به تنوع خارقالعاده زندگی که حاصل تنها ۵ عنصر یعنی خاک آب آتش هوا و اثیر فکر کنید! هر روز میلیونها میلیون جلوه مختلف را در اطراف خود میبینیم و هیچ دو فردی دقیقاً مانند هم نیستند. حقیقت این است که عناصر به شدت پذیرندهاند و توانایی حافظه اندوزی دارند. با گذشت زمان، یک لایه از اطلاعات یا آنچه ما جوهر کارمیک مینامیم، بر هر یک از این عناصر جمع میشوند. بدون این اطلاعات خاص انسانها دیگر کاملا منحصر به فرد نيستند. بنابراین عناصر نقش مهمی در ادامهدار شدن کارما دارند.
سیستمهای دارویی شرقی مانند آیورودا همیشه بر اساس این دیدگاه بودهاند که هیچ دو نفر آدمی شبیه به هم نیستند. نحوه عملکرد عناصر در یک فرد با فرد دیگر یکسان نیست. همین امر آنها را به سیستمهای دارویی منحصر به فردی تبدیل میکند.
پنج فرد مختلف با علائم یکسان درمان متفاوتی خواهند داشت اساس این قضیه درک عمیق از عناصر است.
@Light_consciousness💜✨
بدن حسی بیرونی ترین جلوه ذهن ناخودآگاه است. ذهن ناخودآگاه را حجم زیادی از حافظه کارمیک کنترل میکند. حافظه کارمیک همیشه بدون اجازه شما بروز پیدا میکند. از آنجا که اتفاقی ناخودآگاه است باعث میشود شما آشفته به نظر برسید. اما همین که از آن آگاه شوید میتواند به اطلاعاتی مفید تبدیل شود.
جوهر کارمیک بر چاکراها یا مراکز انرژی خاصی از ۱۱۴ چاکرای بدن انسان متمرکز میشود. این نقاط به مفاصل و غدد خاصی در بدن مرتبط هستند رسوبات شیمیایی به مرور زمان در این قسمتها تجمع میکنند.
شاید از نظر ذهنی تلاش کرده باشید که عادتهای خاصی را کنار بگذارید اما در عرض چند روز دوباره آنها را از سر میگیرید. بیرون آمدن از محدودیتهای کارمیک بدون رسیدگی همزمان به آنها در سطح شیمیایی و روانی کاری آسان نیست.
گفته میشود هاتا یوگا راهی برای از بین بردن کارما با آگاهی کامل از طریق حرکت دادن و کشش بدن به روشهای مختلف است.
@Light_consciousness 🩵✨
تو رنجوری
تو تنش داری
تو نگرانی
فقط به یک دلیل
چون خواسته داری
خواسته امنیت
خواسته آرامش.
امنیت و آرامشی که فکر می کنی آن را در پول پیدایش می کنی ،
در دیگری پیدایش می کنی ،
در ازدواج پیدایش می کنی ،
در آینده پیدایش می کنی ،
خواسته را دور بیانداز و فقط زندگی کن و آنگاه به من نشان بده
تنش کجاست؟
غم کجاست؟
نگرانی کجاست؟
🖋اشو
@Light_consciousness ✨
هر وقت کاری را بدون انتظار انجام دهید، نسبت به مواقعی که در قبال کارتان انتظاراتی دارید، از لحاظ کیفی تجربه متفاوتی از زندگی خواهید داشت.
از آنجایی که همه نمیتوانند به راحتی آگاهی کافی را برای رها کردن نتیجه کارهایشان به دست بیاورند تمام فرهنگهای دنیا بر اهمیت عشق تاکید کردهاند.
آموزش و پرورش فعلی ما حرص بینهایت و طمعی لجام گسیخته را در افراد زنده میکند. در دنیایی که برای خود خلق کردهایم کسانی که بدون چشم داشت کاری انجام میدهند شکست خورده به حساب میآیند.
دیدگاه ما درباره پیشرفت کردن این است که مثل اشخاص دیگری باشیم یا با دیگران رقابت کنیم و از آنها جلو بزنیم. این جنون نفرین دنیای مدرن ماست.
