خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 19:58
{موسیقی شبانه}
آدم‌های رویاپرداز همیشه زنده‌تر زندگی می‌کنند. آدم‌هایی که گم شدن را بلدند. لابلای برگه‌های یک کتاب، صدای یک موسیقی، قصه‌‌ی یک فیلم...
منبع؛ کانال تلگرامی:
دلواژه ها delvazheh_ha
همراه ما باشید در
کانال خاطرات خانه ی پدری 🏠🦋
لینک کانال جهت عضویت⬇️
@ri
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 19:54
🔍خاطره محمدرضاشجریان از سفر به شوروی و پیام عجیب سیاوش کسرایی برای هوشنگ ابتهاج (سایه) و سایر اعضای کمونیست کانون نویسندگان درباره سراب کمونیسم
منبع؛ کانال تلگرامی:
🔎@ فلسفه،ادبیات،هنر،روانشناسی
همراه ما باشید در
کانال خاطرات خانه ی پدری 🏠🔍
لینک کانال جهت عضویت⬇️
@ri
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 19:50
ضرب و شتم وحشیانه دو دانشجوی ایرانی توسط پلیس کازان روسیه در مقابل دفتر دریافت ویزای دانشجویی!
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 19:16
دریا 🌊 د🌊 دریا
🖌#حمیرا_آریانژاد_مرتضوی
#قسمت_۸۰ ▫️فهرست
درِ سرایداری آروم باز شد .
حبیب که در آستانه در ظاهر شد هردونفر در جا خشکشون زد.
حبیب سلام و علیک گرمی کرد و گفت غنچه جون گفته بود رئیس شرکت لاله خیلی با معرفت و با غیرتن.
دیگه برام ثابت شد
دستتون درد نکنه
لاله که اومد.خونه پرسیدم
بابا این وقت شب چطوری اومدی
گفت که شماها رسوندینش.
ولی دیگه فکر نمیکردم که
بازم دلتون راضی نشه و بیایین تا دم در .
سهیل که زودتر خودشو جنع و جور کرده بود گفت بله آقای صحرایی ما ایشون رو ازخونواده خودمون میدونیم.
حبیب گفت دستتون درد نکنه
راستش یه کاری پیش اومده
اومدم ببرمشون
با اجازه تون احتمال زیاد چند روزی لاله نمیتونه بیاد شرکت.
ببخشید من خودم چند سال کارمند بودم و میدونم باید برای گرفتن مرخصی درخواست کتبی داد ولی خدا خواست اینجا شما رو ببینم .حالا اگر جسارت منو میبخشید و اجازه میدین ما صبح ساعت شیش بریم؟
حاتم تا اومد حرفی برنه
سهیل دستشو فشار دادو گفت خواهش میکنم بفرمایید مشکلی نیست.
🌊
حاتم در عمارت رو محکم کوبید به هم و گفت چرا اجازه ندادی با پدرش حرف بزنم.
چرا گذاشتی بره؟
اون باید اول حرفای منو بشنوه
باید بدونه
که چقدر دوستش دارم
سهیل گفت اخه عقلت کجا رفته؟
آخر شبی میخوای بگی من رئیس کل این تشکیلات هستم و تا الان داشتم به دخترتون دروغ میگفتم .
من عاشق دخترتون هستم .
اونم میگه بفرمایید داخل همین الان بله یرون کنین .
حاتم با درموندگی نشست روی مبل و گفت پس میگی چیکار کنم
سهیل یه لحظه فکر کرد و گفت یه فکری دارم.
🌊
عمو رجب گفت بابا جون مطمئنی هنوز نرفتن؟
سهیل گفت بله قراره شیش حرکت کنند .
🌊
عمو رجب ساکها رو توی تاکسی گذاشت
لاله یه کاغذ و دسته کلیدا رو داد به عمو رجب گفت از زحماتتون ممنونم.
ولی عمو ازت دلخورم چون ظاهرا شما هم با آقای فرزانه کیا هم دست بودین .
عمو رجب سرشو پایین انداخت وگفت شرمنده
قصد بدی در کار نبود
و روبه لاله که چشماش متورم بود و کاملا مشخص بود دیشب نخوابیده کرد و گفت برو خدا به همراهت
بعد یه بسته داد دست لاله و گفت این برای شماست.
