حباب ادعاها
مروری بر چهار اتهام حسین شریعتمداری به اصلاحطلبان، سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی
🔹در این شماره چهار ادعای مهم حسین شریعتمداری درباره اصلاحطلبان، سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی را مورد بررسی قرار دادهایم و آنها را صحتسنجی کردیم که چقدر حقیقی و چقدر خیالی است.
دیدار خاتمی و سوروس:
🔹برای بررسی بیشتر به سراغ سایت تیمرمن رفتیم که آرشیو تمام یادداشتها و مقالههای او از ابتدا در آن وجود دارد. او در تمام یادداشتهایی که نوشته، 5بار نام سیدمحمد خاتمی دیده میشود، وارد این یادداشتها شدیم اما در هیچکدام از آنها نامی از جورج سوروس و دیدار مورد ادعای حسین شریعتمداری نیامده است. به عبارتی، ظاهراً چنین یادداشتی از سوی کنت تیمرمن نوشته نشده است.
ماجرای یک شعار
🔹در یازدهم اسفندماه 1392، حسین شریعتمداری در سرمقاله روزنامه کیهان:
نان که توافقنامه را مثبت و برخوردار از دستاوردهای بیسابقه ارزیابی میکردند، به جای پاسخ در مقابل استدلالهای متکی بر اسنادی که کیهان ارائه کرده بود، به مخالفت اسرائیل با توافقنامه استناد میکردند! و حتی برخی از مدعیان اصلاحات و اصحاب فتنه، به توصیه روزنامه انگلیسی گاردین، شعار «کیهان، اسرائیل پیوندتانمبارک»! سردادند!»
🔹 آرشیو روزنامه گاردین را در تمام مدت مذاکرات ژنو، پیش و پس از آن مورد بررسی قرار دادیم و به یک پاسخ مشخص رسیدیم، در هیچکدام از گزارشها، خبرها، مقالهها و به صورت خلاصه بخشهای این روزنامه، خبری از چنین شعاری نیست.
سرمایههای اسرائیل در ایران
🔹در راستای راستیآزمایی این ادعا، سایت آنتیفکت این موضوع را بررسی کرد و در توضیح آن آورده است که بررسی و جستوجو برای یافتن چنین جمله مهمی از سوی دو سیاستمدار اسرائیلی بیان شده باشد، بدون نتیجه ماند و حتی رسانههای اسرائیلی نیز چنین جملهای را به نقل از نتانیاهو و یا شیمونپرز بیان نکردهاند. البته در همین گزارش به این اشاره شده که مدعی این موضوع بر این استناد کرده است که سندی از ویکیلیکس وجود دارد. این سایت در تاریخ 13 شهریور 1390 در یکی از اسناد خود جمله «اصلاحطلبان سرمایه اسرائیل در ایران هستند» را بیان کرده است، اما نکته اینجاست که ویکیلیکس مطلب و جمله منتشرشده را به نقل از روزنامه کیهان میداند.
روحانی و رفع حصر
🔹با توجه به اینکه جمله حسین شریعتمداری به زمان حال (سال 1393) مربوط است و جمله «به جرأت میگویم که آقای روحانی موافق رفع حصر نیست» را بیان کرده و ارتباطی به سال 1389 و آغاز دوره حصر ندارد، نتیجه صحتسنجی به اینجا منتهی میشود که اصولاً از سال 1392 و زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آن سال، حسن روحانی هیچگاه در موافقت با حصر کلامی نگفته و همچنین مخالف ادامه حصر بوده است. حسن روحانی پیش از انتخابات آن سال، در یکی از سخنرانیهای خود حرفی را زده بود که کاملاً برخلاف ادعای شریعتمداری است.
فرهاد فخرآبادی
B2n.ir/f69781
@hammihanonline
📰 پیشخوان: یکصدوهشتادمین شماره #هفته_نامه_صدا شنبه بیستوهشتم بهمنماه منتشر میشود.
@javadrooh
🖊 به قلم سیاستمدار: سهم نمیخواهند:
کالبدشکافی یک روزنهجویی
👈 علی ربیعی، جامعهشناس و سخنگوی دولت خاتمی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ در روزهای اخیر، بیانیه یکصد و ده نفر از فعالان سیاسی در خصوص تحلیل و تبیین شرایط امروز ایران و شیوه مواجهه با انتخابات، موجب واکنشها و گفتگوهای بسیاری شده است.
✍ ذوقزدگی گروههای درجریان حاکم از بیانیه مذکور که آن را به نوعی انشقاق و خدشه به مرجعیت "خاتمی" تلقی کردهاند، همچنین واکنشهای برخی از اصلاحطلبان و شماری از سیاسیون غیرموافق با مشارکت در این دوره، مردم و جامعه، منظری چندبعدی را در برابر ما قرار داده است.
✍ هرچند من، شخصا از ابتدا در جریان شکلگیری و تحلیلهای مرتبط با این بیانیه بودم؛ اما به دلایلی امضای آن را به مصلحت ندانستم.
✍ بر آن هستم تا در سه یادداشت متوالی، هرکدام از این منظرها و آثار آن را به طور جداگانه مورد بحث و بررسی قرار دهم و دیدگاه خود را با شما به اشتراک بگذارم.
✍ در منظر اول، پاسخ به چرایی و علل شکلگیری چنین نظریههایی به خصوص از سوی جریان اصلاحطلب که همواره در معرض تحول خواهی هستندضروری مینماید.
✍ من معتقدم تفاوت جدی طیفی که به "اصلاحطلبی" معروف شده در ذات تحولخواهی و تغییر خواهی و ارائه دیدگاههای جدید منطبق با تغییرات اجتماعی نهفته است. این دگرگونی در اندیشه با ذات جریان روشنفکری نیزانطباق دارد.
✍ از همینرو، چه جریان روشنفکری و چه جریان اصلاحطلبی دائما در معرض دیدگاههای کاملا جدید و روزنهیاب هستند و بنا بر فهم من، به همین دلیل پیش گفته، در یک نگاه نادرست تبدیل به یک موضوع امنیتی یا به تعبیر دیگر "سوژهشدگی امنیتی" قرار میگیرند.
✍ شاید مهمترین ویژگی بیانیه و صادرکنندگان آن این است که موضوع انتخابات را فراتر از سیاه و سفیدِ شرکت کردن و شرکت نکردن دیدهاند. از قضا این شرکت کردن، کاملا با شرکت کردن همدستانه متفاوت است و حق انتخاب را بهعنوان یکی از برساختهای اجتماعی پایه میداند. آن را «نهادی» معرفی میکند که فارغ از روندهای سیاسی مقطعی و فراتر از نوع حکومتها، برای قوام و قوتِ بلندمدتِ ایران مورد نیاز است.
✍ اختلافنظر در میان اصلاحطلبان و روشنفکران سیاسی و غیرسیاسی، برخلاف اختلاف نظر گروههای موسوم به "اصولگرایی" و نزدیک به قدرت، معطوف به توزیع قدرت سیاسی نیست؛ چرا که این جریان در حال حاضر از قدرت به طور کلی حذف شده است و نمیتوان امضاکنندگان آن را متهم به سهمخواهی سیاسی و اقتصادی دانست.
✍ شاید اختلاف در گروههایی که در دایره قدرت هستند، به تلاش برای اخذ سهمهای مادی، اقتصادی و سیاسی منسوب کرد هرچند بهتر است همیشه با تفکر مواجهه نظری کرد و از نیتخوانی پرهیز نمود.
✍ اما بدون تردید در خصوص این بیانیه و نویسندگان آن تنها باید به نقد فکری نشست؛ چرا که امضاکنندگان آن با تحمل هزینههای مختلف از اخراج از دانشگاه تا قبول محرومیتهای اجتماعی صداقت خود را نشان دادهاند.
✍ معتقدم بیانیه روزنهخواهی و اعتقاد به مشارکت انتخاباتی در این دوره، فارغ از درستی یا نادرستی تحلیلها، دیدگاهی با لحاظ کردن خیر جمعی و مبتنی بر طبیعت تحولخواهی شکل گرفته است.
