📖 روش زندگی مسلمانان
دلایل عقلی پیرامون ربوبیت الله سبحانه و تعالی
اینک به شرح دلایل عقلى و منطقى درباره ربوبیت حق تعالى مىپردازیم.
۱- خداوند به تنهایى آفریدگار هر چیز است و به تعبیرى خلق موجودات، منحصر به ذات یگانه اوست. زیرا این واقعیت نزد تمام انسانها پذیرفته شده است که سواى خداوند متعال هیچ کسى مدعى ابداع و آفرینش نشده و توان آن را ندارد. یعنى سواى خداوند، کسى حتى توان آفریدن کوچکترین موجود عالم، مانند یک تار مو از بدن انسان یا حیوان یا یک پر کوچک پرنده یا یک برگ درخت را ندارد. تا چه رسد به آفریدن یک جسم کامل یا موجود زندهاى که داراى جسم باشد یا جرمى از اجرام کوچک و بزرگ عالم هستى. خداوند متعال درباره اینکه آفرینش و ابداع بطور مطلق از آن اوست، چنین سخن گفته است: ﴿أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ تَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾[الأعراف: ۵۴]. «آگاه باشید که تنها او مىآفریند و تنها او فرمان مىدهد. او خداوند با برکت و پروردگار جهانیان است».و در آیه ٩۶ سوره صافات چنین فرموده است:
﴿وَٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ وَمَا تَعۡمَلُونَ ٩٦﴾[الصافات: ٩۶]. «خداوند آفریدگار شما و اعمال شماست».و در آیه ۱ سوره انعام در مقام توصیف از خالقیت خود، چنین فرموده است: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَٱلنُّورَ﴾[الأنعام: ۱]. «حمد و ثنا شایسته خدایى است که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکى و روشنى را ایجاد کرد». و در آیه ۲٧ سوره روم مىفرماید: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِي يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَهُوَ أَهۡوَنُ عَلَيۡهِۚ وَلَهُ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٢٧﴾[الروم: ۲٧].
«خداوند کسى است که ابتدا، همه موجودات عالم هستى را آفریده است و پس از مرگ، دوباره آنها را زنده مىکند، (این کار) دوباره زنده کردن آنها برایش خیلى سهل و آسان است (زیرا کسى که بتواند کارى را در آغاز انجام دهد، قدرت اعاده آن را نیز دارد) بالاترین وصف در آسمانها و زمین، متعلق به خداست و او توانا و فرزانه است».
آیا اینکه خداوند خالق و آفریدگار هر چیزى است، دلیل بر وجود، هستى و ربوبیت او نیست؟
آرى! این امر واضحترین دلیل بر وجود، هستى و ربوبیت اوست، پروردگارا! ما گواه این مدعا هستیم.
۲- دومین دلیل عقلى بر وجود و ربوبیت خداوند متعال، این است که او یگانه روزى دهنده همه موجودات زنده است. هیچ موجود خزنده و جهندهاى در خشکى و دریا و یا موجود پنهانى در شکمها، نیست مگر اینکه خدا روزىاش را مىرساند.
آرى! خداست که راههاى بدست آوردن روزى را به آنها مىآموزد و چگونگى بهرهورى از روزى بدست آمده را به آنها نشان مىدهد، از موریانه بسیار کوچک و حقیر گرفته تا انسان که شریفترین و کاملترین نوع موجودات است، همه و همه در وجود، تکوین و تغذیه خود محتاج و نیازمند ذات یگانه پروردگار هستند.
زیرا خداوند به تنهایى آنها را آفریده و به آنها روزى مىرساند.
آرى! آیات کتاب خداوند نیز مؤید و مؤکد این مطلباند خداوند در آیات ۲۴ تا ۳۰ سوره عبس، مىفرماید: ﴿فَلۡيَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ إِلَىٰ طَعَامِهِۦٓ ٢٤ أَنَّا صَبَبۡنَا ٱلۡمَآءَ صَبّٗا ٢٥ ثُمَّ شَقَقۡنَا ٱلۡأَرۡضَ شَقّٗا ٢٦ فَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا حَبّٗا ٢٧ وَعِنَبٗا وَقَضۡبٗا ٢٨ وَزَيۡتُونٗا وَنَخۡلٗا ٢٩ وَحَدَآئِقَ غُلۡبٗا ٣٠ وَفَٰكِهَةٗ وَأَبّٗا ٣١﴾[عبس: ۲۴-۳۱]. «انسان باید به غذاى خود به چشم خود بنگرد و درباره آن بیندیشد ما آب را از آسمان بگونه شگفتى مىبارانیم، سپس زمین را مىشکافیم و از هم باز مىکنیم و در آن دانهها را مىرویانیم (که مایه اصلى خوراک انسان است) و (درختان) انگور و گیاهان خوردنى را و درختان زیتون و خرما و باغهاى پر درخت و انبوه و میوه و چراگاهها را (براى استفاده چارپایان شما) مىرویانیم».
و در آیات ۵۳ و ۵۴ سوره طه مىفرماید: ﴿وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّن نَّبَاتٖ شَتَّىٰ ٥٣ كُلُواْ وَٱرۡعَوۡاْ أَنۡعَٰمَكُمۡ﴾[طه: ۵۳-۵۴]. «(خداوند) آب را از آسمان فرو فرستاده، بوسیله آن انواع گیاهان را رویانیدیم، (اى انسانها! از این فرآوردههاى گیاهى هم) خودتان بخورید و هم چارپایان خود را (در آن) بچرانید».
در آیه ۲۲ سوره حجر، مىفرماید: ﴿فَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَسۡقَيۡنَٰكُمُوهُ وَمَآ أَنتُمۡ لَهُۥ بِخَٰزِنِينَ﴾[الحجر: ۲۲]. «و از (ابرهاى بهم پیوسته) آسمان آب مىبارانیم و شما را بدان سیراب مىکنیم و شما قادر به ذخیره سازى و نگهدارى آن (در فضا و زمین) نیستید».
ادامه دارد...
کتاب : الگوی هدایت (جلد اول)
(تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم ﷺ)
نویسنده : دکتر علی محمد الصلابی
مترجم : هیئت علمی انتشارات حرمین
#کتابخانه احسان
/channel/ketab_ehsan
حضرت هارون علیه السلام خطاب به بنىاسرائیل چنین فرمود: ﴿وَإِنَّ رَبَّكُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَٱتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوٓاْ أَمۡرِي﴾[طه: ٩۰]. «همانا پروردگار و خالق شما، خداوند مهربان است، پس از من تبعیت نموده و از دستورات (فرمان) من اطاعت کنید».
