kallhorestaan | Unsorted

Telegram-канал kallhorestaan - کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

-

☀️☀️☀️ گروه زبان و فرهنگ کلهر ✢فرهنگستان کلهری✢ کلهری «زبانوارۀ» اصلی کردی است. «کُرد کلهر» ایرانی است. دیار کلهر «کلهُرستان» است. کلهرهای کُرد از نسل «گودرز کشوادگان» هستند. کلهر: پرستندگان مهر(میترائیسم) یا بزرگترین نیرو[مندان] ☀️☀️☀️

Subscribe to a channel

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢


مطالب کوتاه و متفرقه ۱
جواد مفرد کهلان


🆔@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢

دیدگاههای دکتر جواد مفرد کهلان در پیوند با قوم کلهر. (بشخصه این دیدگاه‌ها را تأیید یا رد نمی‌کنم؛ چنگیز محمدی)



مطابقت کوه اسپروز با زاگروس و البرز [و پیوند نام‌های باستانی با قوم کلهر]


نامهای زاگروس و اسپروز در معانی سنسکریتی کوه بلند و بسیار بلند به هم می رسند. در نقشه های بطلمیوسی کوه زاگروس در جایگاه کوه سرزمین ساگارتیان (گورانها) نشان داده شده است. نام اسپروز (در معنی بسیار بلند) از سوی دیگر مطابق کوه البرز (هرابرزئیتی، بسیار بلند) است. در شاهنامه فرانک مادر فریدون، وی را از سمت کوه اسپروز در غرب ایران به سوی کوه البرز در شمال می برد:


शक्रि  m.  zakri  mountain, उच्च  adj.  ucca  high.


स्फार  adj.  sphAra  great, उच्च  adj.  ucca  high.


در کتاب پهلوی بندهش آمده است محل کوه اسپروز بالای چینستان است، منظور از چینستان (در معنی سرزمین بر گزیده) در اینجا همان  وَرِنۀ اوستا (سرزمین برگزیده، عیلام) است.

اما در اوستا نام رشته کوه زاگروس در غرب ایران به صورت زَرِذَزَ ذکر شده است که می توان آن را در اوستایی-سنسکریت به معنی بزکوهی درخشان گرفت که این به وضوح یاد آور نام قوم کلهُر (بُزکوهی درخشان) در سمت کوه زاگروس است. خود نام زاگروس هم می تواند شکل یونانی زاز-روچ (بزکوهی درخشان) بوده باشد. برروی برخی قالیهای کهن کلهرها، بزان کوهی کنار خورشید درخشان نقش بسته اند. نام کوه مَنوش اوستا را هم که در بندهش با زَرِذَزَ (زرید، کوه گاو زرین) یکی دانسته شده است می توان به صورت مَیو-نه-اوشَ به معنی بزکوهی درخشان گرفت.
بر این اساس به نظر می رسد در نام اسپروز (دارای سگان درخشان و با شکوه) کلمۀ اسبه= سگ که به جای واژۀ شاک/زاک (بزکوهی) آمده، از مشتبه شدن واژۀ شاک (بزکوهی) با واژۀ سگ عاید شده است. در سمت شمال نام نام مازندرانیها به صورت مازون (مه-سون) و در سمت غرب ایران نام قوم ماسپیان اتحادیه قبایل پارس به معنی دارندگان سگان با شکوه بوده اند.


🆔@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢

دیدگاههای دکتر جواد مفرد کهلان در پیوند با قوم کلهر. (بشخصه این دیدگاه‌ها را تأیید یا رد نمی‌کنم؛ چنگیز محمدی)


نامهای باستانی اوستایی سرزمین های شمال غرب فلات ایران [و ارتباط آن‌ها با قوم کلهر]

در یشت ۱۳ اوستا از افرادی به نام موژین، رئوژدین، تَنویین و غیره از مناطقی با نامهای موژ، تنویه، سائینی، رئوژدی، انگهوی و اَپَخشیر نام برده شده است که به نظر می رسد این ها نامهای جغرافیایی اوستایی نواحی شمال غرب و غرب فلات ایران بوده اند.

در رابطه با ضحاک ماردوش و کُردان (تئوژیه های اوستا، پرستندگان مار نیرومند) داستان رها شدگان توسط ارمائیل و کرمائیل از دست ضحاک بسیار معروف است. به طور ساده نامهای داسنی و ازیدی یزیدیان را در زبانهای سانسکریت و اوستایی میشود به صورت دهه-یَسنی و اژی-ایتی به معنی مار پرست گرفت. بی جهت نیست که نقش مار در دیوار معابد آنها رسم میگردد. خود کلمۀ کُرد در سنسکریت به معنی جهنده اشاره به توتم مار جهنده ایشان است. نظر به اینکه کلمات کرم و اژی به صورت وُرم و اَجی در زبانهای هندواروپایی به معنی لولنده به معنی کرم و مار هستند، لذا نام کُرمانج را نیز می توان به معنی منسوبین به مار گرفت.
نظر به کلمۀ سنسکریتی سورا (=هور، به معنی مار و زخمی کننده) نامهای سوران و کلهور را نیز می توان به ترتیب به معنی منسوب به مار و منسوب به مار نیرومند (تئوژیه) شمرد. گرچه این دو نام اخیر را در سنسکریت همچنین می توان به صورت شورَ و کَلَهه-ویرَ به معنی جنگاور شجاع (گُرد) گرفت.



🆔@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢

دیدگاههای دکتر جواد مفرد کهلان در پیوند با قوم کلهر. (بشخصه این دیدگاه‌ها را تأیید یا رد نمی‌کنم؛ چنگیز محمدی)



[الیپی باستان (حدود کرمانشاه) احتمالاً نزدیک گیلان‌غرب کلهر بوده، و دژ کولمان احتمالاً همان گیلان‌غرب بوده‌است]

مطابقت کیلامباتی (کیلان) با کبودراهنگ

نام کیلامباتی (محل درختان زالزالک فراوان) در کتیبه های آشوری، در سمت کیشه سو (همدان)، با کیلان خبر موسی خورنی (محل درخت زالزالک) و آن هم با کبودرآهنگ کنونی (کوفی-درو-هنگ، محل تجمع درختان کوهی) مطابقت می نماید.

دو دژ کیلمان (محل درختان زازالک، گیدار/قیدار) و کولمان (محل گله) در ماد و مرز عیلام بوده اند، با کیلامباتی (کبودرآهنگ) ربط داده نشده اند. آنها به غیر از تپه گیان نهاوند هستند. تپه گیان همان سین گیان (محل گیاهان) در نقشه های بطلمیوسی و آن هم همان اوروهٔ اوستا و آریارمی (آریا اوروهٔ) کتیبه های آشوری (مرتع نجبا) است. دژ کولمان (محل گله) در سمت بین گردنۀ ساپاردا (سهرورد) و خارخار (دیواندره) و الیپی (کرمانشاه) می تواند همان گیلان غرب کرمانشاهان باشد.



