literarylife | Unsorted

Telegram-канал literarylife - ادبیات، زندگی ست

1363

Life of literature با ادبیات همیشه در دنیای تازه ای زندگی می کنید .

Subscribe to a channel

ادبیات، زندگی ست

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

🖤
قصد من از حیات
تماشای چشم توست

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

آوازم رو چند می‌خری؟ اندازه‌ی یه جوراب می‌خری؟
یادداشت #مریم_خزاعلی در روزنامه‌ی خوزیها، شماره‌ی ۶۸۰
برای متن کامل یادداشت
👇👇👇

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

صبح است و دلم در تپش لحظه ی دیدار
باز این دل من گشته به امید تو بیدار

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

با من چه کرده ای؟!
که این همه عجیب دوستت دارم...

حتی با شوخی نبودنت هم قلبم از حرکت می ایستد...

میفهمی که حتی قدرت فکر کردن به جای خالی ات را ندارم؟!
اعتراف میکنم که ضعیفم...

من شاید قوی ترین زن دنیا باشم ولی در مقابل تو ضعیفم...

آنقدر که حتی با افتادنِ خطِ ظریفِ بین ابروهایت به گریه می افتم...
یا با تصور نشنیدن صدایت سرگیجه میگیرم...

چشمانت را باز کن...
ببین وقتی هستی همه وجودم چشم میشود تا همه ی وجودش را نظاره کند...

حالا تو بگو...
عجیب نیست؟
منُ این همه دوست داشتن؟!
چرا من؟! منی دیگر نیست..و. اکنون هرچه در من است تنها تویی...

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

تو تنها سببی هستی
که به خاطرِ آن
روزهای بیشتر
شب های بیشتر
و سهمِ بیشتری
از زندگی می خواهم...

#جبران_‌خليل_جبران

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

برنده نوبل ادبیات معرفی شد

آکادمی نوبل برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۲۳ را اعلام کرد و به این ترتیب «یون فوسه» نمایش‌نامه‌نویس و رمان‌نویس نروژی را برای «نمایشنامه‌ها و نثرهای بدیع او که صدای ناگفتنی‌هاست» شایسته دریافت جایزه نوبل دانست.

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

این قالی ۱۱۶ ساله بختیاری در حراج کریستی به قیمت ۶۱هزار دلار فروش رفت.

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

#غزل شماره‌ی 417 #سعدی
اجرا: #سهیل_قاسمی


سخن ِ عشق ِ تو بی آن که برآید به زبان‌ام،
رنگ ِ رخساره خبر می‌دهد از حال ِ نهان‌ام

گاه گویم که بنالم زِ پریشانی ِ حال‌ام
باز گویم که عیان است چه حاجت به بیان‌ام

هیچ‌ام از دُنیی و عُقبی نبَرَد گوشه‌یِ خاطر
که به دیدار ِ تو شغل است و فراغ از دو جهان‌ام

گر چنان است که رویِ من ِ مسکین ِ گدا را
به در ِ غیر ببینی، زِ در ِ خویش بِران‌ام

من در اندیشه‌یِ آن ام که روان بر تو فشانم
نه در اندیشه که خود را زِ کمند ت برَهانم

گر تو شیرین ِ زمانی، نظری نیز به من کُن
که به دیوانگی از عشق ِ تو فرهاد ِ زمان ام

نه مرا طاقت ِ غربت نه تو را خاطر ِ قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم

من همان روز بگفتم که طریق تو گرفتم
که به جانان نرسم تا نرسد کار به جان‌ام

دُر م از دیده چکان است به یاد ِ لب ِ لعل‌ات
نگَهی باز به من کُن که بسی دُر بچکانم

سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم
که به پایان رسد م عمر و به پایان نرسانم

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

«تكتبين لي "صباح الخير"
‏و أقرؤها "أحبك"»
‏برایم می‌نویسی: صبح به خیر.
‏و می‌خوانمش: دوستت دارم!

‏📖 محمود درویش.