انتظار برای رسیدن به نتیجه عمل است که باعث رنج میشود. اگر فقط از کاری که انجام میدهید لذت ببرید و از صمیم قلب کار کنید، دیگر رنجی وجود نخواهد داشت. وقتی به امید نتیجه کارهایتان سعی میکنید به خوشبختی دست پیدا کنید، شرایط بیرونی تشخیص میدهد که خوشحالید یا بدبخت!
اما تغییر رویکرد به زندگی میتواند تفاوت زیادی ایجاد کند. اگر به جای اینکه زندگیتان را فرصتی برای جستجوی خوشبختی بدانید، آن را جلوه ای از خوشبختی ببینید، متوجه تغییرات اساسی قابل توجهی که کردهاید میشوید.
@Light_consciousness 🤍✨
بسیاری باور دارند که بی قراری پیش نیاز عمل است. این قطعاً اشتباه است، اتفاقاً برعکس اساس فعالیت آرامش است. عملی که بر اثر بی قراری اتفاق بی افتد مرگبار است نه زندگیبخش. انسان را در طول مسیر نابود میکند. اگر عملی به شکلی انجام شود که دیگر از سر خودخواهی نباشد، خواهید دید که توانایی تقریباً نامحدودی در کار کردن دست پیدا خواهید کرد. می توانید تمام شبانه روز در حال فعالیت باشید بدون اینکه خسته شوید.
@Light_consciousness 🤍🍃
هشیاری ذهنی، آگاهی نیست. ذهن قوه تشخیصی مفید است که برای بقا لازم است.
آگاهی بعدی بسیار عمیقتر است. چیزی نیست که انجامش دهید. عمل نیست. حالت وجودی است. چیزی است که هستید.
آگاهی جامعیت است، راهی برای پذیرفتن تمام زندگی.
میتوانید شرایط مناسب را برای اتفاق افتادنش فراهم کنید اما نمیتوانید انجامش دهید.
اگر کاری کنید که لایه های جسمی، ذهنی و انرژی با هم تطابق داشته باشند، جا برای شکوفایی آگاهی باز میشود. همین که این شکوفایی را تجربه کنید، به یگانگی وجود خواهید رسید.
@light_consciousness 💜✨
ای دل! دیدی که هرچه دیدی هیچ است
هر قصهٔ دوران که شنیدی هیچ است
چندین که ز هر سوی دویدی هیچ است
و امروز که گوشه ای گزیدی هیچ است
✨عطار
@light_consciousness 🤍✨
در واقع قرار نبوده برای احساس رضایت دست به کاری بزنیم!
رضایت، حالتی درونیه.
نمیشه در خارج از وجود به دنبالش رفت!
در حقیقت ما دست به عمل میزنیم تا احساس رضایت رو ابراز کنیم، نه اینکه به دستش بیاریم!
اما این معادله اغلب برعکسه!
بیشتر مردم انجام میدن تا وجود داشته باشن. اشتیاقشون برای کسب چیزی یا بهبود بخشیدن به هویتشون اونا رو وادار به عمل میکنه.
کارها رو نباید برای این انجام داد تا هویتی دست و پا کرد، بلکه باید از سر رهایی درونی شکل بگیره.
@light_consciousness ✨
چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید چو کشتی ام در اندازد میان قلزم پر خون
زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد
که هر تخته فرو ریزد ز گردش های گوناگون
نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را
چنان دریای بی پایان شود بی آب چون هامون
چون این تبدیل ها آمد نه هامون ماند و نه دریا
چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی چون
چه دانمهای بسیار است لیکن من نمیدانم
که خوردم از دهان بندی در این دریا کفی افیون
@light_consciousness 🤍✨
هر اتفاق کوچکی می تواند به ما آسیب برساند. تنها یک تصادف کوچک کافیست تا زندگی خود را از دست بدهید.
هنگامی که می ترسید چه می کنید؟ شب تاریک است، راه را نمیشناسید، هیچ روشنایی وجود ندارد و هیچ راهنمای نقشه ای در دسترس نیست. چه می توانید بکنید؟ اگر دوست دارید گریه و زاری کنید، هیچ اشکالی ندارد ولی بدانید که گریه کردن کمکی نمیکند. بهتر است موقعیتی را که در آن قرار دارید بپذیرید و به راه خود در تاریکی ادامه دهید.