🌊
خلیل دم در شرکت لادن رو پیاده کرد
لادن گفت باباخلیل گفتین طبقه دوم دست چپ اتاق اول
خانم ؟
خلیل گفت خانم صحرایی
دل لادن هری ریخت .قلبش شروع کرد به تند زدن
نفهمید
چطوری از بابا خلیل خدا حافطی کرد .
احساس دو گانه ای داشت
♡شاید شاید این لاله من باشه
◇نه نمیتونه لاله کجا تهران کجا
♡ولی آخه مگه چند نفر اسمو فامیلیشون با خواهر من یکیه
◇نه بابا دلتو صابون نزن دیدار تو با خونواده به قیامته ..
توی همین افکار بود که خودش رو جلوی در اتاق دید .
دستش رو به سمت دستگیره دراز کرد
اما اونقدر قدرت نداشت که دستگیره رو بچرخونه .
با هزار زحمت آروم به در زد و در رو باز کرد .
با دیدن خانمی که پشت میز نشسته بود تمام تصوراتش به هم ریخت و تو دلش گفت بیچاره بدبخت کاری کردی که حالا باید آرزوی دیدن خونوادتو با خودت به گور ببری ..
بریده بریده گفت خااا خااانم صححرایی
خانم گفت امرتون ؟
گفت اززز آششناهای اقای سالاری هستم
برای همکاری در مورد مهد کودک
خانم از جاش بلند شد و گفت به به خوش امدین بفرمایید ..
لادن پوشه مدارکش رو جلوی خانم گذاشت و گفت بفرمایید این مدارک من .
خانم گفت چشم میذارم روی میز تا بعدا مسئول مربوطه خودشون بررسی کنند.و راجع به حقوق و مزایا هم خودشون با شما به توافق برسند .
بعد چند دقیقه ای که با لادن صحبت کرد گفت موافقید بریم اتاق رو ببینیم ؟
لادن گفت حتما ...
🌊
بعد از دیدن اتاق گفت خب نظرتون چیه؟
لادن گفت خیلی خوب و عالیه
نور گیرم هست .
خانم گفت پس انشالله ساعت هفت ونیم صبح شنبه اینجا باشید وکارتون رو شروع کنید .
🌊
کارگر کارگاه گفت آقا داوود! کلید ساز اومده بود اینجا کارتون داشت .
داوود گفت عجیبه هاااا یه روز شاگردش میاد یه روز خودش
کارگر گفت نه اتفاقااومده بود سراغ شاگردشو میگرفت ظاهرا یکی دو شب خونه نرفته
کفت شاید شما ازش خبر داشته باشین
داوود گفت نه والله من ندیدمش.
🌊
شهره گفت جهان آخه چته ؟
دو روزه نه یه کلمه حرف زدی
نه یه لقمه غذا خوردی
جهان گفت هیچیم نیست فقط به خاطر آقاجونت کم حوصله ام .
شهره گفتبهتر نیست به جای ناراحتی از تصمیمی که تو و مامانم گرفتین .
تو میخوای از بابلم که بیهوشه ااثر انگشت بگیری ؟
جهان با ناراحتی گفت فعلا که نگرفتم .شهره گفت تصمیمشو که داری ؟
میدونی وقتی بابام به هوش بیاد راحت میتونه ازت شکایت کنه .
جهان گفت ببین شهره دست از سرم وردار به خدا الان نه حوصله تو و نه حوصله هیچکسی رو ندارم .
شهره با غیظ گفت برای چی ؟
بابای من توی بیمارستانه .من تا آخر عمر داغ بچه دار شدن رو دلمه .
من زن داداشم‌که عین خواهرم بود رو به خاطر ...
جهان داد زد به خاطر من ..
اره خجالت نکش بگو ....
/channel/gsbga_yas
@ri
《گلسرخ و گل یاس🌺🍃 》
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 16:34
🎥 فردوسی‌پور: قصد بازگشت به صداوسیما را ندارم
عادل فردوسی پور:
🔹 در جام جهانی و چند مقطع به من گفتند به صداوسیما برگرد ولی باید روی اصولم پا می‌گذاشتم، به همین دلیل گفتم نه.