در آیه ۴ سوره مریم، حضرت زکریا علیه السلام درباره طلب رحمت از خداوند چنین فرموده است: ﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ مِنِّي وَٱشۡتَعَلَ ٱلرَّأۡسُ شَيۡبٗا وَلَمۡ أَكُنۢ بِدُعَآئِكَ رَبِّ شَقِيّٗا٤﴾[مریم: ۴]. «پروردگارا! (در اثر پیرى و کهن سالى) استخوانهاى بدنم سست شده و موهاى سرم سفید شدهاند. خداوندا! من هرگز در دعاهایى که کردهام، (از درگاه تو) نا امید باز نگشتهام (اکنون نیز مرا دریاب)».
در آیه ۸٩ سوره انبیاء (حضرت زکریا) در دعایش فرمود: ﴿رَبِّ لَا تَذَرۡنِي فَرۡدٗا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡوَٰرِثِينَ﴾[الأنبیاء: ۸٩]. «پروردگارا! مرا تنها نگذار (و فرزندى به من عطا کن که در زندگى یار و یاور من باشد و پس از مرگ، برنامه تبلیغ را پیگیرى کند و اگر هم فرزندى وارث من نشد، باکى نیست چرا که) تو بهترین وارث هستى».
حضرت عیسى علیه السلام در پاسخ به سؤال حضرت حق فرمود: ﴿مَا قُلۡتُ لَهُمۡ إِلَّا مَآ أَمَرۡتَنِي بِهِۦٓ أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمۡ﴾[المائدة: ۱۱٧]. «پروردگارا! من به آنها هرگز چیزى نگفتم جز آنچه تو مرا بدان امر کردى که، پروردگار من و پروردگار شماست، عبادت کنید».
و در آیه ٧۲ سوره مائده خطاب به بنى اسرائیل فرمود: ﴿وَقَالَ ٱلۡمَسِيحُ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمۡۖ إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٖ﴾[المائدة: ٧۲]. «مسیح گفت: اى بنى اسرائیل! اللّه را که پروردگار و آفریننده من و شماست، عبادت کنید، همانا هرکس با خدا (کسى را) شریک سازد، خداوند بهشت را برایش حرام مىگرداند و جاى او در دوزخ خواهد بود و ستمکاران یار و یاورى نخواهند داشت».
پیامبر گرامى اسلام، حضرت محمد ﷺ در لحظات غم و اندوه چنین مىفرمود: «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ الْعَظِيمُ الْحَلِيمُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ رَبُّ السَّمَوَاتِ، وَرَبُّ الأَرْضِ، وَرَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ» [۱]. «سواى اللّه (خداوند) بزرگ و بردبار، معبودى وجود ندارد، آفریننده آسمانها و زمین و پروردگار عرش عظیم، معبودى وجود ندارد»، کلیه پیامبرانى که در سطور بالا اسامى آنان ذکر شد و نیز سایر پیامبران خدا علیهم السلام، همه معتقد و معترف به ربوبیت خداوند بودهاند، و در سایه این اعتقاد، در پیشگاه خدا دعا و نیایش کردهاند، در حالى که آنان از لحاظ علم و عرفان از همه داناتر و از لحاظ عقل از همه کاملتر و از لحاظ سخن از همه راستگوتر و نسبت به ذات و صفات حضرت حق از همه آگاهتر بودهاند.
۳- میلیونها نفر از علماء و دانشمندان و فرزانگان ایمان داشتند که خداوند، رب و آفریننده آنان و آفریننده تمام موجودات است و به ربوبیت او اعتقاد و خلل ناپذیر داشتهاند.
۴- میلیاردها نفر از خردمندان و صاحبان عقل و منطق و انسانهاى پاک و شایسته ایمان داشته و بر این باور بودهاند که خداوند، رب و آفریننده کل کاینات است.
#کتابخانه احسان
@ketab_ehsan
کتاب : ارتداد فکری
یا نظریه جدایی دین ازسیاست
نویسنده : فضل الرحمن فقیهی
#کتابخانه إحسان
@ketab_ehsan
سلسله دروس جنگ فکری
استاد عبدالظاهر داعی حفظه الله
موضوع:سلاح ها و شعارهای جنگ فکری
#کتابخانه إحسان
@ketab_ehsan
📖 أسماء الله الحسنى
الرحیم
رحیم هم مانند رحمان ریشه در رحمت دارد و همانطور اشاره شد: رحمت خداوند دو جنبه دارد: جلب منافع و دفع ضرر. و معانی و مفاهیم هر دو اسم، یکی می باشند با این تفاوت که رحیم دربردارندۀ رحمتی می باشد که به طور اختصاصی هر کس را که خداوند جل جلاله بخواهد و برگزیند شامل آن خواهد شد. خداوند جل جلاله می فرمایند:
﴿وَكَانَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَحِيمٗا٤٣﴾[الأحزاب: 43]
(او پیوسته نسبت به مؤمنان مهربان بوده است.) ولی رحمت رحمان همه آفرینش را در بر داشته است.
در زمینۀ رحمت خداوند حق و واجبی متوجّه انسان است. 1- حق: انسان حق دارد از مظاهر رحمتِ خداوند جل جلاله نسبت به روح و جانش بهره مند شود. نسبت به روح و روانش انسان حقِّ مطالعۀ آیات آفاق و أنفس و آیات قرآن را دارد تا جایگاه خود را به عنوان خلیفۀ الله بشناسد و در مسیر بندگی وی قرار گیرد. و نسبت به جسمش حقّ استفاده از نعمتهای خداوند و بهره مندی از دنیا و نعمتهایش را در مسیر صحیح دارد. 2- واجب: واجبی که متوجّه وی میگردد دو جنبه دارد: اوّل: نسبت به خداوند جل جلاله که باید شکرگزار رحمت وی باشد. ([4]) دوّم: نسبت به بندگانِ خدا که آنها را با نعمت و رحمت خداوند جل جلاله آشنا کند و در رحمت خدا جل جلاله سهیم نماید و نسبت به مؤمنان اهل رحم و شفقت و مهربانی و بذل و بخشش باشد
#کتابخانه إحسان
@ketab_ehsan
سلسله دروس بيدارى اسلامى
استاد عبدالرحمن احراری حفظه الله
موضوع علامات ضعف ایمان
#کتابخانه إحسان
@ketab_ehsan
۲- حدود یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر درباره وجود و ربوبیت او سخن گفته و او را بعنوان تنها آفریننده و مالک کل کاینات معرفى نمودهاند، و پیرامون اسماء و صفات خدا، با مخاطبین خود سخن گفتهاند، و هیچ پیامبرى نیامده که خدا با وى سخن نگفته، یا فرشتهاى بسوى او نفرستاده، یا مطالب را به او الهام نکرده باشد. و چون این الهام و القاء همراه با شواهد و قراینى بوده است، بدین جهت مخاطبین آنها صددرصد یقین کرده و اذعان نمودهاند که آنچه او (پیامبر) مىگوید، از جانب پروردگار است.
