وقتی در تاجیکستان نام ایران رو میبرند جمعیت فریاد میشکند. خوانندگان به تلخی از زخم دردناک جدایی تاجیکستان از ایران یاد میکنند:
«یکی گفتی تو ایرانی، دگر گفتا تو تاجیکی جدا از اصل خود میرد، کسی ما را جدا کرده است جهان یک روز میترکد از آه پر شرار ما»
به مرز زیستن می رسم
نه توان جوانی در من مانده
نه آرزوی پیری
میان واژگان زمخت میانسالی
دستانم را می نگرم
هنوز جوانی ام را
می توانم جشن بگیرم
هنوز چروکهای صورتم مرا به درماندگی نرسانده اند
هنوز کودک درونم
نابالغ دست و پا میزند
و من آرامم
نه درد سیاسی مرا می کُشد
نه عقده های جوانی مرا می بلعد
تنها به خودم فکر می کنم
به باوری که جانم را ربوده است
چهل سال ،
زندگی را در دستانت بگیری
عجیب مبهم می شود
روزگارت.
گویی دردهای حجیم سی سالگی
از تنم پریده
و بیست سالگی شرور گریبانم را
رها کرده
چهل سالگی آرام است
با نزاکت .
با شکوه .
و پر از سکوت
می نشیند در نگاهت تو را
به تماشای خودت می برد
و در آخر میان آهی سوزناک
از خودش فاصله می گیرد
چهل سالگی پخته می شوی
پخته می بینند تورا
ولی خودت که می دانی
چقدر خام واژه های اسارتی.
اما دیگر گوش شنیدن نداری
تنها سکوت می کنی و لبخند میزنی
زندگی را در نگاه آدمها
تجربه می کنی
دیگر برایت فرق ندارد
کدامشان درست می گویند
تنها لبخند می زنی
نگاه می کنی
چایت را می نوشی
و به خودت می گویی
دنیا برای تو صبر نکرد...
میان چهل سالگی نشسته ای...
@literarylife
سبویتان را خالی کنید تا در آن شراب بریزم...
#شمس_تبریزی
#باغ_دلگشا_شیراز
نوای #همایون
@literarylife
گر من از گردش ایام
ملولم نه عجب
آنکه خوشدل بُوَد
از گردش ایام کجاست !؟
#رهی_معیری
#شبتون_سراسر_آرامش 💫🌙
@literarylife
و در آخر،
آه ای تویی که دوستت میداشتم،
ای کاش میدانستی.
#آنا_گاوالدا
دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد
@literarylife
میخواستم همه کارهایم را بکنم،
و سرِ فرصت به دنبال او بروم ...
میخواستم اول دنیا را عوض کنم ،
کتاب هايم را بنویسم ...
اسم و رَسم به هم بزنم ...
برنده شوم ...
و بعد با دستهای پُر به دنبالش بروم !
خبر نداشتم که؛
عشق منتظر آدمها نمیماند ...!
و خط بطلان میکشد روی آنها
که حسابگر و ترسو و جاه طلباند ...!
#داريوش_مهرجویی🖤
@literarylife
تـواز یـڪ
ماہ ڪامل هم برایم مـاہ تـرهـستی
چـہ فخرے میفروشم
من تمام نیمہ شب ها را
#سونیا_نورے
@literarylife
بسیار اندک اند کسانی که قادرند
عاشق شوند
زيرا افراد اندکی میتوانند
همه چيز را از دست بدهند!
#كريستين_بوبن
@literarylife
صاحب مغازه نوشته بود : تا حالا ندیده بودم یکی از داخل انیمیشنا با لیست خریدش بیاد داخل مغازه :)
Читать полностью…بدین شعر تر شیرین ز شاهنشه عجب دارم
که سرتاپای حافظ را چرا در زر نمی گیرد
«با اطمینان می توان گفت که هیچ ملتی، شاعری از نوع حافظ ندارد. فردوسی بیش و کم نظایری در جهان دارد و سعدی نیز. حتی جلال الدین مولانا هم.
ولی حافظِ ما در فرهنگ بشری بی مانند است؛ شاعری که شعر فارسیِ او را زاهدان و عارفان در قنوت نماز به جای ادعیه و آیات عربی بخوانند و در عین حال زندیقان هر دوره ای شعر او را آیینه ی اندیشه های خود بدانند و از نظر “پیر خطاپوش” حافظ که بر قلم صنع چنان اعتراض خطرناکی کرده است شادمان باشند و در زندگی روزانه مردم ما، دیوانش را در کنار قرآن مجید، سر سفره عقد و هفت سین سال نو قرار دهند و با آن فال بگیرند و استخاره کنند. چنین شاعری در جغرافیای کره ی زمین و در تاریخ بشریت منحصر به فرد است و همانند ندارد.»
