🔻ادامه مطلب از پست قبلی
✅ حال و روز مردم و عمق راهبردی نظام
محمد مطهری
🔹 اما حال آیا معضل شروران خیابانی با راهاندازی «گشت و تیمهای ضربت در محلات» حل میشود؟ این اقدامات مقطعی فقط در حد دلخوشکنک بودن خوب است، مانند خیابانگردانی اراذل که مهمترین ثمره آن رسمیتبخشی به جایگاه شروران در محل است.
🔹آیا این شرارتها با پخش چند گزارش آقای داود فتحعلیزاده از تلویزیون و مفتخر کردن بینندگان به دیدن نمای پشت سر چاقوکشان و آدم ربایان و متجاوزان کاهش مییابد؟ این گزارشها که معمولا با چند توصیه پلیس و گزارشگر ختم میشود دقیقا در جلوگیری از جرم اثر معکوس دارد.
🔹 چرا؟ زیرا وقتی قوه قضاییه هیچ مسئولیتی برای اطلاعرسانی نتیجه این دستگیریها احساس نمیکند، در واقع این گزارشها مشوّقی است برای سایر شروران که چنین تصور کنند که در این شهر کسی به کسی نیست و بیشتر جنگل است تا شهر؛ وحشی و چاقوکش باش تا کامروا شوی.
🔹 وقتی پزشک و منشی برای نپذیرفتن یک دفترچه بیمه تقلبی، چاقو میخورند و حتی برخی پزشکان، نامه استغاثه به قوه قضاییه برای نداشتن امنیت مینویسند و عدلیه هیچ نوع اطلاعرسانی از نتیجه این نوع پروندهها نمیکند آیا چیزی جز تکثیر درندگان وحشی در خیابان و بیابان و بیمارستان و اطراف آرایشگاه و مدرسه و در پلهای عابر پیاده باید انتظار داشت؟
🔹خبرهایی که در دنیا بلافاصله با عکسالعمل فوری و اعلام مجازات شدید همراه میشود (مانند ۸۰۰۰ بار مزاحمت تلفنی یک نفر برای اورژانس و احتمال قریب به یقین، منجر شدن به مرگ دهها بیمار سکته قلبی و تصادفی) در کشور ما در حد یک خبر خندهدار و جالب با آن برخورد میشود و مجازاتی هم اگر در کار باشد هرگز بازدارنده نیست. آیا چنین آزارگری را حتی به چهره نمیتوانید معرفی کنید تا روانپریشان دیگری ترغیب به اینکار نشوند؟
🔹در پانزده سال گذشته همین نکته مهم را (اعلام سریع مجازات عبرتآموز در مورد پروندههایی که به جان و مال و ناموس مردم مرتبط است) به صورت حضوری و با تأکید و التماس با مدیران قوه قضائیه - جنابان مرحوم شاهرودی (دو بار)، آملی لاریجانی (سه بار) و رئیسی (یک بار) - در میان گذاشتم و هیچ ثمری نداشت. این امر البته در کنار حدود صد ملاقاتی است که با رؤسای صدا و سیما (مثلا آقای ضرغامی سه بار)، نیروی انتظامی و بسیاری مدیران دیگر داشتم و انگیزه ملاقات برای تأکید بر همین نوع مطالب بود.
🔹 اما مسئله شرارتها چگونه حل میشود؟ آن زمان حل میشود که برای مسئولان و مأموران قضایی، انتظامی و اطلاعاتی «اثبات شود» که بالاترین مسئولان کشور بدون استثنا نسبت به امنیت مردم حساسیت دارند و در صورت اهمال، بسیار بیش از اهمال درباره «تشکیل یک تجمع بزرگ اعتراضی سیاسی یا کارگری» مورد مؤاخذه قرار میگیرند. وجود این حساسیت در حاکمیت کافی نیست، اعلام عمومی و مکرر همراه با تشر و از پشت بلندگو نیاز است.
🔹 اگر چنین اتفاقی بیفتد دیگر شرور سابقهدار را با پنج میلیون وثیقه آزاد نکرده و به جان مردم نمیاندازند، اخبار صداوسیما به جای آنکه نگران ناامنی مترو پاریس یا خیابانهای آمریکا باشد، ابتدا از برنامههای نظام در برخورد با متجاوزان خودی خبر میدهد، گزارشی از حساسیت و تدبیر شورای عالی امنیت «ملی» درباره امنیت ملتِ حاضر در کوچه و خیابان پخش میشود، نیروی انتظامی برای دستگیری یک زورگیر جایزه اعلام میکند - چه قادر به دستگیری او به تنهایی باشد یا نباشد - تا اهمیت موضوع را بفهماند، سخنگوی قوه قضاییه گزارش دادن از مجازات سلبکنندگان امنیت مردم را وظیفه اولیه و همیشگی خود تلقی میکند، مجلس با تصویب یک قانون، رسانه ملی را موظف میکند چهره زورگیر و کیفقاپی که جرم او در دوربین ثبت است همان روز در مراکز استانی خود به نمایش بگذارد و دهها اقدام دیگر.
🔹وحشیگری برخی نیروهای پلیس آمریکا غیرقابل انکار است و باید روی آن به قدر معقول تبلیغ شود، ولی هر چه باشد در قیامت از زانوی روی گردن جورج فلوید - که چند صد ساعت در صدا و سیما درباره آن وقت گذاشته شد - از مسئولان ما سؤال نخواهد شد، اما بعید است در مورد چاقوهای زورگیران روی گردن مردم نگونبخت، که حاکمیت می توانست به راحتی مانع آن شود مورد پرسش قرار نگیرند.
🔹 متأسفانه از ۱۲ سال پیش که با انتشار یادداشتی تحت عنوان «مردم در اولویت چندم؟» همین مسئله را - یعنی عدم حساسیت کافی حاکمیت به امنیت، ایمنی و حال و روز مردم در مقایسه با سختگیریهای شدید در مورد آنچه به امنیت نظام مربوط میشود – یادآوری کرده و بعدها به صد زبان تکرار کردم، تا کنون تغییرات محسوسی رخ نداده است. ظاهرا باور ندارند که هر نوع اقدام امنیتی و از جمله حضور راهبردی در منطقه هر مقدار هم ضروری باشد، اگر همراه با تأمین امنیت کافی برای مردم و به طور کلی رضایت آنها از عملکرد مسئولان نباشد خود یک خطای بزرگ راهبردی است.
@m_motahari
🔻 نقد سخنان دکتر عبدالحمید ضیایی درباره تحریفات عاشورا که در فضای مجازی به دستم رسید.
🔸این نقد خوب را که به صورت ورد و پی دی اف میگذارم، حجتالاسلام دکتر محمدرضا جباری نوشتهاند.
🔹 فایل صوتی سخنان دکتر ضیایی به اشتباه در فضای مجازی به نام من، محمد مطهری، منتشر شده است.
t.me/m_motahari
✅ صوت یا نوشته کرونایی؛ اقدامی سرنوشتساز
(منتشر شده در فروردین ۱۳۹۹)
محمد مطهری
🔹«گويى هرگز ما را براى آن گرفتاری كه به او رسيده بود، نخوانده است» (یونس/۱۲).
این یکی از پرتکرارترین و دردآورترین شکایات خداوند در قرآن از انسانهاست که در هنگام گرفتاری، خدا را میخوانند و بعد از رهایی از مخمصه انگار نه انگار؛ چنانند که بودند (انعام/۴-۶۳).
🔹در هنگامههایی چون درگیری با امراض صعبالعلاج، مشکلات مالی و عاطفی و تکانهای شدید هواپیما، «خداخوان»ها یکباره زیاد میشوند. در دعواها و اختلافات هم که معمولا خود را حق به جانب دانسته، خدا را در خدمت خود میدانیم و لذا دستها را بلند کرده تا نفرین ما را در حق خصم اجابت کند.
🔹نمیدانیم که در این ماههای کرونایی، پیمانه عمرمان به دلیل کووید ۱۹ یا به سبب هر حادثه دیگری پر خواهد شد یا خیر. اگر عمری در پساکرونا باقی باشد، طبق روال با گذشت زمان، از اوضاع بیسابقه کنونی جز خاطرهای برایمان باقی نخواهد ماند و «کاشف السوء» را از یاد خواهیم برد.
🔹خداوند در قرآن نه تنها از این قدرناشناسی انسانها شِکوه میکند بلکه نسبت به گرفتار شدن مجدد در بلا هشدار میدهد (اسراء/۶۹) و البته این تمام ماجرا نیست. گاهی خداوند در قبال این ناسپاسی و خدافراموشی پس از رهایی از سختی، فردی را که قدرناشناسی خود را به اثبات رسانده است، بر خلاف انتظار، غرق در نعمتهای دنیوی میکند و در حقیقت به «مکر الهی» دچار میسازد تا در غفلت و بیتوجهی بماند و سرنوشت تلخی که مستحق آن است برای او در آخرت رقم بخورد (انعام/۴۴؛ اعراف/۹۵؛ عنکبوت/۶-۶۵).
🔹یکی از عوامل مهمی که میتواند مانع بروز مستیها پس از رفع سختیها شود، ثبت و ضبط حال و هوای شخصی خود در این روزهای کرونایی است. قرنطینهها و توقف کسب و کارها و دهها اقدام دیگر، همه برای این است که بشر ضعیف، ریههای خود را از دسترس این قاتل نادیدنی و دورهگرد دور کند. (اگر از کار انداختن دستگاه بینایی ما هدف ویروس بعدی باشد چه حالی خواهیم داشت!). طبع انسان حتی درباره حادثهای چنین عالمگیر که شاید چند قرن یک بار اتفاق بیفتد فراموشکار است. چه باید کرد؟
🔹یک راه مناسب این است که درباره حال خود در این روزها، محرومیتها از نعمتهای الهی، غفلتها و کفران نعمتها و استغاثهها و قول و قرارهایی که در این ایام با خدا میگذاریم چند سطری بر روی کاغذ بیاوریم و یا در تلفن همراه خود بنویسیم. راه ساده و مؤثرتر، ضبط یک صوت کوتاه در گوشی است تا اگر فرداروزی به غفلتها و سرکشیهای گذشته در برابر فرامین الهی بازگشته و بیخدایی کردیم با رجوع به آن، کمی شرم کنیم و مشمول شکایت خالق هستی نشویم.
🔹یادمان باشد که از ۱۵/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ (پانزده میلیارد) چشم یا گوش انسانی موجود در جهان، فقط اختیار دو چشم یا گوش را به من - آنهم در مدتی بسیار محدود - دادهاند و از میان ۷/۵۰۰/۰۰۰/۰۰۰ (هفت و نیم میلیارد) زبان در کام، فقط فرمان یکی از آنها به دست من است و کنترل خشم و شهوت و حسادت و طمعِ فقط یکی از هفت و نیم میلیارد انسان امروزی به من سپرده شده است؛ به چه منظور؟ «تا ببینیم شما چگونه عمل میکنید» (لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ) (یونس/۱۴).
