♻️ بازتاب: "چرا بی دليل به صحرای كربلا می زنيد؟"
👈 دکتر حميدرضا جلایی پور در پاسخ به نقد منتشرشده بر مطلب خود در "راهبرد" نوشت:
✍ سلام. جناب رئوف طاهري بحث من نقد عبوري ها بود نه نقد جناب جواد روح عزيز. شما به جاي ارائه دليل به صحراي كربلا زديد و به يكي از "كتک خوران اصلاحات در گروه های تلگرامی" هجوم گفتمانی می كنيد و از موضع شرمندگی از عبوری ها دفاع می كنيد.
١- شما من را "لابيست هژموني طلب" ناميديد. خب براي اين برچسبتان دليل بياوريد؛ نه رجز بخوانيد. توجه كنيد در بيست سال گذشته من هيچ "موقعيت هژمونيك" نداشتم. من هميشه بعنوان يک شهروند در كف هرم اصلاحات بوده و هستم و مستمرا كار اصلاحاتي مي كنم. مگر شما بفرماييد بعنوان يك اصلاحطلب "نقد" نكنم. ولي خدمتتان عرض كنم تاكنون فشارهاي كارشناسان دولت موازي در بيست سال گذشته نتوانسته من را از اين حق شهروندي محروم كند- شما چنين نخواهيد.
٢- شما بعد براي اينكه بر چسب خود را مستند كنيد حتي جسارت نداشتيد نام كسي را ببريد؛ ولي من را به ناحق متهم به نفوذ در ليست شورای شهر كرديد. درصورتيكه اولا تهيه ليست شورای شهر كار شورايعالی اصلاحطلبان بود. و من نه عضو اين شورا بودم و نه نماينده حزب اتحاد در اين شورا بودم. من آخر چگونه مي توانم خانم دكتر آروين را در ليست قرار دهم!! اينكه آروين فرد برجسته اي بوده كه بيشترين راي را در شورايعالی آورده به من ربط ندارد؛ اي عدالت طلب عزيز. اتفاقا اگر من در شورايعالی بودم ( كه اگر به قول شما در موقعيت هـژمون بودم بايد مي بودم!) چه بسا پيرحسينلو، بهروز آذر، مومنی و عماد بهاور در ليست قرار مي گرفتند. ولي باز شما در همينجا هم بي انصافي كرديد و نگفتيد كه همين خانم دكتر آروين از بهترين اعضاي شورای شهر در امور كارشناسي و مبارزه با رانت هست. باز از عدالت دور شديد و نگفتيد كه او زني است كه از نقاط محروم شهر تهران برخاسته؛ ولي از بهترين فارغ التحصيلان همزمان دوره دكتری جامعهشناسی و علوم سياسي دانشگاه تهران هست، و يك كمپينر غيرجنجالی و كارشناسانه فضاي مجازي است- من اگر جاي شما بودم بخاطر مبارزه غيرشعاری با فساد و تقويت عدالت، كانال او را معرفي می كردم.
٣- بعد باز به صحراي كربلا زديد و من را بي جهت به جناب خوئيني ها و قاليباف وصل كرديد و توضيح نداديد كه چرا بر اساس كارنامه شش ماهه شوراي پنجم و شهردار پاكدست آن (نجفي) بهترين شورا و شهردار در چهار دهه گذشته شكل گرفته است. حتما می دانيد اين شورا و شهردار كار سوسياليست های تخيلی در كمپين انتخابات ٩٦ نبود. كار كتک خوران اصلاحات در فضای آنلاين بود.
٤- بازهم به صحراي كربلا زده ايد و برای نقد من از "ليست دكتر راغفر" دفاع كرده ايد!! عزيز برادر اين ليست دادن جناب راغفر البته حق شهروندي ايشان بود و هست؛ ولي كار اصلاحطلبانه ای نبود. به اين دليل ساده كه ما یک جبهه و یک ليست اصلاحطلب بيشتر نداشتيم. و من از طرف مردم تهران عذر می خواهم كه شما را ناراحت كردند و اين ليست كمتر از دويست هزار رای آورد.
٥- خطای ديگر شما اين بود كه شما مخاطب اصلی نوشته "عبوریهای" را تشخيص نداديد. مخاطب اصلی من اصلا جواد روح نبود. مخاطب من سوسياليست های تخيلی و مردم انگيزی هستند كه با تاسی به دوگانه "فاسد و پاک" دنبال قرم قرم "عبور" و ايجاد طوفان در فنجان هستند- همچنان كه دنبال ليست های قلابی شورای شهر در انتخابات ٩٦ بودند؛ دنبال طوفان در فنجان عليه غلامي بودند. اين عبوریهای عجول پاس گل به دولت موازی می دهند تا ائتلاف تعيين كننده ميانه روها (اصلاحطلبان و اعتدالگرايان) را بشكنند. اين عبوریها ناخواسته دوست دارند وقايع سال٨٠ تا ٨٤ تكرار شود. آنها دوست دارند مجددا مردم دوره احمدینژاد يادشان برود. همه می دانيم كه دولت روحاني يا اصلاحات نقص دارند. اما اين عبوریها دوست دارند مدام به هر بهانه دوباره القا كنند كه رأی دادن به جريان اصلاحات و اعتدال فايده ندارد!! و نمی گويند همين دولت روحانی موثرترين خدمات را به مناطق زلزله زده داده و همين غلامي بهترين انتصابات را داشته. فرمول نبرد گفتمانی آنها به سبک حزب توده در دهه بيست اين است که: ما در سياهستان ايران زندگی می كنيم و مقصرش اصلاحطلبان ( و يك مقداری اصولگرايان) ناپاک اند. نيروی رهایی بخش هم می شود؛ همين سوسياليست های عجول!
٦- البته من در ابتدای نوشته "عبوریها" اين حرف جناب روح را كه گفته بودند كه سه طيف اصلاح طلبان در ٨٤ "تاكتيكي" از خاتمی عبور كردند، نقد كردم. و گفتم کی و کجا سه طیف اصلاحطلبان از خاتمی عبور کردند؟ بلکه خاتمی دو دوره ریاستجمهوری اش تمام شده بود و هر کدام از طیف های اصلاحطلب با کاندیداهای موردنظر خود آمدند. اتفاقا اصلاحطلبان همه پشت خاتمی بودند اگر نبودند که رخداد های کم نظیر انتخاباتی ۸۸، ۹۲، ۹۴ و ۹۶ اتفاق نمی افتاد.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "لابیست ها و فریب هایی دیگر؟"
👈 رئوف طاهری، روزنامهنگار و از همراهان "راهبرد"، در پاسخ به مقاله دکتر حمیدرضا جلایی پور با عنوان "عبوریها و هوس پاپوليسمی ديگر" نوشت:
✍ لحنی که آقای جلایی پور در نقد تحلیل محمدجواد روح بکار برده، آهنگی فراتر از پاسخ به گزاره های واقعا موجود در نوشته او دارد.
✍ تو گویی جلایی پور دل پری از منتقدان مشی و مرام خود و برخی همگنانش داشته که بنابر ملاحظاتی توان یا امکان طرح شان را نمی یافته و اکنون زمین را برای تاخت مناسب دیده باشد.
✍ باید به جلایی پور گفت؛ زمانی که حضرتعالی با لابی های فشرده برای جای دادن نفرات مساله دار خود در لیست شورای شهر تهران با «یارگیری» و تقویت «موقعیت مرکزی و هژمونیک » خود مشغول اعتمادزدایی و مساله دار کردن اصلاحات بودید، جواد روح وسایر «حاشیه ای» ها ۲۴ ساعت هفته مشغول اعتمادسازی در بین مردم برای موفقیت توامان اصلاحات و روحانی بودند.
✍ ورای حد انصاف است از موضع کارفرمای مرکزی اصلاحات ایشان و امثالهم را به "عبوریان تخیلی که دنبال یارگیری و هژمون کردن موقعیت حاشیه ای خود" و "فرارویِ عقیم از این دوگانه بال عدالتخواه هر دو جریان سیاسی" بنوازید.
✍ من با محتوای مدعیات و گزاره های جلایی پور تا حدود زیادی همدل و همسو هستم، کمااینکه سوالاتی را پیش پای نوشته آقای روح گذاشته بودم؛ سئوالاتی که از قضا ضمیر مرجع برخی از آنها به همین آقای جلایی پور برمی گشت.
✍ بر این اساس، این یادداشت نه در رد محتوا بلکه از باب تقریر محل نزاع صورت می گیرد.
✍ قبل از هر چیزی، جلایی پور باید می آموخت که تا ابد نمی توان موقعیت های هژمونیک در جبهه اصلاحات را ملک طلق خود تلقی کرده و از موضع کارفرمایی، سایرین را با انگ های رنگارنگ و تحقیر آمیز و عتاب آلود از میدان به در کند: سوسیالیسم تخیلی، خالی بند، پوپولیسم غیر احمدی نژادی و به رنگ اصلاحات، «عبوریان»، «حاشیه ای های فاقد موقعیت هژمونیک» و...
✍ درست نیست دیگران را به حربه خیال پردازی و سوسیالیسم تخیلی نواخت صرفا برای منکوب کردن کسانی که به استغراق کامل و مداخلات ایشان و برخی دیگر در ارنج ریز و درشت مسائل جریان اصلاحات در پس پشت ها آنهم با محوریت تضمین سهمیه خود از کرسی ها -که فی نفسه برای اصلاحات هزینه می تراشد- انتقاداتی کرده اند.
✍ بدرستی نوشته اند: «چرا برای بهبود اوضاع بیاییم آرایش سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب را بهم بزنیم؟ چرا به جای فرارویِ عقیم از این دوگانه بال عدالتخواه هر دو جریان سیاسی را قویتر نکنیم؟».
