زیرا که رنج
داستان آنهایی نیست
که رفتهاند
بلکه ماجرای آنهاییست که ماندهاند
و آخر داستانها را
همیشه کسانی مینویسند که ماندهاند
جمال ثریا
#سلام ، صبح بخیر و شادی
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
زنگ #نقاشی_موسیقی
ترانهی "دل به مهرت "
با صدای : #غزل_شاکری
همراه با بهترین نقاشیهای جهان
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
🔵فیلمی بدون کینه
✍🏻 ژیلا بنی یعقوب:
فیلم آشغال های دوست داشتنی را دوست دارم چون از معدود فیلمهایی است که در این سالها درباره حوادث دهه شصت ساختهشده، البته منظورم فیلمهایی است که بدون کینه سعی در روایت آن سالها دارد نه همچون فیلمهایی که هرکس را که در اردوگاه مخالف جمهوری اسلامی بوده، خبیث و خائن نشان میدهد.
شاید تنها فیلمی باشد که با حذفشدههای این سالها همدلی میکند و آنها را نیز عاشق میداند.حذف شده هایی که امروز هیچ نشانی از آنها نه روی طاقچه ها است و نه هیچ جای دیگر و فیلم مدام جای خالی آنها را توی صورتت میزند و انگار یکچیزی ته گلویت را میفشارد.
این فیلم هیچچیز هم که نداشته باشد همینکه جای خالی برخی قابها را به تو یادآوری میکند، کار ارزشمندی است، هرچند که احتمالاً سانسور اجازه نده همه قابهای حذفشده را روی طاقچه مادر بگذارد.
فیلم آشغالهای دوستداشتنی را دوست دارم؛ شاید چون یکی از دو فیلمی است که بدون کینه به جنبش سبز پرداخته،هرچند نه آنچنانکه قبل از تماشای فیلم تصور میکردم اما همینقدر هم برایم غنیمت است.
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
#تحلیل_فیلم
#آشغال_های_دوست_داشتنی
این فیلم وصف حال بسیاری از خانواده های معاصر ایرانی است. بازگشت به گذشته و یادآوری آن دل و جرات میخواهد. زیاد هم می خواهد. پس بی سبب نیست که منیر هر وقت که سمت در خانه می رود دستانش می لرزد. دری که به گذشته گشوده می شود. به کودتا، به کشف حجاب اجباری، به ساواک.
فیلم برای طرح این دشواری زمانی تلف نمی کند. اولین صحنه فیلم دستان لرزان منیر را می بینم که برای گشودن در به سمت آن می رود. دری که هر بار گشوده شده خبر شومی همراه داشته. خبری که منیر را از هوش برده.
هر چقدر هم یادآوری سخت باشد، بازهم فراموشی کامل چاره کار نیست. این را وقتی می فهمیم که می بینیم منیر به نواری گوش می کند که خود او در گذشته صدایش را در آن ضبط کرده. نواری که روزهایش را روایت کرده. جایی در فیلم محمدعلی می گوید الان همه چیز فرق کرده و منیر فریاد می زند که هیچ چیز فرق نکرده. محمد علی اکنون مرده پس حرفش اعتباری ندارد. پس باید به منیر اعتماد کنیم. به کسی که گذشته را به خاطر سپرده.
جایی در فیلم منصور، زندانی کشته شده، در روایتی از ستمهایی که بر اورفته حرف از یاسی می زند، دوست سیما، از بلاهایی که در زندان بر سر او آورده اند با بغض صحبت می کند. اینجاست که منیر قاب را بر می گرداند. به این نشانه که دیگر طاقت شنیدن ندارد. پس منیر هم بالاخره کم می آورد.
آشغال نماد گذشته ای است که تاریخ مصرفش تمام شده. سوال مهم پیش روی ما همین است. اینکه کدام گذشته تاریخ مصرفش گذشته؟ کدام گذشته به یادآوردنش از طاقت ما خارج است؟ یادآوردن کدام گذشته ما را نجات می دهد، فراموشی کدام گذشته چاره راه است؟
ساعدی گفته بود از دو چیز می ترسم، خوابیدن و بیدار شدن. با الهام از او می نویسم، از دو چیز می ترسم، از به یادآوردن، و از فراموشی.
