#مشاهیر_ایران
#مشاهیر_کلهر
#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢
نخستین مورخ ملیگرای ایرانی یک دانشمند کُرد بوده است.
___چنگیز محمدی
«اشپولر » و «روزنتال» (دو نظریهپرداز معتبر غربی)، «ابوحنیفه دینوری» (کُرد کلهر) را از نخستین مورخان ایرانی ملیگرا میدانند.
ابوحنیفه دینوری (متوفی ۲۸۲ قمری) از نخستین نویسندگان تاریخنگاری به ویژه نگارشِ تاریخ عمومی و کلی در ایران است.
دینوری در نگارش تاریخش گرایشهای ملیگرایانهی ایرانی دارد. دینوری از بنیانگذاران گرایش تاریخی ملیگرایانۀ ایرانی بودهاست.
اخبارالطوال کتابِ ارجدار تاریخی ابوحنیفه، بر بسیاری از نویسندگان پس از او تأثیرگذار بوده است.
دینوری [کلهر] در حوزههای پزشکی و گیاهپزشکی نیز صاحب اثر معتبرِ کتابُالنبات است. ابوریحان بیرونی دانشمند معروف ایرانی و دیگر دانشمندان، بهرهی بسیاری از کتابالنبات دینوری بردهاند. بیرونی در کتاب «الصیدنه فی الطب» دهها بار به کتاب دینوری استناد میکند.
جورج سارتن (یکی از نظریهپردازان معتبر غربی) کتابالنبات را بهترین نمونه از زیستشناسی ایرانیــاسلامی میداند.
لوسین لکلرک (شرقشناش معروف فرانسوی)، دینوری را بزرگترین گیاهشناس مشرق میداند.
ویل دورانت (فیلسوف و مورخ مشهور) میگوید: «ابوحنیفه دینوری داروهای زیادی را به داروشناسی افزودهاست.»
دینوری در کانیشناسی نیز مرجع معتبری برای کانیشناسان از جمله بیرونی و جوهری نیشابوری بودهاست.
«ابوحیان توحیدی» (فیلسوف و متخصص در حوزهی فلسفه و منطق اسلامی) میگوید: «در میان همهی پیشینیان و متأخران در نشر فضایل و اخلاق و علم و رسائل تنها سه تن را یافتهام؛ یکی جاحظ، دیگری ابوحنیفه دینوری و دیگری ابوزید ابن سهل است. (دوتن از اینان ایرانی بودهاند)
دینوری همچنین از نخستین دانشمندان ایرانی و اسلامی ریاضیات بوده که در این زمینه کتاب نوشتهاست. از جمله کتابهایی ریاضی که وی نوشتهاست، «البحث فی حسابالهند»، «الجبر و المقابله» و «فی حسابالخطائین» هستند.
جرجی زیدان (نظریهپرداز و متفکر حوزههای علوم اجتماعی و علوم طبیعی) میگوید: «دینوری جزو پیشگامان مهندسی ایرانیــاسلامی است که آثارش در ریاضی و جبر مورد توجه و بهرهی اروپائیان قرارگرفت.»
ابوحنیفه دینوری در علم هیئت و نجوم نیز آثاری را تألیف کردهاست. «کتابالنواءِ» دینوری در علم نجوم از معتبرترین کتابهای پیشینیان در علم نجوم است. تمام منجمان پس از وی در شرق و غرب به این کتاب استناد کردهاند.
دینوری در نحو، در لغتشناسی و فقهالغه، در فقه و احکام، در تفسیر و معانی ، در حفظ و قرائت، در حدیث، در بلاغت، و در نثر و کتابت نیز آثار معتبر و مستند و گرانبهایی دارد.
دینوری (اصالتاً کلهر) از برجستهترین ادیبان و لغتشناسان ایران و اسلام، و افتخار کُرد و ایران و جهان اسلام در علوم گوناگون است.
@kalhorstaan
مثنوی حماسی کلهری (بیستیون)
انتشار برای نخستین بار از رسانۀ تاریخی_فرهنگی کلهرستان
شاعر: گودرز بنفشی کلهر
#ایران
#قوم_کلهر
#کلهرستان
#زبان_کلهری_پهلوی_نو
#شعر_کلهری
#گودرز_بنفشی
#بیستون
#کرماشان
#شاباد
#ایلام_کلهر
#شاهان_کلهر
#ایلخانان_کلهر
#امارتهای_کلهر
#سرزمین_کلهر
#کلهر_کاشان
#لک_کلهر
#گروس_کلهر
#گوران_کلهر
#قلعهزنجیری_کلهر
#قلخانی_کلهر
#مافی_کلهر
#سنجابی_کلهر
#خزل_کلهر
#ارکوازی_کلهر
#بالاگریوه_کلهر
#جمیر_کلهر
#کرندی_کلهر
#قلعهزنجیری_کلهر
#چگینی_کلهر
#سیاهمنصور_کلهر
#کلهر_در_عراق
برای شنیدن و دیدن این شعر، به پیج کلهرستان در نشانی (لینک) زیر مراجعه فرمایید ↓
https://www.instagram.com/reel/DD9u0RmpjIA/?igsh=MWwzcnp1dmp3dzU4bw==
دلیل نایکدستی پوششی و فرهنگی و زبانی و حتا قیافه در میان لرها، ناشی از نایکدستی تباری و قومی خودلرپندارهاییست که منابع بسیاری به وجود عناصر متمایز قومی در میان آنان اشارهکردهاست. همانگونه که لرها در جوار قشقایی لباس قشقایی را اخذ کردهاند، در مرز کلهرها نیز پوشش کلهری را اخذ کردهاند. این اختلافها تنوع، نیست، بلکه ناشی از نداشتن اصالت و اصولاً نبود تبار و فرهنگی به نام لر است. خودلرپندارها اصولا حول یک نام جغرافیایی بهنام لر جمع شدهاند مانند آمریکایی مثلاً، یا تهرانی.
در اینجا به چند دلیل که مؤید کلهریبودن پوشش لرهاست میپردازیم.
۱. وجود کلهریالاصلهای لرستان در بالاگریوه که پوشش و زبان و فرهنگ خود را در آنجا منتشر کردهاند. ( چنانکه کهنسالان کردعلیوندها و مرادعلیوندها میگویند اصالتاً کلهراند؛ سکندرامانالهی نویسنده متعصب لر و دیگران نیز اینرا تایید میکند. وجود نام جلگه کرگا در خرمآباد و نام طوایف بازگیر و گلهدار و... که هنوز بخشی از آن طوایف در کلهرستان هستند مزید بر علت است)
۲. تقاوت بین پوشش لرهای شمالیتر با لرهای جنوبی. اتفاقی نیست که شباهت پوشش اینان با کلهرهای همسایه کرماشان و ایلام بسیار است و این شباهت چنان است که پوشش ایشان با لرهای جنوبی تمایز ایجاد کردهاست. این استدلال اثبات میکند پوشش لرها برگرفته از پوشش کلهرهاست.