✍ اتفاقا بسیاری از منتقدان دغدغه ای جز پالایش جریان اصلاحات از آلودگی و فساد مالی و سیاسی ندارند. اما تقویت بال های سالم اصلاحطلبان و اصولگرایان با برکشیدن دختر فلان مدیر فاسد و بی پرنسیب اصلاح طلب و پس زدن احمد توکلی اصولگرای دارای پرنسیب تامین نمی شود.
✍ حذف امثال راغفر و حافظی و برکشیدن برخی دیگر دم خروسی است که باور قسم حضرت عباس جلایی پور در تقویت بال های سالم جناحین اصلاح طلب و اصولگرا را با مشکل مواجه می کند.
✍ دیگر برای لاپوشانی دیر شده است و بخشی از جریان اصلاحات به فساد آلوده شده. اگر این انتقادات نیم بند هم در نطفه خفه شوند، آن بال سالم اصلاحطلبی هم ره به جایی نبرده و کل جریان دچار تباهی و فروروی خواهد شد.
✍ روی سخنم با آقای جلایی پور است: از خود سوال کرده اید که چرا شکوری راد بر خلاف جلایی پور در مظان اتهامات و حاشیه ها قرار نگرفته است؟ این را یادآوری کردم تا محل نزاع روشن تر شود.
✍ منتقدان با خاتمی، میردامادی، نبوی، شکوری راد مساله ای ندارند؛ اما با برخی دیگر از لابیست های هژمونی طلب چرا، دارند.
✍ بپذیرید یا نپذیرید، جناح اصلاحات در حال آلودگی به «ناپاکی» است، گرفتم که شما گناه آن را به حساب «عبوریان حاشیه ای فاقد موقعیت هژمونیک» و ناآگاه از موانع بگذارید.
✍ شما طی مصاحبه ای در دوران انتخابات فرمودید «آقای قالیباف از احمدینژاد هم احمدی نژادتر است...»، از طرفی پس از انتخابات آقای موسوی خوئینی ها خطاب به آقای نجفی فرمودند: «بنده اطلاعات لازم را برای داوری دربارۀ آنچه گفته میشد و یا گفته میشود ندارم، اما، در سالهای گذشته، تهران را هر سال آبادتر از سال قبل دیدهام. سالها پیش، بنده از یکی از دوستان مشترک، که قطعاً جنابعالی هم وی را صاحبنظر در امور شهری تهران بزرگ میدانید، دربارۀ مدیریت آقای قالیباف سؤال کردم. آن دوست محترم از توانایی و مدیریت قابل قبول ایشان یاد کرد.»
✍ جایگاه موسوی خوئینی ها در اردوگاه اصلاحات روشن است، شما هم که خود را از اکابر اصلاحات می دانید. حال می ماند ما حاشیه ای های فاقد موقعیت و این دو موضع صددرصد متضاد در رابطه با موضوعی واحد!
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "اصلاحطلبی؛ این راه مستمر"
👈 یادداشتی از آذر منصوری و روایت او از تبعات سخنرانی اخیرش در ورامین
@javadrooh
💥 شماره چهارم هفتهنامه "انرژی فردا" با موضوع اصلی تبعات اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان بر صنعت نفت منتشر شد.
👈 با آثار و گفتاری از: سیدحمید حسینی، رامین فروزنده، الینا باقری، علی فرخی، سعید ساویز، سجاد عالی زاده، بهزاد احمدی نیا، اسدالله قره خانی و...
👈 برای دریافت این شماه فایل PDF زیر را دانلود کنید:
@energytoday
📰 پیشخوان: هفتهنامه "نیوزویک" با کلمات God و Gun در عبارت مشهور روی دلارهای آمریکا بازی کرده و به بررسی انگیزه های مرگبار استفاده از سلاح در این کشور پرداخته است.
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "بلومبرگ بیزینس ویک" با تیتر "آزمایشگاهی برای اخبار مجعول" به ضرورت راست آزمایی اخبار در فضای مجازی است.
@javadrooh
🗒 اعلانات: مراسم گرامیداشت روز دانشجو در دانشگاه بینالمللی امام خمینی، دوشنبه ۲۰آذرماه با حضور علی تاجرنیا و محمدعلی کامفیروزی برگزار میشود.
@javadrooh
❤️ دلنوشته: "بحران انسانی پس از زلزله"
👈 فیض الله پیری، روزنامهنگار اهل قصرشیرین و از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
🔅همکاران فرهیخته روزنامهنگار!
✍ می دانم و می دانیم که هر وقت شادی و دردی هموطنان و میهن را فرا می گیرد، این شمایید که چون سربازی فداکار، پای ثابت کارزار اطلاع رسانی هستید و به نام رسالت حرفه ای و انسانی و بدون هیچ انتظاری، هر آنچه در توان دارید، در طبق اخلاص می گذارید.
این را یک همکار و همصنف بهتر درک می کند.
✍ از این روست که اطمینان دارم هم بعنوان یک انسان و هم بعنوان یک رسانه نگار از آسیب های انسانی ناشی از زلزله در شهرستان های غرب کرمانشاه به درد آمده اید.
✍ بسیاری از شما به منطقه آمده و گزارش ها و اخبار این دردها را تا آنجا که توانستید مخابره کرده اید. می دانید که فلاکت و آوارگی و بی خانمانی انگار نمی خواهد از مردم جدا شود.
✍ تامین اضطراری نان و آب و پوشاک مردم و اسکان اضطراری هنوز پایان نیافته که اینک تهدیدهای بزرگ دامن مردم منطقه را گرفته است.
✍ باری، زلزله ای ویرانگر با ۷۰۰ پس لرزه امان مردم را بریده است. تمام مردم شهر و روستاهای زلزله زده به خیابان ریخته اند و به چادرنشینی روی آورده اند. طبیعت غرور مردم را شکسته و انسان های بزرگی را برای دریافت حداقل مایحتاج روزانه و حتی یک تخته چادر تحقیر کرده است.
✍ مساله حرمت شکسته انسان توسط طبیعت ناآرام و البته مدیریت ناکارآمد بحران - برغم تمام تلاش ها- در میان است.
✍ آنچه می بینم و می کشم و با سلول به سلول بدن حس کرده ام، بر زبان نیاید و هرگز نمی تواند در قالب واژگان گزارش شود. دردی کشیده ام...نپرس!
✍ چنانکه نوشته ام، باید چند شب را در چادر زلزله زدگان بخوابی تا بی رحمی باد و باران و بیم بی آبی و آب گرفتگی چادر و بیچارگی و بی خانمانی و تهدید زلزله و پس لرزه و زندگی ذلت بار مادران و پدران پیر و کودکان کز کرده و ناله نوزادان و غرور شکسته مردم و حمله طبیعت وحشی از زمین و آسمان به این مردم ناتوان را درک کنید.
✍ بحران زخم بازکرده است و از هر سو بنگری، فاجعه ای عمیق می بینی؛ به گونه ای که دست کم تا شش ماه آینده، زندگی، شرایط عادی حداقلی را به خود نخواهد گرفت.
✍ بماند زخمهای روانی و عاطفی که پس از آن می آیند. با مردمی سرگردان و آواره و دستپاچه و بی امکانات در شهرستان های ثلاث باباجانی، قصرشیرین، گیلان غرب و سرپل زهاب و دالاهو مواجه هستیم که هر شب را در بیرون از خانه و کاشانه بسر می برند و در هرشبانه روز بارها زنده می شوند و می میرند.
✍ چگونه بی تفاوت باشیم و نجوشیم و از دیده و قلممان خون جاری نشود وقتی خواسته صریح و ملتمسانه مردم این است که می گویند: به ما کمک کنید تا زنده بمانیم!
✍ همین الان که این دردنامه را می نویسم، پیام یک شهروند زلزله زده به من رسیده که می گوید مردم از مدیریت بحران کشور و اختصاص بودجه حداقلی برای بازسازی و نوسازی توسط دولت ناامید شده اند و با این پس لرزه ها به زودی صاحب خانه ای مطمئن نمی شوند.
✍ دست کم برای بازگشت به زندگی حد اقلی یک ساله به صد هزار کانکس نیاز است و حال آنکه ۱۰درصد این میزان هم به منطقه نرسیده است.
✍ لابد تایید می کنید که در حال حاضر بحرانی انسانی تر با این وسعت و عمق در این کشور دیده نمی شود.
✍ چگونه بگویم که روزگار مردم سیاه شده و درد به استخوان رسیده و زخم تا عمق جان و بن استخوان ریشه دوانده است.
✍ دردا و دریغا که عده ای تلاش می کنند تا پرچم اطلاع رسانی را نیمه برافراشته کنند و به دنبال آن پایین بکشند و شرایط را "بازگشت به زندگی" جلوه دهند.
✍ استدعا دارم و بلکه التماس می کنم که نسبت به زندگی این مردم رنج دیده و مظلوم که قبل از زلزله نیز در محرومیت بودند، بی تفاوت نباشید و در کسوت روزنامهنگار و خبرنگار و بر اساس رسالت اخلاقی و انسانی، هر آنچه در توان دارید - از ارتباطات انسانی تا وظایف حرفه ای- در اطلاع رسانی این دردها و مرهم نهادن بر این زخمها، ساکت ننشینید.
✍ خدای ناکرده در زمره رسانه نگارانی نباشید که تا پایان فاجعه پلاسکو، دوربین ثابت و پخش زنده از محل حادثه داشتند و امروز گزارشهای روتوش شده به نام "امید آفرینی" از زلزله زدگان غرب کرمانشاه به خورد خلق می دهند.