🆔@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢

دیدگاههای دکتر جواد مفرد کهلان در پیوند با قوم کلهر. (بشخصه این دیدگاه‌ها را تأیید یا رد نمی‌کنم؛ چنگیز محمدی)


مطابقت نام کوه زَرِذَزَ اوستا با نام ایل کُردی کلهُر

در اوستا نام رشته کوه زاگروس در غرب ایران به صورت زَرِذَزَ ذکر شده است که می توان آن را در اوستایی-سنسکریت به معنی بزکوهی درخشان گرفت که این به وضوح یاد آور نام قوم کلهُر (بُزکوهی درخشان) در سمت کوه زاگروس است. خود نام زاگروس هم می تواند شکل یونانی زاز-روچ (بزکوهی درخشان) بوده باشد.

برروی برخی قالیهای کهن کلهرها، بزان کوهی کنار خورشید درخشان نقش بسته اند.
نام کوه مَنوش اوستا را هم که در بندهش با زَرِذَزَ (زرید، کوه گاو زرین...) یکی دانسته شده است می توان به صورت مَیو-نه-اوشَ به معنی بزکوهی درخشان گرفت. نام کوه منوش از سوی دیگر با کوه کورانگون (منسوب به بزکوهی) در سمت فهلیان نورآباد ممسنی (انشان) که زادگاه کوروش (در معنی بزکوهی درخشان) به شمار می رفته، مطابقت دارد. در روایات ملی منوشچهر (از نژاد منوش) از پشت پشنگ (جنگاور، چیش پیش دوم) و دختر "ایرج" (اریاکو) به شمار رفته است. ایرج (اریاکو) پسر کوروش اول است که به گروگان نزد پادشاه همیران (آشور) فرستاده شده بود.

در کتاب پهلوی بندهش آمده است محل کوه اسپروز بالای چینستان است، منظور از چینستان (در معنی سرزمین بر گزیده) در اینجا همان  وَرِنۀ اوستا (سرزمین برگزیده، عیلام) است.
اما در اوستا نام رشته کوه زاگروس در غرب ایران به صورت زَرِذَزَ ذکر شده است که می توان آن را در اوستایی-سنسکریت به معنی بزکوهی درخشان گرفت که این به وضوح یاد آور نام قوم کلهُر (بُزکوهی درخشان) در سمت کوه زاگروس است. خود نام زاگروس هم می تواند شکل یونانی زاز-روچ (بزکوهی درخشان) بوده باشد. برروی برخی قالیهای کهن کلهرها، بزان کوهی کنار خورشید درخشان نقش بسته اند. نام کوه مَنوش اوستا را هم که در بندهش با زَرِذَزَ (زرید، کوه گاو زرین) یکی دانسته شده است می توان به صورت مَیو-نه-اوشَ به معنی بزکوهی درخشان گرفت.
بر این اساس به نظر می رسد در نام اسپروز (دارای سگان درخشان و با شکوه) کلمۀ اسبه= سگ که به جای واژۀ شاک/زاک (بزکوهی) آمده، از مشتبه شدن واژۀ شاک (بزکوهی) با واژۀ سگ عاید شده است. در سمت شمال نام نام مازندرانیها به صورت مازون (مه-سون) و در سمت غرب ایران نام قوم ماسپیان اتحادیه قبایل پارس به معنی دارندگان سگان با شکوه بوده اند.

مطابقت کوههای باستانی کارنئول و زابو با کوه زاگروس و هزار
کوه کورون خبر آمیانوس مارسلینوس بین عیلام و ماد می تواند به معنی منسوب به بزکوهی به همان معنی زاگروس (کوه شکارچی بزکوهی) باشد. سومریها نام آن را به شکل کارنئول (منسوب به جانور شاخدار، بزکوهی) آورده اند و مکان سیمرغ آنزو دانسته اند. نام کوه زاگروس به یونانی یعنی شکارچی که در نقشه های بطلمیوسی در سرزمین ساگارتیان (گورانها) قرار گرفته به وضوح یاد آور نام ایل کُرد کلهُر (شکارچی بزکوهی) در این منطقه است.
کوه دیگری که سومریان در ایران و در سمت آرتته (کرمان) در رابطه با الهه اینانا یاد کرده اند، کوه زابو (مجتمع) است که مطابق کوه هزار است.


🆔@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#موسیقی_کلهری
#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢


دیوه‌تِ گیه‌لٓانی
🎙علی زمانی



@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#واژه‌_کلهری
#زبان_کلهری_پهلوی_نو
#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢



گُهَرد (gohard): ارج‌دار، مهم، معتبر.

شونه‌کو (šūnakū): کسانی که از خاندان و تباری به‌جای مانده باشند، بازماندگان یک خاندان، تخمه و ترکه.

گئ (gay): نوبت، مرحله، بار، دفعه.

جار (jār): دفعه و نوبت، مرحله،
همچنین «کش» (← اِی‌کش).

شول (šūł): کیسه بزرگ کاه و غلات.

گیان (giyān): جان، روح انسانی، نفس.

گیانه‌سر (giyāna'sar): پیش‌از هنگام مرگ چشم‌باز کردن و تسلیم مرگ‌ نشدن.

شان‌‌وا‌‌دان šān.wā.dān: احتضار مرگ، آخرین نفس‌ها هنگام مرگ که تند و بی‌وقفه است.

گیانه‌سیور (giyāna'süar): تلاش‌ فراوان برای فهمیدن خبری ناراحت‌کننده.

شوفار (šūfār): سخن‌چین، نمام.

گیچل (gīčał): دردِسر، مشکل.



🆔 @Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#واژه‌_کلهری
#فرهنگستان_کلهری

🆔 @Kalhorstaan



برای گودی و ژرفی چاله و چاه در کُردی کلهری چند واژه داریم:

قیول qül،

گوول gūł،

چال čāł،

چالاو čāłāw

و «زِنان» zenān که به‌جای عمیق و تاریک می‌گویند؛ مانند غار و چاله‌هایی که ژرف هستند و تاریکند.


🆔 @Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
#پوشش_کلهری
✢کلهرستان✢



ژنیل کلهر، له روژیل خاص، چن جور سەرون/سروین دیرن:


🌀 لچگ هوریشم (گولونی)،
ارا روژیل شادی و سیور؛

🌀 لچگ هوریشم سیه‌(قطرانی)،
ارا روژیل آزیتباری و خم؛

🌀 لچگ هوریشم (علیخانی/الاخانی)،
ارا روژیل ترک چیو میوانی و درِ دیشت خویان لە دور مال.


