بازی های زبانی ویتگنشتاین چیست؟
"آنجا که از گفتن چیزی عاجزی، باید سکوت کنی."
"ارتباط وقتی شکست می خورد که نمی دانیم فرد وارد چه بازی زبانی شده است."
#فلسفه
#ویتگنشتاین #درگذشت
@Jamais_vu20
ز هستی، نصیبم بود درد بی نهایت
چنان نی، ندارم سر شکوه و شکایت
چرایی غمین، اقامت گزین به درگاه میفروشان
گریز از محن، چو من ساغری بزن، ساغری بنوشان!
🎶 #موسیقی #غلامحسین_بنان #زادروز
@Jamais_vu20
شاهنامه خوانی به نثر (از ابتدا)
▪️باز رفتن رستم به ایران زمین
وقتی رستم این حرف ها را شنید. شرمش آمد و در رفتن شتاب کرد. گله های اسب را که در دشت های توران زمین رها بودند، همراه با ده هزار غلام و کنیز که شایسته ی کاووس شاه بودند با نافه های مشک و پوست سمور و سنجاب و قاقم و کیمال که از رنگ و بو شبیه دیبای زربافت بودند، بر پشت پیلان نهاد و از گستردنی ها و پوشیدنی ها و گنج هایی از طلا و نقره به همراه اسباب جنگی و تاج و تخت زرین همه را بار پیلان کردند و از توران به سوی زابلستان روان و به نزد زال رفتند. توس، گودرز و گیو همراه با لشکری نام آور به سوی پارس آمدند و به طرف شاه رفتند.
وقتی افراسیاب بدنهاد آگاه شد که رستم و توس به آن سوی رود جیحون رفتند، از غرب با آه و دلی پرکینه و سری پرجنگ به سوی رود گنگ آمد. افراسیاب تمام سرزمین خود را زیر و زبر و تمام بزرگان کشورش را کشته دید. نه اسب، نه گنج، نه تاج و نه تخت بر جای مانده بود. کاخش ویران شده و حتی برگی بر درختان نمانده بود. در تمام سرزمینش آتش افروخته، کاخ ها از جای کنده و سوخته شده بود. افراسیاب چون چنین دید از دیدگان خون بارید و با بزرگان سپاهش چنین گفت: "هرکس این بدی را فراموش کند، روح بیدارش را در خواب کرده است. همه باید دل را از کینه آکنده کنند و سپر را بستر و کلاه خود را بالش خود کنند. از کین آسمان را بر زمین بکوبید و برای جنگ به سوی ایران زمین روی آورید. باید برای سرزمین، فرزندان، گنج ها و بستگان خود به ایران رفته و مانند شیران عزم جنگ کنیم اگر در یک جنگ از ایرانیان چنین کاری برآمده، نباید ترس بر خود راه دهیم از هر سو سلاح بر می گیریم و سپاه می رانیم و راه تازه ای می جوییم."
افراسیاب به زودی لشکری که همه با سنان و ابزار جنگی مسلح بودند فراهم آورد؛ آنگاه خود با لشکرش برای جنگ به سوی ایران راند و چون به مرز ایران رسید، از هر طرف شروع به تاخت و تاز کرد و لحظه ای آرام نمی گرفت. سرزمین های آباد و درختان را می سوزاند و پیش می رفت. کار بر ایرانیان سخت شد. هفت سال باران نبارید و روزگار ایرانیان دگرگون شده بود.
شد از رنج و سختی جهان پرنیاز
برآمد برین روزگار دراز
نشسته به زابل یل پیلتن
گرفته جهان تُرک شمشیرزن
#شاهنامه_از_ابتدا
#جلد دوم
برگردان به نثر: #سیدعلی_شاهری
#نشرچشمه ۱۳۸۸
#قسمت صد و هشتم
اولین قسمت شاهنامه خوانی (جلد اول: از پادشاهی کیومرث) 👇
/channel/Jamais_vu20/96
@Jamais_vu20
🎶 #موسیقی #کلاسیک #برامس
#رقص_مجار شماره ۱
ارکستر فیلارمونیک #ارمنستان
به رهبری #لوریس_چکناوریان
سلام بر آنان
که در پنهان خویش
بهاری برای شکفتن دارند...!
#سلمان_هراتی
@Jamais_vu20
روزهای زوج بشنوید.
