برای بازنشرِ مطالبِ سایتِ خوابگرد و گاهی مطالبِ دندانگیرِ دیگر جاها | رضا شکراللهی سایت: http://khabgard.com ایمیل: info@khabgard.com پیشاپیش عذرخواهی میکنم بابتِ اینکه فرصتِ پاسخ دادن به همهی پیامها را ندارم. @khabgard2
پل استر در ۷۷ سالگی درگذشت
پل استر، نویسندهی پرکار آمریکایی که از آثار معروفش میتوان به «سهگانهی نیویورک» اشاره کرد، بر اثر عوارض ناشی از سرطان ریه در ۷۷ سالگی درگذشت.
روزنامه نیویورک تایمز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت به نقل از یکی از دوستان این رماننویس نوشت که استر در خانهاش در بروکلین نیویورک درگذشت.
سیری هاستودت، همسر و نویسندهی همکار پل استر، نخستین بار سال گذشته تشخیص سرطان او را اعلام کرده بود.
آقای استر در سال ۱۹۴۷ در نیوآرک ایالت نیوجرسی به دنیا آمد و در دههی ۱۹۸۰ با آثاری مانند «سهگانهی نیویورک» به نماد ادبی نیویورک تبدیل شد. این سهگانه که تغییری فلسفی در ژانر پلیسی ایجاد کرد، به زبان فارسی هم ترجمه شده است.
حرفهی آقای استر در سال ۱۹۸۲ با کتاب خاطراتش به نام «اختراع تنهایی» اوج گرفت که روایتی تکاندهنده از رابطهی او با پدر تازهدرگذشتهاش بود.
اولین رمان او، «شهر شیشهای»، قبل از انتشار توسط یک انتشاراتی کوچک در کالیفرنیا در سال ۱۹۸۵ از سوی ۱۷ ناشر رد شده بود.
به گزارش نیویورک تایمز، همانطور که شهرت پل استر افزایش یافت، او بهعنوان پاسدار گذشتهی ادبی غنی بروکلین جلوه کرد و همچنین الهامبخش نسل جدیدی از رماننویسانی شد که در دههی ۱۹۹۰ و بعد از آن به منطقه هجوم آوردند.
استر اغلب در گزارشهای خبری به عنوان یک «سوپراستار ادبی» معرفی میشد. ضمیمهی ادبی «تایمز» بریتانیا زمانی او را «یکی از فوقالعادهترین نویسندگان آمریکایی» نامید.
او از کار با کامپیوتر پرهیز داشت و اغلب با خودکار در دفترچههای مورد علاقهاش مینوشت.
پل استر در سال ۲۰۰۳ به نشریهی «پاریس ریویو» گفت: «کیبورد همیشه مرا میترساند. قلم ابزار بسیار ابتداییتری است. احساس میکنی کلمات از بدنت بیرون میآیند و بعد کلمات را در صفحه فرو میکنی. نوشتن برای من همیشه یک تجربهی فیزیکی بوده است».
این نویسندهی آمریکایی فیلمنامهنویس هم بود و فیلمنامهی فیلم «دود» را نوشت که ارواح گمشدهای را به تصویر میکشید که در یک مغازهی تنباکوفروشی در بروکلین حضور داشتند. این فیلم را واین وانگ در سال ۱۹۹۵ کارگردانی کرد.
رمانهای اگزیستانسیالیستی استر در اروپا نیز بسیار محبوب بودند.
از دیگر آثار مهم او میتوان به «مون پالاس»، «خاطرات زمستان»، «کتاب اوهام» و «دیوانگیهای بروکلین» اشاره کرد. بسیاری از آثار این نویسندهی آمریکایی به زبان فارسی ترجمه شده است.
@KhabGard
آغاز هشتمین دورهی نمایشگاه
«کتاب تهران بدون سانسور»
هشتمین نمایشگاه کتاب «تهران، بدون سانسور» از ٢۵ آوریل تا ١٠ ژوئن با همکاری ناشران مستقل خارج از کشور در بیش از ٢٠ شهر در اروپا و آمریکای شمالی برگزار میشود.
برنامههای این نمایشگاه به دو صورت حضوری و آنلاین اجرا میشود و اطلاعات کامل برنامهها برای شهرهای گوناگون را میتوانید در وبسایت بدون سانسور پیدا کنید.
نمایشگاه کتاب بدون سانسور بهطور نمادین همزمان با برپایی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار میشود و تلاشی است برای انعکاس و معرفی فرهنگ و ادبیاتی که که حکومت جمهوری اسلامی آن را سرکوب و سانسور کرده و میکند.
این نمایشگاه را ناشران ایرانی مستقل خارج از مرزهای ایران میگردانند بهعنوان فرصتی برای معرفی کتابهایی که بدون سانسور – بهویژه سانسور حکومتی در ایران – منتشر شده است.
@KhabGard
اطلاعات کامل برنامهها و شهرها👇
شرحی کوچک از یک روز
برای درج در تاریخِ «نمیدانم کِی؟»
رفیقی قدیمی دارم در تهران که گاهی برای هم نامه مینویسیم. این پارهای غیرخصوصی از تازهترین نامهی اوست که اجازه داد در خوابگرد هم منتشر کنم.
📝بعد از دو سال در ساعت پنج عصر در میدان انقلاب بودم برای شرکت در رونمایی کتاب یکی از دوستان در کافهکتابی همان حوالی.
ساعت از چهار بعدازظهر گذشته بود که اسنپ رسید. مجبور شدم صندلی عقب بنشینم. توی راه مرد جوان راننده از بیآیندگی میگفت و مثل همه درد داشت. گفت به خاطر زنان بیحجابی که توی ماشینش مینشینند، ناچار شده صندلی جلو را بخواباند تا کسی بغلش ننشیند و شیشهها را دودی کرده بود که کسی داخل ماشینش را نبیند.
گفت چرا آینده اینقدر مبهم است و پرسید چه خواهد شد؟
گفتم من و دوستانم به اندازهی سن شما این پرسش را از هم کردهایم. تجربه و گذر عمر به این جواب واضحمان رسانده که دیگر ارزش ندارد زمان باقیمانده را صرف پیشگویی افق این جادهی خاکآلودی کنیم که طوفانش روبیده و توی چشممان غبار پاشیده.