✍ در این روزها و شب های سرد و سوزناک، امید مردم نگه داشتن شعله اطلاع رسانی است. شعله را فروزان کنید تا مردم قربانی مدیریت بحران ِ بحران زده و تاریخِ مصرف گذشته و بروز نشده، نشوند.
✍ به نام انسانیت و برخلاف آنهایی که پدیده طبیعی را سیاسی می کنند، در این بحران غیرقابل تحمل به صورت شفاف و رسا تر از همیشه، صدای سرگردانی و مظلومیت این مردم رنجور و بی اختیار و دلشکسته باشید که "بودن"شان را زخم عمیق و دردی جانکاه فراگرفته است. اکنونیت زمان را دریابیم که وجدان و تاریخ نظاره گر ماست.
@javadrooh
📊 دیاگرام: درحالیکه برخی مخاطبان و حتی فعالان سیاسی برداشت های نادرستی از یادداشت "راهبرد" درباره "عبور از روحانی" داشتهاند؛ امیر محسنی محورهای یادداشت را بدین صورت درآورده است.
@javadrooh
✍ علیرغم همه نقدهای وارد، نیروهای سیاسی پخته میدانستند که روحانی عملا غیر از این عمل نخواهد کرد و خوشخیالانه به او رای ندادند.
✍ روشن است که همه باید به مطالبهگری کارساز از دولت ادامه بدهیم و بدون ایجاد ناامیدی و بدون انتظارات غیرواقعبینانه به روحانی که منتخب اصلاحطلبان است؛ کمک کنیم بتواند بیش از این به وعدههایش عمل کند.
✍ اما عدهای از منتقدان امروز به صحنه جامعه ایران نگاه میکنند و از یک طرف میبینند که جمهوری اسلامی با انواع معضلات ساختاری روبرو است (مثلا با فشار خارجی از سوی مثلث ترامپ، شاهزاده عربستان و نتانیاهو روبرو است؛ شکاف انتظارات مردم و شرایط موجود رو به افزایش است و سیاهنمایی افراطی در فضای آنلاین این شکاف را تعمیق میکند؛ و تعداد شهروندان محروم و ناراضی زیاد است) و از نظر این عده مدیریت وضعیت سیاسی و اجتماعی از دست همه خارج میشود.
✍ از طرف دیگر این منتقدان بدون توجه به الزامات و مشکلاتی که هر جامعه مدرن با آن روبرو است و بدون توجه به نقش و وزن دولت موازی در مخالفت با سیاست های اعتدالی و اصلاحی میگویند: این روحانی و اعتدالیون که دستشان در کاسه اصولگرایان است و اصلاحطلبان هم بیعرضه و سازشکارند و در فساد این کشور با هم شریکاند و نه جمهوری اسلامی و نه اصلاحطلبان و نه اعتدالیون دغدغه عدالت اجتماعی و کاهش غم فقرا را ندارند.
✍ القصه به گونهای صحبت میکنند که گویی مسئول فقر همه فقرا در این کشور اصلاحطلبان سازشکار هستند!
✍ وضعیت محرومان جامعه و ناتوانیها در مدیریت کشور (اعم از مدیران اعتدالی و اصلاحطلب) این منتقدان غیرواقعبین را به وسوسه «عبور» از روحانی انداخته است.
✍ آنها میگویند اگر ما بیاییم به مردم بگوییم این اصلاحطلبان و اصولگرایان سروته یک کرباسند و هر دو جریان در بوجود آوردن بدبختیهای مردم نقش دارند و هر دو جریان فاسدند و ای مردم بیایید بجای دوگانه عقیم "اصلاحطلبی/ اصولگرایی" به دوگانه نجاتبخش "فاسدان/ سالمان" بپیوندید، جریان سوم قدرتمندی متولد میشود!
✍ توجه کنید در این دوگانه پاکان میشوند همین منتقدان اصلاحطلبی یا عبورکنندگان از روحانی و فاسدان میشوند اصلاحطلبان و اصولگرایان! (ببینید تحلیل گفتمان چه بر سر این سوسیالیستهای تخیلی آورده است!).
✍ ظاهرا در نظر این منتقدان پس از این عبور هست که نیروی «پاکان» در جامعه قدرت گرفته و هژمون میشود و بسط عدالت اجتماعی ممکن میشود و انشاءالله همه مشکلاتی که اصلاحطلبان و اصولگرایان نتوانستند حل کنند این «پاکان» حل خواهند کرد.
✍ توجه داشته باشید این روایتی که از قصه پاکان ارائه دادم؛ بر اساس سخنانی است که عدهای از «عبوریها» این طرف و آن طرف زمزمه میکنند تا به قول خودشان، فردا به گفتمان مسلط تبدیل شود.
🔅اما مشکل «عبوریان» کجا است؟
✍ این «عبوریها» چند ایراد تحلیلی دارند و در این فرصت کوتاه فقط به یکی از آنها اشاره میکنم.
✍ اشکال این عبوریان این است که به درستی و روشنی به این سوال پاسخ نمیدهند که چرا اصلاحطلبان نتوانستهاند همه وعدههای توسعه سیاسی و اقتصادی خود را اجرا کنند؟
✍ به نظر من، در پاسخ به این سوال حداقل به چهار عامل میتوان اشاره کرد. عبوریها توجه ندارند که مادامی که این چهار عامل برقرار است، هیچ جریان سومی هم نمیتواند در بسط عدالت اجتماعی و سیاسی کامیاب شود و از قضا برای رفع این موانع تقویت و گسترش ائتلاف اصلاحطلبان و میانهروها ضروری است و عبوریها با لطمه زدن به این ائتلاف در واقع مانع بسط عدالت میشوند.
✍ عامل اول اینکه دولت موازی در برابر تحقق وعدههای توسعه سیاسی و اقتصادی اصلاحطلبان و اعتدالیون مقاومت میکند. مکانیزمهای گفتگویی و مذاکرهای دولت با هسته اصلی قدرت کمتاثیر است.
✍ از طرف دیگر، چون ایران یک کشور انقلاب دیده و پساانقلابی است و علاقه به تکرار انقلاب ندارد و در منطقه لغزنده خاورمیانه قرار گرفته و امنیت ایران از سوی افراطیهای آمریکا، اسرائیل و شاهزاده جدید عربستان در معرض تهدید قرار گرفته است، اصلاحطلبان در فشار به دولت موازی به فشار از طریق افکار عمومی و مبارزات انتخاباتی بسنده میکنند و اساسا به دنبال فشار «خیابانی» نیستند.
✍ درست است که قدرت فشار «خیابان» بالا است؛ ولی تجربه دیگر جوامع نشان میدهد که هدایت خیابان می تواند از دست دست دلسوزان جامعه و ایران خارج بشود و حتی تمامیت ارضی ایران بعنوان یک «کشور پهناور» از سوی راست افراطی جهان بهخطر بیفتد.
✍ عامل دوم اینکه در بحث توسعه، حاکمیت ایران به دو بخش تقسیم میشود.
✍ یک بخش دولت رسمی است که از توسعه همهجانبه در چارچوب دولت- ملت شهروندی دفاع میکند.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "عبوریها و هوس پاپوليسمی ديگر"
👈 یادداشتی از دکتر حمیدرضا جلایی پور در نقد یادداشت "راهبرد" با عنوان "عبور از روحانی همان عبور از خاتمی است؟"
@javadrooh
🔏 کامنت محمد عطریانفر درباره یادداشت راهبرد: "عبور از روحانی پنجه ای به صورت اصلاحات نمی افکند"
👈 محمد عطریانفر، عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی ایران، در کامنتی برای یادداشت "راهبرد" با عنوان "عبور از روحانی، همان عبور از خاتمی است؟" نوشت:
✍ سلام بر جواد اقاى عزيز. ممنون از صراحت بيان شما. اما از باب اذيت و آزار شما كه مدت ها بود خبرتان را نداشتم؛ عرضم اين است:
✍ عبور از خاتمى را بمعناى "مطلق عبور از اصلاحات" باور ندارم؛ كمااينكه عبور از روحانى را هم مايه اشفتگى و كن فيكون شدن جامعه اصلاحطلب نمي دانم (همانطور كه شما به آن پرداخته ايد).
✍ به روايت روشن تر اينكه: عبور از روحانى پنجه اى به صورت و سيرت اصلاحات نمى افكند.
✍ اما تعريض بنده به مقاله خوب شما اين است كه قياس اين دو "عبور" از جهات ذاتى و هويت سياسى باصطلاح اصحاب ادب و انديشه، قياسى "مع الفارق "است.
@javadrooh
🗒 اعلانات: دومین جلسه از سلسله درس گفتارهای "اصلاحطلبی و ملاحظات راهبردی" با موضوع "آینده ائتلاف" دوشنبه ۲۰آذرماه در دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی برگزار میشود.
@javadrooh
🔏 کامنت آرمان ذاکری درباره یادداشت راهبرد: "مساله اصلاحات در اصلاحات است"
👈 آرمان ذاکری، روزنامهنگار و کارشناس جامعهشناسی سیاسی، در کامنتی برای یادداشت "راهبرد" با عنوان "عبور از روحانی، همان عبور از خاتمی است؟" نوشت:
✍ آنچه این روزها باعث شده مدام عملکرد جنبش دانشجویی در سالهای 1380 تا 1384 و ایده «عبور از خاتمی» طرح و تذکر داده شود، ظاهرا نگرانی از روی کار امدن اقتدارگرایان تندرو در اثر تندوری نیروهای دموکراسیخواه در اثر طرح ایده «عبور از روحانی» به مثابه ما به ازای «عبور از خاتمی» آن سالهااست.
✍ اما آیا واقعا احمدینژاد محصول «عبور از خاتمی» تحکیم بود؟ پاسخ به نظر نگارنده حتما «خیر» است... اما احمدینژاد محصول چه بود؟
۱- شانزده سال بی توجهی مطلق به مقوله «عدالت اجتماعی»، فراموش کردن طبقات پایین و سخن نگفتن با آنها ... وقتی «گفت و گو»، «گفت و گوی تمدن ها» شد و «بی تمدنها» فراموش شدند و «گفت و گو برای حداقل دستمزد» بی ارزش شد.
✍ وقتی «دینداری حقیقت اندیش» نخبگان ارزش یافت و «دینداری معیشت اندیش» مردم عادی تحقیر شد.... حتی بخش های مهمی از طبقه متوسط هم به احمدینژاد رای دادند؛ چون مسائل اقتصادی بر مسائل سیاسی اولویت داشت و اصلاحطلبان «اقتصاد مردم» را نمایندگی نمی کردند. (فیلم "زیر پوست شهر" رخشان بنی اعتماد ساخته سال 1379 را باید دوباره دید).
۲- با برگزاری بی چون و چرای انتخابات مجلس هفتم، این اصلاحطلبان بودند که معنای اصلاحات را از آن گرفتند و از عهده برآورده کردن حداقل انتظارات جامعه پس از هزینه های سنگینی چون قتلهای زنجیره ای و کوی دانشگاه، بر نیامدند.
۳- اصلاحطلبان با چهار کاندیدای معین، مهرعلیزاده، کروبی و هاشمی وارد انتخابات شدند، سیاسیون نخبه اصلاحطلب بعد از هشت سال با خودشان هم نتوانستند گفت و گو کنند و به اجماع برسند و این تشتت، راه احمدینژاد را به دور دوم باز کرد. قول غالب این است که آقای خاتمی در این ماجرا سکوت کرده بود!
۴- تنها شش سال پس از حملات رادیکال به آیتالله هاشمی رفسنجانی توسط اصلاحطلبان و ساخت چهره «دزد قاتل» از او در افکار عمومی، ناگهان اصلاحطلبان همان هاشمی را در دور دوم انتخابات مقابل افکار عمومی گذاشتند و از جامعه خواستند به او رای دهد.
✍ هاشمی که نه مطالبات طبقه پایین را نمایندگی می کرد و نه مطالبات طبقه متوسط! (نامه عباس عبدی در همان روزهای انتخابات به هاشمی را حتما باید دوباره خواند).
✍ همان زمان هم جریان دانشجویی میزان الحراره وضعیت عینی جامعه بود... اصلاحطلبان باید صدای جریان دانشجویی را که به آنها می گفت که «اصلاحات برای جامعه بی معنا شده است» می شنیدند و برای آن «بی معنایی» تدبیر «اجتماعی» می اندیشند.
✍ "عبور از خاتمی" هشدار این بی معنایی بود. هر چند امروز بگوییم به لحاظ سیاسی استراتژی غلطی بود به لحاظ اجتماعی تصویرکننده یک واقعیت عینی بود.
✍ حالا هم مساله، همان مساله است. وقتی جریانی برای جامعه معنایش را از دست بدهد، رایش را هم از دست خواهد داد.
✍ "عبور از روحانی" باید به عنوان یک «واقعیت عینی»، میزان الحراره موضع بخشی از طبقه متوسط جامعه ایران فهم شود و برای آن تدبیر اندیشیده شود؛ نه اینکه بعنوان راهبرد سیاسی یک جریان خاص فهم شده و با آن مقابله شود.
✍ نباید بپرسیم «عبور از روحانی» درست از یا نه! باید بپرسیم چرا عبور از روحانی مطرح می شود؟
✍ اصلاحطلبان در حال حاضر برای طبقات پایین کمافی السابق معنایی ندارند. با پاسخ ندادن روحانی به مطالبات طبقه متوسط، معنایشان را برای این طبقه هم از دست می دهند.
✍ آنها باید بدانند با «ترس» و «تکرار» نمی شود تا ابد از جامعه رای گرفت؛ مسئله «اجتماعی» است و با سیاست روز نمی توان آن را حل کرد؛ باید به «اصلاحات در اصلاحات» اندیشید... «اصلاحطلبی بی تنازل» کافی نیست!
@javadrooh
🗒 اعلانات: حوزه کرج حزب اتحاد ملت ایران اسلامی امروز مراسمی را با حضور فعالان دانشجویی کنونی و سابق به مناسبت روز دانشجو برگزار میکند.
@javadrooh
✍ چرا تصور می کنید هرگونه سوال از این تناقض خاستگاهی جز پوپولیسم اصلاحطلب یا سوسیالیست تخیلی ندارد؟
✍ اگر حق را به شما بدهیم، در این صورت لازم است قبل از اینکه تعابیر خود را بر نوشته جواد روح بار کرده و او را به اقسام انگ ها بنوازید، تکلیف خود را با کسی که از جایگاهی هژمونیک بدتر از احمدینژاد را غسل تعمید می دهد؛ روشن کنید که نکرده اید، نکند ملاحظات قبیله گرایانه در کار بوده است؟
✍ اما اگر حق به جانب موسوی خوئینی ها باشد، در اینصورت حق این است که شما بعنوان یکی از مصادیق به زعم نگارنده پاپولیست اصلاحطلب پاسخ دهید که کدام ارزش ها و مصالح عالی اصلاحطلبی موجب شد تا کسی که «با توانمندی و مدیریت قابل قبول... تهران را هر سال آبادتر از سال قبل کرده» بود را به شیوه پاپولیست ها و بر اساس منطق «مردم انگیزانه سالمان-فاسدان»، بدتر از احمدینژاد معرفی کنید؟ آیا فریبی در کار بوده است؟
✍ اصلاحات بر تلی از ویرانه های فریب افکار عمومی چیزی هم می ارزد؟ حکم عقل است که پرسیده شود نکند در انتخابات ۱۴۰۰ هم فریبی دیگر از ناحیه لابیست های صاحب موقعیت های هژمونیک در کار باشد؟
✍ یکی از عواملی که «عبوریان» را به آن توجه داده اید عبارت است از: «درست است که قدرت فشار «خیابان» بالا است؛ ولی تجربه دیگر جوامع نشان میدهد که هدایت خیابان می تواند از دست دلسوزان جامعه و ایران خارج بشود و حتی تمامیت ارضی ایران بعنوان یک «کشور پهناور» از سوی راست افراطی جهان بهخطر بیفتد.»
✍ بسیار خوب، سلمنا! اما این مگر همانی نبود که عباس عبدی در نقد جنبش سبز حواله می داد؟ شما چرا هنوز پس از ۹ سال حاضر نشده اید بر موضع ایشان صحه بگذارید؟ و اگر این اندازه حریت وجود ندارد، پس دیگر چه جای لاف از اصول و ارزشهای اصلاحطلبی؟
✍ بنابر ایضاح صورت گرفته بر اساس قرائن مذکور، بنظر می رسد اس و اساس دغدغه جلایی پور نه حقیقت، ارزش های اصلاحطلبی، مبارزه با پاپولیسم و تقویت بال های سالم جناحین، بلکه تداوم - نه تداول- موقعیت هژمونیک ایشان و همگنان شان بوده و از این منظر، بعنوان یک حاشیه نشین درجه دهم درخواست می شود خود و دیگران را معطل نکرده، مرحمت فرموده سرمشق ۱۴۰۰ را رو کرده و بفرمایند چه کسی قرار است بعنوان «احمدینژادتر از احمدینژاد» دراز شود؟
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "اصلاحطلبی؛ این راه مستمر"
👈 آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ همانطور که سیدمحمدخاتمی بارها تاکید کردهاند، اصلاحطلبی راهی است که از یکسو از شکل گیری و استقرار تکصدایی و استبداد ممانعت میکند و از دیگر سو در تلاش است با تقویت میزان اثرگذاری رای و نقش مردم که به تعبیر بنیانگذارجمهوری اسلامی «ولی نعمت مسئولین هستند»؛ سازوکارهای مردمسالاری را درکشور تقویت کند.
✍ اصلاحطلبی حرکتی است در چهارچوب قانون اساسی و ظرفیتهای موجود کشور وبه طور قطع با هر نوع تندروی، رادیکالیسم و رفتارهای هیجانی در تناقض آشکار است.
✍ چه آنکه برای جریان اصلاحات و اصلاحطلبان منافع ملی در اولویت است و بر همین مبنا هر نیروی داخلی و خارجی که این اولویت را به خطر بیندازد؛ با اصلاحات و اصلاحطلبی تناسبی ندارد.
✍ از این منظر اصلاحات تنها در چهارچوب نظم مستقر معنا پیدا می کند و به همین دلیل هم هست که اصلاحطلبان در پی تقویت ارکان دموکراتیک نظام جمهوری اسلامی هستند و همواره رضایتمندی مردم و توجه به مطالبات همه ایرانیان را عامل تقویت نظام میدانند.
✍ این مقدمه را نوشتم تا به رنج ها و مرارت های اصلاحطلبی و الزامات دیگر آن نیز بپردازم.
✍ مدت ها پیش مطلبی نوشتم از رنج ها و سختی های اصلاحگری و اصلاحطلبی، با این مضمون که یک روی سکه وزین اصلاحطلبی، داشتن صبر و خویشتنداری در برابر کژیها و بداخلاقی هاییست که همواره اصلاحطلبان را در معرض امتحان و محک قرار میدهد.
✍ خون دل میخوری و استخوان در گلو باید بمانی؛ اما در این مسیر خم به ابرو نیاوری و از کنش اصلاحطلبانه ناامید نشوی.