#شاخه_های_این_درخت_کهن
#ناصر_شاهین_پر
🔸شاخه های این درخت کهن برنامه ای است به میزبانی ناصر شاهین پر که در آن بدون هیچ گونه تعصب و پیش داوری به کندوکاو در تاریخ کهن ایران می پردازد.
#قسمت صد و بیست و هشتم
▪️سلطنت مظفرالدین شاه (ادامه)
▪️ارزش جان یک انگلیسی نزد دولتش
▪️ سرنوشت زنان ناصرالدین شاه و ماجرای کوچه ی قجرها
▪️پیش بینی انقلاب
▪️ سفر شاه به اروپا
@Jamais_vu20
در بندرِ متروک هنوز آبی هست که خود را به بارانداز بزند. در جنگلِ تاریکِ ساکت هنوز برگی هست که فرو بیفتد. زیرِ قابِ صیقلیِ سقف، موریانهای هست که چوب را بجود. هیچ چیز، هیچ گاه آرام نیست، مگر برای احمق ها.
📚 #کتاب
#بنال_وطن
#آلن_پیتون
ترجمه: #سیمین_دانشور #زادروز
@Jamais_vu20
شاهنامه خوانی به نثر (از ابتدا)
▪️ویران کردن رستم توران زمین را
زواره رستم را برانگیخت و رستم بر آنچه زواره می خواست عمل کرد و در سراسر توران زمین کشتار و غارت به راه انداخت، به طوری که از توران زمین تا سقلاب و روم یک سرزمین آباد باقی نماند. پیر و جوان را سر بریدند و زن و کودک را به اسارت گرفتند. بیش از هزار فرسنگ از آن سرزمین را ویران کردند. سرانجام بزرگان و ثروتمندان آن سرزمین در حالی که سوگوار بودند، نزد رستم آمدند و گفتند: "ما چنان از افراسیاب بیزار شده ایــم کــه حـتی نمی خواهیم او را در خواب ببینیم؛ هیچ کس با او در ریختن خون سیاوش هم رای و هم داستان نبود. همه ى ما گرچه پراکنده شدیم، بنده ى تو هستیم. حال که بر سرزمینمان چیره شده ای خون بیگناهان را مریز و خشم چرخ گردون را علیه خود برنینگیز! هیچ کس نمی داند افراسیاب کجاست! آیا سالم است یا هلاک
شده است؟"
وقتی رستم حرف های آنان را شنید، بر خود پیچید و سپاه را به سوی مرز قجغارباشی راند و تمام سران سپاه را نزد خود فراخواند و تمام دانشمندان و بزرگان و پهلوانان کارآزموده گرد او جمع شدند و گفتند: "اکنون کاووس بدون فر و شوکت بر تخت ایران نشسته و هیچکس را ندارد که در کارها راهنمای او باشد. اگر افراسیاب بی درنگ سپاهش را بر ایران زمین براند و بر کاووس پیر دست یابد، کام و آرامش ما تلخ می شود. در این سرزمین و در این جنگ، در فکر دامی برای او بوده ایم و تمام سرزمین آباد او را ویران کرده ایم. حال باید نزد آن پادشاه پیر برویم و اگر جنگی پیش بیاید یاورش باشیم. شش سال در اینجا بوده ایم و یک روز خوش بر ما نگذشت. در ایران کنیز و تخت و جایگاه داریم و کلاه سروری و نگین پادشاهی ما آنجاست. با خیره سری در اینجا برخاسته ایم و به آرایش تن خود پرداختیم و روانمان را در رنج گذاشتیم. اگر دل بر این دنیا بندی بر تو ناز کرده و بازی اش را از تو پنهان می کند. اگر دلت با اهریمن نیست، دل بر این دنیا مبند که او دشمن توست و بدان که تنها سودی که از این رهگذر خواهی برد پوشیدن و خوردن و نوشیدن است."
