نوآموزان پرداخته و اقدام به رفع مشکلات تدریس در زبان فارسی و اختراع الفبای صوتی در این زبان پرداخت و پس از آشنایی کامل به روش ها و طرز تعلیم الفبا به روش جدید، نخست به ایروان که اهالی آنجا به مناسبت دیدن مدارس روس، در استقبال از فرهنگ ایرانی، مشتاق تر بودند، رفت و نخستین مدرسه ایرانی به سبک جدید برای مسلمان زادگان قفقاز تاسیس کرد و با الفبای صوتی که از ابتکارات خودش بود، شروع به تدریس و کتاب وطن دیلی (زبان وطنی) را به ترکی چاپ کرد و با اجرای این روش، موفق شد در مدت کوتاهی به نوآموزان خواندن و نوشتن بیاموزد.
رشدیه پس از ورود به ایران و دیدار خانواده، نخست عده ای از اقوام باسواد خود را گرد آورد و طرز تدریس روش های جدید خود را به آنان آموخت و با وجود ده ها مشکل و مانع، معلومات خود را به نفع جامعه به کار برد. اولین دبستان را در محله ششکلان تاسیس کرد. امتحانات اولین مدرسه در آخر سال در حضور علما و اعیان و بزرگان تبریز با شکوه خاصی برگزار و موجب تعجب و تشکر آنها شد و اشتیاق مردم به باسواد شدن کودکانشان آن هم به این سهولت باعث گرمی بازار مدرسه شد، اما مکتب داران که دکان خود را کساد دیدند و پیشرفت مدرسه جدید را مخالف مصالح خود دانستند، به جنب و جوش افتاده و رئیس السادات یکی از علمای بی علم را وادار کردند، رشدیه را تکفیر و فتوای انهدام مدرسه جدید را صادر کند. به این ترتیب مخالفان که همیشه منتظر فرصت بودند، با چوب و چماق به خدمت شاگردان دبستان و معلمان رسیدند و رشدیه نیز شبانه به مشهد فرار کرد.
پس از شش ماه دوباره به تبریز بازگشت و دومین مدرسه را در محله بازار تاسیس کرد، اما باز هم دشمنان دانش و نوآوری بیکار ننشستند. دومین مدرسه هم مورد هجوم قرار گرفت و رشدیه باز هم به مشهد فرار کرد. مدرسه سوم را در محله چرنداب تبریز تاسیس کرد. این بار هم مکتب داران که منافع خود را در خطر می دیدند به مدرسه حمله کردند و به غارت پرداختند و رشدیه را تهدید به قتل کردند.
چهارمین مدرسه را در محله نوبر تبریز، برای کودکان تهیدست بنیان نهاد. این بار شمار شاگردان از همیشه بیشتر بود و مکتب داران از سرسختی رشدیه به جان آمدند، نزد ملامهدی (پدر رشدیه) رفتند و به او هشدار دادند برای نجات جان فرزندش. ملامهدی هم از میرزاحسن خواست به مشهد برود و او نیز چنین کرد.
@irandargozar_zaman
بخش اول
قرارداد دارسی
دولت اعلیحضرت شاهنشاه ایران به موجب این امتیازنامه اجازه مخصوصه به جهت تفتیش و تفحص و پیداکردن و استخراج و بسط دادن و حاضرکردن برای تجارت و نقل و فروش محصولات ذیل که عبارت از گاز طبیعی و نفت و قیر و موم طبیعی باشد در تمام وسعت ممالک ایران در مدت شصت سال از تاریخ امروز اعطاء مینماید.
صاحب این امتیاز دارای حق الانحصار کشیدن لولههای لازمه از سرچشمههای نفت و قیر و غیره تا خلیج فارس و کذالک شعبات لازمه لولههای فوق به جهت توزیع و تقسیم نفت به جاهای دیگر خواهد بود و کذالک حق بنای چاههای نفت و حوضها و محل تلمبه و مواقع جمع و تقسیم و تأسیس کارخانه و غیره از هر چه که باشد خواهد داشت.
دولت علیه ایران اراضی بایرۀ خود را در جایی که مهندسین صاحب امتیاز به جهت بنا و تأسیس کارهایی که در فوق مذکور است لازم بدانند مجاناً به صاحب امتیاز واگذار خواهند کرد و اگر آن اراضی دایر باشند صاحب امتیاز باید آنها را از دولت به قیمتی عادله خریداری نماید و دولت علیه به صاحب امتیاز نیز حق میدهد که اراضی و املاک لازمه را به جهت اجرای این امتیاز از صاحبان املاک به رضایت آنها ابتیاع نماید و معلوم است که این ابتیاع موافق شرایطی خواهدبود که مابین صاحب امتیاز و مالکین ملک مقرر خواهدشد ولی صاحبان املاک مجاز نخواهندبود که از قیمت عادلانه اراضی واقعه در حول و حوش تجاوز نمایند.
جاهای مقدسه و جمیع متعلقات آنها در دایره که دویست ذرع شعاع آن باشد مجزا و مستثنا هستند.
چون معادن نفت شوشتر و قصرشیرین و والکی بندر بوشهر که بالفعل دایر و مبلغ دو هزار تومان جمع دیوانی دارند و متعلق به دیوان همییون اعلی میباشند شرط شد که آنها را نیز دولت به موجب فصل اول به صاحب امتیاز واگذار نماید مشروط بر اینکه علاوه بر صدی شانزده مذکور در فصل دهم که باید به دولت برسد صاحب امتیاز همه ساله دو هزار تومان جمع حالیه معادن مذکوره را نیز به دولت کارسازی دارد.
