🔰وقتی اخبار مادحه با تضعیف علمای رجال تعارض کند...
📝إذا أفادت الأخبار المعتمدة عدالة رجل أو حسن حاله، و نصّ علماء الرجال على الجرح فيه، فقد يتوهّم تقديم الأخبار فيه على تنصيص علماء الرجال، و لا أرى لذلك وجها وجيها بل الذي يقتضيه النظر هو الأخذ بأقواهما إفادة للظن؛ ضرورة أنّ المدار في التوثيقات و التراجم على ما يفيد الظن - كما نقّحنا ذلك في أوائل المبحث - فيلزم المجتهد تحري أقوى الظنين في الرجل.
نعم؛ إن كان الجرح عائدا إلى الغلوّ، فلا يكاد يخفى على الناقد البصير تقدّم الأخبار فيه على جرح علماء الرجال؛ لأنّ الغالب قوة الظن الحاصل منها على الظن الحاصل من رميهم بالغلوّ، لما نبّهنا عليه في الفائدة الخامسة و العشرين، من وضوح أنّ القدماء كانوا يعدّون غلوّا و ارتفاعا جملة ممّا نعدّه اليوم من ضروريات مذهب الشيعة في حقّ أئمّتهم عليهم السلام.
📗تنقيح المقال ج۲ ص۳۷۷
@ketab_mottaghin
🔰«لم يدخل الجنة حمية غير حمية حمزة...»
📝حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله فرمود كه: «هر كه تعصّب بكشد يا تعصب از براى او بكشند رشتۀ اسلام از گردن او جدا مىشود». و فرمود كه: «هر كه به قدر حبه خردلى عصبيّت در دل او باشد خدا در روز قيامت او را با اعراب جاهليّت برخواهد انگيخت».
و از حضرت سيّد السّاجدين عليه السّلام مروى است كه: «هيچ حميّتى داخل بهشت نمىشود مگر حميّت حمزة بن عبد المطلّب در آن وقت كه مشركين بچهدان شتر را در حالت سجود معبود همايون بر سر سيّد كاينات افكندند غضب و حميّت، حمزه را بر آن داشت كه دين اسلام را قبول نمود».
📌ما ذكره عليهالسلام أن ذلك صار سببا لإسلام حمزة رضياللهعنه إشارة إلى ما رواه الطبرسي (ره) في إعلام الورى بإسناده عن علي بن إبراهيم بن هاشم بإسناده قال: كان أبو جهل تعرض لرسول الله صلىاللهعليهوآلهوسلم وآذاه بالكلام، واجتمعت بنو هاشم فأقبل حمزة وكان في الصيد فنظر إلى اجتماع الناس فقالت له امرأة من بعض السطوح: يا أبا يعلى إن عمرو بن هشام تعرض لمحمد وآذاه، فغضب حمزة ومر نحو أبي جهل وأخذ قوسه فضرب بها رأسه ثم احتمله فجلد به الأرض واجتمع الناس وكاد يقع فيهم شر، فقالوا: يا أبا يعلى صبوت إلى دين ابن أخيك؟ قال: نعم أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمدا رسول الله على جهة الغضب والحمية، فلما رجع إلى منزله ندم فغدا على رسول الله صلىاللهعليهوآلهوسلم فقال: يا ابن أخ أحقا ما تقول؟ فقرأ عليه رسول الله صلىاللهعليهوآلهوسلم سورة من القرآن فاستبصر حمزة وثبت على دين الإسلام... (مرآة العقول ج۱۰ ص۱۷۶)
1⃣الكافي ج۲ ص۳۰۸
2⃣إعلام الورى ص۱۲۳
📗معراج السعادة ص۳۰۶
@ketab_mottaghin
🔰أصيب عليّ لا بسيف ابن ملجم
📝يقول ابن هاني المغربي فيها:
بأسياف ذاك البغي أوّل سلّها
أصيب عليّ لا بسيف ابن ملجم
و بالحقد حقد الجاهليّة أنّه
إلى الآن لم يذهب و لم يتصرّم
1⃣الشيخ أبو القاسم محمد بن هاني المغربي الاندلسي. فاضل شاعر أديب صحيح الاعتقاد، توفى في سنة ۳۶۲ وله شعر كثير في مدح أمير المؤمنين، وله ديوان شعر حسن، وكان معاصرا للمتنبي. (أمل الآمل ج۲ ص۳۱۱)
📗كشف الغمة ج۲ ص۲۷۷
@ketab_mottaghin
🔰شب نیمه شعبان
📝در بحار از خطّ شيخ شهيد نقل كرده كه روايت نمود از جناب صادق عليه السّلام كه فرمود: «به درستى كه شبى كه متولد مىشود در آن قائم عليه السّلام، متولد نمىشود در آن، هيچ مولودى، مگر آن كه مؤمن باشد و اگر در زمين اهل شرك متولد شود، خداوند او را نقل فرمايد به سوى ايمان، به بركت امام عليه السّلام».
1⃣أمالي الطوسي ص۴۱۲
2⃣بحار الأنوار ج۵۱ ص۲۸
📗نجم ثاقب ج۱ ص۸۲
@ketab_mottaghin
🔰راوی مناجات شعبانیه
📝علي بن محمد بن يوسف بن مهجور أبو الحسن الفارسي المعروف بابن خالويه، شيخ من أصحابنا ثقة، سمع الحديث فأكثر. إبتعت أكثر كتبه، له كتاب «عمل رجب» و كتاب «عمل شعبان» و كتاب «عمل رمضان».
كذا ذكره النجاشي، ثم ذكر كتبه. قال: أخبرنا عنه عدّة من أصحابنا فيظهر أنه شيخ عدة من مشايخ النجاشي، و مرّ الحسين بن أحمد بن خالويه الذي توفي ۳۷۰ الملقب بالنحوي في ص ۱۰۵.
أقول: الظاهر ان مناجاة شعبان و أولها [اللهم صل على محمد و آله و اسمع دعائي إذ أدعو لك...] مذكورة في كتاب «عمل شعبان» لهذا المترجم له لا لابن خالويه النحوي مؤلف كتاب «الآل» كما سبق إلى ذهن ابن النجار و تبعه ابن طاوس في «الاقبال»، و قد أشرت الى ذلك في هامش نسختي.