تهمتن بر آن گشت همداستان
که فرخنده موبد بزد داستان
چنین گفت خرم دلی رهنمای
که خوش گزین زین سپنجی سرای
نگه کن که در خاک جفت تو کیست
برین خواسته چند خواهی گریست
#شاهنامه_از_ابتدا
#جلد دوم
برگردان به نثر: #سیدعلی_شاهری
#نشرچشمه ۱۳۸۸
#قسمت صد و هفتم
اولین قسمت شاهنامه خوانی (جلد اول: از پادشاهی کیومرث) 👇
/channel/Jamais_vu20/96
@Jamais_vu20
لارنس الیویه، هنرپیشه، تهیهکننده، کارگردان و فیلمنامه نویس انگلیسی و خوانش غزل زیبای ۱۱۶ شکسپیر
(زیرنویس فارسی)
Let me not to the marriage of
true minds
Admit impediments. Love is not love
Which alters when it alteration finds,
Or bends with the remover to remove:
O, no! it is an ever-fixed mark,
That looks on tempests and is never shaken;
It is the star to every wandering bark,
Whose worth's unknown, although his height be taken.
Love's not Time's fool, though rosy lips and cheeks
Within his bending sickle's compass come;
Love alters not with his brief hours and weeks,
But bears it out even to the edge of doom.
If this be error and upon me proved,
I never writ, nor no man ever loved
▪️لارنس الیویه که بسیاری او را با فیلم هایی چون ربه کا و بانی لیک گمشده به یاد می آورند، یکی از بزرگ ترین بازیگران نمایشنامه های شکسپیر است.
#لارنس_الیویه #سینما
#شعر #شکسپیر
#مصاحبه
@Jamais_vu20
انقلاب میخک (چگونه پرتغال با کودتا به دموکراسی رسید؟)
این انقلاب در ۲۵ آوریل ۱۹۷۴ توسط افسران و درجه داران جوان در شهر لیسبونِ پرتغال شروع شد؛ فرایند فروپاشی حکومت از طریق کودتا به وقوع پیوست و اپوزیسیون غیرنظامی در فروپاشی دیکتاتوری حاکم بر این کشور نقشی نداشت. انقلاب منجر به سقوط حکومت دیکتاتوریِ سالازار شد و آزادی های مدنی را در کشور برقرار ساخت.
رژیم نظامیان در پرتغال بحران های متعددی در سیاست داخلی و خارجی ایجاد کرده بود، اما آنچه باعث شد که افسران پرتغالی علیه این رژیم کودتا کنند، بی اعتبار شدن ارتش پرتغال به علت عهده دار شدن نقش هایی غیرحرفه ای بود. وظیفه ی ارتش در همه جای دنیا تقریبا مشخص است، اما وقتی وارد حوزه هایی می شود که ربطی به وظایف ذاتی اش ندارد، به عنوان یک نهاد نظامی که وظیفه اش دفاع از امنیت و تمامیت مرزی کشور است، نزد افکار عمومی آن ملت بی اعتبار می شود. افسران پرتغالی این بی اعتباری ارتش و به طور کلی ادامه ی دیکتاتوری، آن هم با تکیه بر نظامیان را به صلاح کشور نمیدانستند و با کودتا، به این وضع خاتمه دادند.
چون این انقلاب بدون خون ریزی و آشوب انجام شد، در تاریخِ پرتغال به نام انقلاب دموکراتیک مشهور است و چون مردم از سربازان با گل های میخک استقبال کردند، به انقلاب میخک مشهور شد.
#انقلاب #پرتغال
#گل_میخک
#دموکراسی
#آزادی
@Jamais_vu20
▪️هر روز در ژامه وو بشنوید.
#نمایش_رادیویی (اجرای قدیمی و صداهای ماندگار)
#قهرمان_دوران
نوشته ی #میخائیل_لرمانتف
🎤 #صوتی
گوینده: #رضا_معینی
#کارگردان: #رامین_فرزاد
اقتباس و تنظیم: #پوران_فرخزاد
با حضور هنرمندانی چون: #حسین_امیرفضلی #بهزاد_فراهانی #ثریا_قاسمی
#قسمت پنجم (پایانی)
▫️قهرمان دوران تنها اثر داستانی نویسنده و شاعر روسی میخاییل لرمانتف در قالب رئالیسم است که جلوهگر حقایق و واقعیت های زندگی وی است. این داستان منظره ی روشنی از زندگی روسیه ی آن دوران مجسم می کند و نشان می دهد چگونه افراد مستقل و مستعدی مثل پچورین و دیگران که نمی توانند در محیط استبدادی نیروی خود را به سود جامعه به کار ببرند، به زندگی مهمل و بی معنی روی می آورند و نابود می شوند. این داستان، یکی از بزرگ ترین اثر منثور ادبیات روسیه است و نویسندگانی چون گوگول، داستایفسکی، تورگنیف و تولستوی این اثر را سرمشق خود قرار دادند.