✍ بپذیریم که پیچیدگی شرایط ایران امروز و شیوهی مواجهه غیراصولی و بنبستآفرین مسئولان تصمیمگیری سیاسی بهخصوص انتخابات، موجب دشواری در نظریهپردازی و تصمیمگیری است.
✍ باید پذیرفت که تحلیل و تبیین شرایط سیاسی و اجتماعی در وضعیت حاضر، بغرنج است. در این شرائط پیچیده باید از هر دیدگاه جدیدی استقبال نمود و آن را جدی تلقی نمود.
✍ اگر در تلاشهای فکری اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی جستجو شود، یکی از پرتکرارترین مطالعات و تحقیقات، تلاش برای یافتن روزنههای جدید در شرائط انسداد فکری است.
✍ برای رسیدن به پاسخ، باید همه علاقهمندان حوزه فکری برای گذر از شرایط جامعه از وضعیتی به وضعیت مطلوب و درخشانتر ایدههای خود را معرفی و به بحث بگذارند.
✍ اگر جمعی از فعالان روشنفکر و شناختهشده کشور - که اتفاقا در شرافت، پاکی آنها تردیدی نیست و از اخراج از دانشگاه، مواجهه با محرومیت اجتماعی و سختی زندگی تا تحمل زندان را در کارنامه خود دارند- تحت عنوان روزنهگشایی ایدههایی را مطرح میکنند؛ باید به این ایدهها به دیده احترام نگریسته و در آن تامل کنیم.
✍ اتفاقا هم در تاریخ معاصر ایران و هم در تاریخ دو قرن گذشته اروپا، آمریکای لاتین و برخی کشورهای آسیایی شاهد جدالهای نظری، دیدگاه های متنوع و بعضاً متعارض برای برونرفت از مسائل هستیم.
@javadrooh
ظریف:
🔹 از هر ۱۰ دانشجویی که من را میبینند، ۵ نفر آنها میگویند برای ما رزومه بنویس که از کشور خارج شویم
🔹 معتقد به بهترین روابط با روسیه هستم، اما با چشم باز
🔹چین وارد بازی ژئوپلیتیک با آمریکا نمیشود
🔹 هیچ کس به اندازه من از موشک ایران دفاع نکرده، ولی مزیت نسبی ما «مردم» بوده؛ این مزیت را فدای حوزههای غیر رقابتی نکنیم
🔹 در مذاکره اول باید گوش کنیم
🔹 تندروی نتیجه عدم خودباوری است
جزئیات در👇👇
http://entekhab.ir/fa/news/764497
🆔 @Entekhab_ir
💥خبر: دومین نامه روحانی به شورای نگهبان برای اعلام دلایل ردصلاحیت
👈 حسن روحانی پس از بیجواب ماندن نامه اول، صبح امروز دومین نامه خود برای اعلام دلایل ردصلاحیتش در انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری را به شورای نگهبان ارسال کرد.
🔹او پس از اعلام نظر منفی شورای نگهبان برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان پس از سه دوره نمایندگی مردم سمنان و تهران در این مجلس، روز چهارم بهمنماه در بیانیهای از شورای نگهبان خواست دلایل ردصلاحیت خود را با مردم در میان بگذارند.
rouhanihassan.com/Fa/News/107868
@javadrooh
انتقاد سخنگوی حزب ندای ایرانیان از رییس صدا و سیما و محسن مهدیان در برنامه گفتگوی ویژه خبری به دلیل اتهامات یکجانبه برنامه های صدا و سیما علیه سید محمد خاتمی
آقای مهدیان
عزت دست خداست، آقای خاتمی و امثال آقای خاتمی عزت شان را از خدا و این مردم گرفته اند. نمی توانید عزت ش را بگیرید. همان طور که عزت علی دایی را نتوانستید بگیرید. همان طور که عزت عادل فردوسی پور را نتوانستید بگیرید. همان طور که عزت استاد شجریان را نتوانستید بگیرید
@nedafori
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
👁🗨 نگاه تحلیلگران: استخوان در گلو و خار در چشم
👈 محمد فاضلی، جامعهشناس و از امضاءکنندگان بیانیه "روزنهگشایی"، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ این نوشتار درباره ایران و آینده آن است. سعی کردم گزارههای صریح بنویسم.
یک. میزان انباشت مسائل ایران به حدی است که چشمانداز روشنی برای سیاست و اقتصاد یک یا دو دهه آینده کشور، به سختی متصور است. ایران در چالههای عظیمی (کاهش زیستپذیری محیطزیستی، تحریم، اقتدارگرایی پایدار، عقبماندگی اقتصادی نسبت به رقبای منطقهای، حذف نسبی از روابط تجاری در دنیا و ...) افتاده است که به راحتی نمیتوان از آنها خارج شد. ایران «جامعه مسائل حلنشده» شده است. تلخکام باید گفت: ایران، حداقل دو سه دههی سخت، انباشته از عدم قطعیت، و ظرفیت بروز مسیرهای بسیار ناخرسندکننده را در پیش دارد.
دو. راهحل از پیشموجودی در دسترس نیست. هر راهحلی، با کنش اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هماهنگ، قابل ساختهشدن است. وضعیت چنان پیچیده است که مقامات کشور، گروههای سیاسی، و نخبگان و تحلیلگران نمیتوانند چهار صفحه متن بدون تناقض برای تبیین وضع موجود، راهحلها و مسیر آینده هر راهحلی به سمت توسعه اقتصادی، آزادی و توسعه سیاسی ارائه کنند. بنبستهای عملی همه را در بر گرفته است.
سه. هر راهحل کوتاهمدت سادهای، در وضعیت پیچیده امروز، خاماندیشانه است. این راهحلهای ساده طیفی گسترده از «رأی دادن/تحریم انتخابات»، «مقاومت/سازش» و ... را در بر میگیرد. همه راهحلها، با انبوهی از عدم قطعیت و تناقض مواجه هستند. این خصیصه ذاتی مسألههای بدخیم ایران امروز است.
چهار. نظام سیاسی ایران امروز، به قول دوگلاس نورث (برنده جایزه نوبل) یک «حکومت طبیعی پایه» با «نظم دسترسی محدود» است. این نظم سیاسی، رانتهای قدرت و ثروت را بین اعضای ائتلاف مسلط (متشکل از سیاسیون، نظامیان، روحانیون، فعالان اقتصادی و فرهنگی خودی) توزیع میکند. (شرح کتاب نورث در اینجا) مشارکت سیاسی و اقتصادی در نظمهای دسترسی محدود حکومتهای طبیعی، در طول تاریخ، به شدت محدودشده است.
پنج. ایرانیان در ۱۲۰ سال بعد از مشروطه، برای خروج از نظم دسترسی محدود حکومت طبیعی تلاش کرده و تا به امروز موفقیتها و شکستهای نسبی داشتهاند. عصیان، استیصال و کلافه بودنی که جامعه ایران امروز تجربه میکند، خصیصه ۱۲۰ سال گذشته است که گاه اوج داشته و گاه کموبیش بهتر شده است، اما هرگز به یک «نظم دسترسی باز» نرسیدهایم که در آن همگان بر اساس حقوق شهروندی به حق فعالیت اقتصادی و سیاسی آزاد، دسترسی داشته باشند. راه رسیدن به چنین مطلوبی سنگلاخ است.
شش. مسأله ایران امروز، برساختن راهی در میانه این همه پیچیدگی است. حل بخش مهمی از این پیچیدگی از «ساختن توازنی میان قدرت حکومت و قدرت جامعه، و بیرون آمدن از وضعیت صلح مسلح بین حکومت و جامعه» ممکن میشود.