1⃣رجال النجاشي ص۲۶۸
📗طبقات اعلام الشیعه ج۱ ص۲۰۸
@ketab_mottaghin
🔰«فوقيتهم والله بنفسي»
📝علي بن إبراهيم، عن محمد بن عيسى، عن بعض أصحابنا، عن أبي الحسن موسى عليهالسلام قال: إن الله عز وجل غضب على الشيعة فخيرني نفسي أو هم: فوقيتهم والله بنفسي.
«غضب على الشيعة» إما لتركهم التقية فانتشر أمر إمامته عليهالسلام فتردد الأمر بين أن يقتل الرشيد شيعته وتتبعهم أو يحبسه عليهالسلام ويقتله، فدعا عليهالسلام لشيعته واختار البلاء لنفسه، أو لعدم انقيادهم لإمامهم وخلوصهم في متابعته وإطاعة أومره، فخيره الله تعالى بين أن يخرج على الرشيد فتقتل شيعته إذا يخرج، فينتهي الأمر إلى ما انتهى إليه.
وقيل: خيرني الله بين أن أوطن نفسي على الهلاك والموت، أو أرضى بإهلاك الشيعة «فوقيتهم والله بنفسي» يعني فاخترت هلاكي دونهم، وقيل: أي فخيرني بين إرادة موتي أو موتهم لتحقق المفارقة بيني وبينهم، فاخترت لقاء الله شفقة عليهم.
📌غضب على الشيعه: يا به واسطه اينكه حفظ اسرار نكردند و امر امامت آن حضرت فاش شد، و يا بايد هارون رشيد شيعه را تعقيب كند و بكشد، يا آن حضرت را زندانى كند و زهر خوراند و خاطر خود را آسوده كند، آن حضرت سلامت شيعه را خواست و بلا را براى خود خريد.
يا چون شيعه شهامت نداشتند و بر اثر سستى آنها و تسليم نبودن به امام، دشمن را بر خود مسلط كردند، خدا امام را مخيّر كرد، يا بشورد بر رشيد و شيعه را به دنبال خود كشد تا همه قتل عام شوند، يا گوشه گيرد تا رشيد بر او بتازد و او را دستگير كند و كار او به زندان و زهر نوشيدن كشد، و مىفرمايد: من جانبازى خود را بر فناى شيعه اختيار كردم. (ترجمه مرحوم کمره ای)
1⃣الكافي ج۱ ص۲۶۰
📗مرآة العقول ج۳ ص۱۲۶
@ketab_mottaghin
🔰حيلهگرى در طلب دنيا به وسيله دين
📝از يونس بن ظبيان، گويد: شنيدم امام صادق علیه السلام مىفرمود كه: رسول خدا صلی الله علیه وآله فرموده: راستى خدا عز و جل مىفرمايد: واى بر كسانى كه حيلهگرى كنند براى به دست آوردن دنيا به وسيله دين، واى بر كسانى كه مىكشند آنهائى را كه امر به عدالت مىكنند از مردم، و واى بر حال كسانى كه مؤمن در ميان آنها به تقيّه به سر مىبرد، آيا مرا فريب مىدهند، آيا بر من دليرى مىكنند؟ من به حقِ خود سوگند خوردهام كه براى آنها فتنه و آزمايشى بر آشوبم كه بردبار از آنها در آن سرگردان بماند.
1⃣عن يونس بن ظبيان قال سمعت أبا عبد الله عليهالسلام يقول قال رسول الله صلىاللهعليهوآله: إن الله عز وجل يقول ويل للذين يختلون الدنيا بالدين و ويل للذين «يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ» و ويل للذين يسير المؤمن فيهم بالتقية أبي يغترون أم علي يجترءون فبي حلفت لأتيحن لهم فتنة تترك الحليم منهم حيران. (الكافي ج۲ ص۲۹۹)
2⃣ضعيف على المشهور، و عندي صحيح لأن ابن سنان وثقه المفيد و ابن طاوس ره و ابن ظبيان روى ابن إدريس في مستطرفات السرائر نقلا من جامع البزنطي بسند صحيح عن الصادق أنه قال فيه رحمهالله: وبنى له بيتا في الجنة كان والله مأمونا على الحديث، وهو يدل ثقته وجلالته، والمشهور أنه ضعيف. (مرآة العقول ج۱۰ ص۱۲۶)
📗اصول کافی، ترجمه مرحوم کمره ای
@ketab_mottaghin
🔰ما أدنى النصب؟
📝ابوحمزه ثمالی گوید: خدمت امام باقر علیه السّلام عرض کردم کمترین چیزی که انسان را ناصبی میکند چیست؟ فرمود: اینکه انسان بدعتی بگذارد و بر اساس آن دوستی و دشمنی نماید.
1⃣محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن الحسن بن محبوب، عن عبدالله بن سنان، عن أبي حمزة قال: قلت لابي جعفر عليهالسلام: ما أدنى النصب؟ قال: أن يبتدع الرجل رأيا [شیئا] فيحب عليه و يبغض عليه. (من لا يحضره الفقيه ج۳ ص۵۷۲)
2⃣و بإسناده عن محمد بن مسلم، عن أبي جعفر عليهالسلام قال: أدنى الشرك أن يبتدع الرجل رأياً فيحب عليه و يبغض. (ثواب الأعمال ص۲۵۸)
📗وسائل الشيعة ج۱۶ ص۲۷۰
@ketab_mottaghin
🔰فتنه سختتر از دجال
📝در صفات الشّيعه از جناب امام رضا عليه السّلام روايت كرده كه فرمود: بدرستى كه از كسانى كه به خود بستند محبّت ما اهل بيت را كسانىاند كه فتنۀ ايشان سختتر است بر شيعيان ما از دجّال.
راوى گفت: به چه سبب؟ فرمود: به دوست داشتن دشمنان ما و دشمن داشتن دوستان ما، زيرا كه چون چنين شود مختلط مىشود حقّ با باطل و مشتبه مىشود پس شناخته نمىشود مؤمن از منافق.
