#سیزده_بدر ۱۴۰۲
در لردگان یک قربانی بجای گذاشت.
سرپرست مرکز اورژانس چهارمحال و بختیاری: حوالی ساعت ۱۱ صبح روز ۱۳ یک دختربچه ۱۰ ساله در روستای اینکک از توابع شهرستان لردگان به دنبال غرقشدگی دچار ایست قلبی ـ تنفسی شد و جان باخت.
گفتنی ست دخترک معصوم این قصه ی غم انگیز از اهالی روستای طلاییه- فامیل محترم خالدی می باشد که بهمراه خانواده برای گذراندن روز طبیعت در جوار رودخانه حاضر شدند.
روحش قطعأ شاد است، یادش تا أبد جاوید🌱
@lordegooniam
#نقشه ویژه گردشگری استان چهارمحال و بختیاری
جهت استفاده گردشگران و مسافران به استان با کیفیت مطلوب و قابل بزرگنمایی
@lordegooniam
لطفأ کسی را می شناسید اطلاع دهید :
در راستای حمایت دولت از بیماران خاص و صعب العلاج و ارایه خدمات درمانی و حمایتی در قالب صندوق حمایت از بیماران صعب العلاج و خاص کلیه فاکتور های درمانی بیماران صندوق های بیمه ای سلامت، تامین اجتماعی، نیروهای مسلح، شرکت نفت و سایر سازمان های بیمه گر توسط بیمه سلامت پرداخت می گردد.
در همین راستا بیماران مشمول لیست فوق با ارایه فاکتور های خود از ابتدای مهر 1401و مدارک درمانی ، چه در بخش خصوصی و دولتی به بیمه سلامت شهرستان لردگان مراجعه نمایند و تا سقف 50میلیون تومان از هزینه های درمانی خود را دریافت نمایند.
آقای محمود احمدی ریاست محترم اداره بیمه سلامت 09131163477
روابط عمومی بیمارستان شهدا لردگان
@lordegooniam
تغییر در رأس نهاد در رأس شهرستان لردگان
شنیده ها از صدور حکم سرپرستی آقای منصور کریم زاده بعنوان سرپرست جدید فرمانداری لردگان حکایت دارند.
منصور کریم زاده ماقبل نیز در شهرستان لردگان(اداره امور بنیاد شهید و ایثارگران) فعالیت داشتند، پس از آن به امور ایثارگران مرکز استان رفتند. همچنین در مقطعی بعنوان مدیرکل دفتر امور مالی استانداری و سپس مسئول دفتر استاندار منصوب و مشغول شدند تا اینکه اخیرأ خبرها از صدور حکم سرپرستی ایشان بعنوان فرماندار جدید شهرستان لردگان حکایت دارند.
پ ن : با این انتصاب اعضای شورای تأمین شهرستان لردگان تمامأ غیربومی می شوند .
@lordegooniam
#مطالبات و #دغدغه های مردم را در حد جمع آوری زباله خلاصه نکنید
شهرداری لردگان سالهاست با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کند. از نداشتن یک سرویس بهداشتی عمومی، تا وضعیت کوچه و خیابان ها، عدم رسیدگی به وضعیت پارکها بخصوص پارک چشمه برم و... به نحوی که گویی تنها و تنها و تنها کار شهرداری اخذ عوارض و مالیات و در کنار اینها جمع آوری زباله های شهر می باشد که آن هم گاها آنطوری که باید صورت نمیگیرد! در همین راستا امسال و در اقدامی پسندیده شهرداری جهت خدمات دهی بهتر در بحث خدمات شهری در مناقصه جدید خود پیمانکاران و شرکت ها را موظف به افزودن تجهیزات و تعداد نیروی پاکبان به شرح زیر نموده است ؛
۱_ تعداد حداقل ۳۰ نیروی پاکبان(تا قبل از این تعداد پاکبانان ۱۰نفر بود)
۲_ افزودن ۲ دستگاه لایروب و در مجموع ۶ لایروب (تا قبل از این شرکتها نهایتا ۴ دستگاه لایروب را دارا بودند)
۳_داشتن ۵ دستگاه ماشین آلات جمع آوری زباله (تغییری نکرده)
که این امر و سخت گیری ها که تاکید می کنیم بحق و بنفع عموم و باعث خدمات دهی بهتر می شود، موجب شد شرکتها تمایلی به آزمودن شانس خود در این مناقصه نداشته باشند و در نهایت با حضور دو شرکت مناقصه برگزار گردید. اما چیزی که ما را نگران می کند و مستندات مربوط به آن نیز موجود می باشد، عدم صلاحیت شرکت برنده در مناقصه می باشد بطوری که هیچکدام از بندها که خود آن را مصوب کردند رعایت نشده است و گویا شرکت برنده در روزهایی که می بایست با تجهیزات قید شده در حال خدمت رسانی باشد به دنبال جور کردن تجهیزات اجاره ای ست! شاید خیلی ها بگویند چه ایرادی دارد؟ مهم این است کار به درستی انجام پذیرد، حالا یا با تجهیزات خود یا اجاره ای و یا... البته که حق با این دسته از عزیزان است اما سوال اینجاست!؟ چگونه می شود اول در مناقصه برنده شد و سپس در صدد اجرایی کردن مفاد آن برآمد!؟ البته قبل از انتشار این موضوع رایزنی های لازم را با دوستان داشتیم و نگرانی خود را نسبت به اجرای صحیح و کامل مفاد قرار داد ابراز کردیم که ایشان هم قول دادند تا زمانی که مفاد قرار داد بند به بند اجرا نگردد از اخذ قرار داد نهایی با پیمانکار مربوطه خودداری نمایند. همچنین مقرر گردید در صورت تجهیز کارگاه لیست ماشین آلات را به همراه لیست نیروهای پاکبان افزوده شده و محل استقرار وخدمت ایشان جهت اطلاع رسانی و تنویر افکار عمومی تحویل دهند. علی ایحال هیچ تخلفی هم که صورت نگرفته باشد (ضمن محرز بودن) اگر قرار می بود شرکتها بدین ترتیب تجهیز کارگاه کنند افزودن بند توضیحات در مفاد مناقصه ضروری بنظر می رسید، چه بسا بسیاری از عزیزان دیگر که سخت گیری ها مانع از شرکت ایشان در مناقصه شد راغب به شرکت می شدند. امید است شورای شهر، سرپرست شهرداری و مهم تر واحد خدمات شهری نسبت به این قضیه حساسیت به خرج دهند و هر چه زودتر تکلیف شرکت پیمانکار را مشخص نمایند.
@lordegooniam
یکی از دوستان جلوی مغازه شو تو خیابون گلدون میذاشت، بعد هر وقت ما می رفتیم این گلدون ها هی عوض می شد. یه روز ازش پرسیدم فلانی جریان چیه هی گل عوض میکنی؟ گلدون های قبلی کجاست؟ نکنه طرح تعویض گلدونی چیزی هست و ما بی خبریم . گفت یه روز بهت میگم! یه مدت گذشت و دیگه گلدون ها عوض نشد و مسیرمون میخورد میدیدیم همون قبلی هاست و دارن روبراه تر میشن و دوست مون مگه برای یه آب دادن می رفت سمت شون. دیگه خیلی کنجکاو شدم! گفتم فلانی خداوکیلی جریان چیه!؟ گفت: راستش من هر صبح که میومدم مغازه رو باز کنم میدیدم یکی از گلدون ها نیست و هی جایگزین میکردم، یه روز اومدم دیدم همه رو نیست و جایگزین کردم و با خودم عهد کردم تا روزی که این اتفاق قطع نشه من هی گلدون جایگزین کنم و واقعا هم اینکار رو انجام دادم و می بینم مدتیه دیگه نمیبرن و خوشحالم اون چیزی که فکر میکردم شد و میدونستم یه روز بالاخره این رفتارم بانی اینکار را شرمنده میکنه و دست برمیداره.
با این مقدمه و به بهانه عکس فوق(ارسالی شما) خواستم تلنگری زده و بگم رها کردن راهش نیست! می پرسیم چرا سرویس بهداشتی عمومی نداریم؟ میگن دزد اومده شیر و درب سرویس ها را باز کرده برده. چرا سطل آشغال نداریم؟ میگن نصب کردیم بردن! چرا این باید وضعیت اتاق پزشک بیمارستان مون باشه؟ میگن مردم رعایت نمی کنند و... هزار و یک مورد دیگه که با بهانه تراشی های مختلف ازش فرار می کنند. اصلأ حق با شماست. ما مردم فرهنگ نداریم. ولی شما در قالب وظیفه تون (و نه بیشتر) برای فرهنگسازی و بهبود اوضاع چه کاری انجام دادین؟ کدوم برنامه شما پیاده شد که حالا موثر واقع بشه یا بی فرهنگی ما بر اون چیره شده باشه؟ من از شما که مسئولیت دارید می پرسم؛ تو چه عصری داریم زندگی می کنیم!؟ همین اینطور رد شدن شما از کنار قضایا و رها کردن همه چیز به حال خودش، جز بی فرهنگی، جز عدم درک معنای مسئولیت، جز عدم وجود روح انسانیت و وظیفه شناسی در موجودیت تون، چه معنی دیگه ای میتونه داشته باشه !؟
@lordegooniam
#جانفشانی دختر شش ساله برای نجات برادرش
به نقل از شاهدان عینی ماجرا، مبینا سهرابی دختربچه ۶ساله اهل روستای لیرابی پشتکوه میلاس وقتی متوجه سنگی می شود که از روی دیوار در حال سقوط بر سر برادر کوچکترش است با جان فشانی خودش را در مسیر سنگ قرار میدهد تا جان وی را نجات دهد.
