** اصطلاحات و تعاريف فرآورده هاي مختلف چوبي جنگلي
1- هدف
هدف از تدوين اين استاندارد ارائه اصطلاحات ويژه و تعاريف فرآورده هاي مختلف چوبي جنگلي است.
2- دامنه كاربرد
اين اصطلاحات شامل فرآورده هاي مختلف چوبي از مرحله قطع درخت تا خروج از جنگل ميباشد.
3- اصطلاحات كلي
3-1- مواد چوبي خام : شامل درخت كاملا انداخته شده، تمام تنه، چوبهاي گرد، چوبهاي گرد شكافته شده، كنده درخت، چوبهاي تبديل شده، ضايعات چوبي و مازاد مقطوعات براي پردازش يا مصرف سوخت
3-2- تمام تنه : تنه جدا شده از كنده بطوريكه فقط شاخه ها و تاج شاخه درخت قطع شده باشد.
3-3- فرآورده هاي چوبي : فرآورده هاي چوبي جدا شده از درخت انداخته شده (يا قسمتهاي برش داده شده طولي و عرضي) به نحوي كه ساختمان فيزيكي و شيميائي چوب دست نخورده باقي بماند.
3-3-1- چوب گرد : چوبهاي تهيه شده بوسيله برشهاي عرضي تنه يا شاخه درخت.
3-3-2- چوب شكافته : چوب حاصل از شكافتن چوبهاي گرد.
3-4- چوب تجارتي : شامل چوبهاي گرد و شكافته شده (باستثناي چوبهاي هيزمي، چوبهاي نامناسب براي پردازش صنعتي، خرده چوب و كنده درخت.)
3-5- چيپس : شامل خرده هاي چوب كه از تبديل مواد چوبي توسط ماشين خردكن يا ابزارهاي ويژه ديگر توليد ميشود.
3-6- ضايعات قطع و تبديل : ضايعات باقيمانده از قطع درختان، سرشاخه زني، بينه بري، برشهاي طولي، پوست كني خواهد بود كه شامل شاخه ها، سرشاخه ها تاج، اضافات قطع شده و قطع گره ها، پوست و برگ است، خواهد بود.
3-6-1- تاج شاخه : قسمت انتهائي قطع شده درخت كه بدليل خصوصياتش قابل استفاده بعنوان چوب تجارتي يا هيزمي نميباشد .
3-6-2- شاخه : قسمت هاي چوبي شده منشعب از تنه درخت است.
3-6-3- سرشاخه قسمت هاي چوبي نشده يا كم چوبي شده منشعب از شاخه ها.
3-6-4- بن تنه : قسمت قطور تنه كه بدليل پوسيدگي و ناصافي غيرقابل استفاده در صنعت و تجارت بوده.
3-6-5- ريش درخت : اليافي از چوب كه بعد از افتادن درخت روي تنه باقي ميماند و بعدا بريده ميشود.
3-6-6- پوست :پوشش سطح خارجي تنه كه چوب را ميپوشاند.
3-6-7- تاج سبز : قسمت هاي تازه و سبزينه دار درخت.
3-7- كنده چوب : چوب كنده و ريشه هاي درخت
3-8- بينه : قطعات بريده شده از تنه بوسيله برشهاي طولي
3-8-1- گرده بينه : قسمت هاي جدا شده از تنه در برشهاي عرضي (با مقطع دايره مانند)
3-8-2- گرده بينه شكافته : چوب حاصله از گرده بينه هاي شكافته شده
3-9- گرده بينه هاي تجارتي : محصولات چوبي كه در پردازش صنعتي بطور مستقيم مورد استفاده قرار ميگيرد.
3-10- گرده بينه بلند : قسمتي از تنه كه داراي قابليت تقسيم به چند گرده بينه اندازه مساوي براي مصرف خاص ميباشد.
3-11- بلند گرده بينه مركب : بينه بلندي كه قابليت تقسيم به بينه هائي با اندازه هاي مختلف براي مصارف متفاوت صنعتي را دارا ميباشد.
2-12- پوست صنعتي : پوستي كه براي مصارف صنعتي بكار برده ميشود.
4- چوبهاي گرد براي مصارف مختلف
4-1- چوب تونلي : چوب هاي گردي كه در معادن جهت استحكام و جلوگيري از ريزش استفاده ميشود.
4-2- تير ساختماني : گرده بينه هاي كم قطر مورد مصرف در ساختمان
4-3- تير - تيرهاي چوبي كه از آن براي خطوط تلفن و تلگراف، برق و براي ساختن پايه داربست استفاده ميشود.
4-4- قيم : چوب گردي كه بعنوان قيم بكار ميرود.
4-5- سيم پايه : چوب گردي كه بعنوان پايه حصار بكار ميرود.
4-6- گرده بينه تخته بري : گرده بينه اي كه براي تهيه تخته بكار ميرود.
4-7- چوب تراورسي : بينه اي كه براي تهيه تراورس و مشابه آن بكار ميرود.
4-8- چوب ارتعاشي (آكوستيك ) : گرده بينه اي كه مخصوص تهيه تخته هاي آكوستيك و ضدارتعاشي ميباشد.
4-9- گرده بينه روكشي : گرده بينه هائيكه مخصوص تهيه روكش بطريط لوله بري و تراشه بري ميباشد.
