در طول تاریخ سابقه نداره یک استان 60 روز در برابر سیستم استبدادی مقاومت کنه نام اون کوردستان قهرمان و شجاع.
Читать полностью…بزرگ نمایی یعنی جعل تاریخ
ایل کلهر انقد تاریخش غنیه ک هیچ کدوم از ایلات کورد دیگه ایران یک دهمش هم تاریخ ندارن
تاریخ سازی بزار کنار ، به تاریخ نگاه اگه تاریخی باشع دوباره تکرار میشه بزرگ نمایی بسته
Читать полностью…جوانان محلات تهران در توییتی با انتشار نام ۴۱ شهروند کشتهشده در کردستان طی پنج روز نوشت: «سر مار در تهران است و ما نابودش میکنیم.»
این گروه اضافه کرد از نظر ما «سپاه و بسیج داعشی، سازمانهای تروریستی هستند که به کشورمان ایران حمله کرده و جای جای آن را اشغال کردهاند.»
پورسینا هنگامی که در حال فرار از دست سربازان محمود غزنوی بود به شهر زیبای نیشابور رسید.
بیرون شهر کنار قبرستان صدای شیون و زاری بلند بود و عده ای لااله الا الله گویان جنازه ای را به سوی قبرستان مشایعت میکردند.
جوان داغداری که در میان جمع جلب توجه میکرد
مویه کنان پدر را میخواند. پورسینا نزدیک شد
و از یکی از بدرقه کنندگان سئوال کرد
[ این میت کیست؟؟ ] مردی به وی گفت این مرده خواجه محمد نیشابوری از اعیان و سرشناسان نیشابور است که ساعتی پیش مرحوم شده است.
پورسینا از مشایعت کنندگان خواست تا جنازه را معاینه کند. این با مخالفت مواجه شد.
ولی صدر الدین جوان عزادار و پسر ارشد خواجه به وی اجازه داد به دستور پورسینا تاج کفن را باز کردند.
پورسینا به چهره میت نگریست. آینه ای از خورجینش بیرون آورده جلوی دهان میت گرفت با دست پلک میت را گشود و آستینش را جلوی چشم مرده به حرکت درآورد. آثار انعکاس نور در عدسی چشم میت مشهود بود. دستور داد تا جنازه را به خانه بازگردانند که مردم با این درخواست مخالفت نمودند.
ولی صدرالدین دستور پورسینا را اجرا نمود.
جنازه خواجه به خانه اش باز گردانده شد.
جنازه را به اطاقی بردند و بدستور پورسینا بجز صدرالدین و چند مستخدم کسی در اطاق باقی نماند.
بلافاصله کار را آغاز نمود.
ابتدا مخلوطی از فلفل سیاه و سفید را توسط یک نی به قوت تمام در حفره بینی میت دمید. پورسینا به چهره میت خیره شد. عکس العملی دیده نمیشد.
از کیسه همراهش روغن بنفشه بیرون آورد
و پیشانی میت را با آن مالش داد.
دوباره مخلوط فلفل سیاه وسفید را در بینی میت دمید لحظات به سرعت سپری می شدند و پورسینا
بی صبرانه منتظر عکس العمل خواجه بود
ناگهان میت عطسه ای خفیف کرد و لرزش خفیفی
بر لبانش پدیدار شد این علامت خوبی بود.
پورسینا به وجد آمد و دوبار ه مخلوط فلفل را در بینی خواجه دمید خواجه ناله ای کرد.