۳. اگر این پوششها لریست چرا کسی مانند اسفندیار غضنفری در گلزار ادب لرستان عبارت «کلهریوستن» (نوعی ویژه و شاهانه از پوشش سربند که کلهرها میبستهاند و نماد زیبایی این نوع پوشش بودهاست) را در اشعار قدیمی آن مناطق آوردهاست؟! اگر این نوع پوشش لری میبود قاعدتاً بایستی عبارت «لریوستن» میداشتیم. همین یک دلیل خود گویای حقیقت است.
علاوه بر استدلالهای پیشین مبنی بر کلهریبودن و قشقایی بودن پوشش لرها و استفادهی آن توسط برخی خودلرپندارها، دلایلی مستدلتر لتزم است تا اثبات کلهری بودن پوشش لرهای کلهریالاصل آشکارتر شود.
از همه مهمتر باید به منابع تخصصی پوشش اقوام ایران مراجعه کنیم. پژوهشگر بیطرفی که گویا اصالتاً شمالی است، مانند پرفسور ضیاء پور، متخصص پوشش ایرانیان از زمان باستان تا دورهی معاصر که تألیفات گرانبهایی در این زمینه دارد صراحتاً در مورد پوشش مردمان لرستان کنونی گفته است که: «پوشش لرهای لرستان از کلهرها(کردهای کرماشان) تاثیر زیادی گرفتهاست. این سند آب پاکی بر دستان همه است و فصلالخطاب عاقلان میتواند باشد.
بنابراین برخلافِ تبلیغات دروغین فضای مجازی پانلرها، درواقع لرها پوشششان را از کلهرها و قشقاییها و دیگران اخذ کردهاند.
سلام Jahangir عزیز
به گروه کلهُرستان خوش امدید ️🙂
ساعت ›› ۱۰:۴۱ ( سهشنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳ )
#واژه_کلهری
#زبان_کلهری_پهلوی_نو
#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢
واژههای مربوط به مرغ و ماکیان
زبان کلهری
• «لان» lān محل تخمگذاری مرغ، و تعداد مشخص تخممرغ کرچ ماکیان است ( بهنوعی واحد شمارش تخمهای زیر یک مرغ کرچ است، و همچنین به نژاد و نسل مرغ، یا به کنایه در مورد انسانها میگویند)؛
• «خا» xā تخممرغ یا تخم پرندگان؛
• «مامر» māmər مرغ در معنای عام؛
• «وارّگ» wāřəg مرغی که تخمگذار باشد؛
• «مامرکرّ» mamərəkəř مرغی که روی تخم نشسته باشد؛
• «کِرّ» kəř کرچ؛
• «کلشیر» ksłašēr خروس؛
• «جیوجگ» jüjəg جوجه؛
• «کولانه» kwəlana لانۀ مرغ؛
• «پلهور» palawar ماکیان؛
• «ملهور» malawar پرندگان؛
• «گیانهور» giyānawar جانداران؛
• «مل» mal حشره.
پ.ن «ملهور» و «پلهور»، توأمان به مجموعه پرندگان و جانوران و حشرات و... گفته میشود.
🆔@Kalhorstaan
#واژه_کلهری
#زبان_کلهری_پارتی_نو
#فرهنگستان_کلهری
✢کلهرستان✢
- رنگها در زبان کلهری
بازگ / بازی سیاه و سفید،
چرمگ / چرمی سفید،
سیه سیاه،
سونگز / سونز سبز،
بور بور،
هیول بلوند،
کَو آبی،
کوژ آبی روشن، نیلی،
تاله قهوهای مایل به سیاه (کاربرد در رنگ گوسفندان دارد)،
هَمِس قهوای مایل به سرخ (کاربرد برای رنگ گوسفندان)،
دیز سبزه مایل به سیاه،
سیوَر سرخ،
رش سفید و سیاه، ابلق،
سَمَن طلایی مایل به زرد،
ونوشه به رنگ بنفش و گل بنفشه میگویند،
سونگزواشه سبز روشن
(رنگ واش/ واشه یعنی رنگ باز یا روشن)،
زیلیسونگز سبز غلیظ،
(زیلی یا زیلگ به زهره یا کیسه صفرا میگیم که اگه کسی مایع داخلشو دیده باشه میدونه که سبز غلیظه)،
قوزاخی سبز پررنگ.
🆔 @Kalhorstaan
#زبان_فارسی
#معناشناسی
#فرهنگستان_زبان_و_ادب_کلهری
✢کلهرستان✢
واژهی «رعنا» در فرهنگ واژگان فارسی به معنی زیبا و خوشقامت و دلفریب، و از نامهای زنان است.
گل رعنا در ادب فارسی به صفت «نیرنگباز» آمدهاست.
این واژه در گذر زمان دستخوش دگرگونی معنایی شدهاست. «رعناء» در اصل عربیاش، به معنیِ «زن نادان» است.
-اصل مطلب (معنای «رعناء» در عربی) برگرفته از مطلبی در کتاب بیست مقالۀ قزوینی است.
🆔 @Kalhorstaan
#زبان_کلهری
#قوم_کلهر
#گویشهای_کلهری
✢کلهرستان✢
گروهی و جریانی در طی چند دهۀ گذشته از زبان کلهری (کردی)، چندین گویش را جعل کردهاند، و کلهری را با عناوین مجعول و نوظهور دیگری معرفی میکنند. از طرفی معیار تقسیمبندی و عناوین زبانها، منابع کهن است، و از طرف دیگر معیارهای زبانشناختی است.
این جریان گویشهای جعلی نوظهوری را جعل کردهاند که قدمت برخی از آنها به بیست سال هم نمیرسد، عناوینی مانند کُردی جنوبی، کُردی باشوری، کردی کرماشانی، کردی ایلامی، گروسی، کلیایی، سنجابی، زنگنهای، خانقینی، گورانی، چاردولی، فیلی، پهلهای یا زرینآبادی، بدرهای، کردلی، خزلی، ملکشاهی، ارکوازی، کردی خوارین، و... همگی عناوین جعلی هستند. همۀ این عنوانها، طبق منابع تاریخی، لهجهها، گونهها و گویشهای زبان کلهری (کردی) هستند.
ساختار دستوری و واژگان این عناوین نوظهور کلهری است. نام و عنوان زبان مردم ایلام و کرمانشاه، و بخشهایی در استانهای دیگر و بخشی از عراق طبق منابع کهن تاریخی مانند شرفنامه بدلیسی، و نیز بر اساس معیارهای علمی زبانشناختی «کلهری» نام دارد. تغییرِ عنوان کلهری با هر عنوان دیگرِ طایفهای یا جغرافیایی، مشمولِ جعل، تحریف، و البته مصداق بارز کلهرستیزی است.