4-10- چوب كبريت سازي: چوب گرد مورد مصرف براي تهيه كبريت
4-11- گرده بينه براي تهيه پوشال: چوب گرد مورد مصرف براي پوشال و پشم چوب
5- چوبهاي مورد مصرف براي صنايع خمير كاغذ و توليد صفحات چوبي و پردازش شيميائي
5-1- چوب جهت تهيه كاغذ : هر نوع چوب گرد يا شكافته شده اي كه مخصوص تهيه خمير كاغذ از طريق شيميائي يا مكانيكي مي باشد.
5-2- چوب هاي گرد مورد مصرف براي تهيه صفحات چوبي: چوب گرد يا شكافته و خرد شده چوب كه براي تهيه اوراق يا چوبهاي قالبي به كار مي رود.
5-3- خرده چوب صنعتي: خرده چوب هائي كه براي تهيه خمير كاغذ، محصولات صنايع چوبي و براي هيدروليز به كار مي رود.
5-4- چوبهاي صمغي: كنده درختان سوزني برگ كه به عنوان مواد خام جهت تهيه تربانتين و صمغ به كار مي رود.
6- چوبهاي هيزمي (چوب سوخت)
6-1- چوب سوخت : چوبهاي گرد يا شكافته شده اي كه به دليل ابعاد و كيفيت تنها مصرف سوخت دارد.
6-2- تراشه چوب براي سوخت : تراشه هائي كه براي توليد انرژي حرارتي به كار مي رود.
** کاتین :
چوب های گردی که قطر بین 30-10سانتیمتر و طولی به اندازه 1/5-1 و یا 2/20-2متر داشته و قابلیت تبدیل به چوب آلات الواری را ندارند .کاتین ها عموما بعد از خروج چوب آلات دسته بندی نموده و از عرصه پارسل خارج می کنند. بیشتر از آنها برای جعبه سازی ، قرقره کابل ، پالت ، پارکت و چوب های ساختمانی استفاده می گردد.
** الوار:
تهیه الوار در مرحله سوم استحصال قرار دارد و ابعاد متداول آن عبارت است از :
2/80طول و 30 سانتیمتر عرض و 12 سانتیمتر ضخامت که ممکن است برای مصارف نجاری که از گونه های مختلف چوبی تهیه می شود، ابعاد آن ممکن است به 3 متر طول و 50 سانتیمتر عرض و 15 سانتیمتر ضخامت نیز برسد.
** تراورس
مانند تخته در مرحله سوم استحصال قرار دارد. طول تراورس اغلب ثابت و 2/60متر است اما پهنا و ضخامت آن معمولا 12×24 سانتیمتر است .گاهی برای تراورس های راه آهن از چوب راش ، بلند مازو و ممرز استفاده می کنند اما تراورس های مخصوص کارهای نجاری ممکن است از هر گونه ای باشد.
** تخته :
در مرحله سوم استحصال و از چهار تراش بدست می آید .طول آن اغلب 4 متر و پهنای آن بین 25-20سانتیمتر و ضخامت آن تا 4 سانتیمتر است ، اما بعضی اوقات ممکن است طول تخته حداکثر تا 6 متر و حداقل 2متر و پهنای آن حداکثر 30 سانتیمتر و حداقل 18 سانتیمتر و ضخامت آن بین 8-1 سانتیمتر باشد.
** چوبهای تونلی یا معدنی:
استفاده از برخی چوبهای گرد به نام چوبهای تونلی در ایران رایج است این چوبها برای شمع (ستون) معادن و چوبهای نگهدارنده سقف معدن به کار میرود .طول این چوبها 3-1/5متر و قطـر آنها 20-10 سانتیمتر است. این چوبها در درجه اول از درخت انجیلی ، ممرز و شب خسب تهیه میشوند و معمولا آنها از جنگلهای شاخه زاد بدست می آورند.
** استحصال و طبقه بندی چوب
عبارت است از تبدیل درختان به انواع مختلف ، شکل ، ابعاد مختلف و با کاربرد های متفاوت. به طور کلی هر یک از انواع چوب آلات پس از طی مراحل متعدد از شکل تنه درخت به شکل مطلوب در میآید. تبدیل درخت به چوب آلات مختلف را میتوان در چهار مرحله مورد مطالعه قرار داد.
تبدیل گرده بینه به بینه و چهارتراش
تبدیل بینه به الوار اره ای ، قنداق ، ده در بیست ، بازو ، کاتین و تراورس
تبدیل چهارتراش به تخته ، تراورس ، نعل و دونعل
تبدیل کاتین به تخته بشکه، تخته لت و تخته
مصوبه 1399/04/25حصارکشی (فنس کشی) باغ ها
Читать полностью…👈👈حریم خطوط هوایی انتقال و توزیع نیروی برق
♦️تعریف اصطلاحات فنی
🔺 خط برق: مجموعهای از تجهیزات و متعلقات نظیر پایه، دکل، هادی، مقره، و کابل که به منظور انتقال و توزیع نیروی برق مورد استفاده قرار میگیرد.
🔺محور خط: خط فرضی رابط بین مرکز پایهها در طول خطوط هوایی و در کابلهای زمینی و زیر سطح آب در طول خط.
مسیر خط: نواری در طول خطوط برق، که در خطوط هوایی حاصل از تصویر هادیهای جانبی خط بر روی زمین و در کابلهای زمینی و زیر سطح آب، منطبق با عرض مستحدثه مربوطه است.