مادامی که زنده هستید از زندگیتان لذت ببرید. چه اهمیتی دارد که زمان را به جستجوی امنیت هدر دهید، در حالی که امنیت حقیقی ممکن نیست. به محض درک این موضوع و پذیرش آن، ترس تان از بین خواهد رفت.
هنگامی که سربازان به جنگ میروند ابتدا خیلی احساس ترس دارند. مرگ هر لحظه در انتظار آنان است. ممکن است آنها هرگز دوباره به خانه باز نگردند. آن ها حتی از ترس، شب را راحت نمی خوابند و پیوسته کابوس مرگ می بینند. بارها و بارها در خواب می بینند که مرده اند یا زخمی شدهاند ولی پس از اینکه به خط مقدم میرسند تمام ترسشان از بین میرود. هنگامی که از نزدیک با مرگ مواجه می شوند و می بینند دیگر سربازان و دوستانشان چقدر ساده تیر می خورند و می میرند تمام ترسشان ناپدید میشود و از بین میرود. آنها واقعیت را میپذیرند و حتی در بحبوحهی جنگ از خوردن چای لذت میبرند. لذتی که هرگز تا آن زمان مانند آن را نچشیده اند. آنها شوخی می کنند، می خندند، آواز می خوانند، چه کار دیگری می توانند انجام دهند؟ وقتی مرگ آنجاست دیگر چه میتوان کرد؟ در موقعیتی که امنیتی وجود ندارد تنها پذیرش کامل و به قید و شرط می تواند ترس را از میان ببرد.
✨🖋اشو
@light_consciousness ✨💜
✨آغوش خود را باز نگه دارید و پذیرای معجزات کوچک زندگیتان باشید.
@light_consciousness ✨
✨قوی بودن یعنی ملاقات با الوهیت درون خود و فرار نکردن؛ یعنی زیستن فعال با طبیعت وحشی به شيوه خود؛ یعنی توانايی آموختن و توانايی تاب آوردن در برابر آنچه میدانیم. قوی بودن یعنی ایستادن و زندگی کردن.
@light_consciousness 🤍✨
✨هیچ رازی بزرگ تر از این نیست که ما پیوسته در جستجوی واقعيت هستیم در صورتی که در حقیقت ما خودمان واقعيت هستیم.
@light_consciousness 💜✨
آیا بر آنی که خویش را
از عوالم پستِ زندگی آزاد و رها کنی؟
آیا بر آنی که جهان را از تباهی
و انحطاطی که به نظر میرسد
تقدیرِ آن است نجات بخشی؟
پس از جنبشهای سطحی تودهها
کناره گیر و به آرامی
رویِ خودآگاهی خویش کار کن.
اگر بر آنی که تمامیِ بشریت را بیدار کنی،
پس تمامیِ خویشتن را بیدار کن.
اگر بر آنی که رنج را از جهان محو و نیست
کنی، پس آنگاه هر آنچه را که در تو تاریک
و منفی است، محو و نیست کن.
براستی بزرگترین هدیهای که میباید ببخشایی"دگرگون کردنِ خویش" است.
✨لائوتزو
@light_consciousness 🤍✨
✨ باورها موجودات عجیبی هستند
برون سپاری باورها...
فردیت رو از دست دادن...
شما بگید چقدر به فردیتتون دور یا نزدیک شدید؟
👤 دکتر جواد حاتمی-مرکز شناخت
تنها سبک زندگیتان (غذایی که میخورید یا آنچه مینوشید) بر بدن شما تاثیر ندارد. ناملموسترین جنبههای افکار و احساساتتان میتوانند بعد فیزیکی شما را تحت شعاع قرار دهند. ساختار کارمیک به روشهایی فهم ناپذیر بر لایه فیزیکی اثر میگذارد و حتی آن را مخدوش میکند.
ذهن در روزهای مختلف کارهای مختلفی هم انجام میدهد یک روز شاد است، روز بعد افسرده، روز دیگر پرتنش. این فرایند علاوه بر تصورتان از واقعیت، جسمتان را هم خدشهدار میکند. تمام شرایط روانی، در لایه انرژی و سپس از نظر جسمی بروز پیدا میکند.
برای هر احساس، نوسانهای ذهنی و واکنشهای شیمیایی خاصی در بدن رخ میدهد. این فرایند بالعکس هم عمل میکند.