اهمیت فیلم های کیارستمی را نمی فهمیدم تا روزی که نشستم پای صحبت یک منتقد فیلم آمریکایی. منتقد می گفت در آن سالهایی که رسانه ها از ایرانی ها چهره ای شیطانی ساخته بودند فیلم های کیارستمی چهره معمولی و انسانی آنها را به ما نشان داد. چهره آدم هایی که از مرگ می ترسند، عاشق می شوند، به دنبال خانه دوستشان می گردند.
دوستم می گوید این آشغال های دوست داشتنی را دوست نداشتم چون هیجان نداشت. من دوستش داشتم به همین دلیل، به این دلیل که هیجان نداشت. یکی یکجا باید به یاد ما بیاورد که قربانیان نزاعهای سیاسی از هر سو و جهت، در زیر پوست تمام هیاهوها آدم هایی معمولی بودند. آدمهایی که گاهی کسی را دوست داشتند، گاهی می ترسیدند، گاهی عصبانی می شدند، گاهی دلشان می گرفت. معمولی بودن، مخرج مشترک همه انسانهاست و این به سرعت در قالب های هیجان انگیز فراموش می شود.
ما آدم ها تا همدیگر را نفهمیم به صلح با هم نمی رسیم. از موانع فهمیدن یکدیگر، این تصور اشتباه است که بین ما و دیگران اختلافات بنیادینی وجود دارد که با هیچ مقداری از گفت و گو قابل حل نیست. درک شباهت های انسانی به رفع این سوتفاهم کمک می کند، درک اینکه ما و مخالفانمان هر چقدر هم متفاوت باشیم از این نظر که آدم هایی معمولی هستیم شبیه ایم.
جایی در فیلم قربانی چپی فیلم که اعدام شده و قابش را قرار است از دست بدهد (نمادی از قبر نداشتن اعدامیان دهه شصت) به خواهرزاده شهیدش می گوید من حسرت تو را می خورم. چپی فیلم به اندازه کافی با خواهرزاده حزب اللهی اش در طول فیلم بحث کرده تا بدانیم این حسرت حسرتی ایدئولوژیک نیست. آنچه او می خواهد قابی است که ندارد، جایی در کنار بقیه، با سهمی برابر از زندگی، سهمی یکسان از گفتگو. همان که تنها راه حل ماست.
🔻🔻🔻
پشت نام شهید مخفی نشوید!
✍حسین قدیانی
✅اگر فاطمیه هم نبود، باز در چنین ایامی شاهد تشییع شهدا میبودیم. معالاسف عادت جمهوری اسلامی شده که بعد از هر غائلهای، ناگهان یاد شهدا بیفتد. آرزو به دل ماندیم که نظام، یک بار هم مشایعت پیکر شهدا را موکول کند به وقتی که حال مردم خوش باشد.
✅همیشه گندش را حضرات مشهور میزنند و زحمت جمعکردنش را میاندازند گردن شهید گمنام. استفادهی ابزاری از خون شهید یعنی همین که تو گشت ارشاد را به موقع جمع نکردی و تقاصش را باید شهدا بدهند؛ که تو آخرش هم حاضر به عذرخواهی از ملت بابت درگذشت مهسا امینی نشدی و آن همه غم و غصه تولید کردی و تاوانش را باید شهدا بدهند. مدیریت نداشتهی شما قیمت سکه و نرخ ارز را از ارض به سما رسانده و جورش را باید سبکترین تابوتها بکشند. این اگر استفادهی ابزاری از خون سرخ شهید برای جبران قصور و تقصیرتان نیست، پس چیست؟