🔹 نگذاریم این فرصت طلایی و سرنوشتساز برای ثبت حال و روزمان که در آن، کرونا سروری میکند - و اتفاقا در لغت هم به معنای تاج سر است - از دست برود، بلکه بتوانیم از غفلتی که انتظارمان را میکشد بکاهیم. مرگ کرونایی غریبانه، بر زندگی پساکرونایی غافلانه هزاران بار ترجیح دارد.
🔹 متن و ترجمه آیهای که بخش کوتاهی از آن در ابتدا ذکر شد و مضمونش به چندین تعبیر در قرآن آمده، چنین است:
✔️ وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنَا إِلَىٰ ضُرٍّ مَسَّهُ ۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
✔️ «و هنگامی که انسان به سختی و گرفتاری دچار میشود، ما را در همه حال به پهلو خوابيده، نشسته يا ايستاده مىخواند، ولی وقتی گرفتاریاش را برطرف میكنيم چنان مىرود كه گويى هرگز ما را براى آن گرفتاری كه به او رسيده بود، نخوانده است. اينگونه براى اسرافكاران آنچه انجام مىدادند زينت داده شده است (یونس/۱۲).
****
💢 یک پیشنهاد عملی:
امکان ارسال «پیام با تأخیر» در تلگرام وجود دارد که متأسفانه پیامرسانهای داخلی فاقد این گزینه است.
میتوان با نگهداشتن دگمه ارسال، متن یا صوت کرونایی را با تأخیر مثلا چهار ماهه یا یکساله برای یک دوست صمیمی (یا در گروه خانواده) ارسال کرد و از گیرنده در ابتدای صوت درخواست کرد که به محض دریافت، آن را برای فرستنده ارسال کند.
۱۳۹۹/۱/۱۵
t.me/m_motahari
eitaa.com/m_motahari
🔻ادامه مطلب از پست قبلی:
✅ هشتگهای الهی و هشتگهای شیطانی
محمد مطهری
🔹چه زیباست آیه #فصلت_۳۴ که انسان را تشویق به دفع بدی با خوبی میکند و خاطرنشان میکند که گاه چنین برخوردی سبب تبدیل دشمن به دوستی صمیمی (ولیّ حمیم) میشود. یا اگر فقط همین یک آیه #اسراء_۷ را واقعا باور داشتیم که انسان هر خوبی و بدی که انجام دهد در واقع نسبت به خودش انجام میدهد ایران ما اکنون به گونهای دیگر بود.
🔸آیاتی که در میان ما از مسئول و غیر مسئول مهجورند و کینههای شیطانی جای آنها را در قلب ما گرفته، فراوانند. داروهای امراض روحی ما مانند #اسراء_۳۶ ؛ #حجرات_۱۲؛ #یس_۶۰ ؛ #صف_۱۰ ؛ #اعراف_۲۰۱ ؛ #آل_عمران_۱۰۳ نمونههای اندکی از آیات مهجور و غریبی هستند که توجه به آنان در حال و روز دینی و اخلاقی جامعه ایران از نان شب واجبتر است. این هشتگها که میتوانند با هشتگ مفاهیم معادل اینگونه آیات همراه شوند (تبدیل دشمن به دوست، خوب حرف بزنیم، با هم برادریم، خوبی در جواب بدی) مورد نیاز شدید جامعه ماست.
@m_motahari
باسمه تعالی
✔️ ضمن آرزوی قبولی عزاداریها، با عنایت به پرسش مکرر عزیزان به اطلاع میرساند:
🔹صوتی که در فضای مجازی تحت عنوان "سخنان حجت الاسلام محمد مطهری فرزند شهید مطهری، در خصوص تحریف عاشورا وامام حسین(ع)" در حال انتشار است متعلق به اینجانب نیست و گوینده را نمیشناسم.
محمد مطهری
t.me/m_motahari
✅ استدلالی سست و پرطرفدار در فضای مجازی
🔻محمد مطهری
🔹فرض کنید شما و خانواده در شرایط بسیار سختی به سر میبرید؛ خانه و کاشانهتان در بلایای طبیعی از بین رفته، یا از شدت فشار اقتصادی به نان شب محتاجید و باران بدبختی از هر طرف بر شما میبارد.
🔹 حال اگر در این وانفسا و شلوغی ببینید کسی در مقابل فرزند شما که برای سالم نگاه داشتن باطن پاک او زحمتها کشیدهاید الفاظ رکیک بر زبان میآورد، عکس العمل شما چه خواهد بود؟ آیا برخورد تنبیهی مناسبی خواهید کرد؟ یا خواهید گفت با وجود اینهمه گرفتاریها و مشکلات اقتصادی و روحی، چرا به یک امر اخلاقی «گیر» بدهم؟
🔹وقتی سخن از خانواده است کمتر کسی است که قاعدۀ «با وجود اینهمه .... چرا ...؟» را دلیل موجهی برای زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی، انسانی، دینی و حتی سنتهای خانوادگی بداند. پس چگونه است که وقتی بحث از «خانواده» به «جامعه» منتقل میشود قاعدۀ «با وجود اینهمه ... چرا ..؟» طرفداران فراوان پیدا می کند؟
🔹میگویند: «با وجود این همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی چرا به چند رقص دسته جمعی با مضامین جنسی در دبستان «گیر» داده اید؟» شاید به همان دلیل که برخی خانۀ خود را تمیز نگه میدارند و خیابان را یک سطل زبالۀ بزرگ تصور میکنند، این عده تصور می کنند که حرمت اصول اخلاقی، سنتی و دینی (در همان حدی که قبول دارند) در جمع خانوادگی نباید شکسته شود ولی شکستن همین حرمتها در جامعه بیاشکال است!
🔹آیا کسی پاسخی برای این رفتار دوگانه سراغ دارد؟ جالب است که این استدلال که حالا چه وقت این حرفهاست از برخی افراد متدین هم شنیده میشود (گر چه نفس اموری مانند آنچه اخیرا در برخی مدارس اتفاق افتاد، قابل دفاع نمیدانند.)
🔹چرا این نگرش چنین پرطرفدار شده است؟ دلمان خوش است که در این چهل سال هواپیمای هیچ مقام آمریکایی در فرودگاه تهران به زمین ننشسته است و توجه نداریم که برخی عملکردها در نظام ما باعث شده که رویکرد غربی بر جان و ذهن بسیاری از مذهبیها هم بنشیند و لذاست که به دین به عنوان امری شخصی مینگرند و امر به معروف و نهی از منکر را که قرآن به صراحت از وظایف حکومت (حج/41) و مردم (آل عمران/110) میداند و ترک آن را سبب انحطاط و نابودی جامعه (مائده/79) معرفی میکند «مخالفت با حق انتخاب» و «دخالت در حریم خصوصی» تلقی می کنند.
🔹باز با توجیهی مشابه، عدهای دیگر در برابر هر نوع برخورد با ناهنجاریهای اخلاقی در اجتماع، چون و چرا میکنند و به جای برخورد، خواستار «ریشهیابی» میشوند. آیا اگر در مجلس ختم پدر این افراد کسی حرمت جلسه را حفظ نکرده و با تعریف لطیفه، قهقهه بزند اول به فکر ریشهیابی میافتند یا همان لحظه عکسالعمل نشان میدهند؟ چرا تا پای حفظ اخلاق و دین در «جامعه» به میان می آید همه باید زبان در کام گیرند و همه چیز باید در «ریشهیابی» خلاصه شود و یا شرایط سخت اقتصادی یادآوری شود؟
🔹وقتی دهها و صدها میلیارد تومان از بیتالمال هزینه میشود تا یک تونل ساخته شده و یک جاده، پنجاه کیلومتر کوتاه شود کسی از فقر جانکاه کپرنشینان و کلاس درسی که در آغل تشکیل میشود سخن نمیگوید ولی وقتی هیچ هزینهای نمیشود و فقط کسی به یک ناهنجاری اخلاقی اعتراض میکند همه به یاد مشکلات اقتصادی و اجتماعی میافتند.
🔹رسیدگی به مشکلات اقتصادی و نیز ریشهیابی معضلات در جای خود بسیار مهم و ضروری است ولی این اهمیت، لزوم عکسالعمل سریع و مناسب در مقابل افرادی که جامعه را محلی برای شکستن علنی اصول اخلاقی و دینی میبینند منتفی نمیکند؛ حتی اگر کسانی که به رفتارهای هنجارشکنانه اعتراض میکنند همان کسانی باشند که در تدبیر امور اقتصادی کوتاهی کردهاند. خشم از ناکارآمدیها و سوء عملکردها را نباید بر سر احکام الهی و اخلاقی خالی کرد.
🔹بنابراین سخن در مخالفت با شادی کودکان و نوجوانان و یا اصل موسیقی نیست، سخن در لزوم مواجهه سریع و جدی با حرامهای قطعی و غیراخلاقی و آلوده ساختن روح پاک دانشآموزان با ترویج رقصیدن با مضامینی چنین مستهجن است که به بهانه مشکلات اقتصادی و یا لزوم ریشه یابی، نباید فراموش شود.
(ادامه مطلب در پست بعدی👇)
@m_motahari
‼️ باران شیخی دخترک معصوم اراکی دیروز در راه کوتاه به سوی مدرسه ناپدید شده است.
💢 با پخش این تصویر به هر صورت ممکن علاوه بر کمک در پیدا شدن او:
۱. به مجرمان اثبات کنید که کودک در ایران از «جامعه» ربوده میشود نه صرفا از «یک خانواده»، و مجرم با کل جامعه طرف است.
۲. باعث شوید مسئولان نیروی انتظامی با جدیت بیشتری اینگونه مسائل را دنبال کنند و اخبار ناپدیدشدنها و آدمربائیها را به دلیل ناموجه حفظ امنیت روانی مردم، پنهان نکنند.
۳. کاری کنید قوه قضائیه، مجرمان سابقهدار را به سهولت آزاد نکند و مردم را از سرنوشت امثال متجاوز سابقهدار شوشتری - که عکسها و فیلم های تجاوز خود به پسران نوجوان و التماس آنان را با خیال راحت در فضای مجازی منتشر کرد - بیخبر نگذارد.
۴. رسانه ملی را وادار کنید از اینگونه حوادث و فجایع - چون به امنیت نظام مربوط نمیداند - بیتفاوت نگذرد تا آنجا که مجرمان، میزان حساسیت نظام خبری کشور به «کودکربایی» را با حساسیت به «پفکدزدی» اشتباه نگیرند.
۵. «شورای عالی امنیت ملی» را ترغیب کنید امنیت کودکان را جزئی از امنیت «ملی» تعریف کند و صرفا بر دشمن خارجی و امنیت «نظام» متمرکز نباشد.
🔻 این مورد خاص، کودکربایی باشد یا هر چیز دیگر، در لزوم اهتمام به موارد بالا تفاوتی ایجاد نمیکند.
مهم این است که «میزان عکسالعمل جامعه» در نوع چارهجویی مسئولان و ایجاد ترس در مجرمان بالقوه در آینده، نقش اساسی دارد.
🙏 با سپاس از همه تلاشهایی که دستگاهها و نیروهای انتظامی، امنیتی، قضایی و رسانهای برای امنیت مردم انجام داده و میدهند.