اگر نفس به آگاهی خاصی برسد، آنچه درون ذهن یا در دنیای بیرون اتفاق میافتد، بر بدن تاثیر نخواهد گذاشت. وقتی دچار پریشانی روانی هستید حفظ آگاهانه بدن بسیار مهم است، زیر را جوهر کارمیک شما سعی میکند بدنتان را مطابق با ناهنجاریهای تان شکل دهد.
@Light_consciousness 🤍✨
دون خوان گفت:
تو چندین سال از آموزش و سلوک دور بودی. من به تو گفته بودم که تو بالاخره باز می گردی و بازگشتی.
من هم پنج سال و نیم از سلوک کناره گرفتم ولی بالاخره برگشتم.
از دون خوان پرسیدم:
چرا از سلوک کناره گرفتی؟
گفت: به همان دلیل که تو کناره گرفتی، چون از سلوک خوشم نمی آمد.
پرسیدم: و چرا دوباره بازگشتی؟
گفت: به همان دلیل که تو بازگشتی چرا که جز پیمودن راه سلوک راهی دیگر نیست.
این حرف روی من تأثیر ژرفی داشت در گذشته بارها به این اندیشیده بودم که شاید راه دیگری هم برای بهتر زیستن وجود داشته باشد ولی اکنون میدانم که چنین راهی وجود ندارد...
📚حقیقتی دیگر
رها سازی زمانی اتفاق می افتد که گرفتاری تان به قدری شدید شده که حاضرید خودتان را رها کنید.
بیشتر مردم خیال می کنند منظور از این کلمه رها کردن یک فرد یا یک چیز است اما منظور آن رها کردن خودتان است. یعنی شما حاضرید هر چیزی را که بخشی از وجودتان می دانید رها کنید.
رهاسازی می تواند تنها با ثابت نشستن انجام بگیرد اما کار آسانی نیست. برای انجام این کار در حالت سکون آگاهی بسیار زیادی لازم است. از طرف دیگر در حالت فعالیت شدید مثلاً وقتی می دوید یا میرقصید می توانید خودتان را کاملاً رها کنید.
در چنین لحظاتی ارتباط میان شما و گذشتهتان از بین می رود. وقتی کاملاً غرق در فعالیتی می شوید کارمای گذشته شما دیگر تأثیر خود را از دست می دهد.
فعالیتی که در آن غرق شده باشید می تواند طعم آزادی را به شما بچشاند.
@light_consciousness 💜✨
حافظه ای که ما از ابتدای خلقت تا به کنون با خودمون حمل میکنیم، به ما میگه که چیزی معرکه یا افتضاح هست.
در واقع این حافظه و یادگیری های ماست که به وقایع از دیدگاه مشخصی نگاه میکنه.
ما بر اساس حافظه، رویاها و آرزوها رو در سر می پرورونیم؛ رویای چیزی که در حافظه فعلی ما موجود و یا از دیدگاه ما مناسب هست.
برای همین شاید بهترین آرزو این باشه که آنچه اتفاق بیوفته که حتی تو رویاهای محدود به حافظه نگنجه.
این حافظه در وجود ما نهادینه شده و میتونه محدودیت کارمیکی بوجود بیاره.
فرض کنید هر چیزی که از کنار آینه ای رد میشه بهش بچسبه، در این صورت آینه به هیچ کاری نمیاد. آینه دیگه زندگی رو اونطور که هست نشون نمیده و به همین ترتیب قوه ادراک ما هم با حافظه ها تیره و تار میشه.
حالا اگر ورای حافظه ها و یادگیری ها و شرطی شدگی ها رفت چطور؟
آیا هنوز به رویاهای معمول میپردازیم؟!
آیا همچنان بر اساس یادگیری ها و شرطی شدگی ها عمل و تفکر میکنیم؟
قطعا که حافظه مزایایی داره.
حافظه باعث میشه ما منحصر به فرد باشیم. حافظه دلیل تنوع زیستی و فرهنگی امروزه ماست.
حافظه به ما فرم و شخصیت میده اما در گذر زمان همین فرم به محدودیت تبدیل میشه و شما زندانبان خودتون میشید.
@Light_consciousness 🤍✨
"جست و جو كنيد، اما نخواهيد يافت.
دست از جست و جو كردن بكشيد و خواهيد يافت."