خبر دادن این جمعیت انبوه که از برگزیدگان خلق و بهترین انسانها بودهاند، حاکى از این است که مطمئنا گفته آنان صحیح است. و عقل انسان هم نمىتواند آنها را تکذیب کند، همانطور که توافق آنان بر خبرى که براى آنها مجهول باشد، از محالات عقلى است. زیرا توافق یقینى و تحقیق در مورد صحت مطلبى که پایه و اساسى نداشتهباشد، از پیامبران که برگزیدهترین و منزه ترین فرزندان آدم هستند، و از نظر عقل، داناتر از همه و در سخن، راستگوتر از همه مىباشند، محال است.
۳- ایمان و اعتقاد میلیاردها انسان بر وجود و هستى خداوند، و عبادت و طاعت آنها از وى: بشر عادتا سخنى را که بوسیله یک یا دو نفر بیان شود، مىپذیرد و آن را قبول مىکند، تا چه رسد به خبر یا اخبارى که بوسیله جمع کثیرى که از بهترین افراد روى زمین بوده و تعدادشان از حد شمار بیشتر است، بیان شود. علاوه بر این، عقل و فطرت نیز صحت ایمان آنها را به ذات یگانهاى که از وجود او خبر داده و او را اطاعت و عبادت کرده و بسوى او تقرب جستهاند، تایید مىکند.
۴- میلیونها عالم از وجود، صفات، اسماء و اینکه تنها او آفریننده و پرورش دهنده هر چیز است و بر هر کارى قدرت و توانایى دارد، سخن گفتهاند، و بخاطر همین ویژگیها او را عبادت و اطاعت کردهاند و بخاطر همین ویژگیها با دوستانش دوستى، و با دشمنانش، دشمنى و رزیدهاند.
#کتابخانه احسان
@ketab_ehsan
📖 روش زندگی مسلمان
✍ ابوبکر جابر الجزایری
ایمان به الله سبحانه و تعالی
بحث ایمان بلحاظ اهمیتى که دارد، مقدم بر سایر مباحث است. زیرا ایمان محور زندگى مسلمان است و زندگى هر مسلمان در سایه ایمانش شکل مىگیرد. پس باید گفت که ایمان در تمام ابعاد زندگى فرد مسلمان، جایگاه کلیدى داشته و نقش بسیار موثرى ایفا مىکند.
مسلمان به خدا ایمان دارد یعنى او وجود پروردگارى را مىپذیرد که آفریدگار زمین و آسمان است. داناى پیدا و پنهانى است. مالک هر چیز و پرورشدهنده آن است.
معبودى سواى او وجود ندارد، او تنها پروردگار متصف به جمیع صفات کمالیه است. از هر عیب و نقص منزه است، این عقیده و باور مؤمن، نخست ملهم از راهنمایى و هدایت تکوینى خداوند است، که مىفرماید:
﴿وَمَا كُنَّا لِنَهۡتَدِيَ لَوۡلَآ أَنۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ﴾[الأعراف: ۴۳].
«اگر لطف خدا نبود (و توسط پیامبران) توفیق نصیب ما نمىکرد، هدایت نمىشدیم».
ثانیا متکى به دلایل عقلى و نقلى دیگرى است که ذیلا بدان اشاره خواهد شد.
۱- خداوند متعال در باره وجود، صفت ربوبیت و اسماء و سایر صفات خود در قرآن کریم، این کاملترین و ارزندهترین کتاب آسمانى خود در آیه ۵۴ سوره اعراف چنین مىفرماید:
﴿إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَ يَطۡلُبُهُۥ حَثِيثٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ وَٱلنُّجُومَ مُسَخَّرَٰتِۢ بِأَمۡرِهِۦٓۗ أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ تَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٥٤﴾[الأعراف: ۵۴].
«همانا پروردگار شما خدایى است که آسمانها و زمین را در شش روز (مرحله) خلق کرد، و بعد بر عرش، استقرار یافت (سپس به اداره جهان هستى پرداخت) با (پرده تاریک) شب، روز را مىپوشاند، و شب، شتابان بدنبال روز، روان است، خورشید و ماه و ستارگان را آفریده و تنها او فرمان میدهد، او پاک و منزه و پروردگار جهانیان است».
ادامه دارد...
#کتابخانه احسان
@ketab_ehsan
📖 اسماء الله الحسنى
الرحمن
خداوند جل جلاله می فرماید:
﴿قُلۡ هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ءَامَنَّا بِهِۦ﴾
[الملك: 29]
(بگو: خدا مهربان است و بدو ایمان آوردهایم.)
رحمان از ریشۀ رحمت می باشد یعنی؛ خداوندِ مهرورزی که نهایت و کمالِ مهر و رحمت را داراست و رحمتش همۀ جانداران و جمادات را شامل گشته است. اساس رحمت بر جلب منفعت و دفع ضرر می باشد که این صفت در خداوند جل جلاله أزلی و أبدی و فنا ناپذیر می باشد و انسان در کوتاه نظری آثار رحمت خداوند جل جلاله را در خود و جهان آفرینش خواهد دید و بدین خاطر شکر بر وی واجب میگردد.
اُلگویی که از این صفت خداوند جل جلاله می توان دریافت نمود این است که انسان باید صاحب رحمت باشد به گونهای که انسانها و سایر موجودات در سایۀ رحمتش از مهر و محبّت و گذشت و ایثار وی بهره مند گردند و در دفع ضرر و جلب منفعت برای انسانها و موجودات و جمادات و حتّی محیط خود و غیره پویا باشد.
#کتابخانه احسان
@ketab_ehsan
📖 كتاب : أذكار شبانه روزى
✍ نويسنده : خالد الجريسي
✍ مترجم : اسحاق دبيرى
#کتابخانه احسان
/channel/ketab_ehsan
📖 أسماء الله الحسنى
الله جل جلاله
خداوند جل جلاله می فرمایند:
﴿إِنَّنِيٓ أَنَا ٱللَّهُ﴾[طه: 14]
(من "الله" هستم.)