#ایران
#کلهرستان
#قوم_کلهر
#زبان_پهلوی_کلهری
#کردی_کلهری
#ایلام
#کرماشان
#کرمانشاه
#خانقین
مشروح بیشتر در باب این موضوع در پیج کلهرستان
(پیوند/لینک این پست ↓)
https://www.instagram.com/p/DCj09_DuhVv/?igsh=bmM3bWtnaWk1dGIy
برخی نیز کردلیها را بخشی از همان کردعلیوندهای بالاگریوه میدانند که مورخین لر، مانند سکندر امانالهی بهاروند، اصالتشان را از تیرۀ کلهر ذکر کردهاند. کردعلیوند و بهاروندهای بالاگریوه لرستان از نسل کرم کلهر یا به روایتی سوزوا کلهرند.
طبق منابع تاریخی در مناطق کرمانشاهان، ایلاتی مانند کلیایی، گوران، قلخانی، کرندی، قلعه زنجیری و بخشی از جاف نیز اصالتاً کلهر هستند.
از طرف دیگر تیرهها و قبایل کلهر در عراق مانند داوودی، خالدی، خانقینی، کلاری و مندلیجی و...، نیز بخش دیگری از قوم بزرگ کلهر است. بر همین اساس نام اصلی و کهن این تیرهها و ایلات کلهر و نام زبانشان کلهریست. ناگفته نماند که طبق متون برجای مانده فرهاد در زمان خسرو پرویز شاهزادهای از قوم کلهر بوده است.
کهنترین اثری که از زبانها یا گویشهای کردی نام برده، شرفنامهی بدلیسی است. در شرفنامه حتی نام اورامی (زازاکیهای مهاجر)، یا لکی و یا سورانی هم نیامده است، چه برسد به ایلامی و فیلی و پهلهای و کردلی و دهها عناوین جعلی و نوظهور دیگر، مانند کردیجنوبی و باشوری و کلیایی و گروسی و... . اینها همه گونههایی مشتق از زبان کلهری هستند. از سوی دیگر از نظر زبانشناختی و ساختار دستوری، تفاوت چندانی در ساختار این گونهها که تمایز زبانشناختی ایجاد کند، با مثلاً کلهریِ گونۀ ایوانی وجود ندارد؛ بنابراین نه از نظر تاریخی، و نه از نظر زبانشناختی این عناوین توجیهی ندارند.
برای روشنتر شدن این موضوع ناچاریم مجدداً به مستندات تاریخی اشارهای گذرا داشته باشیم.
تا پیش از حضور والیان در منطقه، کلهرها تا حدود خرمآباد گسترده بودهاند. امارتهای ماهیدشت (با سلسله امیران و حکامی که اغلب اجداد حاجیزادگان و شیانی و... بودهاند)، و امارت پلنگان کلهر (که توسط اردلان و طوایف مهاجر از خاک کلهر جدا شد)، و امارت حلوان بازماندۀ همان اشراف موروثی و شاهان محلی ملوکالطوایف ایران بودهاند. بنا به گفتۀ نظریهپردازانی مانند یرواند آبراهامیان، سلسله ایلخانان و امیران کلهر ( مانند طوایف حاجیزادگان، خمان، یاوری و عبدالمحمدیهای خالدی) تداوم همان حکام و شاهان موروثی ملوکالطوایف ایران بودهاند. پس از اسلام شاهان و حکام بزرگترین ایلات ایران را امیر یا ایلخان نامیدهاند. از طرف دیگر آثار تاریخی منطقه با نام کلهر نشاندهندۀ گستردگی و جایگاه قوم کلهر در طول تاریخ ایران است. پل ۱٫۱۰۰ سالۀ کلهر در خرمآباد، و قبرستان ۴۵۰ سالۀ کلهرها در درهشهر و گورستان کهن کلهر در هرسین (در روستای چهر) و ذکر کوهها و درهها و سلسلهجبال کلهر در ایلام تا لرستان، حکایت از گستردگی و قدمت کلهرها دارد. ژاک دمُرگان فرانسوی در تحقیقات جغرافیاییاش در حدود ۱۵۰ سال پیش میگوید:
«گذر بین فلات ایران و بينالنهرین جز بوسيلۀ یک راه تنها، یعنی راهِ کرمانشاهان نمیتواند انجام گیرد. بسمت ایران راه بین نهاوند و کرمانشاهان آسان است در حالیکه بسمت بينالنهرین بایستی از "زاگرس، یا کوههای کلهر" عبور کرد.». جبال کلهر در روزگار باستان تا یکصد سال پیش دروازۀ فلات ایران به بینالنهرین بوده است.
عنوان اصلی زبان این مناطق نیز با همین قدمت و جایگاه تاریخی مرتبط است. طبیعی است در طی چند قرن حکومت والیان و اتابکان، کلهرها در سیستم و جغرافیای دیگر، هویتشان را فراموش کردهاند، مانند تغییر هویتی آذریها در آذربایجان به دلیل حضور سلسلههای ترکزبان. بسیاری از ایلات منطقه در روند این دگرگونیها از قوم کلهر جدا شدهاند و نامی مستقل پیدا کردهاند، مانند شوهان و ارکوازی و خزل و مافی و کلیایی و ایلات بالاگریوه و قلخانی و... . بهعنوان نمونه، کسانی مانند بدلیسی، هنری راولینسون، مسیو چریکف و پرویز اذکایی و...، گوران را مشتق از کلهر دانستهاند. منابع دیگری مانند «کردلرِ» ریچ، لکها و زنگنه و سیاهمنصور و چگینی را نیز مشتق از کلهر ذکر کردهاست. در برخی منابع گروسها را کلهر آوردهاند. در میان اسناد، پسوند کلهر در میان چگینیها دیده میشود. در سند دیگری مربوط به دورۀ ناصری پسوند «زنگنۀ کلهر» آمدهاست. در برخی منابع نیز لکها با پسوند قومی کلهر آمدهاند. عبارت «لکهای کلهر» معطوف به کلهری بودن لکهاست.
گفتنیست قومشناسانی مانند آساطوریان نیز از کلهر با عنوان قوم یاد کردهاند.
بنابراین طبق اسناد تاریخی و دلایل زبانشناختی، نام زبان یا گویش ایلامیها و کرمانشاهیها چیزی جز کلهری نیست، همچنانکه نام اصلی قومی آنها کلهر است. لذا بایستی از رواج نامهای جعلی کلهرستیزانه که موجب نفاق میشود، پرهیز کنیم و از رواج این همه تشتت و تکثر عناوینِ نوظهور و جعلی جلوگیری کنیم. هوشیاری در برابر اجرای برنامههای کلهرستیزانه و ایرانستیزانۀ احزاب و افراد وطنفروش نیز وظیفهی فرهنگی و تاریخی هر فرد آگاه است.
آنکس که به شهر آشنایی هست
داند که متاع ما کجایی هست.
🆔 @Kalhorstaan
#فرهنگستان_کلهری
#زبان_کلهری
✢کلهرستان✢
جعل تاریخ و هویت زبانی توسط جاعلان در کلهرستان.
