ارتباط : @DrKaashef 021-88225000. 🌺هر آنچه كه 🌺در كنار مدرسه بايد بياموزيد، 🌺مي توانيد در كآشف بياموزيد. 🌺توصيه هايي براي تربيت نسلي خلاق، نوآور و 🌺كارآفرين، تا کآشف شايسته فرداي خود باش
♦️ *برای اولین بار دو نفر در خواب با یکدیگر ارتباط برقرار کردند* 💤
🔹اولین بار است که دو انسان در خواب با یکدیگر ارتباط برقرار کردند. این دستاورد مهم، نشان میدهد رؤیای شفاف (Lucid Dream) میتواند ابعاد جدیدی از ارتباطات و پتانسیل را معرفی کند.
🔹در این آزمایش جدید، شرکتکنندگان در خانههای خود خوابیده بودند سپس دستگاهی امواج مغزی و دادههای پلیسومنوگرافی آنها را از راه دور ردیابی کرد. زمانی که سرور دستگاه تشخیص داد اولین شرکتکننده وارد وضعیت رؤیای شفاف شده، کلمه تصادفی تولیدشده با زبان مخصوص Remmyo را از طریق ایرباد برای او در وضعیت خواب ارسال کرد.
🔹شرکتکننده این کلمه را در خواب خود تکرار کرد و پاسخ او ضبط و در سرور ذخیره شد.
🔹شرکتکننده دوم ٨ دقیقه بعد وارد وضعیت رؤیای شفاف شد و پیام ذخیرهشده از شرکتکننده اول را از طریق دستگاه دریافت کرد. او پس از بیدار شدن این کلمه را تأیید کرد که اولین پیام ردوبدلشده در خواب را نشان میدهد.
🔹رؤیای شفاف (Lucid Dream) به پدیدهای گفته میشود که در آن فردی که خواب است، میداند رؤیا میبیند.
📚 خیام معتقد بود هر کس که در این دنیا بتواند شاد زندگی کند و از زندگیش لذت ببرد، بطور حتم بعد از مرگش نیز در بهشت خواهد بود.
زیرا کسی که زندگی شادی داشته باشد به طور طبیعی نه به کسی ظلم می کند و نه تفکرات منفی نسبت به دیگران دارد.
پس دنیا و آخرتش برای او بهشت خواهد بود.
بنابراین نباید زندگی را به خود سخت گرفت و به خود وعده فردایی بهتر داد.
دوزخ، شرری ز رنج بیهوده ماست
فردوس، دمی ز وقت آسوده ماست
درود و صبح شما به خیر و برکت 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
سیر آشنایی زوجها،چه بوده وحالا چه شده
Читать полностью…ابوریحان بیرونی چگونه شعاع کره زمین را محاسبه کرد؟
ابوریحان بیرونی اولين فردى بود که با ابتدايىترين امكانات آن زمان،شعاع زمین را ۶۳۴۰ کیلومتر حساب کرد که تا حد زيادی به مقدار صحیح آن يعنى(۶۳۷۱ کیلومتر)نزدیک بود!
بخش ریاضی دانشگاه شیراز این موضوع را به زبان طنز ساخته است.
Photo from Sدقیقترین تصویر سه بعدی تاریخ از ۱ میلیمتر مکعب از مغز انسان
با بیش از ۱.۴ پتابایت داده تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی، تیمی از دانشمندان یک بخش کوچک مکعبی مغز انسان را بازسازی کردند.
همین ۱ میلیمتر مکعب شامل ۵۷۰۰۰ سلول، ۱۵۰ میلیون سیناپس و ۲۳۰ میلی متر ورید بسیار ظریف، در این فضای میکروسکوپی است.
برای دستیابی به همین تصویر ۱ دهه تلاش شده است.
این بزرگترین و دقیقترین بازتولید مغز انسان است که به سطح وضوح سیناپسها میرسد، ساختارهایی که به نورونها اجازه میدهند سیگنالها را بین آنها منتقل کنند.
۱ ترابایت را بهتر میشناسید؛ این تصویر از ۱ میلی مترمکعب از مغز انسان، هزاران ترابایت داده است.
اطلاعات بیشتر: sciencealert
مقاله اصلی: Scienceadsah
*❤️این متن را بخوانید.*
♦️ماهیتابه حاوی صبحانه ای که سفارش داده بودم تازه روی میز گذاشته شده بود و داشتم اولین لقمه های صبحانه رو سر صبر میجویدم و قورت میدادم. پیرمرد وارد قهوه خانه شد و رو به عباس کرد و گفت:
خونه اجاره ای چی دارید؟
عباس نگاهی بهش کرد و گفت: اینجا قهوه خانه است پدر جان، مشاور املاکی دو تا کوچه آنورتره. پیرمرد پرسید: اینجا چی میفروشید؟
گفت: صبحانه و ناهار و قلیان
پیرمرد گفت: یک قلیان به من بده.
عباس به قصد دک کردن پیرمرد گفت: صاحبش نیست. برو بعدا بیا
از رفتار و گفتار پیرمرد میشد تشخیص داد که دچار آلزایمراست.
صداش کردم پیش خودم و گفتم بیا بشین اینجا پدر جان. اومد نشست کنارم و گفت : سلام.
به زور جلوی بغضم رو گرفتم و جواب سلام دادم. گفتم: گرسنه نیستی؟ صبحانه میخوری؟
گفت: آره میخورم.
به عباس اشاره کردم یک پرس چرخکرده بیاره. با پیرمرد مشغول صحبت شدم. از چند سالته و چند تا بچه داری و شغلت چیه بگیر تا خونه ات کجاست و کدام محله میشینید؟
میگفت: دنبال خونه اجاره ای میگردم برای رفیقم. صاحبخونه جوابش کرده. گفتم رفیقت الان کجاست؟
نمیدونست. اصلا اسم رفیقش رو هم یادش نبود.
عباس صبحانه رو با کمی خشم گذاشت روی میز و رفت. به پیرمرد گفتم بخور سرد نشه.
صبحانه خودم تمام شد و رفتم پیش عباس. گفتم چرا ناراحت شدی گفت:
تو الان این آدم رو مهمان کردی و این الان یاد میگیره هر روز بیاد اینجا و صبحانه طلب کنه. گفتم خاک بر سرت.
این آدم الان از در مغازه تو بره بیرون یادش میره که اینجا کجا بوده و اصلا چی خورده یا نخورده.
در ثانی هر وقت اومد اینجا و صبحانه خواست بهش بده از حسابمون کم کن. شرمنده شد و سرش رو انداخت پائین. برگشتم سمت پیرمرد و گفتم: حاجی چیزی لازم نداری؟
گفت قلیان میخوام. اشک چشمانم رو تار کرده بود. یاد پدر افتادم که همیشه خوانسار میکشید و عاشق قلیان بود.
به عباس گفتم یک خوانسار براش بزنه. نشستم به نگاه کردن پیرمرد. پدرم رو در وجود اون جستجو میکردم. پدری که دیگه ندارمش.
بهش گفتم خونه اتون رو بلدی؟ گفت همین دور و برهاست. ازش اجازه گرفتم و جیبهاش رو گشتم. خوشبختانه شماره تماسی داخل جیبش بود. زنگ زدم و پسر جوانی جواب داد. بهش داستان رو گفتم و گفت سریع خودش رو میرسونه.
نفهمیدیم کی از خونه زده بیرون، اما از خونه و زندگیش خیلی دور شده بود. یاد اون شبی افتادم که تهران رو در جستجوی پدر زیر و رو کردیم. ساعتها گشتیم و نگاه نگرانمون همه کوچه ها رو زیر و رو کرده بود. یاد اون شبی افتادم که با همه خستگی که داشتم رفتم اسلامشهر تا پدر رو از مرکزی که کلانتری ابوسعید تحویلش داده بود به اونجا تحویل بگیرم.
یاد صدای لرزانش افتادم که بدون اینکه من رو بشناسه ازم تشکر کرد و گفت: ببخشید اذیت کردم. یاد آخرین کله پاچه ای افتادم که همون صبح زود و بعد از تحویل گرفتنش از مرکز مربوطه با هم خوردیم. یاد روزهای آخر پدر افتادم که هیچکس و هیچ چیز یادش نبود.
نه غذا میخواست و نه آب یاد شبهای خوفناک بیمارستان افتادم که تا صبح به پدر نگاه میکردم. یاد روزی افتادم که به مادرم گفتم کم کم باید خودمون رو برای یک مصیبت آماده کنیم.
پیرمرد رو به پسرش سپردم و خداحافظی کردم. تا یکساعت تمام بغضهای این سالها اشک شدند و از چشم من باریدند.اشکی که بر سر مزار پدر نریختم. من به خودم یک سوگواری تمام عیار بابت این سالها که بغضم رو فرو خوردم، بدهکارم.
*🔺آلزایمر تمام ماهیت آدمی رو به تاراج میبره.*
*🔺در مواجهه با اشخاصی که دچار آلزایمرهستند، صبور و باشید و مهربان.*
*🔺اونها قطعا شما و رفتارتون رو فراموش می کنند اما شما این اشخاص رو هرگز فراموش نخواهید کرد.*
*♦️کلاس اول یزد بودم. سال 1340. وسطای سال اومدیم تهران یه مدرسه اسممو نوشتند.*
🔺شهرستانی بودم، لهجه ی غلیظ یزدی و گیج از شهری
غریب ما کتابمان دارا آذر بود ولی تهران آب بابا معضلی بود برای من، هیچی نمیفهمیدم البته تو شهر خودمان هم همچین خبری از شاگرد اول بودنم نبود، ولی با سختی و رنج درسکی می خواندم. توی تهران شدم شاگرد تنبل کلاس.
