مجید خسروانجم مهربانی معاف از مالیات است
بعضی نُتها و بعضی لحنها و بعضی ملودیها یه کاری با روان آدمیزاد میکنن؛ که محمد خوارزمشاه با تاجرهای مغولی نکرد.
گوش کنید؛ مخصوصاً اگه مثل نسل ما، پای سریالهای تلویزیونی خون گریه میکردید. 👇
الهی که روزهای خوب زودتر برسند و خبرای بد دیگه به گوشمون نرسند.
@khosroanjom_majid
رفقای جوانترم! عزیزای دلم! یه وقتایی که ته بنبست زندگی گیر میکنید، هزار جور راه و شیوه برای نجات دارید.
از دعا و تلاش و امیدواری و مشورت و کمک دوستها بگیر، تا صبر و استقامت و برنامهریزی برای فرداهای پیش رو.
ولی از این پیرمرد بشنوید؛ یکی از بهترین نعمتهای خدا به تکتکمون، دعای خیر مادره. چه مادرمون زنده باشه، چه رفته باشه به سفر همیشگی.
از مادرمون بخواهیم که وقتی دلش لرزید و وقتی احوالاتش آسمانی بود، برامون دعا کنه.
این بلیطِ بدون باخت زندگی رو ازش استفاده کنید. دعای مادرها خیلی خیلی به اجابت نزدیکه.
نگید نگفتما.
@khosroanjom_majid
@khosroanjom_majid
#مادر
تقدیم به همه ی بانوانی که چاق شدند اما غمگین نشدند و اسمشان شد: "مادر"
بچه بودم. ده یازده سالم بود. رفته بودم منزل همشیرهی ابوی، برای تعطیلات تابستونی، صفا سیتی.
الغرض یکی از اقوامشون شبی مهمانشون بود. جوانی بود شاعر مسلک و دانشجو و در حال تحصیل ادبیات فارسی. تو عالم بچگی، کف کرده بودم. در نظرم یه جور غریبی حرف میزد. انگار کتاب باز کرده بودم و به حرف اومده بود. از این کتاب سختا.
اونم حسابی با مجیدِ نوجوان همراه شده بود و هر چی حکمت و لغز بلد بود میریخت رو سرم. من هم کماکان در حال کفکردگی.
بگذریم. لحن اون جوان که دیگه ندیدمش، هرگز یادم نرفت و از تمام سخنرانیهای اونروز، یک بیت از حافظ رو هیچوقت فراموش نکردم. یادمه که این بیت رو در همون چند ساعت، دو بار تکرار کرد. و فقط همین یک بیت رو دوبار تکرار کرد:
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحـــم اگر نکنــــد مدعی، خــــدا بکـند
...
خدا رحمت کنه حضرت حافظ رو که حرف حق زد؛ و خدا سلامت بداره اون جوان رو که امروز [به شرط حیات] یقیناً در پایان میانسالیه.
@khosroanjom_majid
شب یلدا، یاد اونایی باشیم که شادیاشون به بزرگی شادیای ما نیست.
یا نور
وایفای منزل را خاموش نکنید.
شاید باورتان نشود. ولی در نزدیکی بنده کسانی هستند که راحت غیبت میکنند و تهمت میزنند. برای این «جنایت»، توجیه هم دارند؛ زیاد.
اوایل که عرض میکردم «غیبت نکنید»، میفرمودند: «تو روش هم میگیم؛ غیبت نیست.» بعدتر میفرمودند: «صفتشه؛ غیبت نیست.» چندی بعد میفرمودند: «چیز بدی نگفتیم که؛ همه میدونن.» مدتی بعد میفرمودند: «ولمون کن بابا.» جدیداً هم میفرمان که: «آره بابا تو خوبی! تو خودت هزارتا ایراد داری؛ اون وقت افتادی به تذکر دادن به ما.»
میدانم که حسابی تعجب کردید. ولی باور بفرمایید که راست میگویم. آدمهایی میشناسم که نمیدانند غیبت و تهمت چه بر سرِ زندگیِ خودشان و دیگران میآوَرَد. آدمهایی هستند که روحشان را هر روز و هر شب با این ناهنجاری رفتاری و گفتاری خراش میدهند. آدمهایی هستند که برکت را از زندگیشان فراری میدهند با این جنایتِ زبانی. آدمهایی که نمیفهمند آبروی یک انسان چه حرمتی دارد.
شب یلدا اگر خواستید غیبت کنید دورِ هم، وایفای منزل را روشن کنید و در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها بچرخید. اینطوری، روح و قلبتان کمتر آسیب میبیند.
از بنده گفتن.
@khosroanjom_majid
تو اتوبوس نشستم بغل دست یه آقایی. تلفنش زنگ خورد و جواب داد: سلام عزیز دلم! سلام همه کس و کارم! سلام زندگیم! قربونت برم دخترم... بعدش هم دخترش گوشی رو داد به مادر و باز هم همون مهربانی در کلام.
چقدر کیف کردم از این رابطهی پدر دختری. دیدم پدری که اینهمه مهربانی بی سانسورخرج دخترش میکنه مگه میشه پیش خدا مقرب نباشه؟ دختری که اینهمه مهر از پدر میگیره مگه ممکنه چهار روز دیگه دست به دامن غریبهها بشه برای جلب محبت؟
توی جامعه که با هم مهربان نیستیم و مشغول خراش دادن دلهای هم هستیم، اقلاً تو خانواده به هم محبت کنیم. همین شاید تمرینی بشه برای مهربان بودن با دیگران.
خیارُکُم الینکُم مناکِبَة و اَکرَمَهُم لِنِسائِهِم
بهترین شما کسی است که نرمخو باشد و ارزشمندترین مردم، کسانی هستند که با همسرانشان مهرباناند.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها)