ستاره ای شده ام غرق آسمان دلت که راه عشق کشاندم به کهکشان دلت https://t.me/joinchat/AAAAAFdXcATRaeQHynJ8tw
.
از من ؏شـق ڪه هیچ
جانــم را بخواهی
ارزانی چشمانٺ !!
رحمی ڪــــن
آخر ، قلبــــــم
با ضربان پلڪ هایٺ می ٺپد ...
#وحید_خانمحمدی (یاور)
.
صبح شده ڪَرمای
#آغوشٺ را باز ڪن
ڪه می چسبد ڪنار ٺــــو
#صبح را بخیر ڪردن
#نسترن_بنینجار
.
پادشاهی ؏ـالم را
به چشمان ٺو باخٺم
اسیر ؏شـق ٺو ڪَشٺم و
دل ز دنیا بریده ام.....
#محمدرجبی
.
ٺا نڪَاهم بر نڪَاهٺ
خورد ، چشمم ٺار شد
با ٺماشای ٺو ، قلبم
؏ـاشق و بیمــــار شد.....
چشمهایٺ چشمه ی
خورشید و من مشٺاقِ آن
چشم من بعد از ٺو ،
از خورشید هم بیزار شد....
#اصغر_مدققی
.
صبــــح من
با ماه رخِ ٺو عجین اسٺ
هر سپیده دم
از خنده هایٺ شڪـر می ریزد
و حضــــــورٺ
شرری از شهــد اسٺ
بر شراره های قلبــــــــم...
ٺـــــــــــــو
زیباٺرین جنون هر روز منی
#یلدا_کولیوند
.
زیبای من
چشمان ٺو برای صورتاٺ بسیار بزرڪَ اسٺ
چشمان ٺو برای زمین بسیار بزرڪَ اسٺ
سرزمینهایی اسٺ
رودخانههایی اسٺ
در چشمان ٺــو
از میان آنها میڪَذرم
آنها دنیا را روشن میڪنند
و من از میان آن میڪَذرم
زیبــــای مــــن
#پابلونرودا
.
آنچنان دل برده ای از
من ڪه حٺی مرڪَ هم
قدرٺ آن را ندارد
ٺا جدایی افڪند.....
#امیر_دیوار
.
؏شـق من
چشمان خود را باز ڪن
خورشید قلب من ٺویی
روز و شب ،هر نفسم
همه وجود من ٺویی
#آناا_ڪیاجمالی(الههیخیال)
.
قیام مردم چشمٺ،
چه انقلاب قشنڪَی!
ٺو برڪَزیده ی قلبی!
چه انتخاب قشنڪَی!
رسید ڪار من و
دل به اتفاق قشنڪَی
ڪشید ؏ـاقبٺ اما
به ؏شـقِ نابِ قشنڪَی!
#ترانه_تقوی (پرنده شرقی)
.
نامت افسون و نڪَاهت شده افسانه ی ما
آتش انداخت خیال تو به ڪاشانه ی ما
مستی از بام سرم پر زد و پروایم نیست
ڪه بڪَویم شده رویای تو پیمانه ی ما
آه ای دورترین! ، دورترین نزدیڪم
نقش چشمت شده حڪ بر دل دیوانه ی ما
ڪاش ڪَاهی گذری بر من و این ڪوچه کنی
تا ڪه ڪَل باز ڪند یاس سر خانه ی ما
یاس نه, ڪوچه و آن خانه و ایوان هم نه
ڪاش آباد ڪنی این دل ویرانه ی ما
#مهدی_عنایتی
💎💎💎
💎برترین کانالهای تلگرام:
🔹هماهنگی جهت تبادل:
@mrsmafd
.
؏شـق ٺو باشد مرا جنٺ چڪار آید مرا
ای بهشت من دوچشمان قشنڪَٺ بیشٺر
#صادق_ب
.
چشمان ٺو سازنده ی
؏شـق اسٺ و بدیهیسٺ،
این دل نَشود بعــد
نڪَاهٺ دڪَر آرام...
#علی_صاحبکار
.
آیه چشمانِ ٺو ٺفسیر
خورشید اسٺ بس
در طلو؏ِ چشمهایٺ
سجده بر دل واجب اسٺ......
#حمید_رضا_یگانه
.
ٺا مسٺی لبهای
ٺو را نوشیدم
درچشمه ی چشم های
ٺــو جوشیدم......
چرخی زدم وشراب
هف ساله شدم
ٺاڪی شدم از
سینهی ٺو روئیدم.....
#علی_صحرائی_هروی
.
تو را چون لذت باد بهاری دوستت دارم
چو مریم عشق دیرین هَزاری دوستت دارم
قناری جان دهد در دم به ڪَاه بغض ڪوتاهی
تو را هم قد بغض یڪ قناری دوستت دارم
میان قلب و جان من بجای خون تو میڪَردی
به رڪَهایم شده عشق تو جاری دوستت دارم
به باغ سبز جان و دل تو چون ڪَلبرڪَ زرینی
تو را با انتهای بی قراری دوستت دارم
من آن فرهاد دورانم اسیر ڪوه و ویرانی
تو زیبایی و شیرین با وقاری دوستت دارم
مثال زائری مستم تو را میبوسمت هردم
میان ڪعبه ی جانم نڪَاری دوستت دارم
غریبم بیڪس و تنها دراین دنیای وانفسا
برایم نازنین ایل و تباری دوستت دارم
برایم عشق جاویدی تمام هستیم هستی
تورا با هرچه داری یا نداری دوستت دارم
#پرویزغلامی
.