*هوریشم یا اوریشم (= ابریشم)


@kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
#زبان_کلهری
#مشاهیر_کلهر
#مشاهیر_ایران
#فرهنگستان_زبان_و_ادب_کلهری
✢کلهرستان✢



«ناصری کلهر کرمانشاهی» و «میرزاحسین‌ کلهر کرمانشاهی» از شاعران فارسی‌گوی ایران در قرن سیزدهم ه‍.ق هستند. این دو شاعر در منابع ادبی در کنار سخنوران و دیگر بزرگان ادبسار ایران قرار گرفته‌اند. از ایشان اشعاری در تذکره‌ها و نیز در نسخ خطی به‌جای مانده‌است.


میرزا ابوالحسن خان پسر حاجی حسین خان کرمانشاهی کلهر، «معروف به ناصری کلهر» از شاعران قرن سیزدهم ه‍.ق است. در برخی منابع و تذکره‌ها نام ناصری کلهر آمده‌است.

یکی دیگر از شاعران فارسی‌گوی ایران که نام‌اش در فرهنگ سخنوران ذکر شده، «ملاحسین کلهر کرمانشاهی» شاعر قرن سیزدهم ه‍.ق است. به‌ نقل از صاحب فرهنگ سخنوران، میرزا طاهر اصفهانی متخلص به «شعری» نیز در صفحه ۴۱۰ تا ۴۱۲ کتاب گنج شایگان به وی پرداخته است.


چند بیت گزینشی از ناصری کلهر، شاعر قرن سیزدهم:

گرنه بخت ماست چشمش چیست در خواب این‌همه
ورنه چشم ماست، لعلش چیست پر آب این‌همه
چند ای خال سیه داری مکان بر روی یار
تا به کی هندو نژادا میل صقلاب* این همه
خنجر رستم بود انصاف شاه از آن بترس
فتنه را كم ترکتازی ده چو سهراب این همه

و نیز از سروده‌های اوست:

از جزع به ماه گوهر افشانم
تا لعل تو در نهفت پروین را
شکر تلخ است و قند شور آید
خندان سازی چو شهد شیرین را
حسن تو و عشق من از یاد خلق
برده است حدیث ویس و رامین را


-- کتاب «فرهنگ سخنوران» از دکتر خیام‌پور، به‌نوعی کتابشناسی شاعران پارسی‌گوی ایران است.

🆔 @Kalhorstaan

منبع:
فرهنگ سخنوران، دکتر عبدالرسول تاهباز‌زاده معروف به خیام‌پور، جلد دوم، چاپ ۱۳۷۲
(فرهنگستان زبان و ادب کلهری)

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#ایران
#قوم_کلهر
#گروس_کلهر
#فرهنگستان_زبان_کلهری
✢کلهرستان✢



📚 «گروس‌های‌ کلهر»


با وجود تمامیت‌خواهی و جریان جعل پان‌سورانی سیاسی که سعی در مصادره‌ی گویش گروسی با عنوان جعلی سورانی دارد، گروس‌ها از نظر فرهنگی و زبانی، کاملاً کلهر هستند.

حیدر بهتویی در کتاب‌اش، به نقل از «عبدالله شهبازی»، مؤلفِ کتاب جغرافیای عشایری ایران، گروس‌ها را کلهر معرفی نموده‌است. شهبازی در توضیح فرهنگ و مذهب ایلات اردلان و مکری و کلهر و... می‌گوید:
«... کردستان در حکومت خاندان شیعی و کردان اردلان بود و از ایلات گروسِ کلهر و مکری گویا یک‌چهارم جمعیت شیعه بوده‌اند.»



منبع:
جغرافیای عشایری ایران، عبدالله شهبازی، ص ۶۳،
به نقل از کرد و پراکندگی او در گستره ایران‌زمین، حیدر بهتویی، ص ۲۴۳


🆔 @Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

«پاوچ» قطعه‌ای معترضه و مربوط به بیت‌های اشعار هوره است که در میانۀ بیت با چند کلمه یا عبارت توضیحی یا وصفی بیت را از تناسب و ترتیب هجاها خارج می‌کند. «پاوچ» در تعداد هجاهای ابیات اختلاف فاحش ایجاد می‌کند، اما در شکل شنیداری، نقص وزنی هجاها را با طنین و تکیه و ریزه‌کاریهای ویژه‌‌اش جبران می‌کند. این اختلاف هجاها با تحریرهای استادانۀ هوره‌چر جبران می‌شود، به‌نحوی که کسی متوجه اختلاف هجاها یا نقص اوزان و آهنگ شعری نمی‌شود.
واژه‌ی «پاوچ» واژه‌ای کهن در کلهری‌ست که ریشه در «وچ» vač و «واچ» اوستایی به معنای گفته و گفتار و سخن دارد. پیوند زبان کلهری با زبان اوستایی در مواردی شگفت‌انگیز است.
آواز هوره چون گنجی کهن از روزگار باستان است. قوم کلهر این آواز باستانی را حفظ کرده‌اند. پاسداری از این هنر باستانی ایرانی کلهر حفظ میراثی باستانی‌ست.

@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

عکس مقاله انگلیسی در مورد هوره کلهری

@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
#کلهر_تهران_و_شمیرانات
✢کلهرستان✢
✍🏿__ فرهنگستان زبان و ادب کلهری




در مقالات رسمی و علمی در مورد قنات‌های تهران به خیابان #کلهری و حضور کلهرها از دیرباز در آن مناطق اشاره شده‌است.


قنات \ qanāt \ ، یا کاریز، مجرای آب زیرزمینی که توسط آن آب را به مناطق کم‌آب می‌رسانند.
یکی از قنات‌های شمیران قنات تکیۀ چیذر است.

این قنات در مسجد چیذر (مسجد قائم) واقع در خیابان #کلهری آفتابی می‌شود و آب قابل توجه و تمیزی دارد که جاری است؛ اما در حال حاضر، هیچ استفاده‌ای از آن نمی‌شود و هدر می‌رود.
(مقاله قنات(های) شمیران، نویسنده(ها) : شهره زرگران ـ علی هزاردره 1399 )

شیوا جعفری نیز در مقاله‌ای که به معرفی بوستان‌های شمیران پرداخته‌است، به خیابان و محله #کلهری اشاره کرده‌است.

وی در این‌باره می‌نویسد:
بوستان صبا \ būstān-e sabā \ ، بوستانی محلی در محلۀ چیذر است. بوستان صبا با مساحت 4002 متر‌مربع در محلۀ چیذر، خیابان #کلهری، خیابان بهمن‌پور، در حریم ناحیۀ 8، محلۀ 8، منطقۀ 1 شهرداری تهران واقع است. این بوستان در 1374ش به بهره‌برداری رسید. حدود 2002‌ متر از مساحت این بوستان به درخت‌کاری، و 2002 متر به معبر اختصاص یافته است.

منبع:
۱. (مقاله بوستان صبا(شمیران)، شیوا جعفری، ۱۳۹۹)؛
۲. (قنات‌های شمیران از، شهره زرگران ـ علی هزاردره).