وقتی جلوی سردر دانشگاه تهران پیاده شدم، دوباره چشمانم وقایعی را دید که امید را در قلبم شکوفا کرد؛ جلوی همان سازهی بتونیای که نزدیک شش دهه پیش یک دانشجوی جوان بااستعداد هنرهای زیبا آنرا طراحی کرد و از همان اواسط دههی چهل شاهد خاموش برخورد سیاست و علم و جرقه زدنش در کف این خیابانی بوده که به خاطر کانونی بودن نقطهی بحران، آن را به یک نماد ابدی تبدیل کرده است.
شلوغ بود. آدم بود که از بالا و پست میجوشید! موتورها در آمدوشد، نیروهای انتظامی جلوی ونها به گپوگفت و گاهی خندهای و گاه تذکری به جوانانی که لباسشخصیها به سمت آنان هلشان داده بودند. دختران و پسرانی که با افسران انتظامی بحث میکردند و معلوم بود بهشان سخت نگرفتهاند. معلوم بود مأمورند و هیچ اعتقادی در کار نیست.
سر جوانی که نصیحتش میکردند پایین بود و دستش روی شانهی افسر و گاه دست افسر روی شانهی او. انگار خواسته باشند همدیگر را بفهمند: نوعی درمان و همدلی.
آنسوتر زنان چادری در آمدورفت. نمیتوانستند انگار همه را ارشاد کنند. دختران جوان بیحجاب اصلاً کم نبودند. آنهم در کانونیترین و نمادینترین و حساسترین نقطهی ایران. آنقدر زیاد بودند که نمیشد چهرهشان را به خاطر بسپری. معلوم است از جنبش مهسا به بعد هریک حادثهای در خاطر دارند و هرکدامشان داستانی. رخدادهای تکانشگری که زیست عمومی را دیگرگون کرده است.
داستان عمومی همه مشترک بود و جملاتی را میشد در نگاهشان خواند: دیگر زمانه عوض شده و تنها شمایید که فرق نکردهاید.
ولی به نظرم آنها هم فرق کرده بودند. چون نه نایی برای چیرگی درشان میدیدم و نه یقینی به کاری که وظیفهی سازمانیشان بود.
همین بود که چند نفر از زنان چادری را دیدم که از خستگی روی سکوی کتابفروشی امیرکبیر ولو شده بودند و نومیدانه زمین را نگاه میکردند. معلوم بود از صبح بسیار کوشیدهاند و جز یک هیچِ بزرگ چیزی نصیبشان نشده.
روبهروی خیابان دانشگاه، دو جوان ریشوی بسیجی سوار بر موتور به دو سه دختر بیحجاب با صدای بلند تذکر دادند: خانم! آی خانم روسریت رو سر کن. آن که ترک موتور سوار بود دوربینی کوچک دستش بود و تصویر میگرفت؛ خانم محترم! شالتو بنداز گفتم…
دختران نگاهی به هم کردند و با بیاعتنایی از چهارراه گذشتند و موتورسواران هم گاز دادند و رفتند. گویی همدیگر را ندیده گرفتند یا نخواستند بیشتر هم را ببینند.
وارد کافه-کتاب که شدم کمی به قفسهها خیره شدم. انگار وارد معبد شده باشم. کتابخانهها سحر میکنند و در آدمی که وطنش فرهنگ باشد، جادو میآفرینند.
مخزن کتابخانهها تنها جای صلحآمیز جهاناند، چون افکار متعارض بی کمترین دادوقالی کنار هم مینشینند.
مدتی بعد خانم نویسنده با کتوشلوار جین وارد شد و موهای بلند سیاهش روی شانهها لَخت آرام گرفته بود و چنان سکون اطمینانبخشی داشت که هیچ علامتی از بلوا در چهرهاش نبود. خوش و بش کوتاه. گفت با اسنپ آمده و نزدیک اینجا ماشین، خراب شده و مجبور بوده دو چهارراه را با همین لباس و هیئت تا اینجا بیاید.
توی جلسه میزبان و مدعو به راحتی از تنانگی گفتند، از جسارتهای زنانه و خواهشهای آمرانهی مردانه و آنچه میشد فهم کرد این بود که وقایع دو سال اخیر را میشود به جابهجایی همین دو ساحت در یک شکل کلان مربوط دانست. در مجموع آنچه بیرون این معبد میگذشت، بدون واهمه با زبان ادبیات بیان شد و گاه تلخندی…
جلسه که تمام شد و بیرون که آمدم، بند آفتاب وا شده بود و غروب روی میدان انقلاب پهن میشد. دستفروشها تمام پیادهروها را قرق کرده بودند. کتاب و کتاب و کتاب. تا میدان پرسه زدم. آمران و ناهیان بساطشان را جمع کرده بودند.
تمام خیابان معبد شده بود و همه به نماز…
@KhabGard
در احوال این نیمهی روشن
این برنامهی ۴۹ دقیقهای بیبیسی فارسی براساس مصاحبههای #فرج_سرکوهی با #هوشنگ_گلشیری در فاصلهی سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۵ ساخته شده و فیلمبردار آن #کاوه_گلستان بوده است.
کارگردان برنامه: پگاه آهنگرانی
تدوینگر: آرش آشتیانی
@KhabGard
🔸دانیال مقدم، بازیگر و خواننده، با انتشار موزیکویدئوی «بازیگر» در صفحه اینستاگرام خود، از احضار مجددش همراه با سحر زکریا و صبا کمالی به شعبه اجرای احکام دادسرای فرهنگ و رسانه خبر داد.
🔸آقای مقدم در صفحه اینستاگرام خود نوشت که موزیک «بازیگر» به مناسبت روز جهانی هنر با همکاری خانم صبا کمالی ساخته شده و دلیل انتشار زودهنگام آن احضار به دادسرا به دلیل پروندهٔ پیشین برای موزیک «حوری» است.
🔸پیش از این در ۶ آذر ۱۴۰۲، سحر زکریا و صبا کمالی، بازیگران سینما و تلویزیون و دانیال مقدم، بهدنبال انتشار آهنگ «حوری» به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان، به اتهام «دعوت به فساد و فحشا»، به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده بودند.
🔸آهنگ «حوری» روز سوم آذر ۱۴۰۲، با موضوع خشونت علیه زنان و با اجرای مشترک این سه هنرمند منتشر شد.
🔸دانیال مقدم پیش از این نیز چند ترانه دیگر با موضوعات اجتماعی و اعتراضی از جمله آهنگ «رئیس» را با اجرای غلام کویتیپور منتشر کرده است.
@RadioFarda
نظر سانسورشدهٔ میلان کوندرا دربارهٔ خمینی و سلمان رشدی
مصطفی خلجی: با وجود ترجمهٔ تقریباً همهٔ آثار میلان کوندرا به زبان فارسی، خوانندگان کتاب در ایران، بهدلیل مصیب سانسور، اطلاع چندانی از نظر کوندرا دربارهٔ رمان «آیات شیطانی» سلمان رشدی ندارند.