ـــــ چنگیز محمدی
کلهرستان واقعیتی تاریخی است. نام و عنوان کلهرستان در منابع تاریخی و قابلملاحظهای مانند شرفنامۀ بدلیسی به زبان فارسی و تواریخی مانند مراة کائنات عثمانیها آمده است. بر طبق این منابع، جغرافیای کلهرستان از حدود غربی لرستان و همدان تا حدود بغداد، و از مناطقی در استان کردستان تا حدود خوزستان و قبایل عرب امتداد داشته است. به عنوان گواه، در شرفنامۀ بدلیسی یکی از سه امارت کلهر، امیرنشین حلوان بوده است. حلوان یکی از شهرهای باستانی از ادوار دور تا زمان ساسانیان بوده که پس از هجوم اقوام عرب به ایران، رفتهرفته اهمیت و رونقش را از دست داده است. بر اساس جغرافیای مذکور در شرفنامه همین امیرنشین از میان دیگر امارتهای کلهر از حدود دینور تا حدود بغداد گسترده بوده است. در همان منبع، کلهری را با عنوان «زبانِ» بخشی از ساکنین عراق و کردستان، و استانهای کرمانشاه و ایلام کنونی و بخشی از لرستان ذکر کرده است. اجداد کلهرها که ریشه در پادشاهان اشکانی داشتهاند، پس از فروپاشی ایران توسطِ عربها و ترکها، همواره در طول تاریخ مدعی حکومت بر ایران بودهاند. آخرین تلاش قوم کلهر به رهبری یکی از نوادگان امیران حلوان، امیرِ مقتدر کلهر داودخان کلهر در دورۀ قاجار ناکام ماند. با این همه کلهرها همواره جایگاه تاریخی و ملی خود را حفظ کرده بودند. در این میان تجزیۀ ایران که نتیجۀ اختلافات مذهبی اهل تسنن و شیعیان، و تنازع میان قدرتهای منطقهای بود، موجب شد تا کلهرستان دستخوش تجزیه قرار گیرد. ب دنبال آن بخشی از کلهرها در حوزۀ سنیگرایانۀ عثمانی رفتهرفته ازخودبیگانه شدند. یکی از بازوهای اجرای سیاستهای ضد ایرانیِ سنیگرایانه که سبب استحالۀ کلهرستان غربی (خاک کلهر در عراق و اقلیم کنونی) شد، کردهای سنیمذهب بودند. اینان همواره آلت دست عثمانی بر علیه ایران و قوم کلهر بودهاند. همینان هنوز هم ابزاری برای نفاق در منطقه، و تجزیهی ایران هستند. عامل دوم تجزیۀ ایران به معنای اعم، و تجزیۀ کلهر به معنای اخص، حضور استعمارِ غرب پس از فروپاشی عثمانی در منطقه بود. دوباره تاریخ تکرار شد و کردهای سنیمذهب اقلیم، تبدیل به غلامی حلقه به گوش برای اجرای سیاستهای استعماری و ضد ایرانی شدند. نمونۀ این برنامهها، تأسیسِ حزبی خائن به نام ژ.کاف بود که توسطِ استعمار روس، نام دمکرات را برای آن برگزیدند. در نبودِ قدرت داخلی و آشوب، همین حزب مزدور، قسمتی از خاک ایران را جدا کرده و با کمک روس و انگلیس، کشورکی جعلی به نام کردستان درحدود مهاباد به نام جمهوری کردستان ایجاد کردند. قاضی محمد سرکردۀ خودفروش این جماعت، فراری شد و سپس اسیر گشت و بالاخره به دار آویخته شد. چند دهه پس از انقلاب ۵۷، باقیماندۀ مفلوک این جریان، با نوکریِ غرب و اعراب و صهیونیسم، دوباره چهرۀ تروریستی و وطنفروشانۀ خود را عیان کردند. در این میان بسیاری از کلهرها و کردهای شیعه نقش مهمی در سرکوب ایشان داشتند. پس از به سوراخ رفتن این جماعت، و برافتادن حزب بعث در عراق، این جریان با پولهای هنگفت در صدد خریدن خودفروشان در منطقه برآمده و تعدادی مزدور حلقهبهگوش را پرورش دادند تا برنامههایشان را متحقق کنند. پیشرفت برنامههای این جریان وطنفروش، با کلهرستیزی و تجزیه و تقلیل کلهر گره خورده است، همچنانکه سنیگرایی بخشی از کردها ماهیتی کلهرستیزانه و ایرانستیزانه دارد. برای نیل به اهدافشان لازم بود کلهرستان که واقعیتی تاریخی است، به فراموشی سپرده شود، و حتی برای این اهداف از تحریفِ تاریخ ابایی نداشتند. در این میان بایستی زبان کلهری که زبان سرزمینی کهن و برگرفته از زبان پهلوی است، تجزیه و به لهجه تقلیل پیدا میکرد. هدف اصلی کوچک کردن قوم کلهر و زبان کلهری بود، تا آنجا که پس از القای بیهویتی به کلهرها و خودکوچکپنداری کلهرها، زبان و هویتشان را تبدیل به سورانی کنند تا با تجزیۀ ایران و اضمحلال کلهر، زمینههای ساختن ملتی جعلی را فراهم کنند. در این میان ناآگاهان و خودفروشان در منطقه به کمک آنها برآمدند. از این رهگذر برخی از کلهرها در برابر این جریان ایستادگی کردند و با دلایل و مستندات خود، خیانت ایشان را آشکار کردند. در میان کتابها و رسانههای اینان قوم کلهر به ایلی به اندازۀ طوایف نوظهور و مشتق از کلهر در منطقه معرفی شدند، و این چنین قوم کلهر را تنزل دادند و زبان کلهری که شامل زبان چند استان و بخشی از عراق بود را در حد یک لهجه کوچک تقلیل دادند. در اینجا نمونهها و مصادیقی کلهرستیزانه از نویسندگان کُرد را میآوریم.
دکتر قاسملو سرکردۀ حزب دمکرات کلهرها را لر نامید.
دکتر صفیزاده در کتاب تاریخ کردستان با تحریف امارتهای کلهر، نام کلهر را حذف کرده و حتی زبان کلهری را زیرشاخۀ لکی معرفی کرده است. ↓
گپ تمام شهرها❤️
https://t.me/joinchat/AAAAAERz9L5jlD6_7iI4oQ
بیا گروهتو تبلیغ کن💛
https://t.me/joinchat/AAAAAERz9L5jlD6_7iI4oQ
#قوم_کلهر
#زبان_کلهری
#کلهری_پارتی_نو
#ریشه_شناسی_کلهری
#پسوند_کلهری
#فرهگستان_زبان_و_ادب_کلهری
✢کلهرستان✢
___ چنگیز محمدی
در زبان کلهری، پسوند «ئِگ» در واژههایی مانندِ «داریگ»(درختی)، «منالیگ»(کودکی)، و نیز پسوند «ــِک» در «دنِک»، مانندِ «یهی دنک» و...، پسوندِ فعال صفتساز هستند.
پسوند "ēg-" در کلهری، همان نقشِ پسوندِ نسبت «ی» در فارسی دارد؛ مانند «درختی» و «کتابی».
