کانال اشعار فاطمه لشکری(راحیل کرمانی)
اینجا ،هرشب
پشت دروازه چشمهای من
خوابهایم با یک شاخه نرگس
به استقبال تو می آیند
به امشب من خوش آمدی
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇👇👇
@lashkary
جمعه بوی عطر باران می دهد
بوی نعنا، بوی ریحان می دهد
بوی سبز آب پاش مادرم
بوی خاک نرم گلدان می دهد
جمعه بوی اطلسی های سفید
بوی نان، بوی نمکدان می دهد
بوی خاک شمعدانی های سبز
توی پرچین خیابان می دهد
من نمی دانم که راز جمعه چیست
جمعه می آید، مرا جان می دهد
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار 👇👇
@lashkary
🌹🌷🌿🌹🌷🌿🌹🌷🌿🌹🌷🌿🌷🌹🌿🌷🌹🌿
🔶 #رازجمعه
✍ #فاطمه_لشکری
🎙 #صداومیکس_حمیدرضاشاملو
زندگی روزنه ای نور سفید است، بخند
و توکل به امیدی که جدید است، بخند
باید احیا شد و از نو نفسی تازه کشید
وخصوصا که بهار آمد وعید است ،بخند
#فاطمه_لشکری ( راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇👇
@lashkary
باید که دل ازسایه اطراف بترسد
از معرکه وسوسه و لاف بترسد
دل را به زمام خودتان سخت ببندید
شایدکه از این مردم علاف بترسد
یک مرغ که سی مرغ به او لطمه رساندند
باید زهمه دسته واصناف بترسد
هدهد همه شب کرده به کوری خود اقرار
سیمرغ تر است آن که از این قاف بترسد
آنکس که بهارش دل بارانی خویش است
باید زهوا چون که شود صاف بترسد
در خلوت آرام خودش امن و امان است
هر کس که ز یک یار دغل باف بترسد
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
مانند کسی که نفس سرد نهانش
بسته است ره ثانیه های ضربانش
افتاده تّه ِچاه ودلم گم شده این بار
در خلوت نُه توی مخوف خفقانش
دلتنگتر از تنگ غروبی است که خورشید
خون می چکد از روزنه قطره چکانش
صبح است ولی سرخ چنان تنگغروب است
می ترسم از این وقت سحرگاه واذانش
انگشت به دندانم از آن مُهر که می زد
این قاضی تقدیر بر احکام زبانش
جانسوز تر از سوختن خرمنی از دور
آن است که دهقان بزند شعله به جانش
کفاره این روزهً هر روزه من شد
شهری که دگر نیست اثر از رمضانش
خیاط شدم دوختم این درز دهان را
تا بسته شود چرخ فلک نیز دهانش
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
درود ها عزیزان
از پروردگار مهربان میخواهم امسالتان به قلم تدبیرآن نقاش بى همتا چنان زیبا نقش ببندد که طبیعت به تماشای شکوهش بایستد. نوبهارتان مبارک باد …🌺🌺🌺🌺
مثل تن پوش تن لخت درختان شده ام
مثل اسفند وهوای نم وباران شده ام
مثل پایان غزل، مثل سرآغاز سکوت
مثل این هفته پایان زمستان شده ام
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇👇👇
@lashkary
با ساز دلت، مرا توآواز بده
بال نفس مرا تو پرواز بده
من بیخبرم زخود ،دراین شهر وجود
لطفی بنما مرا به من باز بده
#فاطمه_لشکری (راحیل)
کانال اشعار
@lashkary
دلم یک خانه میخواهد،پر از عطر شقایق ها
و عطر وبوی آن خانه، نسیم جان عاشق ها
کنار سفره اش قابی پر از سوز شبانگاهی
کنار قاب آن قلبی پر از غلیان هق هق ها
ویک دریای طوفانی که تنها زورقش باشم
به دور از چشم کشتیها ،به دور از دید قایق ها
من و این بغض بی سامان واین دریای طوفانی
ندیمم می شوند اینجا، دمادم بغض ها،دق ها
من وفانوس رویایی که سوسو می زند از دور
وقلبی که نمی فهمد حدیث عقل و منطق ها
دلی از ما به یغما رفت و این کار "قضا" بوده
"قدر"همواره دستش هست در دستان سارق ها
من و عذرای تقدیرم اسیر دست شبهاییم
به تقدیری که دلخوش بوده در رویای وامق ها
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇👇
@lashkary
جز وصل تو
باصدای
علیرضا قربانی
نیلوفر در کویر
@lashkary
صبح است نوای زندگی را سر کن
برخیزو لباس عشق را در بر کن
لبخند خدا پیشکش دستانت
لبخند خدای خویش را باور کن
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇
@lashkary
در من طلوع می کنی
و هستی از تو دوباره آغاز می شود
برای بودنت
با تمامنبودن ها بیگانه ام
وقتی تو هستی
نفس هست
نور هست
زندگی با من آشتی کرده است.