الله جل جلاله اسم أعظم خداوند است و جامع تمامی نام های دیگر خداوند می باشد.این اسم عَلَمِ خداوند، سایر أسماء حُسنای وی را شامل می گردد و در واقع معنا و تفسیرش معنای همۀ نام ها و صفات خداوند جل جلاله می باشد. و به طور اجمال همه را شامل می گردد. و این نام زیبا درخششی ناب دارد که آهنگش درون و برون را متبلور می کند.
کلمۀ الله جل جلاله در اصل إله بوده و بعد تبدیل به ألإله شده و سپس همزۀ دوّم که همزۀ خودِ إله است حذف شده و ادغام صورت گرفته است و به خاطر خصوصیّتی که این اسم أعظم دارد لام آن در خواندن تفخیم می شود. پس لازم است معنای "إله" که ریشۀ "الله" می باشد، تبیین گردد:
«إله» صفت مشبهه بر وزن فِعال از أَلَهَ یألَهُ است که به ذوق و شوق و شتافتن بچه شتر و خود را به زیر مادر انداختن و مشغول شیر خوردنش اطلاق می شود که بعداً این معنا توسعه یافته و به حال و شوق کسی اطلاق شده که کسی را در زندگیش مسلّط دانسته و وی را جالب نفع و دافع ضرر از خود می داند و مانند بچه شتر خود را در پناه او می گذارد. «إله»به فرمانروا و فریادرسی اطلاق می شود که در فرمانروا بودنش مُلک و مِلک دارد و در فریادرس بودنش توانایی جلب نفع و دفع ضرر دارد و این اوصاف فقط مخصوص ذات الله جل جلاله می باشند. پس " لا إلهَ إلّا الله " یعنی؛ به حقیقت کسی جز الله نیست که به حق إله وفرمانروای مطلق و فریادرس توانمند باشد.
مؤمن با ایمان به إلهِ حقیقی یعنی؛ الله جل جلاله و نفی هر گونه غیر خدایی در پرتو توحید ألوهیّت به صورت عملی یکتاپرست و موحّد می گردد. توحید ألوهیّت یعنی؛ فقط الله جل جلاله، فرمانروا و فریادرس انسان می باشد و حکم و فرمان و دفع ضرر و جلب منفعت فقط توسط وی صادر می گردد، در نتیجه بندگی و عبادت فقط مختص اوست و این نگرش تغییر واقعی و شگرفی را در زندگی مؤمن ایجاد می کند که تمامی زوایای زندگی وی را تحت شعاع قرار می دهد.
#کتابخانه احسان
@ketab_ehsan
امام جاحظ رحمه الله
هر كتابى كه بدستش مى رسيد از اول تا آخر آن را ميخواند و دكان هاى كتاب فروشان را كرايه ميكرد وشب در دكان مى خوابيد تا آن كتاب ها را مطالعه نمايد.
#کتابخانه احسان
@ketab_ehsan
کتاب یار مهربان ماست. دوستی بی ریا و صادق که بودنش در زندگی ما بسیار سودمند است.
@ketab_ehsan
و هر میزان که انسان از صفای درون و تقوای خداوند جل جلاله بهره مند باشد به همان میزان از أسماء و صفات خداوند جل جلاله بهره خواهد برد. این اسماء زیبا، درخشندگی را در وجود و درون مؤمن بوجود می آورند که وی در پرتو تشعشعات آنها مسیر تزکیه و تربیت که نهایت وظیفۀ بندگی وی می باشند، را طی خواهد کرد.
أسماء و صفات خداوند جل جلاله فقط از طریق خودش شناخته می شوند و توقیفی می باشند؛ یعنی با استناد از قرآن کریم و سنّت صحیح شناخته می شوند و جایگاهی برای عقل به تنهایی در این راستا وجود ندارد؛ چرا که یزدان سبحان خودش را بهتر می تواند به بندۀ جستجوگرش معرفی کند.
أسماء و صفات خداوند جل جلاله محدود و محصور در عدد مشخصی نیستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «إِنَّ لِلَّهِ تِسْعَةً وَتِسْعِينَ اسْمَا مِائَةً إِلاَّ وَاحِدًا مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ وهو وتر يحب الوتر.»«خداوند نود و نه اسم (صد منهای یک) اسم دارد، هر کس آنها را بشمارد وارد بهشت می شود. و خداوند تک است و تک را دوست دارد.»
جمهور علما اتفاق نظر دارند که هدف از این روایت حصر أسماء خداوند جل جلاله نیست بلکه منظور آن است هر کس این نود و نه نام را بفهمد، و حفظ کند و در آنها تدبّر نماید و خداوند جل جلاله را با آنها ندا کند و به آنها ایمان و یقین داشته و به مقتضای آنها عمل نماید، خداوند جل جلاله وی را وارد بهشت می گرداند و دلیلی بر انحصار و محدود کردن أسماء و صفات خداوند جل جلاله وجود ندارد.([1]) باید توجه داشت که این نام ها با همۀ تنوعشان بر یک مسمّای یکتا و بی نظیر دلالت دارند.
📖 اسماء الله الحسنی
الرحیم
رحیم هم مانند رحمان ریشه در رحمت دارد و همانطور اشاره شد: رحمت خداوند دو جنبه دارد: جلب منافع و دفع ضرر. و معانی و مفاهیم هر دو اسم، یکی می باشند با این تفاوت که رحیم دربردارندۀ رحمتی می باشد که به طور اختصاصی هر کس را که خداوند جل جلاله بخواهد و برگزیند شامل آن خواهد شد. خداوند جل جلاله می فرمایند:
﴿وَكَانَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَحِيمٗا٤٣﴾[الأحزاب: 43]
(او پیوسته نسبت به مؤمنان مهربان بوده است.) ولی رحمت رحمان همه آفرینش را در بر داشته است.
