کتابخانه ادبی 🔰🔰🔰🔰🔰 کانال کتابخانه ادبی دارای متنوع ترین کتاب های #ادبی #رمان #صوتی است. شما می توانید با جستجو کتاب مورد نیازخود را پیدا کنید
وقتی از ذات خبیث سخن میگوییم.👆
@ketabkhaneadabi1398
نام و شرف؛
چیزی فراتر از مرگ و زندگی
اگرچه جان عزیز است، و مرگ نادلخواه، با این حال چیزی فراتر از مرگ و زندگی هست، یعنی جستوجوی نوعی معنا در زندگی، و آن این است که «شرف» آلوده نشود. از میانِ مواهبی که به انسان بخشیده شده، «نام» بالاترین است، و نام عبارت از آن است که شخص آنچه را که «جوهرِ زندگی» میشناسد، در حفظ آن تا پای جان بایستد.
سرباز وطن؛ محمدعلی اسلامی ندوشن
🆔 : @shafiei_kadkani
@ketabkhaneadabi1398
𝐌𝐚𝐲 𝐈𝐭 𝐁𝐞
𝐄𝐧𝐲𝐚
🎼🌞🌻
When the night is overcome
You may rise to find the sun
و هنگامی که شب بر روز غلبه کرد
تو میبایست برخیزی تا خورشید
را پیدا کنی
𝐊𝐡𝐢𝐚𝐥
𝐀𝐫𝐦𝐚𝐧 𝐌𝐨𝐮𝐬𝐚𝐩𝐨𝐮𝐫
🎧🤍
ما هم که نباشیم
آهنگها هستند
تا به ماندههای دردهای ما گوش کنند
سازها، دوستتدارمهای ما را ادامه میدهند
کمانچهها، تارها، ویولنسِلها...
وای از نتهایی
که بوی تن تو را میزنند.
📝 جلال حاجی زاده
@ketabkhaneadabi1398
🕌🍃
𝓖𝓸𝓸𝓭 𝓕𝓮𝓮𝓵𝓲𝓷𝓰
□ نمایش مهارت، ظرافت و نوآوری در دل کویر کاشان
□ خانهی بروجردیها
_ وقتی انگیزه، عشق باشد؛ هدف، دوام بخشیدن، محصول همیشه عمیق و زیباست.
آفتابت که فروغ ِ رخ ِ «زرتشت» در آن گل کرده است
آسمانت که ز خُمخانهی «حافظ» قدحی آورده است
کوهسارت که بر آن همت ِ «فردوسی» پر گسترده است
بوستانت کز نسیم ِ نفس ِ «سعدی» جان پرورده است همزبانانِ منند.
مردم ِ خوب ِ تو، این دل به تو پرداختگان
سر و جان باختگان، غیر ِ تو نشناختگان
پیش ِ شمشیر ِ بلا قد برافراختگان،
سینه سپرساختگان مهربانان ِ منند.
نفسم را پر ِ پرواز از توست
به دماوند ِ تو سوگند که گر بگشایند بندم از بند،
ببینند که آواز از توست!
🫶🍃
چیزی به اسم وطن بود
که باید از آن مراقبت میکردیم.
ما هر روز صبح
یک صدا قسم میخوردیم
که آن را از خودمان بیشتر دوست داریم.
✍ #اوغوز_آتای
@ketabkhaneadabi1398
صدای حقیقت خاموش نمیشود. ✌️
#حمله_به_صدا_و_سیمای_وطن 💔
آن دوست که من دارم وآن یار که من دانم
شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم
بخت این نکند با من کآن شاخ صنوبر را
بنشینم و بنشانم گل بر سرش افشانم
ای روی دلآرایت مجموعهٔ زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم؟
دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من
چون یاد تو میآرم خود هیچ نمیمانم
با وصل نمیپیچم وز هجر نمینالم
حکم آن چه تو فرمایی من بندهٔ فرمانم
ای خوبتر از لیلی بیم است که چون مجنون
عشق تو بگرداند در کوه و بیابانم
یک پشت زمیندشمن گر روی به من آرند
از روی تو بیزارم گر روی بگردانم
در دام تو محبوسم در دست تو مغلوبم
وز ذوق تو مدهوشم در وصف تو حیرانم
دستی ز غمت بر دل پایی ز پیات در گل
با این همه صبرم هست وز روی تو نتوانم
در خفیه همی نالم وین طرفه که در عالم
عشاق نمیخسبند از نالهٔ پنهانم
بینی که چه گرم آتش در سوخته میگیرد
تو گرمتری ز آتش من سوختهتر ز آنم
گویند مکن سعدی جان در سر این سودا
گر جان برود شاید من زنده به جانانم
- حضرت سعدی 🍃
@ketabkhaneadabi1398
📸 اگر هنگام حمله هوایی در آسانسور گیر افتادید، چه کنید؟
Читать полностью…فرودو ساکت و بیحرکت نشست. ترس گویی همچون دستی بزرگ، همانند ابری از شرق برای فرو بردن او شبحوار برمیخاست، با لکنت گفت: "این حلقه! هیچ میشود فهمید که چرا، چرا آمده سراغ من؟"
گندالف گفت: "آه، داستانش دراز است. شروعش به سالهای سیاه برمیگردد، که فقط استادان فرهنگ عامه آن را به یاد دارند. اگر قرار بود همه داستان را به تو بگویم، باید آنقدر مینشستیم که بهار زمستان بشود."