بر سر آنم ڪه شبی
فاش ڪنم راز دل
ٺا ڪه بیایی بنشینی
بڪشی ناز دل.......
ڪَر ڪه به دیدار ٺو روشن
شود این چشم من
ڪوڪ ڪند خوش بنوازد
همه شب ساز دل....
#صبا_آقائی
.
نیمه ی صورٺ ٺو
ڪَوشه ای از باغ بهشٺ
ڪَونه اٺ مثل هلو
چشم ٺو هم زیٺون اسٺ......
#داود_اصغری
.
نمڪ پاشیدهای شاید بهخلوت روی لب هایت
که لب را بی اراده می کشاند سوی لب هایت
چهخوشحالم بهمنآهسته وپیوسته میبخشی
شرابِ بوسه را در خلوت از پستوی لبهایت
امان از آن لبِ سُرخِ اناری رنڪَ و ڪَیلاسی
ڪهلبڪَسمیشود ازطعمِخرمالویلبهایت
نمڪ دارد اگر لبهایت اما طعم ِ شیرینی ست
عسل می ریزد از هر گوشه ی کندوی لب هایت
شدم مثل ِ کبوتر که پناه آورده ام بر تو
بده رُخصت بسازم لانه ام را روی لب هایت
#عباس_عبدالحسینی
.
ساڪن شدی در
قلب من ای یارمن
جانان من ای ؏شـق
بی ٺڪرار من.....
هرڪَز نشد همراه
من جز ؏شـق ٺو
ای ماه ٺابان من
و دلـدار مـن.....
#زهرارحیمدادے_باخرزی
.
غنچه ڪن لبهای نازٺ؛ نازنیــــنا ٺا زنم
بوسه ای از قـــعر رویا ؛بر لبان سرخ ٺو
#رزگار_مـــــوڪریآڹ
.
عشق یعنی ڪه تو را سخت تماشا بڪند!
تا ڪه لبخند زدی يڪدفعه حاشا بڪند
در پس چهره او عشق نبینی و ولی
در پی طرز بیانش به تو غوغا بڪند
عشق یعنی ڪه تو هم محو نڪَاهش بشوی
او هم از چشم خودش خرج هنرها بڪند
یوسفی در ته زندان ملالش باشی
عاشقت باشد و او صبرِ زلیخا بڪند
نفست بند نفس های دلش باشد و او
با دل مرده ی تو ڪار مسیحا بڪند
ڪَونه اش سرخ شود اوج ڪَناهش باشد
لعنتی بر تب شیرین هوس ها بڪند
ڪَرچهباحجبوحیا هستولیوقتوداع
بپرد در بغلت، ترک مدارا بکند
#محمد_لالوی
.
یڪ جرعه من
از لبان ٺو نوشیدم
مسٺم من از آن
شراب ڪاری ، عمری
انڪَور لبان ٺو
مڪَر چند ساله سٺ؟
اینڪَونه نشسٺم
به خماری ، عمری.....
#نازی_شکوری
.
الله الله از آن نڪَاهی ڪه ٺو راسٺ
جز سجده مڪَر چه می ٺوانم بڪنم؟
#جواد_مزنگی
.
سحرم نیڪو نڪَردد
مڪَر آنڪَه ڪه نڪَار
ڪَوش من خوانده بڪَوید
صبح زیبایٺ بخیر.....
#ترنم_ماه
.
امشب دو چشم ساحرٺ
بهر دلم جادو ڪند
چون ٺڪ سٺاره در دل
شبهای من سوسو ڪند.....
باعطر ڭَیسویٺ بیا هر
شب ٺو در آغوش من
باشد ڪه شبهای مرا
سرشار از شب بو ڪند
#پرویزغلامی
.
ٺو را به وُسعٺِ جغرافیای نابِ آغوشٺ
به حَدّی ڪه نڪَنجَد در ٺصَوُر، دوسٺٺ دارم
#رضا_ترکمان
.
نڪند عشق همان توطئه غم باشد
باز قربانی این معرڪه قلبم باشد
ظاهراً فاصله تأویل طویل عشق است
نڪند سهم من از بودن تو ڪم باشد
نڪند سهم من از سفره ڪَسترده عشق
دهن سوخته ، آشی ڪه نخوردم باشد
دل خود ڪرده ما را ز چه تدبیری نیست ؟
زخمی عشق نباید پی مرهم باشد
ای ڪه با اشهد چشمان تو ڪافر شده ام
نڪند مرڪَ همان قبله عالم باشد
تب فردوس ندارد دل سودا زده ام
تا ڪه آغوش تو در حڪم جهنّم باشد
و/تن تو وطن من شود آخر روزی
دوست دارم ڪه تنت خط مقدّم باشد
#مرتضی_شاکری
.
خفٺه در ناز نڪَاهٺ،
یڪ بغل افسونڪَریسٺ
چشمڪ و لبخند زیبایٺ
فقط بازیڪَریسٺ......
ڪار من دل دادن و
دل بسٺن بی ادعاسٺ
ڪار ٺو وابسٺه ڪردن
با سلاح دلبریسٺ.....
#حمیدرضا_قبادی_راد
.
شہد شیرین لب سرخٺ
شرابی دیڪَر اسٺ
برق ھر موج نڪَاھٺ
آفٺابی دیڪَر اسٺ.....
در قیاس آن چہ در
چشمان نازت دیدہ ام
باٺمام وسعٺش،
دریا سرابی دیڪَر اسٺ....
#حسین_خبیرے_شہا