کانال رسمی محمد مطهری
@m_motahari
⁉️رمزگشایی از یک علت بر زمین ماندن مهمترین توصیههای رهبر انقلاب
🔻محمد مطهری
🔹اگر بنا بود در میان صدها توصیه رهبر انقلاب در دوره سی ساله رهبری، فقط و فقط یک جمله به عنوان کارسازترین، راهگشاترین و کلیدیترین توصیه انتخاب شود، من بیتردید جملهای را انتخاب میکردم که ایشان ماه گذشته در ابتدای درس خارج خود بیان کردند و با یک هفته تأخیر منتشر شد: «مسئولان جز در موارد نظامی، امنیتی و اموری که با دشمن مقابله داریم، باید شفاف باشند».
🔸 جالب است که امیرالمؤمنین علی(ع) در کلام خود - که این توصیه رهبری بیانی از آن است - اطلاع مردم از همه امور به جز اسرار جنگی را یکی از «حقوق مردم بر خود» به عنوان حاکم میشمارند (َالا وَ اِنَّ لَکُم عِندِی اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً اِلّا فی حَرب).
🔹 اگر این توصیه اسلامی ولو به طور ناقص در کشور ما رعایت شده بود، امروز نه تعفن اختلاسها جمله «تا توانستند خوردند و بردند» را تبدیل به اعتراضی شایع کرده بود، نه فقر و اعتیاد و فحشا و سرقت و مستی هرگز در حد و اندازه امروز بود، نه این مقدار بدبینی نسبت به روحانیت وجود داشت، نه دینداری مردم این میزان لطمه دیده بود، نه روسریها در مقابل نگاه بیتفاوت اکثر مردم بر سر چوب میرفت، نه این تعداد «خوار» (زمینخوار، جنگلخوار، کوهخوار، دریاخوار و ...) آنهم از نوع پرنفوذ و خاردارش در دوره نظام اسلامی تولید شده بود، نه دلسوزانی به خاطر افشاگریِ به حق و درست به زندان و سلول انفرادی هدایت میشدند، نه برخی ژنهای خوب و نازنین چنین جرات نشستن بر سر سفرههای آماده را داشتند و نه شهر، جولانگاه زورگیران بود. (اخیرا دیگر استفاده از موتور و همراه را هم لازم نمیبینند و به تنهایی با پای پیاده و با تهدید قمه، موبایلها را از چنگ مردم بیپناه بیرون میآورند و خرامان از هوای پاییزی لذت میبرند). به قول ناصر خسرو: خصم خرامان درين ضياع، فراوان!
🔸 این توصیه رهبر انقلاب عملا در سطوح مختلف مدیریتی و نیز صدا و سیما دنبال نشد و نخواهد شد، زیرا اولا برخی از مقامات (چه انقلابی و چه نیمهانقلابی یا غیر انقلابی و در ردههای مختلف) اگر به این جایگاه رسیدهاند از برکات عمل نشدن به همین توصیه است و طبعا با عملی شدن آن، موقعیت خود را در خطر جدی خواهند دید.
ثانیا: مانور دادن روی این جمله نه نان دارد و نه سود جناحی. پس نمیتوان آن را چماق کرد و بر سر جناح مقابل کوبید و بهتر است هر دو اردوگاه، کوتاه بیایند تا رازی از پس پردهها برون نیفتد.
ثالثا: این توصیه اگر عملی شود بسیاری از امور را باید برای مردم توضیح داد، که اگر خود مدیر هم به آن مایل باشد اطرافیان مانعتراشی میکنند.
🔹بسیاری از اخباری که نباید محرمانه تلقی میشدند در کشور ما محرمانه بوده و هستند. دلایلی هم که اقامه میشود به ظاهر موجه است: سوء استفاده نکردن و شاد نشدن دشمن و بدبین نشدن مردم. (نتیجه این تدبیر را امروز میبینیم: نه دشمن شاد است و نه مردم بدبین!)
🔸در واقع در بسیاری موارد، مشکل اصلی شادی دشمن نیست بلکه آرامش دوستان است و در معرض فشار افکار عمومی قرار نگرفتن و منافع شخصی و باندی.
🔹 چند روز پیش پیرمردی رنجدیده خطاب به یک وزیر چه پر معنا گفت: "خودتان میدانید و مملکتتان"! بنده هم دردمندانه میگویم که مسئولان عزیز! لاپوشانیها و پاسخ ندادن به پرسشهای اذهان پر از ابهام مردم در عصر فضای مجازی، جامعه را خیلی زود به سوی انفجار میبرد و قطعا خطر این مسأله برای نظام از خطر نفوذ و تحریم و تهدید دشمنان بسی بیشتر است. راه حل هم فیلترینگ فضای مجازی نیست، فیلترینگ ظلمها، زیادهخواهیها، پارتیبازیها و لاپوشانیهاست در کنار صداقت داشتن با مردم.
🔸عمیقا معتقدم برخی برنامهها و سیاستهای اطلاعرسانی صدا و سیما در دورههای مختلف مدیریتی، گر چه با نیت خدمت به نظام صورت گرفته و میگیرد، تأثیرش چیزی جز تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی وحتی اقدام علیه امنیت ملی نبوده است.
🔹 اینکه غالبا آن کلیپی از برنامههای تلویزیون، بیننده چند میلیونی در فضای مجازی پیدا میکند که در «برنامه زنده» پخش شده و در واقع از دست در رفته است باید مسئولان صدا و سیما را به تأملی عمیق وادارد.
🔸 قرار بر این است که مردم در نظام مردمسالاری دینی «سالار» باشند. ظاهرا رسم نیست که سالار را چنین بیخبر بگذارند؛ سالاری که اگر او را چنانکه باید در جریان اخبار میگذاشتند از ترس او بسیاری از اقدامات غیرقانونی در کشور انجام نمیشد و امروز هر دروغ و اتهامی درباره نظام چنین مقبولیت گستردهای در میان مردم پیدا نمیکرد.
@m_motahari
✅ مسئولان محترم این بار در دهه فجر مردم را با این دو هدیه خوشحال کنند!
🔻محمد مطهری
🔹با توجه به اوضاع و احوال، بزرگترین هدیهای که مسئولان «گذشته» و «فعلی» کشور - در هر رده و در هر دستگاه، وزارتخانه، نهاد و سازمان - می توانند در دهه فجر امسال به مردم بدهند، نه افتتاح پروژه است، نه برشمردن دستاوردهای انقلاب، نه بیان خاطرات ناگفته و نه تشریح معضلات رژیم گذشته.
🔸 یک هدیه بسیار ارزشمند برای مردم این است که هر کس که در این 39 سال مسئولیت مهم و یا نیمه مهمی بر عهده داشته و یا دارد، «بزرگترین» انتقاد وارد به عملکرد خود را «صریح»، «صادقانه» و «بدون کلیگویی» و «به طور مشخص» به اطلاع مردم برساند.
🔹 #انتقاد_از_خود به عنوان یک مسئول، اگر واقعی و منصفانه باشد، قطعا منزلت فرد را نزد جامعه بالا میبرد، غرور نفسانی او را میشکند، در دل مردم امید ایجاد میکند و زخمهای جامعه را تا حدی التیام میبخشد.
🔸 هدیه دوم برگزاری #نشست_با_منتقدان است، البته مشروط بر اینکه انعکاس آن فقط بر عهده اطرافیان و یا رسانه های مورد عنایت نباشد. اصلا چند منتقد منصف را خود آقای مسئول انتخاب کند.
🔹 مردمی که آنقدر به ندرت از مسئولان «تواضع عملی» دیدهاند که برداشتن نرده میان جایگاه و مردم در نماز جمعه یک شهر را چنین گسترده انعکاس میدهند، شدیدا از عبور مسئولان از لااقل یک نرده نفسانی و اعتراف به پارهای اشتباهات استقبال خواهند کرد؛ البته اگر برخی اطرافیان که متخصص تمسک به مصلحتهای «من درآوردی» هستند، مانع نشوند.
🔸 مسئول محترم!
تواضع خود را امروز عملا به مردم اثبات کنید، ممکن است فردا خیلی دیر باشد!
@m_motahari
✅ با زلزله شوخی کنیم اما کمی دیرتر!
🔻محمد مطهری
🔹شاید برخی گمان کنند که وقوع زلزله در محل زندگی ما صرفا حادثهای است در میان حوادث روزمره جهان، با این تفاوت که این بار ما در مرکز حادثه واقع شدهایم.
🔹مجالی برای ارائه استدلال تفصیلی نیست ولی از آیات قرآن میتوان چنین استنباط کرد که پدیدههایی که - به ویژه درباره مرگ - به انسان تلنگر میزنند «پیام شخصی» برای هر فرد دارند، ولو آن فرد زلزلهای را در میان بیست میلیون نفر دیگر احساس کرده باشد. در واقع، چنین زلزلهای بیست میلیون پیام هشدارآمیز معنوی و کاملا حساب شده به آدرس شخصی تکتک این افراد ارسال کرده است. قرار بوده که یکی در چهارده سال و سه ماهگی این پیام را دریافت کند، دومی در سی و شش سال و دو ماهگی و دیگری در هشتاد سالگی. البته این پیغام برای هر کس معنای ویژه خودش را دارد که خودِ شخص با توجه به سابقه اعمالش بهترین معناکننده محتوای آن است.
🔹 این هشدار در کنار هشدارهای دیگر - مثل مرگ و بیماری سخت دوستان و عزیزان - به عنوان حجت الهی در پرونده فرد ثبت میشود تا پس از مرگ از خداوند گله نکند که چرا نشانههای هشداردهنده کافی را در زمان زندگی دنیایی برای او ارسال نکرده است.
🔹 قرآن در پاسخ به افرادی که زندگی را به غفلت گذرانده و پس از مرگ تقاضای بازگشت به این دنیا را دارند قاعده روشن و بسیار تأملبرانگیزی (البته با یک استثنا) بدین مضمون ارائه می دهد که خداوند عمر هر کس را به اندازهای طولانی میکند که در او امید بیدار شدن باشد: وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْکُم مَّا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَن تَذَکَّرَ وَجَآءَکُمُ النَّذِیرُ (و آنان در آنجا فرياد بر میآورند: پروردگارا! ما را از جهنم بيرون بياور تا غير از آنچه می کرديم كار شايسته كنيم. آیا عمر شما را آن قدر طولانی نکردیم كه هر كس كه بايد در آن عبرت گيرد عبرت میگرفت و آيا براى شما هشداردهنده نيامد؟ فاطر/37).
🔹 دقایق و ساعات اولیه زلزله، لحظات به خود آمدن و توجه به آفریننده و زندگی بیانتهای اخروی است و به همین دلیل است که هنگام زلزله نماز آیات، واجب «فوری» است. به شوخی گذراندن این ساعات اولیه، گذشته از ضرر بزرگ معنوی، چه بسا موجب عدم تمرکز مردم و در نتیجه تلفات بیشتر در صورت وقوع پس لرزه های شدید شود.
