گاهی کنج خانه و به دور از هیاهوی این روزگار،دیواری به دور خود میکشی،
تا دوباره دُچار دیگری نشوی...
به یکباره میآیند و پا به خلوتت میگذارند.
قسم میخورند که با تمام مردم فرق دارند... قلب مُرده و احساس فراموش شده ات را دوباره زنده میکنند
و تویی که ساده لوحانه باورشان میکنی.
درست زمانی که از خلوت خود بیرون میآیی و قلب و احساست را برایشان میگذاری،
بازی رفتنشان را آغاز میکنند...
از خوب بودن تو میگویند،از لیاقت تو را نداشتن،از ارزش تو بیشتر از آن ها بودن.
میروند و تو میمانی و یک اعتماد خیانت دیده...
میدانی...
این ها همان قاتل هایی هستند
که تیر خلاص را به قلب های بی جان
ما میزنند...
#مهران_قدیری
@m_ghadiirii
هیچی بد تر از این نیست که بعد از اینکه بهشون کلی محبت کردیم و احترام گذاشتیم، آخرش یا بهمون زخم زبون زدن یا پشتمون اونقدر حرف زدن که به گوشمون رسید و قلبمون شکست!
این خیلی بده...
@m_ghadiirii
با هم حرف بزنید؛
آدمِ بالغ حرف میزنه
و با برداشتهای ذهنیش زندگی نمیكنه!
@m_ghadiirii
دوستت دارم...
از همین حالا،
از همین لحظه که به چشم هایت نگاه میکنم.
نمیدانم گذشته ات را،
اصلا نمیخواهم بدانم که چه بوده یا چه شده.
حتی اگر روزی، جایی،
دستی دستت را گرفته و یا حرفی
هوش از عقلت ربوده هم
برایم مهم نیست!
من از همین حالا،از همین لحظه که با دیدن
چشم هایت،دنیایم رنگ دیگری به خود گرفته
دوستت دارم.
درست از همین لحظه که به چشم هایم نگاه می کنی...
#مهران_قدیری
@m_ghadiirii
داشتم فکر میکردم یک رابطه رو چه چیزی زنده نگه میداره؟!
و فکر کردم صحبت کردن!
و صحبت کردن این نیست که بگی خوبم تو چطوری؟!
مرسی و ناهار فلان چیزو خوردم!
صحبت کردن یعنی بگی حالم بخاطر فلان چیز خوب نیست!
یعنی بگی اومدم نشستم فلان جا مشغول نوشتنم
یعنی بگی دوست دارم اما احتیاج به یک ساعت خلوت دارم!
یعنی بگی من خیلی تلاش کردم و خستهام و میشه امروز رو
تو به جای هر دوتامون هندل کنی؟!
صحبت کردن یعنی از هر چی سیاهه، از هر چی بده یا خوبه توی مغزت صحبت کنی!
صحبت کردن یعنی صادقانه از حالت، کارات و ترسات صحبت کنی
و اینجاست که میتونی ببینی آدمی که کنارته چه قدر میتونه
همراهت باشه یا به مرزهای تنهاییت نفوذ میکنه!
@m_ghadiirii
گاهی اوقات یک چیز کوچک
یا اتفاقی ناچیز
جرقه ای می شود تا آدم
تمام دردهای زندگی اش را یکجا گریه کند…
@m_ghadiirii
نمیدانم پای غرور بود یا لج و لج بازی،
که هر دو در انتظار یک قدم از هم،
سال هاست که در آغوشِ دیگری هستیم...
#مهران_قدیری
@m_ghadiirii
در من
دیوانه ای جا مانده
که دست از
دوست داشتنت بر نمیدارد!
با تو قدم میزند
حرف میزند
میخندد
شعر میخواند
قهوه میخورد
فقط نمیتواند
در آغوش بگیردت ...
به گمانم
همین بی آغوشی
او را
خواهد کشت ...
#مریم_قهرمانلو
@m_ghadiirii
ما را حوصله خریدن نقاب نبود،
خوشا آنان که خریدند و عزیزند...