در زمینۀ رحمت خداوند حق و واجبی متوجّه انسان است. 1- حق: انسان حق دارد از مظاهر رحمتِ خداوند جل جلاله نسبت به روح و جانش بهره مند شود. نسبت به روح و روانش انسان حقِّ مطالعۀ آیات آفاق و أنفس و آیات قرآن را دارد تا جایگاه خود را به عنوان خلیفۀ الله بشناسد و در مسیر بندگی وی قرار گیرد. و نسبت به جسمش حقّ استفاده از نعمتهای خداوند و بهره مندی از دنیا و نعمتهایش را در مسیر صحیح دارد. 2- واجب: واجبی که متوجّه وی میگردد دو جنبه دارد: اوّل: نسبت به خداوند جل جلاله که باید شکرگزار رحمت وی باشد. ([4]) دوّم: نسبت به بندگانِ خدا که آنها را با نعمت و رحمت خداوند جل جلاله آشنا کند و در رحمت خدا جل جلاله سهیم نماید و نسبت به مؤمنان اهل رحم و شفقت و مهربانی و بذل و بخشش باشد
#کتابخانه احسان
@ketab_ehsan
📖 روش زندگی مسلمان
دلایل نقلی پیرامون ربوبیت الله سبحانه و تعالی
دلایل نقلى:
۱- در آیه ۲ سوره فاتحه، خداوند پیرامون ربوبیت خود، چنین سخن مىگوید:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢﴾[الفاتحة: ۲].
«حمد و ثنا، شایسته خدایى است که پروردگار (مربى) جهانیان است».
در آیه ۱۶ سوره رعد، در مقام تاکید و تثبیت ربوبیت خود مىفرماید:
﴿قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ قُلِ ٱللَّهُ﴾[الرعد: ۱۶].
«بگو (اى رسول)! (از این مشرکان بپرس) پروردگار و آفریننده آسمانها و زمین کیست؟ (اگر جواب ندادند) بگو: پروردگار آنها اللّه است».
در آیات ٧ و ۸ سوره دخان، درباره ربوبیت و معبودیت خود چنین مىفرماید:
﴿رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ٧ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحۡيِۦ وَيُمِيتُۖ رَبُّكُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٨﴾[الدخان: ٧-۸].
«(او) پروردگار زمین و آسمانهاست، پروردگار تمام موجودات میان زمین و آسمانهاست، اگر شما باور ندارید. سواى او معبودى وجود ندارد. او زنده مىکند و مىمیراند. او پروردگار شما و پروردگار پدران و نیاکان گذشته شما است».
در آیه ۱٧۲ سوره اعراف بار دیگر عهد و پیمان ازلى ما را بیاد مىآورد. یعنى زمانى که فرزندان آدم در صلب پدران خود بودند، خداوند ذریه آنها را جمع کرد و از آنها پیمان گرفت، مىفرماید:
﴿وَإِذۡ أَخَذَ رَبُّكَ مِنۢ بَنِيٓ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمۡ ذُرِّيَّتَهُمۡ وَأَشۡهَدَهُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَلَسۡتُ بِرَبِّكُمۡۖ قَالُواْ بَلَىٰ شَهِدۡنَآ﴾[الأعراف: ۱٧۲].
«(اى پیامیر، بیاد آور) زمانى را که خداى تو از صلب فرزندان آدم ذریه آنها را بر گرفت و آنان را بر خود گواه ساخت (پرسید) من پروردگار شما نیستم؟ همه در جواب گفتند. آرى. ما به خدایى تو گواهى مى دهیم (شاهد این عهد و پیمان هستیم)».
در آیات ۸۶ و ۸٧ سوره مؤمنون پیرامون اقامه دلیل، علیه مشرکین مىفرماید:
﴿قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلسَّبۡعِ وَرَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ ٨٦ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٨٧﴾[المؤمنون: ۸۶-۸٧].
«(اى پیامبر) به آنها بگو: پروردگار و آفریننده هفت آسمان و عرش عظیم، چه کسى است؟ البته جواب خواهند داد که، خداست. پس بگو: چرا متقى و خدا ترس نمىشوید».
۲- تمام پیامبران درباره ربوبیت او سخن گفته و گواهى داده و به آن اعتراف کردهاند. مثلا: زمانى که حضرت آدم علیه السلامو همسرش دست دعا بهسوى خدا برداشتند. گفتند:
﴿رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ﴾[الأعراف: ۲۳].
«پروردگارا! ما (با نافرمانى از تو) بر خویشتن ستم کردهایم. اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى، از زیانکاران خواهیم بود».
حضرت نوح علیه السلام وقتى شکایت خود از قومش را، تقدیم حضرت حق نمود، فرمود:
﴿رَّبِّ إِنَّهُمۡ عَصَوۡنِي وَٱتَّبَعُواْ مَن لَّمۡ يَزِدۡهُ مَالُهُۥ وَوَلَدُهُۥٓ إِلَّا خَسَارٗا﴾[نوح: ۲۱].
«پروردگارا! آنان از من نافرمانى کردند و از کسانى پیروى نمودند که اموال و اولادشان جز زیان و ضرر (چیز دیگرى) بر آنان نیفزودند».
در آیات ۱۱۸-۱۱٧ سوره شعراء مىفرماید:
﴿قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوۡمِي كَذَّبُونِ ١١٧ فَٱفۡتَحۡ بَيۡنِي وَبَيۡنَهُمۡ فَتۡحٗا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِيَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١١٨﴾[الشعراء: ۱۱٧-۱۱۸]. «پروردگارا! قوم من مرا دروغگو مىداند (دعوتم را نپذیرفتند) (اکنون که هیچ راهى براى این ستمگران باقى نمانده است) میان من و ایشان خودت داورى کن. (کافران و مشرکان را نابود فرما) و من و مؤمنانى را که با من هستند، نجات ده».
حضرت ابراهیم علیه السلام در آیه ۳۵ سوره ابراهیم، در دعاى خود براى مکه مکرمه (این حرم الهى) و فرزندان خود، چنین فرمود:
﴿رَبِّ ٱجۡعَلۡ هَٰذَا ٱلۡبَلَدَ ءَامِنٗا وَٱجۡنُبۡنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ﴾[ابراهیم: ۳۵].
«پروردگارا! این شهر (مکه) را مکان امن و امان قرار بده، و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور بدار».
حضرت یوسف علیه السلام در آیه ۱۰۱ سوره یوسف در توصیف خداوند و دعا بدرگاه وى، چنین فرمود:
﴿رَبِّ قَدۡ ءَاتَيۡتَنِي مِنَ ٱلۡمُلۡكِ وَعَلَّمۡتَنِي مِن تَأۡوِيلِ ٱلۡأَحَادِيثِۚ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَنتَ وَلِيِّۦ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ تَوَفَّنِي مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ ١٠١﴾[یوسف: ۱۰۱].
«پروردگارا! تو بمن سلطنت و عزت عطا کردى و تعبیر خواب را بمن آموختى. اى پروردگار آسمانها و زمین! تو سرپرست من (کارگشاى من) در دنیا و آخرت هستى، (همه امور خود را بتو واگذار مىکنم و به تو پناه مىبرم) مرا مسلمان بمیران و با نیکان ملحق بگردان».