@irandargozar_zaman
دودمان قاجار
بخش دوم
پس از آنکہ قلعہ شوشۍ فتح شد چند روز آغا محمد توشط دو نفر کہ حکم کشتن آنها را داده بود بقتل رسیدودر آن اوقات شصت و سہ سال داشت گرچہ تاجگذارۍاو در هزارو دویست و یک واقع گشت ولۍ چنانچہ شرح دادیم از سنہ هزاروصدونودو دو یعنۍ بعد از فوت کریم خان بجنگ و جدال مشغول بود پیشرفت او در جنگ ها بیشتر بہ واسطہ تدبیر ،غدروساختن با یاران دشمن بود وکمتر دیده شده است کہ شجاعتۍ بہ خرج دهد قساوت قلب آغا محمد در قتل عام هایی کہ انجام میداد پیدا و آشکار بود .او در طول حیات خود موفق شد کہ ایالات و ولایات ایران را تحت یو حکومت در آورد ولۍ هیچگونہ اصلاح کشورۍ یا لشگرۍ ننمود .باباخان معروف بہ فتحعلیشاه برادرزاده آغا محمد پسر حسینقلی خان کہ شرحش را خواندید در آن زمان حاکم فارس بود و بعد از شنیدن این خبر خود را بہ طهران رسانید .صادق خان شقاقۍ کہ بہ قاتلان آغا محمد پناه داده بود قزوین را محاصره کرد وادعاۍ سلطنت نمود .علیقلۍ خان برادر آغا محمد نیز بر این باور بود کہ تل او هست سلطنت بہ فتحعلیشاه نمیرسد ولۍ طولۍ نکشید کہ این فتنہ ها دفع شد و صادق خان فرارۍ و علیقلۍ نابینا گشت .پس از این قضایادر سال هزارو دویست و سیزده فتحعلیشاه پسر خود عباس میرزا را ولیعهد کرد و از آنجا کہ نادر میرزاپسر شاهرخ افشار پس از قتل آغا محمد با مساعدت افغانان بر خراسان متولۍ شده بود فتحعلیشاه قصد خراسان کرد ونادر میرزا را دستگیر و در طهران بقتل رسانید .از طرف دیگر شاه نسبت بہ حاج ابراهیم کہ در زمان لطفعلۍ خان زند کلانتر شیراز بود و آنشهر را بہ آغا محمد واگذار کرده بود سوءظن پیدا کرد و او وخاندانش را بقتل رسانید .میتوان گفت کلیہ فتنہ ها ۍداخلۍ تا آخر سال هزارو دویست وهجده فرونشست وبنیان سلطنت فتحعلیشاه استوار گردید ولۍ قضایایی راجب سیاست خارجۍ و روابط ایران با دولت هاۍ بیگانہ رخ داد کہ در تاریخ این کشور بسیار با اهمیت است و مهمترین وقایع سیاسی آن زمان رقابت انگلیس و فرانسہ و تجاوزات دولت روس بہ اراضۍ ایران و تیرگۍ ر ابط دولت ایران و عثمانۍ است کہ هر یک از این قضایا را بصورت جداگانہ شرح میدهیم
@irandargozar_zaman
نحوه انتخاب زنان برای خوشگذرانی شاهانه
زمانی که شاه تصمیم به انتخاب یکی از زنانش می گرفت یکی از خواجه های کشیک را فرا می خواند و به دنبال یکی از زنان می فرستاد. به دلیل کثرت زنان و کمبود سعادت دیدار؛ خانمی که توسط شاه فرا خوانده شده بود از روی خوشحالی انعامی نیز به خواجه ی حرمسرا می داد.
نقل است که همسر اول فتحعلیشاه یعنی انیس الدوله با توجه به نفوذی که داشت هیچ گاه اجازه نمی داد زنان دیگر مدت زیادی در حضور شاه باشند مبادا که همسر نخستین از کانون توجه شاه خارج شود. اگر زنی بعد از مدتی از نظر شاه می افتاد و بی مقدار و بی ارزش
می شد با حیله انعام زیادی به خواجه کشیک می داد تا او را به جای خانمهای احظار شده به حضور ببرند و به خواجه آموخته بودند که اگر شاه متوجه شد بگویند چون صدا اهسته بوده خوب متوجه نشده اند.
شیوه دیگر شاه برای انتخاب این بود که زنان را هر روز به صف می کرد و پس از سان دیدن یک و یا چند نفر را با اشاره ی عصا برای بزم شبانه انتخاب می کرد.
این نگاه کالا گونه و مصرفی به زن و کرامت او با افزایش دانش و در عصر مدرنیته نه تنها از میان برداشته نشد بلکه همگام با دیگر مظاهر عالم رنگ و بوی مدرن به خود گرفت و به برده داری جنسی از زن تبدیل شد.
@irandargozar_zaman
📕 آخرین سال
محمد جواد حیدرزاده
کتاب "آخرین سال" روایتی است از زندگی احمدحسین مخلوق یکی از منتقدان و بعدها یکی از مخالفان سلطنت احمد شاه قاجار!
بلوای جنگ جهانی اول در ایران که منجر به کشته شدن بیش از نیمی از مردم کشور بر اثر قحطی زدگی شد و همینطور شیوع و گسترش روز افزون بیماریهای مختلف از جمله آنفولانزا،مالاریا،طاعون و جزام و همینطور نوعی بیماری ناشناس که آن روزها بشدت وحشت آفرین شده بود، فضای آن روزهای شوم ایران را می آفریند.
یکی از ویژگی های این کتاب سادگی منحصر بفرد آن است. بدون شک خوانندگان این کتاب همزمان با یک حس تاریخی که کل فضای کتاب را فراگرفته است میتوانند پا به پای شخصیت های داستان زندگی را تجربه کنند! شاد شوند، با آن شخصیت ها بخندند و با آنها اندوهگین شوند و بگریند!
علاوه بر این تلاش شده است این کتاب از لحاظ درونمایه هم غنی باشد! به این شکل که اصولا هر جمله و هر سخنی بشکلی طراحی شده که علاوه بر معنای ظاهری آن در داستان یک معنای امروزی و استعاره و کنایه ای بر امروز کشور همراه خود داشته باشد.
در نهایت امید است از مطالعه ی این کتاب لذت ببرید.
فصل اول-بخش یک: مجلس عزا و کشفیات حاصله
فصل اول- بخش دو: نقش مرحوم در قضایای تبریز
فصل اول- بخش سه: روستایی بی بازگشت در حوالی
@irandargozar_zaman
تصویر از کتاب:
"روضه الواعظین" از شیخ علامه زین المحدثین نیشابوری
که نحوه کشته شدن ابن ملجم را توصیف میکند.
@irandargozar_zaman
چه كسی آقامحمدخان را عقیم كرد؟
اگر به تنها تصویر محمد خان قاجار نگاه كنید، برخلاف تمام شاهان قاجار كه یا ریشی بلند و سبیلی مردانه و صورتی فربه، به چهره ای تكیده برمی خورید با چین وچروك های فراوان وفاقد ریش! آیا شاه قاجار مبتلا به بیماری بوده ویا از مشكلی رنج می برد.
در تاریخ آمده است كه این چهره مردی است كه اخته و آغا بوده است. در كتاب های تاریخ نوشته شده است: آغا محمد خان در سن یازده سالگی به دلیل اینكه چهره جذابی داشت توسط خواجگان حرمسرای عادلشاه - حاكم مشهد- در حال معاشقه با یكی از همسران وی دیده شد و به دستور عادلشاه كه از بستگان محمود افغان بود - به روایتی پسر عموی محمود افعان بود - اخته گردید.
اخته كردن یا آغاشدن در تاریخ
Castration اخته كردن حذف غدد جنسی اطلاق میگردد. در اروپا، آسیا وهند و آفریقا اسیران جنگی و همچنین سربازان را اخته می كردند تا میل بازگشت به خانواده را نداشته باشند. مردان وپسرانی كه قرار بود در حرمسراها كاركنند را نیز اخته می كردند و به انها خواجه حرمسرا می گفتند. این رسم در عثمانی و اروپا و ایران متداول بود.
عقده های واخورده محمدخان
در آثار تاریخی آمده است:
آنچه درباره آغا محمدخان قاجار واضح است قبل از بلوغ اخته شده بود ولی با آنكه تمایل جنسی نداشته ولی حرمسرای بزرگی داشت و شاید خلق ارام وكمی افسرده او باعث شده او بسیار كتاب بخواند و حتی در ستیزها كتابخانه خویش را با خود میبرد.او بسیار متعصب وخشك بود و بسیار سنگدل وبی رحم بود وشاید دلیل آن عقده های وا خورده روانی وجنسی هر روز او باشد.