🔹 در زمان قدیم که مردم با صدای زوزه گرگ میخوابیدند، شبها با آسمان پرستاره مأنوس بودند، صدای آبها گوششان را نوازش میداد و اموالشان منحصر به گاو و گوسفند و زمین و امثال آن بود از غفلتزایی دنیا شکوِهها داشتند. امروز که اسباب غفلت در دنیای واقعی و مجازی از در و دیوار بر ما هجوم آورده است نگذاریم این تلنگرهای استثنایی و کمتکرار با شوخیهای زودهنگام بیاثر شود.
🔹شوخی با زلزله امر بدی نیست و در جای خود می تواند آرامشبخش باشد ولی نباید جای لحظاتی را پر کند که انسان بیش از هر وقت دیگر آمادگی ارتباط با «تنها آرامشدهنده حقیقی قلبها» را دارد.
🔹 بیشک مدیران عاقل و متدین شبکههای مهم خبری و کانالهای پرطرفدار تلگرامی میتوانند با تاخیر چند ساعته انتشار این مزاحها - که اتفاقا برخی شنیدنی و نشاط آور است - در رشد معنوی جامعه نقش موثری داشته باشند. با زلزله شوخی کنیم اما کمی دیرتر!
@m_motahari
✅ شبکه های اجتماعی و سه نکته فرهنگی، امنیتی و قضایی
🔻محمد مطهری
🔹تبادل روزانه صدها میلیون پیام میان دهها میلیون ایرانی، پدیده پیچیدهای است که شاید بتوان عمق آن را تا چند سال آینده شناسایی کرد. در اینجا در مورد هر کدام از سه بعد فرهنگی، امنیتی و قضایی فقط به یک نکته اشاره می کنم.
۱. جنبه فرهنگی: تلگرام همچنان که منعکسکننده اقدامات مثبت فرهنگی مثل حرکت عظیم مردمی برای کمک به زلزلهزدگان است، رسواییهای فرهنگی ما را هم خوب می نمایاند. نباید در مقابل هجوم هزاران مریض بیمنطق و فحاش به صفحه اینستاگرامی یک فوتبالیست - که در نتیجه قرعهکشی جام جهانی بیتقصیر بود - صرفا تماشا کرد و افسوس خورد. نصیحت هم برای این افراد چندان کارگر نیست. هر کس از این حرکات آزرده میشود میتواند در همان صفحه اینستاگرامی، گُلی را در بخش نظرات (با نشانی از ایرانی بودن) بگذارد.
یک «باران گل» چندصدهزار نفری و یا حرکاتی مشابه که در آن، همه اقشار از خوشحجاب و بدحجاب گرفته تا روحانی و کراواتی و بابصیرت و بیبصیرت مشارکت کنند نه تنها از آبروریزی ملی جلوگیری کرده و لجنها را در میان گُلها ناپدید می کند، بلکه فرصتی است برای نزدیک شدن اقشاری از جامعه که از هم فاصله دارند. به جای افسوس خوردن باید زودتر اقدام کرد؛ کاش مردم اخلاقمدار، از هر ورزشکار خارجی که در مقابل ما قدرتمند ظاهر می شود، در صفحه او تشکر کنند قبل از آنکه گروه کمشمار اراذل اینترنتی به صفحه او هجوم ببرند.
۲. جنبه امنیتی: فضای مجازی معنای برخی از کلمات را که جامعه روی آن حساس است تغییر داده است. دیگر در مورد منتقدان، کلمهای به نام احضار و دستگیری وجود ندارد. کلمه «احضار» جای خود را به «احضار با اطلاع فوری دهها میلیون نفر» داده و دستگیری معنای جدید «دستگیری در حضور دهها میلیون نفر» را پیدا کرده است. اگر اکثریت جامعه نسبت به احضار یا دستگیری یک فرد منتقد (نه مفتری یا مجرم) قانع نباشد، این به معنای ایجاد یک موج منفی میلیونها نفری در اذهان و احساس خفگی در جامعه است. اگر این کار مصداق «تشویش اذهان» نیست پس چیست؟
امروزه با وجود شبکه های مجازی، برخوردهای امنیتی با «منتقدان»، درست نتیجه عکس می دهد. اگر با رزمنده غواصی که به هر دلیل گاه گاه نامهای انتقادی مینویسد با سعه صدر برخورد شده بود و مدتها در انفرادی زندانی نمیشد، شاید تاکنون از وجود او و نامههایش چند هزار نفر هم مطلع نمیشدند. نامههای او حاوی مطالب درست، نادرست و گاهی پرت است. به برکت زندانیشدن و سلول انفرادی، نامه انتقادی اخیر او فقط در کانالش آمار بازدید حدود «هفتصد هزار» را نشان میدهد. دست مریزاد! اگر یک دوره کلاس «معنا و تبعات فضای مجازی» برای برخی مسئولان امنیتی گذاشته میشد منتقدان را با فرستادن به «انفرادی»، تبدیل به «اجتماعی» و به تعبیر دیگر افرادی تأثیرگذار در اجتماع نمیکردند.
۳. جنبه قضایی: کاش میتوانستم این جمله را ده بار در اینجا بنویسم که «فضای مجازی میتواند یک بازوی بسیار قوی در تقویت نظام اسلامی باشد فقط و فقط اگر «عدالت» و «صداقت» به طور محسوس بر کشور حاکم باشد؛ در غیر این صورت فضای مجازی بدون تردید بزرگترین تهدید برای کیان نظام است». آن مقام محترم قضایی که می گوید حال فضای مجازی «اورژانسی» است درست میگوید، به دلیل اینکه به قول همین مقام «اگر این سینه را باز کنم...» که ظاهرا اشاره است به اینکه در مورد تخلفات مهم و رسیدگی نشده برخی مسئولان و نزدیکان آنها خبرهاست. مضمون این جمله دردآور نه تنها توسط دو مقام ارشد قضایی، بلکه دو کاندیدای اصلی ریاست جمهوری اخیر نیز با تصریح و یا تلویح بر زبان آورده شد. آیا مردم جز این باید برداشت کنند که مسئولان در هر دو جناح آتوهای دندانگیر از یکدیگر دارند؟
برای تحلیل علل پیدایش این سینههای پر باید میزگردها گذاشت. هر چه این سینهها پرتر باشد و به تعبیری «پروندههای مهم رسیدگی نشده دانهدرشتها» - که مردم اکیدا انتظار رسیدگی به آنها را دارند - بیشتر باشد، بیاعتمادی در مردم شدیدتر است. برای ایجاد اعتماد کافی به نظام، راهی نیست جز اینکه این سینهها تحت عمل قلب «باز» اورژانسی قرار گیرند، البته با درهای باز. مفسدان مالی و اخلاقی و سوء استفاده کنندگان از قدرت را معرفی کنید؛ آن وقت میلیونها تقدیر مردم را در فضای مجازی ببینید تا معلوم شود که این فضا چه پشتوانه عظیمی برای نظام است. البته اگر خدای ناکرده فساد در کشور، سیستمی شده باشد دیگر درِ ورودی این اتاق عمل پلمپ شده و باید در انتظار معجزه بود.
با این سینههای پر، طبیعی است که کوه بزرگی از شکها و بدگمانیها در جامعه پدید آمده است. موافق نیستید؟ در سطح کشوری نظرسنجی تلگرامی بگذارید. چه زیبا فرمود امام سجاد(ع): فَإِنَّ الشُّكُوكَ وَ الظُّنُونَ لَوَاقِحُ الْفِتَنِ؛ شکها و گمانها بارورکننده فتنههاست.
@m_motahari
🔴 ادامه مطلب از پست قبل با موضوع:
✅ چرا «مک دونالد» باید قبل از انتخابات در ایران افتتاح شود؟
🔹محمد مطهری
گمان می کنید اگر می نوشتم «به شایعه تجاوز در مدارس فوتبال رسیدگی کنید» این دسته از مسئولان آن را می خواندند؟ با اطمینان می گویم: خیر.
در وانفسای پرتاب اتهامات باید تأكید کنم که افتتاح مک دونالد در کشور به ویژه در شرایط کنونی هیچ توجیهی ندارد، نه قبل و نه بعد از انتخابات. در عین حال دل خود را به اینکه دست شرکتهایی مثل مک دونالد را از کشور قطع کرده ایم چندان خوش نکنیم. وقتی در یک کشور غربی مسئولان نسبت به تعرضات جنسی به کودکان و برخی معضلات مهم مردم، بسیار شدیدتر از مسئولان ایرانی حساسیت نشان می دهند این امر دل بسیاری از جوانان را از نظام و گاهی از اسلام دور کرده و شیفتۀ غرب می کند. اگر با دقت بیشتری ببینیم، شاید به این نتیجه برسیم که برخی عملکردها عملا هزاران شعبۀ نامرئی مک دونالد را در ایران افتتاح کرده است.
این نوشته را با سپاسی ویژه از مسعود شجاعی به پایان می برم و امیدوارم حق گویی، حق جویی و شجاعت او در افشاگری این رسوایی جنسی مورد حمایت جامعۀ ورزشی و غیر ورزشی قرار گیرد. خوشبختانه پیمان ادیبی، عضو و دبیر پیشین کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال دو روز پیش در برنامه زنده رادیو ورزش از دوران مسئولیت خود چنین گفت: «بیش از ده نوجوان از سرپرست یک تیم فوتبال شکایت کردند برای بلایی که سرشان آورده است، اما ما ابزار قانونی برای برخورد با این آدم را نداشتیم».
اگر مردان خداترس بیشتری در جامعه ورزش با خدا معامله کرده و به سخن در آیند مسئولان مربوطه ناچارند این مفسدان را پس از اثبات جرم در دادگاه، به مردم معرفی کرده و به سزای اعمال خود برسانند.
و البته این راه شیطانی و به ظاهر پرمنفعت و بی خطر همواره باز است که لاپوشانی کن تا کامروا شوی.
@m_motahari
متن کامل مقاله با عنوان "راننده مست، نیروی انتظامی و یک تبریک"، که در آن بزرگترین خطری که کشور را تهدید می کند تشریح شده است. خلاصه مطلب در پست قبل 👆
@m_motahari
✅ روزی که یک خانم بدحجاب مرا از خودم شرمنده کرد!
محمد مطهری
🔸در ایام تحصیل در خارج از کشور – و به لطف خداوند بدون استفاده از امتیازات آقازادگی – در یک شب زمستانی به خوابگاه دانشگاه برمی گشتم. در سرمای بسیار سوزناک منهای 30 درجه، هنگام ورود به خوابگاه، با همسر یکی از دانشجویان ایرانی که روسری را عقب می گذاشت و همسایه ما بود مواجه شدم.
🔸خروج او به تنهایی در ساعت 9 شب در آن سرمای وحشتناک باعث شد یکی از خانمهای حاضر در ورودی ساختمان، از وی بپرسد که آیا به کمکی نیاز دارد. معلوم شد که تازه از خرید برگشته، و متوجه شده که فروشنده اشتباها 25 سنت اضافه به او داده است. این خانم که اتفاقا به قناعت معروف بود قصد داشت چهار دلار (شانزده برابر آن مبلغ) بدهد و مسیر حدود هشت ایستگاه مترو را در آن شرایط طی کند.
