kafee_sheerr | Unsorted

Telegram-канал kafee_sheerr - 💖کافه شعر💖

4368

نمیخواستم این عشق را فاش کنم ناگاه بخود امدم دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ... این است که هر چه مینویسم عاشقانه ای برای تو میشود #شهاب_مقربین کافه شعر باافتخار میزبان حضور شما دوستان ادیب میباشد 💚💛💜💜💛💚

Subscribe to a channel

💖کافه شعر💖

دم صبح بامدادان به بهشت برگشودن


نه چنان لطیف باشدکه به دوست برگشایی...

#سعدى
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

‏من سال‌هاست چشم به راه کسی
سرم به کار کلمات خودم گرم است...
تو را به اسم آب...؛
تو را به روح روشن دریا
به دیدنم بیا !
مقابلم بنشین...؛
بگذار آفتاب از کنار چشم‌های کهن‌سال من بگذرد...
من به یک نفر
از فهم اعتماد محتاجم...
من از این همه نگفتن بی تو خسته‌ام!
خرابم !
ویرانم...


#سید_علی_صالحی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

این قصه همیشه قهرمان داشت، نداشت؟
مداح و گدا و روضه خوان داشت، نداشت؟

این قدر نگو کرب و بلا آب نداشت،
ای شیخ، برای تو که نان داشت، نداشت؟

#ایرج_میرزا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

باز هم قصه ی من، قصه ی کم حوصله هاست
دردل می کنم این بار که وقت گله هاست

جاده ها نیز مرا از نفس انداخته اند
پای من خسته ی پیمودن این فاصله هاست

این طرف تاول پاهای زمین گیر من است
آن طرف خط غبار گذر قافله هاست

خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است
گریه هم پاسخ تلخی به همین مسئله هاست


#سهراب_سپهری         

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

نشد سلام دهم - عشق را جواب بگیرم
غـــرور یـــخ زده را ، رو بــــه آفتاب بگیرم


نشد که لحظه ی فرّار مهربان شدنت را
بـــه یادگار ، برای همیشه قاب بگیــــرم

نشد تقاص همه عمــر تشنه جانـــــی خود را
به جرعه ای ز تو - از خنده ی سراب -  بگیرم


چرا همیشه تو را ، ای همه حقیقتم از تو
من از خیال بخواهــــم و یا ز خواب بگیــرم

چقدر می شود آیا در این کرامت آبی
شبانــه تـــور بیاندازم و حباب بگیــرم


حصــــار دغدغه نگذاشت تا دقیقـه ای از عمـــر
به قول چشم تو : « حالی هم از شراب بگیرم »

خلاصه مثل مترسک گذشت زندگی من
نشد که عرصه ی پروازی از عقاب بگیرم
 


#محمد_علی_بهمنی        

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

من !
خودم را ،
در وجود
خودم ،
  گم کرده ام ...
بازیهای ...
کودکانه ام را ربوده اند.
بادبادک‌های ...
خوشبختی ام را آزاد
کرده اند ...
درخت های آزادی ،
به ثمر نرسید .
نهرهای معرفت ،
خشکیده شد .
حرفا ...
به زبان آویخته شد.
بهار عاشقی ،
به پاییز کشانده شد .
انسانیت ،
به دار آویخته شد ...
دل من به ترقیدن رسیده...
در پس کوچه های ،
این سر زمین ،
دل من ...
دنبال آرامش کودکانه میگردد ...

#فروغی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

#حاج_سلیم_موذن_زاده
🥀 سلام اولا😭😭


‌•━━━━━━━━━●─────• ⇆ㅤㅤ
↻ㅤ  ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

Sad Traveler / Ryoshu
✦ Erhu Cover by Eliott Tordo

🎵مسافر غمگین



سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر، درها بسته،
سرها در گریبان، دست‌ها پنهان
نفس‌ها ابر، دل‌ها خسته و غمگین،
درختان اسکلت‌های بلور آجین
زمین دلمرده، سقفِ آسمان کوتاه،
غبار آلوده مهر و ماه،
زمستان است!


