📌ارتباط با ما: 🆔️ @R_labbaf 📌ما را در اینستاگرام دنبال کنید: Instagram: @rajabalilabbaf
🔺رباط شرف
⭕️رباط شرف، قصری در بیابان
#رباط_شرف
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
📌هشام بن عبدالملک از ابوحازم مکی پرسید:
آن چیست که بدان نجات یابم؟
گفت: آن که هر درمی که ستانی در جایی ستانی که حلال بُود و به جایی دهی که حق بُود.
📚«عطار نیشابوری _ تذکرةالاولیاء»
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺بقایای مسجد جامع رشتخوار
⭕️مسجدجامع رشتخوار، بازماندهی یک تمدن
#مسجد_جامع_رشتخوار
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️مسجد جامع سنگان، تجسم تنازع بقا در معماری
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹در مواجهه با سازههای معماری تنها شاهد شکوه و عظمت و زیبایی نیستیم، بلکه بسیاری از آنها به مثابه حافظۀ تاریخی ما، یادآور وقایع تلخ و شیرینی هستند که در طول تاریخ رخ دادهاند؛ مانند #حمام_فین در کاشان که یادآور جنایت بزرگ قتل امیرکبیر است یا #تخت_جمشید که تجلیگاه نمادهای اسطورهای و یادآور اقتدار امپراطوری ایران در ۲۵۰۰ سال پیش است، یا آرامگاه #یعقوب_لیث_صفاری در #جندی_شاپور و آرامگاه #امیر_اسماعیل_سامانی در بخارا و #آرامگاه_فردوسی در طوس که سعی و تلاش آنها در ارتقای فرهنگ ایرانی و زنده کردن زبان فارسی را تداعی میکند و......
🔹« #مسجد_جامع_سنگان» هم در شمار بناهایی است که از حدود ۷۵۰ سال پیش با سماجت برجای مانده و علاوه بر اینکه زیباییهای خود را به رخ میکشد، زلزلههای متوالی منطقۀ خواف و تنازع بقای خود را در مواجهه با آن زلزله ها حکایت می کند. به استناد کتاب«تاریخ_زمین_لرزههای_ایران» تالیف «نیکلاس امبر سز» و «چارلز ملویل»، زلزلههایی در سالهای ۱۴۶ ه.ق، ۴۵۸ ه.ق، ۷۳۷ ه.ق، ۹۵۶ه.ق، ۱۰۲۶ ه.ق، ۱۰۲۸ ه.ق و ۱۳۰۲ ه.ق منطقۀ خواف را لرزانده، اما گویا شدیدترین زلزله در خواف به سال ۷۳۷ ه.ق به مرکزیت شهر «جیزد» واقع بین رشتخوار و سلامه رخ داده است.
🔹آن زمین لرزه که پهنۀ وسیعی از زوزن تا دوغ آبادِ زاوه را لرزانده و بسیاری از ابنیه و عمارات را با خاک یکسان کرده، به قدری مهیب و ویرانگر بوده که اشخاصی چون خطیب « #ابوالخیر_زوزنی» و « #مجد_خوافی» و « #فصیح_خوافی» از آن یاد کرده و آمار دهشتناکی از کشتار مردم دادهاند. از جمله بنا به گفته ابوالخیر زوزنی فقط در قصبۀ جیزد سی هزار تن معدوم شدند و مجد خوافی آن واقعه را این گونه به نظم آورده است:
صباح دوشنبه ربیع نخست
شب چارده هفتصد و سی و هفت
زمین جنبشی کرد بر اهل خواف
بسی فتنه تا روز محشر به خفت
اگر بگذری بر نواحی جیزد
ببینی که بر آن جماعت چه رفت
به سنگ اجل خرد شد زیر خاک
بسی گردن سر فرازانِ زفت
احتمالا همان زلزله موجب شده است که بناهای با عظمتی چون #مسجد_جامع_زوزن، #مدرسه_نظامیۀ_خرگرد و #مسجد_گنبد_سنگان و #مسجد_رشتخوار تخریب شوند و ایوان قبله و غرفههای دوطرفه ایوان و رواقهای مسجد جامع سنگان هم رانش کرده و در شرف فروریزی قرار گیرند اما ظاهراً با ریزش دوغاب گچ در شکافها و مهار دیوارها با ایجاد ساباط و پشتیبان، از ویرانی نجات یافته و تاکنون به گونهای غیر عادی با ایوانی ذوزنقهای شکل و رواقهای تابدار و متمایل به طرفین برجای مانده است.
🔹مسجد جامع سنگان در «کوچۀ آب» شهر سنگان_خواف واقع است. آن مسجد از نوع مساجد دو ایوانی عصر خوارزمشاهی یا
« #سبک_خراسانی» است که به شیوه #مسجد_جامع_گناباد با دو ایوان و دو رواق بر دو جانب مسجد ساخته شده است. صحن مسجد مستطیل شکل به طول۱۴/۶۰ و عرض۱۱/۵۰ متر و ایوان قبله با دهانۀ ۴/۳۳ و ارتفاع ۷/۸۸ متر میباشد. ایوان مقابل ایوان قبله کوچکتر بوده که سقف آن منهدم گردیده و ساختار آن دگرگون شده است. هر یک از رواقهای طرفین مسجد مشتمل بر ۶ غرفۀ مرتبط با یکدیگر است که در مجموع یک معبر سرپوشیده را شکل می دهد.
تمامی رویۀ دیوارها و پایههای ایوانها و غرفهها مزین به آجرهای تراش در ابعاد و اشکال متنوع بوده که اکنون تعداد کمی از آنها بر جای خود نصب است و تعدادی از تزئینات جابجا شده است. ازجمله آجرهای مشبک با نگینهای زیبای فیروزهای رنگ که همچون مسجد جامع گناباد بر درون قاب عمودی نمای پایههای ایوان قبله نصب بوده و نیز آجرهای تراش تزئینی، لچکیهای دوطرفه طاق غرفهها، اکنون بر لچکیهای دوطرفه طاق ایوان قبله نصب شده که با آجرهای تراش تزئینی اولیۀ آن موضع متفاوت است حتی قطعههایی از کتیبههای آجری قالب زدۀ عصر سلجوقی از یک بنای تخریب شدۀ دیگر (احتمالا مسجد گنبد سنگان) نیز بر لچکیهای دوطرفه طاق ایوان قبله نصب شده است.
🔹تزئینات آجری خاص این مسجد به اشکال لوزی، مثلث، گل و برگ، نیم دایره و ماکویی تراشیده شدهاند.
بر پاکار سقف جناقی چند قسمتی ایوان قبله نواری تزئینی در هیأت نقش آجری خفته راسته و پلکانی نقش بسته و بر انتهای ایوان محراب کم عمقی تعبیه گردیده و با مقرنس و شمسه و نقش محرابی و ماکویی گچی آراسته شده است. شواهد باقی مانده حکایت از این دارد که مسجد جامع سنگان هم مانند دیگر مساجد سبک خراسانی درون گرا و آکنده از تزئینات متنوع آجری بوده است.
🔹مسجد جامع سنگان در بیستم مهر ماه ۱۳۷۶ به شماره۱۹۲۶ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و اخیرا به همت اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی مرمت و تثبیت شده است.
بدون تردید این مسجد یکی از جاذبههای گردشگری است که هر بیننده را به شگفتی وا میدارد.