ومن با تمام نا آشناها بیگانه ترینم
#فاطمه_لشکری (راحیلکرمانی)
نیلوفر در کویر
@lashkary
درسینه من سکوتی است
که به جای همه بانگ ها
فریادمیکشد....
ودر قلبم آرامشی است
که به جای همه نا آرامی ها
بی تابی میکند.....
وبر لبهایم لبخندی که
که بجای همه بغض ها میگرید....
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
به هنر زیبای استاد امیر مرادی راد
نیلوفر در کویر
@lashkaryy2
در من هر صبح
پیامبری برانگیخته می شود
که آه عصایش
دریای اشکهای مرا می شکافد
در میان آتش بی تاب سینه ام
گلستانی می آفریند
به نام "عشق"
و من بر بام کعبه سکوتم
تنها موذن شهر اویم
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇👇👇👇
@lashkary
به هنر زیبای استاد امیر مرادی راد
نیلوفر در کویر
@lashkary
عاشق که شدی بهار نامش عشق است..
شعر:فاطمه لشکری (راحیل کرمانی)
دکلمه:بهناز دیندار
نیلوفر در کویر
@lashkary
چه خوش صید دلم کردی
با صدای بانو حمیرا
نیلوفر در کویر
@lashkary
عید است بیا مثال باران باشیم
بر دشت و دمن نیز در افشان باشیم
جان می دمد این بهار برپیکر دشت
باید که برای مردمان جان باشیم
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇👇👇
@lashkary
به هنر زیبای استاد امیر مرادی راد
نیلوفر در کویر
@lashkary
سروم،سمنم،صنوبرم،بیدممن
آیینه آفتاب جاویدم من
یک کاسه نذری امید آوردم
همسایه روبروی خورشیدم من
#فاطمه_لشکری (راحیل)
کانال اشعار
@lashkary
در شب گیسوان تو
با صدای همای
کانال نیلوفر درکویر👇👇
@lashkary
هر صبح طلوع می کند
تمام حس خواستن تو
از مشرق آرزوهای من
ومن عاشقانه تر از صبح های قبل
باز هم می گویم :
"سلام"
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار👇
@lashkary
برمودا ترین مثلت زمینم!
که طوفان دفتر التهابم
دیگر جزر و مد نمی شناسد
روی من دیگر حساب نکنید!!
اینجا هر غروب
زجرها ، توان مرا کسر می کنند
هر بامداد
در میان همه ضربه های اضافی
تقسیم می شوم
ومن
منهای تمام دردهای زندگی
مساوی با سکوتم
مساوی با سکوت
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
کانال اشعار
@lashkary
سايه اي از ابرهاي التهاب
روي بام شانه هاي من نشست
موج رعد سينه ام در قلب من
شيشه هاي ديدگانم را شكست
سيل خون افتاد در شهر دلم
تار و پود آرزوها را گسست
يكسره خالي شدم از آنچه بود
ديده بستم من ز هر چيزي كه هست
از من اينجا ، هيچ ديگر جا نماند
از خودم شُستم دوباره ، پا و دست
بعد ازآن جاري شدم در بيكران
همچنان دريايي از امواج مست
زورق انديشه ام جان مرا
گه به بالا برد و گاهي هم به پست
ساحلي سرسبز،هم رنگ ِ دلم
عاقبت پيدا شد از آن دور دست
اين همان دروازه هاي آرزوست
اين همان شهر دل انگیز من است
ديگر از اينجا نخواهم گشت دور
گر چه صد بارآيدم بانگ اَلُست
#فاطمه_لشکری(راحیل)
کانال اشعار
@lashkary