در صحرا میوه کم بود. خداوند یکی از پیامبرانش را فراخواند و گفت: "هر کس در روز تنها میتواند یک میوه بخورد." این قانون نسلها برقرار بود و محیط زیست آن منطقه حفظ شد. دانههای میوهها بر زمین افتاد و درختان جدید رویید.
مدتی بعد، آنجا منطقهی حاصلخیزی شد و حسادت شهرهای اطراف را برانگیخت. اما مردم هنوز هر روز فقط یک میوه میخوردند و به دستوری که آن پیامبر باستانی به اجدادشان داده بود، وفادار بودند. اما علاوه بر آنکه نمیگذاشتند اهالی شهرها و روستاهای همسایه هم از میوهها استفاده کنند. این فقط باعث میشد که میوهها روی زمین بریزند و بپوسند.
خداوند پیامبر دیگری را فراخواند و گفت: "بگذارید هر چه میخواهند بخورند. و میوهها را با همسایگان خود قسمت کنند."
پیامبر با پیام تازه به شهر آمد، اما سنگسارش کردند، چرا که آن رسم قدیمی در جسم و روح مردم ریشه دوانده بود و نمیشد راحت تغییرش داد. کم کم جوانان آن منطقه از خود میپرسیدند این رسم بَدوی از کجا آمده! اما نمیشد رسوم بسیار کهن را زیر سؤال برد و بنابراین تصمیم گرفتند مذهبشان را رها کنند.
بدین ترتیب میتوانستند هرچه میوه میخواهند بخورند و بقیه را به نیازمندان بدهند. تنها کسانی که خود را قدیس میدانستند، به آیین قدیمی وفادار ماندند. اما در حقیقت، آنها نمیفهمیدند که دنیا عوض شده و باید همراه با دنیا تغییر کنند...
#پائولو_کوئیلو
كتاب قصههایی برای پدران، فرزندان، نوهها (#باورهاى_غلط)
@BookPal🎯
دیدهام خورشید را در خواب،
تعبیرش تویی
خواب دریا و شب مهـتاب،
تعـبیرش تویی
اول مهر، زادروز #حسین_منزوی
@MaktobatNab🍎
مانع جریان یافتن آب جو نمی توان شد.
سر راهش سنگ که بگذاری،
باز بهتر می جهد.
#رومن_رولان
كتاب #جان_شيفته
🖊 مثل آب باشيم، ساده و زلال
نرم و اميدوار
@BookPal🎯
فرستاده شدهام تا بجنگم؛ برای هرچیزی که ارزشاش را داشته باشد:
حقیقت، زیبایی، محبت، آرامش و عشق.
برای رژه رفتن میان عشق و رنج،
با قلبی گشوده و چشمهایی بینا، برای ایستادن توی خرابیها،
و باور اینکه قدرت من، نور من، حقیقت من و عشق من، قویتر از تاریکی ست.
حالا دیگر اسم خودم را میدانم: جنگجوی عشق...
#گلن_دویلملتن
كتاب #جنگجوی_عشق
@BookPal🎯
انسان از آغاز وجود،
خود را بسی کم شاد کرده است.
برادران، گناه نخستین همین است و همین!
هرچه بیشتر خود را شاد کنیم،
آزردن دیگران و در اندیشه ی آزار بودن را بیشتر از یاد می بریم.
#فردریش_نیچه
كتاب #چنين_گفت_زرتشت
@BookPal🎯
دور از سايه ها
واژه ها را
به تسبيح ميكشم،
تا سكوتِ مهتاب را
صبورانه
تسلى باشم
#آناهيد_آزاد
@BookPal
🎼 فو (ديوانه)
#شاهين_نجفى
كدوم ليلى مثل تو مجنون بود
مجنون تويى، تويى علت وجود...
تو اون كوهى كه باد به تو تكيه كرد
با اسم تو تفسير شده واژه ى مرد
@BookPal
از مادر به ماه می رسم
از پدر به پروانههای پاییزی.
من از این جهان چاره ناپذیر
هیچ بهرهای نبردهام
جز کلمات روشنی
که عشق را دوست می دارند ...
#سيدعلى_صالحى
@BookPal
حماقت بزرگی ست که آدمی
برای برنده شدن در بیرون،
در درون ببازد.....
#آرتورشوپنهاور
@BookPal🎯
هر صبح، بر می خیزم تا دروازه های آسمان را به روی پنجره های بسته زندگی بگشایم.
هنوز امید در صبح های زمین قدم می زند.
هنوز بوی خوشبختی را می شود از گلوی گلدان ها بویید.
#عباس_محمدى
@BookPal🎯
هيچ مردى، زن را نمى فهمد،
هيچ زنى، مرد را نمى فهمد،
زيبايى با هم بودنشان همين است.
#اشو
كتاب #پيوند
@BookPal🎯
🎼 ای ماهِ مهر
🎤 محسن چاوشی
مادر مداد قرمز من كو؟
كو لقمههاى نآن و پنيرم؟
آخر چگونه بيست بگيرم؟
وَقتى كه دَستهاى فقيَرم
فَرداىِ درس آن هَمه بايد
در جستجوىِ كار بميرَند!
@MaktobatNab🍎
آیا من نیز باید از آن چه دیگران می هراسند، وحشت کنم؟
در جایی که فقط نعمت و فراوانی وجود دارد، باید از فلاکت بهراسم؟
در حالی که نور در جای جای عالم میدرخشد، باید از تاریکی بترسم؟
همانند نوزادی که هنوز لبخند زدن را هم نیاموخته.من تنها هستم؛ بدون جایی برای رفتن.