🔸اصرار دوستانش برای موکول کردن این کار به فردا در او کارگر نیفتاد؛ می گفت: «اگر امشب از دنیا بروم کسی آن مغازه را بلد نیست که این پول را برگرداند». در آخر هم رفت تا مدیون نماند.
🔸سخت تکان خوردم ... بدحجاب بود ولی این فرمایش امیرالمومنین علیه السلام را که فرمود: «برای آخرتت چنان باش که گویی فردا می میری»، در خودش لااقل نسبت به حق الناس محقق کرده بود. من که طلبه هستم و علاقمند به کتب و مباحث اخلاقی، و نان آن پدر را خورده ام، هرگز مرگ را چنین نزدیک به خود ندیده و نمی بینم.
🔸نمی خواهم بگویم همه بدحجابان چنان اند و همه روحانیون چنین؛ و نه مانند بعضی می خواهم گناه و تبعات بدحجابی را کوچک جلوه دهم، و نه با اصل وجود گشت ارشاد مخالفم گر چه ملاحظاتی دارم. مسأله در اینجا چیز دیگری است. آن خانم سست حجاب، ناخواسته درسی فراموش نشدنی به من داد که گاهی ممکن است فرورفتن امثال منِ روحانی در دنیا بسیار بیشتر از امثال او باشد و برخی باورهای دینی در قلب افراد بدپوشش، بیش از من رسوخ کرده باشد. حدیث و آیه اش را من بلدم و عملش را او.
🔸این بود جرقه اولیه در ذهن من برای مطلبی که چند روز پیش با عنوان «پیامی که نتوانستیم به سست حجابان برسانیم» منتشر کردم. آنقدر میان قشر مقید به حجاب کامل و سست حجابان فاصله بوده، که عده ای ناآگاه گمان می کنند که با ناسزاگویی به این قشر می توان اوضاع بی سابقه کنونی را بهتر کرد.
@m_motahari
🔴نتیجه مقاومت زن جوان چادری درمقابل خواست نامشروع درخیابان:قتل با چاقو که درمملکت ما انعکاس ندارد.به امید روزی که علاوه بر دشمنان خارجی، دشمنان جان و ناموس مردم هم درمرکز توجه قرار گیرند.
@m_motahari
✅ حال و روز مردم و عمق راهبردی نظام
محمد مطهری
🔹 اگر برخی از مسئولان را نمیشناختم باور میکردم که اینهمه اهمال و انفعال که این روزها در مقابل حملات بیشمار و وحشیانه به مردم برای سرقت اموالشان در خیابان صورت میگیرد، بیتردید از روی عمد است و دستوری محرمانه برای عدم مقابله جدی صادر شده است؛ «اقدام، فقط به اندازه خالی نبودن عریضه».
🔹 حال که چنین نیست، انسان مبهوت میماند که چرا حاکمان همچنان در عالم خودشان هستند در حالی که قادرند در اندک زمانی به شدت از این آمار برای همیشه بکاهند. اگر نمیتوانند قیمت دلار را پایین بیاورند، چرا لااقل قمههایی را که هر روز برای سرقت اموال مردم بلند میشود پایین نمیآورند؟
🔹 برای حل این معما جز این سه فرض به ذهن من نمیرسد:
۱. این عزیزان چون خودشان با محافظان تردد میکنند اساسا از حال مردم در خیابانها بیخبرند و چه بسا اخبار و کلیپهای گرفتار شدن کوچک و بزرگ در چنگال کفتاران حتی در روز روشن، به رؤیت مبارکشان نمیرسد. شاید این اخبار چون مربوط به جناحبازیها، آمریکا، پروندههای امنیتی، انتخابات ۱۴۰۰ و اموری از این قبیل نیست اطرافیان آن را منتقل نمی کنند.
۲. عزیزان از همه چیز خبر دارند ولی حساسیت آنها نسبت به آنچه نظام را تهدید میکند صد برابر حساسیتشان نسبت به آن چیزی است که جان و مال و ناموس مردم را در معرض خطر قرار میدهد.
۳. عزیزان از اوضاع خبر دارند و حساسیت لازم را هم دارند ولی در مرحله قلب. در واقع کسی در جایگاههای بالا و میانی و پایین نهادهای انتظامی و قضایی و امنیتی، نگران بازخواست شدن در صورت کوتاهی در برخورد با این شرارتها نیست. مثلا یک قاضی هرگز جرأت نمیکند متهمی را که به اصطلاح «تشویش اذهان» کرده و برچسب امنیتی خورده، با وثیقه کم موقتا آزاد کند اما اگر شرور سابقهداری را که متهم به «تجاوز به ابدان» است با وثیقه کم هم آزاد کند آسودهخاطر است.
🔹 هر کدام از این گزینهها درست باشد این نکته قابل تردید نیست که ضرورت حفظ امنیت نظام چون برای حاکمان بسیار روشن است، نه تنها بنیه قدرت نظامی کشور را (به درستی) به شدت تقویت می کنند، بلکه برای دفاع از نظام، عمق استراتژیک منطقهای نیز تعریف و اجرا میکنند.
🔹نمیگویم عمق راهبردی و استراتژیک داشتن نظام ما و سرمایهگذاری عظیم برای آن غلط است، و شعار «نه غزه، نه لبنان» را انحرافی میدانم (بنابراین «سرداران قلم کردن آبروها»، برای تحریف و پردهدری و هتاکی تا پایان نوشته صبر کنند) و این را هم توجه دارم که پدید آوردن این عمق راهبردی علاوه بر ارتقای امنیت برای نظام و مسئولان، برای امنیت مردم هم بسیار مؤثر است و یک موی سردار سلیمانی را هم با بسیاری از مسئولان عوض نمیکنم.
🔹 اما سؤال این است که آیا اگر این عمق راهبردی هیچ تأثیری در امنیت و بقای نظام و حاکمانش نداشت و صرفا نفعش به مردم میرسید آیا نسبت به ایجاد آن اقدام میشد؟ انصاف میگوید خیر، هرگز چنین هزینه هنگفتی برای ایجاد آن و نیز تبعات سنگین اقتصادیاش - به خاطر فشارهای دشمنان - پرداخت نمیشد.
🔹 بنابراین اگر این عمق راهبردی ایجاد نمیشد، دختران و پسران کمتری به خاطر وضع اقتصادی به تجرد قطعی میرسیدند، افراد کمتری به سبب فقر ترک تحصیل میکردند، بیماران کمتری از نداری برای خرید دارو اکنون در عالم برزخ بودند، زنان مجرد و متاهل کمتری از شدت فقر تن به خودفروشی میسپردند و پدران و مادران سرپرست خانوار کمتری به خاطر ناتوانی از سیر کردن شکم فرزندان، آرزوی مرگ میکردند.
🔹 با این مقدمات آیا وضعیت امنیت مردمی که هزینه این عمق استراتژیک و امنیتی را با هزار بدبختی پرداخت میکنند باید چنین باشد؟
آیا غم این مردم کم است که برای همراه داشتن یک گوشی فَکَسَنی که با کم ارزش شدن پول ملی، قیمتش به چند میلیون رسیده باید در خیابان و پارک و آسانسور بر خود بلرزند و بسیاری برای فرستادن پسر دوازده ساله خود تا سر کوچه احتیاط کنند؟
🔹 وقتی امنیت و حیثیت نظام مطرح است، قادرید مدیر یک کانال معلومالحال را با پیچیدهترین روشها از پاریس به کشور ثالث کشانده و دستگیر کنید و برای دستگیری دیگری جنگنده هوا کنید، اما شر چند قمهکش و زورگیر خیابانی را نمیتوانید از سر مردم کم کنید؟ آیا اشرار فقط باید مرزی باشند و مرتبط با برخی کشورهای منطقه و مسئله باید رنگ سیاسی-امنیتی به خود بگیرد تا اقدام اساسی کنید؟
🔻ادامه مطلب در پست بعدی👇
@m_motahari
💢 تکذیبیه 💢
‼️ متاسفأنه همچنان پس از یک سال یک فایل صوتی با عنوان "سخنان محمد مطهری فرزند شهید مطهری در خصوص تحریفات عاشورا" که متعلق به یکی از اساتید دانشگاهی است، دست به دست میشود.
🔹 در چند روز اخیر مطالبی از همان فایل صوتی درباره لعن و زیارت عاشورا و خلفا، این بار به صورت مکتوب و به نام من به طور گسترده در حال انتشار است. در تلاشی دیگر در صوت بالا این انتساب را همراه با توضیحاتی تکذیب کردهام.
🔹 فضای مجازی در عمق زندگی ما نفوذ کرده ولی فرهنگ و اخلاق مجازی ما در سطح باقی مانده است. کاش روزی فرا رسد که تا زمانی که لینک معتبری در ذیل یک متن یا صوتی که مطلبی را به کسی - زنده یا مرده - نسبت میدهد وجود نداشته باشد، حتی فکر ارسال آن به دیگران به ذهن ما خطور نکند.
🔹 امروز ۱۳ شهریورماه ۱۳۹۹ کانالی با شناسه همین کانال در ایتا هم ایجاد کردم.
محمد مطهری
⭕️ کانال تلگرام:
🔸 t.me/m_motahari
کانال ایتا:
🔸 eitaa.com/m_motahari
✅ کَرنای کرونا
محمد مطهری
🔹 بوق و کرنای کرونا، جهان را پر کرده و جامعه ما را نیز با چالشهای گوناگونی مواجه ساخته که مشکلات مضاعف کسب و کار از آن جمله است. آنچه میآید بیشتر ناظر به ابعاد فردی این مهمان ناخوانده است؛ امید که بیفایده نباشد:
🔹۱. دستپاچگی این روزهای بسیاری از ما و هراس از کرونا، این «بینهایت کوچکِ غیرقابل دیدن»، نتیجه کمتوجهی به آن «بینهایت بزرگِ غیرقابل وصف» در طول زندگی است. آن کس که به معنای واقعی «بندگی» کرده، اقدامات لازم بهداشتی را مانند همه انجام میدهد ولی حتی برای یک لحظه نه خوفی او را میگیرد و نه حزنی.
🔹۲. تا کنون بیتوجه بودیم که در تماس با چشم و گوشی و خودکار نیز چه نعمت بزرگی نهفته است. بیجهت نیست که خالق هستی به ما یادآوری میکند که اگر بخواهید نعمتهای مرا بشمارید از آن عاجزید (چه رسد به شکر). اگر «سلامتی» در کنار «امنیت» در روایات اسلامی « دو نعمت مجهول» خوانده شده، چه بسا به غلط آن را به «نعمت مغفول» معنا میکردیم. (برخی ابعاد نعمت مجهول، بر خلاف نعمت مغفول، صرفا با تمرکز و توجه شناخته نمیشود و چه بسا هرگز آشکار نگردد).
🔹۳. اگر ویروس کرونا، این بزرگترین واعظ و یادآور مرگ در حال حاضر جهان، نتوانسته با تهدید «دستگاه تنفس» ما، در کردار و رفتارمان تغییری ایجاد کند، بدانیم «دستگاه تعقل» ما به یک ویروس معنوی، به مراتب خطرناکتر از کرونا مبتلاست که چنین روح و جان ما کرخت شده است. آیه معروف «انا لله و انا الیه راجعون» تحسین کسانی است که پس از مواجهه با مصیبتها بلافاصله بازگشت به سوی خداوند را بر زبان میآورند.