هفت. گزینههای مختلف – از همراهی بیقید و شرط با حکومت، مذاکره با حکومت، مشارکت مشروط در انتخابات، رأی اعتراضی، تحریم انتخابات، نافرمانی مدنی، سیاست خیابانی تا انقلاب و براندازی – روی میز حکومت و جامعه ایران، و هزینه و فایده هر کدام متفاوت است، امکانپذیری و مطلوبیت متفاوتی هم دارند. هر چه هست، صحنه ایران امروز به آن سادگی نیست که برخی تصویر میکنند. سادهسازان، بیشتر تزویر میکنند.
هشت. هر مسیری در ایران امروز به سوی آینده (که آنرا در دو سه دهه پیش رو، پرنشیب و فراز میدانم) بر اثر ترکیبی از ایدهپردازی، گفتوگو، هزینه پرداختن (به اشکال مختلف)، رقابت، منازعه و تا اندازهای بخت (در سیاست داخلی تا خارجی، تا روندهای اقتصادی و ...) ساخته میشود. ایرانیان با کنشگریهای خود به این مسیرها وزن و شکل میدهند. همبسته رقابت-همکاری بین حکومت و جامعه، این راهها را رقم میزنند.
نه. هیچ کس قادر به پیشبینی آینده نیست و همه دیدگاهها در مسیر تاریخ، ارزیابی میشوند. اصل بر گشوده بودن در برابر واقعیات، استدلالها، آمادگی برای بازنگری در مواضع، ائتلافسازی بین دغدغهمندان ایران، آمادگی برای هزینه دادن (از آبروی شخصی تا فراتر از آن) و درسآموزی از تاریخ است.
ده. این گزارهها به معنای «زیستنی استخوان در گلو و خار در چشم» است که فقط به مدد در کنار هم ایستادن و چنگ بر روی هم نکشیدن، میتوان امید به روزهای بهتر داشت. خودحقپنداری و تحمل نکردن، تصویر این آینده را تیرهتر میسازد.
✍ من در سایه این گزارهها، به هیچ موفقیت و دستآورد کوتاهمدتی امید ندارم، گفتوگو و همبستگی میان ایراندوستان را گزینه ممکن سازنده برای ساختن راهحلها میدانم، و به نظرورزی و گفتوگو بر سر طیفی از راهحلها باور دارم. مهم این است که توان و محدودیتهای خود را در سایه فهم نظری و تجربی عمیق، بدانیم. زمان مناسبی برای عصبانیت یا استیصال نیست.
@javadrooh
👁🗨 نگاه روزنامهنگار: خیابان آزادی!
▪️درباره نقل قولی که مدیرمسئول همشهری از خاتمی منتشر کرده است
👈 روزبه علمداری، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی اینستاگرامی نوشت:
✍ این روزها در آستانه انتخابات یازدهم اسفند، مدیرمسئول روزنامه همشهری در یک برنامه تلویزیونی مجددا نقل قولی را از سیدمحمد خاتمی در مورد «عدم تقلب در انتخابات۸۸» بیان کرد. بیایید کاری به صحت این نقل قول نداشته باشیم و روند بیان چنین ادعایی را با هم مرور کنیم:
✍ ابتدا در سال۱۳۹۲ یک فایل صوتی بریده شده که هر اهل فنّ میداند به صورت پنهانی ضبط شده، از خاتمی منتشر میشود که او در آن میگوید، «من نمیگویم تقلب شده است». محمدصالح مفتاح، یکی از حاضران آن دیدار، پس از انتشار فایل صوتی در صفحهاش نوشت: «صوت بخشی از آن جلسات را بچههای بالا منتشر کرده بودند». او همچنین گفت: «زمان انتشار آن فایل صوتی، بنده به همراه دو نفر دیگری که در آن جلسات حاضر بودیم خواستیم نامه مشترکی بنویسیم و از آن اقدام تبری بجوییم، اما بنا به تنبلی دوستان و نهایی نشدن متن، میسر نشد. و گرنه متن آن اعلام برائت، هنوز در وبلاگم پیشنویس است!»
✍ و حالا بعد از حدود ۱۲سال یکی از حاضران آن جلسه نقل قولهای آن فایل صوتی را تکرار می کند و در روزنامه اش «اعتراف غیرعلنی» را تیتر می زند.
▪️و حال چند سوال:
۱. آیا خاتمی همچون یک روزنامه نگار اصولگرا این امکان را دارد که در یک برنامه زنده تلویزیونی هر سخنی دلش خواست بگوید؟ اگر نه، چرا؟
۲. فرض کنیم فایل صوتی تقطیعشده درست باشد؛ پس و پیش آن جملات چیست؟ این جملات در منظومه کلام خاتمی چه وزنی داشته و بقیه اجزاء کلام چه بوده است؟
۳. منبع فایل صوتی چه کسی یا چه نهادی بوده است؟ آیا بقیه خبرگزاریها به فایل صوتی جلسات خصوصی دیگر شخصیتها دسترسی دارند؟ آیا انجام چنین کاری با اخلاق رسانه سازگاری دارد؟ آیا شنود میتواند مبنای کار رسانهای باشد و آیا برخورداری از امکان دسترسی به آن با اصل رقابت متوازن سیاسی تطابق دارد؟
۴. چگونه میتوان باور کرد کسی که تا دیروز مرتبط با سوروس خوانده میشد، امروز کلامش از نظر همان مدعیان مرجع شود؟ آیا این هم یک تعارض و دوگانگی نیست؟
✍ فکر میکنم همین چند سوال واضح در مورد فرآیند یادشده، پاسخ بسیاری از سوالات در مورد اصل انتخابات۱۳۸۸ را هم بدهد و روشن کند که چرا هنوز گرههای آن سال ناگشوده باقی مانده و منشاء نزاعها و قفلشدگی سیاسی در کشور را روشن سازد.
✍ گویا حدود آزادی تا جایی است که یک حرف مطلوب بیان شود. حکایت بیحجابانی است که اگر در روز عادی به خیابان بروند باید پیامک تذکر دریافت کنند، اما اگر در روز ۲۲بهمن به خیابان آزادی بروند، به نوشته مدیرمسئول همین روزنامه آقای مهدیان، «هم متدینند، هم انقلابی و هم در مسیر حق، البته با اندکی خطا»!
@javadrooh
📱روایتهای مجازی: ارزیابی توییتری زک فعال رسانهای اصولگرا از بیانیه ۱۱۰امضایی
@javadrooh
استراتژی جدید بایدن برای خـاورمیانه
ایران، اسرائیل و عربستان مثلث بازگرداندن ثبات به غرب آسیا
🔹جو بایدن در مقاله خود با عنوان «آمریکا از چالش پوتین و حماس عقبنشینی نخواهد کرد» که ۱۸ نوامبر منتشر شد، نوشت:امروز، جهان با یک نقطهعطف مواجه است؛ جایی که انتخابهای ما - از جمله در بحرانهای اروپا و خاورمیانه - جهت آینده را برای نسلهای آینده تعیین خواهد کرد… پوتین و حماس هر دو در حال مبارزه برای محو دموکراسی همسایه از روی نقشه هستند.
🔹واکنش عربستان به آغاز عملیات طوفانالاقصی را شاید بتوان دور از انتظار دانست؛ ریاض که در ماههای پیش از آغاز دور تازه تنش در فلسطین اشغالی، با ورود به روند عادیسازی روابط با اسرائیل، نخسین کشور پس از امارات، بحرین و مراکش در صف پیوستن به توافق ابراهیم بود و محمد بنسلمان، ولیعهد آن در شهریورماه توقف مذاکرات عادیسازی را تکذیب کرده بود، از نخستین کشورهایی بود که نسبت به جنگ حماس و اسرائیل واکنش نشان داد.