یکی از پسوندهای فعال در زبان پهلوی (پیش از اسلام) پسوند صفتساز "īk-" است، که بیش از دو هزار سال قدمت دارد.
ظاهراً پسوند «ی» نسبتِ فارسی نیز، همریشه با پسوند "īk-" و "īg" پهلوی است. بر این گمان، پسوند مزبور کلهری، صورتی از همان "īk-" پهلوی است.
«دَنِک» "danək" صورتی دگرگونشده از همان «دان» است بهمعنای دانه + پسوند «ــک».
واژهی فارسی «پشتیبان» (پشت+ی+بان) در زبان پهلوی به همین صورت نیز آمده؛ هرچند برخی فرهنگها مانندِ برهان قاطع، آنرا به ریختِ «پشتیوان» آوردهاند. معادل این واژه در زبان کلهری هنوز به صورتهای «پیشتگ» و «پیشتگم» نیز کاربرد دارد.
واج «ی» در «پشتیبان» و «پشتیوان» بازمانده پسوند "ig-" است؛ به صورت:
(pušt + -ig + bān)
در اینجا پسوند "ig-" کهن (که هنوز در کلهری بهجای مانده، در فارسی به «ی» تبدیل شدهاست؛ اما در کلهری هنوز ریخت کهن خود را حفظ کردهاست.
(واج "ē" (معروف به یای مجهول) در کلهری، دقیقا همان واج در پهلوی ساسانی و پهلوی اشکانی است که در فارسی به "i" مبدل شدهاست.)
پسوند کلهری "ək-" در "danək" و "ēg-" در «منالیگ» "mənāłēg" با پسوند "ik-" پهلوی مرتبط است.
♦️زبان کلهری ریشه در تاریخ دارد، از آن پاسداری کنیم.
☀️ @Kalhorstaan ☀️
بیستون
@Kalhorstaan
ای یادگار قصّەی شیرین روزگار
گنجِ بەجای ماندە ز ساسانِ ایندیار
بگشا زبانِ کام ،مگر بشنوم دمی
آن ماجرای عشقِ بتِ ارمنی تبار
از غربت و سکوت بیابان گلە مکن
خنیاگرِ سپهر برایت زند بە تار
یادی بکن ز بزم نکیسا و باربد
میخانەی تو تا نشود خانەی خمار
کوە نژادە بوسە زند بر ستیغِ تو
آهوی آفتاب برین همچو یک نگار
بر خندەهای گم شدەی روی این لبان
طرحی بریز با قلمِ سرخِ انتظار
بغضِ ورم نمودە دمی غنچە باز کن
بر شرحِ دایە پیرەی منقوش ماندگار
در جوی کهنەی تو، روانبودە خونِ آن
فرهادِ کلهری نسبِ سینە پر شرار
نالد هنوز آن قرەسوی سیە دل و
تندیسِ سام گونەی هرکولِ نامدار
هم شهدِ عشق داری و هم زهر تلخ آن
حک گشتە در درونِ تو اضدادِ بیشمار
ای بیستون مکان نیازِ مغانِ دور
کرمانشهت ز درد زمانە مصون بدار
ایران علیکرمی✏️
گروه زبان و فرهنگ کلهر
کلهری «زبانوارۀ» اصلی کردی است.
✢کلهرستان✢
@kallhorestaan
شاید کسانی بدانند که جدیداً پانلرها پوشش قشقاییها را با نام خود جعل کردهاند و قشقاییها نیز واکنش تند و برحقی از خود نشان دادهاند.
در برابر تحریف و جعل و توهین پانلرها در سالهای گذشته، بهتر است کلهرها از قشقاییها پشتیبانی کنند. لازم به ذکر است که در قرنهای گذشته، خاندانی از قوم کلهر جزو رهبران قشقایی بودهاند. کشکولیهای قشقایی هم اصالتاً کلهر هستند.
سلام Jahangir عزیز
به گروه کلهُرستان خوش امدید 😘
ساعت ›› ۱۰:۴۱ ( سهشنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳ )
#کتاب
#زلیمت_جنگ
#زبان_کلهری_پهلوی_نو
#قوم_کلهر
🆔@Kalhorstaan
از کتابهای تازه به کلهری:
کتاب «زلیمت جنگ»، خاطرات آقای علی رجبی، یکی از رزمندگان و جانبازان جنگ هشتسالۀ ایران و عراق به زبان کلهری است. این کتاب بهکوشش و اهتمام آقای دکتر منصور رستمی چاپ شدهاست. از ویژگیهای جالب این کتاب، بسامد بالای واژهها و عبارات کهن و روبهفراموشیِ کلهری است. این کتاب با خط کلهری نوشته شدهاست.
برای سفارش و تهیۀ این کتاب به این آیدی مراجعه بفرمایید: ↓
@Pure_rationality
اطلاعیه مهم
کارزار درخواست از رئیس جمهور محترم برای دستور رسیدگی فوری به وضعیت نامناسب جاده های اسلام آبادغرب و گیلانغرب تایید و با موفقیت منتشر شد.
به اطلاع مردم شریف و دغدغهمند منطقه میرسانیم که به منظور درخواست از رئیسجمهور محترم و مقامات مسئول برای رسیدگی فوری به وضعیت نامناسب جاده های اسلامآباد غرب و گیلانغرب، کارزاری برای جمعآوری امضا آغاز شده است.
جاده مذکور، به عنوان یکی از مسیرهای پرتردد و حیاتی منطقه، در وضعیت نامطلوبی قرار دارد که باعث وقوع حوادث متعدد و خطرات جدی برای جان و مال مردم شده است. با همراهی و همبستگی شما عزیزان، میتوانیم صدایمان را به مسئولان برسانیم و خواستار اقدام سریع و موثر در این زمینه باشیم.
لطفاً با امضای خود در این کارزار شرکت کنید و این اطلاعیه را با دیگران به اشتراک بگذارید.
✅ نحوه مشارکت:
مراجعه به لینک کارزار: [https://www.karzar.net/171339]
ثبت امضا و حمایت از درخواست.
با اتحاد و همدلی میتوانیم برای بهبود شرایط گامی موثر برداریم. پیشاپیش از حمایت شما سپاسگزاریم.
#فرهنگ_قوم_کلهر
#زبان_کلهری_پارتی_نو
#فرهنگستان_زبان_و_ادب_کلهری
✢کلهرستان✢
✍🏿___ چنگیز محمدی
◽️ فتیره/ فطیره
◽️ سگ هَوَش/ سگدید
فطیر واژهای عربی و از ریشۀ «ف ط ر» است. فطر و افطار و جشن فطیر یهودیان مربوط به این واژه است. در فرهنگهای قدیمی فارسی مانند برهان قاطع، معنی فَطیر چنین آمدهاست: «نانی را گویند که خمیر آن را مایه نزده باشند و بر نیامده و نرسیده باشد».