اغلب مردم مایملک بسیاری دارند... اما من دارایی زیادی ندارم.
من ابلهی هستم که ذهنش از سادگی بی غل و غشی لبريز است.
من کسی نیستم... جز یک میهمان در این عالم؛
پس به هر آنچه و هر اندازه که جهان هستی پیشکشم می نماید، خشنودم.
در جایی که مردم برای شهرت در تکاپو هستند، من از مرکز توجه قرار گرفتن، رویگردانم و ترجیح میدهم تنها باشم.
در واقع مانند یک احمق به نظر میرسم؛
نه فکری ...
نه هیچ نگرانی ای.
من مانند موجی در دریا و یا پرنده ای که تسلیم باد است،
به پیش می روم...
#لائوتسه
كتاب #حكمت_تائو
@BookPal🎯
اگر همه مغازه ها تعطیل شد، تو اما دکان دوستی را نبند.
اگر همه بازار ها رو به کسادی رفت و همه سکه ها از رونق افتاد ،تو اما بازار عشق را کساد مکن و سکه جوانمردی را از رونق نینداز.
اگر قحطی آب و نان آمد ، تو اما نگذار که قحطی انسان نیز بیاید.
اگر محتکران، خورد و خوراک را و مال و منال را دریغ کردند تو اما نور و شور و جان و دل را احتکار نکن.
ما ورشکستگان جور روزگاریم اما نباید که برنشستگان کشتی اندوه نیز باشیم.
اگر حتی هوا جیره بندی شده است، تو اما امیدت را حبس نکن ، لبخندت را نیز و آرزوهایت را.
دست تنگی را به دلتنگی بدل نکن ؛ باشد که فراخی دل، گشادگی ِروز و روزی نیز بیاورد...
#عرفان_نظرآهاری
@BookPal🎯
تو در طول زندگیت
توسط مخلوق دانای درونی
هدایت شده ای
این موجودِمعنوىِ سرزنده و شاد
خود واقعی توست.
از آینده های امکان پذیر
روی نگردان،
مگر آن که مطمئن شوی،
هیچ چیزی برای یادگیری از آنها نداری.
همیشه مختارى که عقیده ات را عوض کنی
و آینده ای متفاوت را برگزینی
و يا حتى يك گذشته ى متفاوت را
#ريچارد_باخ
كتاب #پندار
@BookPal🎯
ما از امیدها همه یکجا گذشتهایم
از آخرت بریده ز دنیا گذشتهایم
از ما مجو تردد خاطر که عمرهاست
کز آرزوی وسوسه فرما گذشتهایم
گشته است در میانه روی عمر ما تمام
ما از پل صراط همین جا گذشتهایم
عزم درست کار پر و بال میکند
با کشتی شکسته ز دریا گذشتهایم
از نقش پای ما سخنی چند چون قلم
مانده است یادگار به هر جا گذشتهایم
ما چون حباب منت رهبر نمیکشیم
صد بار چشم بسته ز دریا گذشتهایم
صائب ز راز سینه ی بحریم با خبر
چون موج اگر چه تند ز دریا گذشتهایم
#صائب_تبریزی
@BookPal🎯
ای دوست شاد باش که شادی سزای توست
این گنج، مزد طاقت رنج آزمای توست
صبح امید و پرتو دیدار و بزم مهر
ای دل بیا که این همه اجر وفای توست
#هوشنگ_ابتهاج
درود، روزتان سرشار از شادى و عشق
@BookPal🎯
... بدو گفتند: آیا چنین نیست که خدای تعالی به رضای خویش، بهشت را به بندگان می دهد؟ . . .
بایزید گفت:
- اگر رضای خویش را به بنده ای از
بندگان خود دهد، او دیگر از قصرهای بهشت، چه میجوید؟
#بايزيد_بسطامى
كتاب #آن_منى
@BookPal🎯
تفاوت یک انسان بیتجربه و انسانی مجرب در این است که
اولی به هر بهانه خواهان مرگی شرافتمندانه است،
در حالی که دومی به خاطر هر چیزی با فروتنی زندگی را دوست دارد ...
#جى_دى_سالينجر
كتاب #ناطور_دشت
@BookPal🎯
يک برگ توت بر اثر تماس با نبوغ انسان به ابریشم تبدیل می شود.
یک مشت خاک بر اثر تماس با نبوغ انسان به قصری بدل می شود.
یک درخت سرو در اثر تماس با نبوغ انسان دگرگون می شود و شکل معبدی می گیرد .
یک رشته پشم گوسفند در اثر تماس با نبوغ انسان به صورت لباسی فاخر در می آيد.
اگر در برگ ،خاک،چوب و پشم این امکان هست که ارزش خود را از طریق انسان صد برابر بلکه هزار برابر کنند آیا من نمی توانم با این بدن خاکی که نام مرا حمل می کند چنان کنم.
#آگ_ماند_ینو
کتاب #شما_عظیمتر_از_آن_هستید_که_می اندیشید
@BookPal🎯
مرا با نگاهت به رؤيا ببر
مرا تا تماشای فردا ببر
دلم قطره ای بى تپش در سراب
مرا تا تكاپوی دريا ببر
#افشين_يداللهى
@BookPal
زندگى را بى هيچ شرطى مى پذيرم
بسيارى سعادت را مشروط طلب مى كنند،
سعادت را وقتى احساس خواهى كرد كه
هيچ شرطى بر آن قائل نشوى.
#آرتور_روبنشتاين
كتاب #سرودهاى_سعادت
@BookPal🎯