فاطمه کلانتری
B2n.ir/t77612
@hammihanonline
📱روایتهای مجازی: پست اینستاگرامی امیر ناظمی، معاون سابق وزیر ارتباطات و کنشگر سیاسی، درباره دلایلاش برای امضاء نکردن بیانیه روزنهگشایی
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: فرسایش دیپلماتیک
👈 رضا نصری، تحلیلگر روابط بینالملل، در یادداشتی توییتری نوشت:
✍ در سالگرد انقلاب، خوب است - در کنار تعریفها و تمجیدها از عملکرد کشور در حوزه سیاست خارجی - به چند ایراد اساسی آن هم اشاره کنیم، چرا که با تعریف و تمجید «تحول بنیادی» حاصل نمیشود! چند نمونه از این ایرادها را - که معتقدم دست دستگاه دیپلماسی را هم بسته - در اینجا ذکر میکنم به امید اینکه بر سر آن تأمل شود و نسبت به آن چارهاندیشی کنیم:
۱- هزینه سیاست خارجی ایران در مجموع با آوردههایش تناسبی ندارد؛
۲- سیاست خارجی ایران «توسعهمحور» نیست و از این رو نمیتواند به بسط و تقویت قشر متوسط کمک کند؛
۳- سیاست خارجی ایران منضبط نیست و سخنگویان متعددی دارد؛ از این رو، از داخل ایران «یک صدا» شنیده نمیشود یا صداهایی به صورت گزینشی توسط دستگاههای تبلیغاتی دولتهای رقیب «دستچین» و به عنوان موضع ایران شناسانده میشود که با منافع کشور تناسبی ندارند. چه بسا صدای یک شهردار، یک نماینده مجلس، یک امام جمعه، یک مسئول غیر مرتبط به سیاست خارجی یا حتی صدای مدیرمسئول یک روزنامه به عنوان «موضع ایران» تلقی میشود!
۴- سیاست خارجی ایران منسجم نیست و بازیگران متعددی دارد که بعضاً عملکردشان با یکدیگر تداخل دارد؛ در این میان، وزارت امور خارجه - نه به عنوان هماهنگکننده که - تنها برای مدیریت بحرانِ ایجاد شده مورد مراجعه قرار میگیرد؛
۵- سیاست خارجی ایران تعریف مضیقی از «امنیت» دارد و به همین خاطر تنها در یک بُعد (بُعد نظامی) توسعه یافته است. تبعات منفی سیاستهای جاری بر مقولاتی چون امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، ثبات سیاسی و امنیت زیستمحیطی کمتر مورد توجه قرار میگیرد؛
۶- سیاست خارجی ایران قدرت اقناعی خود را از دست داده است؛ یعنی نتوانسته حتی متحدین منطقهای ایران و افکار عمومی همسایگان را قانع سازد که منافع ایران با منافع آنها همسو و همراستاست؛
۷- سیاست خارجی ایران به شدت «شعارزده» است و این شعارزدگی بعضاً دست تصمیمگیران را هم ذکر اتخاذ اقدامات عملگرایانه محکم بسته است؛
۸- در سیاست خارجی ایران «تصویرپردازی»، «دیپلماسی عمومی»، «اعتبارسازی» و «تسخیر مغزها و قلبها» جایگاه درخوری ندارد؛ و به همین خاطر ایران در برابر «امنیتیسازی» و «ایرانهراسی» بسیار آسیبپذیر شده است؛
۹- بر سیاست خارجی ایران یک منطق و ادبیات غالبأ «نظامی» حاکم شده است؛ و این امر موجب شده افکار عمومی منطقه و جهان - حتی در کشورهای متحد - ایران را یک «تهدید» بالقوه محسوب کند. وقتی در راهپیمایی سالگرد انقلاب ماکت «موشک» به نمایش گذاشته میشود، یعنی هنوز این درک حاصل نشده که «قدرت اقناعی» با نمایش و «گفتمان نظامی» در تضاد هستند؛
۱۰- در سیاست خارجی ایران میزان بهرهبرداری از سازوکارهای بینالمللی با ظرفیتها و توانمندیهای کشور تناسبی ندارد؛ این ضعف هم عمدتا از کاهش چشمگیر «اعتبار» ایران ناشی شده است. در بحران غزه، کشورهای کوچک منطقه و حتی فرامنطقهای - مانند افریقای جنوبی - در این زمینه از ایران بسیار تأثیرگذارتر بودند؛
۱۱- سیاست خارجی ایران بازی رقیب را خوب بهم میزند، اما موقع بهرهبرداری «بازیساز» خوبی نیست؛
۱۲- سیاست خارجی ایران شکافهای سیاسی موجود در آمریکا و کشورهای غربی را به رسمیت نمیشناسد و از این رو نمیتواند از آن به نفع کشور بهرهبرداری کند. عدم بهرسمیت شناختن شکافها و تفاوتها موجب شده در ایران این ذهنیت غالب شود که این کشورها سیاستی از پیشتعیینشده دارند و نمیشود با اهرم دیپلماسی و سیاسی بر آنها تاثیر گذاشت؛
۱۳- سیاست خارجی ایران استقلال کشور را حوزههای مختلفی تامین کرده است، اما در لایههای عمیقتر اقتصاد و بازار و بازار ارز و شاخصهای رفاهی کشور به شدت متأثر از نوسانات سیاست داخلی و انتخاباتی در آمریکاست.
۱۴- سیاست خارجی ایران در حوزهای که کشور «مزیت نسبی» دارد رقابت نمیکند بلکه در همه حوزهها با قدرتهای رقیب دست به رقابت زده و به همین خاطر در همه حوزهها دچار فرسایش شده است.
@javadrooh
💥خبر: بخشی از مصاحبه سعید حجاریان درباره شکلگیری دو بال اعتدالی و پیشرو در درون جبهه اصلاحات (گرچه خود نیز به تعارض آن، واقف است).
@javadrooh
📰 پیشخوان: شتر در خواب بیند پنبهدانه/ گهی لپلپ خورد، گه دانهدانه....
امضاء: محمدجواد روح از امضاءکنندگان بیانیه ۱۱۰کنشگر سیاسی و فرهنگی
@javadrooh
🔴 هریس: بدون راهکار دو کشوری صلح وامنیت در منطقه ایجاد نمیشود
کامالا هریس، معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در سخنرانی در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ تاکید کرد که "تشکیلات خودگردان فلسطینی باید پس از پایان جنگ، اداره غزه را در دست بگیرد."
او همچنین تصریح کرد که "راهکار دو کشوری باید اجرا شود."
معاون رئیس آمریکا همچنین گفت: «اسرائیل نباید بعد از آزادی گروگانها، غزه را دوباره اشغال کند. به نظر من بدون ایجاد کشور مستقل فلسطینی در کنار اسرائیل صلح و امنیت برای منطقه، برای مردم اسرائیل و نیز فلسطینیها و مردم غزه وجود نخواهد داشت.»
📌 برای دسترسی کامل به اخبار روی تیتر کلیک کنید.
@dw_farsi
📰 پیشخوان: چهارصدوچهلوهشتمین شماره #روزنامه_هم_میهن شنبه بیستوهشتم بهمنماه منتشر میشود.
@javadrooh
💥خبر: انتخابات در جای خود نیست و باید به جای اصلی خود برگردد
👈 سیدمحمد خاتمی در دیدار اعضای حزب مجمع ایثارگران گفت:
🔹اصلاحطلب واقعی با کسی قهر نیست و قهر نخواهد کرد. ممکن است موضع داشته باشد و انتقاد کند و باید بکند ولی با انتخابات، با حاکمیت و بخصوص با مردم قهر نخواهد کرد.
🔹قدرت حاکم با اصلاح و اصلاحطلبی قهر کرده است.
🔹اصلاحطلبِ «واقعی»، دلش میخواهد درکنار مردم و با مردم و به نفع مردم عمل کند. اگر قهری هست نه از سوی اصلاحطلبان که از سوی قدرت حاکم است که با اصلاح و اصلاحطلبی قهر کرده است.
🔹باید از انتخابات دفاع کرد. چرا که انتخابات راه رسیدن به یک نظام مردمی مردم سالاری است که می تواند خیر مردم را تامین کند و مردم در آن احساس رضایت کنند؛ هم دنیای مردم را بهتر کند و هم آنها که اهل آخرت هستند احساس کنند که در این دنیا می توانند مسیر آخرت خود را، بدون آنکه مزاحم کسی شوند و بدون اینکه کسی مزاحم آنها شود طی کنند.