1⃣صفات الشيعة ص۸
2⃣بحار الأنوار ج۷۲ ص۳۹۱
📗منتهی الآمال ج۲ ص۴۹۹
@ketab_mottaghin
🔰مناشده امیر المؤمنین علیه السلام با اصحاب شوری
📝شیخ طوسی و شیخ طبرسی و سایر محدّثان خاصّه و عامّه روایت کرده اند که: در روز شوری که حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام حجّتها بر آن منافقان القا می نمود، فرمود که: آیا در میان شما کسی هست به غیر از من که حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را غسل داده باشد با ملائکه مقرّبین که نازل شده بودند با بوها و گلهای بهشت، و ملائکه از برای من اعضای آن حضرت را می گردانیدند، و من سخن ایشان را می شنیدم...؟ همه گفتند: نه، باز فرمود که: آیا در میان شما کسی هست به غیر از من که کفن کرده باشد حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را و دفن کرده باشد آن حضرت را به دست خود؟ گفتند: نه.
باز فرمود که: آیا به غیر از من کسی در میان شما هست که حق تعالی به سوی او تعزیت فرستاده باشد در وقتی که حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از دنیا مفارقت نمود، و فاطمه زهرا علیها السّلام بر آن حضرت می گریست، ناگاه شنیدم صدائی از پیش در و گوینده می گفت بی آنکه او را ببینم: «السّلام علیکم اهل البیت و رحمة اللّه و برکاته» پروردگار شما سلام می رساند شما را و می فرماید که: در رحمت و ثواب الهی خلف و عوض هست از هر مصیبتی و تسلّی فرماینده ای است از هر گذشته و تدارک نماینده ای است از هر فوت شده، پس به تعزیت فرمودن خدا صبر کنید و بدانید که همه اهل زمین می میرند و از اهل آسمان کسی باقی نمی ماند، و السّلام علیکم و رحمة اللّه، و در آن وقت نبود در آن خانه به غیر از من و فاطمه و حسن و حسین، و حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در میان ما خوابیده بود، و جامه بر روی او پوشانیده بودیم؟ گفتند: نه.
باز فرمود که: آیا در میان شما کسی هست که حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم حنوط بهشت را به او داده باشد و فرموده باشد که: آن را سه قسمت کن و به ثلث آن مرا حنوط کن، و یک ثلث را برای دختر من، و یک ثلث را برای خود نگاه دار؟ گفتند: نه. باز فرمود که: آیا در میان شما کسی هست که عهد او به ملاقات رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از من نزدیکتر باشد؟ گفتند: نه. باز فرمود که: سوگند می دهم شما را به خدا که آیا به غیر از من در میان شما هست که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم هزار کلمه به او تعلیم نموده باشد که هر کلمه ای کلید هزار کلمه دیگر بوده باشد؟ گفتند: نه.
1⃣مناقب ابن مردويه ص۱۲۹
2⃣أمالي الطوسي ص۵۴۷
3⃣مناقب الخوارزمي ص۳۱۶
4⃣تاريخ دمشق ج۴۲ ص۴۳۵
5⃣الإحتجاج ج۱ ص۱۴۴
6⃣الطرائف ج۲ ص۴۱۳
📗جلاء العیون ص۱۴۷
@ketab_mottaghin
🔰ما من باك يبكيه إلا وقد وصل فاطمة...
📝ابن قولویه به سند معتبر از زراره روایت کرده است که حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود: ای زراره به درستی که آسمان گریست بر حسین علیه السّلام چهل صباح به خون، و زمین گریست چهل صباح به سیاهی، و آفتاب گریست چهل صباح به سرخی و کسوف، و کوهها پاره شدند و از هم پاشیدند، و دریاها به جوش و خروش آمدند، و ملائکه چهل روز بر آن حضرت گریستند، و زنی از زنان بنی هاشم خضاب نکرد و روغن نمالید و سرمه نکشید و موی خود را شانه نکرد، تا سر عبید اللَّه بن زیاد را برای ما آوردند، و پیوسته ما در گریه ایم از برای مصیبت آن حضرت.
و جدّم علی بن الحسین چون پدر بزرگوار خود را یاد می کرد، آن قدر می گریست که ریش مبارکش از آب دیده اش تر می شد، و هر که آن حضرت را بر آن حالت می دید از گریه او می گریست، و ملائکه که نزد قبر آن امام شهیدند گریه برای او می کنند، و به گریه ایشان مرغان هوا و هر که در هوا و آسمان است از ملائکه گریان می شوند، چون روح مقدّس آن حضرت از بدن مطهّرش مفارقت نمود، جهنّم نعره ای زد که نزدیک بود زمین را از هم بشکافد. چون جان پلید عبید اللَّه بن زیاد و یزید بن معاویه از بدن نجس ایشان به در رفت، جهنّم به خروش آمد، و اگر حق تعالی امر نمی کرد خزینه داران جهنّم را که آن را حبس نمایند، هرآینه هر که بر روی زمین بود از جوش و خروش آن می سوخت، و اگر آن را رخصت می دادند، هرآینه هر چه بر روی زمین بود فرو می برد، و لیکن مأمور است به امر خداوند خود، و خازنان آن را به زنجیرها دارند، و چندین مرتبه بر خازنان خود زیادتی کرد، تاب مقاومت آن نیاوردند تا آنکه جبرئیل آمد و بال خود را پیش داشت و زبانه آن را رد کرد و آن را ساکن گردانید.
به درستی که جهنّم گریه و ندبه می کند بر آن حضرت و می خروشد بر قاتلان آن حضرت، اگر حجّتهای خدا بر روی زمین نمی بودند هرآینه زمین را سرنگون می کرد، هیچ دیده ای نزد خدا محبوب تر نیست، و هیچ گریه ای نزد خدا پسندیده تر نیست از دیده ای که بر آن حضرت بگرید و از گریه ای که برای آن حضرت فرو ریزد، و هر که بر آن حضرت می گرید نیکی به حضرت فاطمه علیها السّلام کرده است، و یاری آن حضرت نموده است، و احسان به حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم کرده است، و حقّ ما اهل بیت را ادا کرده است.