🆔 @labbafkhaniki
ضمن آرزوی سالی خوش و توآم با شادکامی وتندرستی و موفقیت بعد از روزهای پر جنب و جوش نوروز معرفی ابنیۀ فاخر خراسان را پی خواهیم گرفت تا با استفاده از فرصت با تامل و تعمق بیشتر با شگفتیها و زیبائیهای میهن عزیز آشنا شویم.💐💐💐
Читать полностью…📌پسری را پرسیدند: میخواهی پدرت بمیرد تا میراث وی بگیری؟
گفت: نی، اما میخواهم که او را بکشند تا چنان که میراث وی بگیرم، خونبهای او نیز بستانم!
📚«عبدالرحمن جامی_ بهارستان»
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺زیباییهای میل کرات
⭕️میل کرات، مظهر زیبایی و مقاومت
#تایباد
#میل_کرات
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️مسجد جامع گناباد، نخستین مسجد سبک خراسانی
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹شکوه و عظمت معماری ایرانِ دوران سلجوقیان (۵۲۲-۴۳۲ه.ق) در دورۀ خوارزمشاهیان (۶۲۸-۴۹۰ه.ق) هم با تغییراتی ادامه یافت از جملۀ آن تغییرات دگرگونی در تزئینات معماری بود؛ مانند گرایش به استفاده از تزئینات آجر تراش در دورۀ خوارزمشاهی به جای تزئینات آجری قالب زده و تلفیق آجر و کاشی در تزئینات معماری.
🔹اما مهمترین تغییرات، در نقشۀ مساجد رخ داد و جالب این بود که خاستگاه آن تغییرات، خراسان بود. به همین دلیل آندره گدار شیوۀ جدید ساخت مساجد خراسان را « #سبک_خراسانی» نامیده است. مساجد دو ایوانی سبک خراسانی که در ادامۀ مساجد چهار ایوانی رواج یافت، در سال ۶۰۹ ه.ق با ساخت « #مسجد_جامع_گناباد» در میانۀ شهر #جنابد قدیم آغاز شد و به دیگر شهرهای خراسان از جمله #زوزن، #سنگان، #تون(فردوس)، #فریومد و #رقه تسری یافت. این نوع مساجد مشتمل بود بر یک میانسرا یا صحن، دو ایوان در جهت قبله و مقابل آن، دو شبستان بر دو سوی ایوان قبله و دو رواق بر دو جانب شرقی و غربی صحن.
🔹این مسجدها معمولا درونگرا و آکنده از تزئینات آجری، کاشی و گچبری بودند. مسجد جامع گناباد که اکنون در « #کوی_شرقی» (قصبه شهر قدیم) قرار گرفته، تغییر و تحولات فراوان به خود دیده است.
وجود طاقی با کتیبۀ کوفی آجری واقع در شبستان شرقی ایوان قبله شاهد بر این است که در دوران سلجوقی نیز در این محل مسجد با عظمتی وجود داشته و با استناد به سنۀ ۶۰۹ ق در پایان کتیبه اطراف ایوان قبلۀ مسجد کنونی به نظر می رسد که عمدۀ فضاهای مسجد در آن تاریخ ساخته شده باشد، اما در دوران ایلخانی هم مسجد تغییراتی به خود دیده و ایوان مقابل ایوان قبله با مختصر انحرافی نسبت به ایوان قبله تجدید بنا شده و در مشرق آن نیز شبستانی با یک محراب گچبری به شیوۀ محرابهای دوران ایلخانی با کتیبۀ نسخ ساخته شده است.
🔹احتمالا در دوران صفویه هم رواق شرقی مسجد عریضتر وبا اضافه کردن یک ردیف ستون به شبستان تبدیل شده و در شمال آن شبستان دالانی تعبیه گردیده و علاوه بر ورودی اولیه شرقی، یک ورودی هم از گوشۀ شمالشرقی به مسجد راه یافته است و محراب ایوان قبله با بلوکهای گچ قالبریزی شدۀ منقوش به نقوش گیاهی و هندسی زینت یافته است.
در دوران قاجار بر بالای ورودی شمالشرقی تزئینات گچی برجسته به صورت نقوش گیاهی و پرنده نقش بسته است .
🔹در سال ۱۳۴۷خ به دنبال وقوع زلزلهای مهیب، مسجد خسارات جدی دیده و آسیب زیادی به ساختار و تزئینات آجری و گچی ایوان قبله وارد آمده که در سال ۱۳۵۳خ مرمت و تثبیت شده است.
بقایای کتیبههای کوفی آجری بر پاکار سقف چند بخشی و جناقی ایوان قبله حاکی از وجود احتمالی کتیبهای سرتاسری در آن ناحیه است.
🔹در گمانه زنیهای کف مسجد علاوه بر بقایای معماری سدههای اولیۀ هجری قمری، در مرکز صحن، حوضی مستطیل با دیوارها و کف که با ساروج اندود شده بود ظاهر شد که بعدها با خاک پر شده بود. بقایای معماری باقیمانده در میانۀ حوض این فرضیه را تقویت میکرد که گویا یک بنای #چهار_طاقی کوچک در آن جا وجود داشته که از میان رفته است. شواهد نشان می داد که آن حوض در زمان خوارزمشاهیان همزمان با تجدید بنای مسجد دوران سلجوقی ساخته شده است.
🔹در حال حاضر مسجد جامع گناباد با صحنی به طول۶۶ و عرض۴۴ متر، ایوان قبله در سمت جنوب با دهانۀ ۹ متر و عمق ۱۸ متر، ایوان مقابل ایوان قبله در شمال مسجد با دهانۀ ۵/۶ و عمق ۱۱ و ارتفاع ۱۲ متر، یک شبستان تخریب شده در سمت غربی ایوان قبله و یک شبستان مربع شکل با قاعدۀ ۱۰ متر در سمت شرقی ایوان قبله و یک شبستان در شرق ایوان شمالی به شکل مستطیل به طول ۱۷ متر و عرض۵/۱۱ متر می باشد.
بر گرد ایوان قبله یکی از طولانیترین و زیباترین کتیبههای کوفی نقش بسته و به موازات کتیبه، آجرهای مشبک در درون قابی سرتاسری تزئینات پایهها و پیشانی ایوان را کامل کرده است. نبش داخلی پایههای ایوان نیز با ستون نماهای استوانۀ تریینی زینت یافته است.
🔹بر نمای پایههای ایوان شمالی و لچکیها آجرهای مشبکی نصب شده که هر یک با قبهای از کاشی فیروزهای ترصیع شده است. تزئینات آجری و تلفیق آجر و کاشی از ویژگیهای مسجد جامع گناباد است. ویژگی دیگر مسجد جامع گناباد کتیبۀ آجری پنهانی بر دیوار شرقی ایوان مسجد است. به این معنی که چیدمان آجر از مقابل خفته راسته به نظر میآید در حالیکه از زاویۀ ۴۵ درجه کتیبۀ معقلی با مضمون «الله الله» ظاهر می شود.
🔹مسجد جامع گناباد از جمله مساجد معدودی است که هنوز کاربری عبادی خود را حفظ کرده و با بذل همت ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی و متولیان مسجد در امر مرمت و رسیدگی به آن موجبات دوام و بقایش فراهم شده است.
🆔 @labbafkhaniki
📌داوود علیهالسلام ناشناخته هر که را دیدی، از سیرت خود از او میپرسیدی. روزی جبرئیل بر صورت مردی پیش وی آمد.
. داوود از او هم پرسید: سیرت داوود چگونه است؟
جبرئیل گفت: نیک مردی است اگر طعام از دسترنج خود خورد و از بیتالمال نخورد.