🔺معلم پیر و بی حوصله ای داشتیم که شد دشمن قسم خورده ی من، هر کسی درس نمی خواند می گفت: می خوای بشی فلانی و منظورش من بینوا بودم.با هزار زحمت رفتم کلاس دوم، آنجا هم از بخت بد من، این خانم شد معلممان. همیشه ته کلاس می نشستم و گاهی هم چوبی می خوردم که یادم نرود کی هستم! دیگر خودم هم باورم شده بود که شاگرد تنبلی هستم تا ابد....
🔺کلاس سوم یک معلم جوان و زیبا آمد مدرسه مان، لباسهای قشنگ می پوشید و خلاصه خیلی کار درست بود، او را برای کلاس ما گذاشتند.من خودم از اول رفتم به ته کلاس نشستم. می دانستم جام اون جاست.درس داد، مشق گفت که برا فردا بیاریم. آنقدر به دلم نشسته بود که تمیز مشقم را نوشتم.ولی می دانستم نتیجه ی تنبل کلاس چیست. فردا که اومد، یک خودنویس خوشگل گرفت دستش و شروع کرد به امضا کردن مشقها. همگی شاخ درآورده بودیم، آخه مشقامون را یا خط می زدند یا پاره می کردند. وقتی به من رسید با ناامیدی مشقامو نشون دادم، دستام می لرزید و قلبم به شدت می زد. زیر هر مشقی یه چیزی می نوشت.خدایا برای من چی می نویسه؟
🔺با خطی زیبا نوشت: *"عالی"*
باورم نمی شد بعد از سه سال این اولین کلمه ای بود که در تشویق من بیان شده بود . لبخندی زد و رد شد. سرم را روی دفترم گذاشتم و گریه کردم، به خودم گفتم که هرگز نمی گذارم بفهمد که من تنبل کلاسم. به خودم قول دادم بهترین باشم...آن سال با معدل بیست شاگرد اول شدم و همینطور سال های بعد همیشه شاگرد اول بودم. وقتی کنکور دادم نفر ششم کنکور در کشور شدم و به دانشگاه تهران رفتم.
*یک کلمه به آن کوچکی سرنوشت مرا تغییر داد.*
چرا کلمات مثبت و زیبا را از دیگران دریغ می کنیم به ویژه ما مادران، معلمان، استادان، مربیان، رئیسان و ....
"*🔺خاطره ای از پروفسور علیرضا شاه محمدی استاد روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه کنت انگلستان.*
البته این آمار هم قابل تامل است و مغایر با تحلیل آقای فاضلی
Читать полностью…پنج انقلاب صنعتی در یک نگاه و رویکرد انسانی_شناختی انقلاب پنجم صنعتی
انقلاب صنعتی ۵.۰ به عنوان تکامل صنعتی آینده در نظر گرفته می شود که هدف آن استفاده از خلاقیت متخصصان انسانی در همکاری با ماشین های کارآمد، هوشمند و دقیق، به منظور دستیابی به راه حل های تولیدی با منابع کارآمد و ترجیحی کاربر در مقایسه با صنعت چهارم است.
دنیا و استراتژیستها به سمت انسانی تر شدن در حرکتند.
Brought to you by OfficeSuite: Word, Excel, PDF
Download and try it now -> https://officesuite.com/download-app
فیلم سینمایی *Mine* داستان سربازی است که حین بازگشت از مأموریت در بیابانی برهوت، یکی از پاهایش روی مین میرود، اما او بلافاصله متوجه شده و پایش را از روی مین برنمی دارد، اگر پا را بلند کند مین فوراً منفجر میشود و مرگ او حتمی است. با توجه به این شرایط خودش نمی تواند مین را خنثی کند، پس مجبورست چندین روز در انتظار نیروی کمکی بماند. خستگی بیش از حد، گرمای روز، سرمای شب، بی خوابی و ایستادنِ مداوم، تشنگی و گرسنگی میتواند او را از پا دربیاورد. در این حال و روز، او به حالتی نیمه هوشیار فرو می رود و مدام خاطرات گذشته اش را مرور می کند. مینِ رابطه عاطفی با همسرش، مینِ دعوا و نزاع با دوستان و همکارانش، مینِ درگیری در کافه با غریبه ها و... این مین در حقیقت، استعاره از مین هاییست که او در روابط عاطفی، خانوادگی، اجتماعی و شغلی خود منهدم کرده است و او را وادار می کند تا کاری را انجام دهد که قبل از این هرگز انجام نداده بود، *مکث کردن و اندیشیدن به کارنامه اعمالش.*
عاقبت نیروهای کمکی میرسند ولی پایان داستان اتفاق جالبی رقم میخورد!!!
✅ *مکث آگاهانه*، چیزیست که در زندگی پرتلاطم به آن نیاز داریم. ما به رویدادهای امروزِ زندگیمان همان واکنشی را نشان می دهیم که تجربه کرده ایم و به ناشناخته های امروز بر اساس شناخته های دیروز عکس العمل نشان می دهیم. حال اگر فوراً و با عجله به آن حوادث و اتفاقات واکنش نشان ندهیم، زندگی بهتری را تجربه خواهیم کرد. مکث کردن موقع کنش ها و واکنش ها میتواند افقی از انتخاب های جدید را به روی ما باز کند.
و اما آخر فیلم جالب تر است...
در آخر متوجه میشویم پای سرباز روی هیچ مینی نبوده و فقط یک سر عروسک زیر پایش قرار داشته است.
در زندگی نیز مینهای خودساختهی زیادی برای خودمان میتراشیم و گام بعدی را از دست میدهیم. خیلی از مینهایی که ما را فلج کردهاند وجود خارجی ندارند و فقط زادهی خیالات ما هستند و ما آنقدر آنها را باور داریم که حاضر نیستیم قدم بعدی را برداریم.
*موفقیت و پیشرفت در زندگی، به «نوع نگرش و احساس خودمان» بستگی دارد.*
سه شنبه ۱۴۰۳/۰۱/۱۴
نتایج چنین پژوهشهایی نشان میدهد که چیزهای مثبت تاثیر کمتری بر افراد دارند در قیاس با چیزهای منفی حتی اگر تاثیرشان به لحاظ عاطفی برای فرد کم و بیش یکسان باشد. منفینگری در فرایندهای تصمیمگیری، نتیجهگیری، ارزیابی، برآورد هزینه و یادگیری مؤثر است.
●نمونه دیگر منفینگری در ارتباطات زبانی قابل مشاهده است. تحقیقات زبانشناسی شناختی نشان میدهد افراد ممکن است یک عبارت توهینآمیز را از زبان یک فرد سالها در خاطر داشته باشند در حالی که تعداد بیشماری از واژگان و جملاتی را که وی بر زبان آورده به راحتی فراموش کنند. نحوه تعامل زوجها یکی از مواردی است که منفینگری در صورت غفلت میتواند تبعات سنگینی داشته باشد. تحقیقات زیادی حاکی است که در زوجهای راضی بین احساسات منفی و احساسات مثبت تعادل وجود دارد و در نتیجه در رفتارشان با یکدیگر جانب انصاف را بیشتر رعایت میکنند. در حالیکه مطالعات درباره زوجهای به شدت ناراضی نشان میدهد که منفینگری باعث میشود آنان فقط بر رفتار منفی طرف مقابل و در نتیجه احساسات منفی تمرکز کنند.
○این قضیه در روابط دوستانه نیز صادق است. دوستانی که درباره احساسات منفی که به هم دارند همدلانه گفتگو میکنند در رفاقتشان تعادل به وجود میآورند. در حالی که وقتی منفیگری در میان باشد، ذهن قهر و بیاعتنایی را واکنش مناسب تلقی میکند تا از احساسات منفی خودداری کند. در این حالت رفاقت کمکم از بین میرود.
■توصیه روانشناسان شناختی این است که در هر گونه رابطه عاطفی در کنار واکنش به رفتارهای منفی، به رفتارهای مثبت دیگری حتی بیشتر واکنش نشان دهیم تا اثر منفینگری ناخودآگاه به حداقل برسد. همین فرمول ساده میتواند از طلاق و بهمخوردن دوستیها و خرابشدن روابط با دیگران بکاهد.
*۴. اثر شترمرغ!*
■افسانهای قدیمی حاکی از آن است که هرگاه شترمرغ از چیزی بترسد، سر خویش را زیر شن فرو میبرد و بدینگونه بهگمان خود، از شر دشمن در امان است.
□اثر شتر مرغ نوعی سوگیری شناختی است که ذهن مایل است از برخی مسائل دائما چشمپوشی کند و اصطلاحا خودش را قایم کند. در این گونه مواقع فرد ترجیح میدهد سرش را مثل کبک زیر برف پنهان کند!
●برای افرادی که در سلسلهمراتب سازمانی نیازمند پشتیبانی یا حمایت هستند، اثر شترمرغ در چنین موقعیتهایی نتایج زیانباری دارد. اثر شترمرغ همچنین باعث میشود برخی مسائل مهم در روابط انسانی حلنشده باقی بمانند و محیط کار غیرقابل تحمل شود. فردی که تحت تاثیر اثر شترمرغ رفتار میکند ترجیح میدهد از هر شرایطی که ممکن است کمی ناراحتی پیش بیاید دوری گزیند.
○این خطای شناختی سبب میشود فرد اطلاعات ضروری فراوانی را از دست بدهد زیرا ترجیح میدهد با آن اطلاعات کاری نداشته باشد. در نتیجه هم خود فرد دچار خطای بنیادی در قضاوتهایش میشود هم اعتماد دیگران را بهتدریج از دست میدهد، زیرا در جاهایی که لازم است، یا حضور ندارد یا واکنشی نشان نمیدهد.