✅کاش به وعدهتان در زمینهی ساخت مسکن عمل میکردید و بعد یاد دردانههای وطن میافتادید. هیهات! اختفای شما پشت تابوت شهدا هیچ چیز از جرائمتان کم نمیکند. جرم بزرگ شما این است که ناظر بر نظریهی پایان مماشات، خطای محسن شکاری را میبینید اما خطبههای خونی شماری از ائمهی جمعه را نه. امثال احمد علمالهدی و احمد خاتمی دیگر با چه زبانی باید بنزین روی آتش خشم ملت بریزند که جمهوری اسلامی اقلاً در حد چهار تا تعویض، تن به تغییر بدهد؟
✅پراید بالاتر از دویست و پنجاه میلیون، شرمندگی از شهدا را بیشتر واجب میکند تا استفادهی تبلیغاتی از تشییع پیکرشان را. راستی! این همه شهید را آوردهاید که دقیقاً چه گزارشی به آنها بدهید؟ که بگویید کل پیام شهدا را خلاصه کردهاید در حجاب؟ که بگویید کل مملکت را به گلستان تبدیل کردهاید و فقط مانده موضوع خانمهای بدحجاب؟
✅پس لطفاً این را هم به شهدای گمنام بگویید که آمریکا را برای مردم، شیطان بزرگ میدانید و برای بچههای خودتان، بهشت برین. آری! مرد باشید و به شهدا بگویید که خدشه به امنیت ملی اگر از طرف آقازادههای لوس و ننر سر بزند، اسلام میشود دین مصلحت لیکن یکدهم این کار را اگر بچههای بیآیندهی مردم بکنند، ناگهان همان اسلام میشود دین عدالت. لطف کنید و بگویید به شهدا که با پدیدههای وحشتناکی از قبیل میرسلیمیسم چه بلایی بر سر اعتقادات این مردم آوردهاید.
✅لطف کنید و بگویید به شهدا که با حمایتتان از اقلیت جمهور، چگونه مردم را در مقابل مردم قرار دادهاید. پاییز آمد و رفت و اندازهی یک کلمه راضی نشدید دل به دل مردم بدهید. خوب میدانم این متن هم برایم شر میشود ولی فدای سر شهدا...
#حکمرانی
#جهاد_تبیین
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
#بریده_کتاب
اشتباه نکنید، ما نمیخواهیم که شما بروید و نماز و روزه مردم را درست بکنید. برعکس ما میخواهیم که بهاسم مذهب، آداب و رسوم قدیم را رواج بدیم. ما بهاشخاص متعصب سینهزن و شاخحسینی و خوشباور احتیاج داریم نه دیندار مسلمان. باید کاری کنیم که برزگر و دهقان خودش را محتاج من و شما بِدانه و شکرگذار باشه. برای این که ما بهمقصود برسیم باید او همیشه ناخوش و گشنه و بیسواد و کر و کور بِمانه و حق خودش را از ما گدائی بکنه!
"حاجی آقا"
صادق هدایت
#سلام ، صبح بخیر و شادی
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
#شعر_شب
برای من گنجی هستی تو!
سرشار از بیکرانگیها تا دریا و شاخههایش،
سپید و گسترده و نیلگونی،
چون زمین به فصل انگورچینان
در این سرزمین
از پاها تا پیشانیات
پیاده، پیاده، پیاده
زندگیام را سپری خواهم کرد
#پابلو_نرودا
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
#یاد_آر
بازنشر ویدیویی از علیرضا #زاکانی : فقط ۱۵_۲۰ درصد مشکلات کشور به تحریم ربط دارد، الباقی مربوط به بیعرضگی، بیفکری و بی غیرتی است.