داوود به محراب شد و میگریست و میگفت: بار خدایا! مرا پیشهای بیاموز که از دسترنج خویش خورم، پس خدای تعالی وی را زره سازی آموخت.
📚«امام محمد غزالی _ نصیحة الملوک»
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺باقیماندهی طاق دوبرار و پلان آن
⭕️طاق دوبرار، فخر راه ابریشم
#طاق_دوبرار
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
📌روزی خواجه بومنصور وزیر سلطان طغرل پیش شیخ آمد و گفت: مرا وصیتی کن.
شیخ ما گفت: کار تو امروز ادای حقوق خلق است. این خلق جمله اولیاء دولت تو اند به جمله به نظر فرزندی نگر.
خلایق بندۀ حاجات خویشند، اگر به حاجات ایشان وفا نمایی قبولت کنند، اگرچه بسیار عیب داری. اگر حاجات ایشان نگزاری به تو التفاتی نکنند، اگر چه بسیار هنر داری.
📚«محمد بن منور _ اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابوسعید»
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺تن مجروح رباط ماهی
⭕️رباط ماهی گوهری نهفته در خاک
#رباط_ماهی
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️مسجد گنبد، یادمان رونق سنگان خواف
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹#سنگان یکی از چهار شهر منطقۀ خواف قدیم در فاصلۀ ۲۴کیلومتری جنوب شهر کنونی خواف و بر سر راه خواف به باخرز و جام قرار داشته است. آن شهر هم مانند دیگر شهرها و آبادیهای خراسان فراز و نشیبهای فراوان به خود دیده و با توجه به آثار فاخری چون #مسجد_گنبد و مسجد جامع که در آن برجای مانده و شخصیتهای بزرگی چون «علی بن قاسم سنجانی»، «ابو هشام سنجانی»، «ابوالحسن علی بن حمدویه سنجانی»، «رکنالدین محمود سنجانی» (شاه سنجان)، «مولانا میرقوامالدین سنجانی» و.... که از آن دیار برخاستهاند، تا سدههای اخیر سرافراز و پررونق بوده به گونهای که جغرافیدانان و نویسندگانی چون مؤلف حدود العالم، «ابن حوقل»، «استخری»، «یاقوت حموی»، «صفیالدین بغدادی»، «حمدالله مستوفی» و «حافظ ابرو» آن را مورد توجه قرار داده و در شمار مضافات خواف در ایالت نیشابور نام بردهاند و برخی به معادن آن نیز اشاره کردهاند. اکنون نیز سنگان به یمن وفور سنگ آهن گوی سبقت از بسیاری از روستاهای همتای خود ربوده و بار دیگر«شهر» شده و رونق گرفته است.
🔹سنگان در حافظۀ تاریخی هموطنان زرتشتی نیز جایگاه خاصی دارد، زیرا به نقل از منابع معتبر تاریخی در مهاجرت بزرگ و دستجمعی که زرتشتیان در صدر اسلام از سنگان خواف آغاز کرده و از
درهها و کوهها و کویرهای قهستان گذشته و خود را به جزایر خلیج فارس رساندهاند، از آنجا به بنگال هند مهاجرت کردند و در آن جا شهری به نام «سنگان» ساختند و در آن شهر مقیم شدهاند.
سنگانیان مهاجر در آن جا زاد و ولد کردهاند و آنان بودهاند که نیای «#پارسیان_هند» محسوب می شوند، پارسیانی که در دیگر ایالات هند نیز پراکنده شدهاند.
سنگان در سدههای اولیۀ هجری همانند زوزن و خرگرد و سلامه رو به پیشرفت گذاشته و آوازۀ آن در قرن ششم و هفتم ه.ق به اوج رسیده که نشانههای آن در قامت مسجد گنبد و #مسجد_جامع_سنگان موجود است.
🔹«مسجد گنبد» سنگان یکی از بناهای فاخر عصر شکوفایی فرهنگ و هنر ایران است که در سال ۵۳۵ ه.ق در شهر سنگان ساخته شده است. این بنا اکنون با نقشۀ تقریبا مربع در ابعاد۷/۱۰×۶/۴۰ متر با دیوارهای گچ اندود و محراب گچبری بازسازی شده و گنبدی مزین به آجرهای خفته راسته در ترکیبی موزون و چشمنواز با صلابت برجای مانده اما با توجه به نامناسب بودن درِ ورودی و نامتناسب بودن ایوان و صحنی که بعدها به آن افزوده شده، احتمال دارد بنا در ابتدا یک چهارتاقی در انتهای ایوان قبله همانند گنبد خواجه نظامالملک، در انتهای ایوان قبلۀ مسجد جامع اصفهان بوده و یا شبستانی در انتهای ایوان قبلۀ مسجد عظیم چهار ایوانی که بعد از سیطرۀ سلجوقیان مانند مدرسۀ نظامیۀ خرگرد مورد بیمهری یا کملطفی قرار گرفته و ویران شده است.
🔹در منابع تاریخی به وجود آن مسجد فرضی باشکوه اشاره نشده اما در بررسی گورستانهای سنگان و روستاهای مجاور بر روی برخی قبور قطعاتی از کتیبههای آجری عصر سلجوقیان مشاهده شد که بدون تردید متعلق به بنای باشکوهی از دوران سلجوقی در سنگان بودهاند و بر لچکیهای مسجد جامع سنگان هم از همان قطعات کتیبۀ آجری نصب است که متعلق به تزئینات مسجد جامع نیست و احتمالا بازمانده از همان مسجد باشکوهی است که اکنون بخشی از آن «مسجد گنبد» نامیده می شود.
مسجد گنبد با اینکه ظاهرا تغییر و تحولات زیادی به خود دیده اما هنوز هم آثار شواهدی برجای مانده که آن را بنائی باشکوه و زیبا جلوه میدهد.
🔹قاعدۀ چهار ضلعی بنا به کمک گوشوارها و طاقنماها ماهرانه به هشت ضلعی و در نهایت دایره تبدیل شده تا استقرار گنبد بر فراز آن تسهیل شود و سطوح زیر طاقدر گاهی ها و لچکی ها تجلیگاه گچبریهای متنوع و زیبا شده است. بر پاکار گنبد یک رشته کتیبۀ کوفی گلدار بسیار زیبا قابل مقایسه با کتیبۀ مدرسۀ #نظامیۀ_خرگرد نقش بسته و آجرهای خفته راسته به گونهای گنبد را آراسته که ستارههای تو در تو را شکل داده اند. رویۀ دیوارها گچ اندود است و احتمال دارد که نمای اولیۀ دیوارها هم آجری بوده و به شیوۀ عصر سلجوقی مانند دیوار #رباط_شرف و #رباط_ماهی تزئیناتی داشته است. نمای بیرونی بنا ساده و بیآلایش و ظاهرا درخور آن همه شکوه و جلال فضای داخل نیست و مصداق این بیت است که:
دل هر ذره را که بشکافی
آفتابیش در میان بینی
🆔 @labbafkhaniki
📌اسکندر را پرسیدند: به اندک روزگار این همه مملکت به چه خصلت به دست آوردی؟
گفت: به دوست ساختن دشمنان به تلطف و نگاه داشتن دوستان به تعهد.
📚«شجاع شیرازی_انیسالناس»
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️ گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری، انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران (شعبه خراسان) و خردسرای فردوسی برگزار میکند.