🔹از نظر ما انتخابات بسیار مهم است و اگر انتقادی هم هست، به این می باشد که انتخابات در جای خود نیست و باید بجای اصلی خود برگردد.
🔅متن کامل را اینجا بخوانید:
@javadrooh
📰 پیشخوان: چهارصدوچهلوهفتمین شماره #روزنامه_هم_میهن پنجشنبه بیستوششم بهمنماه منتشر میشود.
@javadrooh
پیشنهاد کارشناسان برای جلوگیری از تشدید تنش میان ایران و آمریکا
تماس مستقیم به جای رویارویی
🔹از روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ که عملیات گسترده حماس علیه سرزمینهای پیرامون غزه آغاز شد، نگرانیها در مورد یک جنگ گسترده منطقهای که شامل حامیان حماس و حامیان اسرائیل میشود، تشدید شد. حامیان تندرو اسرائیل در آمریکا، انگشت خود را به سمت ایران نشانه گرفتند.
🔹 آیا با تکرار چنین حملاتی، امکان رویارویی مستقیم میان تهران و واشنگتن و آغاز یک جنگ گسترده منطقهای وجود دارد یا نه؟ برای بررسی این موضوع روزنامه «هممیهن» سه سوال مشخص از ۶ کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقه پرسیدهاست.
🔹 باربارا اسلاوین، پژوهشگر اندیشکده مرکز استیمسون در واشنگتن دیسی
🔹احمد دستمالچیان، سفیر پیشین ایران در اردن و لبنان
🔹 علم صالح، استاد دانشگاه ملی استرالیا در لندن
🔹سیدعدنان طباطبایی، مدیرعامل اندیشکده مرکز پژوهشهای کاربردی برای مشارکت با شرق در بن
🔹 سینا عضدی، مدرس دانشکده امور بینالملل الیوت دانشگاه جورج واشنگتن در واشنگتندیسی
🔹 علی ماجدی، سفیر پیشین ایران در آلمان به پرسشهای هممیهن پاسخ گفتند.
شهاب شهسواری
B2n.ir/e27438
@hammihanonline
⚡️نگاه منتقد: آیا شرکت شما در انتخابات حد یقفی دارد؟
👈 اشکان مجللی، فعال سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" در نقد بیانیه "روزنهگشایی انتخاباتی" نوشت:
✍ بدون وارد شدن به متن بیانیهای که تعدادی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در باب روزنهگشایی در انتخابات امضا کردهاند، لازم می دانم دو نکته را مطرح کنم.
✍ اول، اکثر دوستان امضاکننده این بیانیه عضو یکی از احزاب اصلاحطلب (اتحاد ملت، ندای ایرانیان، اعتماد ملی و کارگزاران) هستند که جزوی از جبهه اصلاحات به شمار میآیند. جبههای که اخیرا در بیانیهای رسمی اعلام میکند در تهران لیستی برای ارائه ندارد و استانها هم منتظر نظر شورای اصلاحطلبان استانی میمانند. اتفاقی که حداقل تا به هنگام نگارش این متن رخ نداده و بعید هم به نظر میرسد رخ دهد. آنگونه که تاکنون چند استان اعلام کردهاند که در انتخابات پیش رو هیچ لیستی نداشته و همین امر نشاندهنده عدم ورود رسمی آنها به انتخابات است.
✍ از بین احزاب حاضر اصلاحطلب نیز، حزب اتحاد ملت بهصراحت اعلام کرده که لیستی جهت شرکت در انتخابات و کسب آرای مردم ارائه نمیکند و سه حزب دیگر نیز تا به امروز به جمعبندی نرسیده و موضعی اتخاذ نکردهاند.
✍ لذا صدور این بیانیه با ذکر این مقدمات نافی فعالیت حزبی و سیستمی است و پیشنهاد میشود که این دوستان ضمن خروج از جبهه اصلاحات بطور مستقل حزب جدیدی را با محوریت «فقط انتخابات» تشکیل دهند.
✍ دوم، انتخابات و صندوق رای فینفسه هیچ قداستی نداشته و ندارد؛ بلکه نحوه استفاده از آن است که به آن معنا میبخشد. کمااینکه کشور کرهشمالی هم دارای انتخابات منظم -البته با تک کاندیدا و با صددرصد آرا- است و یا در دوران رژیم پهلوی هم شاهد برگزاری انتخابات ولو بطور فرمایشی بویژه در دهه چهل و پنجاه بودهایم.
✍ در مقابل در ایران دهههای ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ شرایط انتخابات نیمهرقابتی برقرار شد. در جامعهای که هنوز سرشار از نشاط بود، اصلاحطلبان با تمام قوا و اکثریت بدنه رای در انتخابات شرکت کردند. اما حالا چه؟
✍ پرسش از امضاکنندگان بیانیه این است که حد یقف شما در دعوت مردم به حضور در انتخابات کجاست؟ و اساسا چه اتفاقی باید رخ دهد که در انتخابات شرکت نکنید و به دنبال روزنهها نباشید؟
✍ مثلا در انتخابات مجلس در سال۱۳۹۸ و یا ریاستجمهوری سال۱۴۰۰ یک رقابت حداقلی وجود داشت که نگارنده هم در آن مشارکت فعال داشت. ولی در حال جاضر مثلا در تهران فقط یک نفر از اصلاحطلبان و اعتدالیون تاییدصلاحیت شده است و آن علی مطهری است. در سایر استانها هم وضع به همین منوال است. پاسخ دوستان به این سوال روشنکننده بسیاری از نیات آنان خواهد بود.
@javadrooh
📰 پیشخوان: چهارصدوچهلوششمین شماره #روزنامه_هم_میهن چهارشنبه بیستوپنجم بهمنماه منتشر میشود.
@javadrooh
💥خبر: جبهه اصلاحات از اختلاف نظرها و تضارب آرا استقبال میکند/ هدف امضاکنندگان بیانیه روزنهگشایی، قدرتمحوری نیست
👈 محمد سالاری، رئیس کمیته راهبردها و برنامهریزی جبهه اصلاحات ایران در پاسخ به سوال خبرنگار «امتداد» مبنی بر موضع جبهه در خصوص بیانیه ۱۱۰ فعال سیاسی و رسانهای اصلاحطلب ذیل عنوان «روزنهگشایی کنیم»، تصریح کرد:
🔹جبهه اصلاحات، یک جریان سیاسی پویا و کثرتگرا است. در جریان اصلاحطلبی، مثل جریانات رقیب، تصمیمگیریها از بالا به پایین به بدنه ابلاغ نمیشود که آن را عملیاتی کنند.
🔹به این معنا که در جریان اصلاحطلبی، مقوله تصمیمسازی و تصمیمگیری از پایین به بالا صورت میگیرد. لذا اینکه امروز تعدادی از دوستان تحولگرا، توسعهگرا و اصلاحطلب ما رویکردهای دیگری را برای عبور از تنگناهای موجود برای اصلاحگری پیشنهاد بدهند، هیچگاه مانعی برای آن نخواهیم بود. اما پیشنهاد دوستان، تصمیم جبهه اصلاحات نیست.
🔹جبهه اصلاحات یک کارکرد و آئیننامهای داشته و باید بر مبنای تصمیم اعضای خود تصمیم بگیرد. ممکن است که بخشی از این اعضا و بدنه احزاب آن، نظرات متفاوتی داشت باشند.
🔹اگر این نظرات متفاوت نبود که اساسا ما ۳۱ حزب در این جبهه نداشتیم و از این همه شخصیتهای سیاسی دعوت نمیکردیم. خب! یک مرامنامه ثابت، لایتغیر و غیرقابل انعطاف مینوشتیم و عنوان میکردیم که فلان سیاست، مثلا تا فلان سال، عملیاتی شود!