"اما دیشب از سائورون کبیر، فرمانروای تاریکی برایت گفتم. شایعاتی که شنیدهای درست است: حقیقتا او دوباره قیام کرده و دژ خود را در سیاهبیشه ترک گفته و به استحکامات باستانیش در برج تاریک موردور بازگشته. این اسم را حتی شما هابیتها هم مثل سایهای در مرز داستانهای قدیمی شنیدهاید. همیشه پس از یک شکست و وقفه، سایه شکل دیگری به خود میگیرد و دوباره گسترش پیدا میکند."
✍ #جی_آر_آر_تالکین [ 📓 یاران حلقه ]
@ketabkhaneadabi1398
🪐🍃
کاش دنیا دست زنها بود ؛
زنها که زاییدهاند یعنی خلق کردهاند و قدر مخلوق خودشان را میدانند. قدر تحمل و حوصله و یکنواختی و برای خود هیچ کاری نتوانستن را.
شاید مردها چون هیچ وقت عملا خالق نبودهاند، آن قدر خود را به آب و آتش میزنند تا چیزی بیافرینند.
اگر دنیا دست زنها بود، جنگ کجا بود؟!
𝐌𝐢𝐬𝐬 𝐘𝐨𝐮
𝐁𝐞𝐧 𝐋𝐚𝐯𝐞𝐫
🎼🕊
قلب من رو به تو پرواز میکند!
- نیما یوشیج
🎬 Roma, città aperta || 1945
🔳 سکانسی از فیلم: رم، شهر بیدفاع
🔳 کارگردان: روبرتو روسلینی
گل خورشید وا میشد
شعاع مهر از خاور
نوید صبحدم میداد
شب ِ تیره سفر میکرد
جهان از خواب بر میخاست
و خورشید جهان افروز
شکوهش میشکست آنگه خموشیِ شبانگاهِ دژمرفتار
و میآراست عروس صبح را زیبا
و میپیراست جهان را از سیاهیهای زشتِ اهرمنرخسار
زمین را بوسه زد لبهای مهر آسمانآرا
و برق شادمانیها به هر بوم و بری رخشید
جهان آن روز میخندید
میانِ شعلههای روشن خورشید
پیام فتح را با خود از آن ناورد
نسیم صبح میآورد ..
✍ #حمید_مصدق
@ketabkhaneadabi1398
گندالف گفت : "دست بردارید! ما همگی اینجا با هم دوستیم. یا قرار است دوست باشیم؛ اگر با هم نزاع کنیم تنها جایزه ما ریشخند موردور خواهد بود."
✍ #جی_آر_آر_تالکین [ 📓 دو برج ]
@ketabkhaneadabi1398
در مسیر درستی قرار داشتم، توجهش را جلب کرده بودم. متوجه شدم به خوبی گوش میدهد، پس ادامه دادم:
- این ماجرای مقایسه نامناسب خودت با دیگران همیشه خودویرانگر است. به خودت فرصت بده. تصمیم نگیر که خودت را با پروفسور جی که ممکن است برجستهترین سخنران در تمام دانشگاه باشد مقایسه کنی. به همسرم در روزی که برایش جشنی برپا شده و پُرافتخارترین روز زندگیاش است، نگاه نکن. اگر بخواهی خودت را عذاب بدهی، همیشه امکان دارد کسی را پیدا کنی تا به طور مغرضانه خودت را با او مقایسه کنی. من این احساس را میشناسم، من هم همین کار را انجام دادهام.
ببین چرا یکبار کسی را انتخاب نمیکنی تا چیزهایی را که تو داری، او نداشته باشد؟ تو همیشه نسبت به دیگران محبت کردهای. به خدمات داوطلبانه خودت به بیخانمانها فکر کن. تو هیچگاه به خاطر آن به خودت امتیاز ندادهای. خودت را با کسی مقایسه کن که نسبت به دیگران احساس دلسوزی نمیکند. مثلا چرا خودت را با یکی از مردم بیخانمانی که به آنها کمک میکنی، مقایسه نمیکنی؟ شرط میبندم که همه آنها خودشان را به طور مغرضانه با تو مقایسه میکنند.
✍ #اروین_د_یالوم [ 📓 دژخیم عشق ]
@ketabkhaneadabi1398
🎼 ابریشم و آهن
🎙 سالار عقیلی
ما قرنها پای وطن پیدا و پنهان ماندهایم؛
ما پای فرهنگی کهن با نام ایران ماندهایم. ♥️
- افشین یداللهی
@ketabkhaneadabi1398
تو اما هیچوقت فراموش نکن
روزی که افتاده باشی، از زمین بلندت میکنم،
اگر هم نتوانم، کنارت دراز میکشم.