نان فطیره در زبان و فرهنگ قوم کلهر، درست مانند زبان فارسی، به نانی میگویند که خمیرمایه یا خمیرترش را با آن مخلوط نکرده باشند. فطیره نانی است که بهاصطلاح کلهری «بیرّا»ست؛ یعنی خمیر آن هنوز مایهی لازم نگرفته است. این نوع نان ماندگاری چندانی ندارد و سریع بیات میشود.
معمولاً نان فطیره را برای مهمان ناخوانده، و یا در مواقع ضروری میپختهاند/ میپزند.
کاربرد دیگر نان فطیره در میان قوم کلهر مربوط به آئینی کهن است. در گذشتهای نهچندان دور، در میان قوم کلهر، اگر کسی فوت میکرد، بازماندگان و صاحبان عزا، چند عدد نان فطیره را در همان اجاق خانهی فوتشده، پیشاز خاکسپاری میپختهاند و آنرا در مسیر خاکسپاری به سگهایی اطرافشان که «سگٔ/سهی هَوَش» نام داشته میدادهاند. این رسمِ کهن کلهری ریشه در آیینهای ایران باستان دارد. در میان زرتشتیان و در متون کهن زرتشتی این رسم به شکلی دیگر را «سگدید» میگفتهاند. سگدید در واقع گذاشتن جنازه در معرض دید سگ بودهاست. گویا در قدیم چنین رسمی نیز در میان کلهران رایج بودهاست. این آیین هنوز در نفرینِ «فطیره خَمه وَرِ ترمد» در زبان کلهری بهجای ماندهاست.
(ترم در زبان کلهری به نوعی تابوت میگفتهاند).
در رسمالخط کلهری، بهتر است «فتیره» را بهصورتِ «فطیره» بنویسیم.
-برگرفته از مطلبی از استاد فرهاد قربانزاده
🆔 @Kalhorstaan
توضیحی مختصر و تکمیلی در مورد امارتهای سهگانۀ کلهر در دورۀ صفویه که در این نوشتار به آن اشاره شدهاست. ↓
/channel/kallhorestaan/81528
#قوم_کلهر
#امیران_کلهر
#جغرافیای_کلهر
#ایلخانان_کلهر
#سرزمین_کلهر
#امارتهای_کلهر
#حاکمان_کلهر
✢کلهرستان✢
▫️چنگیز محمدی
بدون شک، کلهرهای کنونی در استانهای کرمانشاه و ایلام، و قسمی از کلهرها در عراق، بخشی از نوادگان امیران سهگانۀ کلهر و حکومت ایالت کلهرستان هستند.
پیش از هر چیزی لازم است نام ایالت بزرگی که در غرب ایران در تاریخ آمده و گستردگیاش از همدان تا بغداد بوده را ذکر کنیم. این ایالت بزرگ ناماش «کلهر و کرمانشاهان» بودهاست.
قوم کلهر سه منطقه و امارت (امیرنشین) داشتهاست. هر کدام از این امارتها، بهاندازۀ وسعت مناطق لکنشین یا کلهرنشین امروزی بودهاست. تقریباً گستردگی خاک و سرزمین کلهر اندازۀ چهار تا پنج استان کنونی بودهاست، چیزی برابر با اندازۀ چند کشور اروپایی. از پراکنش کلهرها در پاکستان و بلوچستان و فارس و بالاگریوه لرستان و خراسان و آذربایجان و کردستان عراق و ایران و... که بگذریم، در اینجا با اشارهای مختصر به امارتهای سهگانه کلهر میپردازیم.
۱. امارت پلنگان (که بعدها توسط مهاجران سورانی و اورامی و اردلان، و پیشتر از آن به همراه مناطقی مانند شهرزور کلهر با کمک مغول و ترک و حکومتهای منطقه تصرف میشود). گویا خاندان ضیاءالدینی و خاندان سلطانی (؟) (محمدعلی سلطانی، نویسنده کرمانشاهی) نوادگان کلهر این امارت هستند.
۲. امارت ماهیدشت / مایشت (ماددشت) که در زمان قاجار جهت تجزیه و تضعیف کلهر جمعیتهای مهاجری به آن وارد کردند، هرچند با وجود آن با رهبری مقتدرترین ایلخان کلهر یعنی داودخان خالدی با یاری سرداران شجاع ایلات کلهر مانع از حذف کلهرها در این منطقۀ اجدادی خود شدند. هنوز بیشتر ماهیدشت/مایشت جزو خاک کلهر است.
۳. امارت درتنگ یا حلوان (حدود سرپل زهاب کنونی و قصرشیرین) که آنهم توسط قاجار و پهلوی و عثمانی (و حتا پیش از آن) با مهاجرت تیرههای دیگر تا حدی از سرزمین کلهر جدا شد، با وجود این هنوز بخشی از خاک کلهر است و خوشبختانه کلهرها در سرپل زهاب کاملاً حذف نشدهاند. بخشی از مشتقات کلهر مانند قلخانی کلهر و گوران کلهر و دیگر ایلات کلهر مانند قلعهشاهینی، بازگیر، شوانکاره، ورمزیار، خزل و... در آنجا ساکن هستند.
پیش از این امارتها، پراکنش و جغرافیای قوم کلهر در شمال تا حدود آذربایجان (قلعه کلهر در آذربایجان)، در جنوب تا حدود خوزستان و بختیاری (کوه کلهر در بختیاری و پل کلهر و تنگه کلهر در لرستان)، در غرب تا حدود کرکوک و بغداد (قلعه کلهر در کرکوک، همچنین نام شهر کلار شبیه به کلهر)، و در شرق تا دینور و همدان و بیجار گروس و چاردولی گستردگی داشتهاست. بخشی از این قوم بزرگ مستقیماً نوادگان این امیران بودهاند: مانند خاندانهای ایلات و تیرههای خالدیها، حاجیزادگان، منصوریها، کاظمخانیها، شیانیها، خمانها، ضیاءالدینیها در پلنگان و...؛ همچنین خاندانهایی از ایلات ایوانی، گیلانی، سیهسیه، کریا، کلهپا، منیشی و شاهینی و... نیز در مناطقی نقش حاکمان محلی را بر عهده داشتهاند.
🆔@Kalhorstaan
#واژه_های_زبان_کلهری
#کلهری_پهلوی_نو
#فرهنگستان_کلهری
✢کلهرستان✢
- کولاوانجه / کوناونجه : قسمتی دریچهمانند در سقف خانه که نور از آن به داخل بتابد، دریچه.
- قوچگ: گازگرفتن چهارپا از قبیل اسب و قاطر و خر.
- شوفار: سخنچین، فضول.
- زِلِگه / زلیه: بوتهها و گَوَنهای خشک که برای روشن کردن آتش استفاده میشوند.
🆔 @Kalhorstaan
قوم کلهر.سرزمین کلهرستان.زبان کلهری
دکتر توفیق وهبی، کلهری را جزو لری ذکر کرده است.
محمد خال کلهری را زیرمجموعۀ کرمانجی راست یا لری دانسته است.
زکیبیگ نیز در تاریخش در پی تحریف و فروکاستن تاریخ و زبان کلهری بوده است.