🔺حریم: حریم خطوط نیروی برق به دو نوع زمینی و هوایی تقسیم میشود:
1️⃣حریم زمینی: دو نوار در طرفین مسیر خط و متصل به آن از سطح زمین که عرض هریک از این دو نوار در این تصویبنامه تعیین شدهاست.
2️⃣ حریم هوایی: نقاطی در هوا در امتداد هادی و به شکل مستطیل، ناشی از اعمال حریمهای افقی و عمودی به شرح زیر که هادی جریان برق در مرکز آن قرار میگیرد:
1-2حریم عمودی: فاصله عمودی در هوا از طرفین هادی جریان برق در راستای قائم که در این تصویبنامه تعیین شدهاست.
2-2حریم افقی: فاصله افقی در هوا از طرفین هادی جریان برق در راستای افق که در این تصویبنامه تعیین شده است.
🔺ردیف ولتاژ: ولتاژ اسمی خطوط نیروی برق.
🔺خط فشار ضعیف: خطی که دارای ولتاژ کمتر از یک کیلوولت است.
🔺خط فشار متوسط: خطی که دارای ولتاژ از یک تا 63 کیلوولت است.
🔺 خط فشار قوی: خطی که دارای ولتاژ 63 کیلوولت و بالاتر است.
♦️حریم خطوط هوایی برق با توجه به ردیف ولتاژهای مختلف به شرح زیر تعیین میشود:
1️⃣ حریم خطوط هوایی فشار ضعیف:
حریم خطوط نیروی برق کمتر از یک کیلوولت، به صورت زمینی بوده که حداکثر آن (1.3) متر میباشد.
2️⃣ حریم خطوط هوایی فشار متوسط:
الف ـ حریم خطوط نیروی برق ردیف ولتاژ 1 تا 20 کیلوولت به صورت زمینی بوده که حداکثر (2.10) متر میباشد.
ب ـ حریم خطوط نیروی برق ردیف ولتاژ 33 کیلوولت به صورت زمینی بوده که حداکثر (3.5) متر میباشد.
3️⃣حریم خطوط هوایی فشار قوی:
الف ـ حریم خطوط نیروی برق ردیف ولتاژ 63 کیلوولت به صورت زمینی و برابر (8) متر میباشد.
ب ـ حریم خطوط نیروی برق ردیف ولتاژ 132 کیلوولت به صورت زمینی و برابر (9) متر میباشد.
ج ـ حریم خطوط نیروی برق ردیف ولتاژ 230 کیلوولت به صورت زمینی و برابر (11.9) متر میباشد.
د ـ حریم خطوط نیروی برق ردیف ولتاژ 400 کیلوولت به صورت زمینی و برابر (14) متر میباشد.
هــ حریم خطوط نیروی برق ردیف ولتاژ 765 کیلوولت به صورت زمینی و برابر (25) متر میباشد.
۱ـ در خطوط نیروی برق ردیف ولتاژ 63 کیلوولت حریم افقی (3) متر و حریم عمودی (6) متر میباشد.
۲ـ در خطوط نیروی برق ردیف ولتاژ 132 کیلوولت حریم افقی (4.5) متر و حریم عمودی (7) متر میباشد.
۳ـ درخطوط نیروی برق ردیف ولتاژ 230 کیلوولت حریم افقی (6.5) متر و حریم عمودی (8) متر میباشد.
۴ـ درخطوط نیروی برق ردیف ولتاژ 400 کیلوولت حریم افقی (9) متر و حریم عمودی (10) متر میباشد.
۵ ـ درخطوط نیروی برق ردیف ولتاژ 765 کیلوولت حریم افقی (20) متر و حریم عمودی (15) متر میباشد.
✍️هرگونه عملیات ساختمانی و اقداماتی نظیر ایجاد تأسیسات صنعتی، مسکونی، مخازن سوخت، انبارداری و تأسیسات دامداری یا باغ یا درختکاری در مسیر و حریم زمینی و هوایی خطوط انتقال و توزیع نیروی برق ممنوع است و فقط اقداماتی از قبیل زراعت فصلی و سطحی، حفظ یا کاشت درختان کم ارتفاع، حفرچاه و قنوات بدون استفاده از دکل حفاری، اکتشاف و بهرهبرداری از معادن، راهسازی و احداث شبکه آبیاری مشروط براینکه مانعی برای دسترسی به خطوط برق برای وزارت نیرو و شرکتهای برق ایجاد ننماید و سبب ایجاد خسارت برای تأسیسات خطوط برق نگرددبلامانع است.
✳️ایجاد شبکه آبیاری، حفر چاه و قنوات و راهسازی در اطراف پایههای خطوط نباید در فاصلهای کمتر از (3) متر از پیپایهها انجام گیرد.
🔴 چنانچه حریمهای خطوط برق واقع در معابر عمومی و یا اراضی متعلق به بخشهای عمومی و دولتی و یا نیروهای نظامی و انتظامی کاهش یابد، املاک یا اراضی آزاد شده بدون دریافت هرگونه وجهی به دستگاه اجرایی مربوط واگذار خواهد شد. در مورد سایر اراضی برابر با طرحهای توسعه و عمران کالبدی ذیربط مصوب اقدام خواهد شد.