.
خمینی بهمن ۱۳۶۷ پس از اعتراضاتی که علیه انتشار «آیات شیطانی» در بریتانیا و پاکستان آغاز شده بود، حکم ارتداد سلمان رشدی را صادر کرد.
این حکم آتش اعتراضات را شعلهورتر کرد و منجر به یک سری اتفاقات مرگبار در ارتباط با این کتاب شد و رشدی نیز بر اثر تهدیدها زندگی مخفی خود را آغاز کرد.
میلان کوندرا که خودش از حکومتی خودکامه و فرهنگستیز فرار کرده و پدیدهٔ «رمان» برای او دغدغهای بنیادین بود، نمیتوانست در مورد تحولات مربوط به «آیات شیطانی» بیاعتنا باشد.
چهار سال پس از صدور حکم خمینی، میلان کوندرا کتابی با عنوان «وصایای تحریفشده» نوشت که با فاصلهٔ کوتاهی اولین ترجمهٔ آن به فارسی در ایران منتشر شد.
کوندرا در همان سطرهای آغازین کتاب به بررسی رمان «آیات شیطانی» پرداخته، اما در هیچ کدام از ترجمههای فارسی نظرات او دربارهٔ این رمان و اساساً حکمی که خمینی علیه رشدی صادر کرد، نیامد.
@KhabGrad
از طریق زودبین بخوانید👇
و چه شیوا و دلانگیز این شعر زیبای حافظ را میخواند #فرامرز_اصلانی.
@KhabGard
پیمان سلطانی تصنیف «نوروز» را چندین سال پیش ساخته و منتشر کرده بود بدون هنرنمایی زنان، حالا اما نسخهای تازه منتشر کرده معطر و مزین به خوانندگی و نوازندگی و رقص زنان. بیش باد.
اجرای نوازندگان ارکستر فیلارمونیک ارمنستان، ارکستر لیلی یان و گروه کلنل
خوانندگان: پارسا حسندخت ، نگار گرجیان، محمد مقدس
شاعر: محسن حسینی
همنوازان: جعفر قاضی عسگر، علیرضا دریایی، نکیسا علی حیدری، میثم ملکی، مژگان حسینی، حامد پیرا
با همکاری حامی حقیقی، معین هاشمینسب، درسا آزادی و درین آزادی
نسخهی صوتی اثر
@KhabGard
نوروزتان خوش.
.
پیشنهاد خواندن چند رمان
چندی پیش برای دوستی که از فضای داستانخوانی این سالهای کشور دور بود، تعدادی رمان ایرانی معرفی کردم که اگر خواست، بخواند. آن فهرست را اینجا هم میگذارم، شاید به درد کسانی دیگر هم بخورد. گفتن شاید ندارد که رمانها و مجموعه داستانهای بیشتری در این یکی دو سال خواندهام که با نگاه من قایل معرفی نبودهاند. کتابهای غیرداستانی را هم اینجا ذکر نکردهام، و همچنین داستانهای خارجی را، چون به قدر کافی (و بیش از کافی) براشان تبلیغ میشود. کتابهایی که معرفی کردهام متعلق به نسل جوانتر داستاننویسی امروز ایران است. البته درستتر این بود که فقط کتابهای امسال را معرفی میکردم، اما فهرست خیلی کوتاه میشد و قبلاً هم این کتابها را معرفی نکرده بودم. اما فهرست تعدادی از کتابهای خوب دو سه سال اخیر:
✔️ رد گردنبند بر گردن دوشیزگان (جنایی و اجتماعی)/ علیرضا شهبازین/ چشمه
✔️ اوکاشا (تریلر اجتماعی_روانشناسانه)/ سارا تاجدینی/ برج
✔️ پوست بر زنگار (جنایی و اجتماعی)/ اشکان اختیاری/ برج
✔️ جنگ خصوصی چریکهای سالخورده (درام سیاسی_اجتماعی)/ سعیده امینزاده/ برج
✔️ خانهی آفاق (درام سیاسی_اجتماعی)/ سارا نظری/ برج
✔️ رد خون بر پلکهایم (جنایی و سیاسی_اجتماعی)/ رها فتاحی/ برج
✔️ شکری پسر یعقوب (درام سیاسی_اجتماعی)/سیامک ایثاری/ برج
✔️ بازیهای مردانه (درام سیاسی_اجتماعی)/ آرمان امیری/ چشمه
✔️ آواز ماهی بینام (مجموعه داستان شاعرانه و اجتماعی)/ رضا جمالی حاجیانی/ نشر گمان
✔️ بازگشت ماهیان پرنده (درام اجتماعی_تاریخی)/ آتوسا افشین نوید/ نشر مروارید
✔️ هرس (درام اجتماعی_تاریخی)/ نسیم مرعشی/ چشمه
✔️ بر سنگفرش خیس شانزهلیزه (درام اجتماعی)/ مولود قضات/ چشمه
#رمانخوانی
#حسین_سناپور
@sanapourhossein
مطابق انتظار، فیلم «منطقهی مورد علاقه» اسکار بهترین فیلم بینالمللی و بهترین صدا را برد. اوپنهایمر هم که مهمترینها را درو کرد.
@KhabGard
فهرست برندگان اسکار ٢٠٢۴
.
متن اولین گزارش کمیتهی حقیقتیاب شورای حقوق بشر در مورد ایران
کمیتهی حقیقتیاب شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد ایران امروز در اولین گزارش خود اعلام کرد که «سرکوب خشونتبار اعتراضات مسالمتآمیز و تبعیض ساختاری فراگیر علیه زنان و دختران منجر به ارتکاب نقض جدی حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ایران شده که بسیاری مصداق جنایات علیه بشریت محسوب میشوند».
گزارش ارائهشده به شورای حقوق بشر تصریح کرده که «موارد نقض حقوق بشر و جنایات تحت قوانین بینالمللی در بستر اعتراضات «زن زندگی آزادی آغاز شد، شامل قتل، اعدامهای فراقضایی و مرگهای غیرقانونی، استفادهی غیرضروری و بیرویه از قوای قهریه، سلب خودسرانهی حق آزادی، شکنجه، تجاوز، ناپدیدسازیهای قهری و تعقیب و آزار مبتنی بر جنسیت است».