■اثر شترمرغ خیلی اوقات در میان افرادی که انسانهای واقعا خوبی هستند بیشتر نمود پیدا میکند، زیرا آنان دوست دارند هیچکس از دستشان ناراحت نشود. چنین رفتاری اما جنبه تاریک ادبِ بیش از حد است. آنان همواره به غلط گمان میکنند چون کاری نکردیم و حرفی نزدیم پس هیچکس از ما چیزی به دل نگرفته در حالیکه با سکوت، پنهانشدن و واکنش نشانندادن ممکن است حتی بیشتر به دیگران آسیب بزنند بهویژه به آنهایی که بهشان نزدیکترند و انتظار حمایت بیشتری دارند.
□تحقیقات نشان میدهد تا همه آزادانه درباره مشکلات سخن نگویند، مواردی مانند از زیرکار در رفتن رشد میکند و فرسودگی شغلی در میان نیروهای ارزشمند سازمان افزایش مییابد. در نتیجه محیط کار عملا برای بسیاری غیرقابل تحمل میشود.
●در زمان تصمیمگیری با پرسیدن چند سؤال ساده میتوان اثر شترمرغ را تشخیص داد. آیا علاوه بر آنچه میدانم اطلاعات بیشتری هم هست که میتوانم بهدست آورم؟ آیا آن اطلاعات را دنبال میکنم یا از آنها چشم میپوشم؟ در صورت چشمپوشی چرا آن اطلاعات اضافی را نادیده میگیرم؟
○اگر در پاسخ به هر کدام از این سؤالات فرد به این نتیجه برسد که دلیل اصلی این است که حوصله سر و کلهزدن با اطلاعات جدید را ندارد، به احتمال قریب به یقین گرفتار اثر شترمرغ شده است.
■این به آن معنا نیست که هیچگاه نباید از هیچ اطلاعاتی چشمپوشی کرد. گاهی اوقات باید آگاهانه برخی اطلاعات را نادیده گرفت. بهویژه زمانیکه مسئله هیچ ربطی به ما ندارد. وقتی کاری از دستمان ساخته نیست، لازم نیست اطلاعات بیشتری دریافت کنیم چون احتمالا دریافت اطلاعات بیشتر فقط حالمان را بدتر میکند.
*به نام حضرت دوست ...*
*که هرچه داریم از اوست*
*🌤️صبح اول هفته تان بخیر و روزگارتان به سامان🌤️*
🌷🌷🌷
مردی قوی هیکل در چوب بری استخدام شد و تصمیم گرفت خوب کار کند. روز اول در جنگل, ۱۸ درخت را قطع کرد. رئیسش به او تبریک گفت و او را به ادامه کار تشویق کرد. روز یعد با انگیزه بیشتری کار کرد, ولی ۱۵ درخت را قطع کرد. روز سوم بیشتر کار کرد, اما نتوانست بیشتر از ۱۰ درخت را ببرد. به نظرش آمد که ضعیف شده است.
نزد کارفرمایش رفت، عذر خواست و گفت: «نمی دانم چرا هر چه بیشتر تلاش می کنم, درخت کمتری می برم!!!».
کارفرما پرسید: «آخرین بار کی تبرت را تیز کردی؟»
او گفت: «برای این کار وقت نداشتم. تمام مدت مشغول بریدن درختان بودم.»
🌷🌷🌷🌷🌷
برای تیز کردن خود وقت صرف کنید، راز موفقیت در زندگی همین نکته های ظریف است. *انتخاب ها، افکار و ابزار شما باید مرتب تیز شوند.*
به قول آبراهام لینکلن : « اگر به من شش ساعت زمان بدهید که درختی را قطع کنم، من چهار ساعت اول را صرف تیز کردن تبر خواهم کرد.»
شنبه ۱۴۰۳/۰۱/۱۱
آکادمی باشگاه مغز برگزار میکند:
همایش برخط
مغز من و برنامهریزی
❇️برای سال جدید آماده شویم؛ چگونه یک برنامهریزی موفق انجام دهیم
⁉️برای شروع سال جدید آمادهای؟
⁉️لیست اهدافت رو مشخص کردی؟
خیلی از ما در آستانه سال نو به فکر تغییر، شروع کارهای جدید و برنامهریزی برای انجام کارهای عقب افتاده هستیم و تصمیم داریم اتفاقات خوشایندی را برای خود رقم بزنیم.
برای اینکه بتوانیم به اهدافمون برسیم باید برنامهیزی و هدفگذاری دقیقی انجام دهیم.
❓❓ اما چطور؟
⏪به مناسبت هفته جهانی آگاهی از مغز، باشگاه مغز همایش ویژهای به صورت آنلاین با محتوای برنامهریزی، مدیریت زمان و تغییر سبک زندگی تدارک دیده است.
🔰سخنرانان:
سیاوش صفاریانپور، ژورنالیست علم
حامد اختیاری، عصبشناس شناختی
حمید یعقوبی، روانشناس بالینی
پیام بهرامپور، کارآفرین شناختی
تارا رضاپور، روانشناس شناختی
📆یکشنبه ۱۳ اسفندماه
🕰ساعت ۱۵ الی ۱۷.۳۰
📜همراه با ارائه گواهی انگلیسی زبان
🟣شرکت برای عموم آزاد و رایگان است.
🟢لینک ثبتنام
https://braingym.ir/event/80
در حال حاضر شرکتهای هواپیمایی ۲۷۴۰۰ هواپیمای مسافربری در اختیار دارند که پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۳ به ۳۶۰۰۰ فروند هواپیما ارتقاء پیدا کند. دو شرکت بزرگ جهانی حمل و نقل کالا (Maersk / Hapag-Llyod) که روی هم رفته ۹۰۴ کشتی اقیانوس پیما دارند با همکاریهای گسترده جدید و ادغام برنامهها در پی آن هستند تا حمل کالا را ارزانتر و سریع تر انجام دهند.
*🔹دور نگه داشتن اقتصاد از سیاست*
در داوس ۲۰۲۴، در ۴۵۰ جلسه و میزگرد فقط در حدود ۱۰ جلسه به مسایل سیاسی، امنیتی، منطقهای و ژئوپلیتیک پرداخته شد و عموماً این اعتقاد وجود داشت که علیرغم بحران/جنگ در سه منطقۀ جهان (تایوان، اوکراین و غزه) اقتصاد جهانی در حال پیشرفت است. حتی ناامنیهای منطقۀ دریای سرخ و کانال سوئز باعث افزایش قیمت نفت نشده؛ زیرا عرضه نفت از تقاضا بالاتر است و در کنار این بحرانهای امنیتی و ژئوپلیتیک، رشد و توسعه اقتصادی در حال تحقق است. منطقۀ عربی خلیج فارس با صدها پروژه عمرانی و صندوق ارزی بالغ بر دو تریلیون دلار، یک منبع مهم سرمایهگذاری، کار مشترک و حتی رشد فناوریهای جدید و Start-upها هستند. پنج نخستوزیر منطقه آسهآن (ASEAN) باور داشتند که به موازات رقابتهای نظامی-امنیتی آمریکا-چین در منطقه دریای چینِ جنوبی و پاسیفیک، اقتصاد همه کشورها در حال رشد است، بازارهای ASEAN مملو از کالاهای چینی است و سرمایهگذاریهای دوجانبه و چندجانبه بین آسیا، اروپا، کشورهای عربی خلیج فارس و اروپای غربی رو به گسترش است. به عبارت دیگر، *در جهانی زندگی میکنیم که حکومتها اجازه نمیدهند ریل رشد اقتصادی با ریل بحرانهای سیاسی-امنیتی تلاقی پیدا کند؛ بلکه با دیپلماسی و حُسن همجواری، خود را حتیالمقدور از تنشها و بحرانها دور نگه میدارند*.
*🔺چند نکتۀ پایانی*
داوس ۲۰۲۴، مثلث هوش مصنوعی، رقابت و فرصتهای سرمایهگذاری بود. حدس این نویسنده از مشاهدات دور و نزدیک در راهروهای اجلاس این است که طی پنج روز، نزدیک به دو هزار ملاقات میان دولتها و شرکتهای مختلف جهان، جهت بهرهبرداری از فرصتهای سیاستگذاری و کار مشترک انجام گرفت. همه در پی همکاری، تعامل، کاهش تنشها، رفع سوء تفاهمها و افزایش ثروت ملی بودند. نخست وزیر ویتنام میگفت در کشور او ضربالمثلی میگوید: اگر میخواهی تند بروی، تنها برو ولی اگر میخواهی به افقهای دوردست برسی، با هم و با دیگران حرکت کن. او تاکید کرد رشد و توسعه امری جمعی است و بدون تعامل و یادگیری با همسایه و غیرهمسایه، سعادت ملتها به دست نمیآید. یکی از شگفتیهای داوس این است که پنج رییس بانک مرکزی در میزگردی شرکت میکنند و طی فقط ۴۵ دقیقه، پیچیدهترین، دقیقترین، عمیقترین، دوراندیشانه ترین واژگان، جمله بندیها، فرمول بندیها و تحلیلهای خود را در حداقل زمان، بیان میکنند. با هم دیالوگ دارند. به هم گوش میکنند. از یکدیگر میآموزند. بر هم اثر میگذارند. از هم اثر میپذیرند. آنها تمرکز ذهن دارند و به چهل سال آینده میاندیشند.