شاید همین اخته بودن باعث فجایع شهركرمان باشد. در تاریخ اینگونه روایت شده:
در اواخر تابستان همان سال قشون آقا محمد خان به كرمان نزدیك گشت. همه مردم كرمان بر آن عقیده بودند كه قشون شاه قاجار در سرمای زمستان كرمان دوام نخواهد آورد و سرانجام مجبور به ترك آن دیار خواهند شد و برای همین هر شب بر بالای ابروج كرمان مردم شعر میخواندند و فحشهای ركیكی نسبت به شاه قجر خطاب میدادند و او را مورد تمسخر قرار میدادند این فحش ها خان قاجار را خشمگین تر كرد.وی روزها از ببرون دروازه شهر مردم را تهدید میكرد كه در صورتی كه به این كار ادامه دهند، حمله سختی به آن شهر خواهد كرد و دیگر مثل بار قبل نخواهد بود. آقا محمد خان چنان به خشم آمد كه پس از نفوذ به شهر كه بر اثر خیانت تعدادی از نگهبانان روی داد، دستور داد كه كوهی بلند از چشمان مردم كرمان پیش روی وی بسازند.بدستور وی تمام مردان شهر كور شدند و بیست هزار جفت چشم بوسیله سپاه قاجار تقدیم خان شد. (سر پرسی سایكس این تعداد را هفتادهزار جفت میخواند) همچنین آقامحمدخان سربازان خود را در تجاوز به زنان شهر آزاد گذاشت و جنایتی عظیم را رقم زد. اموال مردم به تاراج برده شد و حتی كودكان نیز به اسارت گرفته شدند.
@irandargozar_zaman
گوشه ای از عملیات کربلای ۴ب یاد شهیدان ایران زمین .این فیلم از تلویزیون عراق پخش شده✔✔ عملیات کربلای ۴ نام عملیات نظامی تهاجمی نیروهای ایرانی در جنگ ایران و عراق بود این عملیات با رمز محمد رسولالله در محور ابوالخصیب به صورت گسترده در تاریخ ۵ دی ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه انجام شد. لو رفتن این عملیات شکست سختی برای ایرانیها به همراه آورد بطوریکه آنها پس از حدود یک روز از آغاز عملیات با به جا گذاشتن تلفات فراوان عقبنشینی کردند.
این عملیات قرار بود با استفاده از تاریکی شب بصورت ناگهانی انجام گردد و هدف از آن گرفتن نقطه اتکایی در ساحل غربی آب راه اروند رود بود. پس از تسخیر ساحل غربی قرار بود تهاجم تا اشغال بصره ادامه یابد..
در این عملیات ابتدا حدود ۱۵ هزار نفر از نیروهای ایرانی به رهبری گروهی از تکاوران نیروی زمینی ارتش و غواصان نیمهٔ جنوبی شطالعرب (دجله) و نیمه شمالی اروندرود (کارون و دجله) را پشت سر گذاشتند و با گذر از جزیرههای امالرصاص، امالبابی، قطعه ۲ و سهیل (عرض این قسمت از رودخانه حدود ۴۸۰ متر و جریان آب آن آرام است و جزایر به صورت پیدرپی در عرض رود قرار گرفتهاند) به خاک عراق وارد شده و خط دفاعی حد فاصل سپاه سوم عراق در شرق بصره و سپاه هفتم در منطقه نزدیک شبهجزیره فاو را شکستند نیروهای عراقی برای از بین بردن نیروهای ایرانی از سلاحهای مستقیم و توپخانه و و نیروهای هوایی هر دو طرف در آسمان نیز درگیر بودند
در این عملیات.۱۲ هزار کشته و زخمی برای ایران برجا ماند.
با وجود ناهماهنگیهای بین فرماندهی کل جنگ و فرماندهان سپاه این عملیات انجام شد.دربارهٔ عامل لو رفتن عملیات مجموعهای از کمکهای اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا به عراق، ستون پنجم سازمان مجاهدین خلق ایران، و پناهنده شدن برخی افراد ردهبالای سیاسی به خارج از کشور ذکر شدهاست. طاهری اصفهانی در جریان این عملیات گفت که شب عملیات هاشمی رفسنجانی اصرار زیادی بر اجرای عملیات داشت. من و خرازی رفتیم و منورهایی را مشاهده کردیم. ما تحرک نیروها را میدیدیم. من به خرازی گفتم که برود و به هاشمی بگوید عملیات لو رفته است.
خرازی پیغام را به هاشمی رساند و گفت هاشمی گفته من مقلد امامم و این عملیات باید انجام شدیم
در روز 3دیماه65. نزدیک ساعت 10 شب عملیاتی با نام کربلای 4 آغاز شده است؛ .... محسن رضایی و محسن رفیق دوست تلفنی خبر از موفقیت اولیه دادند.
بعد از ساعت 12 شب پیامی مخابره میشود ،،غافلگیر شدیم ..عراق حمله کرده .و از هر دو طرف قیچی شدیم
عراقی ها بعد از اتمام عملیات تمام مجروحین را در کانالی جمع کرده و همه را زنده زنده اتش زدن
عملیات کربلای 4 که میتونست سرنوشت جنگ رو عوض کنه بزرگترین شکست سیاسی و نظامی ایران را رقم زد ولی با ندانم کاری یک عده که در پی طمع بودن باعث بزرگترین فاجعه شدن این عملیات در کنار عملیات والفجر هر دو لو رفتن که هر دو کشته های بسیاری داده و ایران هیچگاه در مورد این عملیات صحبت نکرد
@irandargozar_zaman
نحوه كشتن ابن_ملجم و دروغ شاخدار آخوندهاى شيعه!
قسمت_اول
اول ببينيم
اسلامگرايان_شيعه بر منابر و در كتابهايشان در مورد این قتل چه گفته است:
شیعیان همه میدانند که مولا علی هنگامی که در بستر شهادت قرار داشتند وقتی برایش شیر آوردند فرمودند:
❔آیا برای اسیر خود (ابن_ملجم ضارب آن حضرت) نیزغذا برده اند؟ و توصیه می فرمودند که نه تنها بد رفتاری با او نشود حتی گرسنه یا تشنه هم نماند و باز فرمودند:
که اگر زنده بمانم خود میدانم با او چگونه رفتارکنم واگر زنده نمانم شما اجازه دارید فقط یک ضربه همان گونه که او زده است بزنید و نکند او را مثله کنید یا شکنجه نمائید.
این برخورد امام علی، یک برخورد ارزش_اسلامی است یعنی ارزشی است نه حکومتی و سیاسی.(١)
توجه داشته باشید که بر اساس نوشته بالا، علی نمیدانسته است که خواهد مرد و یا زنده خواهد ماند، این برای پيروان مذهب_تشيع دلیلی محکم باشد بر اینکه ايشان علم_غیب نداشته است و ادعاى روحانيون درمورد علم غيب ايشان دروغى بيش نيست و امام اول شيعيان كه كل عالم هستى بخاطر گل رويش خلق شده است، نمیدانسته است بر اثر این ضربه خواهد مرد یا نخواهد مرد!