این کمیته همچنین احراز کرده که «خشونت فیزیکی در طول بازداشت منجر به مرگ #مهسا_امینی شد» و «آمار و ارقام معتبر حاکی از کشته شدن ۵۵۱ معترض توسط نیروهای امنیتی است، که دستکم ۴۹ تن از آنان زن و ۶۸ تن کودک بودهاند».
گزارش کمیتهی حقیقتیاب سازمان ملل همچنین میگوید نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی «در شرایطی که خطر قریبالوقوع مرگ یا جراحت جدی» برای آنها وجود نداشت، از تفنگهای ساچمهای، تفنگهای تهاجمی و مسلسلهای دستی علیه معترضان استفاده کرده و «از این طریق مرتکب قتلهای غیرقانونی و فراقانونی شدهاند».
این کمیته در بررسیهای خود همچنین الگوی «تیراندازی عمدی به چشم معترضان» را یافته و همچنین تأیید کرده که برخی از بازداشتشدگان با خشونت جنسی، ازجمله تجاوز جنسی، تهدید به تجاوز، برهنگی اجباری، لمس کردن و برقگرفتگی اندام تناسلی خود مواجه شدهاند.
در بخش دیگر گزارش آمده شمار بسیاری هنوز به دلیل حمایت کردن از جنبش #زن_زندگی_آزادی در حال پرداخت هزینههای گزاف هستند. مقامات کشور به سرکوب خانوادههای قربانیان، روزنامهنگاران، مدافعان حقوق بشر، وکلا، پزشکان و بسیاری دیگر، صرفاً به علت ابراز عقیدهشان، حمایت از معترضین یا حقیقتجویی و دادخواهی برای قربانیان شدت بخشیدهاند.
بلندپایهترین مقامات کشور، با بیانیههای توجیهکنندهی اقدامات و رفتار نیروهای امنیتی، نقض حقوق بشر را تشجیع و ترغیب کرده، اجازه داده و بر آن صحه گذاشتهاند. آنها در کارزار تخریب که معترضین را بهعنوان «اغتشاشگر»، «عناصر بیگانه» و یا گروههای «تجزیهطلب» ترسیم کرد، شرکت نمودند. نیروهای امنیتی حکومت، بهویژه سپاه، بسیج و نیروی انتظامی و دیگر نیروها در ارتکاب نقض جدی حقوق بشر و جنایات تحت قوانین بینالمللی مشارکت کردهاند.
@KhabGard
متن کامل بیانیهی شورای حقوق بشر👇
مجازات اسلامی شروین حاجیپور
برای «برای»:
«مضافاً به اینکه متهم در جلسهی دادگاه از عمل خود صریحاً ابراز ندامت و پشیمانی ننموده»، بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام»، هشت ماه حبس و بابت اتهام «اغوا و تحریک مردم به اغتشاشات به قصد برهم زدن امنیت کشور»، سه سال حبس.
و «با توجه به اینکه دادگاه مجازات اصلی پیشبینیشده در قانون مجازات اسلامی را برای اصلاح مرتکب کافی ندانسته»:
ـ دو سال ممنوعیت خروج از کشور
ـ جمعآوری دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزهی فرهنگی، علمی و هنری و انتشار آن در فضای مجازی به نام خود
ـ مطالعه و خلاصهنویسی کتاب حقوق زن در اسلام تألیف مطهری و کتاب زن در آینهی جمال و جلال جوادی آملی به میزان ۳۰ صفحه هریک بهصورت مجزا و دستنویس و انتشار در فضای مجازی
- ساخت موسیقی علیه آمریکا و جمعآوری نقض حقوق بشر توسط دولت آمریکا و انتشار در فضای مجازی
- شرکت در دورهی آموزشی «مهارت رفتار و دانش در حوزهی هنر»
@KhabGard
شروین حاجیپور
.
«فراموش شدن بهتر است از تبدیل شدن به یک نشان تجاری. بهتر است کمتر خوانده , شناخته شویم، اما آزاد بمانیم.»
- از نامههای #اشتفان_تسوایگ
نامهنگاری سابقهای به قدمت تمدن بشری دارد؛ از نامههای سیسرون در روم باستان و نامهنگاریهای قرون وسطی تا دوران طلاییِ نامهنگاری در قرن هفدهم میلادی که نویسندگان متوجه شدند میتوانند از این قالب برای بیان احساسات خود استفاده کنند.
اما خواندنیترین نامهنگاری میان دو نویسنده در تاریخ ادبیات جهان چیست؟
بسیاری بر این عقیدهاند نامههایی که اشتفان تسوایگ نوشت، از مهمترین نامهنگاریهاست، بهویژه مکاتباتی که با زیگموند فروید داشت.
تسوایگ و فروید هر دو اتریشی بودند، اما فروید ۲۵ سال از تسوایگ بزرگتر بود و به او همچون پسری نگاه میکرد که همیشه میخواست داشته باشد.
تسوایگ هم شدیداً متأثر از فروید بود و نبوغ او را ستایش میکرد.
برخی منتقدان ادبی میگویند تسوایگ که در داستانهایش همچون یک روانکاو شخصیتهایش را روانکاوی میکند، بیش از دیگر نویسندگان تحتتأثیر فروید بوده است.
این دو با هم به مدت ۳۰ سال، از ۱۹۰۸ تا ۱۹۳۹، نامهنگاری داشتند.
تسوایگ در یکی از نامههایش به فروید نوشت: «من متعلق به آن نسل از ذهنها هستم که تقریباً به هیچکس به اندازهی شما در مسائل دانش مدیون نیستند.»
نامهنگاری تسوایگ با فروید تا روزهای آخر عمر فروید که در بریتانیا در تبعید درگذشت، ادامه داشت.
این نامهنگاریها، هم از لحاظ ادبی و فلسفی و هم از لحاظ تاریخی، نامههای مهمی هستند زیرا دوران سیاه تاریخ قرن بیستم اروپا را بهخوبی بازتاب دادهاند.
هر دو قربانی فاشیسم شدند و در تبعید جان باختند، با این تفاوت که تسوایگ سه سال پس از فروید به مرگی خودخواسته در برزیل همراه با همسرش جان باخت.
فروید گویا از قبل خودکشی تسوایگ را پیشبینی کرده بود: «نوع شما از نوع ناظر است؛ کسی که گوش میدهد و بهشیوهای دلسوزانه و مهربانانه تقلا میکند تا در درک بیاندازه آزاردهنده پیشرفت کند.»
تسوایگ پیش از مرگش به یاد آورده بود که مردم «همیشه با فروید بدبینانه رفتار میکردند چون او قدرت فرهنگ بر غرایز را انکار کرده بود. اما اکنون به وحشتناکترین حالت عقیدهی او تأیید میشود، وقتی که بربریت، غریزهی ابتدایی نابودی، را نمیتوان از روح انسان زدود...»
