Telegram-канал javadrooh - راهبرد: Unsorted

راهبرد

04 Sep 2017 20:13

👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "منیژه و پریوش"

👈 حمیدرضا عابدیان، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

۱. متعاقب درگذشت زنده یاد دکتر ابراهیم یزدی، از میان خبرها، تحلیل ها، عکس ها و فیلم های منتشرشده له یا علیه ایشان، یکی هم مصاحبه ای تلفنی بود با سرکار خانم منیژه سطوتی، همسر سپهبد مهدی رحیمی، فرماندار نظامی تهران که در نخستین روزهای انقلاب به همراه نصیری، ناجی و خسروداد به جوخه اعدام سپرده شد. خانم سطوتی در این گفتگو، درگذشت دکتر یزدی را خبری مسرت بخش دانستند که علیرغم بیماری، به ایشان انگیزه کار و زندگی بخشیده است.

۲. خانم منیژه سطوتی اما خواهری دارد که او نیز همسرش را پای جوخه اعدام از دست داده و از این منظر با او هم سرنوشت بوده است؛ لیکن نه «پس» از انقلاب که «پس» از کودتا. اگر سپهبد رحیمی، همسر خانم منیژه سطوتی، دست کم به هنگام دستگیری توسط "انقلابیون" مورد ضرب و شتم قرار نگرفته بود، همسر خواهرش، پریوش سطوتی، پس از دستگیری توسط حکومت کودتا، ابتدا در شهربانی بینی اش شکسته شده و سپس، هنگام خروج از شهربانی جهت انتقال به زندان، به اشاره و با هماهنگی قبلی، مورد تهاجم چاقوکشان قرار می گیرد که نهایتا شش ضربه بر پیکرش فرود می آید. (هرچند نباید ناگفته گذارد که خواهر فداکار این مرد، با قرار دادن خود میان او و چاقوکشان، ده ضربه چاقو را به جان می خرد تا از مرگ حتمی برادر جلوگیری کرده باشد).

۳. بهنود می گوید رحیمی پس از کودتای ناموفق بیست و پنجم مرداد سال سی و دو، با درجه سروانی، از جانب یکی از معاونان ستاد ارتش ماموریت می یابد تا از سرگرد عباس شقاقی و نیز سرگرد نعمت نصیری، فرمانده گارد شاه و کسی که حامل فرمان عزل نخست وزیر بوده است، باز جویی کند. در بیست و هشت مرداد اما، هنگامی که ورق برگشت، رحیمی بر سر یک دو راهی ایستاده بود. بهنود می نویسد: "روزی که کودتای دوم پیروز شد، رحیمی در خانه مانده بود با پوشه ای که در آن، سوال و جواب های آن دو مرد ثبت شده بود. با بازگشت شاه، رحیمی در فرصتی خود را به محل گارد رساند و بعد از سلام نظامی به نعمت نصیری که با لباس نظامی، پشت میز بزرگ خود نشسته بود، پوشه را روی میز او گذاشت و به این ترتیب به او فهماند، اسرار آن دو جلسه بازجویی بین آنان می ماند. به این ترتیب، روزگار و حادثات آن، این دو را در کنار هم نشاند و در تمام آن بیست و پنج سال، نصیری که به سرعت مدارج نظامی را تا بالاترین درجات پیمود، همه جا به نوعی مهدی رحیمی را هم کشاند".

۴. در کتاب خواندنی ۲۷۵ روز بازرگان، ذیل گزارش های مربوط به پنجشنبه ۲۶ بهمن ۵۷ آمده است: "در پشت پرده رفت و آمدها بود. دولت موقت و در رأس آن مهندس بازرگان، با محاکمات سریع و اعدام مخالف بودند و می گفتند این افعال به اعتبار انقلاب لطمه می زند. آنها خواستار برپایی محاکمات علنی با حضور وکیل مدافع و ناظران و خبرنگاران خارجی بودند. از سوی مقابل، چریک ها و گروه های سیاسی و اکثریتی از مردم، خواهان مجازات فوری عوامل رژیم گذشته بودند. جوخه اعدامی شکل گرفته بود که رییس و بیشتر اعضای آن، کسانی بودند که در دوران شاه، در زندان های رژیم زیر شکنجه بودند یا فرزند و برادرشان به حکم دادگاه های نظامی تیرباران شده بودند".

۵. مسعود بهنود اعدام های شامگاه بیست و ششم بهمن را چنین گزارش می کند: "شب سایه خود را بر شهر انداخته بود. هزاران تن که خبر محاکمات را شنیده بودند، در اطراف مدرسه علوی منتظر بودند. برای مکان اجرای حکم، چندین پیشنهاد شده بود؛ ولی خوف آن می رفت که گروه‌هایی برای نجات نصیری و خسروداد دست به کار شوند. ترجیح داده شد که در پشت بام همان مدرسه، حکم به اجرا در آید...تیمسارها (رحیمی، نصیری، خسرو داد و ناجی) به راه پله ها هدایت شدند. آنها را در پشت بام به تیرهای نازکی بستند و قرائت رای شروع شد. اما در میانه قرائت رأی، از پشت بام ها گلوله باریدن گرفت. جوخه اعدام فقط توانست یک ردیف شلیک کند و خود از صحنه گریخت. تا دقایقی بعد شلیک ها ادامه داشت".

۶. اعدام دکتر حسین فاطمی، همسر پریوش اما در خفا و دور از چشم مردم صورت گرفت. هنگامی که او را در میدان تیر به چوبه تیرباران بستند، در حالیکه در تب چهل درجه می سوخت، سه بار فریاد برآورد: "زنده باد آزادی، زنده باد مصدق، پاینده ایران" و آنگاه، صفیر هشت گلوله و یک تیر خلاص، در آسمان پیچید و جان بی تاب اش را از قفس تن رهانید. اعدام او، چنانکه شهرت داده شده است، تنها خواست شاه نبود! ساموئل فال، مستشار شرقی سفارت بریتانیا، دو هفته پس از کودتای بیست و هشت مرداد، در گزارش مورخ سوم سپتامبر ۱۹۵۳ می نویسد اعدام بیرحمانه، صرف نظر از غیرانسانی بودن آن، ممکن است در مورد مصدق عاقلانه نباشد، منتهی شاید برای فاطمی، بهترین راه حل باشد، البته اگر دستگیر شود.

🔅 ادامه یادداشت در پست بعدی👇👇
@javadrooh