🆔 @Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#واژه_کلهری
#قوم_کلهر
#زبان_پهلوی_کلهری
✢کلهرستان✢



دنگال درشت هیکل و بلند قد،

نپور درشت هیکل با اندام‌‌های غیرعادی و بزرگ،

گَبای مرد تنومند و پرزور؛ به کنایه مرد درشت‌هیکل و بدون ملاحظه و گستاخ را گویند،

تلیره چاق و بدترکیب.



🆔 @Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢

دیدگاههای دکتر جواد مفرد کهلان در پیوند با قوم کلهر. (بشخصه این دیدگاه‌ها را تأیید یا رد نمی‌کنم؛ چنگیز محمدی)

مطابقت لولوبی ها با کَلهُرها

نام کلهُر به صورت کَل- هَئورَ در زبانهای ایرانی معنی نگهدارندۀ گاومیش معنی می دهد و این معنی آنها را با لولوبی ها (لولوپی ها، پرورش دهندگان گاومیش) پیوند می دهد:

लुलाय m. lulAya  buffalo
पयते {पी} verb 1 payate {pi} increase

معضل نام های ستروخاتیان و بودیان و بوسیانِ اتحادیهٔ قبایل ماد

مشخص کردن معنی و نام و نشان این سه قبیله کار ساده ای نیست و معانی لغوی اوستایی و سنسکریتی آنان نتایج متفاوتی را به بار می آورد. از این میان به نظر می رسد منظور از ستروخاتیان (دارندگان کلاهخود بلند یا بلند سخن گویندگان) قبایل سکایی، به ویژه کیمریان نواحی کُرد نشین باشند که هم دارندگان کلاهخود دراز بوده و هم به قول تورات همراه با آواز خود طغیان می کرده اند و منظور از بودیان (به ظاهر یعنی دانایان یا دارندگان سگان) مُرَکب از مردم ساگارتی (استادان کنده کاری، گوران) و کوتی (لَک، کُرد) باشند.
نام بودیان در اساس می تواند به معنی مردم منطقهٔ جنگلی باشد چون نام بودیان مادی را با نام ناحیهٔ بودائوا (محل جنگلی) ربط داده اند که با نام نواحی شهرزور (شیه-رزوره، منطقهٔ جنگلی= حلوان) همخوانی دارد و در اوستا تحت نامهای جنگل آریائیان و جنگل سپید محل نبرد کیخسرو (کیاخسار مادی) و اَئوروَ سارَ (ساراک پادشاه آشور) یاد شده است:

भवति{भू} verb 1 bhavati[bhU] become
दव m. dava forest

و نام بوسیان (در معنی دارندگان توتم گراز) متعلق به کاسیان (منسوبین به گراز) به نظر می آید:

बहुसु m. bahusu hog
kasi: associated with hog

نام قوم باستانی دیگر این مناطق یعنی لولوبی (لولو-پی) در معنی پرورش دهندگان گاومیش مترادف قوم کُرد کَلهُر (کَل-هَئورو) حالیه است:

लुलाय m. lulAya  buffalo
पयते {पी} verb 1 payate {pi} increase

به نظر می رسد نام گوتیان (مردم دارندهٔ گاومیش) که با کوتیان (مردم دارندهٔ سگ) مشتبه و یکی گرفته شده است، در اساس متعلق به لولوبیان (نیاکان کلهرها) بوده است:

घोटकारि m. ghoTakAri buffalo
गोता f. gotA cow
आकर adj. Akara excellent

गो f. go cow
महिष m. mahisha buffalo
महिष adj. mahisha great

कलुष m. kalusha buffalo
कल्य adj. kalya strong
ईश adj. isha owning



🆔@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢

دیدگاههای دکتر جواد مفرد کهلان در پیوند با قوم کلهر. (بشخصه این دیدگاه‌ها را تأیید یا رد نمی‌کنم؛ چنگیز محمدی)


مطابقت کوههای باستانی کارنئول و زابو با کوه زاگروس و هزار [و پیوند آن با قوم کلهر]

کوه کورون خبر آمیانوس مارسلینوس بین عیلام و ماد می تواند به معنی منسوب به بزکوهی به همان معنی زاگروس (کوه شکارچی بزکوهی) باشد. سومریها نام آن را به شکل کارنئول (منسوب به جانور شاخدار، بزکوهی) آورده اند و مکان سیمرغ آنزو دانسته اند. نام کوه زاگروس به یونانی یعنی شکارچی که در نقشه های بطلمیوسی در سرزمین ساگارتیان (گورانها) قرار گرفته به وضوح یاد آور نام ایل کُرد کلهُر (شکارچی بزکوهی) در این منطقه است.
کوه دیگری که سومریان در ایران و در سمت آرتته (کرمان) در رابطه با الهه اینانا یاد کرده اند، کوه زابو (مجتمع) است که مطابق کوه هزار است.

معنی محتمل نام ایلهای کُرد سنجابی و کلهر

ایل سنجابی (به کُردی : سنجاوی) که یکی از ایل‌های کُرد ایران در استان کرمانشاه است، نظر به منشعب شدن آنها از ایل زنگنه و واژۀ سنسکریتی سنگهه (متحد و زنجیره ای) می تواند به معنی اتحادیۀ عشایر باشد. نام ایل کُرد بزرگتر آن نواحی یعنی کلهر را می توان به معنی گرامی دارندۀ بزکوهی شمرد. بزکوهی توتم سکاییان/کیمریان مهاجر به کردستان در عهد مادها بوده است.


🆔@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢

دیدگاههای دکتر جواد مفرد کهلان در پیوند با قوم کلهر. (بشخصه این دیدگاه‌ها را تأیید یا رد نمی‌کنم؛ چنگیز محمدی)


[مطابقت] نام اماکن جنوب غربی استان کرمانشاهان [کلهر] در لشکرکشی شیلهاک اینشوشیناک (١١٦٥ تا ١١٥١ پیش از میلاد)

در گروه ششم مناطق لشکرکشی شیلهاک اینشوشیناک از حلوان تا کوهدشت از این مناطق یاد شده است که با نامهای معادل محتمل کنونی شان، از این قرار هستند. لشکرکشی در سمت بالاهوته (سرابه)، ایالمان (حلوان)، زهاپ (قصرشیرین) شروع شده و تا به سمت شهر کاپلو (کوهدشت) ادامه یافته است: ناهیش بریه یا ناهیش براره (پالان)، باتاشی (قلعه بدری)، شاهیلیک (چشمه زرشک)، شابالیهو (سرپل ذهاب)، منرزموراتش (میرمیرو)، ...دانو (دانیال)، بیت اوزالی (زیلان)، بیت هانی پی (جوانرود)، شاکوپیا (ساروخان)، بیتاتی (برهان)،...سیلیا (زالو آب)، بیت نگیا (نهر آبی)، شاکاتارزا (کوزران)، دوهوپونا (زاونه)، انه هوتش (گهواره)، بیت سین ایشمانی (سیمانی)، بیت سیلیا (چنار)، بیت زاهمی (زیبری)، بیت سلتی (سرمست)، بیت هوبانی (هارون آباد، اسلام آباد)، شامرزه (صیادان)، شاایکلا (چارمله)، شانگیباری (ساتیان)، تینوالیریش (ایوان غرب)، بیت ماتیمو (مورت)، بیت لاکیپو (سرچله)، تینتو (ترن)، بیت ریکیم اداد (زرنه)، ...زهوکا (سهراب)، بیت تمتیا (حسین آباد، ایلام)، هاربتو (خرابه)، اورکوپوهتی (گلجار)، بیت ناپ شومالیا (شورابه)، ...لیو (بیجوند)، بیت تسک-شری (تنگ زرد)، بیت بربری (بلوران)، بیت میلی شپاک (مالمیر)، شابوراهوته (سراب دوره) و اورو- کاپلو (کوهدشت).