@irandargozar_zaman
t.me/irandargozar_zaman
کانالی بدون سانسور و تحریف🌍
تاریخ📕 ایران در گذر زمان ⏳
ناگفته هایی تاریخ ایران را با ما مطالعه کنید .👇👇
ورود متعصبین ممنوع🚷🚷
در سال ۵۸ ، ۳ زن تیرباران شدند.
١-پری بلنده ٢-ثریا ترکه ٣-اشرف چهار چشم!
به جرم دایر کردن شهرنو و فریب زنانی که عمدتا رو به یائسگی می رفتند، هنگامی که شور انقلابی مردم را وا داشت تا آتش بر این محله بد نام بکشند، آیت الله طالقانی بانگ اعتراض برداشت که هر خانه نیاز به یک مستراح دارد و شهرنو مستراح بود برای پایتخت.
@irandargozar_zaman
حال نزدیک به چهار دهه از آن ایام گذشته است و تهران دیگر محل مشخصی به نام شهرنو و قلعه ندارد! فاحشه ها شهر را سنگر به سنگر فتح کرده اند با شعار هر خیابان یک شهرنو! روسپیان نیز بسان دلبرک مغموم رمان مارکز به تازگی استخوان بلوغ ترکانده اند و سینه هایشان گل داده، نه فقط دخترکان نیستند، چشم انقلابیون دو آتیشه روشن زنان متاهل که سهل است خبر آمده برخی از مردان هم تن فروشی می کنند! دوجنسه های حوالی پارک دانشجو بماند، دیگر خبری هم از کارت سلامت و معاینه ماه به ماهشان نیست، برخی نیز به مبادله کالا به کالا برگشته اند، تن مقابل غذا.
اتوپیای اسلامی است دیگر، چشمتان روز بد نبیند در شهرهای کوچک مردان بزرگ جثه افسار پاره کرده اند و به خردسالان چشم طمع می دوزند و در شهرهای بزرگ مردان کوچک وجدان به یک زن در یک شب سه بار تجاوز می کنند! بین خودمان بماند می گویند در برخی روستاها به دام و طیور هم تجاوز می شود! البته بعضی شهرها به درجه ای از آگاهی رسیده اند که فاحشگی را به رسمیت بشناسند با صیغه های چند ساعته! دمشان هم گرم. به راستی در این تیر ماه چه چیز را باید تیرباران کرد برای خلاصی از این آرمانشهر؟
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که برای بهشت نادیده ات
زندگی را برای مردم جهنم کردند...
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که به اسم دفاع از مستضعفان، زندگی های اشرافی برای خود و دوستانشان فراهم کردند...
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که برای کارگر حقوق 800 هزارتومانی و برای خودشان حقوقهای نجومی تصویب میکنند...
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که پس از کشته شدن جوانان وطن در راه دفاع از میهن
برای صیغه کردن زنان آنان چه رقابتی داشتند
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که الاغ سواران دیروزی
امروز ماشینهای ضد گلوله میلیاردی و پس افتاده هاشون پورشه سوارند...
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که به دلیل عدم لیاقت و مدیریت مسئولان، فساد و خودفروشی و دزدی و بیکاری و اعتیاد و زمین خواری خود مسئولان و ورشکستگی کارخانجات و حق خوری کارگران و تجارت دختران به کشورهای عربی و افتتاح صیغه خانه زنان ایرانی برای عربها در شهرهای مذهبی و انگ تروریسم بودن بر پیشانی هر ایرانی، در این کشور بیداد میکند...
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که شعار مرگ بر آمریکا و انگلیس، مختص مردم بود و تفریح و زندگی و تحصیل در آن کشورها مختص مسئولان و فرزندانشان
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که با اسلام، همه مردم و جوانان را از زندگی سیر کردند
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی بلایی را که بر مردم این سرزمین نازل شده است، بلایی است که حتی چنگیز و اسکندر به سر این مردم نیاوردند
@irandargozar_zaman
چوگان از کهنترین ورزشهای گروهی جهان است و کارنامه اردشیر بابکان که در زمان ساسانیان نوشته شده ، نخستین نوشتهای است که به بازی چوگان اشاره میکند.
☝️☝️ چوگان بازان ایرانی
@irandargozar_zaman
.
در مورد سلمان فارسی پنج روایت نقل شده است و ما طبق کتاب سلمان فارسی نوشته حسین خنجی هر پنج روایت را در پخش های مختلف به مرور برای شما بیان میکنیم .
بخش دوم ناگفته های سلمان فارسی
پيـروانِ مـذهبِ يعقـوبی نيـز سـخت مـورد
آزار و اذيـت ملکانيهـا و نـسطوريها واقـع مـیشـدند. امکانـاتی کەتبليـغگـرانِ
مــذهبِ ملکــانیِ آمــده از شــام درزمــان خــسرو پرويــز در عــراق وخوزســتان يافتند سبب شد کەبەهدفِ کشاندن کشيشان مذاهبِ ديگرِ مـسيحيان بەديـن
خودشان تنگيهائی برای کشيشان آن مذهبها ايجاد کنند و کليساهارا ازآنها
بگيرند، کە داستانی دارد.
از ميــانِ همــۀ مذهبــهای مــسيحيان ْتنــهاآريوســیهــابودنــد کە عيــسی را
پيامبری همچون موسا و ابراهيم میشمردند، و او رانه خدا می دانـستند و نـه
پسرِخدا. بەخاطر همين عقيدهشان بود کەازجانب عموم مذاهب مسيحيان
تکفير و اذيت میشدند. برخلافِ ديگـر مـسيحيان کە منتظـربودنـد عيـسی از
آسمـان بەزيـرآيـد و سـلطنت جهـانی تـشکيل دهـد، آريوسـیهـا معتقـد بودنـدکەيک پيامبری درآخرزمان خواهد آمد و دين موسی و عيسی را احياءخواهد
کرد و گسترش خواهد داد. آنچە کەآنها دربارۀ عيسی و مـريم مـیگفتنـد شـبيهِ
همانها بود کەبعدها درقرآن دربارۀ عيسی و مريم برپيامبر اکرم وحی شد.
آيا سلمان يک کشيش جوانِ مسيحی بوده کەزبانِ سريانی رابەروانی
مـیدانـسته و دراوائـل سـلطنت خـسرو پرويـز، درزيـرفـشار کشيـشان ِنيرومنـدِ
مخالفِ مذهبش ازخوزستان يا عراق بە عربستان گريخته و سـرانجام بەمکـه
رسيده و دربازار صفا دَکّۀپيشه وری داشته، و نامش هـم «سـلمان» و سـريانی
بـوده، ولـی نـام عربـیِ «جـبر» بـرخـودش نهاده بوده و تبليـغ ديـن مـیکـرده و
بەحنيفـان مکـه نويـد مـیداده کەقـراراسـت پيـامبر موعـودِتـورات و انجيـل
بەهمين زوديها ظهور کند؟
آنچە کە درتــاريخ اســلام «ديــنِ حنيــف» ناميــده شــده کەپــی ازاســلام
کسان بسياری در عربستان تبليغ میکرده اند مسيحيتِ آريوسـی بـوده اسـت .