📌لینک ورود
👇👇
https://meeting5.hsu.ac.ir/b/hak-ktd-vwg
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️مسجد جامع رشتخوار، بازماندۀ یک تمدن
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹به تعبیرقرآن کریم خداوند معمار است. بر این اساس در گذشته معماری با هستی خویشاوندی داشت زیرا از یک سو معمار با ساختن بنا، جهانی کوچک بر صحنۀ
کائنات بنا میکرد و از سوی دیگر خداوند نیز برترین معمار تلقی میشد.
با چنین نگرش و برداشتی معمار مسلمان در کارش از خدا تقلید میکرد و بنائی که میساخت همانند آفرینش الهی باید از سه مشخصۀ اصلی: زیبایی، نظم و پایداری برخوردار میبود و دلیل عمدۀ زیبایی و نظم و ماندگاری مساجد و معابد این بود که برای خدا و به خاطر خدا ساخته می شدند؛ زیرا باید مانند خداوند منظم و جمیل و جاودانه باشند.
🔹« #مسجد_جامع_رشتخوار» واقع در حدود ۷۰۰متری جنوبشرق رشتخوار کنونی هم از جملۀ بناهایی است که در گذشتههای دور جهت عبادت خداوند در میانۀ شهری ساخته شده که اکنون اثری از آن شهر بجز همان مسجد بر جای نمانده در حالیکه وسعت و ساختار مسجد حکایت از این دارد که برگرد مسجد شهری و تمدن شکوفایی قرار داشته است.
تا فاصلۀ زیادی از مسجد بر روی تپه ماهورها که حاصل انهدام خانهها و بناهای خشت و گلی محسوب میشوند قطعات سفال مربوط به صدر اسلام تا عصر صفوی مشاهده میشود. برخی پژوهشگران از وجود ۶یا۷ قنات قدیمی در رشتخوار یاد کردهاند که تا سالهای اخیر تنها دو قنات به نامهای «کاریزک» و «گلپوک»از آنها دایر بودهاند.
آبٍ ۶یا ۷قنات جمعیت زیادی را کفایت میکرده است بنابراین منطقی است که بپذیریم رشتخوار در گذشته از رونق و اهمیت زیادی برخوردار بوده اما با شگفتی تا سدههای اخیر نامی از آن در متون نیامده و بیشتر در زمان قاجار در سفرنامهها از رشتخوار، به مناسبت این که بر سر راه تربتحیدریه به خواف قرار داشته نام برده شده است و دلیل عمدۀ آن احتمالا تغییر نام محل بوده است.
🔹«مسجد جامع رشتخوار» یکی دیگر از مساجد دو ایوانی یا #سبک_خراسانی است که تا سالهای اخیر شدت تخریب آن مانع از تشخیص دقیق اندامهای آن شده و پژوهشگران صرفا در مورد یکی از شبستانهای گنبددار آن قضاوت میکردند و برخی آن را مقبره و برخی مثل آندره گدار آن را خانقاه میپنداشتند، اما پیگردیها و گمانهزنیهای باستانشناسی سالهای اخیر نشان داده که آنچه باقی مانده، بقایای مسجدی دو ایوانی است که البته در مراحل مختلف و متوالی تغییر و تحول زیادی به خود دیده و از ریخت اولیه خود فاصله گرفته است. آنچه در گمانهزنیهای باستانشناسی رخ نموده، نشان داده است که مسجد جامع رشتخوار همانند مسجدهای جامع گناباد، سنگان، زوزن و تون دارای یک صحن مستطیل، دو ایوان در سمت شرق و وغرب، دو رواق در دو سمت شمال و جنوب مسجد و دو شبستان گنبددار در دو سوی ایوان قبله بوده که بجز شبستان سمت شمال ایوان قبله و دیوارهها و طاق ایوان بقیه فروریخته و منهدم شده است، اما بقای یکی از شبستانها و شالودۀ دیوارها و پایهها که در کاوشهای باستانشناسی کشف شدهاند، امکان تشخیص و مطالعۀ بنا را فراهم کرده اند.
🔹بر اساس یافتهها شالودۀ اصلی و اولیۀ دیوارها و پایهها و طاقها آجری بوده و احتمالا فراز دیوارها با خشت و گل تکمیل شده است که ناپایداری دیوارهای خشت و گلی انهدام آنها را موجب شده است.
آنچه در ایوان قبله و شبستان شمال ایوان بر جای مانده، نشان میدهد که در دوطرف ایوان دو شبستان با پوشش گنبدی دوپوش و نسبتا بلند وجود داشته که آن دو گنبد قرینه و در دو طرف پوشش جناقی ایوان میتوانسته است چشم انداز بسیار زیبایی برای مسجد فراهم کند.
بر اساس اصل تقارن هر دو شبستان به لحاظ ساختار و تزئینات معماری همانند بودهاند و خوشبختانه سلامت نسبی شبستان شمالی به ما امکان میدهد شبستان منهدم شدۀ جنوبی ایوان قبله را نیز مجسم کنیم.
🔹شبستان شمالی اکنون فضایی با پلان چهار گوش است و معمار جهت تسهیل استقرار قاعدۀ دایرهای شکل گنبد قسمت فوقانی بنا را به هشت ضلعی تغییر داده و هر یک از بخشهای هشت گانه پاکار گنبد را به شکل طاقنمایی با نورگیرهای مشبک برآورده تا هم دیوارها را سبک کند، هم درون را زیبا جلوه دهد، هم ساقه گنبد را تدارک بیند و هم فضای داخلی شبستان را روشن کند.
بر ساقه گنبد یک نوار گچی به عنوان بستر کتیبۀ قرآنی کوفی زیبا بر سرتاسر محیط داخلی کشیده شده و بر میانه دیوار غربی محراب زیبای نقاشی شده تعبیه گردیده که به لحاظ ساختار تزئینی منحصر به فرد است. از رنگهای قرمز اخرائی و سفید و نقوش هندسی در آذین رویۀ دیوارها استفاده شده و آجرهای خفته راسته زیر گنبد به این گونه که چیدمان هر ردیف آجر به صورت «نره» یک ستاره را بر «آسمانه» (سقف) شکل داده است.
طرح تجسمی مسجد جامع رشتخوار بنائی زیبا و باشکوه را متعلق به اوائل قرن هفتم ه.ق شکل میدهد.
🆔 @labbafkhaniki
📌شبیب بن شیبه روزی نزد مهدی اندر آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین خدای تعالی همۀ دنیا به تو داده است، تو راحت جان خویش را لَختی به رعیت ده.
مهدی گفت: آن چیست که به رعیت میباید دادن؟ شبیب گفت: عدل و داد.
📚«امام محمد غزالی_نصیحةالملوک»
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺مسجد جامع سنگان
⭕️مسجد جامع سنگان، تجسم تنازع بقا در معماری
#مسجد_جامع_سنگان
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
تبریک و درود به پیشگاه فرهیختگان فرهنگمدار
از خانیک سلام
«خانیک» روستائی واقع در ۲۵ کیلو متری گناباد به معنی چشمه سار در گویش پهلوی ساسانی و به اعتبار سنگ نگاره های کهن از قدمت زیادی بر خوردار است.
درۀ خانیک طولانی ترین درۀ «کوه سیاه» در جنوب گناباد است همان کوهی که در دامنه های شمالیش جنگ اسطوره ای سرنوشت ساز « دوازده رخ» بین ایرانیان و تورانیان رخ داده و با شکست تورانیان ، ایرانیان سر افراز ، از فتنه های مداوم و پی در پی تورانیان رهائی یافتند.