منبع: اینستاگرام مصطفی خلجی
@KhabGard
تسوایگ و همسرش در بستر خودکشی
سردار حسین محبی، معاون تبلیغات سپاه پاسداران، دیروز ۲۵ بهمن در کنگرهی «شعر فرهنگیاران سپاه» چنین گفته:
«در اولین سرشماری که سال ۹۴ صورت گرفت، ۱۶۰۰ شاعر در سپاه شناسایی شدند و از این تعداد امروز حدود ۴۰۰ شاعر فعال داریم.
حافظ و سعدی و مولانا و امثال آنها از شعرای بزرگ جامعهی ادبی کشور هستند که شاید برجستگی آنها در حد قله محسوب میشود و بهراحتی نشود در حد آن شاعران شعر سرود، اما شاعران معاصر هم خیلی با آنها فاصله ندارند.»
@KhabGard
در عکسهای بالا از این کنگره میتوانید با شماری از شاعران معاصرِ سرشمردهی فاصلهندار با قلههای شعر فارسی آشنا شوید.
.
کتاب «آخرین شاه» نوشته ری تکیه که اوایل بهمن خارج از روال رسمی منتشر شد، با استقبال خیلی خوبی روبرو شد و اکنون به چاپ دوم رسیده است.
این استقبال بیانگر علاقمندی نسل جدید ایران به شنیدن و مطالعه روایتهای غیرحکومتی از انقلابی است که بیش از چهار دهه است بر زندگی روزمره و سرنوشت آنها سایه افکنده و متاسفانه دستاوردهای چندانی نداشته است.
ری تکیه که از پژوهشگران برجسته امور خاورمیانه است، در این کتاب سعی کرده که بیطرفانه به شرح دستاوردهای و ناکامیهایی پادشاهی بپردازد که سقوط سلطنت او موجی از دگرگونی در خاورمیانه ایجاد کرد که دامنه آن تا به امروز ادامه دارد.
• بخشی از کتاب:
خودکامگی شاه بدون دستاورد نبود. پادشاه جاهطلبیهای دور و درازی داشت و معیار او برای موفقیت همیشه غرب صنعتی بود. او مدام اصرار داشت که ایران به اروپا برسد و حتی در برخی زمینههای تولید از آن پیشی بگیرد. وجه ممیزه سیاست او، موسوم به انقلاب سفید، شامل تلاشی قابل توجه برای انجام اصلاحات ارضی بود که نه تنها برای تضعیف اشرافیت زمیندار، بلکه همچنین تلاشی واقعی بهمنظور توانمندسازی دهقانان بود. شاه مدارس، دانشگاهها، بزرگراهها، فرودگاهها، درمانگاهها و بیمارستانها ساخت. او به زنان حق رای و به اقلیتها حق انجام مناسک مذهبی خود را داد. میزان سواد را بالا برد و نرخ مرگومیر کودکان را کاهش داد. تهران از شهری رخوتآلود به یک مرکز بزرگ شهری تبدیل شد. فساد بیداد میکرد و برنامهریزی منسجمی وجود نداشت اما سطح زندگی همه بالا رفت.
مدیریت شاه در امور خارجی چیزی از درخشان بودن کم نداشت. او یک ملیگرا بود که بیوقفه قیمت نفت را افزایش داد. روابط خوبی با اتحاد جماهیر شوروی برقرار کرد در حالی که اتحاد خود را با آمریکا مستحکم نگه داشت، بر خلیج فارس تسلط داشت ضمن اینکه جمهوری انقلابی در عراق را زیر نظر داشت و روابط حسنهای با سلاطین عرب- همچنین اسرائیل- برقرار کرده بود که همه آنها ایران را منبع ثبات در منطقه میدانستند. مناسبات تجاری با اروپا و آسیا را گسترش داد. او یکی از رهبران جهان سوم بود که نارضایتیهای جنبش عدم تعهد او را اذیت نمیکرد. اگرچه هرگز ایران را قدرتی بزرگ نکرد ولی آن را به یک ذینفع مسئولیتپذیر تبدیل کرد.
• علاقمندان به دریافت نسخه کاغذی کتاب میتوانند از طریق صفحه خصوصی مترجم در اینستاگرام، کتاب را سفارش دهند تا ارسال شود.
@Tirabooks
ماجرای دروغ شاخدار حکومت از «ندامت اشکان خطیبی در مصاحبه با رادیوفردا»
این روزها در سایتهای نزدیک به حکومت کلیپی سهدقیقهای به همراه خبر «اظهار ندامت و پشیمانی اشکان خطیبی در مصاحبه با رادیوفردا» منتشر شده است.
بخش اول کلیپ سه جمله از مصاحبه را به هم چسبانده که القا کند خطیبی بهخاطر از دست دادن آنچه در ایران داشته، پشیمان است. او اما در مصاحبهی اصلی توضیح میدهد که احساس کرده برخی از پستهای مدیریتیاش در ایران او را «تبدیل به چرخدندهای در یک ماشین سرکوب» کرده بوده و به همین دلیل تصمیم گرفته از آن فضا خارج شود.
در قسمت دیگری از کلیپ دستکاریشده، بخشی از اواسط یک جملهی طولانی را میشنویم. خطیبی در مصاحبهی اصلی توضیح میدهد که میخواهد بهرغم مشکلاتش به هنرمندان مهاجر کمک کند. در کلیپ اما اینگونه القا میشود که او در حال اظهار پشیمانی از وضعیت خود است.
بخش سوم کلیپ نیز برعکس صحبتهای اصلی خطیبی است. او میگوید بازجویش در ایران به او جملات توهینآمیزی گفته و خطیبی نیز برای اثبات اشتباه بودن حرفهای بازجو، انگیزهی بیشتری پیدا کرده و از این انگیزه برای کار کردن روزانه در شرایط سخت روحیاش استفاده کرده است. کلیپ اما با چسباندن پنج جمله از جاهای مختلف مصاحبه القا میکند که خطیبی میگوید مشکلات، باعث شده او نتواند کار کند.
@KhabGard
وبسایت «فکتنامه» به این ادعای رسانههای نزدیک به حکومت که میگویند اشکان خطیبی در مصاحبه با رادیوفردا از وضعیت خود اظهار پشیمانی کرده، نشان «شاخدار» داده است.