دکتر #شفیعی_کدکنی
۲۰ مهر روز بزرگداشت حضرت #حافظ
🏷 کفش سرخ خلیفه
▫️فن بیان و مسئلۀ منابع در تاریخ اجتماعی
🖌ابراهیم موسیپور بشلی
▫️نگارستان اندیشه/چاپ نخست / ۱۴۰۲
▫️قطع: رقعی / جلد شومیز/ ۴۶۰ صفحه / قیمت: ۳۰۰ هزار تومان
👈 متن حاضر از مجموعهای از درسگفتارها و گفتارهای دانشگاهی دربارۀ مطالعات تاریخ اجتماعی در جهان اسلام پدید آمده و دو موضوع اساسی را مورد توجه قرار داده است: فن بیان و سبک حرفزدن در تحقیقات تاریخ اجتماعی، و مسئلهی چگونگی استفاده از منابع در مطالعات تاریخ اجتماعی از حیثِ عوارضی که از پراکندگی منابع و دادهها در این مطالعات، بهویژه در قبال مسئلهی فن بیان و نگارش تحقیقات تاریخ اجتماعی، بروز میکند.
❌ مرکز پخش: ققنوس
📸 نمایی از راه شیری در پشت آرامشگاه کوروش
🔹محوطه میراث جهانی پاسارگاد
گرفتن مجوز عکاسی از پاسارگاد یکی از سخت ترین مجوزهای عکاسی بود که گرفتم اما بالاخره اون چیزی که تو ذهنم بود رو ثبت کردم./امیرشاهچراغیان
@literarylife
به چشمهایم زُل زد و گفت :
" باهم درستش میکنیم "
چه لذتی داشت این با هم ،
حتی اگر با هم ، هیچ چیزی درست نمیشد ...
#لیلیان_هلمن
@literarylife
هر که سخن گوید
و هر که راهی در پیش گیرد
روزی در خود خواهد نشست
من در خویشتن نشستم
همهچیز و همهکس
از درونم کنده شده بود
#احمدرضا_احمدی
@literarylife
قناری گفت: ــ کُرهی ما
کُرهی قفسها با میلههای زرین و چینهدانِ چینی.
ماهی سُرخِ سفرهی هفتسیناش به محیطی تعبیر کرد
که هر بهار
متبلور میشود.
کرکس گفت: ــ سیارهی من
سیارهی بیهمتایی که در آن
مرگ
مائده میآفریند.
کوسه گفت: ــ زمین
سفرهی برکتخیزِ اقیانوسها.
انسان سخنی نگفت
تنها او بود که جامه به تن داشت
و آستینش از اشک تَر بود...
#احمد_شاملو 🖤
@literarylife
شب دوباره همانیم؛
آزرده، غمگین، تنها و ترسیده از دنیا!
حتی اگر تمام روز،
در قوی ترین حالات ممکن یک انسان زیسته باشیم.
#نرگس_صرافیان
@literarylife
🔵بارش برف پاییزی در ارتفاعات شمال استان تهران
😍تحلیل تصاویر ماهواره لندست هشت نشان می دهد که بخشی از ارتفاعات شمال و شمال شرق تهران و بخش هایی از جنوب مازندران در جریان بارش های اخیر سفید پوش شده است.
😍این تصویر مربوط به امروز است که برف موجود در ارتفاعات بر اساس شاخص NDSI آشکار سازی شده است.
😍تصاویر ماهواره لندست همچنین نشان می دهد که کوه دماوند نیز سفید پوش شده است.
@literarylife
من تورا همانطور دوست داشتم
که آرزو می کردم یکی مرا دوست داشته باشد..
#محمود_درویش
@literarylife
"اصلا کسی دنبالِ آدم نمیگرده. همهی ما اینطوریم. آدمها غریب و بیپناه ماندهاند. دارند در خودشان میپوسند."
#ابتهاج
@literarylife
✍عاشقی را چه نیازیست به
توجیه و دلیل؟
که تو ای "عشق"
همان پُرسشِ بی زیرایی . . .
#قیصر_امین_پور