دکتر ضیا گوکلاپ کلهری را لری دانسته است.
دکتر رفیق شوانی در کتابی مربوط به زبان کردی، کلهری را زیرمجموعه کردی جنوب دانسته است.
دکتر رخزادی استاد دانشگاه کردستان در کتاب دستور زبان کردی، کلهری را حذف نموده و حتی آنرا در سطح لهجه ذکر نکرده است.
جمال نبز کلهری را حذف کرده، و اصطلاح جعلی کردی جنوبی را بهجایش آورده است.
دکتر فواد محمد خورشید کلهری را کرمانجی جنوب ذکر کرده است.
دکتر کمال فواد با حذف کلهری، عنوان جعلی کردی جنوبی را آورده است.
و نیز در قاموس زبان کردی زبیحی عنوان گویشهای جنوبی آمده که در آن تقسیمبندیهای کلی، اشارهای به کلهری نشده است. ازین دست آثار کلهرستیزانهی کردهای سنی بسیار است. این در حالی است که کهنترین و قابلملاحظهترین و نخستین تاریخ کردها یعنی شرفنامه بدلیسی در حدود ۴۳۰ سال پیش کلهری را زبانی متمایز با گسترهای از همدان تا بغداد آورده است. در ردهشناسی زبانها، معیار تقسیمبندی، منابع کهن است؛ اما چون این جریان در پی تجزیه و تقلیل قوم کلهر است با تحریف تاریخ، نیل به اهداف شرورانهی خود را در گرو اضمحلال و تجزیۀ کلهرستان و قوم کلهر میداند. در این میان هر کسی که در مقابل جعلیات کلهرستیزانۀ این جریان میایستد، یا باید سکوت کند یا خود را به آنها بفروشد، و یا تخریب میشود. عوام و اهل گله نیز به دنبال شایعات ایشان میروند.
یکی از هدفهای این جریان این است که زبان کلهری به لهجهها و گویشهای جعلی تقسیم شود. گویشهای جعلی نوظهوری را جعل کردهاند که قدمت برخی از آنها از سن نگارندۀ این سطور کمتر است. عناوینی مانند کُردی جنوبی، کُردی باشوری، کردی کرماشانی، کردی ایلامی، کردی گروسی، کردی کلیایی، کردی سنجابی، کردی زنگنهای، کردی گورانی، کردی چاردولی، کردی فیلی، کردی پهلهای یا زرینآبادی، کردی بدرهای، کردی کردلی، کردی خزلی، کردی ملکشاهی، کردی ارکوازی، کردی خوارین، کردی آبدانانی، و... از جعلیات ایشان است. همۀ این عنوانها، طبق منابع تاریخی، لهجهها و گویشهای زبان کلهری یا اصطلاحاً موسوم به کردی کلهری هستند.
ساختار دستوری و واژگان این عناوین نوظهور کلهری است. برای حصول به عنوان اصلی نخست باید به ساکنان تاریخی این منطقه در تاریخ رجوع کنیم.
کسانی که به تیرههای مهم قدیمی این ناحیه پرداختهاند از جمله هنری راولینسون در حدود ۲۰۰ سال پیش است. وی جمعیت صفحۀ کرد (ایلام کنونی) را ۱۲٫۰۰۰ #خانوار، تخمین زده و مهمترین طوایف آنها را شامل «کُرد، دیناروند، کلهر، بدرایی و مکی» دانسته است. در اینجا اثری از عنوانهای کردلی و طوایف دیگر با نامهای نوظهور قارچگونه نیست. (ناگفته نماند راولینسون فقط جمعیت کلهرهای کرمانشاه را حدود ۳۰٫۰۰۰ #خانوار ذکر کردهاست؛ چیزی حدود دو تا سه برابرِ کل ایلام در آن دوره، منهای کلهرهای ذکرشده در ایلام)
بعدها این طوایف و ایلات در حاکمیت والیان از کلهر جدا شده، و رفتهرفته نامهای جدیدی به خود گرفتند. برای تقریب ذهنی، جدایی آذریها را از ایرانیان، میتوان در نظر داشت.
سپستر در گزارشهای زمان قاجار توسط شرقشناسانی مانند لایارد، گروته، رابینو، احتسابیان، خرمآبادی، علی لشگری و...، ساکنین پشتکوه را حدود ۱۰ تا ۳۰ هزار #نفر ذکر کردهاند و طوایفش، را گاهی به دو تقسیمبندی کلی به نام «مهکی» و «کردی» تقسیم کردهاند؛ که مهکی شامل خزل، بولی، میخاص، بدره، پنج ستون، ملکشاهی، ملخطایی و سیفی، خاتمی، ده بالا، عالیبیگی، بنریزی، احمدبیک سوری، کلهرآبادی، حبیبوند و ظهری بوده؛ و کُرد شامل مردم باغسایی، بیات، دهلران، شوهان، دیناروند، بولی، سراده علی، نوکرامرایی، طهماسبخانی، چرداول، زرگوش، داربلوط و میمه بوده است.
(بیشتر این نامها بهویژه خزل، ارکوازی، ریزوند، زرگوش، شوهان، و...، همواره جزو ایلهای اصلی و قدیمی قوم کلهراند و هنوز جزو ساکنین گیلانغرب و ایوانغرب و اسلامآباد و کرمانشاه و خانقین و سرپل زهاب و دیگر مناطق کلهرستان هستند. گفتنیست ایل شیان کلهر با سیفی و ملخطاوی همریشهاند.
ناگفته نماند که صفحه کُرد برگرفته از همین تقسیمبندی دوگانه به کُرد و مهکی است که درواقع صفحه کُرد شامل دهلران، موسیان، مورموری، آبدانان، زرینآباد، میمه و مناطق جنوبی مهران بودهاست، و صفحۀ مهکی نیز شامل ارکوازی، صالحآباد، بدره، ایلام، چوار و مناطق شمالی مهران کنونی بودهاست. (قبرستان چهارصد سالۀ کلهرها در درهشهر و آبدانان حکایت از کلهر بودن اهالی ایشان دارد.) برخی صفحه کرد و کردلی را نیز یکی دانستهاند و عنوان کردلی را از ساکنان و مناطق حکومت علیخان پسر حسنخان والی لر دانستهاند که شرح طوایفش پیشتر ذکر شد. ↓
#موسیقی_کلهری
#موسیقی_ایرانی
#قوم_کلهر
خواننده: صادق جلیلیان
شعر از علی الفتی
نام آهنگ کلهری: چمر
🆔@Kalhorstaan
#واژه_کلهری
#زبان_کلهری_پهلوی_نو
✢کلهرستان✢
واژههای کلهری در مورد مراحل رشد گیاهان و غلات و گلها و درختان
گنوژه دان:
هنایگ یکمین پَل گیا (گیا نواگینه)، خرگِ بان خوی دیدو لا، امانیگ هیمای له خریگه نیاسو دیشت.
جیق دان:
دیوای گنوژه دان، هنایگ گیا له ناو خریگه سر درارئ.
