برسان سلام مارا به رفو گران هجران که هنوز پاره ی دل دو سه بخیه کار دارد #شهریار 🕊كانال آرشيو آهنگ #احسان_خواجه_اميرى @EhsanKhajeAmiiri #شادمهر_عقيلى @ShadmehrrAghilii تاییدیه کوچه باغ در ساماندهی کانال تلگرام👇 shamadcode=1-1-660
صحبت از مادر که می آید هیاهو می شود
بغض هایِ زخمى ام بینِ گلو رو می شود
روضه وقتی روضه ی ناموسی است و کوچه ها
لطمه و سیلی ،نصیبِ طاقِ ابرو می شود
روضه ی صدّیقه کبرا.. نه جایِ هرکس است
هر کسی مَحرم شود گریه کُنِ او می شود
مادرم تا می زند شانه به مویِ خواهرم
در دلم غوغایی از اندوهِ بازو می شود
گوشه ای كِز کردن و ساکت نشستن یک خطاست
صحبت از ماد که می آید هیاهو می شود
#محسن_راحت_حق
شهادت حضرت زهرا (س) تسليت🖤
@koochebagheshear
سالهاست منتظر آمدن روزهای بهترم
ولی نمیدانم چرا هنوز هم دیروز ها بهترند...
#احمد_محمود
@koochebagheshear
الا ای صبح آزادی! به یاد آور در آن شادی
کزین شبهای ناباور منت آواز میدادم
در آن دوری و بد حالی نبودم از رُخت خالی
به دل میدیدمت وز جان سلامت میفرستادم
سزد کز خون من نقشی بر آرد لعل پیروزت
که من بر دُرج دل مُهری به جز مِهر تو ننهادم
به جز دام سر زلفت که آرام دل سایه ست
به بندی تن نخواهد داد هرگز جان آزادم
#هوشنگ_ابتهاج
@koochebagheshear
غریبم..
قصه ام چون غصه ام بسیار
#مهدی_اخوان_ثالث
@koochebagheshear
آدمی گاهی آنچنان
دلتنگ کسی می شود
که اگر او از این دلتنگی مطلع شود
شرمسار خواهد شد...
#عزیز_نسین
@koochebagheshear
گر رسد باد مخالف،
گر وَزد باد مُراد
بادبان کشتی ما،
دل به دریا کردن است
#صائب_تبریزی
@koochebagheshear
طبیبا چون شكاف سینه پر گشت از خدنگ او
مكش زحمت كه در زخمی چنین مرهم نمیگنجد
#محتشم_كاشانى
@koochebagheshear
وقتی که هنوز تو را نشناخته بودم
کمتر احساس تنهایی میکردم.
#ژان_پل_سارتر
مگسها📚
@koochebagheshear
صبح زود برخاستن،
طعم تمام روز را عوض میکند.
کارها هم چقدر جلو میافتد
میدانی؟
صبح زود عطر غریبی دارد،
عطری که در انتهای صبح زود تمام میشود
و هرگز به مشام آنها که تا
کَمرکِش ظهر میخوابند، نمیرسد.
کسالت، کسالت میآورد
خواب، خواب!
#نادر_ابراهیمی
@koochebagheshear
شبِ فراقِ تو گویی شبانِ پیوسته است
که زلفِ هرشبی اندر شبِ دگر بسته است
دل از تمام علایق گسستهام که مرا
خیالِ ابرویِ او پیش چشم، پیوسته است
َ#ملکالشعرای_بهار
@koochebagheshear
میخواستم بمانم، رفتم
میخواستم بروم، ماندم
نه رفتن مهم بود و نه ماندن
مهم من بودم
که نبودم!
#گروس_عبدالملکیان
@koochebagheshear
به همان سادگی که کلاغ سالخورده
با نخستین سوت قطارسقف واگن متروک راترک می گوید
دل
دیگر
در جای خود نیست
به همین سادگی !
#حسین_منزوی
@koochebagheshear
و من دوستت دارم
اما میترسم گرفتارت شوم
#نزار_قبانی
@koochebagheshear
قمار عاشقان بردی ندارد از نداران پرس
کس از دور فلک دستی نبرد از بدبیاران پرس!
جوانیها رجزخوانی و پیریها پشیمانی است
شب بدمستی و صبح خمار از مِیگساران بپرس
#شهریار
@koochebagheshear
بی تو هر شب منم و گوشه تنهایی خویش
پای در دامن غم، سر به گریبان ملال
وه! چه فرخنده شبی باشد و خرم روزی!