✍ رهگذاری که حتی ممکن است در مقاطعی که به تناسب اقتضائات و انحرافهایی که می بینی و صدای اعتراضت از پیامدهای معجزه هزاره سوم بالاتر می رود؛ کارت از ممنوعیت و محدودیت به بازداشت و انفرادیهای بلندمدت و چشمبند و بازجوییهای طاقتفرسا هم برسد، اما تو نیک میدانی مجاز نیستی راه دیگری برگزینی.
✍ تا بدانجا که ممکن است خودت و بستگانت از بسیاری از حقوق اجتماعی حتی ادامه تحصیل و حتی برگزاری مراسم ترحیم برای مادرت در مسجد محل هم محروم شوی؛ اما مجاز به تغییر راه و روش و منش اصلاحطلبی نیستی.
✍ حال آنکه از دیگرسوی از براندازان نظام نیز از حملات شدیدتر مصون نخواهی بود و مماشات و محافظه کاری و ... عبارات محترمانه سیل حملاتی است که از آنها گاه و بیگاه به سبب انتخاب این راه بدرقهات میکنند.
✍ بیآنکه بدانند تو پذیرفته ای در این مسیر به رغم همه محدودیتها و بداخلاقیها و بی قانونیها و... که گریبانگیرت میشود در مسیر اصلاحطلبی، همچنان صبورانه گام برداری، چرا که معتقدی تنها راه ممکن برای تحقق مردمسالاری و تقویت منافع ملی همین است و راه های دیگر سراب و بیراههای بیش نیست.
✍ درعین حال که واقفی که قطعا پویایی یک جریان سیاسی به آسیب شناسی و نقد رفتارهای گذشته و شناسایی نقاط ضعف و قوت خود است تا گام های بعدی با شتاب بیشتر و خسارات کمتری همراه باشد و از تلاش صادقانه در این مسیر فروگزار نمیکنی.
✍ با اتفاقی که چند روز پیش در شهرمان افتاد؛ دوباره به خودم همه این بایدها و نبایدها را یادآور شدم و به خاطر سپردم.
✍ درست شب میلاد پیامبر اکرم(ص) و در هنگامه هفته وحدت، در مراسم افتتاح دفتر جمعیت زنان مسلمان نواندیش حوزه قرچک به نیابت از دبیرکل جمعیت که نتوانسته بودند در مراسم حاضر شوند؛ دقایق کوتاهی در ارتباط با اهداف جمعیت وضرورت تلاش همه جریانهای سیاسی برای تقویت وحدت و تفاهم ملی و گفتگو برای حل مشکلات کشور من جمله مشکلات زنان صحبت کردم.
✍ این سخنرانی بر گروهی گران تمام شد. از آغازین دقایق پس از برنامه حملات تند شروع شد. اولین واکنش از جانب نماینده شهرستان (آقای نقوی) بود که دوسال پیش هم به همراه عده ای به موسوی لاری که سخنران همایش اصلاحطلبان بودند؛ حمله کردند که چه نشستهاید که قرچک را جولانگاه فتنهگران کردهاند.
✍ بعد از آن کانال های تلگرامی وابسته به او پس از دریافت فرمان، حمله را آغاز کردند و به صدور بیانیه نیز بسنده نکردند و در نهایت امام جمعه شهرستان نیز همنوا با آنها در نماز جمعه، هم به فرماندار و هم به دولت تاختند و هم به تعبیر خود، چشم ما را کور کردند و در نهایت با تحریف هدف اجتماعی که با هدف اعتراض به اقدام ضدانسانی ترامپ و درحمایت از مردم مظلوم فلسطین تشکیل شده بود؛ به شعار دادن علیه یکی از سران فتنه (بخوانید آذر منصوری) با حضور امام جمعه پرداختند.
✍ این نکات را نگاشتم به دو دلیل. اول ثبت در تاریخ این روزها و مرارت هایی که بر اصلاحطلبان میگذرد و دوم اینکه بطور روشن و بار دیگر یادآور شوم و تاکید کنم که چرا بر اصلاحات و اصلاحطلبی اصرار دارم و چرا از این راهبرد دفاع میکنم.
@javadrooh
💥 خبر: "ایران و روسیه در رتبه ۱۳۱ اقتصاد جهان از نظر رشوه"
👈 مرکز اطلاع رسانی سازمان ملل ،میزان سالانه رشوه در جهان را بیش از یک تریلیون دلار تخمین زد.
🔹کشورهای دانمارک، نیوزلند و فنلاند به ترتیب مکان های اول تا سوم سالمترین اقتصاد جهانی را از حیث دریافت رشوه دارند.
🔹کشورهای سومالی، سودان جنوبی و کره شمالی به ترتیب در جایگاه ۱۷۶ تا ۱۷۴ مین کشورهای فاسد جهان قرار دارند.
🔹روسیه، اوکراین و ایران در مکان ۱۳۱ مین کشور های بیشترین دریافت کنندگان رشوه در جهان قرار دارند./ ایسنا
@javadrooh
📰 پیشخوان: ماهنامه "اندیشه پویا" با تیتر "من سپنتا؛ فرزند ایران" گزارشی از دیدار و گفتگوی خبرنگار خود با منتخب زرتشتی شورای شهر یزد را روی جلد برده است.
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "ویک" با تیتر "تلنگر فلین" میپرسد: آیا شهادت او می تواند ریاستجمهوری ترامپ را به خطر بیاندازد؟
@javadrooh
📰 پیشخوان: هفتهنامه "اکونومیست" موضوع اصلی شماره جدید خود را به "فساد در آفریقای جنوبی" اختصاص داده است.
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "شما فقط کاتالیزور عبورید!"
👈 مجید سیف، از همراهان "راهبرد"، در پیام ارسالی خود نوشت:
🔅جناب آقای روح
✍ به شخصه از اینکه نظرهای مخالف خود را نیز انتشار میدهید سپاسگزارم.
✍ در عین حال توجه فرمایید که بعضی از مخاطبان شما به نتیجه نوشتههایتان توجه دارند و از آینده نامعلوم در هراسند.
✍ به شخصه معتقدم که "به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل نیست" و به نظرم، نتیجه عملی عبور از خاتمی و روحانی یکی است و شاید حتی نتیجه عبور از روحانی با توجه به شرایط منطقهای بدتر هم باشد.
✍ با این وجود، معتقدم که فعالین سیاسی در عبور از روحانی فقط نقش کاتالیزور را بازی کردهاند و متاسفانه اکثریت جامعه یا به این نتیجه رسیدهاند و یا خواهند رسید.
@javadrooh
سکوت آقای معاون میشکند؟
کریم سلحشور، معاون منابع انسانی وزارت نفت و مسئول مستقیم ماجرای آزمون استخدامی که در مدت اعتراض و اعتصاب دانشجویان سکوت کرده بود، امروز به آبادان رفت و با دانشجویان گفتگو کرد.
به گزارش انرژی امروز، درحالیکه موضوعات مربوط به حوزه منابع انسانی از جمله استخدام، دانشجویان، نیروهای قرارداد موقت، بازنشستگان، زنان و جوانان از بحثانگیزترین موضوعات وزارت نفت طی دو سال اخیر محسوب می شود؛ ...
متن کامل ֍ #نفت
✍ ولی از طرف دیگر، دولت موازی با اتکا به دوسوم امکانات حاکمیت مخالف صریح این توسعه به مفهوم نرمال آن است و بهجای توسعه از تغییرات مبتنی بر الگوی مبتنی بر انقلاب دائمی به قصد تمدنسازی شیعی در سطح جهانی دفاع میکند.
✍ بنابراین، بیجهت نیست که ما از یک طرف در توسعه همهجانبه و پایدار و خوشقواره دستاورد کمی داریم و از طرف دیگر در غنیسازی و موشکسازی رشد داشتیم؛ ولی در پیشبرد توسعه سیاسی و اقتصادی و کنترل آسیبهای اجتماعی کمتر موفق بودهایم.
✍ عامل سوم مساله جانشینی است. در نظام جمهوری اسلامی نقش، قدرت و تاثیر ولی فقیه در حکمرانی بی همتا است. الان در دورهای هستیم که با بحث جانشینی روبروییم.
✍ تندروها در دولت موازی از تند شدن و ناامن شدن ایران نمیهراسند؛ چون میدانند در شرایط ناامنی بهتر میتوانند از جانشین مورد نظر خود دفاع کنند.
✍ اما اصلاحطلبان به شدت به حفظ و تداوم شرایط آرام ایران فکر میکنند. در شرایط آرام احتمال تعیین جانشین میانهروتر بیشتر خواهد شد.
✍ عامل چهارم بروز ریسکها و خطرهایی است که فقط ناشی از حکمرانی غلط در داخل نیست؛ بلکه ناشی از روندهای مخاطرهآمیز در «جهان مدرن در آغوش خطر» است.
✍ بعنوان مثال تغییرات آب و هوایی یا خطر ریزگردها در نیمی از استان های کشور فقط به حکمرانی داخلی مربوط نمی شود و بعد فرامرزی و جهانی دارد یا اعتیاد مساله همه جوامع بزرگ توسعهیافته و نیافته است.
✍ «عبوریها» بدون توجه به عوامل و موانع فوق بهگونهای مردمانگیز کاستیهای موجود در جامعه را به «ناپاکی» جناحهای کشور حواله میدهند و روشن نمیکنند چگونه میخواهند بدون ائتلاف با نیروهای پروزن سیاسی و اجتماعی و صرفا با تکیه بر نیروی سوم کمتاثیر عدالت اجتماعی را پیاده کنند که دیگران نمیتوانند.