درۀ خانیک یکی از سرچشمه های قنات با عظمت قصبه گناباد هم هست همان قناتی که بر اساس بر آورد های علمی عمیق ترین و کهن ترین قنات و آغاز گر «تمدن قناتی» در ایران در حدود ۲۵۰۰ سال پیش است.
خانیک در میانۀ دره ای سر سبز واقع شده که در آن ۴۲ قنات جاری است ، تنوع میوه ها و گیاهان بخصوص گیاهان داروئی در آن کم نظیر است.یکی از فراوان ترین و مفید ترین درختچه های خانیک سماق است که در شرایط سخت کم آبی با ریشه های بسیار عمیق به حیات خود ادامه می دهد و سهم زیادی از سماق مصرفی ایران را تامین می کند.
آب های نسبتا فراوان، زمین های آبرفتی مناسب و مرتع های کافی در خانیک موجب شده که مردم آن روستا تا حدود نیم قرن پیش در تامین اقلام متنوع کشاورزی و لبنی و صنایع دستی بخصوص انواع بافته ها ایفا گر نقش مهمی در منطقه باشند و وجود سه باب مدرسه وعالمان آگاه،اندیشمندان زیادی را تربیت کنند اما فاجعۀ مهاجرت که از دهۀ ۱۳۴۰خ آغاز شد و هنوز ادامه دارد بیشتر مزایای خانیک را بر باد داد و اکنون خانیک هم مانند اکثر روستاها، ییلاق پایتخت نشینها و به مثابه قطعه ای از شهر با سازه های رنگارنگ چند طبقه است که در زمستان اغلب خالیند و در نوروز و تابستان مملو از جمعیتی که نان و گوشت و لبنیات و تنقلات را از شهرها با خود می آورند و می خورند و می روند و خانیک در زمستان می شود «خانۀ سالمندان»!
نوروز در خانیک هنوز هم حال و هوای خاصی دارد و تا گذشته های نه چندان دور البته خاص تر بود.
از اواسط اسفند با کاشت «کاکل»(سبزه) بر سینۀ دیوارهای خشت و گلی و دوخت و دوز رخت ها با دست پر مهر مادر ها و گلدوزی های زیبا و ماهرانۀ دخترها نوید نزدیک شدن بهار داده می شد و پر کردن «کلیدونها» (کلون ها) یٍ در از سبزه های نو رستۀ کنار جویبارها در عصر روز ۲۹ اسفند و بوی مطبوع «پلو شب عید» شکی باقی نمی گذاشت که صبح فردا آغاز نوروز است ، بهترین روز سال که در آن روز همه شاد بودند و همه چیز ایده آل و عیدی فراوان و بازی و جست و خیز در «عید گاه ها» برقرار.....
ما همواره کوشیده ایم تا آداب عید نوروز را حتی الامکان در خانیک پاس داریم و از سالها پیش بر جایگاه خانۀ پدری خانۀ کوچکی بر آوردیم با مصالح سنتی و شیوۀ معماری ایرانی با الهام از معماری دوران ساسانی و اسلامی .
در سال گذشته تهدید کرونا را به فرصت تبدیل کردیم و با هزینۀ نه چندان گزاف دست نوازشی به فضاهای زیر زمین و تقریبا متروک خانه کشیدیم و آن فضاها را تبدیل به فضاهای کاربردی مفید مثل پلکان و طاقچه و حوضخانه و نورگیر و اطاق پذیرائیی کردیم و آنها به علاوۀ فضاهای قبلی مجموعه ای فاخر و دلنشین همانند خانه های سنتی ایرانی را تشکیل دادند و تبدیل به یک اثر هنری زیبا شدند و به ما امکان دادند که تحویل سال نورا در آنجا جشن بگیریم و در همۀ لحظات جای دوستان را خالی ببینیم.
باشد که اقدام ما الگویی باشد برای کسانیکه می خواهند به سنتها و آداب و شیوه های زیبا و خودمانی معماری ایرانی وفادار بمانند. کامتان شاد و عمرتان دراز باد
⭕️میل کرات، مظهر زیبایی و مقاومت
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹امروزه زرق و برق تکنولوژی و فناوریهای نوینِ متنوع و شگفتانگیز نسل جوان و نوجوان را نسبت به گذشته و الزامات زندگی سنتی بیگانه کرده است؛ در حالیکه مسلما زندگی امروز بر شالودۀ گذشته بنیان گرفته و میدانیم که هر کشف و ابداع و نوآوری ریشه در گذشتههای دور دارد. اگر حدود یک میلیون سال پیش انسان، نخستین ابزار سنگی را نمیساخت و راه خود را از حیوانات جدا نمی کرد، امروزه نمیتوانست بر سطح ماه راه برود.
الزامات زندگی سنتی گذشته ابزار و عواملی بودند که انسان را در سازگاری با محیط و طبیعت یاری میدادند و امکان زیست در شرایط گوناگون برایش فراهم می آوردند. کمی بیندیشید، اگر در مسیرهای طولانی کاروانسرا یا آبانبار نبود چه اتفاق میافتاد؟
🔹میلها یا منارهها هم از جملۀ آن عوامل بودند. راههای امروز با گذشته قابل مقایسه نیستند. راهها در گذشته خطهای کمرنگ و باریک و نامنظمی بودند که در مناطق کوهستانی چندان مشخص نبودند و در کویر و بیابان در زیر ماسه بادی و رمل گم میشدند و جهت نجات مسافران مسیر این گونه راهها در کوهستان میلههای بلند سنگی یا آجری و در کویر سازههای بلند مخروطی شکل از سنگ یا گل با بدنههای سفید شده را با فاصلههای قابل دید از یکدیگر میساختند تا مسافران مسیر راه را با نگاه به آنها تشخیص دهند.
🔹اکنون میلههای سنگی در راههای کوهستانی ایذه به شهرکرد و میلههای مخروطی در راههای قدیم کویری یزد به طبس و کرمان به خور موجودند. اما منارهها یا برجها یا میلها درکنار راههای نسبتا پررفتوآمد معمولا با نمای زیبا و آراسته ساخته میشدند و علاوه بر اینکه راهنمای مسافران محسوب میشدند، گاه نقش رسانه را نیز ایفا میکردند، زیرا همان گونه که از نامشان برمیآید «مناره» محل «نار» (آتش) و «نور» بود. از سویی شعلۀ آتش که بر فراز مناره از دور دیده میشد میتوانست راهنما باشد و از سوی دیگر مشعلداران میتوانستند بر فراز آنها با حرکت نمادین مشعل فروزان اخبار مهم و سرنوشتساز را در زمانی کوتاه از شهری به شهر دیگر مخابره کنند. البته تمامی نقاط قابل دید بر فراز کوهها وتپهها چنان نقشی داشتند، اما در نقاطی که عارضۀ مناسب طبیعی وجود نداشت، نقیصه با معماری جبران میشد و معماران و هنرمندان علاوه بر رفع نیاز مخابراتی، با استفاده از فرصت، هنر نمایی نیز میکردند و نفیسترین شاهکارهای معماری و هنری را میآفریدند.
🔹« #میل_کرات» یکی از آن برجها یا منارههای چند منظوره است که در سال ۴۸۴ه.ق بر فراز تپۀ کرات در فاصله ۲۷ کیلومتری جنوب شهر #تایباد ساخته شده است. در اطراف میل کرات بقایای معماری سنگی گستردهای مشاهده میشود و به فاصلۀ کمی از آن بقایای آبانبار و کاروانسرایی سنگی و نسبتا بزرگ از نوع کوهستانی و سرپوشیده موجود است که گنبدخانۀ هشتی آن هنوز برجای مانده است.
