نکته ترجمه :
کلمۀ (هناک) اسم اشاره برای مکان دور میباشد؛
این اسم اگر در اوّل جمله بیاید؛ باید به شکل فعل «وجود دارد» ترجمه شود ← ترجمه اجباری.
ولی اگر در وسط عبارت و یا پاسخ سؤالی واقع شود؛ طبق معنای اصلی خود یعنی (آنجا) ترجمه میشود:
⬅️ مثال:
هُناکَ (خبر مقدم) شروطٌ (مبتدای موخر) لِلصَّدیق:
شرطهایی برای دوست وجود دارد.
⬅️ مثال:
جَعَلتُ الکتابَ هُناکَ (مفعول فیه):
کتاب را در آنجا قرار دادم.
⬅️ اینَ کتابُکَ؟ هُناکَ (مفعول فیه):
کتابت کُجاست؟ آنجاست.
🍃🍃📗📗📗
نکته ترجمه :
يک اصطلاح در دو قالب؛
🌹 ماذا لو + فعل ماضی؛
🌹 ماذا إن + فعل ماضی؛
- چه میشد اگر ...
- چه خواهد شد اگر...
- چه خواهی کرد اگر...
نکته اول (مهم)؛
- ترکیب اول (ماذا لو....) به هر دو صورت "چه میشد اگر" و "چه خواهد شد اگر"؛
- اما ترکیب دوم (ماذا إن....) فقط به صورت "چه خواهد شد اگر..." ترجمه می گردد.
نکته دوم؛ اصطلاح بالا به صورت منفی؛
🌹 ماذا لو (إن) + لم + مضارع مجزوم
👇👇
۱. ماذا لو تمکّنتُ من النجاح في الجامعة قبل خمس سنوات؟
✍ چه میشد اگر پنج سال پیش می توانستم در دانشگاه قبول بشوم؟
٢- ماذا إِن أُصيب أَحد أَحِبّتك بالاكتِئاب؟
✍ چه خواهد شد (چه خواهی کرد) اگر یکی از دوستانت مبتلا به افسردگی بشود؟
٣- ماذا إن كنتَ مصابًا بالسل أو فيروس نقص المناعة المكتسبة؟
✍ چه خواهد شد (چه خواهی کرد) اگر مبتلا به سل یا ویروس HIV بشوی؟
٤. ماذا لو لم تنقرض الديناصورات؟
✍ چه میشد اگر دایناسورها منقرض نمی شدند؟
٥. ماذا إن لم أتمكن من تحقيق أحلامي؟
✍ چه خواهد شد (چه خواهم کرد) اگر نتوانم رؤیاهایم را محقق کنم؟
🍃🍃📗📗📗
نکته ترجمه
(نباید) در عربی
⭐️ یَجِبُ (یَلزَمُ) + اَن + لا(نفی) (اَلّا) + مضارع منصوب (ــَ ):
⬅️ مثال:
یَجِبُ اَن لا نَسمَحَ لِلفقراء اَن یَأتوا اِلی الاستقبالِ:
«نباید به فقیران اجازه دهیم تا به استقبال بیایند.»
⭐️ عَلی + مجرور به حرف جر + اَن + لا + مضارع منصوب ( ــَ ):
⭐️مثال:
علیکَ اَن لا (الّا) تذهَبَ:
تو نباید بروی.
⭐️ لای نهی ( ــْ ) + صیغههای غایب و متکلّم مضارع:
⬅️ مثال:
لا یَتّخِذ المؤمنونَ الکافرینَ اولیاءً:
مؤمنان نباید کافران را دوست بگیرند.
🍃🍃📗📗📗
نکته ترجمه :
لای نفی جنس
(در مبحث نواسخ) به شکل کلمۀ:
(هیچ + ی نکره + نیست) ترجمۀ اِجباری دارد.
👈 به غیر از لای نفی جنس کلمۀ «هیچ» تقریباً معادلی در عربی ندارد:
⬅️ مثال:
لا شیءَ اَضَرُّ مِنَ الجَهلِ:
«هیچ چیزی زیان بارتر از نادانی نیست.»
⬅️ مثال:
لا لباسَ اَجمَلُ مِنَ العافیۀِ:
«هیچ لباسی زیباتر از تندرستی نیست.»
یادآوری:
در مثالهای زیر ترجمۀ کلمه «هیچ» اختیاری است:
👈 لا شکَّ: شکّی نیست.
👈 لا بَأسَ: مشکلی نیست.
👈 لا حیلۀَ: چارهای نیست.
👈 لا بُدَّ: بهناچار – چارهای نیست.