✍ بنابراین، اگر در سال ٨٠ وقتی که خاتمی نمیتوانست همه مطالبات سیاسی را عملی کنند «عبوریها» مردمانگیزانه شعار تحقق «لیبرالیسم سیاسی ناب» را از طریق مکانیزم رویایی شصت میلیون دات کام پیگیری کردند، این بار «عبوریها» از روحانی در ٩٦ بدون پاسخ به موانع توسعه در ایران مردمانگیزانه وعده تحقق عدالت اجتماعی (از طریق ایجاد نیروی سوم بر اساس دوگانه خیالی سالمان- فاسدان بجای اصولگرا- محافظه کار) میدهند.
✍ لذا این «عبوریان» در تخیل خود با اين كار خود بيشتر دنبال یارگیری و هژمون کردن موقعیت حاشیهای خود هستند، نه نجات کشور و اصلاحات.
🔅پس آیا باید دست روی دست گذاشت؟
✍ اتفاقا نباید دست روی دست گذاشت. سخن من این است که برای بهبود وضع موجود ایران باید به جای اینکه مردمانگیزانه از «عبور» از روحانی حرف بزنیم، تلاش کنیم:
✍ ما اصلاحطلبان در ارزیابی از مشکلات و معضلات جامعه سادهسازی نکنیم و به راههای مردم انگیزانه سالمان- فاسدان متوسل نشویم و در عوض به تقویت عدالتجویان و نیروهای سالم در میان احزاب و مدیران و نمایندگان اصلاحطلب و میانهرو بپردازیم.
✍ اگر اصلاحات در توجه به عدالت اجتماعی ضعیف است، بال عدالتخواهی آن را در کنار بال آزادی و دموکراسیخواهی آن تقویت کنیم.
✍ بدانیم راه تحقق توسعه سیاسی و اقتصادی و عدالت اجتماعی فرایندی است که به صبر و ایستادگی مدنی نیاز دارد و با شعار دادن غیرکارساز پیشرفتی حاصل نمیشود.
✍ و بهجای عبور از روحانی با حمایت نقادانه از دولت او و رایزنی و فشار اجتماعی بخواهیم که او به وعده های انتخاباتیاش وفا کند.
✍ چرا برای بهبود اوضاع بیاییم آرایش سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب را بهم بزنیم؟ چرا به جای فرارویِ عقیم از این دوگانه بال عدالتخواه هر دو جریان سیاسی را قویتر نکنیم؟
✍ چرا با ناسالم خواندن همه جریانهای سیاسی کشور به «تقابل» و ناامیدی و نارضایتی دامن بزنیم و چرا به «تعامل» و تقویت اصلاحطلبان سالم و عدالتخواه و اصولگرایان عدالتجو کمک نکنیم؟ مگر مقصد نهایی اصلاحات ورود ایران به مرحله تحکیم دموکراسی نیست؟
✍ نظام چندحزبی جز از طریق تعامل دستیافتنی نیست. با نگاه تعاملی بین جناحهای سیاسی کشور سر موضوعات مشترکی مثل مبارزه با فساد و چگونگی حفظ اقلیم ایران، تعمیق امنیت ایران و رسیدن به نظام انتخاباتی چندحزبی میتوان به اجماع نزدیک شد.
✍ اصلاحات یک فرایند مسئولانه است و به تحقیق و تصویر واقعبینانه درباره معضلات و تواناییهای جامعه و صبر و مداومت مدنی نیاز دارد و پاپولیسم از هر نوعش آفت اصلاحات است.
✍ بیاییم اصلاحات را بدون اینکه با سرنوشت ایران و امنیت آن بازی شود پیش ببریم و به یاد داشته باشیم خالیبندی فقط کار احمدینژاد نیست و پاپولیسم رنگهای مختلف دارد.
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحليلگران: "عبوریها و هوس پاپوليسمی ديگر"
👈 دکتر حمیدرضا جلایی پور، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
🔅طرح بحث
✍ پاپولیسم فقط مختص احمدینژاد نیست. پاپولیسم فقط جهتگیری کسانی نیست که میتوانند میلیونها نفر از تودهها را تحت تاثیر قرار دهند؛ بلکه چند نفر هم میتوانند ساز پاپولیستی بزنند.
✍ یکی از خصیصههای پاپولیسم این است که یک منتقد یا فعال سیاسی یا جریان سیاسی برای پیشبرد اهداف در جهت ارزشهایش (مثلا نجات اسلام یا ایران یا اصلاحات) بدون برآوردی واقعنگرانه از روندهای اصلی جامعه (خصوصا روندهای مخاطرهآمیزی که جوامع مدرنی مثل ایران را تهدید میکند) و بدون ارزیابی واقعنگرانه از وضع موازنه قوا در میان نیروهای سیاسی کشور به مخاطب خود «شعارهای زیبای ظاهرا رهاییبخش» مثل نجات کشور از مردگی سیاسی یا نجات اصلاحات از نفس افتاده بدهند و در عمل به جای نجات کشور یا اصلاحات زمینهسازی تضعیف ائتلاف نیروهای اصلاحجو و تضعیف آنها در عرصه سیاسی و اجتماعی شود و خواسته یا ناخواسته کشور و اصلاحات را بیش از پیش دچار بحران کند.
🔅 در این نوشته کوشش میکنم از دو ادعای زیر دفاع کنم:
✍ اولا هم عبوریها از خاتمی (از سال ۸۰ به بعد) و هم عبوریها از روحانی تحلیل واقعنگرانهای از موانع اصلاحات ارائه نمیدادند و نمیدهند؛ ولی سادهاندیشانه وعده نجات ایران و اصلاحات را میدهند.
✍ ثانیا هر دو جریان عبوری به فرآیند نجات و اصلاح ایران ضربه میزنند و عملا زمینهساز تضعیف اصلاحات و لطمه به منافع ملی میشوند.
🔅چرا پای تحلیلهای عبوریها از خاتمی روی زمین نبود؟
✍ در دور اول اصلاحات (٧٦-٨٠) فقط مخالفان محافظهكار نبودند که با تحقق وعدههای معطوف به توسعه سياسی و تقويت جامعه مدنی خاتمی مخالفت میكردند؛ بلكه بخش قدرتمندی از حاكميت هم مخالف اصلاحات بود.
✍ در چنين شرايطی بخشی از دانشجويان تحكيمی اصلاحات را عقيم و خاتمی را ناتوان دانستند.
✍ آنها براي نجات ايران دوگانه اصلاحات در برابر انقلاب را رها كردند و از راه "اصقلاب" دفاع كردند. آنان آرايش سياسی اصلاح طلب- اصولگرا را عقيم و خود را بعنوان نيروی سوم و «عبوریها» از خاتمی معرفی كردند و سادهاندیشانه براي نجات سريع ايران یک بيانيه فراخوان رفراندوم و اصلاح قانون اساسی امضا کردند، در حالیکه حتی قدرت تغییر مرامنامه دفتر تحکیم وحدت را هم نداشتند، و خوشخیالانه سایت شصت ميليون دات كام برای حمایت از این فراخوان راهاندازی کردند.
✍ اين عبوریها يا اين نيروی سوم و تصور غیرواقعبینانه از قدرتشان و بنام شصت ميليون میخواستند ايران و اصلاحات را نجات دهند!
✍ اما در عمل كوه موش زاييد و شصت هزار کاربر گمنام هم به اين فراخوان اصقلاب پاسخ ندادند.
✍ ولی اين عبوریها توانستند يکی از چهار مولفه جريان اصلاحات را تضعیف كنند (چهار مولفه عبارت بود از: جنبش دانشجویی، روزنامهنگاران جامعه مدنی، نخبگان سياسی اصلاحطلب و افكار عمومی) و جنبش دانشجویی هنوز هم بابت آن تندروی غیرواقعبینانه هزینه میدهد و نتوانسته است قد راست کند.
✍ "عبوریها" همچنین يكی از عوامل ايجاد نااميدی مردم از اصلاحات و خاتمی و ناشران اصلی یاس سیاسی شدند.
✍ اين عامل بعلاوه تكنوازی بعضی از اصلاحطلبان در شورای اول چنان وضعيتی را بوجود آورد كه در انتخابات شورای شهر دوم در تهران كمتر از دويست هزار نفر در انتخابات شركت كردند و ليست احمدینژاد رای آورد و او از سکوی شهرداری برای توفیق در مبارزات انتخاباتی رياست جمهوری ٨٤ استفاده كرد.
✍ در مقابل جريان اصلی اصلاحات نه در استراتژی و نه در تاكتيک از خاتمی "عبور" نكردند؛ چون به این ضرورت تقویت و گسترش ائتلاف نیروهای حامی اصلاح توجه داشتند.
✍ پس چرا اصلاحطلبان از احمدینژاد در سال ٨٤ شكست خوردند؟ علت اول این شکست عدم مديريت انتظارات مردم بود و عبوریها در ناتوان جلوه دادن اصلاحات در چشم مردم بیتاثير نبودند.
✍ علت دوم اينكه اصلاحطلبان با چند كانديدا در انتخابات ٨٤ شركت كردند و راي خود را به نفع احمدینژاد شكستند.
✍ علت سوم بیتوجهی به نظرسنجیها در سنجش پايگاه اجتماعی كانديداهای اصلاحطلب بود و اینکه بدون تکیه بر ابزارهای علمی رصد اجتماعی نامزد خود را رایآور و پیروز میدانستند.
✍ علت چهارم هم كمتوجهی به آراي ده ميليون نفر از فقرا بود. شكست جريان اصلی اصلاحات در ٨٤ نتیجه هر چهار خطا بود و نه عبور تاكتيكی از خاتمی.