▫️میخائیل یوریویچ لرمانتف متولد ۳ اکتبر ۱۸۱۴ در مسکو، فعال سیاسی-اجتماعی، نویسنده و شاعر روسی بود. وی در ۲۷ ژوئیه ی ۱۸۴۱ میلادی در یک دوئل جان سپرد.
@namayesh_radioei
@Jamais_vu20
قوم ایرانی در سراسر تاریخ خود از اندیشیدن و چاره جستن باز نایستاده. دلیل زنده بودن ملتی نیز همین است. آن همه مردان غیرتمند، آن همه گوینده و نویسنده و حکیم و عارف، آنهمه سرهای ناآرام، پرورده ی این آب و خاکند و به تولّای نام اینان است که ما به ایرانی بودن افتخار می کنیم. چه موهبتی از این بزرگ تر که کسی بتواند فردوسی و خیام و حافظ و مولوی را به زبان خود آنان بخواند؟ و برای آنکه بتوان آنان را تا مغز استخوان احساس کرد، همان بس نیست که فارسی بیاموزند، باید ایرانی بود.
نباید بگذاریم که مشکل های گذرنده و نهیب های زمانه، گذشته را از یاد ما ببرد. ما امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند آنیم که از شکوه و غنای تاریخی خود الهام بگیریم، زیرا در آستانه ی تحولی هستیم. خوشبختانه ضربه هایی که بر سر ایران فرود آمده است، هرگز بدانگونه نبوده که او را از گذشته ی خود جدا سازد. حمله ی تازیان، شاهنشاهی ساسانی را از هم فرو ریخت، کاخ ها خراب شد و گنج ها بر باد رفت، اما روح ایرانی مسخر نگردید.
ایران طی قرن ها به دست فرمانروایان غیر ایرانی حکم گذاری شده است، ولی چه باک؟ عرب و ترک و غز و مغول و تاتار چون میهمانانی بودند که چند صباحی بر سر سفره ی ایران نشستند؛ آمدند و رفتند، بی آنکه بتوانند ایران را با خود ببرند. در همان زمان هایی که پیکر ایران لخته لخته شده بود و هر پاره ی آن در سلطه ی حاکم خودی یا بیگانهای بود، روح او پهناور و تجزیهناپذیر مانده بود.
#ایران_را_ازیاد_نبریم
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن #درگذشت
#مجله_یغما
فروردین ۱۳۳۹
@Jamais_vu20
🎶 #موزیک
#Michelle_Gurevich
امشب اندوه تو
بیش از همه شب شد یارم
وای از این حال پریشان
که من امشب دارم
#شعر
#مهدی_اخوان_ثالث
@Jamais_vu20
بسیار کوتاه درباره ی #جلیل_ضیاء_پور، نقاش، استاد دانشگاه، پژوهشگر و مؤلف ایرانی
▪️ از او به عنوان پدر نقاشی مدرن ایران یاد میشود. وی جدا از آنکه نقاشی پیشرو و پرچمدار نهضت نوگرایی بوده است، فعالیت های پژوهشی گستردهای را نیز در زمینه ی مردمشناسی، بررسی و شناخت زبان، فرهنگ عامه، پوشاک و نقشهای زینتی مناطق گوناگون ایران داشتهاست که نتایج آنها به عنوان کتاب مرجع این رشته از علوم هم اینک در دانشگاه ها مورد استفاده قرار می گیرد. ضیاءپور در طول فعالیت هنری و فرهنگی خود، به ایراد بیش از ۸۵ سخنرانی، ارائه ی بیش از ۷۰ مقاله ی فرهنگی و هنری، تألیف ۲۸ جلد کتاب در زمینه های پوشاک ایرانیان، هنر، تاریخ و همچنین خلق نزدیک به ۴۰ اثر نقاشی ودو مجسمه پرداختهاست.
او از پایهگذاران انجمن هنری خروس جنگی بود.
▪️۵ اردیبهشت زادروز جلیل ضیاءپور
#هنر
@Jamais_vu20
چند دقیقه درباره ی رویای نیمه شب تابستان اثر ویلیام شکسپیر
.