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

در طبیعت قانونی نیست که آدمی را به دوست‌داشتن بشریت موظف کند، و اگر تاکنون بر روی زمین عشقی وجود داشته، مربوط به قانون طبیعی نبوده، بلکه به این دلیل بوده که آدمیان به بقا ایمان داشته‌اند.

برادران کارامازوف

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

و سرانجام کسی خواهد آمد
و با مهربانی هایش به تو
نشان خواهد داد که تو
قبل از دیدن او اصلاً زندگی نکرده ای.


#نسرين_بهجتى

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

سلام عزیزم من ادم خوبی نیستم

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

گاهی،
تو حتی لب به سخن نگشوده ای
و من به پایان آنچه خواهی گفت رسیده ام

#خلیل_جبران

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

دوست ندارم از زنده‌ها حرف بزنم، چون گاهی آدم از اینکه خوب و بدشان را گفته است خجالت می‌کشد؛ اگر خوبشان را بگویی شاید بد از آب دربیایند، اگر بدشان را بگویی شاید خوب از آب دربیایند.
@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

#صبح....

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

برخیز بُتا بیا ز بهر دل ما
حل کن به جمال خویشتن مشکل ما

یک کوزه شراب تا به هم نوش کنیم
زآن پیش که کوزه‌ها کنند از گِل ما


#خیام

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

نادر ابراهیمی کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم را زمانی نوشته است که به تمرین خطاطی می پرداخته است.

چنانچه خودش در آغاز کتاب چنین می نویسد: آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم، حدود سال های ۶۳-۶۵، به هنگام نوشتن، در تنهایی - در فضایی که بوی تلخ مرکب ایرانی در آن می پیچید و صدای سنتی قلم نی، تسکین دهنده ی خاطرم می شد که گرد ملالی چون غبار بسیار نرم بر کل آن نشسته بود - غالبا به یاد همسرم می افتادم - که او نیز همچون من و شاید نه همچون من اما به شکلی، گهگاه و بیش از گهگاه، دلگرفتگی، قلبش را خاکستری رنگ می کرد - و می کوشیدم که به جستجو در به امید رسیدن به ریشه های گیاه بالنده و سرسخت اندوه، و دانستن اینکه این روینده ی بی پروا از چه چیزها تغذیه می کند، و شناختن شرایط رشد و دوامش آن را نابود کنم بل زیر سلطه و در اختیار بگیرم. پس، یکی از خوب ترین راه های رسیدن به این مقصود را در این دیدم که متن تمرین های خطاطی ام را تا آنجا که مقدور باشد اختصاص دهم به نامه ی کوتاهی به همسرم.
@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

🔴چون غم و شـادیِ
جهان در گذر است

بهتر آن است که من
خاطرِ خود خوش دارم…

          حافظ
@literarylife
ســلام صبح اول هفته به خیر

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

"اگر تو وجود نداشتی"؛ خواننده جولیا فالکونه
به هم‌راهِ زیرنویس فارسی

انسانم و در حال زیستن...
و نیازمند به آغوش،
و نیازمند به نوازش،
و نیازمند به آرامش،
و نیازمند به عشق...
دلم برای هضم اینهمه تلخی،
اندکی دلخوشی می خواهد تا بتوانم رنج
روزگار را تاب بیاورم؛ دلم می‌خواهد رفیق
باشد، سفر باشد،موفقیت باشد.

من نیاز دارم
تاب‌آوریِ خودم را تمدید کنم.

شکننده شده‌ام و کم‌طاقت!
باید قوی باشم،
باید قدری بیشتر تاب بیاورم.
باید کمی فراموش کنم در کدامین
نقطه از مراتب اندوه ایستاده‌ام و
دارم با چه رنج مزمن و عظیمی
دست و پنجه نرم می‌کنم.

باید همزیستیِ مسالمت‌آمیز
با تشویش را یاد بگیرم و در دل اضطراب‌های گاه‌گاهم،
آرام باشم...