🔹البته، ما این بیانیه ۱۱۰ نفر را به فال نیک میگیریم. بخش عمدهای از مطالبی هم که در ارتباط با توسعهگرایی و نهادینه کردن مردمسالاری در این بیانیه مطرح شده، مورد قبول اعضای جبهه اصلاحات است. منتها؛ در نحوه کنشگری، دوستان اعتقاد دارند که در این فضای بسته، اگر بشود که افراد میانهروتری را پیدا کرد، بهتر است که آنها به پارلمان بروند تا افراد تندرو.
🔹این یک دیدگاه قابل احترام است. منتها، بحث مطرح در این بین این است که مردمی که در همه فضاها همواره به صحنه آمده و جریان اصلاحطلبی را-به امید تحقق بخشی از مطالباتشان- حمایت کردند، آیا دوباره از این جریان نخواهند برید؟
🔹بههرحال، ممکن است که مردم این سوال را بپرسند که مبادا اصلاحطلبان صرفا به دنبال قدرتمحوری هستند. البته من معتقدم که هیچ یک از دوستان با نگاه قدرتمحوری این بیانی را امضا نکردهاند.
🔹جبهه اصلاحات از اینگونه اختلاف نظرها و تضارب آرا استقبال کرده و همواره آن را در روند مباحث در خصوص تصمیمگیریهای خود دخیل میکند.
@javadrooh
جبهه اصلاحات از انتخابات فاصله نگرفته و با صندوق رای قهر نیست
رئیس جبهه اصلاحات:
🔹جبهه اصلاحات توصیهای برای انتخابات ندارد؛ این به معنی قهر با صندوق و فاصلهگیری از انتخابات نیست.
🔹ما اکنون در دوگانه مشارکت و تحریم قرار نگرفتهایم؛ بلکه امکان ارائه لیست براساس خواست مردم را نداریم.
🔹امضا کنندگان بیانیه ۱۱۰ اصلاحطلب، نگاه مستقلی از جبهه اصلاحات دارند.
🔹کسی حق ندارد اصلاحات را متهم به قهر یا عبور و تحریم از انتخابت کند.
isna.ir/xdQyWn
@isna94
#روایت_مخالف
💢دروغهای یک ورشکسته ناپایدار درباره مذاکرات قطعنامه ۵۹۸
➖یکی از ورشکستگان ناپایدار اخیراً در یک برنامه تلویزیونی، ادعای سه، چهار سال گذشته خود را تکرار کرده و گفته که دکتر روحانی در ستاد قطعنامه ۵۹۸ اصرار داشت ایران اروندرود را به صدام ببخشد!
➖این کارمند سابق وزارت خارجه چند سالی است خود را عضو ستاد قطعنامه ۵۹۸ در مذاکرات و قبل از آن (!؟) معرفی میکند، درحالی که او در سالهای ۶۹-۱۳۶۷ صرفاً مدیرکل اطلاعات و مطبوعات بود و اصلاً جایگاه و شایستگی قرار گرفتن در جمع هیأت ایرانی مذاکرهکننده در کنار آقایان دکتر حسن روحانی، حسن حبیبی، علیاکبر ولایتی، محمدجواد ظریف، سیروس ناصری، عباس ملکی، علی شمس اردکانی، جمشید ممتاز و بسیاری از دیپلماتهای برجسته و وطنپرست کشور را نداشت.
➖ریاست ستاد قطعنامه ۵۹۸ به عهده دکتر روحانی بود که جلسات آن در ستاد قرارگاه خاتمالانبیاء برگزار میشد و او به عنوان نماینده فرمانده جنگ در مذاکرات شرکت میکرد. دکتر ولایتی و تیم وزارت خارجه هم مسئول مذاکره با عراق بودند. حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی به دلیل نقش خود در دوران دفاع مقدس مفتخر به دریافت نشان درجه ۲ فتح و نشان درجه نصر از مقام معظم رهبری شد.
➖ فرد مدعی چنان با مباحث مذاکرات ۵۹۸ بیگانه است که متوجه نیست به جز هفتههای نخستین جنگ، صدام هیچگاه جرأت صحبت از واگذاری اروندرود را نداشت. آنچه در مذاکرات ۵۹۸ از سوی هیأت عراقی مطرح شد لایروبی اروندرود بود.
➖توافق نهایی میان ایران و عراق پیرامون لایروبی اروندرود براساس توافق ۱۹۷۵، سی سال پس از پایان جنگ، در دوران ریاستجمهوری دکتر روحانی حاصل شد. ایشان در دوران ریاستجمهوری خود موفق شد تا در نتیجه توافق با عراق و اعلام لایروبی اروندرود، رسماً خط تالوگ را به عنوان خط مرزی دو کشور تثبیت کند.
➖این فرد کشفیات جعلیاش را دقیقاً پس از این دستاورد بزرگ و تاریخی بیان کرد و ناخرسندیاش را از این توفیق ملی نشان داد.
rouhanihassan.com/Fa/News/107856
@rouhanioffice
🔸در شِبهِانتخابات ۱۴۰۲ شرکت نمیکنیم
🔹بیانیه انتخابات ١۴٠٢
🔹رد صلاحیت گسترده کاندیداها، نفی جمهوریت نظام و نقض «آزادی» و «حاکمیت ملت» است.
بسمه تعالی
📌انتخابات آزاد، سالم و عادلانه، بنیادیترین شاخص «آزادی» و یکی از مهمترین حقوق اساسی ملت به شمار میرود که در فرآیند اصلاحات و تحقق حاکمیت ملت، ارتقای سرمایه اجتماعی، تأمین امنیت ملی پایدار، دستیابی به توسعه متوازن، پرهیز از تفرقه و نیل به همبستگی ملی، بدیلی ندارد.
نهضت آزادی ایران با ابراز نگرانی عمیق نسبت به روند برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری که در یازدهم اسفندماه سال جاری برگزار میشود، آن را در راستای مواضع خود در چهار دهه گذشته، راهبرد اصلاحات جامعهمحور و احیای نهاد انتخابات نمیبیند. از اینرو، اعلام میدارد: از آنجا که تمامیتخواهان مستقر در نهادهای قدرت با رد صلاحیتهای گسترده و تحمیل شیوههای غیردموکراتیک در فرآیند انتخابات با هدف تکمیل یکدستسازی ساختار قدرت، امکان رقابت آزاد و عادلانه را از اکثریت قاطع ملت ایران سلب کردهاند، در چنین انتخاباتی شرکت نمیکند.
نهضت آزادی ایران
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
@nehzatazadiiran
👁🗨 نگاه تحلیلگران: اقدام راهبردی و تاثیرگذار؛ روزنگشایی در سنگ خارا...
👈 غلامعلی دهقان، فعال سیاسی و مدرس تاریخ، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍دبیانیه ۱۱۰نفر از اهالی فکر و اندیشه و سیاست و رسانه در راستای تبیین مواضعشان نسبت به شرایط سیاسی کشور و بهخصوص انتخابات مجلس دوازدهم را میبایست اقدامی راهبردی و تاثیرگذار در صحنه سیاسی کشور دانست.
✍ واقعیت این است دستاورد استقلال سیاسی ایران پس از دویست سال نفوذ و سلطه بیگانه که با پیروزی انقلاب۱۳۵۷ حاصل آمد، موضوعی نیست که بتوان بهسادگی از آن گذشت.
✍ انتقال مرکز تصمیمگیری از مسکو و لندن و واشنگتن به تهران واقعیتی است که پس از پیروزی انقلاب سبب شد تا نوعی خودباوری و اعتمادبهنفس در میان ایرانیان شکل بگیرد. تجلی این اعتماد به نفس در دفاع از کشور در جنگ تحمیلی صدام خود را نشان داد.
✍ از آن زمان تاکنون، این خودباوری ملی و تکیه بر هویت خودی با حضور بخش قابلتوجهی از مردم به اشکال مختلف از جمله حضور در مقوله انتخابات خود رانشان داده است.
✍ انتخابات طی چهار دهه اخیر صحنهای برای اثبات این بوده که ایرانی میتواند بدون دخالت بیگانه و از طریق نخبگان خود کشور را اداره کند.