🔹۴. ویروس کرونا ما را دریابد یا نیابد، پیامش همگانی است. ما ممکن است در نهایت، «هدف» کرونا نباشیم ولی قطعا «مخاطب» کرونا هستیم. هشدار فریادگونه کرونا را بشنویم که ما را به جبران ظلمها، حق الناسها، آزارها، حرامخواریها، پروندهسازیها، حقهبازیها، پارتیبازیها، اتهامزنیها و ... فرا میخواند. اگر جانهای عزیزی که این روزها خاموش میشود در ما چراغی نیفروزد، قربانیان واقعی کرونا «خود ما» هستیم که در چنین زندگی غافلانهای غوطهوریم.
🔹۵. آنچه باعث غفلت مضاعف ما شده، نحوه تعامل ما در پیام رسانهای اجتماعی است. گمان میکنیم در کنار مراقبتهای بهداشتی، تنها یک وظیفه دیگر باقی میماند و آن گزارشگری است: جستجو در اخبار، گزارشگیری و ارسال هشدارهای پزشکی، آمار و تصاویر جانباختگان، همراه با بیان احساسات خود با ایموجیها و عبارات مختلف. حکایت ما حکایت کسی است که مشغول پرخوری بر سر سفره بود. به او دستمال کاغذی تعارف میکردند تا بلکه از شکمبارگی دست بردارد، ولی او بدون درک مقصود، جعبه دستمال را به نفرات کناری دست به دست میکرد و همچنان سرگرم خوردن بود.
🔹۶. این روزها با عباراتی مانند «پناه بر خدا» و «خدا خودش رحم کند» کم از خدا یاد نمیکنیم. این از خدا یادکردنها معمولا با «توجه قلبی» همراه نیست؛ چیزی است شبیه سلام کردن به دیگران، که به صورت عادت از دهان ما بارها خارج میشود و معمولا معنای سلام را قصد نمیکنیم و چه بسا معنایش را هم ندانیم. آنچه غالبا مفقود است تضرع و استغاثه واقعی به درگاه الهی است که از عمق جان با اشک و آه برخیزد، البته اگر اشتغال بیش از حد در مقام «خبرنگار افتخاری کرونا» تمرکز و مجالی باقی گذارد. خوشا به حال کسانی که از اسفند ۹۸ انسان دیگری میشوند.
🔻در پایان این مطلب بسیار مهم را ناگفته نگذارم که این غفلت معنوی در جامعه، با غفلت سیاسی برخی مسئولان همزمان شده است. هیاهوی این کرونا نباید ما را از کرونای اجتماعی و سیاسی که در دوم اسفندماه با عدم استقبال حدود شصت درصد از مردم در انتخابات، رسما اعلام موجودیت کرد، غافل کند. چه شده است که «تنها اندکی پس از حماسه بینظیر در تشییع سردار سلیمانی»، «در بحبوحه نعرهها و فشارها و تحریمهای دشمنان» و علیرغم «آنهمه تاکید بر تاثیر میزان مشارکت بر امنیت ملی و جایگاه جهانی کشور»، «توسل به احساسات ملی» و حتی «واجب شرعی اعلام شدن شرکت در انتخابات از سوی مراجع دینی و انقلابی» در نهایت، حدود سی و گاهی بیست درصد مردم در شهرهای بزرگ به صحنه میآیند؟
این پیام تلخی است که باید شنید گر چه مایل به شنیدنش نباشیم: کرونای حضور کمرمق مردم در انتخابات، دستگاه تنفسی نظام و انقلاب را تهدید میکند.
انقلاب و نظام ما تنها زمانی میتواند از دچار شدن به سندروم حاد تنفسی رهایی پیدا کند که پرسشها و ابهاماتی که مانند ویروس، اذهان را آلوده کرده است بیپاسخ نماند. نابودی این ویروسها جز با لمس عدالت و صداقت توسط مردم در امور مختلف امنیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی میسر نیست. بسیاری از مردم چنین احساسی ندارند که در غیر زمان انتخابات هم به حساب میآیند. اگر «عدالت و صداقت» تقویت و ملموس شود نیازی چنین شدید به «حراست» نخواهد بود.
@m_motahari
✅ هشتگهای الهی و هشتگهای شیطانی
محمد مطهری
🔸پاکی، اخلاص، ادب و اعتدال سردار سلیمانی چنان بود که در اوج انقلابیگری و جهاد، بسیاری از «نه غزه، نه لبنان»گویان را هم به بدرقه پیکر پاکش کشاند و قلبها را چنان تحت تاثیر قرار داد که لقب «سردار دلها» که از قلب جامعه جوشید بیش از هر توصیف دیگری بر دلها نشست. این افتخار، حاج قاسم را بس که به عنوان بزرگترین فرمانده میدانی «جهاد اصغر»، از طرف جامعهای که مبهوت نبوغ و فداکاری نظامی او بود به لقبی مرتبط با «جهاد اکبر» مفتخر شود.
بگذریم از اینکه از این فرصت طلایی و عظیم ملی و شاید تکرارناپذیر، برای تقویت اتحاد ملی بهرهبرداری نشد.
🔹همان ایام با خود فکر میکردم که این چه حکمتی است که همبستگی خالصانه ملی و انقلابی پس از این شهادت، در زمانی اتفاق بیفتد که دو ماه بعد از آن، انتخابات در پیش است و طبق سنت مالوف، کشور به میدان جدالهای آنچنانی تبدیل میشود.
🔸جهان حقیقی به کنار، در این مدت در عالم مجازی روزانه دهها میلیون لایک، فوروارد، هشتگ، کامنت، پست و توییت ایرانی که حاوی توهین، بدگمانی، تمسخر، هتاکی، آبروبری، تهمت و جعل و قلب حقیقت است از طرف مذهبی و غیر مذهبی و انقلابی و غیر انقلابی بوی تعفنش به آسمان میرود.
🔹شاید یک حکمت تقدیر شهادت او پیش از انتخابات این بود که خداوند با قرار دادن آزمایشی نزدیک از نوع جهاد اکبر، به بسیاری از ما بفهماند که علیرغم اشکهایی که در چشمانمان در جریان شهادت این قهرمان یگانه حلقه زد و علیرغم اینکه قلبهایمان برای لحظات و ساعاتی رقیق شد، همچنان همان انسان سابقیم و با آدم شدن فاصلهها داریم.
🔸 در این میان، داستان توییتر و هشتگهایش که مسئولان و جوانان انقلابی و غیر انقلابی زیادی را درگیر کرده است، شیرینتر است. هشتگها گاهی طوری زده میشود که گویی تنها هدف، این است که در رقیب تا حد ممکن سوزش ایجاد کند. هشتگهایی که معمولا یک هشتگ از طرف شیطان نیز به همراه دارد، ولی متاسفانه هشتگی نامرئی: #با_همکاری_شیطان_رجیم
🔹عکس قضیه را تصور کنید. آمریکا یک پیامرسان ایرانی(مثلا ایتا) را فیلتر و ممنوع کرده باشد. بعد، بسیاری از مقامات آمریکایی از اعضای کنگره و سنا و کاخ سفید گرفته تا مقامات قضایی و اجرایی و کاندیداها و جوانان آمریکایی هر روز در ایتا با هم دعوا کنند و به یکدیگر کنایه بزنند!
🔸امروزه به یُمن هشتگها و تیترها، برای پخش کردن یک مطلب در ابعاد وسیع، دیگر به صاحبهنر بودن نیازی نیست؛ کافی است پردهدری را خوب بلد باشی، خوب تهمت بزنی، به دلخواهت نیتخوانی کنی و البته تقوا هم نداشته باشی؛ مطمئن باش فوروارد کننده زیاد داری.
🔹اگر حتی گوشهای از آنچه را درباره پیامدهای گناهان اجتماعی در قیامت شنیدهایم راست بدانیم، بدون شک در قیامت آرزو خواهیم کرد که کاش در کودکی هر دو دستمان از بازو قطع میشد و چنین با لمس بیمبالات صفحه موبایل خود را به عذابهای دهشتناک گرفتار نمیکردیم.
🔸دستورات صریح قرآنی که برخی مسئولان ما در سطوح مختلف، درست عکس آن را عمل میکنند، کم نیستند: «به بندگانم بگو که آنچه نیکوترین است بر زبان آرند». چرا؟ چون اینجاست که «شیطان میخواهد در میان شما دشمنی ایجاد کند» (اسراء/۵۳). باید به شیطان رجیم تبریک گفت که در انجام ماموریت اختلافافکنی در ایران عزیز چنین موفق عمل کرده و میکند.
🔹کاش در شبکههای اجتماعی، افرادی از هر صنف و با هر عقیده و گرایش - روحانی، کراواتی، بسیجی، پزشک، بدحجاب، انقلابی، غیر انقلابی و داخل نشین و خارج نشین - همت می کردند که در مقابل کسانی که هشتگ را وسیلهای برای اغراض نفسانی مانند کینهورزی، اتهامزنی، عیبجویی، جناحبازی، اختلافافکنی و در واقع پرکردن جیب، و حفظ یا کسب مقام و منافع میبینند، مطلب خود را گاه به یک «هشتگ قرآنی» ختم کنند.
🔸مثلا مطلبی را با هشتک #نساء_۱۳۵ منتشر کرده و بدین نحو به خواننده یادآوری میکردند که در آن هنگام که این توئیت یا پست اینستاگرامی را در این موضوع سیاسی یا اجتماعی نوشتم، این دستور الهی سوره نساء را که اهل ایمان را به رعایت عدالت و لو علیه خود، والدین و نزدیکان امر میکند در نظر داشتم.
🔻ادامه مطلب در پست بعدی👇
@m_motahari
💢 ادامه مطلب از پست قبل👆 تحت عنوان:
✅ استدلالی سست و پرطرفدار در فضای مجازی
🔸 ادامه مطلب:
اما اگر به فکر «ریشهیابی» این نوع قضایا هستیم ریشههای آن فراوانند که تنها به بیان «یک عامل» بسنده میکنم:
🔸حقیقت این است که بخشی از جامعه را از راههای مختلف به لجبازی کشاندهایم. این عده اگر در گذشته برای بروز دادن نارضایتی خود تا انتخابات بعدی منتظر میماندند، امروز آنقدر عصبی شدهاند که به هر آنچه گمان کنند خلاف خواسته حاکمیت است تن میدهند ولو مستلزم مخالفت با مسلمات دینی، آلوده ساختن روح دانش آموزان و یا ارتکاب گناه در ملا عام باشد.
🔸دهها مورد درافتادن با مردم و به لجاجت کشاندن آنان اتفاق افتاده و میافتد. تعطیل کردن یک برنامه محبوب جوانان پس از دستکاری ناموفق آراء بدون هیچگونه اقناع، ختم بسیار سوال برانگیز پرونده قاری معروف، افشای ناجوانمردانه محتوای شخصی موبایل یک متهم فوت کرده در زندان در تلویزیون، تعیین وثیقه پنج میلیونی برای شروران خطرناک و ششصد میلیونی برای متهمان سیاسی، گرانیهای لجامگسیخته و اقدامات ناکافی در برخورد با مفاسد اقتصادی تنها نمونههای اندکی هستند. وقتی این نوع کدورتها تلنبار میشود به صورتهای مختلف خود را بروز می دهد.