مهدی اخوان‌ثالث

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

.#انگار_نه_انگار

من یار ترین ، یار ترین ، یار ، تو انگار نه انگار ..
من در غم تو ، سخت گرفتار ، تو انگار نه انگار ،

ای دل مددی کن که از این ، خوار نگردم ..
در پیش همه خوار تر از خوار ، تو انگار نه انگار ،

جز نقش جمالت ، همه حرفند و خرافات ...
من بر در تو ، زار تر از زار ، تو انگار ، نه انگاز ،

در یاد خودم نیست ، که هستم ؟ چه نشانم ..
من بادل دیوانه ی بیمار ، تو انگار نه انگار ،

در ملک دلم ، جز تو نبودست و ، ندیدیم ..
شب تا به سحر ، نام تو تکرار ، تو انگار ، نه انگار ،

صد نامه نوشتیم ، ز باران دو دیده ...
ای داد  ، از این نامه و طومار ، تو انگار نه انگار ،

از وعده ی فردای تو جانم به لب آمد ..
از عشق تو کو ؟ قوت اظهار ؟ تو انگار نه انگار ،

این جمله به تفصیل بگفتم که بدانی ..
بی تو نشود ، حضرت دلدار ، تو انگار نه انگار ،

جز خاطر تو ، چیست به خاطر بسپارم ؟!
چشم و دل من ، اینهمه غمبار ، تو انگار نه انگار ،

صد قصه ز #راحم بشنیدی و گذشتی ..
این نیست ، مرا ، قابل انکار ، تو انگار نه انگار ،

#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

تربیت یافته عشق جوانمردم من
چرخ نامرد که باشد که مرا پیر کند!

شحنه دیده وری کو، که درین فصل بهار
هرکه دیوانه نگشته است به زنجیر کند


#صائب_تبریزی
#صبح_بخیر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

«کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا»

▪️فرا رسیدن عاشورای حسینی، تسلیت باد...

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

ببار ای بارون ببار

محمود کریمی

‌•━━━━━━━━━●─────• ⇆ㅤㅤ
↻ㅤ  ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷



❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

🏴 فرارسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیت باد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

موسیقی با اختلاف زیباترین چیزیه که توی دنیا خلق شده .
چه شاد و چه غمگین ، چه باکلام و چه بی کلام .
- ترجیحا بی کلام ..

پناه می‌بریم به موسیقی از
شر خستگی های خستگی ناپذیر
«رنج کشیدن هر کدام از ما،
موسیقی مخصوص به خودش را دارد.»


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

اگرچه حسن فروشان به جلوه آمده‌اند

کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد

#حافظ
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖


هرشب
سهم من از تو همین چند خط
شعر است

من بنویسم و تو بخوانی
من دلتنگتر می شوم و تو دورتر
و این بی رحمانه ترین تصمیم
سرنوشت بود ....

کجای این شبِ هجرانی ….
کجای این همه راهی؟!
که هرچه جستجو میکنم
نمیرسم به صدایت
نمیرسم به نگاهت ...

#مینو_پناهپور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

«رنگ بهار، روی خزان»

خواننده: مجتبی عسگری
آهنگ: امیرعباس ستایشگر
شعر: نوذر پرنگ

خیز بر روی خزان رنگ بهاری بزنیم
این سیه پرده‌ی غم را به کناری بزنیم
از کدامین ملکوت آینه‌ای وام کنیم
در غریبانه‌ترین راه، سواری بزنیم
آبروی مِی لاهوت نریزیم به خاک
گوشه‌ی میکده‌ای سر به خماری بزنیم
کرده‌ام پنجره‌ای نذر خرابات مگر
سر ز جایی به در آریم و هواری بزنیم


‌•━━━━━━━━━●─────• ⇆ㅤㅤ
↻ㅤ  ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

کلام تلخ ولی صادقانه را بپذیر
بهانه است؟ چه بهتر! بهانه را بپذیر

چو برده‌ای که امیدش به روز آزادی‌ست
صبور باش و به تن تازیانه را بپذیر

پرنده بودن خود را مبر ز یاد، ولی
کنون که در قفسی آب و دانه را بپذیر

نشاط عشق به رنج وجود می‌ارزید
ملالِ این سفرِ جاودانه را بپذیر

کسی برای ابد با کسی نمی‌ماند
زمانه است رفیقا، زمانه را بپذیر

#فاضل_نظری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

گریختن از تو
قطاری است در شب
که بیابان را به بیابان می‌برَد
 
دوست داشتن تو
چرخ زندگی‌ام را می‌چرخانَد؛
اگر تو را ندیده بودم
به چه کارم می‌آمد باقیماندهء عمر؟ 
 
واهمه دارم
از اندوهی که به ارتفاعِ پلی هوایی است
و در نخستین بوسه فرومی‌ریزد

به من بگو
چگونه هزار شبِ دلتنگی
میان دو واژه آرام می‌گیرد؟


شعر و دکلمه
#جوادگنجعلی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

خورشید سر به خاک خفتن دارد
ماه از افق آهنگ شکفتن دارد

شب را که ز راه می‌رسد دریابید
شاید سخنی برای گفتن دارد


#پرتو_کرمانشاهی
#صبح_بخیر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

زنی افتاده از نشاط بود
خانه ی قلبش
شبیه ایستگاه آخر بود
از این سر دنیا تا آن سرش
مسافرانی می آمدند و می رفتند
نه احساسی به کسی داشت
نه دلبسته ی مسافری می شد
نه صدای سوت قطاری پریشانش می کرد
نه آواز کلاغان پیر آن دور و بر

زنی افتاده از نشاط بود
پنجره های خانه ی قلبش
یا تَرک داشت یا شکسته بود
دیوارهایش همه از عکس ابرهای سیاه
پر بود و هر لحظه احتمال می رفت
تند بادی ابرها را به هم بزند و بارانی راه بیفتد
زنی دل شکسته بود
حرف ها در حنجره داشت
اما از گلوی خفقان گرفته اش بالا نمی آمد
و زبانش میخکوب بود در دهانش
از موهای سیاه به رنگ شبش
تا چشمان مست و مهوشش
از چال گونه های شادابش
تا لب های باطراوت سرخش
همه و همه در سلول انفرادی حجاب اجباری
زندانی بود
آغوش سبزش بیابانی بی آب و علف
و قامتش چون جنگلی در آتش سوخته بود
گرفتار ستم بود و گرفتار امر و اطاعت جبری

زنی افتاده از نشاط بود
جایی در وطن نداشت
در گوشه ی پستوی خانه ی قلبش
پیر می شد

#فریبا_غلامیان‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

رنج فهمیدن به من آموخت فهمیدن خطاست
روز وشب دائم سوال ازخویش پرسیدن خطاست

مثل مردم بی‌تفاوت باش و چشم‌ات را ببند
ساده‌دل در سرزمین کورها دیدن خطاست

تا که می‌رنجیم انگ زود رنجی می‌زنند
زود رنجاندن روا و زود رنجیدن خطاست

گاه‌گاهی پیک‌های لطف را باید شمرد
بی‌حساب از باده‌ی احساس بخشیدن خطاست

مثل باران بودم و این روزها فهمیده‌ام
در کویر خشک و بی‌محصول باریدن خطاست

گاه تلخی‌ها به لطف صبر شیرین می‌شود
میوه‌های کال را از شاخه‌ها چیدن خطاست...!

#مهدی_جوینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

دایم نه لوای عشرت افراشتنیست
پیوسته نه تخم خرمی کاشتنیست

این داشتنیها همه بگذاشتنیست
جز روشنی رو که نگه داشتنیست

#ابوسعید_ابوالخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

#اجرای_آنلاین

‍ در همسایگی
مردی ست با پیراهن چهار خانه
که عطرتلخ مردانه اش
کوچه را
            مست و مدهوش می کند .
راه که می رود
هوا،
در پی اش، سنگین می شود 
و خاک
قدم هایش را
                   می بوسد .

امتداد ِ مسیرش
تا فراسوی افق 
                  نگاهم را با خود می کشاند
و، دود سیگارش
      _که فضا را در خود می پیچاند_
چشمانم را
به رصد ِ خود، دعوت می کند


من،
همچنان در کنار پنجره
کوچه را
         به امکان بازگشت اش
                             بشارت می دهم ...