#حریم برق دکلها
http://T.me/eatlaatekarshnaci
***حریم کیفی رودخانه
* حریم کیفی رودخانه، ۱۵۰ متر از مرز بستر رودخانه در طرفین این عرصه آبی است و جهت حفاظت کیفی منابع آب تعیین میشود.
***تعریف بستر قانونی رودخانه
* بستر قانونی رودخانه با بستر طبیعی رودخانه الزاماً یکی نیست. با اینکه بستر طبیعی رودخانه تعریف مشخصی ندارد، بستر قانونی رودخانه به آن بخش از «پهنه سیلابی» رودخانه گفته میشود که طی فرآیند فنی و قانونی مشخص میشود. معمولاً بستر قانونی، پهنه سیلگیر سیلاب برای دوره بازگشت ۲۵ ساله است البته دوره بازگشت سیل میتواند بر اساس نظر کارشناسان وزارت نیرو کمتر یا بیشتر از ۲۵ سال باشد. بستر قانونی رودخانهها، جزو منابع و اموال «ملی» محسوب میشود و کسی نمیتواند تملک قانونی بر آن داشته باشد.
*** دنباله پست قبلی در این بخش به فراخور دستگاه، سازمان، نهاد و یا مرجع درخواستکننده گزارش، توضیحات تفصیلی میتواند دارای تنوع بیشتر و مفصلتری نیز باشد. در بخش پایانی گزارش که به عنوان خلاصه گزارش و نظریه ارزیابی قید میگردد، کارشناس به صورت خلاصه بررسیهای خود و مبنای استنتاج و نتیجهگیری خود و همچنین بیان محدودیتها نظریه کارشناسی و مبلغ ارزیابی را اعلام میدارد، عموماً این متن را میتوان به عنوان متن پایانی گزارش ارزیابی درج نمود «بر اساس تحقیقات محلی و بررسیهای انجامشده و بر اساس متوسط قیمت خرید و فروش صورت گرفته در ششماهه گذشته برای املاک با قدمت ساخت مشابه که در مجاورت این ملک و در این منطقه انجامشده است و همچنین با در نظر گرفتن موقعیت مکانی، کیفیت بنا و جمیع جهات مؤثر در موضوع ارزیابی، در صورت نداشتن هیچگونه منع شرعی و قانونی جهت معامله و عدم بدهی به اشخاص حقیقی و حقوقی، شهرداری، مالیات و … ارزش نهایی ششدانگ عرصه و اعیان ملک مورد ارزیابی مبلغ …………….. ریال معادل …………….. تومان تعیین و اعلام میگردد.»پایان
Читать полностью…*تعیین قیمت روز (قیمت عادله روز) و قیمت روز بازار آزاد املاک: +++قیمت عادله روز بر اساس شرایط مختلف اقتصادی، غیر فعال بودن بازار، عدم وجود معاملات مرسوم، آشفته بودن بازار، عدم انسجام منطقی و شفاف در قیمت گذاری، تمایلات بازیگران و بازارهای رقیب در بازار شکل میگیرد. بنابراین نقش کارشناس رسمی دادگستری در تعیین قیمت ملک با عنایت به موارد بالا بسیار مهم است. با این توصیف هر گاه صحبت از ارزش و قیمت املاک به میان می آید منظور همان قیمت عادله روز است. ***قیمت روز بازار آزاد از طریق تعادل عرضه و تقاضای آزاد تعیین می شود. هرچند در عمل، بازارها به طور کامل آزاد نیستند و علاوه بر عرضه کنندگان و متقاضیان، بازیگران دیگری نیز وجود دارند که مهمترین آنها حاکمیت (دولت)، نهادهای مالی (بانکها…) و واسطهها هستند. به طور کلی، هرگاه در یک سطح از قیمت، عرضه و تقاضای کل به تعادل رسیده و یا برابر شوند این سطح قیمت، قیمت بازار (قیمت تعادلی) است. اگر مورد کارشناسی در حیطه کالاهای همگن قرار نگیرد یعنی دارای تنوع در مشخصات فیزیکی، تجهیزات یا دارای ویژگیهای حقوقی و مانند اینها باشد و بازار آن فاقد سازمانیافتگی باشد (مانند بورس کالا) علاوه بر خصوصیات عمومی بازار آزاد، مسئله «قاعده چانهزنی» نیز نقش مهمی در قیمتگذاری ایفا مینماید و به جای یک قیمت مشخص، بازهای نسبتاً گستردهای از قیمت در بازار به وجود می آید.