پایان📚
دوستان عزیز سلام و احترام
این بازی توسط جمعی از دوستان خوب شما در دانشگاه شهید بهشتی در حال تدوین و تکوین هست. سپاس که کمی از وقت ارزشمندتون را به این مجموعه اختصاص بدید و مشارکت معنوی در شکل گیری این بازی داشته باشید 🤍🎊
*سلام و عرض احترام خدمت همه دوستانی که در این کار پژوهشی ما را یاری می کنند.*
*پیشاپیش از همکاری شما کمال تشکر و قدردانی را داریم.*
یک بازی دیجیتال به سبک اتاق فرار برای توسعه مهارت هوش هیجانی طراحی و تولید شده است:
در ابتدا لازم است با پاسخگویی به سوالات فرم زیر از هوش هیجانی خود یک ارزیابی اولیه داشته باشید.سپس وارد بازی میشوید. این بازی حدود ۴۵ دقیقه زمان نیاز دارد.
http://ex.vidotech.ir/s/eqpre
بعد از بازی با مراجعه به لینک زیر ارزیابی پایانی از هوش هیجانی شما انجام میشود.
http://ex.vidotech.ir/s/EQsh
سپس برای بیان دیدگاههای خود درباره بازی به لینک زیر مراجعه نمایید:
https://ex.vidotech.ir/s/gameengagement
📌دانشجویانی که تمایل دارند از طریق لبتاب بازی را انجام دهند از طریق لینک گوگل داک زیر می توانند به لینک ها دسترسی یابند.
https://B2n.ir/EIROOM
در نهایت گزارشی از میزان مهارت هوش هیجانی خود را دریافت خواهید کرد.
این فرایند در مجموع حدود یک ساعت زمان نیاز دارد. لذا خواهشمند است زمانی برای انجام آن مراجعه کنید که بتوانید وقت کافی و پشت سر هم برای انجام کل فرایند اختصاص دهید.
*لازم به ذکر است چنانچه هر دو تست (پیشآزمون و پسآزمون) تکمیل نشود، هیچ کمکی به انجام پژوهش نخواهد نشد.* از اینرو خواهشمند است با اختصاص زمان و تمرکز کافی در انجام بازی و تکمیل هر دو پرسشنامه ما را در فرایند این پژوهش یاری فرمایید.
نکته مهم: اگر در حین بازی از صفحه خارج شوید باید تمام مراحل را از ابتدا طی کنید. بنابراین توصیه می شود بازی را با لبتاب یا کامپیوتر انجام دهید.
از همکاری شما بسیار سپاسگزاریم.
اسم فيلم «#IF»، «اگر» نيست، اما شايد با كمي دقت «اگر» اتفاقا اسم چندان نامناسبي هم براي فيلم #كمدي جديد جان كرازينسكي براي كودكان نباشد
ايده مركزي فيلم اين است: «دوستان خيالي بچهها، وقتي بچهها آنها را فراموش ميكنند و سراغ دوستان واقعي ميروند چه عاقبتي پيدا ميكنند؟» و فيلم پيشنهاد ميدهد كه اين دوستان خيالي (Imaginary Friends) يا همان IFها در يك خانه سالمندان دور هم جمع شدهاند و براي دوستان از دست رفتهشان غصه ميخورند. حالا بچهاي كه مادرش را از دست داده و پدرش هم روي تخت بيمارستان است بايد راهي براي نجات اين دوستان خيالي افسرده پيدا كند. اول تلاش ميكند براي شان دوستان جديد پيدا كند، اما كودكان نسل امروز آنقدر سرگرم تلويزيون هستند كه تخيل كافي براي ديدن اين دوستان خيالي بازنشسته و ايجاد ارتباط با آنها ندارند. پس بايد سراغ دوستان قديمي آنها رفت، زني كه آرزو داشته رقصنده باله شود، اما حالا ديگر پير شده، مردي كه اضطرابش باعث خرابكاريهاي عجيب در محل كارش شده، زني كه خودش پشت ميز منشيگري گم شده است و از اين دست.
ممكن است فكر كنيد فيلم يك كمدي سبك براي وقت گذراني است كه يك حس نوستالژيك براي بزرگسالان خيالپرداز از گوشه و كنارش بيرون زده است، اما همهاش این نیست!
#وينيكات، روانكاو معاصر انگليسي را بسياري به خاطر ايدههايش در مورد فرزندپروري ميشناسند، اما شايد مهمترين خدمت او به #روانكاوي، اضافه كردن «ابژههاي گذار» به مفاهيم #روانكاوي_كودكان باشد. به زبان بسيار ساده، ابژههاي گذار اشيا يا خيالاتي هستند كه وقتي مراقبان كودك حواسشان به او نيست، جاي اين مراقبان را پر ميكنند. ابژههاي گذار كه ميتوانند اسباببازيها، پتو، وسايل خانه يا صرفا تخيلات باشند، به كودك احساس امنيت و آرامش و كنترل ميدهند و به او كمك ميكنند با ناتواني محض و وابستگي مطلق به ديگران در سالهاي اوليه زندگياش كنار بيايد. ابژههاي گذار به مرور و با توانمند شدن كودك فراموش ميشوند يا جاي خودشان را به دوستان تخيلي ميدهند كه آنها هم كمكم فراموش ميشوند. اين فراموشيها البته فراموشي بزرگتري را نمايندگي ميكند. فراموشي اتكا به قدرت تخيل براي تصور كردن جهاني امنتر و رسيدن به احساس آرامش، حتي اگر آن آرامش مقطعي و گذرا باشد.
فيلم تسويه ميكند كه دُز امن و بيخطري از اين خيالبافيها همانطور كه در كودكي به بچهها كمك كرده است، ميتواند در بزرگسالي هم به آنها كمك كند. انگزدايي از تخيل در دوران بزرگسالي شايد مهمترين ايده و پيشنهادي است كه فيلم مطرح ميكند و احتمالا مهمترين نكتهاي است كه فيلم را براي بزرگسالان جذاب و دوستداشتني ميكند.
در روزنامه اعتماد
*♦️اگر میتونستیم با سرعت یک سال نوری در یک ثانیه سفر کنیم به کجا می رسیدیم.*
Читать полностью… ☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۷ مهر روز بزرگداشت شمس تبریزی
(زاده سال ۵۸۲ق تبریز -- درگذشته ۶۴۵ق خوی) عارف، صوفی
او از صوفیانِ سده هفتم هجری است. سخنان وی را که در مجالس مختلف بر زبان آورده، مریدان گردآوری کردهاند که بهنام «مقالات شمس تبریزی» معروف است.
از زندگی و احوال شخصی او تا آنگاه که مقالات شمس کشف شد، خبر مهمی در دست نبود. قدیمیترین مدارک درباره وی، ابتدانامه سلطان ولد و رساله سپهسالار است که گفته «هیچ آفریدهای را برحال شمس اطلاعی نبوده، چون شهرت خود را پنهان میداشت و خویش را در پرده اسرار فرو میپیچید».
او نزد استادانی چون شمس خونجی تحصیل کرد و بهسیر و سلوک نزد پیران طریقت، بزرگانی چون پیر سلهباف و پیر سجاسی، بهکسب معرفت پرداخت. چنانکه از مقالات او بر میآید از برخی از بزرگان زمان خود نیز تأثیر پذیرفته بود و از آن میان نامهای شهاب هریوه (اندیشمند خردگرا) فخر رازی، اوحدالدین کرمانی و محیالدین ابنعربی در مقالات شمس آمده است.
شمس و مولانا:
شمستبریزی عاشق سفر بود و عمرش را بهسیر و سیاحت میگذرانید. وی در ۲۶ جمادیالثانی ۶۴۲ (معادل ۶ دسامبر ۱۲۴۴ میلادی و ۱۶ آذر ۶۲۳ خورشیدی) به قونیه رسید. با مولوی ملاقات کرد و با شخصیت نیرومند و نفس گرمی که داشت، مولانا را دگرگون ساخت. تا پیش از دیدار شمس، مولوی از عالمان و فقیهان و اهل مدرسه بود. در آن زمان به تدریس علوم دینی مشغول بود و در چهار مدرسه معتبر تدریس میکرد.
با دیدار شمس تبریزی، مولوی لباس عوض کرد، درس و وعظ را یکسو نهاد و اهل وجد و سماع و شاعری شد. برای مردم قونیه مخصوصاً پیروان مولانا تغییر احوال او و رابطه میان او و شمس تبریزی تحمل ناکردنی بود. عوام و خواص بهخشم آمدند، مریدان شوریدند، و همگان کمر بهکین او بستند. شمس تبریزی بعد از ۱۶ ماه در ۲۱ شوال ۶۴۳ بیخبر قونیه را ترک کرد. اندوه و ملال مولوی در آن ایام بیکرانه بود.
سرانجام نامهای از شمس بهمولوی رسید و معلوم شد که او در شام است. مولوی فرزند خود سلطان ولد را با ۲۰ تن از یاران برای بازآوردن او فرستاد. شمستبریزی در ۶۴۴ با استقبال باشکوه بهقونیه بازگشت. محفل مولوی غرق شور و شادی و وجد و سماع شد.
اما شادمانیها دیری نپایید. باز آتش کینه و تعصب بالا گرفت و رنجها و آزارها بهشمس رسید. او با همه عشق و علاقهای که به صحبت مولانا داشت، تصمیم بهترک قونیه گرفت. به مولانا میگفت: «سفر کردم آمدم و رنجها بهمن رسید که اگر قونیه را پر زر کردندی به آن کرا نکردی، الا دوستی تو غالب بود... سفر دشوار میآید، اما اگر این بار رفته شود چنان مکن که آن بار کردی» به سلطان ولد فرزند مولوی که نزدیکترین مرید و همراز او بود بارها میگفت:
خواهم این بار آنچنان رفتن که نداند کسی کجایم.
در سال ۶۴۵ شمستبریزی بی آنکه کسی آگاه شود قونیه را رها کرد و راه سفر در پیش گرفت. مولوی بیتاب مدام در جستجوی خبری از شمس تبریزی بود. بارها کسانی به او مژده میدادند که شمس را در شام دیدهاند و او مژدگانیها میداد. با همین خبرها بود به امید یافتن شمس دوبار بهشام سفر کرد، اما نشانی از او نیافت. شمس به سلطان ولد گفته بود و چند بار این سخن را مکرر کرده که این بار بعد از ناپدید شده بهجایی خواهد رفت که کسی نشانی از او نیابد.