🍃🍃📗📗📗
نکته ترجمه:
در بسیاری از مواقع در متون خبري عربی، منبع خبر را در انتهای متن میآورند، هنگام ترجمه به فارسی بهتر است که منبع را به ابتدای سطر منتقل کنیم:
رئيس موساد اجتمع سرا بقیادات مصریه بالقاهره، وفقا للمعاریف
بر اساس گزارش پایگاه خبری المعاریف، رییس موساد مخفیانه با رهبران مصر در قاهره، نشستی برگزار کرد.
🍃🍃📗📗📗
نكته ترجمه :
در ترجمه ضماير منفصل منصوب كه در آغاز جمله به كار مى روند از كلماتي نظير (تنها ، فقط .... ) استفاده ميكنيم .
اياك نعبد : تنها تو را مى پرستيم.
🍃🍃📗📗📗
نكته ترجمه :
برای ایجاد معنی داشتن از لِ ، عند ، لدي استفاده می کنیم.
يا ليت لنا ثروةَ قارونَ : اى كاش ثروت قارون را داشته باشيم.
عندي كتابٌ : كتابي دارم .
لهُ درسٌ : درس دارد
لَدَیكَ صَدیقٌ وَفي : دوست با وفایی داری.
🍃🍃📗📗📗
نكته ترجمه:
گاهی حرف «ف» به کلماتی مانند «حسب» و «قط» متصل میشود که اصطلاحا به آن فاء الزینة گفته میشود. این نوع فاء، ترجمه نمیشود و معنای خاصی ندارد:
قرأت ثلاثة مجلات فحسب.
فقط سه مجله خواندم.
🍃🍃📗📗📗
نكته ترجمه:
فعل «قام» به تنهایی به معنی «ایستادن و استوار ماندن» است، اما با حرف اضافه «ب» به معنی «اقدام کردن، دست به کاری زدن و مبادرت کردن» است.
الجنود الروس يقومون بتعقیم دور المسنين في إيطاليا
سربازان روسی #اقدام به ضدعفونی اماکن نگهداری سالمندان در ایتالیا کردند.
🍃🍃📗📗📗
🍃🍃🍃📗📗📗
نکته ترجمه
ترجمه ضربالمثل:
در ترجمه ضربالمثلها، جملات قصار و حکمتها تا جایی که امکان دارد باید از ترجمه تحتاللفظی پرهیز کنیم و معادلی در زبان مقصد برای آنها پیدا کنیم:
مثلا برای ترجمه «بلغَ السیلُ الزُّبی» نمیگوییم «سیل به تپهها رسید» زیرا این ترجمه، تحتاللفظی است، بلکه باید از معادلهایی نظیر «کاسه صبر لبریز شد/ کارد به استخوان رسید» استفاده کنیم.
🍃🍃📗📗📗
نکته ترجمه
در زبان عربی زمانی که یک فعل قابلیت ساخت «افعل تفضیل» را نداشته باشد از این فرمول استفاده میکنیم: اکثر/ اکبر + مصدر.
مانند:
من الأكثر عرضة للإصابة بفيروس كورونا الجديد؟
چه کسانی بیشتر در معرض ابتلا به ویروس کرونا قرار دارند؟
🍃🍃📗📗📗
نکته ترجمه
گاهی اوقات «ف» در عربی، از نوع استئناف/استیناف است. استیناف به معنای از سرگیری است و فاء استئناف در ابتدای جمله نخست یا جدید قرار میگیرد؛ یعنی جملهای که با جملات قبلی، ارتباط لفظی ندارد.
این نوع فاء در فارسی ترجمه نمیشود:
فكانت المدينة مدينة الأرواح: آن شهر، شهر ارواح بود.
🍃🍃📗📗📗
نكته ترجمه :
بعضي از افعال با دوحرف جر مختلف معنای متضاد پیدا مي کنند.
رَغِبَ في:اشتیاق پیدا کرد
رَغِبَ عن:متنفرشد
دعا له:براش دعاکرد
دعا علیه:اورا نفرین کرد
🍃🍃📗📗📗
نکته ترجمه :
🔶 اصطلاح "#به_محض _اینکه"
← ما + إنْ + فعل ماضی ساده + حتی + فعل ماضی ساده
🔻مثالها:
ما إنْ دَخَلْتُ الصَّفَّ حتی رَأَیْتُ صديقي.
به محض اینکه وارد کلاس شدم دوستم را دیدم.
ما إنْ وَاجَهْتُ الأُستاذَ حتی سَلَّمْتُ عليه.
به محض اینکه با استاد رو به رو شدم به او سلام کردم.