این نمایش نامه یکی از سرزنده ترین و با نشاط ترین آثار شکسپیر است: پر از حیله گری، دیوانگی و جادو. رویای نیمه شب تابستان بازتابی است از اینکه واقعا به خاطر عشق چه ها که نمی کنیم؛ نمایش نامه ای که با مرزهای خیال و واقعیت بازی می کند:
شاید زندگی رویایی بیش نیست!
#رویای_نیمه_شب_تابستان
#ویلیام_شکسپیر #درگذشت
#درس_گفتار: #ایسولت_گلسپی
ترجمه: #نیلوفر_ایرانی
#ادبیات
🎞 @DailyTED1
@Jamais_vu20
زندگی بی عشق اگر باشد
همان جان کندن است...
دم به دم جان کندن ای دل
کار دشواری ست، نیست؟
#شعر
#قیصر_امین_پور
@Jamais_vu20
بر دَمِ دهکده مردی تنها
کوله بارش بر دوش
دست او بر در، میگوید با خود:
غم این خفته ی چند
خواب در چشم ترم می شکند
#شعر
#نیما_یوشیج
🎨تصویر: #نقاشی #دهکده
#مارک_شاگال
@Jamais_vu20
نهم اردیبهشت و یادکردی از دکتر #محمد_معین وارث واژه ها
وی در سال ۱۲۹۷ در شهر رشت، محله ی زرجوب متولد شد و در شانزده سالگی از دانشگاه تهران در مقطع لیسانسِ ادبیات فارسی فارغ التحصیل شد. او به زبانهای فرانسه، انگلیسی، عربی و آلمانی تسلط کامل داشت و نیز زبانهای پهلوی اوستایی و فارسی باستان را به خوبی میدانست.
دکتر معین در سن ۲۴ سالگی با نوشتن رساله ی "مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی" اولین کسی بود که در ایران موفق به اخذ درجه ی دکترای ادبیات فارسی شد.
مهم ترین اثر ماندگار استاد معین که ادبیات فارسی را تا ابد وامدار خویش کرده است، «فرهنگ لغت معین» است.
@Jamais_vu20
همه چيز درست خواهد شد
بالاخره
انعکاسِ چاقو را
فراموش خواهيم کرد
بالاخره
مرغِ سحر نيز با ما
به ميکده خواهد خواند
بالاخره
ما هم روزی
به دلخواهِ خود زندگی خواهيم کرد
#شعر
#سیدعلی_صالحی
تصویر: زمین فوتبال در روستای #زوم در #سروآباد #کردستان
@Jamais_vu20
[...] می خواهم هر کسی توضیح دهد چگونه به وظیفه ای که زندگی هر روز بر دوشش نهاده است. عمل کرده است و همگان کرده ها و به ویژه نکرده هاشان را توجیه کنند. و احساس می کنم ممکن است بی رحم باشم و بیهوده به حال این آدم ها دل نسوزانم و برایشان اشک نریزم. من بیطرف نیستم. اهل موضع گرفتنم. زندگی می کنم و در وجدان های پرتوان هم موضعان خویش تپش نبض شهر آینده ای را احساس می کنم که به لطف موضع من و هم رزمانم دارد بنا می شود. در این شهر، زنجیر زندگی اجتماعی فقط پای تنی معدود را نخواهد بست. در این شهر، هیچ اتفاقی محصول بخت یا تقدیر نخواهد بود بلکه حاصل فعالیت هوشمندِ شهروندان خواهد بود. در این شهر، کسی پای پنجره نمی نشیند به نظاره ی شمار اندک افرادی که عرق می ریزند و جان می کنند و شیره ی جان خود را می مکند؛ در این شهر، کسی پای پنجره در کمین نمی نشیند به هوای برخوردار شدن از میوه های ناکافیِ فعالیت آن اندک شمار و خوار شمردن کسانی که برای این دستاورد ناچیز شیره ی جان خویش را می مکند.
من زندگی می کنم. موضع می گیرم. برای همین است که بیزارم از کسانیکه موضع نمی گیرند. برای همین است که از آدم های بیطرف بیزارم.