🆔 @bargi_az_tarikh
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شمس_تبریزی
به خدایی که جانم در اختیار اوست، وارد بهشت نمی شوید مگر مومن شوید؛ و مومن نمی شوید مگر این که یکدیگر را دوست بدارید.
حضرت محمد (ص)
درود و صبح شما به خیر و برکت 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
*♦️داستایفسکی ایران در یکصدمین سال زندگیاش*
✍ گودرز صادقی هشجین
وقتی که *علیمحمد افغانی* در سال ۱۳۳۳ در حالی که تنها ۳۰ سال داشت و به جرم عضویت در سازمان نظامی حزب توده به اعدام محکوم میشد کسی فکر نمیکرد که ۷۰ سال بعد در سال ۱۴۰۳ همچنان زنده باشد! به دستور شاه قرار بود ۱۵۰ نفر از افسران ایرانی عضو حزب اعدام شوند تا زهرچشمی از ارتشیهای سیاسیشده گرفته شود ولی به دلیل فشارهای بینالمللی به اعدام ۳۶ نفر قناعت شد.
*افغانی به مدت ۵ سال (تا ۱۳۳۸) در زندان ماند و سپس آزاد شد.*
او در آن ۵ سال بزرگترین رمان تاریخ ادبیات ایران را در حدود یکهزار صفحه به نگارش درآورد، یعنی شوهر آهو خانم را. وقتی در سال ۱۳۴۰ خواست آن را به دست نشر بسپارد، هیچ ناشری جرات سرمایهگذاری نداشت چون در جامعهی فقیر و کمسواد آن زمان کتابهایی با حجمی به مراتب کمتر هم فروش نداشتند تا چه برسد به کار اول و حجیم یک نویسندهی ناشناس… او با هزینهی شخصی کتاب را در ۲ هزار جلد منتشر کرد که با استقبال عموم مواجه شد و تا به امروز همچنان از پرتیراژترین کتابهای ایران محسوب میشود.
پس از انتشار نخستین اثرش، نجف دریابندری اثر و سبک کار او را با انوره دوبالزاک و تولستوی قابل مقایسه دانست. من ترجیح دادم در عنوان مطلب از او به عنوان داستایفسکی ایران نام ببرم، به این دلیل که داستایفسکی نیز از اعدام جسته بود! او را به جرم براندازی در سال ۱۸۴۹ همراه با تعدادی دیگر تا چوبهی دار بردند و در آخرین لحظات نامه عفوشان توسط تزار وقت رسید و از مرگ جستند. داستایفسکی تا سال ۱۸۸۱ به مدت ۳۲ سال نوشت و نوشت و نویسندهی پر افتخار ما نیز ۷۰ سال است که همچنان زنده است و فعال. آخرین اثر او به نام سنگی بر روی بافه در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات نگاه در تهران چاپ شده است (در ۹۴ سالگی نویسنده و ۶۴ سال پس از رستنش از اعدام).
علیمحمد افغانی در امریکا زندگی میکند و حیف است که نسل جدید ما از آثار او اطلاع چندانی ندارد. آثار او، بخصوص شوهر آهوخانم، آنچنان بدیع و دلچسب و زیباست که شایسته نیست ایرانی باشی و آنها را نخوانده باشی. چرا که این همه سال زیستیم و از خواندنش غفلت کردیم! حال که یاد چندانی از طرف مراجع مرتبط از چنین ذخایر علم و ادب نمیشود، جا دارد ما خوانندگان آثار آنان دیگران را به مطالعه و شناخت بیشترشان دعوت کنیم.
*🔺عناوین کتابهای علی محمد افغان عبارتند از:*
۱-شوهر آهو خانم، تهران: چاپ اتحاد، ۱۳۴۰؛ تهران: امیرکبیر ، ۱۳۴۵
۲-شادکامان درهی قرهسو، تهران: امیرکبیر ، ۱۳۴۵.
۳-سیندخت، تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۰.
۴-بافتههای رنج، تهران: امیرکبیر ، ۱۳۶۱.
۵-دکتر بکتاش، تهران: نگاه ، ۱۳۶۴.
۶-شلغم میوهٔ بهشته، تهران: نگاه ، ۱۳۶۴.
۷-همسفرها، تهران: نگاه، ۱۳۶۷.
۸-محکوم به اعدام، تهران: نگاه، ۱۳۷۰.
۹-بوتهزار (رمان)، تهران: نگاه، ۱۳۷۲.
۱۰-حاجاللهباشی: نمایشنامه منظوم و فصل خوب سال: داستان، تهران: مؤسسۀ انتشارات نگاه، ۱۳۷۷.
۱۱-خداحافظ دخترم، تهران: جاویدان، ۱۳۷۷.
۱۲-دختردایی پروین، تهران: جاویدان، ۱۳۷۷.
۱۳-دنیای پدران و دنیای فرزندان، تهران: دنیای دانش، ۱۳۸۸.
۱۴-صوفی صحنه، دزد کنگاور، تهران: دنیای دانش، ۱۳۸۸.
۱۵-پیمان، بییاد تو هرگز (خاطرات)، تهران : نگاه، ۱۳۸۸.
۱۶-سنگی بر روی بافه، تهران: نگاه ، ۱۳۹۷.
💢 آیا رشد ایران امکان پذیر است؟
✍️دکتر محمود سریع القلم
اگر کشوری درآمد نداشته باشد، نه از نظر فرهنگی و نه از نظر اجتماعی رشد نمیکند؛ همچنین از اعتبار بینالمللی لازم نیز برخوردار نخواهد بود.
رشد و توسعه اقتصادی، علم است مانند علم پزشکی. اگر پزشکانی از کشورهای نیجریه، کانادا، بنگلادش یا فنلاند در یک جا جمع شوند، و در رابطه با بنیان های سلامت انسان صحبت کنند، احتمالا 90 درصد صحبتهای آنها یکی است. چرا؟ چون پزشکی علم است. توسعه و حکمرانی نیز علم هستند. به همین دلیل، توسعه پیدا کردن یک تصمیم است؛ زیرا کشوری، یا جامعه ای که تصمیم به توسعه بگیرد، باید کارهایی را انجام دهد. اگر آن کارها را انجام داد توسعه پیدا می کند
چگونه درآمد سرانه چین از 200 دلار در عرض 25 سال به 10 هزار دلار افزایش یافت، اقتصاد دوم جهان شد و GDP 18 تریلیون دلاری را به خود اختصاص داد؟ هیچ کشوری در دنیا نیست که حداقل 20 درصد از تجارت خارجیاش با چین نباشد؛ این رقم در ارتباط با برخی کشورها تا 85 درصد هم می رسد.
رویداد بسیار مهمی که در چین و همچنین ترکیه و مکزیک شاهد بودیم این بود که حاکمیت، مدیریت را از مالکیت جدا کرد. امروز در چین 82 درصد مالکیت اقتصادی نزد افراد و بنگاههاست، این را مقایسه کنید با زمان مائو که همه امور در اختیار حکومت بود
در مقایسه با چین، در روسیه فردی به نام «خدورکوفسکی» بعد از فروپاشی شوروی با ابداعات خود در صنعت نفت، شرکتی را با گردش مالی 2 میلیارد دلاری تاسیس کرد. حکومت به او گفت بدون اجازهاش، ثروتمند شده است. پرداختن مالیات جای خود دارد، باید با کرملین شریک شود. این شخص قبول نکرد و پیامدش، به عنوان فاسد دستگیر شد، مدت ها در زندان بود و در آخر تبعید شد.
آخرین باری که یک کالای روسی مصرف کردید کی بود و آخرین باری که کالای چینی مصرف کردید کی بود؟ روسیه علیرغم اینکه 150 سال است برای رشد و توسعه اقتصادی تلاش می کند اما به دلیل عدم تصمیم گیری در باره جدا سازی دولت از مالکیت، به همین میزان عقب هستند. انگلیس 350 سال پیش، ژاپنیها 170 سال پیش، چینیها و هندیها 25 سال پیش این تصمیم را گرفتند.
سال 1985 در عربستان، مرکزی به نام مرکز پادشاه عبدالله در تکنولوژی و علم تاسیس شد. طی سالها، 6600 نفر در STEM (Science, Technology, Engineering and Mathematics) نیرو تربیت کردند. 3 نفر از روسای موسسه مذکور، یکی رئیس دانشگاه سنگاپور بوده است. او کیست؟ دانشگاه ملی سنگاپور رتبه 44 جهان را دارد؛ بهترین رتبه های جهانی دانشگاههای ایران در حدود 500 یا 600 است. نفر بعدی رئیس دانشگاه Caltech آمریکا و از بزرگترین مراکز تکنولوژی جهان است. ریاست او، به معنای آورده ای متراکم از شبکه ای سرشار از تجربه و مناسبات است. رئیس سوم کیست؟ رئیس دانشگاه علم و تکنولوژی هنگ کنگ. او با اغلب اشخاص و همه موسسات آی تی و هوش مصنوعی شرق آسیا ارتباط دارد. مشاهده میکنیم که نظام نخبگانی عربستان، آمادگی استفاده از تخصص را داشتند. این موضوع در مورد امارات و قطر هم صدق می کند. آنان نیز بهترینها را آوردند. به خاطر دارم زمانی با رئیس دانشگاه عبدالعزیز عربستان صحبت می کردم. به او گفتم چرا دانشگاه شما مقطع دکترا ندارد؟ گفت برای برگزاری مقطع دکترا هنوز آمادگی ندارند زیرا دکترا فقط کتاب خواندن نیست. گفت وقتی شما در دانشگاهی مثل کمبریج راه می روید، احساس می کنید 800 سال سابقه دارد. استادان چنین دانشگاهی، در مقطع تحصیلی دکترا، در 20 دانشگاه مختلف دنیا تدریس کرده، 7هزار کتاب خوانده، تجربه در صنعت دارد، و مشاور 50 نفر آدم بزرگ در دنیا بوده است؛ چنین متخصصانی را ما نداریم. ما در بهترین شرایط کنونی، میتوانیم در مقطع لیسانس دانشجو بپذیریم، و بعد از فارغ التحصیلی آنان را به بهترین دانشگاه های دنیا می فرستیم. کما اینکه عربستان الان 60 هزار نفر دانشجو در بهترین دانشگاههای آمریکا دارد از جمله 10 هزار نفر در انگلستان، و مابقی در فرانسه، آلمان و چند کشور دیگر هستند. یکی از شکافهایی که بین ما و اعراب خلیج فارس در بیست سال آینده وجود خواهد داشت، شکاف عمیق تخصصی خواهد بود. حوزۀ علم در ایران در حداقل ارتباطات جهانی خود است.