ادامه دارد...
سلسله دروس بيدارى اسلامى
استاد عبدالرحمن احراری حفظه الله
موضوع علامات قوت ایمان
#کتابخانه إحسان
@ketab_ehsan
📖 روش زندگی مسلمان
فصل اول _ عقيده
دلايل عقلى
١ - وجود جهان هستى و تنوع موجودات و آفریدههاى گوناگون آن، حکایت از وجود آفریدگارى توانا و قدرتمند دارد که همان خداوندست. زیرا غیر از او (خدا) کسى دیگر ادعاى ایجاد و آفریدن عالم هستى را نکرده است.
آرى! عقل انسان نیز وجود پدیده را بدون پدید آورنده، محال مىداند، حتى آفرینش سادهترین موجود را بدون موجد (پدید آورنده) محال و ممتنع مىداند، مثلا غذاى پخته را بدون آشپز و پهن شدن فرش را بدون فراش محال مىداند. تا چه رسد به جهانى با این عظمت و بزرگى، با آسمان و زمین و آفتاب و مهتاب و ستارگان و کهکشانها که هرکدام حجم بسیار بزرگ و متفاوتى با دیگران دارد.
بویژه زمین و آنچه که در آن آفریده شده است مانند انسانها، جنها و میلیونها موجود زنده خشکى و دریا، و تفاوتهایى که میان همه موجودات وجود دارد. بگونهاى که هیچ دو موجود عالم هستى، مانند هم نیستند. و اختلافاتى که میان انسانها از لحاظ رنگ، زبان، درک و فهم و سایر خصوصیات و نشانهها دیده مىشود، وجود منابع و معادن گوناگون در دل زمین، که داراى فواید و منافع متعددند.
و دریاهائى که دو سوم خشکى زمین را احاطه کردهاند و میلیونها موجود زنده در آنها زیست مىکنند.
و رودخانه و نهرهایى که بر روى زمین جارى است و حیات و زندگى انسانها و انواع موجودات دیگر در پرتوى آن امکان پذیر است.
همچنین جنگلها و درختان و گیاهان گوناگونى که در آن روییده است. و هرکدام داراى میوههاى خاصى هستند که از لحاظ رنگ و بو و طعم و سایر خصوصیات، با یکدیگر متفاوتند، و...
۲- وجود کتابى مانند قرآن، قرآن مجید که کلام خداست و در اختیار ما انسانها قرار گرفته تا آن را بخوانیم و معنى و مفهوم آن را درک کنیم. این کتاب عظیمالشان دلیلى است آشکار بر وجود خداوند توانا و با عظمت، زیرا وجود کلام بدون متکلم و سخن بدون سخنگو، محال است.
بنابراین کلام خداوند متعال حکایت از وجود او، دارد بخاطر اینکه کلام او مشتمل بر معتبرترین شریعتى است که بشر تا کنون آن را شناخته است و با ارزشترین قانونى است که نفع و سود زیادى براى بشریت به ارمغان آورده است. همانگونه که شامل صحیحترین دیدگاههاى علمى و امور غیبى و بسیارى از حوادث تاریخى است.
و با صداقت و درستى کامل، مطالب و دیدگاههاى مذکور را ارائه نموده است. بگونهاى که در طول تاریخ و با وجود اختلاف در زمان و مکان، حتى یک حکم از احکام شرعى آن خالى از فواید نیست، و کوچکترین نظریه علمىاش هنوز نقض نشده و اندک تخلفى در هیچ یک از پیش بینىها و امور غیبىاى که از وجود آنها خبر داده، مشاهد نشده و هیچ مورخى بخود جرأت نداده که حتى کوتاهترین قصهاى از قصههاى متعدد آن را نقض یا تکذیب کند، یا حادثهاى از حوادث تاریخى را که به آن اشاره نموده یا پیرامون آن به تفصیل سخن گفته است، نفى نماید.
آرى! عقل بشر، انتساب چنین کلامى را به انسان، محال مىداند. زیرا سخن قرآن، برتر از قدرت بشر و سطح معارف اوست، پس چون این مطلب که قرآن سخن بشر است، محال و منتفى است، باید بیدرنگ بگوییم که قرآن کلام خدا و کلام آفریدگار انسان است. وجود چنین کلامى، حکایت از وجود ازلى و ابدى، علم، قدرت و حکمت متکلم دانا و تواناى آن دارد.
۳- وجود این نظم بسیار پیچیده، مظهر قوانین و سنتهاى هستى در آفرینش و رشد و دگرگونیهاى موجودات عالم مىباشد. زیرا تمام کاینات ناگزیر از تبعیت این قوانین و سنن هستند. و در هیچ شرایطى قادر به خروج از این سنتها نمىباشند. بعنوان مثال: انسان پس از انعقاد نطفه، نخست بصورت پاره گوشتى در رحم مادر بوجود مىآید. سپس بمرور زمان تحولات و دگرگونیهاى شگفتى بر آن طارى مىشود. و سواى ذات یگانه حضرت حق، احدى در این تحولات و دگرگونیها، نقشى ندارد. تا اینکه سرانجام بصورت یک انسان کامل به صحنه گیتى قدم مىگذارد. این تحولات، مربوط به مرحله آفرینش و تکوین اوست. و تحولات مشابه دیگرى نیز در مراحل مختلف رشد و بزرگ شدن او از کودکى تا پیرى بوقوع مىپیوندند.
این قوانین و سنتهاى فراگیر نه تنها حاکم بر زندگى انسانهاست بلکه در عالم حیوانات و گیاهان و افلاک و اجرام سماوى نیز بصورت یکنواخت تسلط دارند. همه و همه، مرتبط به این سنن و قوانین فطرى هستند و نمىتوانند سرمویى از آنها تخطى کنند. مثلا اگر ستاره یا ستارگانى از محور گردش خود منحرف شوند، نظم عالم هستى بهم خورده و حیات و زندگى همه، نابود خواهد شد. بنابر دلایل یادشده یعنى عقلى و منطقى و نقلى و سمعى، مسلمان به وجود خداوند ایمان آورده و او را پروردگار همه موجودات عالم مىداند و بعنوان معبود اول و آخر مىشناسند و سرانجام زندگى مسلمان در تمام ابعاد، بر اساس همین ایمان و باور شکل مىگیرد.
نویسنده : ابوبکر جابر الجزایری
مترجم : نذیر احمد سلامی
#کتابخانه احسان
@ketab_ehsan
در پیوند با دههی ذو الحجه
دوستان عزیز! در آستانهی دههی مبارک ذو الحجه قرار داریم. الله متعال، این ده روز را بزرگ و گرامی داشته است و اگر ما این ده روز را گرامی بداریم، در حقیقت، الله را گرامی و بزرگ داشتهایم.