✨لائوتزو
در هر جستوجويی آنچه را به دنبالش هستيد، از دست می دهيد.
در جستوجو كردن، اين نكته را پذيرفته ايد كه آنچه را به دنبالش هستيد، نداريد.
مشكل هم همين جاست.
هرآنچه را به دنبالش هستيد، از قبل داريد.
با جست و جو كردن، عصبی و پر تنش می شويد؛ زيرا چيزی را به دنبالش هستيد،
نمی يابيد.
حقيقت، در خود جستوجو نهفته است. جستوجوگر به دنبال خودش می گردد.
نكته ای كه انسان سالهاست می كوشد آن را حل كند، اما هرچه بيشتر پيش می رود، از حل آن عاجزتر می شود.
"جستوجو را متوقف كن و فقط باش.
فقط باش تا شگفت زده شوی؛
زيرا با بودن، خواهی يافت."
✨اشو
@light_consciousness 💜✨
✨کارما
قسمت هشتم
در پست های قبلی گفتیم که ما مجموعه ای از حافظه ها هستیم، در واقع مخزن عظیمی از کارما (ارتباطشون رو در پست های قبل توضیح دادیم).
اما بخشی از این کارما قابل پیگیری در زمان حال هست که به اقدامات بیرونی منجر میشه.
وقتی محرکی شما رو به عمل وادار میکنه، چگونگی واکنش شما اهمیت بخصوصی داره.
در واقع رفتار متفکرانه شما نه تنها از بوجود اومدن کارما جلوگیری میکنه، بلکه گاها موجب ایجاد کارما مثبت میشه.
کار امروز، کارمای فردا رو مشخص میکنه.
اگه شما فرزندی به دنیا بیارید، خودتون رو به پروژه ای حداقل بیست ساله اختصاص دادید.
یک عمل ساده با پیامدی عظیم!
پس میشه گفت افکار، اعمال و احساسات شما هر کدوم به نوعی پیامد خواهد داشت.
به طور کلی با مدیریت آگاهانه زمان حال، کارمای قابل پیگیری در آینده نیز وجود نخواهد داشت.
و این نوعی کلید مديريت حافظه هم هست.
بنابراین بهتره که خارج از اسارت حافظه و آگاهانه عمل کرد.
@light_consciousness 💜✨
هر چه یک چیز بیشتر تمایل به ماندگاری داشته باشد، بیشتر تمایل به بیجان بودن دارد.
هیچ چیز به اندازه الماس مرده نیست.
✨آلن واتس
@light_consciousness 🤍✨
آن چه که کامل است، کاری نمیکند.
کامل در ثبوت مطلق قرار دارد.
و برای همین نزدیک ترین مفهموم به شناخت نیستی است.
@light_consciousness 🤍✨
✨زیبایی نهفته در نقض ها را دریابید!
کامل بودن را فراموش کنید. این کمبودها و کاستیهایی ماست که ما را منحصر به فرد ساخته و همین تک بودن سبب زیبا بودن هر یک از ماست!
همه چیز در طبیعت در حال تغییر است و داستان زندگی شما هم همینطور است. همه ما در حال رشد و پیشرفت هستیم.
زنده بودن یعنی تحول و تکامل داشتن. شما می توانید در این تحول نقشی فعال ایفا کنید اما اول باید درک کنید که تغییر در حال رخ دادن است!
وقتی ما دائماً در پی کامل بودن باشیم زندگی مان سرعت می گیرد، تصمیمات شتابزده میگیریم و قضاوتهای عجولانه میکنیم. کمی مکث کنید، بیاندیشید، احوال تان را بررسی کنید و سپس به حرکت خود ادامه دهید.
تغییر اجتناب ناپذیر است. بنابراین تلاش برای درجا زدن در زمان گذشته و یا حال بی فایده است.
پذیرا باشید زندگیتان همینجا و همین لحظه در حال تغییر است و اتفاقات جدید رخ می دهند.
کامل و عالی بودن مختص اسطوره ها و افسانه ها است. شما ناکامل هستید، درست همانگونه که باید باشید. تمرین کنید و پذیرش را بیاموزید.
پذیرش یک تصمیم است "من نمی خواهم در گردباد تفکرات و تصورات ای که مرا از منطقه حضور دور میکند گیر بیفتم."