به نقل از روابط عمومی بیمارستان شهدای لردگان مبینا به دلیل خونریزی مغزی، توسط دکتر مصطفی احمدی تحت عمل جراحی مغز واعصاب قرار گرفت و هم اکنون دربخش ICU دوران بهبودی و هوشیاری را سپری می کند.
این رسانه ضمن پاسداشت و قدردانی از زحمات پرسنل محترم درمان، پزشک حاذق و دیگر دستیاران برای مبینای عزیز آرزوی سلامتی و بهبودی و از شما همراهان التماس دعا دارد.
@lordegooniam
جمعه 21 بهمن 1401
بر فراز ابرهای پوشاننده ی منطقه پشتکوه سردشت(دورا و ساطح)
@lordegooniam
#آبیدک را دریابید !
#بخشداری_منج
#فرمانداری_لردگان
#بنیاد_مسکن_وانقلاب
#ستاد_مدیریت_بحران
@lordegooniam
#سالگرد_سیاوشان_سفیلان
امروز 24 دی ماه سال روز پرپر شدن 13 دانش آموز لر بختیاری در روستای سفیلان است. شاید دیگر حوصله ای برای گله کردن و انتقاد کردن و مسئولی را به نقد کشیدن نمانده است شاید نوشتن های بی پایان و سئوالات ساده و نامه های بی پاسخ گذاشته شده توسط مسئولین و شاید هراس از انتقاد بدون لکنت زبان ما را وادار کرده است که دم فرو بندیم و حتی خاطره ی عزیزان مان را هم فراموش کنیم. نمی دانم بی تفاوتی و از هم گسستگی قوم لر نسبت به تاریخ و هویت و مسائل اجتماعی خود تا کجا ادامه پیدا می کند و آیا زمانی فرا خواهد رسید که روحیه هویت طلبی و حساسیت به فرهنگ و تاریخ و تبارمان در همه ی لرها زنده شود؟
در مطلبی که سال ها پیش به همین مناسبت نوشته شد یکی از سئوالاتی که مطرح شد این بود که چرا مدرسه ی سفیلان یک کپسول ساده ی آتش نشانی نداشت و آیا بقیه ی مدارس شهرستان ما چنین تجهیزی را دارند؟
در فاصله ی چند ماه گذشته وضعیت مدرسه های زیادی را برای اطلاع دقیق از تجهیزات ایمنی آنها با روش های حضور در مدارس ، پرس و جو از دانش آموزان و معلمان بررسی کرده ایم ولی به دلیل پراکندگی روستاهای شهرستان لردگان و تعداد زیاد مدارس و نیز عدم اعتماد مدیران مدارس به ما که از نا آشنایی سرچشمه می گیرد تهیه ی گزارش کاملی در مورد تجهیزات آتش نشانی میسر نشد و امیدواریم که در آینده بتوانیم گزارش مفصلی در این زمینه تهیه کنیم و به اطلاع همشهریان محترم برسانیم. با این همه وضعیت مدارس در این مورد چندان مناسب نیست و حتی در مراکز شهری مثل لردگان ، آلونی و مال خلیفه هم بیشتر مدارس بزرگ فقط یک کپسول آتش نشانی دارند یا تعدادی از مدارس اصلا چنین چیزی ندارند. در روستاها وضع از این هم بدتر است و مدارسی وجود دارند که چنین تجهیزی را ندارند و حتی به دانش آموزان یا معلمان طریقه ی استفاده از آنها را آموزش نداده اند.