بقایای معماری و فرهنگی باقی مانده در کرات نشانههای اهمیت آن نقطه بر سر راه نسبتا پررفتوآمدی است که در گذشتههای دور قاین در قلب قهستان را به زوزن و خواف و پوشنگ و هرات و جام ارتباط میداده است.
🔹میل کرات مثل دیگر سازههای عصر سلجوقی بنایی آجری و فاخر است. این مناره به بلندای بیش از ۲۵متر با یک رشته پلکان مارپیچ درونی منتهی به یک مأذنه یا بالکن دَوَرانی با جان پناه، از دو بخش تحتانی به شکل منشور هشت ضلعی تا ارتفاع ۱۵متر و بخش فوقانی به شکل استوانه به ارتفاع بیش از ۱۰ متر، بر قاعدۀ هشت ضلعی با محیط ۲۰ متر ساخته شده است. وضعیت فعلی بنا به گونهای است که زمین لرزهها و آسیبهای انسانی آن را ناقص، کج و از هیأت اولیه خارج و مخدوش کرده به گونهای که «ادوارد استوارت» که در دوران ناصرالدینشاه میل کرات را دیده، آن را با «برج پیزا» در ایتالیا مقایسه کرده است، اما مقاومت بنا در برابر حوادث و زیبایی خیره کننده گرهچینیها و آجرکاریها و کتیبۀ آن ایجاب میکند که آن بنای نفیس و زیبا به هر قیمتی حفاظت و معرفی شود و در معرض دید و مطالعۀ گردشگران و پژوهشگران قرار گیرد. در این بنا معمار و هنرمند چیره دست ایرانی کوشیده است با چیدمان آجر در ابعاد و اندازههای متفاوت زیباترین نقشها را بیافریند و به چشم بیننده احترام بگذارد.
🔹میل کرات به لحاظ ساختار با #منار_جام در شرق هرات و به جهت تزئینات با منارههای #خسروگرد_سبزوار و #فیروزآباد_بردسکن و #تاریخانه_دامغان و #مسجد_جامع_سمنان و #سنگ_بست قابل مقایسه است.
ارزشها و جاذبۀ میل کرات موجب شده است که علاوه بر خیل کارشناسان ایرانی مستشرقین اروپایی چون «سون هدن» در سال ۱۲۸۵ خ و «آلفونس گابریل» در سال۱۳۰۷خ و «آندره گدار» درسال۱۳۱۹خ از آن بازدید کرده و ارزشهای معماری آن را ستوده اند. این بنا در پانزدهم دیماه ۱۳۱۰خ به شماره ۱۲۳ در #فهرست_آثار_ملی به ثبت رسیده است.
🆔 @labbafkhaniki
📌کبوتری را گفتند: چونست که تو دو جوجه بیشتر نیاوری، چون مرغ خانگی بر بیشتر از آن قدرت نداری؟
گفت: جوجۀ کبوتر غذا از حوصلۀ پدر و مادر خورد و جوجۀ مرغ خانگی از هر راهگذر. از حوصله ، غذای دو بچه بیش نتوان داد و از راهگذر، روزیِ هزار جوجه توان گشاد.
📚«عبدالرحمن جامی _ بهارستان»
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺تزئینات آجری مسجد جامع گناباد
⭕️مسجد جامع گناباد، نخستین مسجد سبک خراسانی
#مسجد_جامع_گناباد
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️طاق دوبرار، فخر راه ابریشم
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹یکی از اصول معماری کهن ایران
«ملاحظۀ شرف انسان» بوده است. به این معنی که معمار علاوه بر رعایت نکاتی چون «مردمواری» و «بومآوری» و «ایستایی»، جنبههای روحی و روانی استفاده کننده و نظارهگر فضای معماری را هم در نظر میگرفت و میکوشید با رعایت جنبههای کارآمد و خوشنما از سویی آسایش و آرامش استفاده کننده از فضای معماری را تأمین کند و از سوی دیگر سازۀ معماری را به گونهای بیاراید که بینندگان از دیدن آن لذت برند و بدین گونه به چشم دیگران احترام گذارد به همان جهات است که میبینم بسیاری از ابنیۀ قدیمی ماندگار شدهاند و عموما منظری زیبا و دلنشین دارند.
🔹این موضوع نه تنها در خانه و کوچه
و خیابان بلکه در راهها و معابر بین شهری نیز مراعات میشد. عموم کاروانسراها و برجها و میلهای راهنما بسیار خوش منظر و چشم نواز هستند و برخی از رباطها مانند « #رباط_سپنج»، « #رباط_ماهی» و « #رباط_شرف» در مسیر راه ابریشم، حتی زیباتر از بناهای داخل شهرها آراسته شدهاند.
تقریبا در همۀ آنها به نیازهای جسمی و روحی و روانی انسان اندیشیده شده است و در مواردی، هم با معماری بذر امید در دلها کاشتهاند و هم اسباب آرامش را پس از طی راهی جانکاه برای مسافر خسته فراهم کردهاند، نمونۀ بارز چنان اقدامی احداث سازهای به نام « #طاق _دوبرار» بر ستیغ کوههای مزدوران بوده است.
🔹راه ابریشم از سنگ بست تا رباط «توران» در مزدوران در بستری تقریبا مسطح امتداد مییافته اما از مزدوران با گسترش کوههای مزدوران کم کم راه شیبدار و تبدیل به گداری صعبالعبور و مارپیچ میشده و بیش از ۶کیلومتر بر بدنۀ کوه ادامه مییافته تا به فراز گردنهای به نام «دوبرار» یا دوبرادر میرسیده است.
🔹احتمالا نامگذاری «مزدوران» هم با آن گذار مرتبط بوده است زیرا احتمال دارد که کسانی در آن جا اقامت داشتهاند که در ازای دریافت مزد از مسافران در رساندن احشام و بار آنها به طاق دوبرار، به آنها یاری میرسانیدند.
در چنان شرایطی طاق دو برار که یک سازۀ « #ساباط» مانند با پوشش جناقی و دو منارۀ بلند بوده، دو کارکرد مشخص روانی و جسمی برای مسافران داشته است. از نظر روانی بعد از یک فرسخ راهپیمایی در شیب تند، منارههای آن نوید پایان راه مشقت بار میداد و از نظر جسمی سایهای که در زیر ساباط یا طاق دوبرار تدارک دیده شده بود امکان آسایش و تجدید قوای مسافر خسته را فراهم میکرد.
🔹طاق دوبرار واقع در ۶کیلومتری شمال شرق مزدوران و ۸۵کیلومتری جنوب غرب سرخس و بر سر راه ابریشم، سازهای آجری در هیات دو پایۀ ضخیم و یک طاق و دو مناره بر طرفین طاق بوده که هریک از منارهها پلکانی مارپیچ در میانه داشته است. گویا نمای دوسوی پایههای طاق با نمای آجری و کتیبههای عمودی کوفی مزین بوده که اکنون بقایای اندکی از کتیبهها بر نمای جنوبی برجای مانده و نمای شمالی به شدت فرسوده شده و آجرهایش فرو ریخته است. پیها نیز فرسوده و آجرهایشان به سرقت رفتهاند و آنچه برجای مانده نیاز مبرم به ترمیم و تثبیت دارد.
طول هریک از پایهها ۵/۲۰ متر، پهنای هر یک ۶ متر و فاصله دو پایه با یکدیگر ۶/۱۰ متر میباشد. شالوده هر یک از منارهها که حدود ۲۰مترمربع بوده نشان دهندۀ این است که منارهها نسبتا بلند و از دور قابل رؤیت بودهاند.