✍#سایه_هاتفی

🎙#سحردخت

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

.
ای خون اصيلت به شتک‌ها ز غدیران
افشانـده شرف‌ها به بلندای دلیـران

جاری شده از کرب‌ و بلا آمده وآنگاه
آمیخته با خـون سیاووش در ایـران

تـو اختر سرخی که به انگیزه تکثیر
ترکید بر آیینه خورشیـد ضمیـران

ای جوهر سرداری سـرهـاى بریده
وی اصل نمیرندگی نسل نمیـران

خرگاه تـو می‌سوخت در اندیشه تاریـخ
هربار که آتش زده شد بیشه شیـران

آن‌ شب چه شبی بود که دیدند کواکب
نظم تـو پراکنده و اردوی تو ویـران

و آن روز که با بیرقی از یک سر بی تن
تا شـام شدی قافله‌سالار اسیـران

تا باغ شقایـق بشونـد و بشکوفنـد
باید که ز خـون تو بنوشند کویـران

تا انـدكى از حـق سخن را بگزارند
باید که ز خونت بنگارند دبیران

حد تو رثا نیست، عـزاى تو حماسه است
ای کاسته شأن تو از این معركه‌گیران


#استاد_حسین_منزوی

#صلی‌الله‌علیکــ‌یااباعبدالله

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

آن کیست آن آن کیست آن کو سینه را غمگین کند
چون پیش او زاری کنی تلخ تو را شیرین کند