در ادامه ی این مطلب و به یاد سیاوشان سفیلان خاطره ی دوست گرامی مان زنده یاد رسول صیدالی از معلمان راست کردار سه دهستان از روستای جوانمردی خواندنی است.
چند سالی پس از حادثه ی سفیلان در همایش بین المللی مردم شناسی و زبان شناسی لارستان شرکت کرده بودم که در ادامه ی آن هم شب شعری برگزار شد. یکی از حاضران شعر بسیار زیبایی در ارتباط با حادثه ی مدرسه ی سفیلان خواند. پس از اتمام شب شعر برای تشکر از توجهی که به هم تبارانم داشت و نیز آشنایی بیشترسر صحبت را با ایشان باز کردم. گفت که شما چه نسبتی با مردم سفیلان دارید.؟ من هم گفتم ما همشهری هستیم و روستای سفیلان در کنار روستای ما قرار دارد. این را که گفتم خود را سید محمد امین جعفری از شیراز معرفی کردند و با حزن خاصی گفتند که یک شب خواب دیدم معلم مدرسه ای هستم در روستایی به نام سفیلان و جالب اینکه این مدرسه را نمی شناختم و حتی نمی دانستم که سفیلان کجاست. فردا که از خواب بیدار شدم برایم این خواب عجیب بود و در طول روز مدام به آن فکر می کردم و عصر همان روز بود که از رسانه ها اعلام شد مدرسه ی روستای سفیلان درآتش سوخت و معلم مدرسه نیز با مرگ دست و پنجه نرم می کند. خوابم تعبیر شد و این شعر را ناخودآگاه برای بچه های سفیلان سرودم:
در تاریخی که من خواهم نوشت ، هیچگاه یاد دانش آموزان مظلوم روستای سفیلان چهارمحال وبختیاری محو نخواهد شد
با دستخط های بچه گانه
تو هم بالاخره در آتش سوختی
ابراهیم!
هی گله گله گوسفند به تپه ها بردی
آتش دست و پا کردی
به سرنوشت سیب زمینی ها فکر کردی و
خوشحال شدی
که مثل آن ها نیستی
يادت به خير
مي نشستي و
بي آنکه نُت ها چيزي از تو بدانند،
بي تماشاچي،
براي حضار ني ناله مي کردي
مثل بابا بزرگ ها
مثل خدانظر،
که گوسفندهاش
به موسيقي ديگري عادت نکرده اند
حيف شد
درس امروزمان کمي شيرين بود
درسي از نهج البلاغه
«اي مالک !»
خوش به حالمان که نيستيم
يک عده بعد از ما
نشسته اند از کمبودها حرف مي زنند و
نسبت به محيط و مساحت روستا،
حجم فاجعه را اندازه مي گيرند
و گناه را به گردن آتش می اندازند
اما آتش بايد باشد
حتما بايد باشد،
تا عده اي دود بگيرند و
دادِ مان را بدهند بنويسند
بعد از کلماتي مثل وعده،
مثل هشدار،
يا مثل همين کتاب هايي که سوخت،
بنويسند کنار بابا بعد نان
بنويسند کنار بابا بعد آب
و آب از آب تکان نخورد
مي گويند،
مسوولينِ امر نقشه هايشان را زير و رو کرده اند
و همين فردا
روستامان را کشف کرده اند
و سرماي ما را
به رسميت شناخته اند
نشر اکاذيب نباشد،
عده ای
آخرين نامه هاي سرگشاده ي ما را،
روي شيشه هاي بي بخارخانه هامان ديده اند
فيتيله فردا تعطيله
حتما دستخط هاي بچه گانه ما
نخواندني بوده است
که تعطيلمان نکرده اند
اما
به کوري چشم دشمنان
خودِ فتيله غيرت به خرج داد
و براي هميشه تعطيلمان کرد
يادمان به خير...
شعر از سیدمحمد امین جعفری حسینی_شیراز
تهیه کنندگان :
لیلا جلیل پیران
داریوش احمدی
@lordegooniam
#تعرفه_کنونی
#کشیدن_دندان
#کامپوزیت
#لمینت
لازم بذکر است دندانپزشکی ها موظف هستند تعرفه را در دید مراجعه کنندگان نصب و عدم رعایت این امر خود تخلف محسوب می شود.
عزیزان در صورت مشاهده هرگونه تخلف می توانند به سازمان نظام پزشکی شهرستان،به آدرس لردگان، بلوار پرستار، روبروی بیمارستان شهدای لردگان مراجعه و ثبت شکایت نمایند .
@lordegooniam