در نهایت پذیرش یک آغاز جدید است.
پذیرش همیشه آسان و به معنای نادیده گرفتن و سرکوب احساسات نیست.
@light_consciousness 💜✨
✨همه چیز در زندگی ناپایدار، ناکامل و ناتمام است.
همه چیز تغییر میکند، زندگی همین است!
اگر چیزی همیشه در حال تغییر و دگرگونی باشد، نمی تواند هرگز و هرگز کامل باشد و در طبیعت همه چیز این گونه است.
بنابراین کامل بودن یعنی پایان تغییرات.
ما اغلب واژه نا کامل یا ناقص یا معیوب را برای توصیف حالتی به کار می بریم که فاقد آن کمال مطلوب است که همیشه از آن به عنوان ایده آل یاد می کنیم.
این توصیف را می توانیم در مورد اهدافمان، شخصیت خودمان، دیدگاه، حساب بانکی، دستاوردها و هر چیز دیگر در زندگیمان به کار ببریم.
برای حذف بار معنایی منفی ناکامل بودن نباید آن را به عنوان واژه های متضاد همان حالت ایده آل به کار ببریم و به جای آن خود ناکامل بودن را هم باید نوعی ایده آل در نظر بگیریم.
ناکامل بودن ضعف نیست.
ناکامل بودن جایی در مسیر تکامل نیست، جایی که مجبوریم بایستیم و دست از ادامه برداریم چون نفس ما بریده است.
ناکامل بودن یک تصویر از یک لحظه خاص در سفر رشد و تعالی و زیستن ماست. نمادی از تمام لحظاتی که هیچ یک شبیه دیگری نیست و همه چیز در حال تغییر است.
اما آنقدر مشغول تلاش و تقلا برای بالا بردن بردن خودرومان به بالای بلندی هستیم که فراموش کرده ایم سرمان را برگردانیم و به آن همه زیبایی که درست مقابل چشمان و اطرافمان هست بنگریم.
@light_consciousness 💜✨
زندگی رنج دارد. بیمار شدن رنج دارد. پیرشدن رنج دارد. مرگ رنج دارد.
ما از هیچ یک از اینها نمی توانیم اجتناب کنیم. وقتی در تلاشیم تا در برابرشان مقاومت کنیم فقط رنج را تشدید می کنیم و توانایی مان برای عکس العمل مناسب کاهش می یابد. اما اگر به جایش بتوانید حقیقت آنچه اتفاق افتاده را بپذیرید، آن وقت می توانید همراه زندگی جاری شوید.
مردم فکر میکنند ذن همه اش درباره آرامش و آسایش و زندگی کردن با احساسات خوب و غرق در سعادتمندی شدن است. اما در حقیقت اصل ماجرا درباره چگونگی رویارویی شما با چالش های زندگی ست، ناکامی ها، تنهایی ها، نگرانی ها و شرایط احساسی بغرنج.
ذن یعنی آموختن این که کنار آمدن و مدارا کردن با آن چه زندگی برای ما مقدور ساخته و پذیرش واقعیت، جان کلام حیات است.
پذیرش به معنای دست کشیدن و یا تسلیم شدن نیست. بلکه به معنای گردن نهادن به حقیقت آن چیزی است که اتفاق افتاده و پس از آن ایفای نقشی فعال در تصمیم گیری برای آنچه پس از آن، اتفاق خواهد افتاد.
@light_consciousness💜✨
✨رونانوباندها و حافظه فیزیکی بدن
در زبان سانسکریت حافظه فیزیکی بدن، رونانوباندها نام دارد.
رونانوباندها حافظهای فیزیکی است، که در درون خود حمل می کنیم، که حاصل روابط خونی و مهمتر از آن نتیجه روابط جنسی است. هر وقت رابطه فیزیکی به خصوص از نوع جنسی شکل بگیرد، بدن خاطره آن را عمیقا ثبت می کند و به این ترتیب هر رابطه متعهدانه ای در هر جامعهای بر بستر هوشمندی عمیق شکل می گیرد.
منطق آن ساده است از آنجا که در هر مواجهه فیزیکی تبادل حافظه اتفاق می افتد، اگر حافظه بدن را با آثار فیزیکی متعدد مختل کنید، سیستم وجودی تان هم مختل می شود. وقتی که حافظه تان به هم بریزد برای سر و سامان دادن به زندگی تان باید بیشتر زحمت بکشید.