کاملِ گزارش فکتنامه را در این لینک بخوانید. متن کامل این مصاحبهی چهار هزار کلمهای را هم اگر هنوز نخوانده یا نشنیدهاید، میتوانید در وبسایت رادیوفردا بخوانید یا بشنوید.
.
🔸بهتازگی نهاد ویژهای در #روسیه تأسیس شده برای اینکه تصمیم بگیرد کدام کتابها حق عرضه به بازار کتاب دارند.
🔸در تازهترین مورد از سانسور کتاب، یکی از بزرگترین ناشران روس ترجمهٔ شرححال پير پائولو پازولینی را منتشر کرده اما تصاویر کتاب «بیشتر به فایلهای محرمانهٔ سیآیای شباهت دارد».
🔸این در حالی است که حکومت روسیه پس از تهاجم نظامی به #اوکراین «ارزشهای سنتی» را به یکی از اصول ایدئولوژیک برای سرکوب مخالفان خود تبدیل کرده و تشدید سانسور باعث شده هیچ رسانهٔ مخالف #کرملین هم دیگر در داخل کشور باقی نماند.
🔸رادیوفردا در گزارشی به موضوع #سانسور و رمانهایی که فروش آنها در روسیه ممنوع اعلام شده پرداخته است.
🔸مشروح این گزارش را اینجا میتوانید بخوانید.
@RadioFarda
چطور وارد بازار نشر شوم؟ چه کتابی ترجمه کنم؟ ترجمه خوب و بد یعنی چه؟ با کدام ناشر قرارداد ببندم؟ آیا باید به ناشر پولی بدهم یا دستمزد بگیرم؟
اینها بخشی از سوالاتیست که معمولا از دوست و آشنا میشنویم؛ از تازهکارهایی که علاقمندند وارد بازار جذاب و دلچسب کتاب شوند. و پاسخهای متنوعی برای آنها وجود دارد. شاید در نگاه اول شغل فرهنگی درآمد چندانی نداشته باشد، مثلا نه چنان که این روزها متداول است و همه ترید میکنند! اما برآیند چند معیار مثل علاقه، زیباییشناسی، موقعیت اجتماعی، امکان دورکاری و ... این حوزه را هنوز در زمرهی جدابترین حوزههای کسب و کار نگه داشته است. پس از این حرفها اگر بگذریم، چطور وارد بازار کتاب شویم؟
در این کارگاه یک روزه تلاشم این بود تا برای مجموعهای از این سوالات، پاسخهای خوبی ارائه دهم. پس دعوت کردم از سه استاد عزیز که هر کدام تجربههای شنیدنی و جذابی در این حوزه دارند و وسعت نگاهشان کارگشای افرادی خواهد بود که قصد دارند نخستین قدمها را در بازار کتاب و ادبیات، حرفهای بردارند.
ثبت نام یا راهنمایی:
*تلگرام سورنبوک به آدرس sorenbook_admin
*شماره ۰۹۰۵۲۲۵۶۰۰۰
فراخوان جایزه مهرگان ادب
دورههای بیستوسوم و بیستوچهارم
رمان و مجموعه داستان فارسی
دبیرخانه جایزه مهرگان با انتشار فراخوان دورههای بیستوسوم و بیستوچهارم جایزه مهرگان ادب برای انتخاب بهترین رمان و مجموعه داستان کوتاه فارسی، از ناشران و نویسندگان دعوت میکند حداکثر تا تاریخ 31 خردادماه 1403 آثار خود را به دبیرخانه جایزه مهرگان ارسال کنند.
ناشران و نویسندگان میتوانند با ارسال سه نسخه از هر عنوان رمان یا مجموعه داستان چاپ اول خود که در سالهای 1400 و 1401 در ایران منتشر شده، در جایزه شرکت کنند.
همچنین ناشران و نویسندگانی که چاپ اول اثرشان در بازه زمانی اول ژانویه 2021 تا 31 دسامبر 2023 در خارج از ایران منتشر شده است، میتوانند با ارسال فایل الکترونیکی (PDF) کتاب و یا با ارسال پستی سه نسخه چاپ شده اثر تا تاریخ 20 ژوئن 2024 در این دوره جایزه حضور داشته باشند.
دبیرخانه جایزه مهرگان به آگاهی گویشوران زبان مادری در گستره فرهنگ و جغرافیای ایران میرساند که آییننامه جایزه "مهرگان ادب زبان مادری" با هدف تشکیل هیأتهای داوری با حضور منتقدان ادبی و نویسندگان بومی زبانهای مادری در دست تغییر است از این رو فراخوان این بخش از جایزه مهرگان ادب کمی به تاخیر افتاده و متعاقبا منتشر خواهد شد.
نشانی برای ارسال کتاب : تهران - صندوق پستی 555-19615
پست الکترونیک: mehreganprize@gmail.com
کانال فارسی جایزه مهرگان: /channel/mehreganprize_fa
کانال انگلیسی جایزه مهرگان: /channel/mehreganprize_eng
(شناسه کاربری دبیرخانه: @mehreganprize)
شماره ارتباط اینترنتی: +989309127217
وبگاه جایزه مهرگان: www.mehreganprize.com
دبیرخانه جایزه مهرگان
29 فروردینماه 1403
(17 آوریل 2024)
/channel/mehreganprize_fa
یک راه مناسب برای باوراندن دروغ به افراد بازگویی مکرر آنهاست، زیرا حس آشنایی را نمیتوان بهراحتی از حقیقت متمایز کرد. نهادهای خودکامه و بازاریابها همیشه این واقعیت را میدانستهاند.
– دنیل کانمن، فکرکردن، بیدرنگ و بادرنگ –
[بر اساس ترجمهٔ نشر ققنوس]
#نقل_قول
@kaaghaz
بهار و فلسفهی شکست!
#علیرضا_رجایی
.
در آستانهی بهار احساس شکستی همهجانبه در همهجا بهچشم میخورد و این با تحوّل نویدبخشی که ما ایرانیان از هر بهار انتظار داریم، در تعارض است.
در عین حال هیچ انسانی، به هر میزان سادهاندیش، گمان نمیکند حیات طیّبهای که جای هیچ زخم وجراحتی بر بدنش نباشد، امکانپذیر است.
جدا از دلایل بیشماری که برای شکست میشناسیم -و بیخردی مزمن ومهلک تنها یکی از آنهاست- کم نیستند نویسندگانی که جهان فلسفی خویش یا دیگران را در مواجهه با «شکست» قرار میدهند تا به دریافتی شاید بنیادینتر از وضع عجالتاً گریزناپذیری که ناکامی حاصل آن است، دست یابند.