🆔@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢

دیدگاههای دکتر جواد مفرد کهلان در پیوند با قوم کلهر. (بشخصه این دیدگاه‌ها را تأیید یا رد نمی‌کنم؛ چنگیز محمدی)

[در مورد لفظ «خالدی» در تمدن اورارتو باستان. برخی بزرگ‌ایل خالدی کلهر را با خالدی اورارتو مرتبط دانسته‌اند]



معنی نام کوه آرارات و ایزد جنگ خالدی در زبانهای کهن هندوایرانی
نامهای کوه آرارات یعنی آرارات، حارِث و اَرِزور به صور اَرارا-تهه و هارَ-ثه و اَرِزَ-ورَ  (که مکان آدمکشان و راهزنان دانسته شده) در سنسکریت و اوستایی معنی "کوه [ایزد] جنگ" (کوه خالدی) را می دهند. بر این پایه نام ایزد جنگ شیر سوار خالدی در نزد هندوایرانیان به صورت خالَ-دیو به لفظ سنسکریت به معنی ایزد جنگ درک می شده است.
نامهای هارث و آرارات از سوی دیگر در زبانهای هندوایرانی به صور هار-ثه و اهاریه-رات معانی کوه بلند و رسا (= اگریه، ماسیس) و  کوه آزاد را می دهند که نامهای اینها خود نامهایی بر کوه آرارات بوده اند. نام چاه بابل در رابطه با هاروت و ماروت کوه آرارات می تواند از بهوباله سنسکریت به معانی نیرومند و شیر درنده که نشانگر خالدی (بهرام، واهاگن کوه آرارات) بوده است، نشأت گرفته باشد.
هاروت (شیر نگهبان) و ماروت (ایزد جنگ قوچ نشان) منسوب به کوه آرارات در این تصویر خالدی جمع هستند.

سنگ‌نوشته کله‌شین:
هنگامی که نزد ایزد خالْدی در شهر آردینی [موساسیر= محل ذوب فلز، رواندوز] رفتیم، فراتر از همه ایشپوئینی، پسر ساردور، شاه نیرومند، شاه شوراوه، شاه بیاینا، بزرگ شهر توشپا، [و] مِنوآ، پسر ایشپوئینی؛ [آنان] که برایش نیایشگاهی بر تختگاه بزرگ بنیاد ساختند و درونش تندیسی مکتوب گذاردند، و جنگ‌افزاری خوب؛ تندیس زیبایی از جانوران، و درفشی سیمین، الواحی از سیم و زر در نیایشگاه نهاده شد، همان‌گون که من بسیاری چیزها را در برابر نیایشگاه ایزد خالدی نهادم، و جانوران بسیاری را برایش قربانی کردم، ۱۱۱۲ گاو نر، ۹۱۲۰ بز، و ۱۲۴۸ گوسفند، آن‌زمانی که ایشپوئینی به شهر آردینی رفته‌بود، شهر ایزد خالدی.
ایشپوئینی، پسر ساردور، شاه بزرگ، شاه شوراوه، شاه بیاینا، بزرگ توشپا، این نیایشگاه را به احترام ایزد خالدی ساخت، پس از آن‌که همه چیزها را در برابر نیایشگاه ایزد خالدی نهاد جانوران برای قربانی در برابر نیایشگاه ایزد خالدی، دروازه در آردینی، آورده شدند. از این‌رو زمانی که آردینی را، شهر ایزد خالدی را، ترک کردند، پیش از همه ایشپوئینی، پسر ساردور، منوآ، پسر ایشپوئینی، قربانی را به ایزد خالدی ارزانی داشته و گفتند:
هرکس تندیس جانوران را بیرون از درب نیایشگاه قرار دهد، هرکس به آن تعرضی کند، هرکس کسی را برای دزدیدن آن یاری دهد یا در این باره بداند و خبر ندهد، ازجمله اگر جانوران را به‌دور از آردینی بَرَد، هرکس چنین کند، ایزد آردینی نسلش را از زمین برداراد.
هرکس این سنگ‌نوشته را از جایش تکان دهد یا آن را بشکند یا به دیگران در این کار یاری برساند، باشد تا ایزدان نسلش را از زمین بردارند، ایزد خالدی، ایزد ایشکور (اَدَد)، شمش، و همه ایزدان دیگر آردینی.


مأخذ نام ارزوره فرزند اهریمن

به نظر می رسد نام اوستایی دیو ارزوره (یعنی خدای جنگ بیگانه) که همچنین نام کوهی به مرز روم به شمار آمده به معنی خدای جنگ، نام کوه آرارات بوده باشد که لابد مکان خالدی خدای جنگ و خدای پادشاهی, خدای بزرگ اورارتویی ها به شمار می رفته است:
अरर m. arara war
थ Tha . a mountain.

نام آرارات در تورات به معنی جای فرونشستن کشتی نوح مفهوم شده است:

Arah [N] [S]
the way; a traveler
Raddai [N] [S]
ruling; coming down

نظر به تصویر شیرسوار خالدی مراد از هاروت (شیر) و ماروت (ایزد جنگ) در کوه آرارات، شیر خالدی و خود خالدی بوده اند:
हरित m. harita lion
मरुत m. maruta god of war



🆔@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢

دیدگاههای دکتر جواد مفرد کهلان در پیوند با قوم کلهر. (بشخصه این دیدگاه‌ها را تأیید یا رد نمی‌کنم. چنگیز محمدی)


معنی نام کلهر (کلوُر)
مرحوم ایرج افشار در جلد دوم کتاب کرمانشاهان صفحۀ ۱۱۸۹می نویسد: "نام ایل کلهر در اصل از دو کلمه کل kal به معنی عبور از گردنه و بزکوهی و وُر (بریدن) تشکیل شده است".  او از میان  دو معنی کل (عبور از گردنه یا گردنه و بزکوهی) بزکوهی را انتخاب کرده و نام کلهر را اشاره به چستی و چالاکی بزکوهی مثال این مردم در کوهستان می داند. ولی ظاهراً معنی گردنه یا عبور از گردنه با بُریدن همخوانی بیشتری دارد، خصوصاً که منطقۀ آنان سر راه اصلی همدان به بغداد قرار داشته است و آنان می توانستند در این مسیر از کاروانها خراج ستانی کنند. لذا احتمال دارد این نام  در اساس نام ملالت باری برای آنان بوده است ولی چون این نام برای فارسی زبانها  ثقیل التلفظ و نامفهوم بوده آن را در اسناد و مدارک حکومتها کلهُر ثبت کرده اند و مفهوم ملالت بار کنار رفته است.