🔅زمزمه دوباره «عبور»، این بار از روحانی
✍ پس از انتخابات روحانی کمتر توانسته با گزینشهایی که میکند به انتظارات فزایندهای که در ایام تبلیغات در رایدهندگان ایجاد کرد؛ پاسخ بدهد و البته این نکتهای نیست که اعتدالگرایان یا اصلاحطلبان ندانند.
🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh
♻️ بازتاب: "عبور از روحانی؛ نقطه عزیمت بازگشت به افراط گرایی"
👈 سید محسن امامی فر، از همراهان "راهبرد"؛ در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ برادر فرهیخته جناب محمدجواد روح در یادداشتی با مقایسه دوران فعلی و دوران اصلاحات از تئوری "عبور از روحانی" دفاع نموده است که بر آن شدم تا نقدی بر این تئوری وارد نمایم.
✍ تئوری "عبور از خاتمی" در دوران اصلاحات چه از منظر استراتژیک و چه غیر آن، بیانگر عدم درک درست مناسبات قدرت در نظام جمهوری اسلامی و تلفیق فلسفه روشنفکری و فلسفه سیاسی بود که نتیجتا در هر دو وجه آن خطایی راهبردی به شمار می رفت.
✍ اساساً تلفیق فلسفه روشنفکری و فلسفه سیاسی در یک جریان سیاسی اجتماعی میتواند تابع آسیب پذیری آن را اکیداً صعودی نماید.
✍ چرا که روشنفکران طبعاً و در ذات خود ملتزم به فلسفه ایده آلیستی بوده و خود را پایبند به بیان حقیقتی که در مختصات سیاسی یک نظام میتواند رادیکال باشد میدانند، در حالی که یک سیاست مدار در میدان عینی سیاست ملتزم به فلسفه رئالیسم یا «واقع گرایی» بوده و خود را ملزم به پایبندی به منافع و مصالح میداند.
✍ بدیهی است جمع و ادغام این دو فلسفه، منشأ بسیاری از محدودیتها در روابط اصلاحطلبان با حاکمیت و البته گسست در رابطه دوسویه ملت-دولت در مفهوم کلان خود میشود. قدر مسلم این امر یک اشتباه استراتژیک بوده که تبدیل به پاشنه آشیل دوم خردادی ها شد.
✍ هرچند پرواضح است تشبیه و قیاس مختصات فعلی سیاسی با دوران اصلاحات در دولت دوم خاتمی مع الفارق است.
✍ نه اصلاحطلبان، آرمانگرایان سابق اند، نه جناح رقیبِ اصلاح جویان، یک جریان همگرا هستند و نه جامعه در این دوران سیاسی است. جامعه در حال حاضر دغدغه های اجتماعی و اقتصادی دارد نه سیاسی.
✍ صد البته روحانی نیز همچون خاتمی صرفا چهره ای فرهنگی نبوده و سیاست مداری است کار کشته و زیرک که درس سیاست از بر می داند.
✍ فارغ از درستی یا نادرستی تئوری "عبور از روحانی"، سوال اساسی این که مدافعان این تئوری، گام های پس از آن را تعریف نموده اند؟
✍ یا باز هم برخی اصلاحطلبان ایده آلیست صرفا با کوبیدن بر طبل مخالفت می خواهند پایگاه اجتماعی برای خود بیافرینند؟
✍ هنر سیاست ورزی، درک عمیق و شناخت صحیح صحنه آرایی نیروهای سیاسی و نهادهای تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام و تعریف استراتژی بر این مبناست.
✍ به دولت نقدهایی وارد است؛ اما "عبور از روحانی" نه دفاع از اصلاحات که نقطه عزیمت بازگشت به "افراط گرایی" است.
✍ کمترین پیامد تئوری "عبور از روحانی" بر هم خوردن توازن موجود در آرایش سیاسی "بلوک میانه رو" که در نتیجه ائتلاف استراتژیک اصلاح طلبان - اعتدالگرایان و اصولگرایان معتدل ایجاد شده، می باشد و این امر در سوی مقابلِ بلوک بندی قدرت، منتج به کسب قدرت تدریجی و افزایش برد استراتژیک تندروها خواهد شد.
✍ ائتلاف میانه روها با قوت باید ادامه یابد و در صف آرایی خود در مقابل تندروها منضبط تر و تشکیلاتی تر عمل نماید.
@javadrooh
🗒 اعلانات: جلسه سخنرانی با موضوع "بررسی گفتمانی تحولات اجتماعی و سیاسی معاصر" چهارشنبه ۲۲آذرماه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان برگزار میشود.
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "مردم در زلزله از روحانی عبور کردند"
👈 رضا ظهرابی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ در مقیاسی، نظر نگارنده متن، بسیار هوشمندانه است؛ تفکیکی درست و جز به جز از وقایع. اما گویا باید برای روشن شدن ماجرا کمی عمیقتر شد.
✍ شاید این فیگور کمی مشمئزکننده باشد؛ اما حقیقت این است که ما فکر می کنیم در جریان عبور از خاتمی و یا روحانی موثریم.
✍ گفته ای از بزرگیست گویا که ما گعده ای هستیم که خودمان کتابمان را می نویسیم، خودمان چاپش می کنیم، خودمان می خریم، خودمان می خوانیم و خودمان درباره اش نظر می دهیم. اوضاع اصولگرایان از ما هم بدتر است.
✍ تکراری است اگر بگوییم ما تنها ستادهای انتخاباتی هستیم که در ماکزیمم رشد هیجان عمومی بروز اجتماعی داریم، آن هم با فشار رسانهای.
✍ و باز هم تکراری ست که ما فاقد فرآیندهای سیستماتیکی برای ارتباط موثر با جامعه هستیم که بر جریان عبور جامعه از سیاست تاثیر بگذاریم یا نگذاریم.
✍ ما حتی نمی دانیم در فرآیندهایی که منجر به گذر جامعه از خاتمی و روحانی شده است، چه فاکتورهایی موثر هستند و تقلیلش می دهیم به تعدد کاندیدهای سنتی و تکنوکرات و پیشرو.
✍ مردم از دولت ۲۴ میلیونی اردیبهشت ماه بعد از کمتر از شش ماه، در همین زلزله کرمانشاه عبور کردند؛ همانطور که از دولت خاتمی عبور کرده بودند و ما بعدا در انتخابات شورای دوم شوکه شدیم.
✍ البته این مربوط به دولت روحانی و خاتمی نیست. هاشمی و احمدینژاد هم در همین عبور گرفتار آمدند؛ اما خوشبختی شان این بود که تئوریسین نداشتند تا لحظه عبور را کشف کنند.
✍ ناکارآمدی سیستمی نهاد دولت منجر به عبور جامعه از دولتی می شود که خود بر سرکار آورده. اما اینکه حالا ما روشنفکران و سیاسیون و تئوریسین های تهران نشین در موردش بحث می کنیم؛ از زرنگیمان است.
✍ ناکارآمدی سیستمی نهاد دولت در استان ها بحرانی را تولید کرده که عملا قابل جمع شدن نیست. البته نه فقط در استان ها که در همین تهران هم، فقط در تهران رود اقتصاد جریانش را دارد و بحران به چشم نمی آید.
✍ جناب قوچانی بحث را چپی و راستی می کند و شما اعتدالی و اصلاحطلبی؛ اما حقیقت این است که معاونین استاندار و مدیران کل بسیاری از استان های همین دولتِ راست - اعتدالی، شارپ ترین مدیران چپ- اصلاحطلبی دولت خاتمی بودند که حتی اگر همین الان آقایان کرباسچی یا بهزاد نبوی را از دوسر این دوگانه خودخوانده رییسجمهور کنید، باز هم همین ها را انتخاب می کنند.
✍ یاس عمومی شهروندان تهرانی، نه در جشنواره های دانشجویی پلی تکنیک در دهه هشتاد که از ناکارآمدی شهردای و شورای شهر اصلاحطلب نشات گرفت و با در آمیختن با شکست های پی در پی سیاسی به کل کشور تسری پیدا کرد.
✍ در واقع شعار های ماورای اصلاحطلب و اصولگرا و اعتدالی بودن، همگی با بن بست ناکارآمدی سیستمی نهاد دولت مواجه شده و زمین گیر می شوند.
✍ ناکارامدی سیستمی کادری دارد که ماهانه حقوق گزافی برای تولید همین ناکارآمدی می گیرد و ۸۰ درصد بودجه کشور را برای رتق و فتق امورش در دست دارد و تا آنجا پیش می رود که کادرهای سیاسی را هم درگیر خود می کند.
✍ نمونه بارز این وضعیت را در دولت روحانی می شود رصد کرد که به نظر می رسد با نرمالیزاسیون دولت اولش راه را برای جولان این ناکارآمدی بازگذارد.
✍ "عبور از خاتمی" نتیجه طبیعی یک سیستم بود و اگر "عبور از روحانی" هم رقم بخورد؛ نتیجه طبیعی دیگری از یک سیستم خواهد بود و عملا به ما ربطی ندارد و ما و اعلام هامان در مورد لحظه عبور و چگونگی عبور و حتی طراحی دوگانه های لاریجانی/جهانگیری چندان تاثیری در واقعه نداریم. در نهایت هم انباشت سیاسی ختم به ۸۸ دیگر خواهد شد.
✍ در کل باید پذیرفت نه چپ ها و نه راست ها و نه حتی قالب اصلاحطلبی و اصولگرایی، چندان موفقیتی در دولت داری نداشتند.
✍ بحران ناکارآمدی سیستمی دولت اصلاحطلب در تولید خودکفایی های کشاورزی دست کمی از بحران های دولت احمدینژاد نداشت؛ فقط کمی شیک تر بود.