تصوراينکە سلمان کشيشِ آريوسی بوده و برای تبليغ دين توحيدیِ حنيف
بەمکه رفته بوده دورازپذيرش خرد نيست؛زيراچنين تبليغگرانـی در ميـان
قبايل نقاط بسياری از عربستان پراکنده بودند.
پـژوهشگرانـی کەپنداشـته انـد سـلمان ازتبليـغگـرانِ مـانوی بـوده اسـت
نظرشــان پايــه نــدارد، زيــراروايتــهای ســلمان عمومًــا دربــارۀ مــسيح بــوده، و
مــیدانــيم کە مانويــان و مــسيحيان دشمنــانِ سرســخت ِيکــديگربودنــد. هــيچ
نشانه ای ازاينکە سلمان پيشترها مانوی بوده است نمی توان بەدست آورد؛
ولــی همــۀنــشانه هــاخــبر از مــسيحی ِحنيــف بــودنِ او مــیدهــد. لــذا مــیتــوان
پذيرفت کەاو يک تبليغگرِ مذهب ِيکتاپرست ِآريوسی بوده است.
مـسيحيان دشمنـان سرسـخت ديـنِ مَزدايَـسنَە(ديـن زرتـشت) بودنـد، و
مَزدايَسنان (پيـروانِ ديـن زرتـشت) راپليـد (نجـس) مـیشمردنـد. ميترايَـسنان
نيــزنــزد آنها پليــدترين مــردمِ دنيــابودنــد. ســلمان نيــز ضــديتِ عجيبــی بــا
ايرانيان و دينِ ايرانی داشته است.
@irandargozar_zaman
ﻧﺎﻣﻪ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﻓﺘﺤﻌﻠﯿﺸﺎﻩ ﻗﺎﺟﺎﺭ ﺑﻪ ﺳﻔﯿﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﺎﻧﺒﻮﻝ :
~~~~~~~~~~~~~~~
ﺍﻭﻻً ﺑﺮ ﺫﻣﺖ ﻫﻤﺖ ﺗﻮ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺪﺭﺳﺘﯽ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﻨﯽ ﮐﻪﻭﺳﻌﺖ
ﻣﻠﮏ ﻓﺮﻧﮕﺴﺘﺎﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ؟ ﮐﺴﯽ ﺑﻨﺎﻡ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻓﺮﻧﮓ ﻫﺴﺖ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﻮﺩﻥ،
ﭘﺎﯾﺘﺨﺘﺶ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
ﺛﺎﻧﯿﺎً ﻓﺮﻧﮕﺴﺘﺎﻥ ﻋﺒﺎﺭﺗﺴﺖ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺍﯾﻞ ﺷﻬﺮﻧﺸﯿﻦ؟ ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﻭ ﺳﺮﮐﺮﺩﮔﺎﻥ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﮐﯿﺎﻧﻨﺪ؟
ﺛﺎﻟﺜﺎً ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻏﻮﺭﺭﺳﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﮑﻦ ﻭ ﺑﺒﯿﻦ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻫﻢ ﯾﮑﯽ
ﺍﺯ ﺍﯾﻼﺕ ﻓﺮﻧﮓ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﻭ ﻣﻠﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﺑﻨﺎﭘﺎﺭﺕ ﻧﺎﻡ ﮐﺎﻓﺮﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ﮐﯿﺴﺖ ﻭ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﻩ ﺍﺳﺖ؟
ﺭﺍﺑﻌﺎً ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺟﺪﺍﮔﺎﻧﻪ ﻭ ﻋﻠﯿﺤﺪﻩ ﺑﮑﻦ ﻭ ﺑﺒﯿﻦ ﺍﯾﻨﺎﻥ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﯾﻪ ﻣﺎﻫﻮﺕ ﻭ ﻗﻠﻤﺘﺮﺍﺵ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺷﻬﺮﺕ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﻗﻤﺎﺵ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﭼﻪ
ﻗﺒﯿﻞ ﻗﻮﻣﻨﺪ؟ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺩﺭ ﺟﺰﯾﺮ ﻩ ﺍﯼ ﺳﺎﮐﻨﻨﺪ، ﯾﯿﻼﻕ ﻭﻗﺸﻼﻕ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻗﻮﺕ
ﻏﺎﻟﺒﺸﺎﻥ ﻣﺎﻫﯽ ﺍﺳﺖ، ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ
ﺩﺭ ﺟﺰﯾﺮﻩ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭ ﻫﻨﺪﻭﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺘﺢ ﮐﻨﺪ؟ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺣﻞ ﺍﯾﻦ
ﻣﺴﺌﻠﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺩﻫﻨﻬﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺻﺮﻑ ﻣﺴﺎﻋﯽ ﻭ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﻨﻤﺎ ﻭ ﻟﯿﮏ ﺑﻔﻬﻢ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﻟﻨﺪﻥ ﭼﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺍﺳﺖ؟ ﺁﯾﺎ ﻟﻨﺪﻥ ﺟﺰﺋﯽ ﺍﺯ
ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺟﺰﺋﯽ ﺍﺯ ﻟﻨﺪﻥ؟ !!
ﺧﺎﻣﺴﺎً ﺑﻌﻠﻢ ﺍﻟﯿﻘﯿﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﮑﻦ ﮐﻪ ﮐﻤﭙﺎﻧﯽ ﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﻣﻮﺭﺩ
ﻣﺒﺎﺣﺜﻪ ﻭﮔﻔﺘﮕﻮ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﭼﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻭ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﺷﻬﺮ ﺍﻗﻮﺍﻝ،ﻋﺒﺎﺭﺗﺴﺖ ﺍﺯ
ﯾﮏ ﭘﯿﺮﻩ ﺯﻥ ﻭ ﺑﺎﻟﻌﯽ ﻗﻮﻝ ﺑﻌﻀﻬﻢ ﻣﺮﮐﺐ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﭘﯿﺮﻩ ﺯﻥ؟
ﺁﯾﺎ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ “ ﻣﺮﻏﺮﯾﺖ ” ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﺎﺗﺎﺭﺍﻥ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﺟﺎﻭﯾﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍﻣﺮﮒ
ﻧﯿﺴﺖ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻓﻨﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ؟
ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﻟﺖ ﻻﯾﻨﻔﻬﻢ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺍﺭﺳﯽ
ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺑﺪﺍﻧﮑﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﮑﻤﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﺳﺎﺩﺳﺎً ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻗﻄﻊ ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﻏﻮﺭ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺣﺎﻟﺖ ﯾﻨﮕﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺏ ﺳﺮ
ﻣﻮﺋﯽ ﻓﺮﻭﻧﮕﺬﺍﺭ .
