Standing on the edge of the underworld
Looking at the abyss
And I'm hoping for some miracle
To breakout to escape from all this
Whispers in the air tell the tale
Of a life that's gone
Desolation, devastation
What a mess we made, when it all went wrong
@JoyOfArt
ناصریا...♡
این ترانه برای سال ۱۳۷۶ بوده. شعرش گویش بندریه و ناصر عبداللهی گفته هدف ساختش اعتراض به ستم در جهان و همدردی با ستم دیده ها بوده :)
تا ابد زیباست...
@JoyOfArt
Everybody is identical in their secret unspoken belief that way deep down they are different from everyone else.
David Foster Wallace
.
📽️ "چشمی که میشنود" برشی یک روزه از زندگی بهمن محصص (١٣۴۶) – به کارگردانی احمد فاروقی
«وندر نیر» در این اثر، زن جوانی را بهعنوان جودیت، قهرمان عهد عتیق که هولوفرنس، ژنرال آشوری را که رهبری حمله به شهرش را رهبری میکرد، اغوا کرد و سرش را از بدن جدا کرد، به تصویر کشیده است.
با دقت به جزئیات میتوانید علاوهبر لباس مجلل و ابریشمی زن که با مروارید تزئین شده است، شمشیری در دست او ببیند. و بدتر از آن، چهرهی دومی در سمت راست که سری را در کیسه فرو میکند.
©Eglon Hendrik van der Neer, Judith, 1678.
Painting is poetry that is seen rather than felt, and poetry is painting that is felt rather than seen.
Leonardo da Vinci
@JoyOfArt
دانی که چنگ و عود چه تَقریر میکنند؟
پنهان خورید باده که تَعزیر میکنند
ناموسِ عشق و رونقِ عُشّاق میبَرند
عیبِ جوان و سرزنش پیر میکنند
جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز
باطل در این خیال که اِکسیر میکنند
گویند رمزِ عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتیست که تَقریر میکنند
ما از برونِ در شده مغرورِ صد فریب
تا خود درونِ پرده چه تدبیر میکنند
تشویشِ وقتِ پیرِ مُغان میدهند باز
این سالِکان نِگَر که چه با پیر میکنند
صد مُلکِ دل به نیم نظر میتوان خرید
خوبان در این معامله تَقصیر میکنند
قومی به جِدّ و جهد نهادند وصلِ دوست
قومی دگر حواله به تقدیر میکنند
فِی الجُمله اعتماد مَکُن بر ثباتِ دَهر
کـاین کارخانهایست که تغییر میکنند
مِی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند
حافظ
@JoyOfArt
از روزگارِ خویش ندانم جز این قَدَر
خوابم زِ یاد رفته و تعبیرم آرزوست
#اقبال_لاهورى
#الف