معنی نام کُرد در رابطه با نام کلهُر
چنانکه ایرج افشار در جلد دوم کتاب کرمانشاهان بدان توجه کرده می توان نام بزرگترین قوم کُرد یعنی کلهُر را در هیئت بومی کل-وُر (کوه/گردنه-بُر) به معنی مرد شجاع و راهزن گرفت و این معنی بسیار قابل توجهی را
برای خود نام کُرد مطرح می سازد: چون بر این اساس نام کَرداک/کَردوک را می توان
مرکب از کلمات کُردی کر/کُر (کوه بلند) و دا-ک (بُرنده، مرکب از دا: بریدن و پسوند
فاعلی آک/اوک) گرفت (کلمۀ داس/دا-اس=برندۀ تیز هم از این ریشه است). می دانیم که گزنفون در کتاب آنابازیس کردوک ها را راهزن معرفی کرده و استرابون نیز در جغرافیای خود راهزنی را برای آنها شغلی به شمار آورده و نامشان را به معنی مرد دلیر و جنگی گرفته است.



🆔@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#زبانهای_ایرانی
#زبان_کلهری
#قوم_کلهر
#زبانشناسی_گویشها
#پیوندهای_خویشاوندی


پیوندهای خویشاوندی در زبان کلهری
__ چنگیز محمدی


1_ باپیر bāpir 👈 پدربزرگ
2_ نَنِگ naneg, داپیره👈 مادربزرگ
3_ باوگ bāwg, باوه👈 پدر
4_ دالِگ dāłeg, دایه 👈 مادر
5_ بِرا berā👈 برادر
6_ کاکه kāka👈 برادر بزرگ
7_ خویشک xweyšk👈 خواهر
8_ هاوشیره hāw'šira👈 برادر یا خواهر شیری
9_ تاتیtāti, خویشک کلین 👈 خواهر بزرگ
10_ خالو xāłū👈 دائی
11_ خالوژن xału'žen👈 زن دائی
12_ میمگ mimeg👈 خاله ، عمه
13_ مَمو mamu, تاتگ tāteg👈 عمو
14_ مَمو ژن mam'užen👈 زن عمو
15_ کُور باپیر kwəre'bāpir👈 پسر پدربزرگ
16_ دیوت باپیر düate'bāpir👈 دختر پدربزرگ
17_ کور ننگ kwəre'naneg 👈 پسر مادربزرگ
18_ دیوت ننگ düate'naneg👈 دختر مادربزرگ
19_ باوه ژن bāwa'žen👈 زن پدر
20_ دایه شیو dāya'šü👈 شوهرمادر (ناپدری)
21_ براژن berā'žen👈 همسر برادر
22_ برارزا berār'zā👈 فرزند برادر
23_ خویشک زا xweyška'zā,خوارزا xwār'zā 👈 فرزند خواهر
24_ روله rūła👈 فرزند
25_ رورَلزا rurał'zā,روله زا ruła'zā👈 نوه
26_ کورَر زا kwərar'zā👈 نوه پسری
27_ دیوتَر زا düatarzā👈 نوه دختری
28_ زاوا zāwā👈 داماد، همسر خواهر
29_ خالوزا xāłu'zā👈 پسردایی،دختر دایی
30_ میمزا mimezā👈 پسرخاله ، دخترخاله ، پسرعمه، دخترعمه
31_ آموزا āmuzā👈 دخترعمو ، پسرعمو
32_ آموزا وزا āmuzā'wazā👈 پسر (دختر) ِ پسرعمو
33_ آموزا ژن āmuzā'žen👈 زن پسرعمو
34_ خالوزا ژن xāłū'žen👈 زن پسردایی
35_ میمزا ژن mimezā'žen👈 زن پسرخاله ، زن پسرعمه
36_ گُرده gwərda👈 فرزند از شوهر قبلی که زن با خود به خانه شوهر می آورد(نسبت فرزند با ناپدری)
37_ هاو زاوا haw'zawā👈 باجناق
38_ خسیوره xasüra👈 پدر زن ، مادر زن ، پدر شوهر ، مادر شوهر ، برادر زن
39_ خسیوران xasürān👈 خانواده داماد یا عروس، خویشاندان نزدیک عروس یا داماد
40_ باوان bāwān👈 خانوده پدری عروس
41_ شیورا šürā👈 برادر شوهر
42_ دِش deš👈 خواهر شوهر
43_ شیو میمگ šü'mimeg👈 شوهر خاله ، شوهر عمه
44_ هاو وَیو hāw'waü👈 جاری
45_ هَو haw👈 هوو
46_ وَیو waü👈 عروس
47_ تَمیار tamyār👈 نامزد نشان کرده
48_ دَزیوران dazürān👈 نامزد عقد کرده
49_ کآ kā 👈 برادر
50 _ کابرا kā'berā👈 برادر
52_ شیو šü 👈 شوهر
52_ کوِر kwər 👈 فرزند پسر، پسر
53_ دیوت düat 👈 فرزند دختر، دختر
54_ پیا piyā👈 شوهر و مرد



شبکۀ ریشه‌شناسی، دانشگاهی برای ریشه‌یابی واژه‌های زبان فارسی. و زبانهای ایرانی
/channel/shabakeh_risheshenasi


@Kalhorestaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#واژه‌ی_کلهری
#فرهنگستان_کلهری

🔸زه‌ز zaz؛ مخالف، رقیب، حریف.
🔸زریوه‌تzerīwat؛ نفوس، جمعیت، نسل.
🔸شیپاننšīpānen؛ شیهه‌ی اسب.
🔸چپله‌ریژانčapeła'rēžān؛ کف‌زدن جمعی در شادی و سرور.
🔸چتراننčatrānen؛ آرام و با طمئنینه راه‌رفتن، راندن گوسفندان به صورت آرام به طوری که در حین راه‌رفتن، علف نیز بخورند.
🔸که‌له‌مهkalama؛ بلا و حادثه، آسیب. ( کَتِ‌کَلَمه)
🔸شاوهšāwa؛ صدای باد در کوه و میان درختان.



کانال فرهنگستان کلهری (کلهرستان):↙️
@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#لرد_کرزن
#ایرانیان
#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢



ایرانیان مردمانی شکاکند، و چون خود به نحو حیرت‌انگیزی حسِ وطن‌پرستی ندارند، متمایلند که همیشه علاقۀ سایرین را ناشی از اغراض خصوصی بنگرند، و خیال می‌کنند که نیرنگی در کار است.
(لرد کرزن؛ سیاست‌مدار، و یکی از شرق‌شناسان فرنگی در دورۀ قاجاریه.)