🔹 در حال حاضر از برنامه مان راضی هستم و به صداوسیما برنمی گردم
همراه ما باشید در
کانال خاطرات خانه ی پدری 🏠🛜
لینک کانال جهت عضویت⬇️
@ri
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 16:02
خاطره‌ی روز جمعه،
خونه‌ی مامان بزرگ،
بازی با دختر دایی‌ها،
تا ابد برایم زنده و خوشاینده...😍💙
🔺در صورت تمایل زیر این پست، خاطره ی خوشی از گذشته و روزهای جمعه برامون بنویسید👇
منبع؛ کانال تلگرامی:
☕️قَـہــوہ تـَلــْخ☕️ shah_fal
همراه ما باشید در
کانال خاطرات خانه ی پدری 🏠☕️
لینک کانال جهت عضویت⬇️
@ri
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 15:33
📍هتل‌های مشهد رو قسطی رزرو کن!
💥 برای سفر به مشهد، می‌تونی بهترین هتل‌ها رو از اسنپ‌تریپ، قسطی، بدون چک و ضامن و سفته رزرو کنی.
🔺رزرو آنلاین و پرداخت در ۴ قسط
📌 فقط با چند کلیک، رزروت رو نهایی کن:
https://snp.tips/tahotel
🔹بهترین قیمت پرواز و هتل در کانال اسنپ‌تریپ:
@
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 15:05
🔻ابری که در اندونزی به زمین افتاد مردم را غافلگیر شدند
🔹فیلمی در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که پدیده عجیبی را نشان می دهد: یک ابر کوچک به آرامی در میان مه در یک منطقه کوهستانی در اندونزی به زمین می افتد. وقتی سطح آن را لمس کردند تغییری نکرد و از دور شبیه یک تکه بزرگ پنبه بود.
منبع؛ کانال تلگرامی:
کانال گیزمیز 💯 gizmiztel
همراه ما باشید در
کانال خاطرات خانه ی پدری 🏠✅
لینک کانال جهت عضویت⬇️
@ri
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 15:03
خوش شانس باشی و یه پسر اماراتی عاشقت بشه 🥹
منبع؛ کانال تلگرامی:
کانال گیزمیز 💯 gizmiztel
همراه ما باشید در
کانال خاطرات خانه ی پدری 🏠✅
لینک کانال جهت عضویت⬇️
@ri
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 15:03
واقعا حرکت و برکت هم حرکت و برکتای قدیم!!
منبع؛ کانال تلگرامی:
کانال گیزمیز 💯 gizmiztel
همراه ما باشید در
کانال خاطرات خانه ی پدری 🏠✅
لینک کانال جهت عضویت⬇️
@ri
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 14:53
وقتی که چند نفری یه پیتزا میخری!
خیلی حق بود 😂
منبع؛ کانال تلگرامی:
کانال گیزمیز 💯 gizmiztel
همراه ما باشید در
کانال خاطرات خانه ی پدری 🏠✅
لینک کانال جهت عضویت⬇️
@ri
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 14:49
منتظر مرغ ۱۴۰ هزار تومانی باشید/نود اقتصادی
منبع؛ کانال تلگرامی:
کانال گیزمیز 💯 gizmiztel
همراه ما باشید در
کانال خاطرات خانه ی پدری 🏠✅
لینک کانال جهت عضویت⬇️
@ri
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 14:44
غروبتون پر فروغ
منبع؛ کانال تلگرامی:
عشق يعنى 😷 loveispublic
همراه ما باشید در
کانال خاطرات خانه ی پدری 🏠💚
لینک کانال جهت عضویت⬇️
@ri
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 14:22
درمان بیماری ایدز در کشور رایگان است
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت:
🔹اکنون داروهای ضدویروسی HIV که موجود هستند سبب به صفر رسیدن ویروس در خون می‌شوند اما این تا زمانی است که دارو مصرف می‌شود و به محض قطع دارو دوباره بیماری برمی‌گردد.
همراه ما باشید در
کانال خاطرات خانه ی پدری 🏠🖼
@ri
Читать полностью…
خاطرات خانه ی پدری
22 Nov 2024 13:50
گزیده ای از دوبله های ماندگار چنگیز جلیلوند
یادش تا ابد گرامی
همراه ما باشید در
کانال خاطرات خانه ی پدری 🏠💟
@ri
Читать полностью…
16928