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
#سیسمونی_گیت
#قالیباف
مقایسه دو رویکرد یکی در ایران و یکی در انگلستان
حدود شش ماه قبل تقریبا همزمان دو اتفاق افتاد
یکی در جمهوری اسلامی ایران و یکی در انگلستان
در ایران یک نفر افشا کرد که خانواده رئیس مجلس انقلابی ِ شورای اسلامی جناب سردار حاج محمدباقر قالیباف، در زمانی که مردم از فقر دارن میمیرن و تورم افسار گسیخته اقتصاد ایران را نابود کرده و بنا به آمار رسمی خودشون بیش از 70 درصد مردم زیر فقر زندگی میکنند و خیلی ها نمیتوانند برای بچه ها شون حتی شیر خشک و پوشک تهیه کنند
همسر و دختر و داماد سردار رشید اسلام جهت خرید سیسمونی به ترکیه سفر کرده اند
بماند که حجم انبوه خرید های خانواده محترم این مسئول ساده زیست و انقلابی به حدی بوده که همه ی توجهات را جلب کرده و مایه ی تعجب همگان شده و باعث تیز شدن شاخک ها شده و سرانجام به افشا شدن موضوع یا بهتر بگویم رسوایی میانجامد
در انگلستان هم افشا شد که در زمانی که مردم آن کشور درگیر محدویت های رفت و آمد کرونا بوده اند و نمیتوانسته اند به حد کافی به عیش و نوش بپردازند و خوش گذرانی کنند و اکثر کافه ها و "بارها" و میخانه ها و رستوران ها و مراکز تفریحی و پارک ها تعطیل بوده اند، جناب بوریس جانسون نخست وزیر سابق در خانه ی خود مهمانی کوچکی ترتیب داده و برای خودش جشن تولد گرفته است و روم به دیوار چند پیک هم به سلامتی خود و مردم کشورش نوش جان کرده اند
سلطان "بوریس" تحت فشارهای شدید افکار عمومی و احزاب مخالف و *حتی هم حزبی های خود* قرار گرفت و بارها مورد مؤاخذه و بازخواست قرار گرفت جلو دوربین های خبرنگاران بارها در مقابل چشم جامعه جهانی تا کمر خم شد و از مردم معذرت خواهی کرد ولی این گناهی نابخشودنی بود و سرانجام مجبور به استعفا شد
اما در ایران پس از حدود شش ماه،،
نه تنها هیچ خبرنگاری جرات نکرد در این رابطه حتی یک سئوال هم از رئیس مجلس محترم بپرسد و ایشون خودش را موظف ندانست به هیچ کس پاسخگو باشد بلکه آقای *وحید اشتری* افشا کننده ی موضوعی که به سیسمونی گیت معروف شد در دادگاه محاکمه و به 14ماه زندان محکوم شد تا درس عبرتی شود برای دیگران که مبادا فساد مسئولین محترم را افشا کنند
البته آقای وحید اشتری باید برود خدا را شکر کند که مورد رأفت قضات عادل قرار گرفته و حکم به روز تری نگرفته است!
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
تصویر از کتابسوزی نمادی است از این که، در این دوران بخواهند جلوی هر ابزاری که آگاهیبخش است را بگیرند، کمتر از آن نیست و لکه ننگی است که بر پیشانیشان داغ میشود!
طائب: روزی میرسد که ما در پلتفرمها مشخص میکنیم عکس چه کسی منتشر شود و چه کسی منتشر نشود!
کتابها سوزاندند و رقص و پایکوبی انجام دادند و فریادها برآورند که تمام شد و از بین بریم و چه و چه... اما همه ما میدانیم چه شد! این بار هم میدانیم با این بگیر و ببندها چه میشود!
#شعر_شب
بانوی من!
قبل از پایان سال
مهمترین زن تاریخَم بودهای
و اکنون بعد از آغاز سال
مهمترین بانویی
تو نه آن بانویی که با گذر ساعتها و روزها بسنجمَش
تو بانویِ ساخته شده از میوهیِ شعری..
و رویاهایِ طلایی
تو آن بانویی که قبل از میلیونها سال
در جسمم سکنی گزیده بودی...
بانوی من
ای بانویِ نخستین شعرهایم
دست راستت را بده که در آن پنهان شوم
دست چپت را بده که چونان وطن
در آن سکنی گزینم
بانوی من!
واژهیِ عاشقانهای بگو
که جشنها آغاز شوند...
#نزار_قبانی
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
آنچه آشغالهای دوست داشتنی را دوست داشتنی می کند رایحه ای از جنس آشتی ملی است. آشتی ملی بدون گفتگویی جدی و مواجهه ای دردناک با تاریخ (قابهای عکس در فیلم) این سالها امکان پذیر نیست. گفتگویی که تا ستمی که بر همه قربانیان رفته به رسمیت شناخته نشود به جایی نمی رسد.