#صادق_هدایت
@m_ghadiirii
فکر میکرد منم مثل خودش میشم.
اما من نه تلافی کردم و نه هرجا که رفتم پشتش حرف زدم!
فقط جوری فراموش کردم که انگار هیچوقت
چنین رابطه ای وجود نداشته...
یکی از شجاعانهترین تصمیمها رها کردنِ آن چیزی است که به روانِ شما آسیب میزند...
#دیوید_هاوکینز
@m_ghadiirii
دوستش داری؟ پس بذار رشد کنه، بذار ریشه اش جون بگیره، بذار دلیلی برای موندن داشته باشه، پرواز کنه و نترسه...🕊
@m_ghadiirii
برای من زمستانی را آرزو کن
که کوچه هایش پربرف باشد
مردمانش ساده
و خانه هایش گرم و بی ریا...
@m_ghadiirii
این تیکه از کتاب ١٩٨۴ به بهترین شکل ممکن منو توصیف میکنه:
"من کسی که دوستش داشتم را رها کردم، اتفاقا آدم ساختن و ادامه دادن هستم؛ اما اگر قرار باشد همیشه در حال تلاش کردن برای این باشم که بگویم" من وجود دارم" ترجیح میدهم فراموش شوم..!"
@m_ghadiirii
«گفتم فکرش را بکن کـه ما سالهای سال همینطور باهم دوست باشیم و به پای همدیگر پیر شويم...
آیا آن وقت چقدر باهم صمیمی و خودمانی خواهیم بـود؟
گفت خدا میداند. هروقت همدیگر را ببینیم محبتی که یک عمر بـه هم داشتیم یادمان میآید.
گفتم پس شاید آن وقت از دیدار همدیگر بیشتر از حالا لذت ببريم.
گفت شـاید.
از سرخه حصار رد شدیم، پیچیدیم توى جاده اوشان و فشم و از گردنه قوچک رفتیم به نیاوران و از آنجا بـه طرف پناهگاهمان...تمام روز در اشتیاق هماغوشی بودیم....
مـن از عشقی که فقط و فقط افلاطونی باشـد چیزی نمیفهمم و نمیدانم انسانی که از محدوديت تـنِ خـود رنجه میشود چرا نباید از نعمتهای آن برخوردار شود.
باری، شب دیرگاه شد و بـه ما پناهگاهی داد تا در دوستترین حال، تن و جانمان یکی شود.
نزدیک نیمهی شب بود که از هم جدا شدیم و یکی از خوبترين روزها به سر رسید.»
-شاهرخ مکسوب
@m_ghadiirii
گاهى وقتها معجزه همون آدمهاى خوش قلبى هستن كه اتفاقى سر راهتون قرار ميگيرن♥️
@m_ghadiirii
در خانه ای که آدم ها یکدیگر را دوست ندارند،
بچّه ها نمی توانند بزرگ شوند!
شاید قد بکشند، امّا بال و پر نخواهند گرفت!
#آنا_گاوالدا
@m_ghadiirii
نمیدانم از دلتنگی عاشق ترم
یا از عاشقی دلتنگ تر!
فقط میدانم در آغوش منی
بی آنکه باشی...
#عباس_معروفی
@m_ghadiirii
رمانتیک ترین دیالوگی که اخیرا شنیدم این بود:
"نمیدونم میتونیم حال همو خوب کنیم یا نه...
یا در آینده میتونیم برای هم خوب باشیم یا بد!
ولی من میخوام بجنگم برای تو..
و تو بشی زیباترین نبردی که توش برنده میشم!"
@m_ghadiirii
ولی مادر
تنها کسیه که
آغوشش
بی هیچ عَطر و اُدکُلنی،
خوشبو ترین و آرام بخش ترین
بوی دنیا رو میده.
و فقط تا وقتی خودش هست
میتونی اون بو رو حس کنی،
و بعد از اون هیچ عطری تو دنیا،
نمیتونه
حتی واسه یه لحظه جای اونو بگیره...
روز زن،بر تمام مادران و دختران سرزمینم ایران،مبارک❤️
@m_ghadiirii