🔸طبیعی است که تصمیمگیران این اقدامات، نگران پیامدهای لجبازی و عصبانیت این طیف از مردم نباشند. همیشه روحانیون بیپناهی که اکثریت آنان از فقر رنج میبرند (گر چه بسیاری به غلط باور نمیکنند) در دسترسند که حتی در حضور همسر و فرزندانشان ناسزا بشنوند و احیانا چاقو بخورند.
@m_motahari
❤️ این دعا برای طلب سلامتی و ظهور «تنها حجت خدا» روی زمین است نه نوای خروج از مسجد
🔹 به احترام حضرت، ۴۵ ثانیه دیرتر از جا برخیزیم و اگر در لحظه شروع دعا برخاستهایم تا انتهای دعا در جای خود توقف کنیم.
🔸دعا کردن برای حضرت، توفیق و نعمتی است بس بزرگ که شکرها نیاز دارد.
✅ مطلبی با عنوان:
«اخبار محرمانهای که نباید محرمانه باشند»
در سال 1387 منتشر کردم که لینک آن را در پایین متن ملاحظه میکنید.
🔻دلیل آنچه در ابتدای پست قبلی کانال تحت عنوان «رمزگشایی از یک علت بر زمین ماندن مهمترین توصیههای رهبر انقلاب» ذکر کردم (که اگر اخبار لازم به گوش مردم میرسید وضع امروز ما چنین نبود) در آنجا بیان شده است.
🔹شاید با خواندن این یادداشت قدیمی، شما هم با نویسنده همعقیده شوید که سیاست کلی خبری که در مورد آسیبهای اجتماعی در کشور دنبال میشود و البته در سالهای اخیر کمی بهبود یافته، بیراهه است. با رویکرد فعلی یعنی امید بستن به جلسات محرمانه و پنهان کردن آمار منفی جامعه از خود جامعه، نقش مهمی در رفع آسیبها به مردم سپرده نمیشود و بنابراین نباید تغییر ملموسی را انتظار داشت.
👈 لینک مطلبی که ده سال پیش منتشر شد:
https://www.tabnak.ir/fa/news/13243/اخبار-محرمانهاي-که-نبايد-محرمانه-باشند-بخش-هفتم
✅ نامهای خبرساز و بازنشر یک یادداشت
🔻محمد مطهری
🔹نامه سرگشاده اخیر دبیر محترم جامعه مدرسین خطاب به مرجع تقلیدی به تمام معنا «عالیقدر» و «آزاده»، مرا به بازنشر یادداشتی که حدود هفت سال پیش منتشر شده بود ترغیب کرد.
گر چه این یادداشت بیشتر ناظر به اختلافات فکری است تا سیاسی، اما این دستورات و مفروضات که «فقط با همفکران و هممسلکان خود دیدار کن مبادا چنین و چنان تفسیر شود» و یا «دیدار یعنی تایید کامل طرف مقابل»، در مسائل سیاسی نیز ضرباتی شدید بر پیکر جامعه وارد کرده است.
هدف از این بازنشر پس از گذشت چندین سال، توجه دادن به پیشنهاد مطرح شده در آن است به این امید که بتواند در نزدیک کردن افراد جامعه چندپاره و بلکه چندین پاره امروز ولو به میزانی اندک موثر باشد.
امیدوارم اگر از عزیزان رسانهای کسی تصمیم به انتشار متن ذیل گرفت، تاریخ انتشار اولیه در سایت تابناک (23 بهمن ماه 1390) را درج کند. طبعا بازنشر این نوشته به معنای مشابهت مثالهای آن با دیدار خبرساز اخیر نیست.
*(برای نمایش بهتر در تلفن همراه، به جای لینک، INSTANT VIEW را لمس کنید).
https://www.tabnak.ir/fa/news/226016/اگر-در-آن-لحظه-رندی-از-شهید-مطهری-عکس-گرفته-بود-
✅ همه تقصیرها را گردن امدادرسانان نیندازیم
🔺محمد مطهری
🔹 بدون شک امدادرسانی در ایران در انواع حوادث طبیعی، از نظر امکانات و مدیریت با سطح مطلوب فاصله زیادی دارد. مثلا در حادثه اخیرِ قفل شدن جادهها در برف، با حضور به موقع و اطلاعرسانی مأموران قبل از ورود به جادهها از میزان سرگردانی مردم به مراتب کاسته میشد.
🔹 گویی کمتر کسی به نقش برخی از رانندگان کمتوجه در انسداد جادهها در برف اخیر به عنوان یکی از «عوامل اصلی» توجه میکند. برای این افراد غافل و گاهی خودخواه، تونل و جاده و خیابان فرقی ندارد؛ هر جا و به هر دلیلی که ترافیک سنگین ایجاد میشود، بلافاصله فرمان را به راست چرخانده و شانۀ سمت راست جاده، یعنی «تنها مسیر خودروهای امدادی» و در واقع تنها «راه امید و نجات» را میبندند.
🔹 آیا این عده نمیدانند هنوز در جهان «برفروب پروازی» اختراع نشده است و اگر هم شده باشد در کولاک و مه شدید نمیتواند پرواز کند و اگر هم پرواز کند به محل فرود نیاز دارد؟ حتی اگر در باند مقابل، ترافیک نباشد و نردههای اتوبان را هم ببُرند با این رانندگیهایی که در آن نه فاصله طولی و نه فاصله عرضی رعایت میشود ماشین برفروب و یا پلیس و آمبولانس چگونه خود را به طرف دیگر اتوبان برساند؟
🔹گر چه برخی اگر در کنار دهها انتقاد از غرب، کوچکترین تعریفی از آنها شود ابرو در هم میکشند، اما باید دانست اینکه رانندگان در اکثر کشورهای جهان در شرق و غرب شدیدا به «رانندگی بین خطوط» حتی در هر شرایط بحرانی مانند طوفان و زلزله و کولاک و سیل پایبندند به این دلیل است که میدانند که رانندگی یک امر جمعی است نه فردی، و در ترافیک شدید یا همه به مقصد میرسند یا هیچکس. لذا هیچ نادانی به خیال خود با زرنگبازی راه خودروهای امدادی را که از فضای بین خطوط و فضای کنار سمت راست جاده استفاده میکنند نمیبندد.
🔹اگر در حادثه اخیر، برف مقداری بیشتر ادامه مییافت، تا جاندادن دهها و شاید صدها نفر فاصلهای نبود. این رانندههای کمتوجه هر آن ممکن است حتی در روزهای عادی با بستن راه خودروهای امدادی پس از یک تصادف شدید، باعث خفگی و مرگ دهها انسان در تونلهای بزرگ شهری و جادهای شوند. لازم است پس از آموزشهای وسیع عمومی، برای این متجاوزان به حقوق عمومی مجازاتهای شدیدی مانند فک پلاک و محرومیتهای چند ساله از رانندگی وضع شود.
🔹 یک مشکل اساسی در مورد زلزله در شهرهای بزرگ، حتی اگر نیمهشدید باشد، بسته شدن راهها توسط همین رانندگان است که ممکن است تلفات را چند برابر کند. انضباط اجتماعی در رانندگی و غیر رانندگی هرگز در جامعه ما چنانکه باید جدی گرفته نشده است. ما که بعد از حدود چهل سال، رانندگیمان بین خطوط نیست چه انتظاری داریم که اعتراضاتمان بین حدود باشد؟
@m_motahari
🔴 یادآوری: بیش از 9 سال پیش یادداشتی درباره نحوه رانندگی در ایران با عنوان «چه آسان یکدیگر را راهی قبرستان می کنیم» همراه با تصاویری که باعث سرافکندگی است منتشر کردم. لینک خلاصه و متن کامل آن را در اینجا می گذارم.
لینک خلاصه 👈:
http://fi9.ir/96kkra
لینک متن کامل 👈:
http://fi9.ir/qrwfra
✅ تهران «گشت ویژه برای مقابله با اراذل» نمیخواهد، قاطعیت قضایی میخواهد!
🔻محمد مطهری
🔹 در میان دوستان تهرانی، کمتر کسی را میشناسم که دست کم یکی از اعضای فامیل، دوستان و یا همکارانش مورد زورگیری، کیفقاپی و یا موبایلقاپی قرار نگرفته باشد. در طول چند سال اخیر، نیروی انتظامی لااقل سی مانور برگزار کرده و هزاران نفر زورگیر، سارق، مزاحم نوامیس و متجاوز را دستگیر کرده است. اما دریغ از یک بار اطلاعرسانی قضایی از سرنوشت دستگیرشدگان در یک مانور، که به تصریح پلیس در میان آنان شروران خطرناک و بسیار خطرناک وجود داشتهاند.
🔹این دستگیریها وقتی «مجازات همراه با اطلاع رسانی وسیع قضایی» به دنبال نداشته باشد، ترسی در دل مجرمان فعلی و بعدی ایجاد نمیکند. پس همان بهتر که انجام نشود و یا لااقل به جای «عملیات دستگیری شروران» نامی مانند «آشنایی با تتوهای جدید» و یا «گپی با اراذل و اوباش» برای آن انتخاب شود. چه تعقیب و گریزهای خطرناک و چه جانفشانیهایی که نیروی انتظامی برای دستگیری آنان نمیکند و شهید هم میدهد ولی متأسفانه گاهی شرور زودتر از مأمور به منزل میرسد! در این شرایط، به راه انداختن گشت جدید برای مبارزه با سارقان و اراذل، چه مشکلی را حل میکند؟
🔹آیا این قمههای دهشتناک کشفشده، برای قاچکردن میوه و باز کردن کنسرو استفاده می شده، یا ترساندن و اخافۀ مردم؟ مگر در قانون مجازات اسلامی برای «اخافۀ مردم با سلاح سرد» مجازات اعدام پیشبینی نشده است؟ اعدام به کنار؛ کاش لااقل مجازات مختصری در مورد آنان اعلام میشد که بفهمند این شهر بیصاحب نیست!
🔹قرائن متعددی برای بیصاحب دانستن کشور و هیبت نداشتن قوه قضائیه نزد مجرمان خشن - و شاید نزد تمام مجرمان غیرسیاسی - وجود دارد که پیش پا افتادهترین آنها در مصاحبههای سارقان و شروران پس از دستگیری، هویداست.
🔹خبرنگار از سارقی با چهار سابقه دستگیری که بار آخر به اتهام 200 فقره دزدی بازداشت شده میپرسد: اگر آزاد شوی چه میکنی؟ آقای دزد بدون رودربایستی و نگرانی می گوید: دوباره دزدی می کنم! (ایلنا ۹۶/۹/۱۶). (برخی از دزدها به تصریح خودشان اصلا مشکل مالی ندارند و برای تفنن دزدی می کنند).