فاصله دوری که ما از آن آشتی موعود داریم نیازی به توضیح ندارد. پس بیهوده نیست که در فیلم چنین گفتگویی در خیال مادری (وطن) شکل گرفته باشد که هنوز چشم انتظار بازگشت پسری است که مهاجرت کرده. پسری که مصمم به بازگشت ولی هنوز در ترانزیت است. پسری که با اندکی امید مصمم به بازگشت شده.
آشغالهای دوست داشتنی سرنوشت و سرگذشت مشترک ما را روایت می کند. مایی که سالهاست دربهای همه خانه هایمان را ضربدر زده اند برای روز مبادا. مایی که گرفتار گروهی شدیم که به تعبیر محمد علی، پدر خانواده، رحم ندارند. مایی که جوانان مان از هر نحله و گروهی، بدون آنکه خبر داشته باشند، قربانی شدند. مایی که صلیب گذشته را هنوز بر پشت خود حمل می کنیم.
واقعیت آن است که گذشته را نمی توان دور انداخت، آتش نمی توان زد، پشت در نمی شود گذاشت. گذشته هر چقدر هم دوست نداشتنی باشد، خانه گذشتگان ماست. گذشتگانی که دوستشان داریم. گذشتگانی که دور انداختنی نیستند.
روزگار آشتی ملی، که امروز انقدر از ما دور است، وقتی برسد ادبیات و سینما و موسیقی و روشنفکری خودش را همراه خواهد داشت. از آرزوهایم یکی هم دیدن آن روزگار است. قسمت شد، میبینم. قسمت نشد به همین حد بسنده می کنم، به تماشای آشغالهای دوست داشتنی.
#دیالوگ :
"من و همه ی هم نسلیهام امیدوارترین افسردگان جهانیم"
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
#پیشنهاد_فیلم
#فیلم : #آشغال_های_دوست_داشتنی
سال ساخت: ۱۳۹۱
کارگردان: محسن امیریوسفی
خلاصه داستان:
درباره خانوادهای است که یک شب فرصت دارند مشکل مادر خانواده را حل کنند. مادر خانواده(شیرین یزدان بخش) در زمان شلوغیهای سال 88 مجبور میشود به تعدادی از معترضین پناه بدهد و به دلیل فشار اطرافیانش برای دور ماندن از خطر زندان، مشغول به جمع کردن وسایل مشکوک خانهاش میشود و…
یکی از فیلمهای توقیفشده «آشغالهای دوستداشتنی» است. فیلمی که دلیل اصلی توقیفش ازتباط تنگاتنگ داستان با جریانات سال ۸۸ بوده است.
امیر یوسفی در لوای تعریف داستانی در دل اتفاقات آن سال، سعی دارد به گفتمانی درون فیلمی میان گروهها و جناحهای مختلف سیاسی برسد. مادر خانواده نمادی است از سرزمین ایران که هرکدام از فرزندان راه خود را پیش گرفتهاند. یکی انقلابی شده، یکی چپ و مخالف نظام و....
جدالهای خانوادگی نمونهای مابه ازای جدال های سیاسی جامعه ایران در سالهای بعد از انقلاب هستند. از این نظر فیلم هدف جاه طلبانهای را دنبال میکند اما در رسیدن به نتیجه نهایی الکن میماند.
🔻🔻🔻
#روزها_در_راه
#شاهرخ_مسکوب
🔸 پادکست «روزها در راه»
🔹 قسمت دهم : خسته اما مغرور
قسمت دهم پادکست روزها در راه، روزنوشتهای شاهرخ مسکوب از ٢۴ و ٢۵ و ٢٨ بهمنماه ۵٧ را مرور میکند. نیروهای انقلاب سد پهلوی را شکستند و با غرور پا به مسیر تاریخ گذاشتند. بازیگران بازی مرگ و زندگی، سلاحداران بیجامه سلاح و آسانگیران بازی خطیر روزگار نقشآفرینان اصلی این روزها هستند.
در این قسمت به فراخور متن مروری بر مفهوم نیرنگ عقلِ هگل و ماجرای پاسگاه سیاهکل نیز خواهیم کرد.
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
#موسیقی_بیکلام
« روی جاده ی نمناک » همنوازی زیبای سه تار و پیانو
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
#حکمرانی
#دروغ
نه آنکه چیزی برای گفتن نباشد و نه آنکه چیزی اتفاق نیفتاده، نمینویسم یا نمینویسیم!