#از_آدم_های_بی_طرف_بیزارم
#آنتونیو_گرامشی #درگذشت
ترجمه: #صالح_نجفی
📚 از کتاب #یادداشت_های_زندان
@Jamais_vu20
ما نیز روزگاری
لحظه ای سالی قرنی هزاره ای
از این پیش تَرَک
هم در اینجای ایستاده بودیم
بر این سیاره بر این خاک
در مجالی تنگ -هم از این دست-
در حریر تاریکی
در کتانِ روز
در ایوان گسترده ی مهتاب
در تارهای باران
در شادروانِ بوران
در حجله ی شادی
در حصار اندوه
تنها با خود
تنها با دیگران
یگانه در عشق
یگانه در سرود
سرشار از حیات
سرشار از مرگ
ما نیز گذشته ایم
چون تو بر این سیاره بر این خاک
در مجال تنگ سالی چند
هم از اینجا که تو ایستاده ای اکنون
فروتن یا فرومایه
خندان یا غمین
سبک پای یا گران بار
آزاد یا گرفتار
ما نیز
روزگاری...
#شعر
#شاملو
@Jamais_vu20
🎶 #موزیک #دمیس_روسس و #نانسی_بوید
#شراب_تابستانی
با جرعهای ز بوی تو از خویش میروم
آه ای شراب کهنه که در ساغری هنوز
#شعر
#حسين_منزوی
@Jamais_vu20
در کنارِ جوی
من نشسته
آب در رفتار
در تمام هفته
خسته
انتظار جمعه را دارم
در تمام جمعه
باز از فرط تنهایی
انتظار شنبه است و کار
من نشسته
آب در رفتار ...
#شعر
#شفیعی_کدکنی
@Jamais_vu20
شاهنامه خوانی به نثر (از ابتدا)
▪️رفتن زواره به شکارگاه سیاوش
روزی زواره به شکار گورخر شتافت؛ ترکی را برای راهنمایی جلو انداخت و در آن دشت، بیشه ای دید که گویی نمی شد از آن دل کند. از بسیاری آبهای روان و زیبایی و رنگ و بو گویی غذای روح آدمی را فراهم می کرد. ترک خیره سر برای زواره شروع به سخن کرد که: "اینجا شکارگاه سیاوش بود که در همه توران زمین به اینجا عشق می ورزید. او تنها زمانی که در اینجا بود شاد و خرم بود و به جز اینجا تمام سرزمین های دیگر برایش مایه غم و اندوه بود. وقتی زواره حرف های او را شنید، دوباره گذشته برایش تازه شد و از اسب به زیر افتاد و از هوش رفت. بازی در دست داشت که آن را رها کرد و دیدگانش پرخون گشت. همراهانش به او رسیدند و او را بسیار غمگین و گریان یافتند؛ همراهان بر راهنما خشم گرفته و هر یک با زخمی که بر او وارد کردند، او را از پای درآوردند. زواره به سختی سوگند خورد و از دیدگان اشک فروبارید و گفت: "از این پس دیگر نه به شکار خواهم رفت و نه آرام و خواب خواهم داشت، مگر اینکه از افراسیاب کین خواهی کنم. زنده نمانم اگر رستم آرام گیرد. باید برای جنگ آماده شد."
همان دم خود را به رستم رساند و چون او را دید، غریوی برآورد و به او گفت: "اینجا برای جنگ آمده ایم و یا برای بزم و آرامش؟ حال که خداوند نیکی ده به تو زور داده و بختت را بلند گردانده است، چرا این سرزمین باید آباد ماند و کسی در این سرزمین شاد زندگی کند؟ فراموش نکن که به کین خواهی شهریاری آمده ای که دیگر در جهان همچون او را نخواهی دید."
#شاهنامه_از_ابتدا
#جلد دوم
برگردان به نثر: #سیدعلی_شاهری
#نشرچشمه ۱۳۸۸
#قسمت صد و ششم
اولین قسمت شاهنامه خوانی (جلد اول: از پادشاهی کیومرث) 👇
/channel/Jamais_vu20/96
@Jamais_vu20
💬 خسته شدم از خسته شدن...