لئا اوپی، استاد تئوری سیاسیِ مدرسه اقتصادی لندن، در مقالهی خود در روزنامه گاردین، از لحظهای میگوید که در کلاس تاریخ اندیشه سیاسی، فلسفهی عصر روشنگری و این سخن مشهور کانت را درس میدادهاست که: "شهامت دانستن داشته باش"؛ و نیز اینکه روشنگری به تعبیر کانت "خروج آدمی از نابالغی به تقصیر خویشتنِ خویش است".
اما دانشجویان او چندان روی خوشی به روشنگری نشان نمیدهند و حتا در مخالفت با او با دلسردی میپرسند «اصولاً روشنگری برای ما چه دستاوردی داشته وقتی نتوانسته حتا نسلکشی را متوقف کند؟»
خانم اوپی میگوید برای دقیقهای دچار تردید میشود و میاندیشد که آیا واقعاً باور داشتن به اینکه سیاست دستکم در سطوحی باید بهلحاظ اخلاقی مسئول باشد، تا این اندازه پوچ است؟
پاسخی که او به این پرسش بنیانبرافکن میدهد این است که امیدوار بودن، مستقل از اوضاع تباهآلودهی جهان، گونهای وظیفهی اخلاقی و درست در «نقطهمقابل پوچانگاری» است و نومید شدن نیز چیزی جز از دست دادنِ اصول نیست.
تعبیر درست حرف لئو اوپی این است که ناامید شدن تنها برای درصد اندکی از انسانهای بیدرد و ممتاز جهان امکانپذیر است امّا مردمی که در متن رنج و مبارزه زندگی میکنند، لاجرم امید، بخش ناگزیری از حیات و هستی آنهاست:
«مردمانی که از بیعدالتی رنج میکشند، کسانی که هر روز شاهد پایمال شدن عزت خویش هستند، آنانی که به حاشیه رانده میشوند، وادار به سکوتشان میکنند، استثمارشان میکنند، بهسوی مرگشان میرانند یا میکشندشان، نمیتوانند از خود بپرسند که آیا امید دارند یا نه. اینان برای زنده ماندن تقلا میکنند، میکوشند از پس زندگی برآیند و بهطور مدام مبارزه میکنند. مبارزهی مداوم آنها، به هر شکلی که باشد، تاب از دست دادن ایمان را ندارد.»
او همچنین مینویسد: «آموزه و تعالیم روشنگری به من یادآوری کرد که هر چه جهان بدتر و وخیمتر به نظر آید، محکمتر و با صلابتی بیشتر باید به اصول خویش پایبند بود.»
تردیدی در این نیست که ما در عصر تناقضهای مهلک و بهطور خاص در سرزمینمان، در عصر شکستهای پیاپی زندگی میکنیم و در هر پایان سالی، هنگامی که به روزگار و زمانهی خویش مینگریم، به نتایجی ناامیدکننده میرسیم. درست در روزهای پایانی سالی که گذشت نیز بار دیگر این تناقضهای تاریخی به صورتی نمادین و این بار در دو اسم کاظم صدیقی و صدیقه وسمقی برملا شد...
@KhabGard
یادداشت علیرضا رجایی طولانی است و نکات دیگری هم دارد. کاملش را از طریق زودبین بخوانید.
👇
#فرامرز_اصلانی که دیشب بر اثر سرطان درگذشت، آخرین عبارتی که خطاب به مردم کشورش نوشت، ۱۴ اسفند پارسال، این بود: «در اندیشهی شما، ایران و ترانه و آواز هستم.».
ویدئوی بالا مربوط است به بهمن ۱۴۰۱، بحبوحهی سرکوب اعتراضات #زن_زندگی_آزادی در ایران، که اصلانی میگوید: هر بار که اسم کیان پیرفلک میآید، اشک به چشمانم مینشیند، تصویرش همیشه جلوی چشمانم است. هیچگاه نمیتوانم فراموش کنم که کشته شدن کیان نفرت من را از این حکومت بیشتر کرده است.
@KhabGard
نامش بلند باد.
.
اگر از آنهایی هستید که آخر سال دنبال فهرست کتابهای بهتر سال میگردید، مطلبی را از مهرداد اصیل در خوابگرد منتشر کردهام با عنوان «کتابهای سال ۱۴۰۲ در حوزهی ادبیات جهان».
علاوهبر این فهرست ۱۰تایی، مهرداد چند اثر تازهمنتشرشدهی خوب را هم فهرست کرده، خود من هم یک مورد کتاب زیرزمینی به آن اضافه کردهام و در انتهای متن هم فهرست جدید حسین سناپور از بهترینهای ادبیات داستانی ایرانیِ دو سه سال اخیر را گذاشتهام.
در مجموع در این مطلب ۱۶ کتاب خارجی جدید و ۱۲ کتاب داستانی ایرانی دو سه سال اخیر فهرست شده که شاید کار را برای بعضی علاقهمندان مطالعه راحت کند.
@KhabGard
در خوابگرد بخوانید 👇
https://khabgard.com/8905
سال نو هم امیدوارم خجالت بکشه و یک بار هم که شده، بر همگیمون مبارک باشه! 😁
فرانس دِ وال، استاد دانشگاه و نخستیشناسِ خداناباوری که در مطالعات شناخت حیوانات دانشمندی پیشرو بود و کتابهای پرفروشی هم نوشته بود، چند روز پیش در ۷۵سالگی درگذشت.
از میان کتابهای او این سه اثر به فارسی هم ترجمه و منتشر شده:
- دوران همدلی: درسهای طبیعت برای جامعهای مهربانتر
(برگردان حسین افشار، نشر مرکز، ۱۳۹۷)
- آیا ما برای درک هوش حیوانات به اندازه کافی باهوش هستیم؟
(برگردان گروه مترجمان، نشر دانشگاه تهران، ۱۴۰۱)
- آخرین آغوش ماما: هیجانات حیوانات و آنچه دربارهی ما آشکار میسازند
(برگردان نازگل عزیزی، نشر سایلاو، ۱۴۰۰)
من خودم هیچکدام از کتابهایش را نخواندهام، اما دومی (هوش حیوانات و انسان) را گرفتم که بخوانم؛ چون دیدم دوستی که به نظرش خیلی احترام میگذارم، نوشته بود «حتماً بخوانید. اگر خواندهاید، دوباره بخوانید.»