1⃣كامل الزيارات ص۸۴
2⃣بحار الأنوار ج۴۵ ص۲۰۷
📗جلاء العیون ص۵۳۱
@ketab_mottaghin
🔰قيام سید الشهدا و مسأله ضرر در امر به معروف و نهى از منكر
❓يكى از شبهاتى كه وهابيت مطرح مى كنند اين است كه در اعتقادات مسلمانان و هم چنين شيعيان، امر به معروف و نهى از منكر تا زمانى است كه ضرر جانى و يا مالى براى خود فرد و يا برادران دينى خود، نداشته باشد. اما امام حسين عليه السلام هدف خود را در قيام عاشورا، امر به معروف و نهى از منكر اعلام كردند و از شهادت خود نيز خبر داشتند، حال چگونه است كه امام حسين عليه السلام به شهادت (و يا به تعبير وهابيت كشته شدن) خود و ياران با وفاى خود راضى شدند؟
✍🏻مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی:
جواب واضح است. با اندكى تأمل در روش بنى اميه در سخره گرفتن دين و انديشه اضمحلال دين و مسلِّط نمودن فسق و فجره بر امور دين و دنياى مردم واضح مى شود كه اسلام در خطر جدّى و بر لب پرتگاه نابودى قرار گرفته بود و در چنين زمانى آن شرايط امر به معروف، ديگر اعتبارى ندارد، و بر هر مسلمانى لازم است تا پاى بذل جان به دفاع از اسلام برخيزد؛ فضلًا از امام مسلمانان كه امام حسين عليه السلام بر اين مهم قيام فرمود و مسير اضمحلال اسلام را تغيير داده و موجب نابودى و انقراض بنى اميه را فراهم آورد، و احياء اسلام و ابقاء شريعت غرّاء، ثمره قيام خونين سيد الشهداء و ياران آن حضرت مى باشد، و تاريخ و تتبعّ در آثار، به وضوح اين حقيقت را گوياست. براى مطالعه در اين زمينه مى توانيد به كتاب پرتوى از عظمت امام حسين عليه السلام تأليف اينجانب مراجعه نماييد.
📗معارف دین ج٣ ص۱۴۰
@ketab_mottaghin
🔰رضا و تسلیم
📝در احاديث وارد است كه: «حضرت امام محمد باقر عليه السّلام جابر بن عبد اللّه انصارى را ديد كه پيرى او را فرو گرفته و مرض و ناخوشيها بر او احاطه كرده. فرمود: چگونه مىبينى حال خود را؟ عرض كرد كه: فقر را دوستتر دارم از غنا. و مرض محبوبتر است در نزد من از صحّت. و مرگ را رغبت بيش از زندگانى دارم.
حضرت فرمود: امّا ما اهل بيت، محبوبتر نزد ما چيزى است كه از خدا بر ما وارد مىشود از فقر و غنا و مرض و صحّت و موت و حيات.
جابر برخاست و ميان دو چشم حضرت را بوسيد و گفت: راست فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله كه به من فرمود: اى جابر! به خدمت يكى از فرزندان من خواهى رسيد كه اسم او موافق اسم من باشد و حقيقت علمها را بشكافد».
1⃣اخلاق محتشمي ص۱۱۲
2⃣مسكّن الفؤاد ص۸۲
📗معراج السعادة ص۸۱۶
@ketab_mottaghin
🔰حجیت خبر واحد
📝مرحوم علامه ملا احمد نراقی می نویسد: خلاف در حجيّت اخبار آحاد امرى است مشهور و معروف، جمعى كثير از علماى اخيار قائل به عدم حجيّت آن شدهاند، و جمعى غفير از فقهاى ابرار آن را حجّت دانستهاند، و بناى اكثر علماى متأخرين بلكه متقدّمين بر قول اخير است، و ليكن از ادلّۀ معتمده بر حجيّت آن زياده بر حجيّت در مسائل تكليفيّۀ فروعيّه ثابت نمىشود، هم چنان كه مفصّل آن را در كتاب «مناهج الاحكام» و «شرح تجريد الاصول» بيان كردهام، و در غير آن چه تكليف در آن ثابت باشد، مثل مسألۀ تعبّد نبى (صلّى اللّٰه عليه و آله) قبل از بعثت به كدام دين، و مسألۀ احوال اطفال بعد از فوت، و مسألۀ كيفيّت بدء خلق عالم، و همين مسأله و امثال اينها. پس دليل بر حجيّت اخبار آحاد و وجوب قول به مضمون آن در آنها نداريم، بلى اكثر آن است كه مظنّه به مدلولات آنها حاصل مىشود، پس مىتوان گفت كه: چنين مظنّه دارم.
و امّا آن چه وارد شده است كه: هر چه از ما برسد تسليم نماييد اگر چه عقل شما قبول نكند، مراد آن است كه آن چه بدانيد كه ما فرمودهايم تسليم كنيد و تكذيب قول ما را نكنيد نه اين كه هر چه نسبت به ما بدهند شما آن را قبول كنيد و تسليم كنيد، و اگر چنين مىبود بر همه كس لازم بود قبول هر خبر واحدى، و جايز نبود ردّ هيچ خبرى، بلكه خلاف نبايست بشود در حجيّت خبر واحد، و در اثبات آن احتياج به ادلّهاى كه ذكر شده نمىبود بايست به همين استدلال كنند، و حال آن كه احدى به اين، در حجيّت اخبار آحاد، تمسّك نجسته.
📗رسائل و مسائل ج۲ ص۳۲
@ketab_mottaghin
🔰اقامه حدود در زمان غیبت/۴
📝قوله «اَلزّٰانِيَةُ وَ الزّٰانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وٰاحِدٍ مِنْهُمٰا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لاٰ تَأْخُذْكُمْ بِهِمٰا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللّٰهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ»... الخطاب بهذه الاية و ان كان متوجها الى الجماعة، فالمراد به الائمة بلا خلاف، لأنه لا خلاف أنه ليس لاحد اقامة الحدود الا للإمام، أو من يوليه الامام، و من خالف فيه لا يعتد بخلافه.
1⃣تفسیر التبیان ج۷ ص۴۰۶
2⃣فقه القرآن ج۲ ص۳۷۲
3⃣مجمع البیان ج۷ ص۱۹۷
📗منتخب التبیان ج۲ ص۱۳۸
@ketab_mottaghin
🔰حسین بن یزید نوفلی
📝و لقد أجاد السيّد الداماد، حيث قال: «إنّ الحسين بن يزيد النوفلي، نوفل النخع، مولاهم الكوفي أبو عبد اللّه، لم يقدح فيه أحد من أئمة الرجال. و ما ينقل عن بعض القميّين أنّه غلا في آخر عمره، ممّا لا يوجب مغمزا فيه، كما في كثير من الثقات الفقهاء الأثبات، كيونس بن عبد الرحمن.
و المحقّق نجم الدين - مع تبالغه في الطعن في الأسانيد بالضعف - قد تمسّك في المعتبر و غيره من كتبه و رسائله و مسائله في كثير من الأحكام بروايات السكوني، و عمل بها، و النوفلي في الطريق.
و كذلك الشيخ و غيره من عظماء الأصحاب، قد عملوا بها، و اعتمدوا عليها، و جعلوها من الموثقات. فإذن هذا الرجل مقبول الرواية، و إن لم يكن حديثه معدودا في الصحاح».
📌عملت الطائفة بما رواه حفص بن غياث، و غياث ابن كلوب، و نوح بن دراج، و السكونى، و غيرهم من العامة عن ائمتنا عليهم السلام فيما لم ينكروه ولم يكن عندهم خلافه. (عدة الأصول ج۱ ص۱۴۹)
1⃣الرواشح السماوية ص۱۱۴
📗تنقيح المقال ج۲۳ ص۱۵۶
@ketab_mottaghin
🔰دنیا دار مکافات است
📝حضرت صادق عليه السّلام فرمودند كه: هركه ستم كند، خداوند عالم مسلط مىسازد بر او كسى را كه ظلم كند بر او، يا بر اولاد او، يا بر اولاد اولاد او. راوى گويد: چون حضرت چنين فرمودند، من عرض كردم كه: آن مرد ظلم مىكند، و خدا ظلم را بر اولاد و اولاد اولاد او مسلط مىسازد؟ فرمود: بلى، خداى تعالى مىفرمايد: «وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعٰافاً خٰافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللّٰهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيداً»[1]
و والد ماجد حقير در جامع السعادات فرموده است كه: ظاهر آن است كه مؤاخذه اولاد به سبب ظلم پدران، مخصوص اولادى است كه به ظلم پدران خود راضى بودهاند. يا اولادى كه از ظلم پدر به ايشان اثرى رسيده باشد، چون مالى كه به ايشان منتقل شده باشد.[2]
و بعضى از علما در سرّ اين گفته كه: دنيا دار مكافات و انتقام است، و بايد مكافات هر ظلمى در دنيا بشود. گو بعضى از آن به روز قيامت افتد. و اين انتقام هم از براى ظالم فايده دارد و هم از براى مظلوم، اما از براى ظالم به جهت اينكه: چون اين را شنيد و مطلع شد كه هر ظلمى را در دنيا مكافاتى است، بسا باشد كه از ظلم كردن باز ايستد. و اما از براى مظلوم به جهت اينكه: او از اطلاع بر اين شاد و مستبشر مىگردد. و علاوه بر ثواب اخروى، فرح در دنيا نيز از براى او حاصل مىشود.[3]
1⃣الكافي ج۲ ص۳۳۲
2⃣جامع السعادات ج۲ ص۲۲۹
3⃣الوافي ج۵ ص۹۶۸
📗معراج السعادة ص۴۸۰
@ketab_mottaghin
🔰نوروز
📝لابدّ من التنبيه ولو بنحو الإشارة إلىٰ أمر، وهو: أنّ النيروز المصطلح اليوم هو يوم حلول الشمس في بُرج الحَمل، وهو اصطلاح حادث، والنيروز المصطلح عليه قبل زمانه يراد به غير هذا، وبينهما ما يقرب من ستّة عشر يوماً؛ وعليه فكيف يمكن حمل النيروز في لسان الروايات علىٰ النيروز السلطاني، فتأمّل أيّها الناظر الكريم في هذا الأمر وأعطِ حقّه. (المرعشي)
📗العروة الوثقی والتعلیقات علیها ج۱۰ ص۳۳۹
t.me/ketab_mottaghin/734
🔰«وليحذر أن يكون منهم...»
📝إن اللَّه عز و جل ينصر هذا الدين بأقوام لا خلاق لهم فليتق اللَّه امرؤ و ليحذر أن يكون منهم فقد بين لكم و لا عذر لكم بعد البيان في الجهل و لا قوة إلا بالله و حسبنا اللَّه و عليه توكلنا و إليه المصير.
1⃣الكافي ج۵ ص۱۹
2⃣تهذيب الأحكام ج۶ ص۱۳۴
📗الوافي ج۱۵ ص۷۴
@ketab_mottaghin
🔰اعاده معدوم
📝مرحوم علامه حلی در شرح خود بر کتاب ابن نوبخت می نویسد: اتّفق المسلمون على إعادة الأجساد خلافا للفلاسفة. و اعلم أنّ الإعادة يقال بمعنيين: أحدهما جمع الأجزاء و تأليفها بعد تفريقها و انفصالها؛ و الثّاني: إيجادها بعد إعدامها.
و قد استدلّ الشّيخ ره على الإعادة بالمعنى الأوّل بأنّه ممكن إذ واجب الوجود لذاته عالم بكلّ معلوم، قادر على كلّ مقدور فيعلم كمّيّة الأجزاء، فيقدر على تأليفها؛ و الصّادق ع أخبر بذلك بالتّواتر فيكون حقّا...
و أمّا الثّاني: فقد اختلف النّاس فيه فذهب قوم إلى امتناعه و هو الحقّ و آخرون إلى جوازه و اختاره المصنّف و احتجّ عليه بأنّ إمكان الإعادة بالمعنى الأوّل مستلزم لإمكانها بالمعنى الثّاني، و قد ثبت الملزوم، فيثبت اللّازم: بيان الملازمة أنّ الإنسان ليس هو عبارة عن هذه الأجزاء الأصليّة، لا غير؛ بل لا بدّ معه من أعراض كالتّاليف و المقدار و غيرهما و لا شكّ فى أنّ تلك الأعراض تزول و تعدم فإذا أعيد ذلك الشّخص بعينه وجب أن يعاد ذلك العرض بعينه فظهر التّلازم و هاهنا إشكال على الشّيخ ره و هو أنّه قد ذهب إلى أنّ الأعراض باقية و أنّ الإنسان باق فنقول إن كفى فى الشخص المعيّن العرض المطلق بطل الاستلزام و إلّا لزم فناء الإنسان عند فناء كلّ عرض و هو باطل بالضّرورة.
1⃣الياقوت في علم الكلام ص۷۱
📗أنوار الملكوت في شرح الياقوت ص۱۹۱
@ketab_mottaghin
🔰اقتدا به امام کاظم در دعا برای امام مهدی علیهما السلام
📝سيّد جليل، على ابن طاوس رحمه اللّه در كتاب فلاح السائل فرموده: از مهمّات، بعد از به جا آوردن نماز عصر، اقتدا نمودن است به مولاى ما، موسى بن جعفر كاظم صلوات اللّه عليه، در دعا كردن از براى مولاى ما، مهدى صلوات اللّه عليه. چنان چه روايت كرده آن را محمّد بن بشير ازدى، از احمد بن عمر كاتب، از حسن بن محمّد بن جمهور عمى، از پدرش محمّد بن جمهور، از يحيى بن فضل نوفلى كه گفت: داخل شدم بر ابى الحسن موسى بن جعفر عليهما السّلام در بغداد، در حينى كه فارغ شده بود از نماز عصر. پس دستهاى خود را به آسمان بلند كرد و شنيدم كه آن جناب مىگفت: «أنت اللّه لا إله إلاّ أنت الأوّل و الآخر و الظّاهر و الباطن و أنت اللّه لا إله إلاّ أنت إليك زيادة الأشياء و نقصانها و أنت اللّه لا إله إلاّ أنت خلقت خلقك بغير معونة من غيرك و لا حاجة إليهم و أنت اللّه لا إله إلاّ أنت منك المشيّة و إليك البداء أنت اللّه لا إله إلاّ أنت قبل القبل و خالق القبل أنت اللّه لا إله إلاّ أنت بعد البعد و خالق البعد أنت اللّه لا إله إلاّ أنت تمحو ما تشاء و تثبت و عندك أمّ الكتاب أنت اللّه لا إله إلاّ أنت غاية كلّ شيء و وارثه أنت اللّه لا إله إلاّ أنت لا يعزب عنك الدّقيق و لا الجليل أنت اللّه لا إله إلاّ أنت لا تخفى عليك اللّغات و لا تتشابه عليك الأصوات كلّ يوم أنت في شأن لا يشغلك شأن عن شأن عالم الغيب و أخفى ديّان يوم الدّين مدبّر الأمور باعث من في القبور محيي العظام و هي رميم أسألك باسمك المكنون المخزون الحيّ القيّوم الّذي لا يخيّب من سألك به أسألك أن تصلّي على محمّد و آل محمّد و أن تعجّل فرج المنتقم لك من أعدائك و أنجز له ما وعدته يا ذا الجلال و الإكرام»
نوفلى گفت، گفتم: كيست آنكه دعا براى او كرده شد؟ فرمود: «اين مهدى است از آل محمّد عليهم السّلام پدرم فداى فراخ شكم، پيوسته ابروان، باريك ساقها كه ميان دو منكبش دور و رنگش گندمگون كه عارض شود او را با گندمگونى رنگ، چهره زردى از بيدارى شب. پدرم فداى آنكه در شبش مراقب ستارگان است، براى آنكه سجده كند يا ركوع.
پدرم فداى آنكه نمىگيرد او را در راه خداوند ملامت ملامتكننده، چراغ تاريكى.
پدرم فداى قائم به امر خداوند.»
گفتم: كى خواهد بود خروج او؟
فرمود: «چون ديدى عساكر را در انبار بر كنار نهر فرات و نهر صرات و نهر دجله و منهدم شدن قنطرۀ كوفه و سوخته شدن بعضى از خانههاى كوفه. پس هرگاه ديدى اين را، پس به درستى كه خداوند مىكند آنچه را كه مىخواهد. هيچ چيزى نيست كه غالب شود بر امر خداوند. و نيست چيزى كه رد و باطل كند حكم نافذش را.»
1⃣فلاح السائل ص۲۰۰
2⃣بحار الأنوار ج۸۳ ص۸۱
📗نجم ثاقب ج۲ ص۸۹۶
@ketab_mottaghin
🔰حجیت شهرت در فقه
📝الشهرة: و هي إما في الرواية، أو في العمل بها و الاستناد إليها... و الثانية عبارة عن عمل فقهاء المتقدمين من عصر الغيبة الصغرى و أوائل الكبرى برواية على وجه الاستناد إليها و الاستدلال بها.
و المعروف بين الإمامية أن مثل هذه الشهرة جابرة لضعف السند، كما أن ترك عملهم لخبر صحيح موهن له، و قد استقرت سيرتهم على العمل بما عمل به المشهور و إن كان ضعيفا، و ترك العمل بما لم يعملوا به و إن كان صحيحا إذا لم يثبت خلافهم بدليل صحيح، قال صاحب الجواهر (قدّس سرّه): «لو أراد الإنسان أن يلفق فقها من غير نظر إلى كلام الأصحاب بل من محض الأخبار، يظهر له فقه خارج عن ربقة جميع المسلمين بل سائر المتدينين».
1⃣جواهر الكلام ج۱۲ ص۲۶۵: فالتحقيق حينئذٍ: أنّه كلّما كثرت الأخبار و ازدادت صحّةً و مع ذلك أعرض الأصحاب عنها و لم يلتفتوا إليها مع أنّها بين أيديهم بمنظر منهم و مسمع تزداد وهناً، و يضعف الاعتماد عليها؛ لحصول الظنّ بل القطع بعدم كونها على ما هي ظاهرة فيه.
📗تهذيب الأصول (السبزواري) ج۲ ص۹۰
@ketab_mottaghin
🔰إن عليا عليه السلام باب من أبواب الهدى...
1⃣عن الوشاء قال حدثني إبراهيم بن أبي بكر قال سمعت أبا الحسن موسى عليهالسلام يقول: إن عليا عليهالسلام باب من أبواب الهدى فمن دخل من باب علي كان مؤمنا ومن خرج منه كان كافرا ومن لم يدخل فيه ولم يخرج منه كان في الطبقة الذين لله فيهم المشيئة.
بیان: وكان فساق الشيعة والمستضعفين وأشباههم داخلون في القسم الثالث، وأما من بلغته الدعوة وتمت عليه الحجة فعدم الدخول فيه كفر وهو غير معذور.
2⃣عن زرارة، عن أبي عبد الله عليهالسلام قال: لو أن العباد إذا جهلوا وقفوا ولم يجحدوا لم يكفروا.
بیان: وهو باب رحمة فتحه الله للعباد، ويدل على أن الجاهل معذور في أكثر الموارد، كمن جهل إمامة علي عليهالسلام ولم تقم عليه حجة إذا وقف ولم ينكره لم يكفر ودخل في المستضعفين، وهو في مشية الله فعسى أن تدركه الرحمة، وكذا الجاهل في سائر الأمور من أصول الدين وفروعه.