ویتنام یک کشور کمونیستی، امارات یک کشور پادشاهی، اندونزی نیمه دمکراتیک، و سنگاپور اقتدارگراست، اما همه دارند پیشرفت میکنند. در نهایت در مییابیم، از نظر علمی، رشد و توسعه اقتصادی خیلی ارتباطی با ماهیت یک نظام سیاسی ندارد، ماهیت نظام سیاسی، هر حالتی می تواند داشته باشد، اما آنچه مهم است باید بررسی شود آیا تصمیم گیریهای نخبگان یک کشور در راستای افزایش ثروت ملی هست یا نه...؟
.
در شمال اروپا منطقهای وجود دارد به نام اسکاندیناوی. کشورهای این منطقه عبارتند از سوئد، نروژ، دانمارک، فنلاند، ایسلند و جزایر فارو. زبان مردم این سرزمینها از ریشه زبان آلمانی است. مردم اسکاندیناوی از نسل جنگجویان وایکینگ هستند که در زمانهای قدیم، با کشتی به سرزمینهای مختلف حمله میکردند و مایملک آنها را غارت میکردند
گنده لات های شمال اروپا بسیار خرافاتی بودند و خدایان وایکینگی نظیر اودین و گرگ غول آسا فنریر را ستایش میکردند. وایکینگها اعتقاد داشتند که اگر در جنگ کشته میشدند روحشان به والهالا (بهشت وایکینگها) وارد میشد و همراه با سایر جنگجویان افسانهای بر سر یک میز بزرگ چوبی مینشستند و شراب ناب والهالایی مینوشیدند و میخندیدند
بعداز جنگ جهانی دوم که اروپا تقریباً کامل ویران شده بود
صندوق جهانی پول اقدام به پرداخت وام به کشور های اروپایی کرد تا کشور های خود را بازسازی کنند
در این میان کشورهای اسکاندیناوی با این پول اقدام به ساخت کتابخانه و ترویج فرهنگ کتابخوانی بین مردم پرداختند
تا جایی که چندین بار باعث اعتراض و تذکر صندوق بینالمللی پول به این کشور ها شد
اما اسکاندیناوی ها اطمینان خاطر دادند که از این وام برای توسعه زیرساخت های فرهنگی اجتماعی استفاده میکنند
حالا نوادگان آنان تفاوتهای فاحشی با پدربزرگانشان دارند
که به نوردیکها معروف هستند
به عنوان آدمهایی آرام و صلح طلب و در عین حال متفکر شناخته میشوند که نه تنها مثل وایکینگها نان کسی را از چنگش در نمیآورند، بلکه با تکیه بر نظام اقتصادی منحصر به فردشان کاری کردهاند که تمام اتباع آنها بدون چشمداشت به مال بقیه، در رفاه کامل زندگی کنند
مؤسسه لگاتوم هر سال با بررسی عواملی مانند اقتصاد، کارآفرینی، سیستم حکومتی، تحصیلات، بهداشت و سلامت، امنیت فردی و اجتماعی، آزادیهای فردی و سرمایه اجتماعی در بین تمام کشورهای دنیا، لیستی منتشر میکند که خوشحالترین کشورهای دنیا را به ترتیب معرفی میکند. با نگاهی به این لیست متوجه میشویم از ۶ کشور دنوردیک که نام بردیم، در سال ۲۰۱۴، نروژ عنوان اول را دارد، دانمارک چهارم است، سوئد ششم، فنلاند هشتم و ایسلند یازدهم است
چگونه مردمی که گرز و شمشیر به دست بودند، به سطحی رسیدهاند که میتوانند کشورهای سردسیر خود را به این خوبی اداره کنند؟
اگر بخواهید کشوری داشته باشید که فقر، تبعیض و جهل باعث نشود مردمش دائم به جان هم بیفتند، باید در تمام سطوح اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عدالت برقرار کنید، اگر میخواهید اندیشههای پوسیده از سر مردم کشورتان بپرد باید به تقویت علم روز و دانشگاهها بپردازید، اگر میخواهید شیوع یک بیماری مردم را به وحشت نیندازد باید زیر ساختهای نظام سلامت و بهداشت را به خوبی در کشور پیاده کنید، اگر میخواهید مردم کشورتان رفتار بالغانهای داشته باشند باید به آزادیهای فردی بها بدهید و در نهایت اداره تمام این امور نیازمند دولتی با ثبات است که بدون شعار دادن، به مردم کشورش خدمت کند
سیستمی که دولتهای اسکاندیناوی برای اداره کشورهایشان به کار میبرند چیزی است که به “مدل نوردیک” معروف است که خودشان از آن به عنوان ”سیستم رفاقتی” نام میبرند. بارزترین خصوصیتی که در این سیستم وجود دارد این است که نفع عمومی بر نفع فردی ترجیح داده میشود
در این کشورها، دولت ۴۰ درصد تا ۶۰ درصد از درآمد شما را مشمول مالیات میکند و البته مردم این کشورها بدون هیچ گونه کارشکنی و اعتراضی این مبلغ را دو دستی به دولت تقدیم میکنند، چون میدانند که اگر کارشان به بیمارستان کشید یا به دانشگاه رفتند نیازی نیست پول پرداخت کنند
اگر شما پول بیشتری در بیاورید باید مالیات بیشتری هم بدهید، بنابراین در این نظام فاصله طبقاتی ایجاد نمیشود و اگر امشب شام مرغ دارید، خیالتان راحت است که بقیه هموطنانتان مثل گربه تا کمر در سطل آشغال فرو نرفتهاند. فقر که نباشد و هر کسی دستش در جیب خودش باشد، بخش بسیار زیادی از جرم و جنایت هم خود به خود محو میشود و جامعه به امنیت میرسد و مردم فرصت میکنند وقتشان را صرف کارهای مهمتری کنند
آگاهی یک شبه اتفاق نمیافتد، یا باید تجربه کرد و درونی بشود یا با تفکر عمیق و برنامه ریزی حادث میشود
وقتی یکی در بانک سپرده میذاره یعنی توانمنده و کسی که از بانک وام میگیره محتاجه
در سوئیس،
بانك ها ماهيانه یک درصد جهت حق نگهدارى پول از مشتری می گیرد، ولی سود بانکی از وام گیرنده ها نمی گیرد
اما در بانکهای ايران ،ماهيانه سودى حدود ٢٠درصد به سپرده ثروتمندان اضافه ميكند،در عوض ٢٨ درصد بهره از وام گیرندگان (افراد محتاج)ميگيرد
چه خوب است که "خودمان با مطالعه و دانش و مدیریت خالق بهشت باشیم .- کتاب بخوانیم - کتاب بخوانیم - کمتر نصیحت کنیم بیشتر عمل کنیم - درست عمل کنیم و بازهم کتاب بخوانیم ........
دکتر نعمت الله فاضلی
.
خلاصه کتاب نابخردیهای پیش بینی پذیر
Читать полностью…رئیس جدید، چالش جدید!
🔸سالها در یک شرکت کار کردهاید و همیشه عاشق شغلتان بودهاید، اما همه چیز با ورود رئیس جدید تغییر میکند. دلخوری و کلافگی از اینکه باید یک بار دیگر خود را ثابت کنید، قابل درک است؛ اما بسیار مهم است که از خشم و رنجش خود عبور کنید.
🔸کانی نونن هدلی، روانشناس سازمانی و استاد دانشکده کسب و کار دانشگاه بوستون میگوید: «احتمالا این تغییر آن چیزی نباشد که دلتان بخواهد با آن مواجه شوید. اما برای موفقیت در شرایط جدید، باید خود را وفق دهید. اولین گام بازنگری در افکارتان است. سعی کنید به این موقعیت به چشم فرصتی برای یادگیری نگاه کنید. یادتان باشد که یک رئیس جدید اساسا به این معنی است که شما یک شغل کاملا جدید دارید.»
🔸پس حالا که به نظر میرسد رئیس جدیدتان همهچیز را سختتر میکند، چگونه به مسیر خود بازگردید و حس موفقیتتان را به دست آورید؟
1⃣ مثبت فکر کنید. طبیعی است که دلتان برای رئیس قدیمی و روش کار او تنگ شود. اما واقعیت این است که تغییر در کار اجتنابناپذیر است. به خودتان یادآوری کنید: «من شغلم را دوست دارم و دوباره آن را دوست خواهم داشت. فقط باید از این گذار موقت عبور کنم.» درهای قلبتان را هم باز نگه دارید؛ ممکن است با گذشت زمان متوجه شوید که مدیر جدید را دوست دارید!