#ال_پاچینو
#فیلم #قهوه_چینی
▪️۲۵ آوریل زادروز ال پاچینو
@Jamais_vu20
شاهنامه خوانی به نثر (از ابتدا)
▪️پادشاهی رستم در توران زمین هفت سال بود
رستم به توران زمین رسید و تا نزدیک دریای چین پیش رفت تمام ایرانیان و پهلوانان توران زمین نزد رستم آمدند. تهمتن بر تخت شاهی نشست و بخت شاه توران به خاک آمد. رستم به سپاهیان خود گفت که هر کس دشمن را یافت اگر به جنگ او آمده باشد، باید کشته یا آواره شود آنگاه از سران تورانی گنج های شاهی را طلب کرد و آنان همه را به راستی به او نشان دادند تمام گنج ها از دینار و زر و تاج های پرمایه تا لباسهای دیبا و تخت، عاج غلامان و اسبان و ساز و برگ و همچنین کنیزکان ماهر و به دست رستم افتاد و گنج های بسیاری از گنگ دژ نیز به دستش افتاد و سپاه از بخشش او بسیار توانگر شدند. رستم به آنان دستبند و گردنبند و تاج بخشید. آنگاه به توس تخت عاج به همراه دستنبد و گردنبند و منشور فرمانروایی سرزمین چاچ را داد و به او گفت: "هر کسی که در مقابلت مقاومت کرد و همچنان به رسم و آیین افراسیاب پایبند بود، بی درنگ سر از تنش جدا کن و از جسد او برای کرکسان سور ساز؛ ولی کسی را که به راه دانش بیاید و از تو امان بخواهد و به آیین اهریمنان نرود مانند فرزند خود در ناز دارش و از آسیب رساندن به او خودداری و او را از گنج و خواسته بی نیاز کن! کسی را که به تو رنجی نرسانده در سختی مگذار و از راه عدل و داد و درستکاری سر مپیچ؛ چرا که جهان بی دوام است و پایدار نیست و هیچ شوکت و قدرتی بالاتر از شوکت و قدرت جمشید شاه نیست که چرخ گردون او را از پای درآورد و پادشاهی دیگر بر جهان گماشت."
آنگاه از آن گنج ها، تاجی با گوهرهای شاهوار و تخت و گردنبند و گنجهای بیشمار به همراه فرمانروایی سرزمین سپنجاب را به گودرز داد و پندها به او داده و او را بسیار ستود و از پهلوانی و پاک سرشتی اش گفت و ادامه داد: "عشق، بزرگی و عدل و داد در بزم و رزم از تو به بار آمده و هنر بهتر از جوهر نامداری است و برای هنرمند گوهر مردانگی به کار می آید. تو هنر و گوهر و دانش را با هم داری و روحم همیشه از تو در آرامش است. سزاوار است که پند مرا بشنوی؛ چرا که تو خود یادگار بزرگانی اکنون سپنجاب تا مرز گلزریون زیر فرمان توست."
پس فریبرز فرزند کاووس را تاج زر بخشید و زر و گوهرهای فراوانی برایش فرستاد و به او گفت: "تو بزرگی و برادر سیاوشی؛ پس برای کین خواهی برادر کمر همت بربند و هیچگاه کمند را از پشت اسبت نینداز. از دشمنی با افراسیاب حتی یک دم میاسا و از دلت آرام و خواب را دور کن. جهان را پر از عدل و داد کن و هیچ گاه از راه عدل و داد باز نگرد."
به چین و ماچین خبر رسید که رستم بر تخت پادشاهی توران زمین تکیه زده است. پس از آن سرزمین ها هدیه های بی شماری از زر و گوهرهای شاهوار فراهم کردند و به نزد رستم آوردند و گفتند: "ما همگی بنده و چاکران تو هستیم و جز به فرمان تو بر زمین قدم نمی گذاریم. رستم نیز چون روشنی و پاکی روحشان را دید به جان امانشان داد. آنگاه به شکار روی آورد و مدت زیادی بر این روال گذشت.
#شاهنامه_از_ابتدا
#جلد دوم
برگردان به نثر: #سیدعلی_شاهری
#نشرچشمه ۱۳۸۸
#قسمت صد و پنجم
اولین قسمت شاهنامه خوانی (جلد اول: از پادشاهی کیومرث) 👇
/channel/Jamais_vu20/96
@Jamais_vu20
▪️هر روز در ژامه وو بشنوید.
