🎵 کوچه لره
👤 بهزاد حسن زاده
⏱ 02:00
💾 3.52 MB
----
«هكذا تبكي، لأنّك أصبحتَ العبء الّذي ستحمله طيلة العمر على كتفيك.»
«اینگونه گریه کن، زیرا که تو باری شدهای که در طول زندگی خود، بر دوش خود خواهی داشت.»
----
@lolivash | #Instrumental
#یادداشت_ها
حلبچه، ۳۳ سال پیش و در این ساعات شاهد و حامل یکی از بغرنجترین فجایع بشری بود. بچهها صدایشان زیر پای پدر و مادر و همبازیهای کوچه، خفه میشد. پدر و مادرها، بیجان، تنِ سرد شدهی بچههایشان را در سرمای آخر اسفند و دشتهای تازه جانگرفتهی حلبچه، به آغوشِ ناامیدی و نیستی کشیده بودند. تنها، انباشته بر روی هم، دیگر رنگ حیات و بوی زندگی به تن نداشتند.
نبضِ گلهایِ لالهیِ تازه سر برآورده
جریان روان قهقههای زندگینشان
سطحِ روشن و گرم آرزوها
و بهار
به ناگاه قاعده را به «زبریِ نفسهای» قساوت باخته و خنده بر چهرهی حیات ماسیده شد.
آنچه دم دمای ظهر ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ بر سر حلبچه آمد، داغ دنائت بر پیشانی بشریت گذاشت. کردها با مصیبت و ملال ناآشنا نبودند اما تیغ تیز ترکشها و تب و تاب و سوزشِ حلقهی انفجار و ذراتِ نفسگیر و جانسوزِ بمبهای شیمیایی، چنان بر تن مالامال از زخم و زام قوم کرد گران آمد، که صفحهی تازهای از کتاب قطور رنج و زجر و زحمت و محنت و مشقت و سختی و ماندگیِ کردها بر پهنهی سرزمینی مادریای که هرگز حق وطن را در حقشان ادا نکرد، درمیان کشمکشهای معمولِ دیکتاتورها، آمیخته با یأس گشوده شد.
بین ۳۲۰۰ تا ۵۰۰۰ زندگی، در حالیکه طنینِ صدای بالِ بهار بر گسترهی حلبچه شنیده میشد، چون نارنجهایی که از موسم چیدنشان گذشته باشد، خشک بر زمین افتادند.
۷ تا ١۰ هزار هم تنشان چنان بستر سمّ شد که حجم گل در نزدیکیشان خفه میشد و ریههای بخشیشان کماکان برای یک نفس بیشتر، به هوا چنگ میزند.
در این دقایقِ از نیمه شب گذشتهی حلبچهی سی و سه سال پیش، سکوت سنگین زندگی در کوچه پس کوچههای تاریکِ اندک شبهای مانده به بهارِ حلبچه، «به ماتم نشسته بود.»
----
/channel/lolivash/1807
خیلی سال پیش داشتم ورقبازی چند نفر رو نگاه میکردم. وسط بازی یکیشون ورقها رو انداخت، بلند شد. گفت:
- ستمه دیگه. باخت نشسته روم.
تمام امروز رو داشتم به همین یه جمله فکر میکردم. یه عمره باخت نشسته روم و دارم سوخت پس سوخت میدم و نمیدونم چی چسبم کرده پای این بساط ادبارگرفته.
#توییت | گورباچف
----
@lolivash
👤 Sattar
⏱ 00:27
💾 3.17 MB
----
بر موج غم، کف پیادهرو؛ حوالی فلسطین.
Vol. 2
----
@lolivash
تولد آقای نامجو بود امروز؛ چهل و پنج ساله شدن سلطان.
----
به میمنت این امر مبارک، چند آهنگی رو که بیشتر دوست دارم و تو کانال گذاشتم رو لینک میکنم، امشب رو با ایشون طی کنیم:
۱. دردا
۲. دل زارم
۳. بگو بگو
۴. از هوش می
۵. مرغ شیدا
۶. جبر
۷. شراب چشمان
۸. نامه
۹. فردا سراغم بیا
الباقی رو با هشتگ #تلفیقی میتونید پیدا کنید.