🔹برخی طاق دوبرار را بقایای کاروانسرایی پنداشتهاند که به دور از واقعیت است.و برخی برج یا میل راهنما .
در مورد نامگذاری طاق دو برار یا دوبرادر دلایل مختلفی آوردهاند و عمدتا دو مناره را تجسم دو برادر یا به گویش محلی دو برار در کنار هم فرض کردهاند اما معنایی که دهخدا در لغتنامه آورده بیشتر
مصداق دارد و به دل مینشیند.
دهخدا «دوبرادران» را نوعی مرغ شکاری کوچکتر از عقاب معنی کرده و نوشته است به آن سبب دوبرادران گویند که چون یکی قصد صیدی کند و عاجز شود، دیگری به مدد او آید.
دهخدا در توضیح دیگر دوبرادر نوشته است: «دو ستارۀ روشنی را گویند که در سینۀ دب اصغر است». حال اگر مورد اول مراد باشد میتواند تشبیهی برای طاق دوبرار با دو مناره به مثابه دوبال گسترده به بالای آن مرغ شکاری بر فراز کوه باشد و در صورتی که به دو ستارۀ روشن نسبت داده شده باشد میتواند اشاره به مشعلها یا آتشهایی بر فراز منارهها در شب باشد که در هردو صوت نام با مسمائی است.
🔹قبل از برپایی طاق دوبرار یا دوبرادر در آن محل یک مناره آجری وجود داشته که اکنون باقی آن در مقابل طاق قابل تشخیص است.
طاق دوبرار یا دوبرادر را که در دوران شکوه و عظمت هنر و فرهنگ و معماری عصر سلجوقیان در نزدیک رباط شرف و به شیوۀ آن ساخته شده، به دلیل جایگاه، کارکرد و زیبایی آن میتوان «فخر راه ابریشم» محسوب داشت و با مراقبت بیشتر و مرمت آن به حضورش در عرصۀ فرهنگ و معماری تداوم بخشید.
🆔 @labbafkhaniki
Robat Sharaf رباط شرف : Mehrdad Amouzegar : Free Download, Borrow, and Streaming : Internet Archive
https://archive.org/details/RobatSharafLabafKhaniki
⭕️رباط ماهی گوهری نهفته در خاک
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹 « #راه_خراسان» یا
« #شاهراه_بزرگ_شرق» که در سال ۱۸۷۷م «جاده ابریشم» نامیده شد،
مشتمل بر یک محور اصلی یا «راه چاپاری» بود که شهر شیان چین را از طریق ایران به بینالنهرین در جنوبغرب و کنارههای دریای سیاه و دریای مدیترانه در شمالغرب ارتباط میداد و شاخههای فرعی با نامهای متنوع بومی و محلی که شهرها و مراکز تجاری یا مذهبی را به محور اصلی وصل میکردند.
یکی از آن شاخههای فرعی راهی بود که در مسیر راه ابریشم از #دیزباد_پائین به سمت شمالشرق جدا میشد و به نام «راه شریفآباد» پس از عبور از دامنههای جنوبشرق رشته کوه بینالود به « #نوقان» ( #مشهد کنونی) میرسید و بعد از نوقان بر کنارۀ #کشف_رود به سمت شرق پیش میرفت و در مجاورت « #رباط_ماهی» در فاصلۀ حدود ۶۵ کیلومتری شرق مشهد به محور اصلی راه ابریشم ملحق میشد و نوقان را به راه ابریشم ارتباط میداد.
🔹آنچه اکنون به رباط ماهی شهرت دارد بنای فاخری متعلق به دوران سلجوقی و «کاخ رباطی» همانند وهم زمان با رباط شرف است.
اما رباط ماهی اصلی و اولیه رباطی بوده است در سمت جنوب شرق رباط فعلی که خرابههای آن به صورت تپه ماهورهایی مشخص است و به دلیل گذشت زمان و احتمالا استفاده از مصالح ساختمانی آن در تجدید بنای کاروانسرای جدید و تردد انسانها و احشام بر روی خرابههای آن، بقایای معماری مشخصی از آن برجای نمانده است.
«آندره گدار» رباط ماهی را با رباط چاهه یکی دانسته و با استناد به کتاب جغرافیای حافظ ابرو بنای آن را سال ۴۱۰ه.ق انگاشته و دیگران نیز نظر او را پذیرفته و تکرار کردهاند درحالیکه این امر مقرون به واقع نیست؛ زیرا روستای چاهه که بر سر راه ابریشم قرار داشته و تا کاروانسرای ماهی فاصلۀ زیادی دارد، خود کاروانسرایی به نام « #رباط_چاهه» داشته که اکنون بقایای آن موجود است و در همین کانال یادداشتی به آن اختصاص یافته است.
🔹دلیل نامگذاری رباط ماهی را برخی به علت مجاورت آن با کشف رود میدانند اما دلیل منطقیتر اینست که آن رباط احتمالا نام خود را از « #ابوالحسن_محمد_بن_حسن_ماه» گرفته و چه بسا که از جملۀ بناهای خیر او بوده باشد زیرا بنا به نوشتۀ «ابن حوقل» او از نیکوکارترین مردم و پیش قدمان در خیرات بود و در دوران سامانیان رباطها، بیمارستانها و کاروانسراهای متعدد در ماوراءالنهر و خراسان ساخت از جملۀ آنها رباطهایی در نزدیکی ترمذ و قبادیان و چغانیان، بیمارستانی در ترمذ و کاروانسرای بزرگی به نام « #میله» بر راه بلخ به جیحون بود و برای فقیهان و طالبان دانش و مسافرانی که در آنها اقامت میکردند، نفقه و مستمرات تعیین نمود و برای تامین مخارج بیمارستان از املاک خود وقف آن کرده بود.
🔹اما کاروانسرایی که اکنون خرابۀ آن موجود است رباطی بوده است از نوع «کاخ رباطها» یا «کاروانسراهای شاهی» از نوع #رباط_شرف که همزمان با آن در زمان سلجوقیان در کنار ویرانههای رباط ماهی اولیه ساخته شده است.
رباط ماهیِ عصر سلجوقی بنایی #چهار_ایوانی و برخوردار از یک میانسرای نسبتا وسیع و اطاقها و اصطبلهایی در اطراف بوده است. ورودی رباط ماهی همانند ورودی رباط شرف رفیع و مجلل مزین به کتیبههای آجری و گچبری بوده و بعد از ورودی در سمت چپ مسجد و در سمت راست اطاقی جهت اقامت متصدی رباط قرار داشته است. در این بنا هم مانند رباط شرف آجر نقش اصلی در آرایش آن داشته و به شکلها و اندازههای مختلف و متنوع بر دیوارها و سقفها نشسته است به گونهای که هیچ پوشش یا طاق یا گوشوار، همانند یکدیگر مشاهده نمیشود. گچبریها نیز به زیباترین شکل ممکن در قالب کتیبه و نقش اسلیمی یا تزیین دیوار اجرا شدهاند.
🔹بدون تردید رباط ماهی در دوران رونق راه ابریشم و قبل از حملۀ ویرانگر مغولها از جایگاه و اهمیت فراوانی برخوردار بوده که اکنون غریب و بیدفاع در معرض انواع آسیبها قرار گرفته است. بقایای #آب_انبار بسیار بزرگی در نزدیکی رباط ماهی نشانۀ جمعیت انبوهی از مسافران راه ابریشم در آن مکان است و بقایای #قراول_خانه ای مشرف بر آن دلیل بر اهمیت و جایگاه والای آن بوده است.