📗مرآة العقول ج۱۱ ص۱۲۳
@ketab_mottaghin
🔰وصیت رسول خدا صلی الله علیه وآله به امیر المؤمنین
📝ابن شهر آشوب از ابن عبّاس روایت کرده است که: حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در مرض وفات روزی مدهوش شد، ناگاه کسی در خانه را کوبید، حضرت فاطمه گفت: کیست که در می کوبد؟ گفت: مرد غریبم و آمده ام از رسول خدا سؤالی بکنم، آیا دستوری می دهی که در خانه درآیم؟ حضرت فاطمه گفت: برو پی کار خود، خدا تو را رحمت کند که رسول خدا به مرض خود مشغول است و به تو نمی تواند پرداخت، پس رفت و بعد از اندک زمانی برگشت، باز در را کوبید و گفت: غریبی رخصت می طلبد که به نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم درآید، آیا رخصت می دهید غریبان را؟
در آن حال رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به هوش آمد و دیده مبارک خود را گشود و فرمود که: ای فاطمه می دانی که این کیست؟ گفت: نه یا رسول اللّه، فرمود که: این پراکنده کننده جماعتهاست و در هم شکننده لذّتهاست، این ملک موت است که پیش از من بر کسی رخصت نطلبیده است و بعد از من بر کسی رخصت نخواهد طلبید، و برای کرامتی که من نزد پروردگار خود دارم از من دستوری طلب می نماید، دستوری دهید که درآید.
پس حضرت فاطمه علیها السّلام گفت: به خانه درآ، خدا تو را رحمت کند، پس داخل شد مانند نسیم تند سلام کرد بر اهل بیت رسالت و گفت: السّلام علی اهل بیت رسول اللّه. پس رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم وصیّت کرد امیر المؤمنین را به صبر کردن از آنچه در دنیا از اهل جور و جفا ملاقات نماید، و به حفظ کردن حضرت فاطمه، و به آنکه قرآن را جمع کند، و قرضهای آن حضرت را ادا نماید، و غسل دهد جسد او را، و بر دور قبر آن حضرت دیواری بسازد، و حسن و حسین علیهما السّلام را محافظت نماید.
1⃣المناقب ج۳ ص۳۳۶
2⃣بحار الأنوار ج۲۲ ص۵۲۸
📗جلاء العیون ص۱۳۲
@ketab_mottaghin
🔰ما من باك يبكيه إلا وقد وصل فاطمة.../۲
📝و در قیامت هیچ بنده ای محشور نمی شود که دیده او گریان نباشد مگر کسی که بر جدّم حسین گریسته باشد، که او محشور می شود با دیده خندان، و بشارت به او می رسد از جانب خداوند عالمیان، و آثار سرور و شادی از روی او ظاهر می گردد، و خلایق همه در ترس و بیمند و گریه کنندگان بر حسین ایمنند، و همه خلق را به مقام حساب می برند و ایشان در زیر عرش خدا در خدمت آن حضرت نشسته اند و از حساب نمی ترسند، و ملائکه به نزد ایشان می آیند و ایشان را تکلیف دخول بهشت می نمایند و ایشان ابا می کنند و می گویند که: ما مجالست و صحبت آن حضرت را به بهشت نمی فروشیم، و لقای آن حضرت خوشتر است ما را از بهشت؛ و حور و غلمان برای ایشان پیغام می فرستند که: ما را شوق ملاقات شما به نهایت رسیده است، و ایشان به سبب سرور و شادی که از مجالست آن حضرت دارند، سر بالا نمی کنند که پیغام ایشان را بشنوند، و دشمنان اهل بیت را می بینند که بر رو بسوی آتش می کشند، و ایشان منازل آن نیکوکاران را می بینند پس می گویند که: نیست ما را شفاعت کننده ای در این روز و نه دوستی و نه یاری که ما را از شدّت و آزاری نجات دهد.
پس باز ملائکه پیغام از جانب زنان ایشان و خزینه داران از بهشتهای ایشان می آورند و برای ایشان وصف می کنند نعمتهائی را که حق تعالی برای ایشان در بهشتها مهیّا کرده است، ایشان در جواب می گویند که: خواهیم آمد ان شاء اللَّه نزد شما. چون جواب پیغام ایشان به حوران و غلمان و خازنان بهشتهای ایشان می رسد، می شنوند که ایشان در خدمت آن حضرت در زیر عرش نشسته اند، شوق آنها به ملاقات ایشان زیاده می گردد، پس این همنشینان آن حضرت می گویند که: حمد و سپاس خداوندی را که فزع اکبر و اهوال این روز را از ما برداشت و ما را نجات داد از آنچه می ترسیدیم، پس اسبان و شتران از بهشت با محملها برای ایشان می آورند و ایشان سوار می شوند، و مشغول حمد و ثنای حضرت عزّت و صلوات بر حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و آل آن حضرت می باشند تا داخل منازل خود گردند.
1⃣كامل الزيارات ص۸۴
2⃣بحار الأنوار ج۴۵ ص۲۰۷
📗جلاء العیون ص۵۳۲
@ketab_mottaghin
🔰أحب أن تنشدني شعرا...
📝در بعضی از کتب معتبره از دعبل خزاعی روایت کرده است که گفت: در ایّام عاشورا رفتم به خدمت علی بن موسی الرّضا علیه السّلام، و آن حضرت اندوهناک نشسته بود و جمعی از شیعیان در خدمت آن حضرت نشسته بودند، چون نظر آن سرور بر من افتاد فرمود: مرحبا ای دعبل که یاری کننده مائی به دست و زبان خود، پس مرا طلبید و نزدیک خود نشانید و فرمود: ای دعبل! چون این روزها ایّام حزن ما اهل بیت است و ایّام سرور و شادی دشمنان ماست، شعری چند در مرثیه سیّد شهدا بخوان، و بدان ای دعبل! هر که بگرید و بگریاند یک کس را برای مصیبت ما، اجرش بر خداست، ای دعبل! هر که آب از دیده های او روان شود برای آنچه به ما رسیده است از دشمنان ما، حق تعالی او را در زمره ما محشور گرداند، ای دعبل! هر که بر مصیبت جدّ من حسین بگرید، البتّه حق تعالی گناهان او را بیامرزد.