#نمایش_رادیویی (اجرای قدیمی و صداهای ماندگار)
#قهرمان_دوران
نوشته ی #میخائیل_لرمانتف
🎤 #صوتی
گوینده: #رضا_معینی
#کارگردان: #رامین_فرزاد
اقتباس و تنظیم: #پوران_فرخزاد
با حضور هنرمندانی چون: #حسین_امیرفضلی #بهزاد_فراهانی #ثریا_قاسمی
#قسمت چهارم
▫️قهرمان دوران تنها اثر داستانی نویسنده و شاعر روسی میخاییل لرمانتف در قالب رئالیسم است که جلوهگر حقایق و واقعیت های زندگی وی است. این داستان منظره ی روشنی از زندگی روسیه ی آن دوران مجسم می کند و نشان می دهد چگونه افراد مستقل و مستعدی مثل پچورین و دیگران که نمی توانند در محیط استبدادی نیروی خود را به سود جامعه به کار ببرند، به زندگی مهمل و بی معنی روی می آورند و نابود می شوند. این داستان، یکی از بزرگ ترین اثر منثور ادبیات روسیه است و نویسندگانی چون گوگول، داستایفسکی، تورگنیف و تولستوی این اثر را سرمشق خود قرار دادند.
▫️میخائیل یوریویچ لرمانتف متولد ۳ اکتبر ۱۸۱۴ در مسکو، فعال سیاسی-اجتماعی، نویسنده و شاعر روسی بود. وی در ۲۷ ژوئیه ی ۱۸۴۱ میلادی در یک دوئل جان سپرد.
@namayesh_radioei
@Jamais_vu20
لحظاتی با خاطرات سینمایی (صحنه های رقص خاطره انگیز) همراه با آهنگ نوستالژیک بلیط یک طرفه
"هیچ چیز نمی تواند خاطره ی شکوه علفزار و عطر ملایم گل های بهاری را در خاطرم زنده کند. اینک باید حسرت دوران گذشته را خورد.
#ویلیام_وردزورث #درگذشت
#شعر
🎶 #موزیک_ویدیو #بلیط_یک_طرفه
#سینما
#میکس
@Jamais_vu20
▪️هر روز در ژامه وو بشنوید.
#نمایش_رادیویی (اجرای قدیمی و صداهای ماندگار)
#قهرمان_دوران
نوشته ی #میخائیل_لرمانتف
🎤 #صوتی
گوینده: #رضا_معینی
#کارگردان: #رامین_فرزاد
اقتباس و تنظیم: #پوران_فرخزاد
با حضور هنرمندانی چون: #حسین_امیرفضلی #بهزاد_فراهانی #ثریا_قاسمی
#قسمت سوم
▫️قهرمان دوران تنها اثر داستانی نویسنده و شاعر روسی میخاییل لرمانتف در قالب رئالیسم است که جلوهگر حقایق و واقعیت های زندگی وی است. این داستان منظره ی روشنی از زندگی روسیه ی آن دوران مجسم می کند و نشان می دهد چگونه افراد مستقل و مستعدی مثل پچورین و دیگران که نمی توانند در محیط استبدادی نیروی خود را به سود جامعه به کار ببرند، به زندگی مهمل و بی معنی روی می آورند و نابود می شوند. این داستان، یکی از بزرگ ترین اثر منثور ادبیات روسیه است و نویسندگانی چون گوگول، داستایفسکی، تورگنیف و تولستوی این اثر را سرمشق خود قرار دادند.
▫️میخائیل یوریویچ لرمانتف متولد ۳ اکتبر ۱۸۱۴ در مسکو، فعال سیاسی-اجتماعی، نویسنده و شاعر روسی بود. وی در ۲۷ ژوئیه ی ۱۸۴۱ میلادی در یک دوئل جان سپرد.
@namayesh_radioei
@Jamais_vu20
چند دقیقه درباره ی کتاب دن کیشوت، اثر سروانتس، از جاودانه های ادبیات کلاسیک جهان
(زیرنویس فارسی)
از متن کتاب:
▪️حقیقت هرچند ظریف و شکننده باشد، هرگز نخواهد شکست و همچون روغن که همواره روی آب شناور است، بر بالای دروغ شنا خواهد کرد.
#درس_گفتار: #ایلان_استوانس
راوی: #ایلان_استوانس
ترجمه: #نیلوفر_ایرانی
#دن_کیشوت
#سروانتس #درگذشت
#ادبیات
🎞 @DailyTED1
@Jamais_vu20