ریزش تدریجی سقف و دیوارها موجب شده است که بخش بزرگی از دیوارها در زیر خاک پنهان باقی بمانند و جای امیدواری است که در صورت خاکبرداری بخش عمدۀ رباط ماهی از خاک برآید و یکی دیگر از گوهرهای تابناک خراسان به گردشگران و پژوهشگران عرضه شود.
🆔 @labbafkhaniki
📌اردشیر بابک که سریر سلطنت را به زیور حکمت آراسته بود، فرزند خود را دید که جامۀ قیمتی پوشیده است. گفت: ای پسر سلاطین باید جامهای بپوشند که در هیچ خزانه نباشد و هیچ کس مثل آن نتواند که بپوشد، مثل جامۀ تو یافت شود.
پسرش پرسید: اصل آن جامه از چه چیز است؟
گفت: تارش از خوشخویی و نیکوکاری و پودش از سازگاری و بردباری.
📚«کمالالدین حسین بن علی بیهقی _ انوار سهیلی»
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺تزئینات باشکوه گچی و آجری داخل مسجد گنبد سنگان
⭕️مسجد گنبد، یادمان رونق سنگان خواف
#سنگان
#مسجد_گنبد
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️نظامیۀ خرگرد؛ گوهری که خاک شد!
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹آموزش فعالیتی اجتماعی است که متناسب با سطح فرهنگ و تمدن هر جامعه شکل میگیرد و نهادها و سازمانهای ویژهای پدید میآورد که «مدرسه» اصلیترین نهاد جهت فعالیتهای آموزشی است.
اما در گذشته کارکرد مدرسه صرفا آموزشی نبود بلکه مذهبی نیز بود و به آن هم اکتفا نمیشد زیرا بسیاری اوقات کارکردهای مزبور تحت تاثیر نقش سیاسی-اجتماعی آن قرار میگرفت.
🔹«خواجه نظامالملک طوسی» یکی از نخستین کسانی بود که بیشتر به علل سیاسی-اجتماعی و با برخورداری از تمکن مالی فراوان و پشتیبانی بیچون و چرای ملک شاه سلجوقی، تعداد زیادی مدرسه به نام «نظامیه» در شهرهای مختلف جهان اسلام تاسیس کرد و تشکیلات و سازمان اداری نوینی در نحوۀ ادارۀ آنها ابداع نمود. اوکه فردی اندیشمند و دانا، اما متعصب بود، بهترین تشکیلات را برای حداکثر بهرهبرداری از نقش و نیروی «دانش» برای مقاصد سیاسی-اجتماعی دستگاه حاکم به وجود آورد.
نقش و عملکرد سیاسی-اجتماعی مدارس گاه چنان بود که در مبارزات و درگیریهای خشونت آمیزی که بین پیروان فرقههای مختلف مذهبی ایجاد می شد، مدارس از نخستین مراکزی بودند که مورد هجوم واقع میشدند و ویران میگردیدند از جمله در نزاعی که در سال ۵۰۶ ه.ق بین حنفیان و شافعیان در شهر نیشابور روی داد، هشت مدرسه از حنفیان و هفده مدرسه از شافعیان ویران شد. با این وجود همواره نقش آموزش مدارس بخصوص نظامیهها در همۀ گرایشهای علمی، نظری و عقلی بسیار پررنگ و تعیین کننده بود.
🔹«مدرسۀ #نظامیه_خرگرد» یکی از آن مدرسهها بود که در سال ۴۸۰ ه.ق به دستور خواجه نظام الملک طوسی در شهر خرگرد (۵کیلومتری شهر کنونی خواف) باصلابت ساخته شد. دیوارهایش از خشت و گل بود و با توجه به شواهد مانند دیگر بناهای دوران سلجوقی رویۀ دیوارها با آجرکاری و درون فضاها با گچبری زینت یافته بود. خرابههای این مدرسه در سال ۱۹۴۰م/۱۳۱۸خ مورد بازدید «آندره گدار» فرانسوی قرار گرفت و زیبائیهای بر جای مانده از آن، او را سخت تحت تاثیر قرار داد و او با تشخیص و ترسیم نقشۀ مدرسۀ خرگرد متوجه شده که این مدرسه از نمونههای شاخص بناهای چهار ایوانی اولیه و متاثر از معماری کهن ایران میباشد. بر اساس اندازهگیریهای گدار مدرسه از یک صحن نسبتا وسیع و مربع با قاعدۀ ۲۲/۰۴ متر، دهانه ایوان۷/۰۴ متر و ضخامت دیوارها ۲/۲۰ متر برخوردار بوده است.
ظاهراً تنها فضایی که نیمه خرابه قابل تشخیص بوده، ایوان قبله در امتداد جنوب غربی و مزین به بقایای کتیبهای آجری و بسیار زیبا و باشکوه بوده که گدار آنرا بدون تردید زیباترین کتیبۀ ایران دانسته و اداره باستانشناسی آن را به موزۀ تهران انتقال داده که اکنون زینت بخش موزۀ اسلامی میباشد.
🔹کتیبهها آجری و به خط کوفی گلدار در قابهای مستطیل به عرض ۸۰ سانتیمتر به صورت نواری بر زمینۀ آجری فراز دیوارهای خشت و گلی دورادور مدرسه را شامل میشده است. قسمتهای باقی ماندۀ کتیبه توسط آندره گدار خوانده شده است.
ظاهراً بر چهار گوشۀ مدرسه چهار شبستان یا تالار قرار داشته که فراز دیوار های آن ها نیز به کتیبه های کوفی گلدار مزین بوده است شدت تخریب بنا امکان تشخیص دقیق آن فضاها را غیر ممکن کرده اما میتوان فرض کرد که فضاهای آموزشی یا شبستان بودهاند و در صورتی که کاربری شبستان داشتهاند، نظامیۀ خرگرد را باید از نوع «مسجد-مدرسه» قلمداد کرد. باقی ماندۀ تزئینات آجری در برخی قسمتهای باقی مانده حاکی از اینست که نظامیۀ خرگرد بنای زیبا و مجللی با نمای آجرکاری به صورت خفته راسته و مزین به زیباترین کتیبه ها بوده است. آن بنا که نماد اعتبار و اهمیت خرگرد در دوران سلجوقی محسوب می شده و امکان حضور بسیاری از دانشمندان و فرهیختگان آن عصر را در خرگرد فراهم می کرده، احتمالا در دوران تیموریان رونق پیشین خود را از دست داده و در سال۸۴۸ ه.ق مدرسۀ زیبا و باشکوه دیگری به نام « #مدرسه_غیاثیه» به فاصلۀ حدود یکصد متری آن این بار به سعی وزیر اندیشمند دیگری به نام #غیاثالدین_پیر_احمد_خوافی ساخته شده است.
🔹خرابههای مدرسۀ نظامیه تا سال ۱۳۷۰ خورشیدی به صورت تپهای با بقایای دیوارهای خشت و گلی در هم ریخته در میانۀ بافت مسکونی روستای کنونی خرگرد وجود داشته و گویا در آغاز آن سال توسط اهالی خاکبرداری و تسطیح شده و بر جایش مسجدی جدید با دیوارهای آجری و نمای سیمانی کبود رنگ ساخته شده است. کاش همان مدرسه یا مسجد-مدرسه را با هماهنگی اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی تجدید بنا و احیا می کردندو آن گوهر گران بها خاک نمیشد.
🆔 @labbafkhaniki