پورسینا بی درنگ از کیسه اش نیشدری بیرون آورد
و رگ پشت آرنج خواجه را درید کاسه ای زیر آن گذاشت قطرات خون سیاه به درون کاسه شروع به چکیدن کرد ابتدا آرام ولی کم کم بر سرعتش افزوده شد تا خون به رنگ قرمز درآمد خون تا نیمه کاسه کمی بالا آمد که پورسینا رگ را بسرعت بست صدرالدین که شاهد این صحنه محیر العقول بود کم مانده بود از شدت هیجان فریاد بکشد
که با اشاره پورسینا ساکت شد
بدستور پورسینا تمام بدن خواجه را با روغن بنفشه وروغن بادام مالش دادند و خود او نیز با ضرب بر کت و کول خواجه می کوبید از کیسه اش حبی بیرون آورد که بدان حب السلاطین گویند که از ترکیب هفتاد دارو حاصل می آید حب را با روغن زیت و تریاق فاروق مخلوط نموده در حلق خواجه ریخت قطرات عرق برصورت پورسینا نشسته بود و با بی صبری و دقت به صورت خواجه خیره شده بود چشمان تیز بینش تمام حرکات ولرزشهای اعضائ صورت خواجه را زیر نظر داشت در همین اثنا و در برابر چشمان حیرت زده صدرالدین خواجه محمد نیشابوری چشمان خود را گشود و آهی کشید صدرالدین پدر را در آغوش کشید و مانند ابر بهاری می گریست
پورسینا عرق از پیشانیش پاک نموده و از اطاق خارج شد نسخه ای نوشت و به اهل خانه سفارشاتی کرد [ او نباید بداند که مرده بوده و به قبرستان برده شده بوده است تا مدتها فقط اخبار فرحناک و مسرت بخش به وی بدهید ]
قصد رفتن نمود که صدرالدین با کیسه های زر بدنبالش دوان شد تا به وی تقدیم نماید پورسینا زرها را رد نمود وفرمود [ هرگز برای سیم وزر کسی را معالجه ننمودم وهدفم جز رضای خدا نبوده است ] سوار برمرکب خویش راهی شد و این در حالی بود
که مردمی که بیرون خانه اجتماع کرده بودند
به دنبالش دوان شدند
این گوشه ای از معجزات علمی پورسینا بود
نابغه ای که یکباره بر آسمان علم و دانش درخشید
و ناگهان نیز ستاره عمرش افول کرد
روحش شاد و یادش گرامی
در اخر رباعی زیبا از پورسینا
ای کاش بدانمی که من کیستمی
سرگشته به عالم از پی چیستمی
گر مقبلم اسوده و خوش زیستمی
ورنه به هزار دیده بگریستمی
#ابوعلیسینا
بیایید تاریخ ایران را بخوانیم 👇
👑 کانال نـــادر شـــاه 👑
☆ @Naader_Shah ☆
بهترین مدرک تحصیلی جهان چیست ؟!
دکتر ویکتور فرانکل ؛ تنها کسی بود که موفق شد از زندان آشويتس در لهستان معروف به قتلگاه آدم سوزی فرار کند ، او در نامهای خطاب به معلمان سراسر جهان برای تمام تاریخ اینگونه مینویسد:
چشمان من چیزهایی دیده است که چشم هیچ انسانی نباید ببیند، من اتاقهای گازی را ديدم كه توسط بهترين مهندسين طراحی میشدند. من پزشكان ماهری را ديدم كه کودکـانی معصوم و بی گناه را به راحتی مسموم میكردند.
من پرستارانی کاربلد را دیدم که انسانها را با تزریق یک آمپول به قتل میرسانند.
من فارغ التحصیلان دانشگاهی را دیدم که میتوانستند انسان دیگری را در آتش بسوزانند.
و مجموع این دلایل مرا به آموزش مَشکوک کرد.
از شما تقاضا میکنم که تلاش کنید قبل از تربیت دانشآموزانتان به عنوان یک دکتر یا یک مهندس از آنها یک انسان بسازید ، تا روزی تبدیل به جانوران روانی دانشمند نشوند.
پزشک یا مهندس شدن کار چندان دشواری نيست و هرکسی میتواند با چند سال تلاش به آن برسد . اما به دانشآموزان خود بیاموزید که بهترین و بزرگترين ثروت هر کدام از آنها "انسانیت" است كه با هيچ مدرک تحصیلی در جهان قابل مقايسه نيست...
@shorabadd
هاورئیل عزیز کامدان تیونین ئی متلِ مثلهته له فرهنگ خومان ارامان وه زوان کردی کلهری شیهو بکین؟
داستان این مَثل در ادبیات فارسی توسط احمد شاملو (کتاب کوچه) نیز آمدهاست.
طاق بستان/تاقوسان tāqwasān
طاقبستان در اصل تاقوسان tāqwasān است.در زبان کردی کلهری «تاق وسان» به معنای تاقی از سنگ است. درگویش کلهری کرماشانی و گویشهای دیگر کلهری، تاقبستان را تاقوسان تلفظ کنند. نمونههایی از این دست در زبان فارسی بسیار است.