در امور کارشناسی، در صورت وجود بازار املاک برای مورد کارشناسی، لازم است «کشف قیمت بازار» صورت گیرد در غیر این صورت، قیمتگذاری دستوری از طرف کارشناس سبب ایجاد مداخله در بازار و تغییر جهتمند در نقطه تعادلی بازار میگردد. تعریف علمی قیمت روز بازار آزاد از منظر علم اقتصاد در کارشناسی رسمی کاربردی ندارد چراکه معمولاً کارشناسان رسمی «منحنی عرضه» که تابعی از قیمت و هزینه تولید و ساخت مورد کارشناسی میباشد، را ندارند و از دیگر سو «منحنی تقاضا» که تابعی از قیمت مورد کارشناسی و دیگر موردهای کارشناسی، درآمد متقاضی، سلیقه و ترجیحات متقاضی میباشد، را نیز ندارند، تا بتوانند از تلاقی این دو منحنی قیمت تعادلی مورد کارشناسی را تعیین نمایند.از این رو، رویکرد بنیادی (فاندمنتال fundamental ) جهت تعیین قیمت روز بازار آزاد، برای کارشناسان رسمی قابلاستفاده نیست. **گزارش ارزیابی املاک که توسط کارشناس رسمی دادگستری تهیه میگردد طیف وسیع و پرشماری را شامل میگردد. قبل از ورود به این بحث لازم است شناخت کاملی نسبت به املاک پیدا کنیم و پس از آن به نحوه ارزیابی توسط کارشناس رسمی دادگستری در رشته مرتبط بپردازیم.ادامه دارد
**انتقال نسق زارعی
همانطوری که گفتیم یکی از محکمترین و سودمند ترین قوانین که در محیط روستایی بر اساس نیازهای جامعه ی روستایی و حاکمیت مالکین، افزایش محصولات کشاورزی و...رواج داشته و در آن تقسیم عادلانه ی آب و زمین صورت گرفته همین نسق زارعانه است؛ از زمانی که جمعیت روستایی افزایش پیدا کرد بهترین راه برای جلوگیری از اختلاف بین مردم در تصاحب زمین و آب، تقسیم عادلانه ی آب و زمین بین مردم روستا بوده تا هر کس با اموال مشخص شده ی خود بتواند زراعت کند، هم به خود وهم جامعه سود برساند.
برای انتقال نسق زراعی باید طبق قانون اصلاحات ارضی عمل کرد، قانون برای انتقال نسق زارعانه ماده ای تصویب کرده که می گوید زارعینی که در زمان اصلاحات ارضی زمین وحقابه به آنها منتقل شده می توانند با اجازه ی وزارت تعاون وامور روستاها حقو ق خود را درآن اراضی به کسی که در محل وقوع اراضی زندگی می کند انتقال دهد.
با توجه به این ماده ی قانونی هر کسی که دارای نسق زارعانه هست می تواند به واسطه ی سند عادی، صلح نامه، یا سند رسمی نسق زارعانه ی خود را، به کس دیگری منتقل کند، اگر موجر راضی نباشد باید از منافع مستاجره به مالک هم داد تا راضی شود، مثلاٌ اگر کسی سالها بر روی زمین کشاورزی با داشتن حق نسق زارعانه، کشاورزی کرده می تواند آن را به وسیله ی یک قرارداد به دیگری انتقال دهد و قرارداد همان سند عادی محسوب می شود.
**صلاحیت مرجع رسیدگی کننده اثبات نسق زارعانه
زمانی که یک زارع سال ها همراه با خانواده یا تنهایی بر روی زمین کشاورزی دیگری کار کرده است، برای آباد کردن آنجا تلاش کرده است، بعد از پایان قرارداد انتظار دارد تا طبق عرف، مالک مبلغی را به عنوان حق زارعانه به وی بدهد؛ حق زارعانه جزو حقوق مالی معنوی محسوب می شود، باید از اموال منقول محاسبه شود چون با تمام شدن قرارداد زارع، دست او از کشاورزی برروی این زمین کوتاه می شود و دیگر حقی بر روی آن زمین را ندارد، فقط می تواند ارزش یا بهای حق گفته شده را مطالبه کند.
اگر مالک نخواهد این مبلغ را به عنوان حق زارعانه به وی بپردازد، زارع که قصد مطالبه ی بهای حق ریشه را دارد، می تواند به عنوان خواهان دعوا دادخواستی را به طرفیت مالک به دادگاه تقدیم کند.
حالا باید دید که این کشاورز زحمتکش باید دادخواست خود را به کدام مرجع تقدیم کند ...
چون حق زارعانه نوعی دعوای مالی محسوب می شود، باید دادخواست رسیدگی به دادگاه محل اقامت خوانده، یا دادگاهی که عقد قرارداد در حوزه ی آن بسته شده است مطرح شود، بعد از ارائه ی مدارک از جانب زارع، برای اثبات حق زارعانه رأی صادر می شود و خوانده به پرداخت حق ریشه محکوم می شود، مالک باید ظرف ده روز بعد از صدور آن اقدام به محاسبه و دادن حق زارعانه به زارع کند، وگرنه اموال وی از جمله زمین کشاورزی، توقیف می شود.
لارده (به گویش مازندرانی تخته های بی شکل و قواره) و لارده سه سوک اگر گرده بینه و گرده کاتین را به دو یا چند قسمت در جهت شعاع تقسیم کنند، چوبی به شکل بی قواره و منشور به دست می آید که قاعده آن به شکل نیم دایره و مثلث است و از آن برای پوشش جدار تونلها استفاده می کنند که به آن لارده و لارده سه سوک می گویند.
Читать полностью…** قنداق ، بازو و ده در بیست
این چوبها برای مصارف نجاری تهیه می شوند . در مرحله سوم استحصال از بینه یا چهارتراش بدست می آیند و ابعاد آن به شرح زیر است:
بازو : 2 متر طول و 12-9 سانتیمتر عرض و 6-4 سانتیمتر ضخامت
قنداق : 2 متر طول و 18-15 سانتیمتر عرض و 9-7 سانتی متر ضخامت
ده در بیست : 2/3-2 متر طول و 22-18 سانتیمتر عرض و 11-9 سانتیمتر ضخامت
** نعل (پلور یا واشان) :
در مرحله سوم استحصال تهیه می شود به طول 4 متر ، پهنا و ضخامت 10 سانتیمتر است .برای ساختن تیرهای ساختمانی در شمال کشور ایران بکار می رود. چوبهایی را که برای نگهداری سقف ساختمان به کار می برند ،ستون و چوبهایی که مورد مصرف در سقف بندی را که به طور افقی به کار می روند ، پلور یا واشان می نامند که اغلب از چوب نمدار ،راش و بلوط تهیه می شود .
** تیر :
چوب گردی است که برای مصارف ساختمانی بکار میرود و ابعاد آن به شرح زیر است:
در طول 2/5 متر به قطر 6-4 سانتیمتر
در طول 4-3 متر و به قطر 12-10 سانتیمتر
** چهار تراش :
در مرحله دوم استحصال از گرده بینه بدست می آید. به این منظور پس از خط کشی در مقاطع گرده بینه ،چهار طرف آن را با تبر یا ارّه می برند و چوب را به شکل مکعب مستطیل بدست می آروند .تهیه چهار تراش اغلب برای بدست آوردن تخته است.
گرده بینه :
قسمتی از تنه درخت است که تقریبا استوانه ای شکل بوده و از آن انواع چوب یا روکش تهیه میشود.
گرده بینه در مرحله اول استحصال قرار دارد و تنه درخت به قطعاتی تقسیم میشود بدون آنکه در شکل ظـاهری آن تغییری داده شود.
اگر گرده بینه را از وسط به دو قسمت تقسیم کنیم آن را بینه می گوییم . بن گرده بینه
نخستین گِرده بینۀ درخت بلافاصله بعد از کُنده درخت بدست می آید.
** جدول حجم گرده بینه
جدولی که برای یک یا چند گونه تهیه شده است و در آن میانگین حجم چوب گرده بینه ها به مترمکعب نشان داده می شود
**آیا حضور طرف مقابل خوانده برای انجام تامین دلیل توسط کارشناس ضروری است؟؟ طبق کدام ماده آیین دادرسی مدنی؟
**در ماده ۱۵۲ قانون آیین دادرسی مدنی آمده است؛
که دادگاه طرف مقابل را برای تامین دلیل احضار می نماید ولی عدم حضور او مانع از تامین دلیل نیست. در اموری که فوریت داشته باشد دادگاه بدون احضار طرف اقدام به تامین دلیل می نماید.
**#تغییر_کاربری
✅آیین نامه جدید هیات وزیران در مورخ 1399/4/25
🔰حصارکشی و فنس دور اراضی کشاورزی و باغی، به شرط عدم تفکیک و قطعه بندی تغییر کاربری محسوب نمی شود .
🔰ایجاد کشتهای گلخانه ای در خارج از حریم شهرها و محدوده روستاها، جهت بهینه کردن بخش کشاورزی احداث بنا محسوب نمی شود.
🔴برگرفته از بزرگترين كانال اطلاعات حقوقى و قضايى
***مبانی قانونی برای تعیین بستر و حریم کمی و کیفی رودخانهها
* مبنای قانونی تعیین بستر قانونی و حریم کمّی و کیفی رودخانهها، بر اساس اصل ۴۵ قانون اساسی و قانون توزیع عادلانه آب مصوب ۱۳۶۱ است بنابراین نه تنها قانون برای تعیین بستر و حریم کمی و کیفی رودخانههای کشور وجود دارد بلکه «آئیننامه تعیین بستر قانونی و حریم کمّی» در سال ۱۳۷۹ به تصویب دولت رسیده و «دستورالعمل تعیین حریم کیفی» نیز در سال ۱۳۸۲ در دولت مصوب شده است. حتی راهنمای استاندارد پهنهبندی سیل و تعیین حد بستر و حریم رودخانهها را در سال ۱۳۸۴ برای دفتراستاندارد و معیارهای آب و آبفا تهیه کردم که در همان سال توسط معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور برای اجرا ابلاغ شده است.
***حریم کمّی رودخانه
* حریم کمّی رودخانه، پهنهای با عرض دو تا ۲۰ متر در دو طرف بستر قانونی رودخانه است که برای دسترسی و انتفاع کامل از بستر رودخانه در نظر گرفته شده است. این بخش میتواند تملک خصوصی داشته باشد ولی محدودیتهایی در کاربری و استفاده از آن از سوی وزارت نیرو و شرکتهای آب منطقهای تابعه آن اعمال میشود. فراموش نکنیم که کاربری ایجاد شده نمیتواند دسترسی دولت را به بستر رودخانه از جمله برای لایروبی محدود کند.
*مفهوم حریم، مفهومی است که از فقه اسلامی به قوانین کشور ما راه پیدا کرده است. در کشورهای دیگر معادل دیگری دارد. برای مثال در آمریکا، از «پهنه سیل ۱۰۰ ساله» برای تعیین مجموع بستر و حریم رودخانه استفاده میشود.
*** راه های بين مزارع تابع مقررات و قوانين راههاي کشور نيست . اينگونه راهها معمولا طي توافق بين مالکين اراضي مزروعي در يک منطقه براي سهولت رفت و آمد ماشين آلات و بازاررساني محصول با هزينه و مشارکت عمومي احداث مي شود و مالکيت زمين عرصه آن نيز عمومي است و لذا تعلقي به املاک زارعين مجاور نخواهد داشت .
Читать полностью…*** دنباله پست قبلی از نظر حقوقی استیلا و تسلط هر شخص بر مال خود را مالکیت میگویند، به عبارتی هر شخصی به اعتبار مالکیت بر اموال خود، حق هرگونه دخل و تصرف در آن را دارد. در معنی عرفی ملک به معنی املاک غیرمنقول و زمین مورد استعمال قرار میگیرد؛ و در این نوشته هم منظور از ملک و املاک را همین معنی در نظر میگیریم. املاک غیرمنقول با عنوان زمین و مستحدثات آن یا به عبارتی عرصه و اعیان ملک آن چیزی است که در معنای اصطلاحی امروز مورد استفاده قرار میگیرد؛ بنابراین موضوع بحث ارزیابی و قیمت گذاری زمین و بنای احداثی در آن است. *در تقسیمبندی رشته های کارشناسی رسمی دادگستری، ارزیابی املاک توسط کارشناس رسمی دادگستری در رشتههای راه و ساختمان و نقشهبرداری ، امور ثبتی، امور معادن و رشته کشاورزی و منابع طبیعی صورت میپذیرد. *با توجه به تقسیمبندی در رشتههای کارشناسی لازم است به تشریح ملک و املاک مورد ارزیابی بپردازیم، اگر پایه املاک را زمین در نظر بگیریم، اراضی خارج از محدوده شهرها که دارای کاربری کشاورزی یا فاقد کاربری و یا کاربری غیرشهری را دارند میتوان در گروه معادن و یا گروه کشاورزی و منابع طبیعی جا داد. در زمینه ارزیابی اراضی که مفهوم معدن به آنها اطلاق میگردد و از آن اراضی مواد و یا کانیها استحصال میگردد، ارزیابی در حوزه کارشناس رسمی دادگستری رشته امور معادن است. در مورد اراضی که کاربری غیر زراعی داشته و در آنها انواع کاربریهای شهری و یا روستایی احداثشده باشند، حوزه ارزیابی این املاک مربوط به سه رشته امور ثبتی، راه و ساختمان و نقشهبرداری است. همچنین ارزیابی ساختمانها و تأسیسات روستایی متعارف در حوزه صلاحیت کارشناس رسمی دادگستری رشته کشاورزی و منابع طبیعی است. *گزارش ارزیابی هر یک از املاک فوق دارای چارچوب و ساختاری است که لازم است توسط تهیه کننده گزارش همان رشته تخصصی مورد توجه و دقت نظر قرار گیرد. *هر کارشناس رسمی دادگستری به منظور تهیه گزارش ارزیابی و یا نظریه کارشناسی بایستی از مخاطبان یا متقاضیان نظریه کارشناسی که ذینفع بودن آن مطابق اسناد محرز شده باشد تقاضای درخواست داشته باشند و خطاب گزارش بایستی با عنوان درخواستکننده (ذینفع یا مالک) باشد. بخش مهمی که لازم مدّنظر قرار گیرد اشاره به نشانی و مشخصات ملک و شماره و تاریخ درخواست از کارشناس است، توصیه میشود در این بخش کروکی نشانی محل ملک از نقشه گوگل دریافت و در متن گزارش الصاق گردد. پس از تعیین نشانی ملک لازم است مشخصات ثبتی ملک به دقت و مطابق آنچه در سند مالکیت درجشده است در گزارش آورده شود، همچنین حدود و اربعه ملک با تفصیلی که در متن سند آورده شده در گزارش درج گردد، در صورتی که سند مالکیت نقل و انتقالی داشته است، آخرین نقل و انتقال با جزئیات شامل شماره ثبت، تاریخ و شماره دفترخانه و شهر، در گزارش درج گردد تا مشخص شود که متقاضی و یا آخرین مالک به چه نحوی به موضوع ملک ارتباط برقرار کرده است. البته امروزه با افزایش میزان سندهای تک برگ نسبت به سندهای دفترچه ای، مشخصات دقیقتری از ملک در سند مالکیت درج میگردد، موقعیت دقیق ملک را از طریق شناسه جام مندرج در ذیل سندهای مالکیت تک برگ به سهولت میتوان استعلام گرفت. همچنین در صورتی که خرید و فروش ملک طی مبایعه نامههای عادی و یا از طریق کد رهگیری سامانه املاک بوده و یا خریدار وکالتنامه بلاعزل از فروشنده دارد و به هر دلیلی تا زمان تهیه گزارش، نقل و انتقال مالکیت به صورت ثبتی صورت نگرفته است، درج سلسلهمراتب خریداری به تفصیل با ذکر تاریخ و شماره و مشخصات دقیق هریک از اسناد عادی در گزارش ارزیابی لازم و ضروری است. لازم به یادآوری است که تعیین اصالت اسناد و مدارک و همچنین مالکیت ملک بر عهده کارشناس ارزیاب نیست. *علاوه بر مشخصات ثبتی و مالکیتی، در تهیه گزارشهای ارزیابی املاک، لازم است مشخصات و شرح دقیقی از وضعیت ملک مورد بازدید در زمان تهیه گزارش آماده و به صورت مصوّر و با عکس در متن گزارش آورده شود.ادامه دارد
Читать полностью…**اجرت المثل زمین کشاورزی
اجرت المثل زمین کشاورزی باید به مالک یا صاحب زمین پرداخت شود. حال بیایید باهم ببینیم که اجرت المثل زمین کشاورزی در ایام تصرف آن به چه شکل محاسبه و تعیین میشود. در برخی پروندهها موضوع منافع حاصله از اموال و املاکی است که یک طرف دعوی از آن بهره برده و طرف دیگر را از آن محروم کرده است که به آن اجرت المثل میگویند. در این نوع پروندهها کارشناس نقش اصلی را ایفا میکند چرا که مبلغ حق مطالبه طرفین دعوی را کارشناس تعیین میکند. به عبارتی ساده اگر فردی از مال فرد دیگری استفاده نموده و منتفع شود در حالی که اصل و فرع آن مال باقی بماند اجرت منافع یا اجرت المثل نامیده میشود.