🆔@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#ریشه‌یابی_واژه
#زبان_کلهری_پهلوانی_نو
#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢



هم‌ریشگی واژۀ کلهُری «توپیا» به‌معنای "خروشید و غرّید" با «توفان» و «توفیدن» در فارسی

___ چنگیز محمدی



در فرهنگ نفیسی، «توفیدن» به‌معنای "به‌ آواز بلند فریاد‌ کردن، غُریدن، غُرنبیدن، هنگامه‌ و شور و غوغا بر پا‌ کردن" آمده‌است. واژۀ «توفنده» به معنای "غرنده و خروشنده" نیز از همین فعل مشتق شده‌است.
به‌نظر می‌رسد واج «ف» در «توفیدن»، در اصل «پ» بوده‌‌است که بر اثر تعریب یا دگرگونی، «توپیدن» به «توفیدن» تبدیل شده‌است؛ مانند پارس←فارس، پیل←فیل.
ظاهراً هنوز ریخت کهن این واژه در زبان کلهری (کُردی) رایج است.

«توپیا پیا» tupiyā pəyā در کلهری به‌معنای "بر‌ او خروشید، بر سرش داد کشید" است.
گمان‌ می‌رود مصدر «توپیا» در این معنا، «توپییِن» tūpiyən باشد که ظاهراً با «توپانن» tūpānən کلهُری به‌معنای "سَقَط کردن، کشتن و زدن" متفاوت است. با این همه همریشگی این‌دو محتمل است.

واژۀ فارسی «توفان» به معنای "غران، دمان" است. «توفیدن» به معنای "فریادِ بلند کشیدن" یا "غریدن و خروشیدن" است. در بیتی از شاهنامۀ فردوسی حکیم آمده‌است:
ز آواز گردان بتوفید کوه
زمین شد ز نعل ستوران ستوه
(فردوسی)

واژۀ «طوفان» با «توفیدن» متفاوت است. «طوفان» کلمه‌ای دخیل از عربی (ظاهراً از اصل یونانی)، و به معنای "باد و باران بسیار شدید" است.
به‌نظر می‌رسد «تروفانن» و «تروفان» در زبان کلهری، ریشه در واژه «طوفان» دارند.



@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

اسکولوقطبی (نابهنجاری شایع در ایران امروزی)


🆔@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
#هوره_کلهر
#اولمامه_چر


هوره دِ‌دنگی سبک «اولمامه‌چر» از زنده یاد اکبر شاه قبادی و زنده‌یاد عیسی درویشی در سال ۵۳ گیلانغرب.

🆔 @Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#قوم_کلهر
#هوره_کلهر
#کلهرستان
@Kalhorstaan


هوره آواز مخصوص قوم کلهر
ـــــ چنگیز محمدی

هوره hūra آواز اساطیری قوم کلهر است. هوره در میان کلهرها صرفاً سنتی مردانه نیست، بلکه زنان هم در کنار مردان هوره می‌خوانند. هوره دارای چندین مقام بوده که هر کدام انعکاسی از وصف شادی‌ها و غم‌های این قوم ایرانی‌ست. برخی از سبک‌ها و مقام‌های هوره شامل مور، پایه‌موری، دِ‌دنگی، دلگیری، کیوه‌چر، سحری، شانامه‌خونی، گله‌‌ودره، باریه، آقامیرو، لاچر، بان‌دسانی، مجنونی، غریبی، ساروخانی، امیرخانی، نایری، سحری، بان‌بیری، بان‌بنه‌ی، هی‌لاوه، بان‌قلتاخی، چنانی‌چر، ایوارخیالی، سوارسواره و... هستند. برخی برای دلدادگی و دلتنگی‌ست و برخی حماسی، و بعضی مانند موور مخصوص سوگواری است.

هوره‌چر hūračəř با بداهه‌گویی شعرهایی متناسب با مراسم سوگ یا شادی را همزمان می‌سراید و می‌خواند. این شعرها معمولاً هجایی‌ـ‌تکیه‌ای هستند و اغلب اوزان عروضی در آن دیده نمی‌شود.
طنین و تکیه در هوره کاربرد بسیاری دارد. این ویژگی به وزن ویژۀ اشعار ایران باستان برمی‌گردد. اشعار هوره که وزن عروضی ندارند شباهت بسیاری به اشعار زبان پهلوی دارند. این نوع آواز ریشه در ایران باستان دارد. بی‌گمان هوره با آئین‌ها و فرهنگ این دیار در روزگار کهن مرتبط است.
لحن موسیقایی و وزن شعری هوره ریشه در ایران باستان دارد. شعرها و برخی بحرهای عروضی که بنیان آن‌را به عروض عربی نسبت می‌دهند، درواقع به وزن‌های شعری ایران باستان برمی‌گردد. وزن شعرهای ایران باستان برگرفته از آهنگین‌بودن آن‌ها و ذات موسیقایی آن‌ها بوده‌است.
امروزه آثار بسیار اندکی از شعر در پیش از اسلام به‌جای مانده‌است. این اشعار به حدود دوهزارسال پیش برمی‌گردند. هر‌چند برخی اندیشمندان این حوزه گاثاهای اوستای زرتشت و نسک‌های اوستا را نوعی متن منظوم و شعرگونۀ ایران باستان می‌دانند، به‌نحوی که بر این اساس می‌توان به موزون‌ بودن موسیقایی بخش‌هایی از اوستا پی برد. بخش‌هایی از اوستا که چند دعا به‌نام «اشم‌وهوو» هستند مربوط به بخش کهن اوستاست که ظاهراً کلام زرتشت در بازۀ زمانی حدود سه‌هزارسال پیش است. نحوۀ خوانشِ بخش‌های کهن اوستا توسط موبدان، با هوره‌‌ی کلهری شباهت‌ دارد. چنان‌چه این منابع و اشعار اندک ایرانی پیش‌از اسلام را بررسی کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که شعرهای هجایی هورۀ کلهری بیش از شعرهای دیگر زبان‌های ایرانی با آن شعرها همخوانی دارد.
به نظر نگارنده بیت‌های پهلوی لحن اورامن که شمس قیس رازی از آن یاد می‌کند، همین هورۀ کلهری‌ست. لفظ اورامن می‌تواند صورتی از هورامن ← هوره باشد.
به نظر می‌رسد هوره ریشه در آیین‌ها و آواز گوسان‌های اشکانی دارد. احتمالاً مقام‌های هوره با محتوا و سبک گوسان‌ها شباهت دارد.
بسامد تعداد هوره‌چرها و تنوع سبک‌ها و مقام‌ها در میان کلهرها حکایت از خاستگاه هوره در میان کلهرها دارد. هر چه از مراکز کلهر دور شویم، به همان نسبت هوره‌چری کمتر دیده‌می‌شود. این هنر موسیقایی به ایل‌های همجوار قوم کلهر نیز راه‌یافته‌است. به‌عنوان مثال یک مقام هوره به نام مور به تیرۀ لک راه‌یافته است و مورد توجه این مردمان قرار گرفته است.
برخی استادان بنامِ هوره دارای سبک‌های ویژۀ خود هستند. قدیمی‌ترین سبکی که در میان قوم کلهر به‌جای مانده سبک «اولمامه‌چر» است. اولمامه‌ی یا عبدالمحمدخان خالدی کلهر، مشاور و ایلچی کریم‌خان زند و جد داودخان کلهر بوده‌است. گفته‌ شده وی از نزدیکان کریم‌خان زند بوده و در آن زمان صدایی داوودی داشته‌است و سبکی را ابداع نموده که به اولمامه‌چر معروف بوده‌است. مرحومان هنرمند، علی‌اکبر شاه‌قبادی و عیسی درویشی و حاج جاسم عبدالمحمدی از هوره‌چرهای معروف سبک اولمامه‌چر بوده‌اند. سبک‌های دیگری مانند علی‌نظر‌چر، سیقلی‌چر، اولعزیز‌چر، بریم‌چر، یاسم‌چر، واله‌چر و... نیز در میان کلهرها رایج است.
«مور» یکی از دهها مقام‌ هوره برای سوگواری است. مور مقام سوگواری هورۀ کلهری‌ست.
یکی دیگر از سبک‌های هوره‌ی کلهری «بنملی» نام دارد که به صورت‌های تک‌نفره و گروهی‌خوانی اجرا می‌شود و دارای محتوای عاشقانه و حماسی است.
مقام و سبک دیگر هوره «شانامه‌چری» (شاهنامه‌خوانی) است که ویژه‌ی شعرهای حماسی به زبان کلهری بوده است.
در روایت‌های شفاهی آمده است که مقام «باریه» به دورۀ «گور» یا ساسانیان برمی‌گردد. در روایت‌های شفاهی کلهرها آمده‌است که خسروپرویز علاقۀ بسیاری به اسب شبدیز داشته‌است. گویا روزی شبدیز گم می‌شود، یا به روایتی می‌میرد، و کسی جرأت نمی‌کند این خبر را به خسروپرویز دهد. هوره‌چری از قوم‌کلهر در قصرشیرین با هوره این خبر را به گوش خسرو می‌رساند. مقام باریه به مقامی حماسی شباهت دارد.
به احتمال زیاد مقام «گله‌و دره» در هوره با مقامی در تنبورنوازی به همین نام در پیوند باشد. احتمالاً در گذشته این مقام را با تنبور اجرا می‌کرده‌اند.