@Kalhorstaan
نامهی کوه الوند ( ئەڵوەن ) همدان، برای کوه مانشت ایلام (که در واقع، الوند جواب نامهی مانشت را داده است)
در قالب شعر
به زبان کوردی کلهری
شاعر و گوینده
منصور فیلی
(وە لاناو ڕێوار)
کانال سلمان خالدی💯
@salmankhaledii
🔺آسمان در تسخیر عقابهای ایرانی
🔹خلبانان ایرانی در دوران دفاع مقدس با نمایش نبوغ و مجاهدت فراوان از خود، رکوردهای جهانی به ثبت رساندند.
«وه دیو کفتن» کنایه از ضعیف شدن از شدت گرسنگیه( ارا آیم کمتر بنی کار)!!
وه گومانم لیوایشه ایوشنی:
یسه پیر بیومه و ریشم بریه میو
ژنه عاری تی و پیم بیوشی شیو
زمانی که عباس خان قبادیان اندیشه تشکیل اتحاد ایلی کورد رو داشت این احزاب کوردی وجود خارجی نداشتن
این صحبتای تو بیشتر بوی تفرقه میده
می دانید #حارصه چیست؟
یک کلمه #عربی است از #خانواده حرص، حارص، احتراص.
می دانی که #شتر آنقدر #صبور و پر طاقت است که می تواند سه هفته بدون #آب و #غذا در #بیابان راه برود و راه برود.
دربیابان خارهایی هست که شترها بسیار دوست دارند.
هر جا این خار را ببینند با #دندان آن را می کَنند و شروع به جویدن می کنند و سپس تیغ های تیز و محکم و بزرگ خار منجر به خونریزی دهان شتر میشود.
وقتی این خار با مزه شور #خون آغشته می شود، شترها لذت بیشتری می برند.
هر چه بیشتر می خورند، #خون بیشتری می ریزد و هر چه #خون بیشتر می شود، شتر بیشتر و بیشتر از این خار می خورد.
گویی که دیگر از خون خود سیر نمی شود.
اگر مانعش نشوند شتر از شدت خونریزی خواهد مرد...
این یعنی حارصه!
این رسم تمام #خاورمیانه است .
انسان هایش در طول #تاریخ یکدیگر را کشته اند و کشته اند بی آنکه متوجه باشند که در حال ریختن خون خود هستند.
از طعم خون خود #مست می شوند.
.
.
متن بالا از #کتاب بی قراری نوشته ️زولفو لیوانلی
کتاب #بیقراری اثر #زولفو #لیوانلی، پرفروشترین #کتاب #ترکیه در سال 2017 است که از زاویهی ادبیات به مسئلهی #جنگ، #عشق، باور و یقین اشاره دارد. موضوع اصلی #رمان بیقراری پیرامون #داعش و #حملات وحشیانهاش در مرز #سوریه و #ترکیه میگذرد. این اثر از حوادث امروز #خاورمیانه و چهرهی خودکامهی داعشیان در برخورد با انسانهای دیگر سخن میگوید. داستان رمان از دیدگاه افراد مختلف نقل میشود
ئیوشم له خوسه بان بگرم له ور هیورده منالیل گیشت بکم خور خاک ناو کیوچه بگرمه بان سر، شایدجوانی بارمو و ئو نزر، ولا جوانی هزارممنوند، افسوس صدافسوس پیری هاشوند، پیری شیونید دورگردوند، وسرر وجادو کیدن افسوند، جوانی چه باخ پرثمریگید، چه دارگورا ی صاحب بریگید، وقتی پیری تیدچه پکریگید، بعدله آگرچه خاکستریگید،
Читать полностью…
به دور ما که همه خون دل به ساغرهاست
ز چشم ساقی غمگین که بوسه خواهد چید؟ (عشاق و قرچه)
#سایه
محمدرضا #شجریان
هوشنگ #ظریف
آلبوم #راز_دل
نامهی کوه مانشت ایلام، برای کوه الوند (ئەڵوەن) همدان
در قالب شعر
به زبان کوردی کلهری
شاعر و گوینده
منصور فیلی
(وە لاناو ڕێوار)
@salmankhaledii
درود .
شعری در وصف پیری از شاعری نا معلوم :
پیر پا خستی شون ایل ومن
آوسا ایل به ر و ئیسا ویل ومن
آوسا چو شاهین پرت بیام وه ناو گه ل
گه ل وه هیبتم بیاد وه هزار په ل
ئیسا چو سر سوز شاهین پر کنده
په ل وپوم وه دور سراوان منده
هی داد هی بیداد وه گه ل مامه وه
خوشیل وه تلخی یک یک دامه وه