----
© Bahareh Ahmadi | @lolivash
🎵 Shadows
👤 Buddha's lounge
⏱ 05:35
💾 7.54 MB
----
مرثیهی نرمِ زیستن.
----
@lolivash | #Instrumental
Vivian maier's self-portraits.
----
من در تنهایی آدم بهتریام. همونطور که درخت در تنهایی درختتره، بهنظر من آدم در تنهایی آدمتره. اونجایی که آدم در جمع قرار میگیره ناچاره منافع جمع رو حفظ بکنه، و وقتی که به منافع جمعی فکر میکنیم، ما ناچاراً از اون خلوص خودمون جدا میشیم و ناچاریم که یک مقداری هم به منافع دیگران فکر کنیم و آدم از اون وقت که موجود اجتماعی میشه، بههرحال یک چیزهایی بهدست میاره مسلماً، ولی خیلی چیزها رو هم از دست میده. یکیش هم همونه که بهنظر من یک درخت در جنگل از دست میده. در جنگل یک دیگه یک درخت، درخت نیست. آدم در جمع.. آدمه، ولی.. ولی آدمی که به منافع جمع فکر میکنه.
من به نظرم میاد من خودم در تنهایی آدم بهتریام. میدونم که من در تنهایی دلیلی برای دروغ گفتن ندارم و میدونید که چهقدر شانسه.. یکیش؛ و مهمتر از اون در جمع لزومی نداره از منافع جمعی دفاع کنم که با من متفاوتند و ما نظر مشترک باهم نداریم. اونجاست که باز میگم «من خودمم.»
[بخشی از فایل صوتی در ستایش تنهاییِ کیارستمی]
----
© Vivian maeir | @lolivash
Suzanne's Career (1963)
----
...در خلوتِ عبوسِ شبانگاه
بر ماندگی و بیکسیِ خویشتن گریست.
[شاملو - سفر، ۱۳۳۰]
----
از توییتر میلاد.
----
@lolivash
بهنام محجوبی.
----
ما؟ والله «ما وطنی میخواستیم که برایش جان بدهیم» ولی والله «وطنی نصیبمان شد که با دست خودش جانمان را میگیرد.»
----
© Pooria Noori
به مانند سال قبل، کلاه گشاد تعاونی اتوبوسرانیهای ترمینال غرب، سرم رفت. ماشین دقیقا 17 دقیقه زودتر حرکت کرده و همزمان بعد از تحویل وسایل و بلیط و مستراح رفتن اینجانب، ماشین حرکت کرده. رسما تو ماشینم؛ جسما ترمینالم.
به این ترتیب پولمم رفت و فعلا افتخارِ بودن، در معیت دوستان تهرانی رو فعلا دارم.
🎵 Paola 11099 (From State Of Siege)
👤 Mikis Theodorakis
⏱ 04:26
💾 10.33 MB
---
للذين مرّت ليلتهم وهم يشعرون وكأنّ الأرض على قلوبهم، صباح الخير.
به همهی کسانی که شبشان جوری گذشت
که انگار زمین بر قلبشان سنگینی میکرد، صبح بخیر.
----
آقای میکیس تئودوراکیس میخواست این آهنگش نماد برخواستن علیه ظلم باشه؛ احساس میکنم خودشم فارغ از کل آهنگ شاهکارش، خیلی با اون فریادِ خفهی ما بین 2:25 تا 2:42 که به خوبی حق مطلبش رو ادا کرده، کیف میکرده.
----
@lolivash | #Instrumental
⏱ 06:11
💾 16.62 MB
----
ویدیویی از لحظات اولیهی بعد از بمباران حلبچه؛ ویدیو دارای تصاویر و محتوای بسیار ناراحت کننده و صریحی هستش. اگر ناراحتی قلبی دارید یا تو مود خوبی نیستید، لطفا نگاه نکنید.