الله متعال میفرماید: «ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ/ (مطلب) چنین است (که گفته شد)، و هر کس مراسم و شعایر الهی را بزرگ دارد (و گرامی شمارد)، بیگمان بزرگداشت آنها نشانهی پرهیزگاری دلها (و خوف و هراس از خدا) است.»
الله متعال، به این روزها سوگند خورده است: «وَالْفَجْرِ (1) وَلَيَالٍ عَشْرٍ (2)/ به سپیدهدم (صبحگاهان) سوگند! و به شبهای دهگانه سوگند!». مراد از شبهای دهگانه، ده شب و روز ماه ذیالحجّه است.
با این حال، به هیچ روی، شایسته و مناسب نیست که این ده شب و روز، مانند شب و روزهای دیگر بر ما بگذرد.
پیامبر محبوب ما در حدیث صحیحی فرمودهاند: «کارهای شایسته و نیکو در این ده روز، به نزد الله، از هر روز دیگری، محبوبتر و دوست داشتنی تر است». صحابه پرسیدند که یا رسول الله! [کارهای نیکو در این روزها] حتا از جهاد در راه الله [ در روزهای دیگر سال، محبوبتر است]؟ پیامبر فرمودند: حتا از جهاد در راه الله [محبوب تر است]. مگر مجاهدی که از جان و مال خود بگذرد و هر دو را فدا کند». [رواه أبو داود والترمذي وغيرهما وصححه الألباني]
برادران گرامی! اگر تاجر و بازرگانی، نیاز شدیدی به پول داشته باشد و بدهیهای زیادی هم بر او خوابیده باشد و با این همه، از موسمهای تجارتی استفاده نکند و این فرصتها را در خواب و غفلت، سپری کند، عاقل به حساب میآید؟
اکنون موسم و فرصت تجارت ایمانی نیز فرا رسیده است و باید در این روزها سودهای بسیار به دست بیاوریم و به الله تقرب بجوییم و بدهیهای گناهان خود را بپردازیم و جبران کنیم!
پس ای دوست داران الله و پیامبر! جِد و جهد و جهاد کنید! بیش از هر زمان دیگری، درود بفرستید و به تلاوت قرآن بپردازید و روزه بگیرید و به گونههای مختلف، به پدر و مادر خود نیکی کنید (به گونهی نمونه، برای مادران خود تحفه و هدیه بدهید) و حال نزدیکان و خویشاوندان و بیچارگان را جویا شوید و خواب رفتگان را بیدار کنید و در راه نصرت دین الله، گام بردارید!
اذکاری چون «الله أکبر الله أکبر، لا إله إلا الله الله أکبر، الله أکبر ولله الحمد» را ورد زبان خود کنید و در خانه و راهها و در همه جا و همه حال، زبان خود را با آنها، تر و تازه داشته باشید!
الله متعال، این روزها را مایهی خیر و برکت برای ما و شما بگرداند و همگی ما را در بهشت کنار هم جمع کند!
🔸د. ایاد قنيبی🔸
از صفحه مرکز علوم قرآنی تابش نور
#کتابخانه احسان
@ketab_ehsan
در آیه ۳۰ سوره قصص، آنگاه که خدا، پیامبر خود حضرت موسى علیه السلام را مورد خطاب قرار داد، چنین فرمود:
﴿يَٰمُوسَىٰٓ إِنِّيٓ أَنَا ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾[القصص: ۳۰].
«اى موسى! من خدا و پروردگار جهانیان هستم».
و در آیات ۲۲ تا ۲۴ سوره حشر در تجلیل از خود و ذکر اسماء و صفات خویش چنین مىفرماید:
﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۖ هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلرَّحِيمُ ٢٢ هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَيۡمِنُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَكَبِّرُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٢٣ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡخَٰلِقُ ٱلۡبَارِئُ ٱلۡمُصَوِّرُۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ يُسَبِّحُ لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٢٤﴾[الحشر: ۲۲-۲۴].
«خدا کسى است که جز او پروردگار و معبودى وجود ندارد. داناى پیدا و پنهان است. بخشنده و مهربان است (رحمت او در دنیا شامل حال همه و در آخرت شامل حال مؤمنان است) اوست معبود بر حق که جز او معبودى وجود ندارد. او پادشاه مقتدر، منزه، بىعیب و نقص، امان دهنده محافظ و مراقب، قدرتمند چیره، بزرگوار و شکوهمند، والا مقام و پاک و منزه است از هر چیزى که براى او شریک سازند. او آفریدگار، هستى بخش و صورتگر (همه موجودات) است. نامهاى زیبا از آن او هستند. همه موجودات آسمانها و زمین او را به پاکى یاد مىکنند (به تسبیح و ستایش او مشغولند) و او خداى غالب و دانا است».
در آیات ۱-۲ سوره فاتحه درباره توصیف خود مىفرماید:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٣﴾[الفاتحة: ۱-۲].
«تمام تعریفها شایسته ذاتى است که پروردگار جهانیان است. بخشنده و مهربان است (در دنیا براى همه و در آخرت براى مؤمنان)».
و در آیه ٩۲ سوره انبیاء، خطاب به مسلمانان مىفرماید:
﴿إِنَّ هَٰذِهِۦٓ أُمَّتُكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَأَنَا۠ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُونِ ٩٢﴾[الأنبیاء: ٩۲].
«شما مسلمانان امت واحدى هستید و من پروردگار شما هستم. پس تنها مرا عبادت کنید».
و در آیه ۵۲ سوره مؤمنون مىفرماید:
﴿وَأَنَا۠ رَبُّكُمۡ فَٱتَّقُونِ﴾[المؤمنون: ۵۲].
«من پروردگار شما هستم. (باید از معصیت و نافرمانى) من بپرهیزید».
در آیه ۲۲ سوره انبیاء پیرامون نفى هرگونه رب و معبودى سواى ذات یگانهاش مىفرماید: ﴿لَوۡ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَاۚ فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا يَصِفُونَ٢٢﴾[الأنبیاء: ۲۲].
«اگر در آسمانها و زمین به جز خداى یکتا، خدایان دیگرى وجود مىداشتند و امور جهان را مىچرخانیدند نظم عالم هستى بهم مىخورد. (زیرا چندین مرکز تصمیمگیرى باعث بهم خوردن نظم جامعه و جهان مىشود) پس اوست مالک عرش و از هرچه که کفار درباره او مىگویند پاک و منزه است».
