یه دردایی هستن به اسم نمیدونم، این دکترای احمق فکر میکنن مشکلت افسردگیه یا سادیسم شدید و اسکیزوفرنی یا حتی مازوخیسم، ولی تو مشکلت فقط نمیدونمه. نمیدونما عجیب مزهی زهرماری دارن، یه چیزی تو مایههای خوردن بستنی وانیلی یخزده با دهن پر خون و سردرد میگرنی، اونم وقتیکه قشنگ حس میکنی یکی با متهبرقی رو مخت سمفونی خلق میکنه دقیقا همینقدر زجردهنده، دقیقا همینقدر نمیدونم!
@kofebor ناشناس
همینقدر میدانم که از خودم بدم میآید؛ میخورم از خودم بدم میآید، راه میروم از خودم بدم میآید، فکر میکنم از خودم بدم میآید. چه سمج! چه ترسناک!
@kofebor صادق هدایت
بحث این نیست ک ادم منطقیایم، اینه که نمیخوام احساسی باشم؛ میفمی؟!
با گریه گفت.
@kofebor مسیخ
به قدری قلبم شکسته که دیگه نمیتونم بگم تیکه های قلبم! باید بگم "ذرات قلبم"..
@kofebor آدونیس
داشتم گریه میکردم، به خودم گفتم من که تا اینجاش اومدم، یه پیاز برداشتم رنده کردم.
@kofebor مهموم
دیگه پول به کلاس و دوره های آموزشی نده
تو این کانال همه دوره هارو میخره و براتون رایگان میذاره ( دوره مژه گذاشتن؛ کراتین کردن مو ، عروسک سازی، آموزش رقص اذری، فرار از ماتریکس، فتوشاپ، بازیگری، آرایشگری ، طراحی لوگو…)
@Rayegan
رابطهی ما خیلی پیچیده است.
من به او پیچیدهام، او مرا پیچانده است!
@kofebor ناشناس
تا حالا قلبت خاریده؟ یا مثلا تپش گوش بگیری و پاهات از دهنت بزنه بیرون؟ به نظر من دلتنگی هم همینقدر عجیبه.
@kofebor مریم یعقوبی
ما، پنجرهای بودیم رو به آفتاب، و زندگی سنگی بود در دست کودکان خیابان
@kofebor تیرداد (م.پ)