ﺳﺎﺑﻌﺎً ﻭ ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺧﯿﺮﺍً ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻓﺮﻧﮕﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻨﻮﯾﺲ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺗﻔﺤﺺ ﻭ
ﺗﺠﺴﺲ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺁﯼ ﮐﻪ ﺍﺳﻠﻢ ﺷﻘﻮﻕ ﻭ ﺍﺣﺴﻦ ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﻓﺮﻧﮕﯿﺎﻥ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺑﺸﺎﻫﺮﺍﻩ
ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﮐﻞ ﻣﯿﺘﻪ ( ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻣﺮﺩﺍﺭ) ﻭ ﻟﺤﻢ ﺧﻨﺰﯾﺮ ( ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﮎ ) ﮐﺪﺍﻡ
ﺍﺳﺖ؟
@irandargozar_zaman
امتیازنامه دارسی - مصوب ۷ خرداد ۱۲۸۰ خورشیدی برابر با ۲۸ مه ۱۹۰۱ و برابر با ۹ صفر ۱۳۱۹ قمری در کاخ صاحبقرانیه به امضای مظفرالدین شاه رسید[۱].
در تاریخ ۱۰ آذر ماه ۱۳۱۱ مجلس شورای ملی دوره هشتم تصمیم قانونی راجع به تایید تصمیم دولت در موضوع الغای امتیازنامه دارسی را به اکثریت آرا تصویب کرد.
امتیازنامچه نفت و موم طبیعی معدنی
مابین دولت اعلیحضرت شاهنشاهی از یک طرف و ویلیام ناکس دارسی رانیته شهر لندن نمره ۴۲ گرس ونر (منبعد در تمام امتیازنامه به جای اسامی و محل توقف و غیره مختصراً صاحب امتیاز قید خواهدشد) از طرف دیگر موافق این امتیازنامه تفاصیل ذیل مقرر شدهاست.
@irandargozar_zaman
حسن رشدیه
بخش اول
در تاریخ چند هزار ساله این سرزمین شماری از شخصیت ها بخصوص شخصیت های تاریخی، بحق، مظلوم واقع شده اند.
یکی از این شخصیت ها میرزا حسن رشدیه است که موسس اولین مدرسه نوین در ایران بود. کسی که از جان مایه گذاشت تا فرهنگ این سرزمین بهتر از پیش ساخته شود. میزرا حسن تبریزی در تبریز چشم به جهان گشود و بعدها به رشدیه شهرت یافت. وی در خانواده ای فرهیخته، تحت سرپرستی پدری فهیم و مادری روشنفکر پرورش یافت.
وی فراگیری دانش را نزد پدرش آغاز کرد و اندک اندک راه پیشرفت را پیمود. در آن روزها، سه روزنامه فارسی زبان در خارج از ایران چاپ می شد؛ حبل المتین در کلکته، ثریا در قاهره و اختر در استانبول و این روزنامه ها نیز به تبریز می رسیدند. رشدیه به خواندن این روزنامه ها بسیار علاقه مند بود و آنها را مکرر می خواند.
در همان روزها، در یکی از شماره های ثریا نوشته بود: «در اروپا در هر هزارنفر، یک نفر بی سواد است و در ایران در هر هزار نفر، یک نفر باسواد و این از بدی اصول تعلیم است.» این مقاله تاثیر عمیقی بر روحیه رشدیه گذاشت و انقلابی در افکار وی پدید آورد. به طوری که تصمیم گرفت به بیروت برود و در این شهر که انگلیسی ها و فرانسوی ها، دارالمعلمین باز کرده بودند، مقدمات رسیدن به آرزوی دیرینه اش را که اصلاح اصول تعلیم و تربیت بود، فراهم کند.
سومین مرحله نوگرایی تقریبا نیم قرن پس از تاسیس دارالفنون در دوران صدارت امین الدوله و از سوی میرزاحسن رشدیه انجام شد. رشدیه با سفر به بیروت و مطالعه کتاب هایی از جمله کتاب احمد طالبوف به اهمیت روش های جدید یادگیری واقف شد و پس از بازگشت به تبریز، مدرسه ای معروف به رشدیه افتتاح کرد که در آن از برخی وسایل کمک آموزشی و روش های جدید برخلاف روش های مرسوم مدارس سنتی بهره گرفت.
رشدیه تابلویی برای مدرسه، میزهای کوچکی برای دانش آموزان و لوح هایی برای نوشتن تهیه کرد و از روش های ساده برای آموزش الفبا استفاده کرد. با وجود آن که رشدیه نه در نوع کیفیت مواد درسی که تنها در روش آموزش اصلاحاتی انجام داد، مورد خشم برخی اقشار اجتماعی قرار گرفت و از ادامه کار او جلوگیری شد، اما از سوی دیگر برخی روحانیون از ایجاد مدارس جدید حمایت کردند؛ در میان این افراد می توان از شیخ هادی نجم آبادی و سیدمحمد طباطبایی نام برد.
@irandargozar_zaman
شاهی با هزار زن عقدی
فتحعلی شاه نزدیک به هزار زن عقدی و کنیز و رقاصه داشت و این در نوع خود یک رکورد بی نظیر محسوب می شد.با این همه او خواننده های زن تهران را نیز به قصر خود دعوت می کرد. تعداد زنان او در آغاز حکومت از چهار زن عقدی و شصت کنیز تجاوز نمی کرد اما پس از مدتی به پانصد نفر رسید و تا پایان دوران سلطنت تعداد زنانی که در حرمسرای او زندگی می کردند از هزار گذشته بود . تعدادی از این زنان حتی یک بار هم موفق به حتی صحبت با شاه نیز نشده بودند.
فتحعلی شاه تنها از ۱۵۷ زن خود ۲۶۲ فرزند داشته است. احمد میرزا کوچکترین فرزند او نیز کتابی در شرح حال زنان او نوشته است.
ناصرالدین شاه اما در این باب اندکی معقول تر می اندیشید و به ۱۰۵ زن عقدی در حرمسرا اکتفا کرده بود.
@irandargozar_zaman
#علامه_طبرسی، از بزرگترین روحانیون قرن حاضر شیعه در کتاب
"اعلام الوری"
چگونگی کشته شدن ابن ملجم را آورده است.
@irandargozar_zaman
آخرین روزهای لطفعلی خان زند
سر هارفورد جونز
لطفعلی خان را در حالیکه در نبرد با دشمنان زخمهای سختی بر بازو و پیشانی برداشته بود به کرمان نزد خان قاجار بردند. او که خون بسیاری را از دست داده بود با همان حال نزار در برابر آقامحمد خان ایستاد، بدو سلام نداد و تعظیم نکرد. آقامحمد خان نیز دستور داد که اصطبلبانانش وی را مورد تجاوز جنسی قرار دهند.
فردای آن روز وی را دوباره پیش خان قاجار آوردند، در حالیکه نه هوشی در تن نداشت، آب بدو نداده بودند و وی را بر روی زمین میکشیدند. خان قاجار با نیشخند بدو گفت : «هان لطفعلی خان! هنوز هم غرور داری؟»
واپسین شاه زند که دیگر توان سخن گفتن نداشت سرش را بالا برد و با پلنگ دیدگان بدو نگریست و گفت: «من از تو نمیترسم ای اخته فرومایه». این ایستادگی خان قاجار را به خشم آورد و دستور نابینا کردن او را داد.
@irandargozar_zaman
قبل از اینکہ بہ جانشینان# کریم خان بپردازیم لازم است اشاره شود کہ آقا محمد خان قاجار کہ مدتها در شیراز نزد وکیل الرعایابسر میبردو از او کینہ مرگ پدر را بہ دل داشت پس از فوت کریم خان از #شیراز فرار کردوخودش را بہ مازندران رساند و با امراء و بزرگان قاجار همدست گشتہ و دعوۍ سلطنت نمود واما پس از مرگ کریم خان بین بازماندگانش جدال و نزاع در گرفت .از طرفی زکیخان برادر مادری کریم خان ادعاۍ سلطنت کرد و از طرفۍ صادق خان که فاتح بصره بود میخواست حکومت را بدست بگیرد پس ازکشمکش هاۍ فراوان بین آن دو و دست نشانده هایشان علیمردان خان کہ از سرداران نامی کریم خان بود خود را شاه خواند واو نیز با صادق خان نبردهای بسیار کرد ولی در پایان کشته شدوصادق خان نیز بر اثر بیمارۍ درگذشت .اقا محمد خان پس از شنیدن این خبر بہ طرف عراق رفت و آنجا را گرفت .اوضاع ایران بسیار آشفته بود تا اینکہ# لطفعلۍ خان زند بہ پادشاهۍ رسید او جوانۍ رشید و بسیار زیبا روۍ بود کہ در شجاعت و دلاورۍ نظیر نداشت زمانۍ کہ بہ پادشاهۍ رسید بیست سال سنش بود واز نوجوانۍ با رزم و جنگجویی آشنا بود او بہ کمک حاجۍ ابراهیم خان، کلانتر فارس بہ سلطنت نشست و حاجۍ ابراهیم را وزیر حکومت خود کرد ولۍ بزرگان زند ذهن او را نسبت بہ وزیر وفادارش بدبین کردند و او را نسبت بہ وزیرش دلسرد کردند .بی تفاوتۍ و بدبینۍ شاه نسبت بہ وزیرش کہ حکومت بیشتر شهرها و نواحۍ در دست برادران و پسرانش بود باعث شد او با آقا محمد خان همدست شود و به شاه خیانت کند .و اقا محمد خان برای تصرف شیراز حرکت کرد .وقتی خبر به شاه زند رسید غافل از خیانت وزیر ،شیراز را ترک کرد و برای مقابله با آقا محمد خان از شیراز خارج شد .لصفعلی خان در #سمیرم سی و شش کیلومتری شهرضا اردو زد ولی در تاریکی شب تیری به سمت شاه شلیک شد و او برای اطمینان از وفاداری سران سپاهش آنها را به خیمہ خود فرا خواند ولۍ بجز یک نفر هیچکس حاظر نشد .شاه از ترس از دست ندادن شیراز بہ طرف آنجا رفت ولی حاجۍ ابراهیم از ورود شاه امتناع کرد و خیانت او برای شاه اشکار گشت .لطفعلی خان ابتدا به ریک رفت و حاکم آنجا سپاهی در اختیار شاه گذاشت سپس بہ دشت زرقان رفت ودر طول این مدت مدام در نبرد با سپاهیان قاجار بود به طوری که یکی از سرداران نامی اقا محمد خان را کشت و اقا محمد خان خود قصد کشتن شاه را کرد .زمانی که اقامحمد خان قاجار به شیراز وارد شد در عمارت #کلاه فرنگۍ بر تخت نشست و دستور دادقبر کریم خان را نبش و جنازه او را بہ تهران منتقل کنند ودر جاییکہ همیشه زیر قدم هاۍوی باشد دفن نمایند تا بقول خودش تن او را در گور بلرزاند
@irandargozar_zaman
حکمران زند دو دشمن در مقابلش داشت یکۍ# آزادخان افغان و دیگرۍ محمد حسن خان #قاجار،، نزدیک قزوین نبردۍ بین آزاد خان و کریم خان رخ دادو چنان شکستۍ بہ کریم خان وارد شد کہ مجبور شد اصفهان و حتۍ شیراز را رها کرده و بہ کوه کیلویه برود .ولۍشکست خود رادر کمارج کہ راهۍ تنگ بین کوه است جبران کرد و آزاد خان را چنان از پاۍ درآورد و این مرد بزرگ چنان رفتار کرد کہ آزاد خان شرمنده شد و از دوستان صمیمۍ کریم خان گردید .اما بزرگترین دشمن کریم خان محمد حسن خان قاجار بود کہ اقتدارۍ در# مازندران و استرآبادداشت وحتۍ احمدخان ابدالۍ و آزاد خان را شکست داده بود و#.آذربایجان را تصرف کرده بود محمد حسن خان در غیاب کریم خان بہ طرف اصفهان حرکت کرد و آن شهر را گرفت و سپس بہ طرف شیراز رفت و آن شهر را محاصره کرد ولۍ طرفدارۍ مردم از کریم خان و رشادت هاۍ علیخان زند و فداکارۍ اهالۍ باعث شدبسیارۍاز لشگریان محمد حسن خان از اطراف او متفرق شوند ومحاصره را ترک کردند و محمد حسن در نهایت خستگۍ بہ مازندران بازگشت .شیخ علی خان مامورتعقیب محمدحسن خان گشت ودر نهایت سر او را براۍ کریم خان فرستاد و کریم خان نهایت احترام را بہ سر گذاشت و دستور داد آن را با گلاب بشویند و همراه تنش در مقبره بزرگان قاجار در استراباد دفن کنند .ایالات مازندران ،گیلان وآذربایجان در قلمرو حکمرانۍ زند قرار گرفت .اما اقا محمد خان پسر محمد حسن خان مورد عنایات کریم خان قرار گرفت و برادرش حسینقلی خان حاکم دامغان شد .کریم خان در حق خاندان قاجار نهایت مهربانۍ را بہ خرج داد ولۍ حسینقلۍ خان بر علیہ کریم خان قیام کرد ودر آخر بدست ترکمنان کشتہ شد .از وقایع مهم روزگار کریم خان گوشمالۍ عربهاۍ مقیم ساحل خلیج فارس بود و فتح بصره کہ صادق خان برادر کریم خان بعد از سیزده ماه محاصره شهر بصره را گرفت .کریم خان پس از فتح بصره در سال هزاروصد و نودوسہ بہ جهان باقۍ شتافت .واز خود نامۍ نیک در تاریخ بہ جاۍ گذاشت .بلاد ایران در حکمرانۍ زند بسیار آباد گردید مخصوصا شیراز کہ پایتخت خود ساخته بود بہ نهایت شکوه و زیبایی رسید.