✍ #تورگوت_اویار | شاعر ترک
#وطن ♥️
@ketabkhaneadabi1398
فرزندان عزیز وطن؛ با چشمانی باز و بیدار مراقب خانه کهنسال خود باشید؛ تا مبادا تاریخ فردا از نسل امروز به زشتی یاد کند.
✍ #دکترمحمد_مصدق
@ketabkhaneadabi1398
🎼🎸🌙
ای خوبتر از لیلی
بیم است که چون مجنون
عشق تو بگرداند
در کوه و بیابانم
- حضرت سعدی 🍃
سلام و عرض ادب خدمت دوستان و همنوردان جان .بنده شاه کرم هستم .خواستم چند نکته را خدمتتون عرض کنم .چونکه اینجانب از سال ۵۹ کارمند مخابرات بودم و هم چنین دوره های امداد ونجات و هلال احمر را طی کردم .
۱-امکان قطع اینترنت وجود دارد
۲-امکان خاموشی وجود دارد .چند تا شمع آماده داشته باشید
۳-آب به اندازه کافی ذخیره داشته باشید
۴-داروهای خود را نزدخودتان نگه دارید و در یک کیف همراه با مدارکتون نگهدارید
۵-پاور بانکتون را شارژ کامل کنید
۶-چند بسته نان خشک و خرما و کشمش تهیه کنید
۷-شبها موقع خواب نزدیک پنجره ها نخوابید اگر براتون مقدور است زیر چار چوبهای درب بخوابید
۸-از نظر امنیتی ممکن است حتی تلفنهای موبایل و خانگی قطع گردد
۹-مراقب خودتون باشید .اگر جعبه کمکهای اولیه دارید در دسترس قرار دهید
"دشمن هنوز یک چیز را کم دارد، چیزی که به او توانایی و دانش میدهد تا همه مقاومتها را خرد کند و آخرین دفاع را در هم بشکند و تمام سرزمینها را با تاریکی دوم بپوشاند، او آن حلقه یگانه را کم دارد."
✍ #جی_آر_آر_تالکین [ 📓 یاران حلقه ]
@ketabkhaneadabi1398
𝐎𝐧𝐞 𝐨𝐟 𝐭𝐡𝐞 𝐃ú𝐧𝐞𝐝𝐚𝐢𝐧
𝐇𝐨𝐰𝐚𝐫𝐝 𝐒𝐡𝐨𝐫𝐞
𝓣𝓱𝓮 𝓛𝓸𝓻𝓭 𝓸𝓯 𝓽𝓱𝓮 𝓡𝓲𝓷𝓰𝓼
𝓣𝓱𝓮 𝓣𝔀𝓸 𝓣𝓸𝔀𝓮𝓻𝓼
🎼🔥🕊
شهامت در
غیرمحتملترین جاها پیدا میشود.
شاید کسی در لحظاتی اتفاقی به من فکر کند همانطور که من به تیغ ریشتراشی یکلبه منسوخ فکر میکنم.
با وجود این، به برکت افکارم هنوز زندهام. میدانید، هیچ فردی که در زمان کودکی من بزرگسال بود، حالا دیگر زنده نیست. پس دوران کودکی من مرده است. روزی به همین زودی، شاید در طول چهل سال، هیچیک از افرادی که تا به حال مرا میشناختهاند، دیگر زنده نخواهند بود. در آن زمان من واقعا مردهام. در آن زمان در خاطره هیچکس حضور ندارم. من درباره شخص خیلی پیری که آخرین فرد زندهای است که بعضی اشخاص یا گروهی از اشخاص را میشناخته است، خیلی فکر کردهام. وقتی فرد مسنی میمیرد، تمام گروه نیز میمیرد و از خاطر زندهها محو میشود. در حیرتم که آن شخص چهکاره من خواهد بود. مرگ چه کسی باعث میشود که من هم واقعا بمیرم؟
✍ #اروین_د_یالوم [ 📓 دژخیم عشق ]
@ketabkhaneadabi1398
ایران از پای نمیاُفتد، میتپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمیخیزد؛ مانندِ دُلفین جَست میزند و پیدا میشود و نهان میشود، و باز از نو پدیدار. هر کجا که گمان کنید که نیست، درست همانجا هست، در هر لباس، هر سیما، چه در زربفت و چه در کرباس، چه گویا و چه خاموش.
هزاران هزار صدا در خرابههایِ تو پیچید که: «دیوان آمد، دیوان آمد!» این صدا در خرابههایِ دیگر نیز پیچیده است و گوشِ روزگار با آن آشناست؛ ولی دیوان میآیند و میروند، غولان میآیند و میروند، دوالپایان پاورچین پاورچین میگذرند، و آن روندهٔ بزرگ که ایران نام دارد، میماند.
✍ #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
📖 برگرفته از فصلنامهٔ هستی، تابستانِ ۱۳۷۲ خورشیدی، صص ۱۸۴–۱۸۳
🆔 : @shafiei_kadkani
@ketabkhaneadabi1398