@KhabGrad
دو فیلم در یک فیلم:
یکی برای دیدن، یکی برای شنیدن
فیلم سینمایی #منطقه_مورد_علاقه (یا منطقه دلخواه) ساختهی جاناتان گلیزر که جوایز متعدد و مهمی همچون جایزهی بزرگ جشنوارهی کن و فیپرشی را برده، در اسکار امسال هم در پنج رشته نامزد است:
- بهترین فیلم
- بهترین کارگردانی
- بهترین فیلم بینالمللی
- بهترین فیلمنامهی اقتباسی
- و البته بهترین صدا.
آنچه میخوانید، مروری است بر این فیلم و وجوه تمایز آن با مهمترین آثار مرتبط با جنگ جهانی دوم از زمان ساخته شدن «فهرست شیندلر» به این سو.
خودِ گلیزر دربارهی فیلمش گفته «شما با فیلمی مواجه هستید که آن را میبینید و در عین حال فیلمی دیگر نیز وجود دارد که آن را میشنوید».
@KhabGard
کاملِ این یادداشت در رادیوفردا👇
جمشید عندلیبی کمنظیر بود. افسوس که چه زود رفت؛ مگر ۶۶ سال، آن هم برای یک موسیقیدان نوازنده، میشود عمر؟!
.
چه بسیار آلبومها و کنسرتهای ماندگار که بی نوازندگی سحرانگیز او اساسأ به تصور نمیآید؛ از «بیداد» و «نوا» و «دستان» گرفته تا «دود عود» و «آسمان عشق» و «یاد ایام» و «رسوای دل» و «پیام نسیم» و «دل مجنون و «سروچمان».
اما و اما، تکنوازی او در آلبوم «نی نوا»ی حسین علیزاده بیتردید نوایی دیگر است، انگار که نغمهای آسمانی؛ همچنانکه همهی «نی نوا» حیرتانگیز بود و هست.
@KhabGard
دقیقهای از اجرای نینوا را ببینید.
خیابان انقلاب
در گفتوگوی آریامن احمدی با شهرنوش پارسیپور، لیلی گلستان، شمس لنگرودی، سیروس علینژاد، فریدون مجلسی و احمد طالبینژاد
خیابان شاهرضا یا انقلاب که از میدان «۲۴ اسفند» («انقلاب اسلامی» فعلی) آغاز میشود و پس از عبور از چهارراه پهلوی («ولیعصر» فعلی)، میدان فردوسی، دروازه دولت، پیچ شمرون، پُل چوبی به میدان «فوزیه» («امامحسین» فعلی) میرسد، تصویری از تاریخ یکصدسالهی معاصر ایران است.
این خیابان از یکسو قلب تپندهی فرهنگ و هنر ایران بوده است و از سوی دیگر شاهراهِ مبارزات سیاسی اجتماعی برای آزادی و دموکراسی. به بیانی دیگر، گذرگاهِ تاریخِ معاصر ایران.
از این رو است که نقش و حضور روشنفکران، روزنامهنگاران، نویسندگان، شاعران، مترجمان و هنرمندان در این خیابان برجسته است و هرکدام داستان خود را از مهمترین خیابانِ ایران دارند.
@KhabGard
🔻شهرنوش پارسیپور:
https://prod.iranwire.com/fa/features/125380
🔻لیلی گلستان:
https://prod.iranwire.com/fa/features/125209
🔻شمس لنگرودی:
prod.iranwire.com/fa/features/125246
🔻سیروس علینژاد:
https://prod.iranwire.com/fa/features/125231
🔻احمد طالبینژاد:
https://prod.iranwire.com/fa/features/125302
🔻فریدون مجلسی:
https://prod.iranwire.com/fa/features/125483
.
«دیوانه شو»، اجرای دولتمند خالف👆
دولتمند بزرگترین فلکسرای تاجیکستان بود که امروز بهخاطر سرطان در ۷۵سالگی درگذشت. ایرانیها هم بهقدر کافی با او و اجراهایش آشنا هستند. من خودم دو ترانهی «دور مشو» و همین «دیوانه شو» او را بسیار دوست میدارم.
موسیقی تاجیکستان شش مقام و فلکسرایی دارد: بزرگ، راست، نوا، دوگاه، سهگاه و عراق.
اجرای این نوع موسیقی در زمانی که تاجیکستان یک کشور کمونیستی و بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود، بهخصوص بهدلیل استفاده از اشعار موسوم به «عرفانی» ازجمله اشعار مولانا، تقریباً ممنوع بود تا وقتی که شوروی فروپاشید و موسیقی تاجیکستان هم جان دوباره گرفت و حمایت شد.
دولتمند اوایل امسال گفته بود:
اگر در مقطعی از فعالیتها که نیاز به حامی داری، حمایتی در کار نباشد، شاید کار را کنار بگذاری؛ اما با حمایتهایی که از من شد، فعالیتهایم رنگ دیگر گرفت. امروز فلک به جهانیان شناسانده شد و این ژانر و مقام موسیقی در فهرست بینالمللی یونسکو به ثبت رسیده و مورد قبول واقع شده است، بدین ترتیب امروز در خدمت مردم تاجیکستان، تمام همزبانان و همسایگان هستیم.
@KhabGard
سپیده رشنو:
با تجمیع سه پرونده، حکم «سه سال و یازده ماه» اجرایی شد:
پروندهی اول سه سال و هفت ماه حبس تعزیری (اتوبوس تیرماه)
پروندهی دوم چهار ماه حبس تعزیری (اعلام خبر تعلیق دانشگاه)
و پروندهی سوم یک و نیم میلیون جزای نقدی (حضور با پوشش انتخابی در روز دادگاه پروندهی دوم
بهمحض رسیدن پرونده به اجرای احکام هم ممنوعالخروج شدم. البته ممنوعالخروجی برای کسی که قصدی برای رفتن نداره. در چند روز آینده برای اجرای حکم «سه سال و یازده ماه حبس» خودم رو به اجرای احکام اوین معرفی میکنم.
@KhabGard
دوست هنرمند ما یاسمین گلشنی مجموعه آثار تازهای را در نمایشگاه دائمی انجمن هنرمندان پراگ برپا کرده با عنوان «برای آزادی».
تابستان پارسال هم آثاری از او در دوسالانهی هنری پراگ با موضوع #زن_زندگی_آزادی به نمایش درآمده بود.
بخشی از آثار او در نمایشگاه یادآور آسیبدیدگان چشمی در جریان سرکوب اعتراضات است. در یک اثر مشارکتی هم مخاطبان که اکثرا غیرایرانی هستند، میتوانند بهروش کلاژ زنان آزاد را به تصویر بکشند.
@KhabGard
گزارش کوتاه پریس صحبتی از این نمایشگاه را ببینید.
@RadioFarda