@irandargozar_zaman
بعد از نادر اوضاع آشفتہ شد و هر کس عَلَم طغیان برافراشت .در همان اوقات در اصفهان وقایعۍ رخ داد کہ موجب قیام کریم خان زند گردید .طایفہ# زندیہ مدتها در اطراف #ملایر سکونت داشتند.ونادر شاه جماعتۍ از آنها را بہ خراسان کوچ داده بود . کریم خان کہ جزء سرداران سپاهیان نادر بود اقدامات بازگشت آن طایفہ بہ موطن اصلۍ خود را فراهم آورد و بہ واسطہ حُسن خلق و کردار پسندیده مورد توجہ خویش و بیگانہ قرار گرفت .#ابوالفتح خان بختیارۍکہ از طرف شاهرخ افشار حکمران# اصفهان بود از اوضاع آشفتہ استفاده کرده وعَلَم استقلال برافراشتہ بود .ولۍ #علیمردان خان بختیارۍ بہ مخالفت با او برخواست و اورا خلع مقام کرد .در آخر علیمردان خان با کریم خان زند متحد شد وابوتراب نامۍاز اولاد صفوۍ را بر تخت نشاندند و خود امور زمام را در دست گرفتند .کریم خان در #جلفا اقامت کرد و بقدرۍ نسبت بہ اهالۍ رأفت و مهربانۍ نمود کہ موجب حسادت علیمردان خان گشت و بہ مخالفت برخواست و نبردۍ بین آنها رخ داد و کریم خان پیروز شد و با کمال قدرت و استقلال زمام امور ایالات جنوب ایران را در دست گرفت .ولی هیچگاه عنوان پادشاهۍبر خود ننهاد و خویش را #وکیل الرعایا میخواند.کریم خان در تمام مدت حکمرانۍ خود براۍ گسترش بساط عدل و داد و دلجویۍ از اهالۍو فراهم نمودن وسایل آسایش مردم تلاش میکرد .شیوه مردانگۍ و مردۍ را بہ هیچ وجہ از دست نداد و فریب جاه و جلال را نخورد .او نہ تنها مسلمانان بلکہ ارامنہ و عیسویان را مورد لطف قرار میداد و بہ تمام ادیان احترام میگذاشت و با آنها با انصاف و گذشت برخورد میکرد .حتۍ دشمنان بقول او اعتماد داشتند ودرپناهش با آسایش میزیستند پیشرفت کریم خان جدایۍ از رشادتهایش بواسطہ
صفات پسندیده اش بود و مردم اورا دوست داشتند و با او از دل و جان مساعدت میکردند.
@irandargozar_zaman
ناگفته های سلمان فارسی
بخش اول
، ســــلمان پــــس از درگذشــــتِ پيــــامبر ازجملــــۀ شخــــصيتهای
برجـستۀ اسـلام بـود. عمـر ۔خليفـۀ دوم۔ وقتـی پـس ازتـسخير شـام و مـصر و
عراق و سرازير شدنِ اموال انبوهِ غنايم بەمدينه تصميم گرفت کەبـرای مـردم
مدينه مستمری تعيـين کنـد و فرمـود تـا از مـردم ثبـت نـام بەعمـل آيـد، مؤمنـان
مدينه رابرطبق پيشينۀ ايمانیشان وخـدمات بـزرگ و کـوچکی کە در مکـه سپس مدينه برای دينِ االله انجام داده بودند طبقه بندی کرد و برای هر طبقـه مـستمری خاصـی مقـرر نمـود. سـلمان درايـن تقـسيم بنـدی دررديـف کـسانی
قرار گرفت کەپيشينۀ درخشان دراسلام داشتند. درحالیکە کسانی همچون
عبـداالله پـسر عمـر ۲۵۰۰ درم مـستمری مـیگرفـت، سـلمان فارِسـی۴۰۰۰ درم
دريافت میداشت.
واقــدی نوشــته کە عمــربــرای توجيــه ايــنکە ســلمان بــيش ازپــسر عمــر
مستمری میگيرد گفت: «پيشينه ایکە سلمان دارد پسرِ عمرندارد».
سلمان درجنگ ِقادسيه همراه سعد ابیوقاص بود (بعنوان مشاور و نـه
جنگنـده)، و عمـر ویرابەعنـوان دعـوتگـرِ ايرانيـان تعيـين کـرده بـود؛يعنـی
بەاو گفته بود کە سربازان ايرانـی را درحـين جنـگ تـشويق بەتـسليم کنـد؛ کە
البتــه دعوهتــ هايش اثــری نگذاشــت. او پــس ازرخــداد قادســيه نيــزراهنمــای
جهـادگرانِ عـرب بـرای پـيشروی درخـاک عـراق بـود، و درتـسخيرتيـسپون
نيز همراه جهادگرانِ عرب حضور داشت، و کوشيد کە مدافعان شهررا وادار بەتسليم کند کە ۔البته۔ کسی ازايرانيان بەاو پاسخ مساعد نداد.
اينهانشان میدهد کەاو بەعراق آشنابوده؛ و نشان میدهد کەچەبـسا او زمانی پيش از گريختن بەحجاز در عراق زيسته است. گزارشگـرانِ عـربْ
جزئيــات مربــوط بە ســقوط عــراق و ايــران بەدســت جهــادگران رابــا دقــت و
وسـواس بـسيارزيـادی ثبـت کـرده انـد؛ ولـی از هـيچگونـه ارتبـاطی ميـان هـيچ
ايرانی با سلمان در هيچ زمانی هيچ خبری بەدست نداده اند.
سـلمان تـازنـده بـود هـيچگـاه بەکـسی نگفـت کەپـدرش کيـست و ازچە
قـومی اسـت. بـلاذری نوشـته کەحُذَيفـه ابـن يَمـان درزمـان خلافـتِ عمـرابـن خَطّاب در کوفه درمجلس سعد ابیوقـاص از سـلمان نـام پـدرش راپرسـيد، و او پاسخ داد کە «من سلمان پسراسلام ام».
اينکە سلمان درچەزمانی بەحجاز گريخت، بەيقين میتوان گفـت کە
دراوائل سلطنت خسرو پرويزبوده است . خسرو پرويز سلطنتش رابەکمک
ارتـش دولـت روم بازيافـت و دختـرقيـصرروم رابەزنـی گرفـت. دختـرقيـصر
شمــاری کــشيش بلندپايــه از کــشورروم بەايــران آورد کە همــهشــان پيــرو ديــن
رسمی دولت روم بودند و امکانـات بـسياری توسـط دولـت ايـران بەآنهـا داده
شـــد تـــا در شـــهرهای عـــراق دســـت بەســـاختن کليـــسا و تقويـــت ديـــن بزننـــد.
مــــسيحيت رسمــــیِ دولــــت رومْ کە «مَلکــــانی» ناميــــده مــــیشــــد مسيــــسحيت
بت پرست بود، و بـا مـذهب مـسيحيانِ عـراق وخوزسـتان کە عمـدتًانـسطوری
بودند تعارض شديد داشت. يک فرقه از مسيحيان نيزپيرو مذهب ِآريوسـی
بودند کە هم ازجانـب مـسيحيانِ ملکـانی و هـم ازجانـب مـسيحيان نـسطوری
مورد آزار و اذيـت قـرار مـی گرفتنـد.
@irandargozar_zaman