ساده سازی رونانوباندها برای هرکسی که در مسئله معنویت قرار دارد اهمیت پیدا میکند، زیرا هدف نهایی برای فرد جوینده این است که از تعاملات جسمانی فراتر رود. اگر کسی چنین قصدی داشته باشد، کار عاقلانه این است که بدن را به عنوان فرایندی ساده و به دور از بار زیاد حافظه نگه دارد. زیرا حافظه معنوی فقط در شرایطی میتواند شکوفا شود که حافظه جسمی محدود گردد.
آثار حافظه جسمی بسیار زیاد است. فعالیت جنسی بیشترین مقدار رونانوباندها را میان افراد به وجود می آورد. در این مبادله بدن زن که پذیرنده تر است، صمیمیت فیزیکی عمیق تری را نسبت به بدن مرد ثبت میکند.
وقتی زن بچه دار می شود مقدار زیادی از این حافظه به فرزندش منتقل میشود. زنان اغلب پی میبرند که وقتی باردارند از شدت احساس شان به والدین و دیگر افراد مهم زندگی شان کم می شود و سطح وابستگی عاطفی آنها در دیگر روابطشان کاهش می یابد.
دلیل اینکه مردم به ریاضت کشی روی میآورند این نیست که با رابطه جنسی یا لذت جویی مخالف اند، بلکه دلیلش این است که نمیخواهند حافظهی تازه به بدن خود اضافه کنند زیرا این بدن همین حالا هم چیزهای زیادی را به یاد دارد.
@light_consciousness 💜✨
✨کارما
قسمت ششم
در پست های قبل گفتیم که نیت، کارما را مشخص می کند و خود این نیت از ترکیب هویت شما با حس استقلال طلبی سرچشمه می گیرد و همچنین تعیین هویت از حافظه می آید.
شما فردیت خود را باور دارید چون حافظ به شما میگوید چه کسی هستید. آنچه من می نامید حاصل گذشته شما است.
تک تک سلولهای بدنتان آن خاطرات را به یاد دارند و در تمام لحظات زندگی بر اساس آن خاطرات عمل می کنند.
ما چیزی به اسم حافظه ژنتیکی داریم که اصطلاحاً به آن سامسکارا می گویند. در واقع بدنتان میلیاردها برابر ذهنتان در خود حافظه جای داده است.
کلمه سامسکارا، گردابی از حافظه ها و تاثیرات ارثی را نشان میدهد که توسط نیاکان، خانواده یا قبیله مان به ما انتقال داده شدهاند. این حافظه های ژنتیکی ذاتا مثبت یا منفی نیستند. آنچه موجب تفاوت میان آنها می شود نحوه مواجهه ما با آنهاست.
میتوان گفت مرده ها سعی می کنند به روش های گوناگون از طریق شما به زندگی ادامه دهد، آنها سعی دارند از طریق شما زندگی کنند.
اما اگر قرار باشد در این دنیا به عنوان جاندارانی کاملاً مستقل زندگی کنیم، نه به عنوان عروسک های خیمه شب بازی اجدادمان، باید راه هایی برای فردیت خود پیدا کنیم.
اولین قدم مهم در این مسیر، رسیدن به فردیت است. فقط یک فرد می تواند تغییر شکل دهد یا از تعیین هویت محدود شده با استقلال فراتر برود. اجتماع هرگز نمی تواند به روشنگری برسد. روشنگری فقط تک به تک اتفاق می افتد.
چیزی درون انسان هست که عمیقاً از نبود آزادی بیزار است. فقدان آزادی عمیق ترین رنج برای انسان است. اینکه آزادیتان را زندان، سامسکارا یا حافظه ژنتیکی و تکاملی تان از شما ما گرفته باشد واقعا اهمیتی ندارد. به هر حال پس از مدتی خواهید دید که رنجی وصل نشدنی به زندگیتان نفوذ می کند، چرا که زندگیتان صرفا توسط حافظه اجدادی تان برنامهریزی شده است.
بنابراین مهم است که فردیت خویش را بازیابیم و از زنجیره اسارت گذشتگانمان رهایی یابیم...
@light_consciousness 💜✨