پس حضرت فرمود پرده بستند، و پردگیان حرم عصمت و طهارت در پس پرده نشستند برای آنکه در مصیبت جدّ خود حسین علیه السّلام بگریند، پس فرمود: ای دعبل! مرثیه برای حسین بخوان، پس شعری چند در مرثیه آن حضرت خواندم، آن حضرت با مردان و زنان حاضران بسیار گریستند که صدای گریه از خانه آن حضرت بلند شد.
1⃣المنتخب للطريحي ج۱ ص۲۷
2⃣بحار الأنوار ج۴۵ ص۲۵۷
📗جلاء العیون ص۵۳۳
@ketab_mottaghin
🔰«ما علمي و علم أصحاب محمد في علم علي إلا كقطرة في سبعة أبحر»
📝ذكر النقاش ما هذا لفظه: وقال ابن عباس: علي عليه السلام علم علما علمه رسول الله صلى الله عليه وآله ورسول الله صلى الله عليه وآله علمه الله، فعلم النبي صلى الله عليه وآله من علم الله، وعلم علي من علم النبي صلى الله عليه وآله وعلمي من علم علي عليه السلام وما علمي وعلم أصحاب محمد صلى الله عليه وآله في علم علي إلا كقطرة في سبعة أبحر.
فصل: وروى النقاش أيضا حديث تفسير لفظة الحمد فقال بعد إسناده عن ابن عباس: قال: قال لي علي عليه السلام: يا أبا عباس! إذا صليت العشاء الآخرة فالحقني إلى الجبان، قال: فصليت ولحقته، وكانت ليلة مقمرة، قال: فقال لي: ما تفسير الألف من الحمد، والحمد جميعا، قال: فما علمت حرفا منها أجيبه، قال: فتكلم في تفسيرها ساعة تامة، ثم قال لي: فما تفسير اللام من الحمد؟ قال: فقلت: لا أعلم، قال: فتكلم في تفسيرها ساعة تامة، ثم قال: فما تفسير الحاء من الحمد؟ قال: فقلت: لا أعلم، قال: فتكلم في تفسيرها ساعة تامة، ثم قال لي: فما تفسير الميم من الحمد؟ قال: فقلت: لا أعلم، قال: فتكلم في تفسيرها ساعة تامة ثم قال فما تفسير الدال من الحمد؟ قال: قلت: لا أدري فتكلم فيها إلى أن برق عمود الثعنجر، قال: فقال لي: قم يا أبا عباس إلى منزلك، فتأهب لفرضك، فقمت وقد وعيت كل ما قال، قال: ثم تفكرت فإذا علمي بالقرآن في علم علي عليه السلام كالقرارة في المثعنجر قال: القرارة الغدير، المثعنجر البحر.
1⃣المناقب لابن شهرآشوب ج۲ ص۳۰
2⃣سعد السعود ص۲۸۵
📗بحار الأنوار ج۸۹ ص۱۰۵
@ketab_mottaghin
🔰حجت را بر ایشان تمام کنید
📝مرحوم علامه مجلسی در رساله حدود و قصاص و دیات می نویسد:
در حدیث صحیح از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمود که: هر گاه ببینید بعد از من آنها را که در دین خدا شک می کنند و بدعتها در دین پیدا می کنند، پس ظاهر گردانید بیزاری از ایشان را، و بسیار دشنام دهید ایشان را، و سخن بد و مذمّت در حق ایشان بسیار بگوئید، و بر ایشان حجّت تمام کنید تا ایشان طغیان نکنند در فاسد کردن دین اسلام، و تا مردم از ایشان حذر کنند، و از بدعتهای ایشان یاد نگیرند، چون چنین کنید حق تعالی حسنات برای شما بنویسد، و درجات در آخرت برای شما بلند کند.
📌علامه مجلسی در کتاب عین الحیات که تالیف آن بنا بر دستخط مولف در اواخر جمادی الثانی ۱۰۷۳ به اتمام رسیده، روایت فوق را طبق نظر سابق خود ترجمه کرده و فرموده: «بلکه اگر ضرور شود بهتان هم نسبت به ایشان بگویید...» ولی در این رساله که نگارش آن در ۵ جمادی الاولی ۱۱۰۲ پایان یافته بر اساس نظر اخیرش که در مرآة العقول برگزیده معنا کرده است.
1⃣الکافی ج۲ ص۳۷۵
2⃣عین الحیات ج۲ ص۴۱۳
3⃣مرآة العقول ج۱۱ ص۸۱
4⃣کتابشناسی علامه مجلسی ص۲۱۹،۲۷۹
📗حدود و قصاص و دیات ص۲۸
@ketab_mottaghin
🔰اقامه حدود در زمان غیبت/۵
📝فان قيل: فالحدود - في حال الغيبة - ما حكمها؟ و ان سقطت عن الجاني على ما يوجبها فهذا اعتراف بنسخ الشريعة، و ان كانت ثابتة فمن يقيمها؟ قلنا: الحدود المستحقة ثابتة في جنوب جناة ما يوجبها من الأفعال، فان ظهر الامام - و المستحق لهذه الحدود باق - أقامها عليه بالبينة أو الاقرار فان فات ذلك بموته كان الاثم في تفويت إقامتها على من أخاف الامام و ألجأه إلى الغيبة. و ليس هذا بنسخ لاقامة الحدود، لأن الحد انما يجب اقامته مع التمكن و زوال الموانع، و يسقط مع الحيلولة، و إنما يكون مع ذلك نسخا لو سقط فرض اقامة الحد مع التمكن و زوال الأسباب المانعة.
ثم يقلب هذا عليهم، فيقال لهم: كيف قولكم في الحدود التي تستحقها الجناة فى الأحوال التي لا يتمكن فيها أهل الحل و العقد من اختيار الامام و نصبه؟ فاي شيء قالوه في ذلك قلنا مثله.
1⃣رسائل المرتضى ج۲ ص۲۹۸
2⃣المقنع في الغيبة ص۵۸
3⃣الغيبة للطوسي ص۹۴
📗تلخیص الشافي ج۴ ص۲۱۸
@ketab_mottaghin
🔰ولو أدركته لخدمته...
📝عن خلاد بن قصار قال: سئل أبو عبد الله علیه السلام هل ولد القائم؟ قال: لا، ولو أدركته لخدمته أيام حياتي.
ايضاح: لخدمته أي ربيته و أعنته.
1⃣الغيبة للنعماني ص۲۴۵
📗بحار الأنوار ج۵۱ ص۱۴۸
@ketab_mottaghin