----
@lolivash
🎵 به تهنیا جیم مههؽڵن
👤 هؽدی قادری
⏱ 06:12
💾 7.26 MB
----
تنها رهایم مکنید
تنها رهایم مکنید
امشب باد سردِ جنوب مرا میچیند
مِه مرا می پوشاند
ماه مرا می رباید
چه کسی میدانست ای پرندگان
که اینطور تبعیدتان میکنند؟
بالِ هزارتان را می چینند
یک شهر از شما را خفه میکنند؟
چه کسی میدانست بهار هم
سرما و باد سردِ جنوب را با خود می آورد؟
چشمش را به رویمان بسته،
شکوفه ها را پر پر میکند؟
چه کسی میدانست که اینچنین
طناب بر پا میکنند برای شهری؟
دست خیابان را هم قطع کرده،
کوچه ها را اعدام کنند؟
جوانی شرمگین بودم
مغزم را خوراک مار ها میکردند
حالا که پیر و خسته شدم
از شهر ها بیرونم میکنند
چه کسی میدانست که روزی
زندگیم تبدیل به آهنگی خواهد شد؟
اوائل بهار که باز میگردم
داخل آب چشمه خواهم افتاد؟ (اشاره به افرادی که در اثر مسمومیت شیمیایی، کنار جوی آب ها مردند)
گلویم را با گزنه خیس کنند
و زخمهایم را با نسترن؟
با آهنگ بپوشانندم (مویه کنند)
یا با سبزه های جنگل؟
تنها رهایم مکنید...
----
@lolivash | #Kurdish
در ازدحام جهان
تنها
درخت و پرنده و باران
به من مربوط میشوند
و تو.
- صدیق قطبی
----
@lolivash
🎵 Aerials
👤 System of a Down
⏱ 03:55
💾 9.00 MB
----
از خودم تعجب میکنم که چرا زودتر از اینها System of a Down نفرستادم.
----
@lolivash | #Metal #alternative
👤 Hamed Behdad
⏱ 00:35
💾 3.72 MB
----
بر موج غم، کف پیادهرو؛ حوالی فلسطین.
Vol.1
----
@lolivash
عکسها انگار که نقاشیهایی باشند از دوره رمانتیسم و ترکیبی از نقاشیهای کاسپار دیوید فردریش و ایوان آیوازوفسکی. صدای دودوک را از لا به لای اتمسفر خیالی و خلسهآور عکسها و سرگردانی و بار سنگین شانهی سوژههای آقای هنری پریستس، میشنوم.
انسان را دلتنگ کسی/موقعیتی میکند که ندیده/تجربه نکرده.
----
© Henri prestes | @lolivash
🎵 YouTube Rapper
👤 Token Ft Technine
⏱ 03:55
💾 8.99 MB
----
از کشفهای تازهم میشه به توکن اشاره کرد. رپر تازه نفسی که میشه به آیندهش امیدوار بود. فلو و خلاقیتش تو بازی با کلمات و سرعت دلپذیری که داره به راحتی کیفیت کارش رو تضمین میکنن. توکن در عین حال که ریتم فلوهاش تند و تیز و بازیگوشه، کلمات رو طوری تلفظ میکنه که به راحتی فهمیده میشن؛ به تعبیری کلمات رو فدای سرعت نمیکنه. با اضافه کردن رگههایی از خشم و عصبانیت هم به گیرایی کلماتش کمک میکنه.
از اون طرف تو این آهنگ تک ناین رو داریم؛ خدای فلو. خیلی کم میشه رپری پیدا کرد که تو یه ورس حدودا 6 بار فلو رو عوض کنه و باز ورسش تو بهترین حالت ممکن باشه. تک ناین به خوبی داره دینش رو به دنیای رپ ادا میکنه؛ هر از گاهی با رپرهایی که لیاقت بیشتر شنیده و دیده شدن رو دارن، فیت میده و دستشون رو میگیره و با انتقال تجربهی درخشانش، کیفیت کارشون رو ارتقاء میده.
----
@lolivash | #HipHop
👤 Mohsen Habibi
⏱ 00:35
💾 4.49 MB
----
خوش و خرم کف پیادهرو؛ حوالی خیابان ولیعصر.
-----
@lolivash
سر من مست جمالت، دل من دام خیالت
گهر دیده نثار کف دریای تو دارد
...
گل صدبرگ به پیش تو فروریخت ز خجلت
که گمان برد که او هم رخ رعنای تو دارد
- رومی
-----
@lolivash