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

حرکات عجیب علیرضا منادی سفیدان، نمایندهٔ حوزهٔ انتخابیهٔ تبریز هنگام درد و دل معلمان خوزستانی

😞😞

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

سلام من به. تو یار قدیمی منم همون هوادار قدیمی هنوز همون خراباتی و مستم ولی بی تو سبوی. می شکستم همه تشنه لبیم ساقی کجایی گرفتار شبیم ساقی کجایی اگه سبو شکست عمر تو باقی که اعتبار می تویی تو ساقی اگه میکده امروز شده خونه تزویر وای شده خونه تزویر تو♪ محراب دل ما تویی تو مرشد و♫ پیر همه به جرم مستی سر دار ملامت میمیریم و میخونیم سر ساقی سلامت یه روزی گله♫ کردم من از. عالم مستی تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی من♬ از مستی نوشتم ولی قلب تو. رنجید تو قهر کردی و قهرت مصیبت شدو بارید پشیمونم و خستم اگه عهدی شکستم آخه. مست تو هستم اگه♫ مجرم و مستم میگن مستی گناه به انگشت ملامت باید مستها رو حد زد به شلاق ندامت سبوی ما شکسته در میکده بسته امید همه ی ما به همت تو بسته به همت تو ساقی تو که گره گشایی تو که ذات وفایی همیشه یار مایی سر ساقی سلامت. وای سر ساقی سلامت

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

بدخوی در دست ِ دشمنی گرفتار است که هر کجا رود از چنگ ِ عقوبت ِ او خلاص نیابد.


اگر ز دست بلا بر فلک رود بدخوی
ز دست خوی بد خویش در بلا باشد


بدخوی در دست ِ دشمنی گرفتار است که هر کجا رود از چنگ ِ عقوبت ِ او خلاص نیابد.
اگر ز دست بلا بر فلک رود بدخوی
ز دست خوی بد خویش در بلا باشد

دشمن چو از همه حیلتی فرو مانَد، سلسلهٔ دوستی بجنبانَد، پس آنگه به دوستی کارهایی کند که هیچ دشمن نتواند...

سر ِ مار به دست ِ دشمن بکوب که از اِحدَی الحُسنَیَین خالی نباشد: اگر این غالب آمد، مار کُشتی و گر آن، از دشمن رَستی.


خبری که دانی که دلی بیازارد، تو خاموش تا دیگری بیارد.
بلبلا! مژدهٔ بهار بیار
خبر ِ بد به بوم باز گذار

سفر به ادبیات #گلستان_سعدی
#باب_هشتم حکمت‌های ۲۱ تا ۲۵

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

چون وا نمی کنی گِرهی خود گِره مشو

ابرو گشاده باش چودستت گشاده نیست

#صائب_تبریزی

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

سلام
صبحتون زیبا

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

تو را می‌‌خواهم
برای پنجاه سالگی، شصت سالگی، هفتاد سالگی.
تو را می‌خواهم برای خانه‌ای که تنهاییم.
تو را می‌خواهم برای چای عصرانه،
تلفن‌هایی که می‌زنند و جواب نمی‌دهیم.
تو را می‌خواهم برای تنهایی.
تو را می‌خواهم وقتی باران است،
برای راهپیمایی آهسته‌ی دوتایی،
نیمکت‌های سراسر پارک‌های شهر،
برای پنجره‌ی بسته
و وقتی سرما بیداد می‌کند.
تو را می‌خواهم
برای پرسه‌زدن‌های شب عيد،
نشان‌كردن يك جفت ماهی‌قرمز.
تو را می‌خواهم
برای صبح؛
برای ظهر؛
برای شب؛
برای همه‌ی عمر...

#نادر_ابراهيمی

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

درخت گفت دلتنگم
کاش
آزادم آفریده بود چون تو
            
انسان گفت:
اینگونه ناشیانه اگر می‌دوم                  
ریشه‌هایم را بریده‌اند!


#الیاس_علوی

@literarylife

Читать полностью…

ادبیات، زندگی ست

فلتقع بالحب مع شخصا يرى أن "حزنك" هو أكبر مصائبه...

دلبسته‌ی کسی شو که "غمگین شدن تو"، بزرگ‌ترین دل‌نگرانی‌اش باشد...

@literarylife

Читать полностью…
Subscribe to a channel