وقاحت و بیشرمی و بیحیایی اینان به قدری زیاد است که از حد و مرز ذهن انسانی عبور کرده است. گویی با پمپاژ این کثافت و فضولات در کلام و اعمالشان، برنامهای دقیق و منسجم ریختهاند برای فلج کردن افکار و روحمان( تنها کاری که در عمر نامبارکشان به درستی انجام میدهند) مگرنه چطور ممکن است از صبح تا شب این همه یاوه، وهم، دروغ و دروغ و دروغ! مدام نشخوار کنی؟!
گاهی هم فکر میکنم که این بیصفتیشان یک تکنیک است تا افراد جامعه برایشان تمام کثافتکاریهایشان عادی شود! و اگر موردی هم دیده شد، حتی کشتهشدن انسانی( که در همه ادیان، مذاهب، مکاتب و ... جزو بدترین و بالاترین گناهان یا منعشدهها است) به راحتی رد بشوند و در بهترین حالت بگویند؛ از این بدتر هم میشه، صبر کن، کجاهاشو دیدی! و تمام.
حرفهای حسابی از آدمهای حسابی زیاد است و شفاف و به قولی؛ اظهر من الشمس( روشنتر از خورشید) ولی وقتی ذاتا خواهان تاریکی مطلق باشی، همه آنها مثابه تیری است بر قلبات، پس تا میتوانی انکار میکنی و پافشاری بر خفقان. از هر چه ابزار و گفتار و کردار که آگاهی افروز است، فراری هستی و چاههای عمیقی برای دفنشان حفر میکنی!
گاهی به خود میگوییم، دیگر خسته شدهام و بس است این همه حرف زدن و اثر نذاشتن، گاهی حتی عصبانی میشویم از این همه حماقت، لجاجت و حتی عناد! ولی چه کنیم، یا از اول نباید فکر کرد و اندیشید یا اگر آگاهی را انتخاب کردیم، رنج فهمیدن را هم باید به دوش بکشیم. عقب نرویم و افکار درست را بگذاریم در دور تکرار که انسان، ذاتی فراموشکار دارد و از طرفی عمله جهالت بلندگو به دست، مدام در حال جار زدن هستند و نمیگذارند صدایی دیگر شنیده بشود.
همچنین از ارتعاش دهشتناک صدایشان، حس قدرت بهشان دست میدهد و در خلوت و جمع خودشان از این همه درایت و هوشمندی به ارضا میرسند! با حالی منقلب و اشکی از شوق و رضایت به کارشان بر میگردند! و آن چیزی نیست جز خاموشی کردن ذهنی پرسشگر و دانشمحور!
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
اثرات کتاب نخواندن در یک انسان شاید به سختی قابل دیدن و فهمیدن باشد, اما در یک ملت به راحتی خود را نشان میدهد...
شهرام شریف پیران
#سلام، روزبخیر و شادی
کتابخانه سیب 🍎📚
@ketabsib
#حکمرانی
بهترین اقدام رئیسی برای بهبود اوضاع، استعفاست
✍شهاب الدین حائری شیرازی
🎞رئیسی یکسال پیش وقتی قدرت را بدست گرفت: نتیجه یکدست شدن قوا،شکست فشار حداکثری غرب خواهد شد...
📌حاشیه
آقای رئیسی! شما مسئول استمرار تحریم ونافرجام نمودن برجام هستی با پیش شرط گذاشتن و نابود کردن ثمره مذاکرات دکترظریف.
آقای رئیسی! شما مسئول فقر مردم و فرار سرمایه ها در اثر از دست رفتن نیمی از ارزش پول ملی در یکسال وخرده ای زمامداریت هستی.
آقای رئیسی! بجای افزودن بر ندانم کاری هایت، شرافتمندانه بابت کارهایی که کردی ونباید می کردی نظیر انچه با برجام کردی وبخاطر وعده های پوچی که به مردم دادی نظیر ساخت یک ملیون مسکن در سال و کاهش تورم و...استعفا بده و زمینه را با رفتن خود برای اصلاحات اساسی فراهم کن.