🍃🍃📗📗📗
نکته ترجمه :
(باید) در عربی
⭐️ یَجِبُ (یَلزَمُ) + أن + مضارع منصوب ( ــَ ):
⬅️ مثال:
یَجِبُ أن نَدرُسَ جیّداً:
باید به خوبی درس بخوانیم.
⭐️ عَلی + مجرور به حرف جر + اَن + مضارع منصوب ( ــَ ):
⬅️ مثال:
علیکَ اَن تَذهَبَ اِلی المدینۀ:
باید به شهر بروی.
⭐️ لِ جازمه + مضارع مجزوم (ــْ ) ← معادل امر غایب:
⬅️ مثال:
لِیَعرَفْ الانسانُ مقامَهُ:
انسان باید جایگاهش را بشناسد.
🍃🍃📗📗📗
نكته ترجمه :
🖋هر واژه عربی که به زبان فارسی
وارد شده ، نمی توان گفت که همان
کاربرد و مفهومی را که در عربی داشته ،
در فارسی نیز دارد ، بلکه بسیاری از واژه
های عربی وارد شده به فارسی تغییر
کاربرد و مفهوم داده است.
✨به مثال زیر دقت کنید✨
المُدمِن : معتاد
المُعتاد : کسی که به کاری یا چیزی
عادت دارد (عادت داشتن)
ماجد مُدمِنٌ علی استِعمالِ المُخَدِّرات
ماجد معتاد به مواد مخدر است
🍋أنا مُعتادٌ علی تَناوُلِ الفواکهِ یوميّاً
من عادت دارم روزانه میوه بخورم
🍃🍃📗📗📗
نكته ترجمه :
براي ترجمه اسمهاى تفضيل که بر وزن أفعَل هستند
الف- اگر بعد از اسم تفضيل حرف جر (مِنْ ) باشد به صورت تفضيلي ( تر ) ترجمه ميشود.
أليس في المجلس اكبرُ مِنك : آيا در مجلس بزرگتر از تو نيست.
ب- و اگر همراه ( مِن ) نيايد معمولاً به صورت صفت عالي ترجمه ميشود .
احسن كتاب : بهترين كتاب
🍃🍃📗📗📗
نكته ترجمه :
صفت در زبان فارسي به صورت مفرد ترجمه می شود اگر چه در زبان عربي مفرد نباشد.
التّلميذة المجتهدة : دانش آموز كوشا
التّلميذتان المجتهدتان : دانش آموزان كوشا
التّلميذات المجتهدات ، التّلاميذ المجتهدون : دانش آموزان كوشا
🍃🍃📗📗📗
نكته ترجمه:
حرف «علی» در بسیاری مواقع به معنی «باید» است:
صندوق النقد الدولي: على الكويت فرض ضرائب على الأثرياء
صندوق بینالمللی پول: کویت باید برای ثروتمندان مالیات وضع کند.
🍃🍃📗📗📗
نكته ترجمه:
ضمیر فصل یا عماد که بین مبتدا/اسم و خبر معرفه میآید، معمولا ترجمه نمیشود و تنها برای تاکید است، البته گاهی نیز میتوان با معادلههایی مثل «فقط، تنها» آن را ترجمه کرد.
إن موضوع البحث هو انواع الموسيقى
موضوع تحقیق، انواع موسیقی است.
در جمله بالا، هو ترجمه نشده است.
🍃🍃📗📗📗
نكته ترجمه
در ترجمه از عربی به فارسی، معمولا جمله بعد از عباراتی مانند: «لافتاً إلی أنّ» را ابتدا ترجمه میکنیم:
قال فلاديمير بوتين، إن تفشي فيروس كورونا في البلاد مستمر، لافتا إلى أنّ الجهود الأولى في التصدي للوباء تكلّلت بالنجاح.
پوتین، رئیس جمهور روسیه #با اشاره به این که تلاشهای اولیه برای مقابله با کرونا موفقیتآمیز بوده است، گفت: ویروس کرونا همچنان در این کشور در حال گسترش است.
🍃🍃📗📗📗
نکته ترجمه
فعل «تم» با مصدر، فعل مجهول میسازد: تم انشاء كنيسة بجانب المسجد في العاصمة المصرية
کلیسایی در کنار مسجد در پایتخت مصر تاسیس شد.
🍃🍃📗📗📗
نکته ترجمه
یکی از معانی فعل «جعل» (وادار کردن) است
إن حضور الشعب في الشوارع جعل العدو يتراجع.
حضور مردم در خیابانها، دشمن را #وادار به عقبنشینی کرد.