چکیره کیشان: (چقیره)
هنایگ تیوم گیا له ژیر خرئ /خاک جوانه دئ. (جوانه زدن و رشد جوانه).
قولچوخ کیشان:
هنایگ جوانهیل گیا له ژیر خرئ بودن و چن پل وه نزیک یَک له ژیر خریگه بایدو بان. ارا جوانه دان پیاز و سیف و... هم چوده کار ← قولچوخِ پیاز.
ئر بتوایمن بشیلِ سونگز کردن گیا (لیره گنم/گندم) وه رزار و ترتیف یکترکی بنیوسیم ویجورسه:
یَکم: چکیره کیشان
دیوم: قولچوخ کیشان
سیوم: گنووژه دان
چوارم: جیق دان
پینجم: پنجهوه دان/ پنجره یا پنجه دان/ پل کیشان
شَشِم: شنگ بیوین
هفتم: ساق کردن / ساق یا قاپ بسان
هیشتم: گول له قورئ بیون
نوم: گول کردن
داهم: زای بسان
یانگزهم: شیره بسان
دوانگزهم: زردو بیون
زیاده/ سینگزهم: خشت بیون/دان
چواردهم: وشک بیون
گولهوری و زردِزورد و چیوزهدان و خومچهدان و پلوچدان و پلوشانن/کیشان و اصطلاحیل تریش هم له کلهری هس. یانه بشیگ له واژیل ورزیری (کشاورزی) و باخَهوانی و فیشتر له بوت خلیه گنم و جیووه بیو، ونه ارا نخهو نژی و تمکو و..، اصطلاحیل تریش هس، یاگر ارا دیوای درو کردن و خرمان و ترت و هوله و شن و... همیش واژیل ترک دیریمن.
🆔@Kalhorstaan
♦️ #موسیقی_کلهری ♦️
#وه_یکهو_اژنهویم
#کم_بیوش_بچم_دیره
#حافظ_ناظری
🆔 @Kalhorstaan
#فرهنگستان_کلهری
#قوم_کلهر
گپ تمام شهرها❤️
https://t.me/joinchat/AAAAAERz9L5jlD6_7iI4oQ
بیا گروهتو تبلیغ کن💛
https://t.me/joinchat/AAAAAERz9L5jlD6_7iI4oQ
#واژه_کلهری
#زبان_کلهری
#ریشه_شناسی_واژگان_کلهری
🦀 قِرژنگ (کلهری)
🦀 خرچنگ (فارسی)
مخزنالادویه، کتابی در مورد طب سنتی و گیاهان دارویی به زبان فارسی در سدۀ دوازدهم هجری است.
لغت «خرچنگ»، در کتاب مخزنالادویه (۱۱۸۳ ه.ق) بهصورت «کلچنگ» آمدهاست. در این کتاب آمدهاست: «کلچنگ(خرچنگ) اسمِ فارسیِ سرطان است.» اعراب «خرچنگ» را «سرطان» میگویند.
ابوعلی سینا پزشک و فیلسوف ایرانی لغت خرچنگ / سرطان را، بهسبب اندامها و شکل ظاهریاش، برای بیماری مشهور و منحوس سرطان (cancer) ابداع کردهاست. جالب اینجاست که معنای cancer در انگلیسی نیز بهنوعی گرتهبرداری از فارسی و عربی و در اصل، بهمعنی خرچنگ است.
در زبان پهلوی ساسانی (فارسی میانه)، این واژه بهصورت «کَرچنگ» بهمعنی ‹خرچنگ› آمدهاست.
«خرچنگ» را در زبان کلهری «قرژنگ» میگویند.
با توجه به ابدال «ک» به «ق»، واژۀ کلهری «قرژنگ»، در اصل «کرژنگ» و «کرچنگ» بودهاست.
▫️ چنگیز محمدی
🆔 @Kalhorstaan
#قوم_کلهر
✢کلهرستان✢
دیدگاههای دکتر جواد مفرد کهلان در پیوند با قوم کلهر. (بشخصه این دیدگاهها را تأیید یا رد نمیکنم؛ چنگیز محمدی)
مطابقت لولوبی ها با کَلهُرها
نام کلهُر به صورت کَل- هَئورَ در زبانهای ایرانی معنی نگهدارندۀ گاومیش معنی می دهد و این معنی آنها را با لولوبی ها (لولوپی ها، پرورش دهندگان گاومیش) پیوند می دهد:
लुलाय m. lulAya buffalo
पयते {पी} verb 1 payate {pi} increase
معضل نام های ستروخاتیان و بودیان و بوسیانِ اتحادیهٔ قبایل ماد
مشخص کردن معنی و نام و نشان این سه قبیله کار ساده ای نیست و معانی لغوی اوستایی و سنسکریتی آنان نتایج متفاوتی را به بار می آورد. از این میان به نظر می رسد منظور از ستروخاتیان (دارندگان کلاهخود بلند یا بلند سخن گویندگان) قبایل سکایی، به ویژه کیمریان نواحی کُرد نشین باشند که هم دارندگان کلاهخود دراز بوده و هم به قول تورات همراه با آواز خود طغیان می کرده اند و منظور از بودیان (به ظاهر یعنی دانایان یا دارندگان سگان) مُرَکب از مردم ساگارتی (استادان کنده کاری، گوران) و کوتی (لَک، کُرد) باشند.
نام بودیان در اساس می تواند به معنی مردم منطقهٔ جنگلی باشد چون نام بودیان مادی را با نام ناحیهٔ بودائوا (محل جنگلی) ربط داده اند که با نام نواحی شهرزور (شیه-رزوره، منطقهٔ جنگلی= حلوان) همخوانی دارد و در اوستا تحت نامهای جنگل آریائیان و جنگل سپید محل نبرد کیخسرو (کیاخسار مادی) و اَئوروَ سارَ (ساراک پادشاه آشور) یاد شده است:
भवति{भू} verb 1 bhavati[bhU] become
दव m. dava forest
و نام بوسیان (در معنی دارندگان توتم گراز) متعلق به کاسیان (منسوبین به گراز) به نظر می آید:
बहुसु m. bahusu hog
kasi: associated with hog
نام قوم باستانی دیگر این مناطق یعنی لولوبی (لولو-پی) در معنی پرورش دهندگان گاومیش مترادف قوم کُرد کَلهُر (کَل-هَئورو) حالیه است:
लुलाय m. lulAya buffalo
पयते {पी} verb 1 payate {pi} increase
به نظر می رسد نام گوتیان (مردم دارندهٔ گاومیش) که با کوتیان (مردم دارندهٔ سگ) مشتبه و یکی گرفته شده است، در اساس متعلق به لولوبیان (نیاکان کلهرها) بوده است:
घोटकारि m. ghoTakAri buffalo
गोता f. gotA cow
आकर adj. Akara excellent
गो f. go cow
महिष m. mahisha buffalo
महिष adj. mahisha great
कलुष m. kalusha buffalo
कल्य adj. kalya strong
ईश adj. isha owning
🆔@Kalhorstaan