*تعیین اجرت المثل زمین کشاورزی در ایام تصرف:
آنچه بر اجرت المثل زمین کشاورزی تاثیر گذار است متوسط در آمد سالیانه هر زمین و اجاره بهای زمین است. این درآمد سالیانه به برخی عوامل بستگی دارد از جمله:
۱-نوع محصولاتی که از زمین برداشت میشود
۲- حاصلخیز بودن خاک زمین زراعی
۳-نوع آب و هوا و بارشها
۴- تنشهای بومی و تهدیدات زیست محیطی
۵- آفات کشاورزی
اجرت المثل زمین کشاورزی
۶- موقیعیت زمین کشاوزری و حدود فاصله آن با بازارها
۷-فاصله زمین کشاوزری تا جادههای ارتباطی
۸- ارتباط با بازارهای مورد نظر و دریافت خدمات
۹- نوع کشت منطقه که تک محصولی یا چند محصولی است
۱۰- نوع سیستم کشاورزی مناطق
۱۱- محاسبه هزینههای کاشت و برداشت محصولات کشاورزی
۱۲- هزینه تعمیر و نگهداری تجهیزات و ماشین آلات کشاورزی
**«نسق زراعی» یک نوع سند رسمی است
در زمان اجرای قانون اصلاحات ارضی ایران، کسانی که مالکیت زمین های کشاورزی را به گونه ی ثبتی در دست داشتند مالک به حساب می آمدند و کسانی که بر سرزمین های آنان کار می کردند زارع یا کشاورز بودند، مساحت زمین های تحت تصرف متفاوت بود و در زمان اجرای قانون اصلاحات ارضی، مقدار زمین های کشاورزان بر پایه ی نسق آنان آمار برداری شده وسند صادر شد.
بعد از پیروزی انتقلاب مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال ۱۳۷۰/۰۳/۰۲ ماده واحده ای را تصویب کردند؛ طبق این ماده:« وزارت کشاورزی موظف است نسبت به اراضی مشمول قانون اصلاحات ارضی که به تصرف زارعین صاحب نسق درآمده و تا کنون اسناد رسمی مالکیت برای آنها صادر نشده است اقدام نمایند تا طبق قانون اسناد مالکیت آنها صادر شود».
طبق این ماده شرایط اجرایی هم مد نظر قرار گرفته است، نمونه ای از شرایط را در زیر عنوان می کنیم:
1- زمین فقط به زارع صاحب نسق واگذار می شود.
2- زمین یا نسق زارعانه می باید در تصرف زارع یا وراث قانونی اوباشد.
3- اراضی مشمول باید در حال کشت و بهره برداری از طرف زارعان باشد.
4- نسق زراعتی زارعان از نظر مکانی تغییر نکرده باشد.
5- اراضی مازاد بر حد نصاب مالک، مشمول واگذاری می گردد.
6- اراضی موات و بایر، مشمول واگذاری می شود.
7- کلیه ی اراضی حتماً کمتر از شش دانگ که بر روی آنان زارع صاحب نسق کار می کند.
8- اراضی که حق ریشه آن از سوی مالک خریداری شده مشمول تقسیم نمی باشد.
9- حق ریشه باید سند رسمی باشد.
**زارع صاحب نسق کیست؟
برای اینکه بدانیم به چه کسی "زارع صاحب نسق" می گویند، ابتدا باید بدانیم که معنی نسق چیست؛ نسق در لغت به معنای نظم وترتیب است.
پس به مقدار زمین وآبی که در اختیار یک کشاورز از جانب مالک قرار می گیرد، تا از آن برای زراعت استفاده کند نسق گفته می شود.
در واژه نامه ی لایحه ی قانونی: نسق به معنی (عملکرد عمرانی کسی که به آبادی زمین اقدام کرده است) بیان شده است؛ زارع صاحب نسق کسی است که با پذیرفتن این شرایط در زمین کشاورزی، که کسی دیگر مالک آن است تنهایی یا همراه با خانواده، شروع به کار زراعت می کند، تا در کنار آباد کردن زمین، امورات خود را هم بگذراند و مقداری از محصول را طبق قرارداد دراختیار صاحب ملک قراردهد.
معمولاً این زارع صاحب نسق در روستا زندگی می کند و شغلی به جز کشاورزی ندارد، با بستن قراردادی بین مالک زمین و خود به کار کشاورزی بر روی زمین های زراعی مشغول می شود، وی حق کشت درخت یا محصولات دیگر کشاورزی بر روی زمین را دارد؛ این روش از زمان های قدیم از زمان اصلاحات ارضی ایران رواج داشت، مساحت زمین های کشاورزی با هم تفاوت داشت