✍ اسامی و تفکیک بندی ها بسیار غیرواقعی تر از آنچیزی هستند که ما می پنداریم.
✍ مردم عبور می کنند؛ حتی اگر همه ما یک صدا فریاد "ایست، ایست" را جار بزنیم.
@javadrooh
🔏 کامنت اروجعلی محمدی درباره یادداشت راهبرد: "رمز عبور در دست روحانی است"
👈 اروجعلی محمدی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، در کامنتی برای یادداشت "راهبرد" با عنوان "عبور از روحانی، همان عبور از خاتمی است؟" نوشت:
✍ ما در ترکی مثلی داریم که می گویند کسی که روی دست هایش راه نرود؛ قدر پاهایش را نمی داند.
✍ به نظر من، پروژه "عبور از خاتمی" از روی بی تجربگی و نیز بلندپروازی و قدری احساسی بود و دولت پنهان هم به شکلی حامی و منتظر تحقق آن بود تا آنچه که بعدها گفتند برای همیشه از شر دوم خرداد راحت شوند.
✍ سال ۸۴ سال اشتباهات بود. آقای موسوی برای انتخابات نیامد و اصولگرایان که نمی دانستند کاندیدای اصلی و مورد حمایت پنهان کیست آرایشان را شکستند و نهایتا از کسی حمایت کردند که بعدها منحرفش خواندند.
✍ اصلاحطلبانی که باچهار نامزد وارد این ماراتن شدند و آرای خودشان را شکستند و ۱۸ میلیون تحریمی و افرادی مثل باهنر و خوش چهره که دور احمدینژاد جمع شدند و در نتیجه آن انتخابات یک دوره ۸ ساله سیاه ظهور کرد که امروز ایران را با بی سابقه ترین فساد و عقب ماندگی و بدترین شکل فقر و فساد و فاصله طبقاتی و ده ها درد بی درمان دیگر مواجه کرده است.
✍ عبور اصلاحطلبان از آقای روحانی در حال حاضر معنی و کارکرد همان عبور از خاتمی را دارد؛ ولی رمز عبور در دست دولت روحانی است.
✍ اگر آقای روحانی بتواند سیاست تنش زدایی خارجی خود را بسط دهد بطوریکه به جذب منابع بینجامد و به طرف تحرک اقتصاد مولد و ایجاد اشتغال حرکت بکند و رونق و رشد را به اقتصاد برگرداند و میزان ۲۹ درصد فقیر در جامعه فعلی را که ارثیه احمدینژاد و سیاست تعدیل اقتصادی است به میزان ۹درصد دوره خاتمی نزدیکتر سازد و در تلاش برای تحقق وعده هایش خصوصا رفع حصر اقدام کند؛ عبور از روحانی کلید نمی خورد.
✍ ولی با افزایش اینچنینی قیمت دلار و رباخواری بانک ها و قفل منابع و رکود فعلی و عدم افزایش اشتغال مولد عبور از روحانی آن هم با ظهور یک پوپولیست ورژن جدید محتمل می شود که سوهان تندروها را تیز تیز نماید.
✍ لذا اصلاحطلبان ضمن حمایت از دولت برای تثبیت شرایط حداقلی موجود، باید مداوما تحقق وعده های انتخاباتی آقای روحانی را به ایشان یادآوری و مطالبه کنند.
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "سئوالات و ابهاماتی مقدم بر مقایسه عبور از خاتمی و روحانی"
👈 رئوف طاهری، روزنامهنگار و از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:
✍ ابهامات، بلاتکلیفی و تناقضات در فضای فکری اصلاحطلبان زیاد، مقایسه عبور از آقایان خاتمی-روحانی دست کم در حال حاضر بلاموضوع، و روایت از سابقه مساله عبور از خاتمی تا حدودی پررنگ تر از آنچه بوده است.
✍ اشاره شده: "در انتخابات 1384 اصلاحطلبان سنتی از مهدی کروبی حمایت می کردند". حال آنکه مجمع روحانیون بعنوان موثرترین پایه اصلاحطلبان سنتی از آقای کروبی حمایت نکردند؛ بطوریکه منجر به خروج آقای کروبی و برخی دیگر از اعضاء از مجمع شد. از طرف دیگر کم و بیش چهره هایی از اصلاحطلبان و روشنفکران دینی همچون آقایان عبدی، شمس الواعظین و دکتر سروش از آقای کروبی حمایت می کردند.
✍ "عبور از خاتمی" به هر دو معنای کلمه، آنگونه که اشاره کرده اید، جز در فضای فکری بخشی از نهاد دانشگاه و بخشی از دفتر تحکیم وحدت و برخی تک چهره ها طنین چندان رسائی نداشت و نمونه اش همان که اشاره کرده اید: کمپین یک میلیون امضاء در فضای مجازی و عدم اقبالی که نسبت به آن صورت گرفت.
✍ آنچه در رابطه با سبک، سیاق و کنش آقای خاتمی طنین غالب و واضحی داشت، صرفا گفتارها و حاشیه نگاری های گله گذارانه بر بستر دفاع و حمایت سمپاتیک از ایشان بود.
✍ هرگونه مقایسه و داوری نسبت به دوگانه خاتمی-روحانی بسیار بسیار زودهنگام بوده و هر آینه ممکن است جبهه اصلاحات را با خسران و حرمان بازگشت ناپذیری مواجه سازد.
✍ تردیدی در رفتار پساانتخاباتی شوک آور روحانی وجود ندارد و از این منظر بدیهی است که باب انتقاد مفتوح خواهد بود.
✍ اما علاوه بر لزوم تعلیل، ریشه یابی و تحلیل چرایی ظهور روحانی ای بکلی متفاوت از آنچه که طی چهار سال گذشته از خود به نمایش گذاشته بود، پیش از هرگونه مقایسه و جمع بندی شتابزده ضروری است تا با مروری بر عملکرد جریان اصلاحات طی انتخابات مجلس، شورا و ریاستجمهوری، یک ارزیابی مطابق با واقع از وضعیت حال حاضر اصلاحات داشته و بر اساس جمعبندی احتمالی آن نسبت به هرگونه تصمیمی اقدام شود.
✍ جبهه اصلاحات اجمالا برسر پیشنهادها و راهبردهای عبدی، حجاریان و روحانی مبنی بر لزوم اقدامات اعتمادساز، گشودن باب سازش و تفاهم و نیز پیگیری استراتژی عادی سازی «نرمالیزاسیون» و نهایتا سیاست اعتدال در قول و فعل به توافق ضمنی رسیده بودند.
✍ ولی، عملکرد اصلاحطلبان طی انتخابات ریاستجمهوری و شوراها اما و اگرهایی را بر جای گذاشته و تکلیف این استراتژی سه ضلعی در هاله ای از ابهام فرورفته است.
✍ آقای روحانی در برخی از اظهارات انتخاباتی تا انجا پیش رفت که تعدادی از صاحبنظران حامی خود را دچار نگرانی کرد.
✍ آقای حجاریان صحبت از دوگانه مدنیت و بربریت کرد، آقای تاج زاده رسما در گفتار تبلیغاتی خود پایگاه رای غیرتشکیلاتی اردوگاه رقیب را تحقیر کرد و از طرف دیگر عکس العمل های اصلاحطلبان به کاندیداتوری بقائی و احمدینژاد از شروع تا پایان فرایند اعلام کاندیداتوری تا ردصلاحیت با حداقلی ترین استانداردهای اصلاحطلبی همخوانی نداشت.
✍ مرحوم دکتر یزدی در حمابت تمام قد از آقای روحانی طی تعریضی به رویکرد انتخاب بین بد و بدتر صحبت از دوگانه خوب و بد کردند.
✍ پس از انتخابات، آقایان سیدحسن خمینی و موسوی خوئینی ها و نجفی برای آقای قالیباف مناقب العارفین ساختند، تو گویی این جبهه اصلاحات نبود که با همه توش و توان قالیباف را مظهر ناکارآمدی و فساد مطلق معرفی می کرد.
✍ اگر به انتخابات مجلس برگردیم، از یک طرف چهره هایی از اصولگرایان منتسب به یک ضلع اصولگرایی جواز ورود به لیست اصلاحطلبان را دریافت می کنند و در سوی دیگر، ماجرا فی المثل برای جلوگیری از ورود احمد توکلی و احیانا افرادی با شرایط مشابه (که بنظر می رسد در یک ارزیابی منصفانه و قابلیت محور، شرایط حداقلی را برای ورود به مجلس دارا بوده باشند) گزینه هایی انتخاب شده اند که تنها ویژگی شان انتساب به مقامات دولتی منتسب به اصلاحات و یا صرفا مستظهر به عقبه خود در لابی پس پشت بوده است!
✍ حقیقتا بنده نسبت به ترجیح برخی از اعضاء لیست امید نسبت به فردی مثل احمد توکلی توجیه نیستم. اینجاست که ادعای شایسته سالاری ولو بطور نسبی و بسته به مقتضیات برایم پروبلماتیک می شود.
✍ اینها سئوالات و ابهاماتی است که برای امثال بنده و احیانا برخی دیگر زمینه های بلاتکلیفی و بی انگیزگی مضاعفی را فراهم ساخته و مقدم بر تعیین تکلیف مقایسه آقایان خاتمی و روحانی و مساله عبور محسوب می شود.
✍ حقیقتا تناقضات جاری در میان الیت های اصلاحطلبی، رواج استانداردهای دوگانه در مواجهه با مسائل مبتلابه، بلاموضوع شدن اصول و ارزش های اصلاحطلبی به نظر بی سابقه می رسد و به این معنا اصلاحات حال و روز خوشی ندارد یا نخواهد داشت.
@javadrooh