2⃣ کمی همدلی داشته باشید. گاهی اوقات روسای جدید بیش از حد کنترلگرند و با همهچیز کار دارند یا تغییرات غیرضروری ایجاد میکنند که خود را برجسته کنند. قابل درک است که این رفتار برای کارمندان باسابقه آزاردهنده باشد. اما به او زمان دهید تا با نقش خود سازگاری پیدا کند. این فرد به دلیلی برای این کار انتخاب شده است. وقتی به درک بهتری از اهداف سازمان و دلایل انتخاب مدیر جدید برسید، راحتتر میتوانید راههایی برای همکاری پیدا کنید.
3⃣ یافتن راهی برای همکاری خوب با رئیس جدید نیازمند مهارت تیزبینی و پژوهش است. تلاش کنید اولویتها و ترجیحات رئیس جدید خود را درک کنید و در مورد انتظارات مربوط به تصمیمگیری با او صحبت کنید. این به شما کمک میکند تا همصدا و همسو شوید.
4⃣ رویکرد همراه و سازندهای داشته باشید. برخی افراد با آمدن رئیس جدید، حالتی تدافعی به خود میگیرند و در برابر تغییر مقاومت میکنند. دسته دیگر ممکن است بیشازحد چاپلوس و متملق شوند. حد وسط را در پیش بگیرید؛ یعنی در عین اینکه از رئیس خود حمایت میکنید، بازخورد صادقانهای ارائه دهید.
همچنین در برابر میل به غیبت در مورد رئیس جدید هم مقاومت کنید. تلاشهای رئیس را تخریب نکنید. بهجای آن سعی کنید متحد او باشید. یادتان باشد که اگر افراد بیشتری از رئیس حمایت کنند، به احتمال زیاد عملکرد او بهتر خواهد شد.
5⃣ در کار خود بدرخشید. قابلدرک است که از اینکه مجبورید دوباره خود را به رئیس جدید ثابت کنید، عصبانی باشید، اما به خاطر داشته باشید که رئیس جدید شما باید شما را بشناسد و ببیند چه توانمندیهایی دارید. سعی کنید در برجستهترین پروژهای که میتواند رئیستان را برجسته کند، بدرخشید. شما باید کمی بیشتر از حد معمول کار کنید تا فرد قابل اعتمادی دیده شوید.
6⃣ اگر رئیس جدیدتان به حدی شغل شما را غیرقابل تحمل کرده که به فکر استعفا افتادهاید، از خودتان بپرسید آیا شرکت، مزایا، همکاران و ماهیت اصلی کارتان را دوست دارید؟ اگر پاسخ بیشتر این موارد مثبت است، احتمالا ارزشش را داشته باشد که بمانید و راهی برای کنار آمدن با شرایط تازه پیدا کنید.
عجله نکنید. تا وقتی رئیستان روان پریش نیست، شش ماه به او فرصت دهید. ممکن است اولش بیکفایت به نظر برسد، اما در حال یادگیری است. با این حال اگر مدتی صبر کردید و دیدید رئیستان همچنان رضایت شغلی شما را کاهش میدهد، به دنبال فرصتهایی درون یا بیرون سازمان باشید. اگر گزینه بهتری پیدا شد، میتوانید آنجا را ترک کنید.
منبع: HBR
کانال آموزه های سازمانی
□در نهایت آنچه در گزینش اطلاعات مهم است تصمیمگیری با آگاهی کامل و از روی اندیشه است. بهویژه زمانیکه درباره ورود به موقعیتی ناراحتکننده میاندیشیم؛ آیا اجتناب از آن موقعیت به نفع ما و اطرافیان است یا صرفا ریشه در ترس از مواجهه با واقعیت دارد؟ اندیشیدن به چنین پرسشهایی تاثیر منفی اثر شترمرغ را کاهش میدهد.
*۵. سوگیری شناختی انگ بیدرنگ(خطای بنیادبن انتساب)*
fundamental attribution error
• معرفی توسط لی دیوید راس، استاد دانشگاه استنفورد و با همکارانش ادوارد جونز و ویکتور هریس
■انگ بیدرنگ نوعی سوگیری شناختیست که: فرد در توضیح و قضاوت رفتار دیگران بر شخصیت و ویژگیهای ذاتی بیش از اندازه تاکید میکند و عوامل محیطی و شرایطی را که آن فرد در آن قرار دارد نادیده میگیرد.
□پیشفرض در این سوگیری اینست که:
«اعمال انسانها شخصیتشان را بازتاب میدهد.» (در حالیکه الزامن اینگونه نیست).
●انگ بیدرنگ در رانندگی خیلی رخ میدهد. اگر کسی ناگهان جلوی ما بپیچد، اولین فکری که ممکن است به ذهن برسد این است که "او چقدر عوضی است". بعید است در وهله نخست اینکه شاید آن راننده باید به سرعت خودش را به پرواز بسیار مهمی برساند به ذهنمان خطور کند.
○از آنطرف اگر خودمان ناگهانی جلوی کسی بپیچیم، تمایل داریم خودمان را قانع کنیم که چاره دیگری نداشتیم. در یک پژوهش، شرکت کنندگان باید مقصر یک اتفاق بد را مشخص میکردند. نتایج نشان میدهد: هر گاه اتفاق بدی برای دیگران میافتد، افراد حدود ۶۵% مواقع، خود آن شخص و رفتارش را مقصر میدانند. اما هر گاه اتفاق بدی برای خود فرد میافتد، فقط ۴۴% مواقع خودشان را مقصر میدانند و بقیه مواقع هم تقصیر را میاندازند گردن شرایطی که در آن گرفتار بودند.
*مروری بر ۵ سوگیری شناختی*
*۱. سوگیری منشأ ایده*
■این سوگیری براساس یک قضیهی ساده است:
«اگر به فکر من (یا ما) نرسیده باشد، حتما بیارزش است.» همهی ما با افرادی کار کردهایم که از همهی ایدهها بدشان میآید، مگر اینکه کاری کنیم فکر کنند ایدهی خودشان است! و اینگونه است که همهی ما در دام یک مشکل گرفتار میشویم.
□این به آن علت است که هر کسی ممکن است به سوگیری منشأ ایده آلوده شود، بهویژه رهبران و صاحبان کسبوکار؛ چون ریشهی این سوگیری در خودخواهی است. هر قدر بیشتر پیشرفت کنیم، بهویژه در برآوردهای خودمان، ریسک ابتلا به این سوگیری هم بیشتر میشود.
●اگر ما یا کسبوکارمان گرفتار سوگیری منشأ ایدهی مزمن شده باشیم، اینها داروهایش هستند:
▪︎نگذاریم منبع، منحرفمان کند.
کارمندان در همهی سطوح ایدههای خوبی دارند. فرض اینکه دیدگاه یک کارمند دونپایه بیارزش است، همانقدر احمقانه است که فرض کنیم ایدههای مدیر بخش فروش همیشه عالی است. همین امر برای دوستان، خانواده و افرادی که ملاقات میکنیم هم صادق است.
ارزش همیشه در ایده و اجرای آن ایده نهفته است، نه منبع ایده.
▪︎نگذاریم صنعت، منحرفمان کند.
آنقدر که من دربارهی افزایش بازده تولید از ۳۰ دقیقه گشتوگذار در یک کشتارگاه صنعتی طیور یاد گرفتم، از چندین برنامهی بهبود فرایند رسمی که در آنها شرکت کرده بودم و حتی خودم برگزار کرده بودم، چیزی نیاموختم.
گاهی اوقات بهترین ایدهها آنهایی هستند که از جاهای بهظاهر بیربط الهام میگیریم.
▪︎نگذاریم خودخواهی، منحرفمان کند.
اینکه ما رئیس هستیم، دلیل نمیشود باهوشتر، زرنگتر یا خلاقتر باشیم. رئیسبودن فقط مسئولیت ماست. انحصارِ ایدههای عالی در دست رهبران نیست. بنابراین باید بدون هیچ تردیدی اجازه دهیم دیگران هم بدرخشند. هرقدر آنها بیشتر بدرخشند، بیشتر تلاش میکنند. اینطوری به نفع همه است، بهویژه ما.
*۲. سوگیری موریانهای*
■خانم پورنیما لوترا (Poornima Luthra) در کتاب هنر اتحاد فعال (The Art of Active Allyship) به نوعی از سوگیری اشاره میکنه و اون رو سوگیری موریانهای (termite biases) نامگذاری کرده.
□سوگیری موریانهای، سوگیریهای مختصر، ظریف و غیرمستقیمی است که ناخواسته یا عمداً کلیشهها، تعصبات، نگرشهای تحقیرآمیز یا منفی را نسبت به دیگران منتقل میکند و اغلب با یک اظهارنظر، شوخی یا تعارف اشتباه گرفته میشود."
●سوگیری موریانه ای اشکال مختلفی داره، در اینجا به چند نمونه از اون که در مکالمات محل کار، هنگام ناهار و در طول جلسات میشنویم، اشاره میکنم:
▪︎"چقدر تلفظ اسمت سخته. این چه اسمیه داری!"
▪︎"امیدوارم این تعصباتی که داری به قومیتت مربوط نباشه."
▪︎«اهل کجایی؟ به لهجت نمیخوره اهل اینجا باشی.»
▪︎"وای، موهات خیلی بلند شده. قصد که نداری اینطوری بری جلسه"
▪︎"به خاطر ارتقات تبریک می گم. کاش ما هم زن بودیم."
▪︎"به قیافت نمیخوره انقدر خوب انگلیسی حرف بزنی!"
▪︎"وای، من هیچ وقت نمیتونم با معلولیت کنار بیام. به نظر می رسه که شما خیلی خوب با اون کنار اومدید.»
▪︎"چرا اینقدر ساکتی؟ سختته تو جمع حرف بزنی.»
▪︎"تولدت مبارک. الان که ۳۰ سالته کی ازدواج میکنی، کی بچه دار میشی؟ خیلی داره دیر میشه ها؟
○کسی که عادت کرده است به گفتن این جور حرف زدن وقتی ناراحتی طرف مقابل را میبینه با جملات زیر کار خودش رو توجیه میکنه:
▪︎"واقعا داشتم ازت تعریف میکردم."
▪︎"اوه، شوخی کردم، جنبه داشته باش."
▪︎"چقدر حساسی!"
▪︎"چیزی نگفتم که اینقدر نارحت شدی"
▪︎"بیخیال، بچه ای مگه!"
■این نوع سوگیری به شدت در محل های کار رایج است و به روح و روان انسانها آسیب می زند. در واقع، این شیوه رفتار با دیگران نوعی شکنجه خاموش محسوب می شود که در آن، شکنجه گر، آگاهانه یا از سر ناآگاهی، به تخریب دیگران مشغول می شود. آنها آرام و بی صدا همچون موریانه عمل می کنند....
*۳. سوگیری منفینگری*
■منفینگری (Negativity bias or effect) نوعی سوگیری شناختی است که ذهن وزن بیشتری برای اخبار و اطلاعات منفی قائل میشود حتی اگر نسبت اطلاعات منفی و مثبت یکسان باشد. منفینگری ریشه تکاملی دارد زیرا وظیفه مغز شناسایی هر تهدید در کمین است تا بتواند راهحلی برایش پیدا کند و احتمال بقا را افزایش دهد در نتیجه به سرعت به هر گونه اطلاعات منفی واکنش نشان میدهد. در زندگی مدرن این سوگیری در بسیاری از موارد مفید نیست.
□در یک پژوهش عکس گروهی چند نفر را به شرکتکنندگان نشان دادند. در این عکس همه خندان بودند جز یک نفر که اخمو و ناراحت بود. از شرکتکنندگان خواسته شد واکنش خود را به این عکس در قالب چند جمله بیان کنند. اکثریت قریب به اتفاق به فرد اخموی در عکس واکنش نشان دادند.
🌹🌷عکسی ماندگار در تاریخ
"مصدق در دادگاه لاهه" وارد شد و رفت روی صندلی نماینده انگلستان نشست! هر چی نماینده انگلیس بالا و پایین دوید و داد و بیداد که اینجا جایگاه ماست و شما باید اونطرف بشینی, مصدق بی اعتنا دستش رو روی میز گذاشت و سرش رو روی دستش!
همه از این حرکت مصدق حیرت زده بودن!! تا اینکه قاضی وارد شد و نماینده انگلیس با تظلم خواهی به این حرکت مصدق اعتراض کرد! قاضی از مصدق توضیح خواست و مصدق سرش رو بلند کرد و گفت:
جناب قاضی من تنها چند دقیقه بر جایگاه این انگلیسیها نشستم و اینها اینچنین برافروخته اند!! پس ملت من چه باید بگویند که اینها عمریست در سرزمین و جایگاه آنها چمبره زده اند و نمیروند!!.
پاسخ زیبا و ویرانگر مصدق چنان تا پایان دادگاه بر فضا سیطره پیدا کرده بود که در نهایت رای به نفع ایران صادر شد و نفت ایران ملی گشت!
*29 اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت و گرامی داشت شهید راه وطن مبارک.
نقش ریاضیات در توسعه کشور https://www.aparat.com/v/Cefdw
Читать полностью…در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین که سرمایهداری ناقص و اَنگَلی (Parasite Capitalism) را تجربه کردهاند و بخش خصوصی آنها دست در جیب حکومت داشته، نتیجهای جز فساد، ناکارآمدی و اتلاف منابع در پی نداشته است. سخنرانی رییس جمهور آرژانتین و سخنان بعضی کشورهای کوچک آمریکای مرکزی و جنوبی در داوس حاکی از اهمیت پارادایم فکری-فلسفی رهبران، مالکیت خصوصی، محدود کردن دولت و اتصال به جهان برای شفافیت، قانون مداری و گردش قدرت بود.
*🔹چالشهای تبادلات جهانی*
یکی از افرادی که در جلسات اقتصادی داوس حضور بسیار پررنگی داشت، خانم Ngozi Okonjo-Iweala دبیر سازمان تجارت جهانی (WTO) بود. ایشان برای تشویق کشورهای جنوب در پیوستن به نهضت انرژیهای پاک اشاره داشت که کربنزدایی (Decarbonization) به معنای صنعت زدایی (De-industrialization) نیست، بلکه افزایش بهرهوری از انرژی در فرآیندهای تولید است. در انتقاد از سیاستهای غربی، دبیر سازمان تجارت جهانی معتقد بود که غرب کمتر حاضر است بر اساس قواعد (Rule-based International System) عمل کند، بلکه بیشتر مبتنی بر قدرت انباشته شدۀ خود مدیریت میکند (Power-based International System). او بر سرمایهداری رقابتی با اتکاء بر توزیع امکانات در سازمانی که ۷۵درصد تجارت جهانی را قاعدهمند میکند تاکید داشت.
مقامات و دانشگاهیهای هند، چینیها و اروپاییها بر چند جانبهگرایی با رهیافتی مساوات جویانه در مدیریت اقتصاد جهانی اصرار میورزیدند (Multilateralism). آمریکا به واسطۀ قدرت منحصر به فردی که در میان کشورهای بزرگ و میانی جهان دارد، نوعی از چند جانبهگرایی را ترویج میدهد که به طور طبیعی منافع بخش خصوصی و افزایش ثروت و برتری فناوری خود را حفظ کند.
اقتصادهایی که حجم ۳-۶ تریلیون دلاری دارند، قاعدتاً به دنبال چند جانبهگرایی هستند و آمریکا با حدود ۲۶ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی، جایگاه متفاوتی برای خود قائل است. رتبه بندی در جهان هم چنان بر اساس تولید ناخالص داخلی و سطح هزینههای R&D میباشد.
(ادامه مطلب👇)
[02/02, 09:32] Seyedjavadein: *💢گزارش داوس ۲۰۲۴* (۵ از ۵)
✍️دکتر محمود سریعالقلم
آمریکا از دورۀ قبلی ریاست جمهوری از سیاست جداسازی (Decoupling) استفاده میکرد؛ ولی هم اکنون بیشتر بر اساس سیاست ریسک زدایی (De-risking) عمل میکند و حداقل در حوزه فناوریهای پیچیده در تراشهها و نیمه هادیها، از خود محافظت میکند (Hedging). از مسایل غامض میان تبادل کالا/خدمات، فناوری و تولید این است که چگونه بازارها باز نگه داشته شوند؛ اما فناوری خاص کشورهای قدرتمند در زنجیرۀ تولید محصور بماند. جنگ تعرفهها میان آمریکا و چین این موضوع را چند بعدی کرده و حوزه سیاستگذاری را با چالشهای بیشتری روبرو کرده است. به عنوان مثال شرکتِ Nippon ژاپن که علاقهمند به خریداری شرکت فولاد آمریکا US Steel بود به واسطۀ بعضی فعالیتهای این شرکت در چین، تایید وزارت خزانهداری آمریکا را کسب نکرد، علیرغم اینکه ژاپن به عنوان یک متحد استراتژیک آمریکا قصد خرید این شرکت را داشت. آمریکاییها نگران بودند که چین از طریق این شرکت ژاپنی به فناوریهای جدید آمریکایی دسترسی پیدا کند. از منظر دیگری، اخیراً وزارت دادگستری آمریکا مانع از ادغام (Merging & Acquisition) دو شرکت هواپیمایی JetBlue و Spirit شد؛ زیرا در دادگاه توانست اثبات کند ادغام این دو شرکت که با رقم ۳.۸ میلیارد دلار توسط JetBlue قرار بود انجام شود به انحصار بازار و افزایش قیمتها میانجامید. این نوع موارد حاکی از یک تم (Theme) ثابت در عموم جلسات اقتصادی داوس بود که تا چه اندازه حکومت (State) بر جریانهای اقتصادی و اجرای قانون مسلط است. استانداردسازی حکومت در مدیریت اقتصادی، توصیۀ مشترک سیاستمداران، قانون گذاران و روسای سازمانهای بینالمللی بود. در اقتصاد جهانی آنقدر سهامداران و ذینفعان (Stakeholders) فراوان شدهاند که فهم و ادراک متقابل و ایجاد اطمینان و اعتماد میان دولت، حکومت، عامه مردم، بانکها، تولیدکنندگان و ارائهکنندگان خدمات در سیاستگذاری منطقی و اجرای قانون از اهمیت ویژهای برخوردار شده، به طوری که *تِم اجلاس داوس امسال، اعتمادسازی (Building Trust) بود*. این اعتماد در همکاری در شرایطی از برجستگی بیشتری حکایت میکند که بدهی در جهان 300درصد تولید ناخالص جهانی است و بدون همکاری و هماهنگی، بسیاری از چالشها قابلیت مدیریت نخواهند داشت. عموم اقتصاددانان و سازمانهای بینالمللی باور داشتند در سال ۲۰۲۴ جهان رشد بالاتری خواهد داشت؛ یک علت افزایش جمعیت در آفریقا و آسیا است. در عین حال تقاضا برای مسافرت و حمل کالا نیز حاکی از بهبود وضعیت رشد است. فقط دو شرکت هواپیمایی هندی ۷۵۰ هواپیما سفارش دادهاند (Air India & IndiGo). ایرباس ۵۶۲۶ و بویینگ ۸۶۰۰ سفارش هواپیما در دستور کار خود دارند.