🍃🍃📗📗📗
ارتبط اسم ريختر على الدوام بالزلازل.. فدرجاته هي التي تحدد حجم الأضرار الناجمة عن الزلزال.. فما هو مقياس ريختر وكيف يقيس قوة الزلزال وما هو الفرق بين درجة وأخرى على ذلك المقياس..*
Читать полностью…در ادبیات عرب هر اسمی یا مذکر است یا مونث. در این صورت اگر اسمی مذکر باشد، مونث نیست و بالعکس. برای آشنایی با انواع اسمها موارد زیر را مد نظر داشته باشید.
1- مذکر 2 نوع است: حقیقی و مجازی
2- مذکر حقیقی: بر انسان یا حیوان نر دلالت دارد. (علی، اسَد، الثّور)
3- مذکر مجازی: بر اشیاء دلالت دارد. (جدار، کتاب، قلم)
4- مؤنث 4 نوع است: حقیقی، لفظی، مجازی، معنوی
- مؤنث حقیقی: بر انسان و حیوان ماده دلالت میکند. (زینب، الدجاجه)
- مؤنث لفظی: اسم مرد + علامت تأنیث. (موسی، زکریاء، حمزه)
- مؤنث مجازی: اسمهای غیر جانداری که علامت تأنیث گرفته باشند. (حدیقه، صحراء، دنیا)
- مؤنث معنوی: شامل موارد زیر است:
اعضای زوج بدن انسان (کتف، ید، شفه، رِجل، اذن، عین)
اسم شهرها و کشورها
نام قبایل
جمع مکسرهای غیر انسان (مساجد، اشجار، علوم)
** تمام مصدرهای ثلاثی مجرد و مزید و رباعی مجرد (فَعلَهً، افعال، فَعلَلهً)
🍃🌺🌺🌺🌺
قول "عفوا" لمن قال لك "شكرا" مشروع ولا حرج فيه، والإنكار على من ينكر هذا التعبير المباح
الحمد لله، والصلاة والسلام على رسول الله أما بعد:
فقد اطلعت على كتابة كتبها من سمى نفسه المصحح الإملائي يعترض على قول الناس "عفواً" لمن قال له "شكرا"، وأن الذي ينبغي أن يقوله: "حبا وكرامة"، وجعل الجواب بـ"عفوا" من الركاكة! لأنه لم يتصور أن تعفو عمن شكرك! وذكر أنه لم يرد في لغة العرب عفوا بعد شكرا.
وكلامه باطل من وجوه:
أولاً: هذا ليس خطأ إملائيا ليصححه المصحح الإملائي!
وليس هو بخطأ لغوي أصلاً. يوضحه:
ثانياً: ظن الكاتب أن معنى "عفوا" أني أعفو عنك!! وهذا جهل منه بكلام الناس وبأسلوبهم في عبارة "عفوا" بعد شكرا.
فالمراد بها: إعفاء الشاكر من وجوب شكره ، والمراد به التواضع، واللطف في الكلام مع من شكر صنيعه.
ثالثاً: العبارة صحيحة لغة، وهي من المشهورة عرفا، والعرف يراعى ولا تخترع الأقوال الشاذة أو المنكرة المخالفة للعرف تحت دعوى التصحيح اللغوي والإملائي بغير دليل ولا حجة.
ومعنى عفوا بعد شكرا: أني لم أفعل إلا ما ينبغي علي فعله -سواء كان واجبا أو مستحبا أو مباحا-، فلذلك لا لزوم لهذا الشكر اللفظي.. ومضمون الكلام الملاطفة كما سبق ذكره.
رابعاً: لم يرد في كلام العرب فيما أعلم التعبير بعبارة "شكراً" عند فعل المعروف لك من الشخص، وإنما يكون جزاؤهم بالدعاء بجزاك الله خيرا، أو الدعاء بأي دعاء، أو الإكرام بأي نوع، أو نظم أبيات تعبيرا عن الامتنان أو نحو ذلك..
خامساً: وعلى فرض وجود كلمة "شكرا" لم نجد الجواب عند أحد بعبارة "حبا وكرامة" على كلمة شكرا.
مع أن التعبير بعبارة "حبا وكرامة" تعبير جائز ومشروع ولا بأس به ولكن لم يرد جوابا على كلمة شكرا عن أحد فيما أعلم.
سادساً: أمور العادات الأصل فيها الإباحة والتوسعة، إلا ما دل الدليل على منعه أو كراهته، ولا يضيق على الناس في المباحات.
الخلاصة: من فعلت له معروفا فقال لك: شكراً، فقلت له: عفواً، أو العفو منك، فلا بأس بذلك، وهو كلام مباح، وليس خطأ لغوياً ولا مخالفاً للشرع بوجه من الوجوه.
والله أعلم
كتبه:
د. أسامة بن عطايا العتيبي
8/ 2/ 1440هـ