که فراق تو مبدل شده باشد به وصال
#هلالی_جغتایی
@koochebagheshear
خواست خاموش کُنَد دور و بَرَش را که نشد
پشتِ در جمع کُنَد بال و پَرَش را که نشد
در آتش زده شد ضربدرِ ضربهی پا
خواست تا دفع کند ضربِ دَرَش را که نشد
تاکه در خورد به او داد علی در آمد
هرچه او کرد نفهمد اثرش را که نشد
آتش ، جمعیت ، داد ، در ، دود ، علی
خواست از اینهمه گیرد خبرش را که نشد
خم شده تا نرسد بر پسرش زخمی تیز
تا به گهواره ببیند پسرش را که نشد
***
تاکه فهمید کشیدند علی را بردند
رفت با دست بگیرد کمرش را که نشد
تا به مسجد برسد آنقدری راه نبود
رفت... بستند مسیرِ گذرش را که نشد
قنفذ آمد نگذارد برسد تا مسجد
تا مغیره شکند بال و پَرَش را - که نشد
گرچه او رد شد و تا خانه علی را آورد...
خواست پنهان بکند زخمّ سرش را که نشد
#حسن_لطفی
شهادت حضرت مادر تسليت🖤
@koochebagheshear
گفت: «مرا یادت هست؟»
دویدم و در راه فکر کردم،
که من چه یادی دارم،
چرا یادم به وسعتِ
همهیِ تاریخ است؟
و چرا آدم ها
در یادِ من زندگی می کنند،
و من در یادِ هیچکس نیستم؟!
#عباس_معروفی
@koochebagheshear
ای دلیلِ همین شادیِ اندک
که در میانِ سطرهایِ تزویر وُ
واژه هایِ دروغ ،
هنوز از صبح وُ روشنایِ فردا
حکایتِ امید می گویی،
باری شبی دیده دریا شد وُ
تا دم دمایِ سپیده دم
آنچه داشتم موج با خویش برد،
تا بدآنجا که از دور
ساحلِ شانه هایت پیدا شد وُ
لنگرِ ماندن بر انداختم
که امنِ همیشه را یافتم،
ای شادمانیِ بی سبب
از لمسِ لبانِ تو
به طعمِ بوسه وُ عطرِ چامه رسیدم
#عارف_اخوان
@koochebagheshear
هر دم این بانگ برآرم از دل
وای این شب چقدر تاریک است!
#سهراب_سپهری
@koochebagheshear
پر گشودیم و به دیوار قفسٖ ها خوردیم
وه که در حسرت یک بال پریدن مُردیم
#حسین_منزوی
@koochebagheshear
دستم از دامنِ دلدار جدا ماند حزین
چه کنم گر نکنم پاره گریبانی را؟
#حزین_لاهیجی
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
@koochebagheshear
یک بار تو را دیدن
یک عمر
تو را به خاطر آوردن
#علیرضا_روشن
کتابِ نیست 📚
@koochebagheshear
من آن صبحم که ناگاهان چو آتش در شب افتادم
بیا ای چشم روشن بین که خورشیدی عجب زادم
ز هر چاک گریبانم چراغی تازه میتابد
که در پیراهن خود، آذرخش آسا درافتادم
چو از هر ذرهی من آفتابی نو به چرخ آمد
چه باک از آتش دوران که خواهد داد بر بادم
تنم افتاده خونین زیر این آوار شب، اما
دری زین دخمه سوی خانهی خورشید بگشادم
#هوشنگ_ابتهاج
@koochebagheshear
رفتیم و داغ ما به دل هیچکس نماند...
#علی_اکبر_یاغی_تبار
@koochebagheshear
که تحمل هر دردی ممکن است
الّا دلتنگی
#حسین_صفا
@koochebagheshear
جان سپاری به وصالِ تو بِجا بود بِجا ♥️
#فروغی_بسطامی
#السلام_عليك_يااباعبدالله_الحسين_ع
@koochebagheshear
به دنبال خودم چون گردبادی خسته میگردم
ولی از خویش جز گردی به دامانی نمیبینم
#فاضل_نظری
@koochebagheshear
دیده ی بیدار نتوان یافت در روی زمین
زین گران خوابان
دلِ بیدار می خواهد دلم
#صائب_تبريزی
@koochebagheshear
طوفان ها در رقص عظیم تو
به شکوهمندی نی لبکی می نوازند
و ترانه ی رگهایت
آفتاب همیشه را طالع می کند
بگذار چنان از خواب بر آیم
که کوچه های شهر
حضور مرا در یابند
#شاملو
@koochebagheshear
یک قصه بیش نیست غم عشق و هر کسی
زین قصه می کند به زبانی، روایتی
ور خواهی از روایت من با خبر شوی
برق ستارهای و شب بی نهایتی...
#حسین_منزوی
@koochebagheshear