اول نماید مار کر آخر بود گنج گهر
شیرین شهی کاین تلخ را در دم نکوآیین کند

دیوی بود حورش کند ماتم بود سورش کند
وان کور مادرزاد را دانا و عالم بین کند

تاریک را روشن کند وان خار را گلشن کند
خار از کفت بیرون کشد وز گل تو را بالین کند

بهر خلیل خویشتن آتش دهد افروختن
وان آتش نمرود را اشکوفه و نسرین کند

روشن کن استارگان چاره گر بیچارگان
بر بنده او احسان کند هم بند را تحسین کند

جمله گناه مجرمان چون برگ دی ریزان کند
در گوش بدگویان خود عذر گنه تلقین کند

گوید بگو یا ذا الوفا اغفر لذنب قد هفا
چون بنده آید در دعا او در نهان آمین کند

آمین او آنست کو اندر دعا ذوقش دهد
او را برون و اندرون شیرین و خوش چون تین کند

ذوقست کاندر نیک و بد در دست و پا قوت دهد
کاین ذوق زور رستمان جفت تن مسکین کند

با ذوق مسکین رستمی بی‌ذوق رستم پرغمی
گر ذوق نبود یار جان جان را چه باتمکین کند

دل را فرستادم به گه کو تیز داند رفت ره
تا سوی تبریز وفا اوصاف شمس الدین کند

#مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

نیست صاحب نفَسی، درک کند حالِ مرا
کاش این شعر بگوید به تو احوال مرا

طوطیِ چشمِ تو پرواز کنان رفت و ندید
که به قیچی زده دنیا، پَرِ آمالِ مرا

منطق و فلسفه ات پخته شده اما حیف
عشق باید بکُند پخته، دلِ کالِ مرا

تو خودت خواسته ای بی منِ مسکین بپَری
و همین خواسته ات، بسته پر و بالِ مرا

الفِ قامتِ من، مشقِ الفبای تو بود
رفتی و هیچ ندیدی کمرِ دالِ مرا

نفَسی نیست که بی یادِ تو از سینه رود
بنِگر ثانیه های شده چون سالِ مرا

من چِسان شرح دهم مرگِ دلم را به غزل
برسانید به من حضرتِ غسّالِ مرا

« دیدی ای دل که غمِ عشق دگربار چه کرد؟! »
چشمهای تو فقط شاد کند فالِ مرا

« یارِ دیرینه ببینید که با یار چه کرد »
حافظ! ای شاه غزل! شرح بده حالِ مرا.؟

#لاادری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

مجنون به من بی سر و پا می‌ماند
غمخانهٔ من به کربلا می‌ماند

جغدی به سرای من فرود آمد و گفت
کاین خانه به ویرانه ما می‌ماند

#وحشی_بافقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

این زمین پربلا را نام دشت کربلاست
ای دل بی‌درد آه آسمان سوزت کجاست

این بیابان قتلگاه سید لب تشنه است
ای زبان وقت فغان وی دیده هنگام بکاست

این فضا دارد هنوز از آه مظلومان اثر
گر ز دود آه ما عالم سیه گردد رواست

این مکان بوده است روزی خیمه‌گاه اهل‌بیت
کز حباب اشگ ما امروز گردش خیمه‌هاست

کشتی عمر حسین اینجا به زاری گشته غرق
بحر اشگ ما درین غرقاب بی‌طوفان چراست

اینک قبهٔ پر نور کز نزدیک ودور
پرتو گیتی فروزش گمرهان را ره‌نماست

اینک حایر حضرت که در وی متصل
زایران را شهپر روحانیان در زیر پاست

اینک سدهٔ اقدس که از عز و شرف
قدسیان را ملجاء و کروبیان را ملتجاست

اینک مرقد انور که صندوق فلک
پیش او با صد هزاران در و گوهر بی‌بهاست

اینک تکیه‌گاه خسرو والا سریر
کاستان روب درش را عرش اعظم متکاست

اینک زیر گل سرو گلستان رسول
کز غم نخل بلندش قامت گردون دوتاست

اینک خفته در خون گلبن باغ بتول
کز شکست او چو گل پیراهن حور اقباست

این چراغ چشم ابرار است کز تیغ ستم
همچو شمعش با تن عریان سر از پیکر جداست

این سرور سینهٔ زهراست کز سم ستور
سینهٔ پر علمش از هر سو لگدکوب بلاست

این انیس جان پیغمبر حسین‌بن علی است
کز سنان‌بن انس آزرده تیغ جفاست

این عزیز صاحب دل ابا عبدالهست
کز ستور افتاده بی‌یاور به دشت کربلاست

این حبیب ساقی کوثر وصی بی‌سراست
کز عروس روزگارش زهر در جام بقاست

این سرافراز بلنداختر که در خون خفته است
نایب شاه ولایت تاج فرق اولیاست

این سهی سرو گزین کز پشت زین افتاده است
جانشین شاه مردان شهسوار لافتاست

این مه فرخنده طلعت کاین زمینش مهبط است
قرةالعین علی چشم و چراغ اوصیاست

این در رخشنده گوهر کاین مقامش مخزنست
درةالتاج شه دین تاجدار هل اتاست

این دل آرام ولی حق امیرالمؤمنین
کامکارانت منی نامدار انماست

این گزین عترت حیدر امام المتقین
پادشاه کشور دین پیشوای اتقیاست

پا درین مشهد به حرمت نه که فرش انورش
لاله رنگ از خون فرق نور چشم مرتضی است

دوست را گر چشم ازین حسرت نگرید وای وای
کز تاسف دشمنان را بر زبان واحسرتاست

مردم و جن و ملک ز آه نبی در آتشند
آری آری تعزیت را گرمی از صاحب عزاست

می‌شود شام از شفق ظاهر که بر بام فلک
سرنگون از دوش دوران رایت آل عباست

طفل مریم بر سپهر از اشگ گلگون کرده سرخ
مهد خود در شام غم همرنگ طفل اشک ماست

خاکسارانی که بر رود علی بستند آب
گو نگه دارید آبی کاتش او را در قفاست

تیره گشت از روبهان ماوای شیری کز شرف

#محتشم_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…

💖کافه شعر💖

دیشب کنارِ پنجره‌ام هیچکس نبود
حتی برای خاطره هم هیچکس نبود


دیشب که هیچ، اکثرِ شب‌های زندگی
حتی برای مدّتِ کم، هیچکس نبود

هر روز اگرچه با غزلم شاد می‌شدند
امّا زمانِ طعنه‌ی غم هیچکس نبود


گویی تمامِ سهمِ من از آب، تشنگی ست
باران که نه، به قدرِ دو نَم هیچکس نبود

امیدِ من به لحظه‌ی آخر رسید و باز
در مرزِ گُنگِ بود و عدم، هیچکس نبود

#افشین_یداللهی   

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

Читать полностью…
Subscribe to a channel