ادامه دارد....
#کتابخانه احسان
@ketab_ehsan
📖 روش زندگی مسلمان
نویسنده : ابوبکر جابر الجزایری
مترجم : نذیر احمد سلامی
فصل اول عقیده
📖 روش زندگی مسلمان
✍ ابوبکر جابر الجزایری
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدللّه رب العالـمين وصلاة اللّه على محمد وآله وأصحابه أجمعين
در سفری که بنده از کشورهاى اسلامى مغرب دیدن مىکردم و در شهر«وجده» برخى از برادران وقتى متوجه شدند که من به پیروى کتاب و سنت پیامبر، بعنوان تنها راه نجات دعوت مىدهم، از من خواستند کتابى جمعآورى کنم که براى هر فرد مسلمان بعنوان منهج عقیده، آداب و احکام به کار آید. و در ضمن مباحث کاملا برگرفته از کتاب خدا و سنت پیامبر باشد.
بنابراین، بنده در بازگشت به دیار خویش (سعودى) به کمک خدا، دست به کار شدم و در مدت دو سال موفق به گردآورى کتاب حاضر شدم. کتابى که براى هر مسلمان در هرجا و مکان داشتن آن لازم و ضرورى است.
در باب اعتقاد سعى نمودهام عقیده سلف صالح را بیاورم زیرا به اتفاق همه علماى اسلام و محدثین، این عقیده سالم از هرگونه بدعت و خرافات مانده است.
و در بحث احکام، بدون تعصب به مذهب یا رأى شخص معینى آنچه را که از آراء و ائمه اربعه، ابوحنیفه، مالک، شافعى و احمد رحمه الله در روشنى کتاب خدا و سنت پیامبر صحیحتر و قوىتر تشخیص دادهام، بیان نمودهام.
#کتابخانه احسان
@ketab_ehsan
📖 : پنجاه دلیل در رد مسیحیت
✍ : استاد عبدالظاهر داعی
#کتابخانه احسان
/channel/ketab_ehsan
خداوند جل جلاله میفرمایند:
﴿قُلِ ٱدۡعُواْٱللَّهَ أَوِ ٱدۡعُواْٱلرَّحۡمَٰنَۖ أَيّٗا مَّا تَدۡعُواْ فَلَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُٱلۡحُسۡنَىٰۚ﴾[الإسراء: 110]
(بگو:«خدا را» باالله یا رحمان به کمک طلبید، خدا را به هر کدام «از أسماء حُسنی» بخوانید «مانعی ندارد» او دارای نامهای زیبا است.) با این وصف اسماء الله جل جلاله به اعتبار دلالت آنها بر ذات، اسم و به اعتبار دلالت بر معانی، وصف می باشند؛ و با این وجود همگی بر مسمّای واحد یعنی؛ الله جل جلاله دلالت می کنند.
خداوند جل جلاله پرتوهایی از صفات خود را در انسان قرار داده تا بتواند وظایفی را به نیابت و نمایندگی خداوندجل جلاله بر زمین انجام دهد؛ چراکه انسان خلیفۀ خداوند جل جلاله است و به خلیفۀ خدا یعنی؛ انسان امورات و مسئولیّت هایی واگذار گردیده که بجای خداوند جل جلاله در زمین انجام دهد، و خداوند جل جلاله از لطف و إحسانش چنین موهبت و إکرام و بزرگداشتی را به انسان عطا کرده است.
انسان با داشتن صفات و خصوصیّاتی ویژه که دیگر موجودات از آن بی بهره اند توانایی مأموریّت و مسئولیّت واگذارشده را دارد. این صفات پرتوهایی از أسماء و صفات پروردگارا می باشند که به انسان داده شده اند و در وجود وی نهادینه گردیده اند و به وی اراده و علم (البته اراده و علم و صفاتِ انسان حقیقت و ماهیّتِ اراده و علم و صفاتِ خداوند جل جلاله را ندارند) داده تا در زمین به آبادانی و تزکیۀ نفس و شکوفانمودن استعدادهای خدادادیش در مسیر اصلی و هدف آفرینش یعنی؛ بندگی و عبادت و معرفت خداوند جل جلاله مشغول گردد.
در این بخش نام های زیبا و نیک خداوند جل جلاله در پرتو قرآن و سنّت به طور مختصر و مفید تبیین می گردند و بهرۀ مؤمن از آنها توضیح داده می شود تا در راستای آنها بینش و دیدی منظم و دقیق و صحیح از پروردگارا و ارتباط جهان هستی با وی برایش حاصل گردد
و آثار آن بر تفکّر و قلبش سیطره اندازد تا در پرتو آن در بهترین نحو ممکن درون و برون خود را با آن تنظیم نماید و آن شناخت لازم و شایسته در شأن پروردگارجل جلاله ، برایش شناخته و پدیدار شود تا بنده آن گونه که شایستۀ رَبّش می باشد بندگی اش را بکند.
@ketab_ehsan
توضيح أسماء و صفات الله سبحانه و تعالی
خداوند جل جلاله می فرمایند:
﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ﴾
[الأعراف: 180]
(و خداوند، نام های زیبائی دارد پس او را با این نامها صدا بزنید.) نام های نیک و زیبای خداوند جل جلاله بهترین و اساسی ترین وسیلۀ شناخت خداوند متعال و گام نهادن در مسیر عبودیّت و بندگی و وسیله ای برای تقرّب جستن و أنس به الله و ندای وی می باشند. عظمت و ثنای خالق یکتا با آنها هویدا گشته و انسان در پرتو آنها به نحو شایسته و بایسته درون و برون خود را با جهان هستی تنظیم می کند و تفاوت نگرش و جهان بینی در این راستا هویدا می شود
و شیرینی ایمان در سایۀ آنها چشیده می شود و باعث می گردند که محبّت به خداوند جل جلاله و شوق به لقایش در انسان موج زند و در عین حال از خداوند جل جلاله هراس و تقوا داشته باشد و هرگز از رحمت و شفقتش ناامید نگردد. انسان با درک و فهم نام ها و صفات زیبای خداوند درمی یابد که عظمت، کبر، حاکمیّت مطلق، بلندمرتبگی، هدایت، شفا، ضرر، نفع، بخشش، رحمت، قهر، رزق، آفرینش و مالکیّت و... فقط و فقط مختص ذات اقدسش می باشند و این درک و درایت کُرنش و خشوعی را به بار می آورد که انسان جایگاه خود را در هستی می یابد