✍ پذیرش کلیت انتخابات و نقد به برخی از فرآیندهای آن، از آن جمله مثل تفاوت برداشت در مقوله نظارت مورد نظر در اصل ۹۹قانوناساسی طی سه دهه گذشته وجود داشته است که بهنوبه خود، برداشتهای مختلف حقوقی را همراه داشت.
✍ برای همین به صرف اختلاف در برداشتهای گوناگون حقوقی نمیتوان از کلیت مقوله انتخابات عبور کرد و آن را کلا نادیده گرفت.
✍ راهدرست همان است که از هر فرصتی واز هر منفذی بتوان راهی گشود تا پروسه توسعه سیاسی به سامان برسد؛ ولو این پروسه سالها زمان ببرد.
✍ قصه چشمه و سنگ را ازیاد نبریم. مقاومت چشمه بالاخره کار خود را کار کرد؛ ولو اینکه زمان زیادی برد.
نشد چشمهاز پاسخ سنگ سرد
به کندن در ایستاد و ابرام کرد
بسی کند و کاوید کوشش نمود
کزین سنگ خارا رهی برگشود
@javadrooh
👁🗨 نگاه تحلیلگران: روزنهگشایی یا چاهکنی؟
👈 علیرضا کفایی، عضو انجمن اسلامی معلمان، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ بیانیه روزنهگشایی ۱۱۰نفر و ادعای "تجربه و سنجش آسیبهای کاهشِ مشارکت انتخاباتی" که مدعی "تلاشی است برای مشارکت در فضای گفتوگوی عمومی دربارهٔ پرسشهای راهبردی مربوط به انتخابات۱۴۰۲ از منظر «آرمانگراییِ واقعنگرانه»" نهتنها روزنهای نمیگشاید، بلکه به حفر چاه و عمیقتر کردن شکاف میان حاکمیت و مردم و از سویی و مهمتر ایجاد شکاف در جامعه و قطبی کردن فضا میانجامد.
✍ تلاش برای گفتگوی عمومی اگر شعار نیست؛ چرا بلادرنگ فتوا بر حضور در انتخابات داده میشود، درحالیکه این دوستان بخوبی میدانند ماهها و در جلسات گوناگون گفتگوهایی صورت پذیرفته و نظرات حضرات ضمن استماع و توجه به آن؛ در بیانیه راهبردی جبهه اصلاحات هم لحاظ شده است و وقتی خود را در اقلیت میبینند، چرا به ابتداییترین اصل دموکراسی یعنی پذیرش رای اکثریت تمکین نمیکنند؟
✍ چگونه است که خود را مهیای انتخابات و توجه ویژه به صندوق رای حتی با حداقلها و ائتلافهای تجربهشده و شکستخورده میکنند؛ ولی حاضر نیستند در محدوده بسیار کوچکتری به رای اکثریت و دموکراسی تن دهند و بهسادگی زیر میز میزنند.
✍ متنی که بعنوان بیانیه روزنهگشایی منتشر شده، از صدر تا ذیل متناقض است و اندیشهای پارادوکسیکال را دنبال میکند؛ مانند "آیا انتخابات۱۴۰۲ مصداق انتخابات آزاد است" و خود هم پاسخ میدهد "روشن است که نه. متاسفانه همچون عموم انتخاباتهای تاریخ معاصر ایران، این انتخابات نیز از شرایط انتخابات کاملاً آزاد و عادلانه فاصلهٔ زیادی دارد و مسیر و رویهٔ ناظران و مجریان این انتخابات حتی شدیدتر از گذشته معطوف به «خالصسازیِ» نامزدها و «خالصسازیِ» رایدهندگان بوده است..." یا "آیا اساسا نهاد مجلس تاثیری در سرنوشت شهروندان دارد؟" و خود پاسخ میدهد "سوگمندانه در سالهای گذشته، به علل متفاوت از جمله استفادهٔ اقلیتِ «خالصساز» از کاهش مشارکت، تاثیر همهٔ نهادهای برآمده از انتخابات کاهش یافته است".
✍ و از این قبیل است الی آخر و البته توجیهاتی میفرمایند که از اساس غلطانداز و گریز از بار مسئولیت سیاسی و روشنفکری و زمانسنجی است، "خیر عمومی" و "خیرهای حداقلی" در این بیانیه و از "مبانی استوار اخلاقی و سیاسی" پس از تجربههای چند دهه گذشته و اعتراف به "خالصسازی" شعار است و ظاهراً قصد بر این است که به هر شکل ممکن خود را حلال کرده و توجیهی برای ورود به صحنه بیابند که البته و حتماً با آنکه خود را از چسبیدن به قدرت و حاکمیت بری میدارند؛ اما نیمنگاهی در ضمن بیانیه به قدرت دارند.
✍ غرق در اصطلاحات و گریزهای جامعهشناختی که برای مردم عادی مفهوم نیست؛ کردهاند و انتظار همراهی مردم را دارند، از اساس اصرار بر حضور و توجیه "خیر همگانی" و آن همه تناقض و برنتابیدن رای اکثریت اصلاحطلبان و عدم همراهی با حس عمومی جامعه مغالطه سیاسی عامدانهای است که سعی میکنند بر "توسعه و مردمسالاری" سوار شوند.
✍ ظاهراً حضرات دیر متوجه شدهاند که فرصت ثبتنام و تائیدیهها به پایان رسیده که از حاکمیت "مطالبه گشایش رقابت انتخاباتی و تائیدصلاحیت نامزدهای با کیفیت متکثر" را دارند و لابد رقابت را با همین اوضاع و احوالی که هست و نامزدها را با همین کیفیتی که هست، پذیرفتهاند.
✍ جای تأسف دارد که شعر "عرفی شیرازی" را هم جابهجا در پایان بیانیه آوردهاند، از بیت اول غزل؛ مصرع دوم و از بیت دوم غزل؛ مصرع اول را به هم چسباندهاند که انگار در ایران همه کور و نادان اند... درست مثل "روزنهگشایی" ادعایی که به حفر چاه میماند.
✍ دوستان "روزنهگشا" به رنجهای مردم و حاکمیتی که به هیچ روی حاضر نیست حتی شماها را بپذیرد فکر کنید، در تحکیم حکام ظلم که حرمتی برای اسلام و اخلاق قایل نیست و کمترین اعتباری برای جمهوریت باقی نگذاشته نکوشید، بیراهه رفتن است؛ به مردم بازگردید و از حرکت جمعی و حس عمومی جامعه حمایت کنید که "خیر همگانی" همین است و حتماً اثرگذار است.
گر نخل وفا بر ندهد چشم تری هست
تا ریشه در آب است امید ثمری هست
هر چند رسد آیت یاس از در و دیوار
بر بام و در دوست پریشان نظری هست
بشنو سختی تا که بدانی اثری هست
آفتاب ار نرسد سایه ی دیواری هست
@javadrooh
🗯 مصاحبه روز: روزنهگشایی آری؛ بیعت نه
👈 بخشی از گفتوگوی سعید حجاریان با روزنامه اعتماد
🔹 براي روشن شدن بحث خوب است يك تقسيمبندي از انتخابات ارايه بدهم. به نظر من انتخابات را تا به امروز، ميتوان به چهار نوع تقسيم كرد.
🔹اولين نوع، «انتخابات خودماني» است؛ در انتخابات خودماني رقابت ميان نيروهاي درون سيستم صورت ميگيرد. البته سيستم قبض و بسط دارد. مقطع بسط مربوط ميشود به دوره جنيني انقلاب يعني همان يكي، دو سال نخست پيروزي انقلاب؛ در اين دوره جملگي نيروهاي سياسي مانند نهضت آزادي و ملي مذهبيها و... در انتخابات حضور پيدا ميكنند، اما بعد از آن با صورتهاي مختلف قبض مواجه ميشويم. من حتي انتخابات دوم خرداد يا مجلس ششم را هم ذيل اين دوره تعريف ميكنم. يعني اگر شكل خودماني انتخابات تغيير ميكرد و مثلا به آقايان سحابي و پيمان و ديگر نيروهاي فعال و صاحب پايگاه اجازه حضور داده ميشد، ممكن بود نتيجه انتخابات دوم خرداد بهگونهاي ديگر رقم بخورد.