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

@Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

#واژه_کلهری
#زبان_کلهری
#فرهنگستان_کلهری
✢کلهرستان✢


▫️ژیوه ➖ لرزش سطح پوست و‌ ماهیچه‌ها. (سزرگه به چنین حالتی بر اثر سرما می‌‌گویند)
▫️ژیرگیوه ➖ بالش، متکا؛ (تحت‌اللفظی یعنی زیر گوش)
▫️مژین ➖ مکیدن.
کَژل ➖ گوسفندی که سر و گوش آن سفید رنگ و یا رنگ روشنی داشته باشد.
▫️ژَنین ➖ ساز زدن، بهم زدن و آمیختن مایعات.
▫️ژیَه‌ل ➖ تلخ، نوعی گیاه.
▫️ژیوِِژاو ➖ درد بریده‌بریده، جنب جوش.
▫️ژیردالان ➖ راه‌رو زیرزمینی.
▫️ژیردوزقه‌ ➖ دهلیز زیر آب‌ریز و چرخ در آسیاب‌های قدیمی.
◽️▫️( #قوم_کلهر #زبان_کلهری )▫️◽️
▫️ژنفتن ➖ شنیدن.
▫️وِژه/ویِژه ➖ وجب.
▫️دووژ ➖ شیار، ترَک.
▫️پِژمه ➖ عطسه.
▫️قژمری ➖ شوخی‌کردن، مسخره کردن، طنازی.
▫️قَرژیه‌لگ ➖ خرزهره.
▫️گنَژه ➖ دستمالی، گندیده
▫️آژ ➖ دوخت.
▫️بِژ ➖ مژه گیاه، سنبل غلات.
▫️بژانگ ➖ مُژه.
▫️پِژِن ➖ نواری بافته‌شده از پشم که چند متر درازا و چهار‌ تا پنج سانتیمتر پهنا دارد. این نوار را در رسوم کلهری مانند باندپیچی، بر دورِ پاها تا زیرِ بغل نوزاد به صورت نوازپیچ می‌پیچیده‌اند.
◽️▫️( #قوم_کلهر #زبان_کلهری )▫️◽️
▫️تَژگه ➖ درون اجاق آتش، آتشدان.
▫️تیره‌ژیله ➖ تگرگ ریز.
▫️دَژ‌پسه‌ن ➖ بهانه‌گیر، سختگیر، مشکل پسند.
▫️دَژ‌خوراک ➖ بد‌غذا، سخت‌پسند در خوردن غذا، دامی که خوب علف نخورد.
▫️دَژآو ➖ کسی که از خوردن هر آبی پرهیز می‌کند، فاصله‌افتادن در خوردن غذا در یک وعده.
▫️دِژمنایتی ➖ کینه‌توزی، دشمنی.



🆔 @Kalhorstaan

Читать полностью…

کلهُرستان «فرهنگستان کلهُری»

دوستان و اعضای گرامی با درود و احترام مجدد.


پیرو مطلبی که پیشتر در گروه گذاشتم و عدم اعلام مشارکت و همراهی در مباحث صرفاً زبانی در گروه (هدف گروه حفظ و ترویج زبان کلهری بوده است)، علیرغم میل باطنی‌ام، این گروه را از فردا قفل می‌کنم. گروه را برای استفاده از مطالب آن، فعلاً حذف نمی‌کنم. اگر هم مقدور بود، گاهی مطالبی را در کانال می‌گذارم که هم‌زمان آن مطلب به گروه هم بازفرست می‌شود، اما همچنان گروه بسته می‌ماند.


از همۀ اعضای حاضر و تمام کسانی که به این گروه آمده‌اند و احیاناً از برخورد ما ناراحت شده‌اند، پوزش می‌طلبم. امیدوارم اگر قصوری بوده به بزرگی خود ببخشایند.

زبان ملی کشور ما فارسی است. زبان تبار ایرانی ما کلهری (پهلوی) است. پاسداشت زبان ملی، و به‌ویژه زبان کلهری (کُردی) بر دوستداران فرهنگ و زبان اولیٰ است.

با آرزوی تندرستی و توفیق برای شما عزیزان؛ چنگیز محمدی.

Читать полностью…
Subscribe to a channel