🔹دومين نوع، يك مرتبه پايينتر از انتخابات خودماني است و من آن را «شبه انتخابات» مينامم. اين نوع از انتخابات بيشتر نمايشي است و اغلب، در انتخابات مجلس شاهد آن هستيم. فرض اصلي شبه انتخابات اين است كه ويترين انتخابات وجود دارد، چند نيروي خنثي هم حضور دارند، اما پس و پشت ويترين خوديهاي ذينفوذ هستند. بعد از مجلس ششم چند دوره مجلس اينچنيني را شاهد بوديم. يعني افراد نسبتا متفاوتي ميبينيم، اما قدرت تاثيرگذاري وجود ندارد.
🔹سومين نوع، «انتخابات بهمثابه ابزار كنترل سخت» است. در اين وضعيت انتخابات وجود دارد، اما ميگويند هر كسي را كه شركت نكند، به چهارميخ ميكشيم. نمونه حاد اين وضعيت كرهشمالي است. يعني هر كسي به جناب كيم جونگ اون، رهبر كرهشمالي راي ندهد، تحت تعقيب قرار ميگيرد، كيفر ميبيند و حتي، خونش ريخته ميشود. اين وضعيت تا اين لحظه در ايران عينيت پيدا نكرده است.
🔹نوع چهارم، «انتخابات بيعتگونه» است. در اين انتخابات «سوژه انتخاب» فيالمثل شاه يا نايبش در درون خاندان يا با ديگر مكانيسمهاي بسته تعيين و مردم موظف ميشوند بيايند و بيعت كنند. هر كسي بيعت كرد، شهروند است و هر كسي چنين نكرد، بايد بگذارد و برود! اين وضعيت يزيدي است و برخي كشورهاي آسياي ميانه و شيخنشينها و نيز طالبان و داعش-در دوره قدرت- اينگونهاند.
🔹اين حرفها را زدم تا بگويم ما با ادوار و انواع مختلف آن مواجه بودهايم؛ من در هر مقطع با توجه به شرايط نسخه و تجويز خودم را پيشنهاد كردهام. اگر روزنهاي براي گشايش فضا و ايجاد تغيير ديدهام، از صندوق راي دفاع كردهام مثل مجلس ششم. از آن طرف، اگر روزنهاي نديدهام از مشاركت مشروط گفتهام.
🔹همينجا صراحتا بگويم كه من سخن گفتن از تحريم انتخابات را جرم نميدانم و اگر انتخابات در دو نوع «ابزار كنترل سخت» و «بيعتگونه» باشد، حتما با صداي بلند آن را تحريم ميكنم و پشت عنوان «مشاركت مشروط» پنهان نميشوم.
🔹من در دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ شركت نكردم و در اين دوره هم مشخص است كه شركت نميكنم. اما اين عدم شركت بدين معنا نيست كه از اين به بعد در هيچ انتخاباتي شركت نخواهم كرد.
🔹شايد روزي نظام سياسي سر عقل آمد و ماشين استصواب و حذف آرام گرفت و مجددا روزنهاي براي اصلاح باز شد. من از باز شدن چنين روزنهاي استقبال ميكنم و حتما آن وقت در انتخابات شركت ميكنم؛ ولو آنكه همه مردم شركت نكنند، زيرا من تابع تحليل اين گروه و آن گروه نيستم و همچنين از امواج پيروي نميكنم.
🔹ممكن است شرايطي پيش بيايد كه احساس كنم ميتوان از طريق انتخابات راهي به دهي باز كرد، اما اگر اوضاع بخواهد به همين منوال پيش برود، كماكان بر تصميم كنوني خودم استوار هستم.
🔅 متن کامل در لینک
@javadrooh
🖋 یادداشت راهبرد: مرگ اصالت
👈 محمدجواد روح
✍ چقدر این عکس دیدن دارد. داریوش مهرجویی است که جایزهاش را میگیرد در جشنواره هفتم فیلم فجر از خاتمی که آن روزها وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
✍ آن روزها هم، ناف سینمای ایران وصل بود به این نهاد و آن ارگان. مخصوصا فیلمهای هنری که چشمانداز فروش چندانی برای تهیهکننده بخش خصوصی نداشتند.
✍ آن روزها هم، سانسور و حذف و مداخلات کارمندان دونپایه و مدیران تازهازراهرسیده و علما و مذهبیون سینماندیده برقرار بود و روی اعصاب بزرگان میرفت؛ از تقوایی تا بیضایی و مهرجویی و حتی حاتمی.
✍ اما آن روزها با این روزها و آن جشنوارهها با این جشنوارهها فرقی مبنایی داشت. جشنوارهای که اصالت داشت و برآمده از انقلابی بود که آن را چه بپسندیم و چه نپسندیم، "اصل" بود. اصالت داشت. واقعیت داشت. ریشه داشت. پشتوانه داشت. از چپها تا مذهبیها، از ملیگرایان تا سنتیها، هریک از زاویهای با آن همراه بودند. از قم و مشهد و تهران و نجف تا واشنگتن و پاریس و برلین شبح انقلاب سایه انداخته بود.
✍ انقلابی تمامخلقی بود؛ حتی اگر اکنون پس از ۴۵سال بسیاری از همان خلقها و نخبگان انگشت حسرت گزند و سر به پشیمانی، زیر اندازند و در برابر فرزندانشان حرفی و توجیهی برای گفتن نداشته باشند.
✍ و البته آن انقلاب به بسیاری نیروها ضربه زد. شاید بیش و پیش از همه، اهل فرهنگ و هنر؛ مخصوصا ستارگان موسیقی و سینما. موسیقی گرچه حکم مشروط حلال بودن گرفت و سینما به شرط دوری از فحشا برقرار ماند؛ اما بسیاری ستارگان امکان ماندن و کار کردن نداشتند.
✍ ستارگان موسیقی نمادهای بزم شاهانه بودند؛ حتی اگر اپوزیسیونی مثل داریوش باشند. ستارگان سینما هم تصویرگران فرهنگ منحط غرب بودند؛ حتی اگر به بزرگی فردین و بهروز و پرویز فنیزاده بودند.
✍ بااینحال، بخشی از موجنوییهای سینما آنان که بیشتر کارگردان پشتصحنه بودند تا بازیگر روی پرده، ماندند و حتی به تحولات امید بستند. مهرجویی یکی از آنان بود. شاید مهمترین آنها. تنها کارگردانی که رهبر انقلاب از فیلمش گفته بود و گاوش را پسندیده بود. چنین بود که در دوران "انقلاب اصیل" آنان تا حد زیادی، توانستند ببالند و بمانند و با همه حاشیهها و گلایهها، کار کنند.
✍ طرف مقابل، حاکمان هم، گرچه انقلابی و مذهبی بودند؛ اما میخواستند فرهنگ را هم پاس دارند و از اهل هنر بیاموزند. خاتمیها و مهاجرانیها و سیفالله دادها و بهشتیها و انوارها و... کموبیش همه از این جنس بودند. انقلابی بودند، اما اصیل.
✍ ازاینرو، اصالت را تا جایی که میتوانستند، میفهمیدند و پاس میداشتند. برخلاف انقلابیون گام دومی امروز که "بدلی"اند و به همین خاطر، نه فقط ژستهای فرهنگیشان که حتی نمایشهای انقلابی و مذهبیشان به دل نمینشیند و در خواندن مشهورترین دعای ایرانیان، خود و مخاطب را زخم میکنند.
✍ در چنین روزی است که این عکس به دل میچسبد. جایزهای اصیل در جشنوارهای اصیل از یک انقلابی اصیل به یک فیلمساز اصیل. دیدن این عکس دیدن دارد؛ در روزی که از یک طرف، سکانس آخر کشتن سینمای ایران را میبینیم و از طرف دیگر، خبر صدور حکم قصاص قاتل سینماگر مولف ایرانی را میشنویم...
@javadrooh