🔹جالبتر، دلیل اعتراض یکی از اوباش دستگیر شده است. فردی به نام علی که در جریان مانور نیروی انتظامی به جرم شرارت دستگیر شده، به خبرنگار میگوید: در پارک قیطریه فقط نوازندگی میکردم و به خاطر خالکوبیهایم به اشتباه دستگیر شدهام. در این هنگام یکی از اراذل که به جرم قمهکشی دستگیر شده میان کلام او میپرد و میگوید: «برای ما افت دارد که این پسربچه نوازنده در میان ما باشد!» (میزان ۹۶/۹/۱۶).
بله، دغدغه یک قمهکش پس از دستگیری، به جای ترس از مجازات، پایین نیامدن «کلاس و پرستیژ اوباشگری» او و رفقاست.
🔹اینکه قوه قضاییه نیروی خود را صرف رصد کامنت و توئیت انتقادی - حتی تخریبی - و پاسخ به آنها، و احضار و دادگاهی کردن این و آن کند، بیتردید به ضرر خودش تمام میشود. به جای آن، دستگاه قضایی باید اقتدار خود را - بدون ملاحظه هیچ ارتباط و انتساب و انتصابی - بر برخورد قاطع با غارتگران، متجاوزان، زمینخواران، مفسدان اخلاقی، قاضیهای فاسد، شاهدان دروغین، قاچاقچیان، کلاهبرداران و همه کسانی که دمار از روزگار مردم درآوردهاند متمرکز کند.
🔹البته اگر همچون گذشته قرار نیست پس از صدور حکم، مجرمان دانهدرشت معرفی شوند، اوضاع کنونی هیچ تغییری نخواهد کرد. اجرای عدالت همراه با معرفی مجرمین همیشه قلبها را جذب میکند و در این صورت هیچ نیروی منفی تبلیغاتی نخواهد توانست ذره ای به آبروی قوه قضاییه نزد مردم آسیبی برساند. لازم به ذکر نیست که لزوم برخورد قاطعانه با جرائم، نه نافی کوتاهیهای شدید برخی دستگاههای دیگر در این زمینه مثل رسانه ملی است و نه نفیکننده نگاه همهجانبه و ریشهای به موضوع اراذل و اوباش و از جمله مقوله پیشگیری است.
🔹 در میان دهها میلیون پیام روزانه، اینکه چند فرد سیاسی در این توئیت و آن کانال علیه یا له قوه قضاییه چه بنویسند اهمیت چندانی ندارد، مهمتر میلیونها توئیت نامرئی است که هر روز به نفع یا علیه قوه قضاییه در ذهنهای مردم نقش میبندد که محتوای آن را عملکرد خود دستگاه قضایی تعیین میکند و بس.
@m_motahari
‼️ توضیح ضروری درباره مطلب نیمه جعلی که به نام فرزند شهید مطهری این روزها پس از مرگ جانگداز آتنای کوچک و مظلوم در شبکه های اجتماعی منتشر شده است
🔹اخیرا مطلبی از قول فرزند شهید مطهری تحت عنوان «چرا در ایران، نیت شیطانی این قدر زود به تجاوز منجر میشود» به طور وسیع در شبکه های اجتماعی منتشر شده است. همین مطلب که نیمه دوم آن ساختگی است، سال گذشته تحت عنوان «این مقاله از مجتبی مطهری فرزند کوچک شهید مطهریه» پخش شد.
🔹اینجانب محمد مطهری مطلبی تحت همین عنوان (چرا در ایران نیت شیطانی اینقدر زود به تجاوز منجر می شود؟) در آبان 1394منتشر کردم که «خلاصه» آن را می توانید در دومین پست کانال تلگرام بنده به آدرس @m_motahari بخوانید و «متن کامل» آن نیز در لینک زیر در دسترس است:
http://www.tabnak.ir/fa/news/543864/چرا-در-ایران-نیت-شیطانی-اینقدر-زود-به-تجاوز-منجر-می
🔹در مطلبی که این روزها دست به دست می شود از آنجا که می گوید:
«نماز صبح، رادیو را باز می کنید ...» از من نیست.
🔹ضمن عرض تسلیت به پدر و مادر داغدار آتنای عزیز، لازم است به سهم خود از مردم غیرتمند پارس آباد مغان که چنین حرکت عظیم جمعی را در مقابله با متجاوزان به نوامیس سامان داده و نشان دادند که متجاوز با یک اجتماع روبروست نه با یک فرد یا خانواده، قدردانی کنم. اگر این خروش یکپارچه نبود آن دسته از مسئولانی که غالبا با سکوت از کنار این فجایع تکان دهنده می گذرند به عکس العمل فوری و علنی وادار نمی شدند.
🔹آتناهای دختر و پسر، کوچکتر و بزرگتر که قربانی بمبهای شهوت شده و می شوند نادر نیستند. فرق اکثر آنان با آتنا این است که به قتل نرسیده اند. امیدوارم با همت مردم غیور ایران، روزی به جایی برسیم که لااقل نیمی از اقدامات مختلف انتظامی، قضایی، رسانه ای، اجرایی، تقنینی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی که در بلاد کفر در مقابل اینگونه فجایع صورت می گیرد در جمهوری اسلامی ما هم - که غالبا اسیر جنجالهای داخلی سیاسی است - انجام شود.
🔹از بزرگواران و نیز رسانه هایی که با نشر این تکذیبیه به ارتقای اخلاق در فضای مجازی کمک می کنند سپاسگزاری می کنم.
محمد مطهری
@m_motahari
.
✅ چرا «مک دونالد» باید قبل از انتخابات در ایران افتتاح شود؟
🔺محمد مطهری
🔹پردۀ اول
مسعود شجاعی و ناصر فریاد شیران سالهاست از تعرض جنسی به کودکان در مدارس فوتبال، از جمله در برخی باشگاه های بزرگ خبر می دهند و بارها مطبوعات ورزشی و غیر ورزشی درباره آن نوشته اند.
شجاعی حتی در اسفند 93 این مسأله را در برنامۀ نود با میلیونها بیننده مطرح کرد و از مردم خواست در فرستادن کودکان و نوجوانان خود به مدارس فوتبال احتیاط کنند. یک سال قبل از آن، یکی از مربیان در همان برنامۀ نود از دادن آبمیوۀ بیهوش کننده به کودکان در برخی مدارس فوتبال و فیلم گرفتن از تجاوز برای فشار بعدی بر قربانیان خبر داده بود. اما دریغ از یک پیگیری جدی قضایی برای کشف حقیقت مطلب و مجازات مجرمین احتمالی، و یا اشاره ای در سخنان مسئولان کشور به این مسألۀ مهم و یا کنایه ای در تریبونهای نماز جمعه.
شجاعی که باید در آن زمان و اکنون مورد تقدیر قرار گیرد که چشم خود را بر منافع مادی بسته و از آبروی خود مایه گذاشته، امروز تحت فشار است که چرا با یک خبرنگار بر فرض ضدانقلاب مصاحبه کرده است.
اف بر دنیایی که در آن از تعرض به کودک و نوجوان ککشان نمی گزد اما از اینکه مصاحبه کننده چنین و چنان بوده آتش می گیرند.
🔹پردۀ دوم
هفتۀ گذشته در انگلیس که وضعیت روابط جنسی در آن بی نیاز از توضیح است و ادعای دین و تقدس هم ندارد، شبیه همین مسأله یعنی تعرض به کودکان در باشگاهها، آن هم مربوط به دهه ها قبل، مطرح شد. این خبر مانند زلزله کشور را تکان داد؛ تیتر اول روزنامه ها شد و به شدت مورد پیگیری قرار گرفت. بلافاصله خط تلفن ویژه ای اختصاص داده شد و صدها قربانی به سرعت شناسایی شدند و البته مقامات مربوطه نگفتند: آنکه از شکایت علنی بیشتر ضرر می کند قربانی است نه متهم، بلکه راه را برای شکایت محرمانه قربانیان بیشتر، فراهم کردند.
🔹بی پرده
به راستی چرا در ایران، مسئولان – که روشن است مقصود تنها برخی از آنان است - چنین کم توجه از موضوعات و معضلات بسیار مهم اجتماعی می گذرند؟ نه در نطق های مهم و رسمی به آن اشاره می شود، نه رسانۀ ملی خود را موظف به پیگیری می بیند و نه خبری از پیگیری و مجازات داده می شود.
به نظر می رسد که سالهای سال است سه مسأله – صرف نظر از میزان اهمیت آنها – چنان ذهن مسئولان و فضای رسانه را تسخیر کرده است که آنچه به این سه امر و متعلقاتش مربوط نباشد اهتمام چندانی به آن نمی شود. لذا در مورد معضلات متعدد از زمین خواری، کودک آزاری، تلفات جاده ای، تجاوز و آدم ربایی گرفته تا ترافیک، آلودگی هوا، زورگیری، اختلاس، اعتیاد، سرقت مسلحانه، فسادهای اخلاقی، قاچاق و .. اوضاع کشور ما همین است که هست و البته عده ای دلسوز به صورت جزیره ای فعالیت می کنند و دستگاهها هم دائما از عدم همکاری یکدیگر شکایت دارند.
اما آن سه مسأله که مشغولیت ذهنی شدید مسئولان به آنها در وضعیت اسف بار کنونی معضلات اجتماعی نقش مهمی دارد کدامند؟
1. اولین مسأله امریکاست. مسأله ای که به هر نحو یک طرفش به امریکا مربوط باشد سخت مورد توجه مسئولان و رسانۀ ملی ماست و تا آخر پیگیری می شود و حتی افراد نامرتبط هم مرتبا اظهار نظر می کنند. اگر روزی گزارشی از همین مسألۀ «تعرض به کودکان در ایران» از شبکه سی ان ان پخش شود چون به نحوی به آمریکا مرتبط شده است و باید روی آمریکا کم شود، فورا در کانون توجه قرار می گیرد.
2. مسألۀ دوم انتخابات است که با پیش و پس خود، لااقل دو سال بخش مهمی از فکر مسئولان را به خود مشغول می کند و قربانی اصلی در این کارزار بعضا بیرحمانه جناحی، معمولا منافع ملی است.
3. مسألۀ سوم پاسخ دادن به منتقدین منصف و غیر منصف خود، دستگاه زیر نظر خود و یا جناح خود است. در این مورد حتی گاهی کامنتها در سایتها به دقت رصد شده و به سرعت برخورد لازم و گاهی بیش از حد لازم صورت می گیرد تا درس عبرتی برای دیگران باشد.
وقتی ذهنها عمدتا به امور سه گانه فوق مشغول است و در امور دیگر خبری از بازخواست جدی نیست، راز این مطلب خود به خود روشن می شود که چرا مواد مخدر صنعتی وحشتناک مثل شیشه از سال 81 به دست جوانان می رسد ولی قانونش در سال 89 تصویب می شود؛ چرا بیست ماه عده ای کارگر بی حقوق می مانند و فریادشان به جایی نمی رسد؛ چرا مخوفترین شبکه گروگانگیری در قلب کشور در جاده های اصفهان دو ماه پیش کشف می شود و برخی مسئولان مربوطه اساسا از اصل خبر بی اطلاعند چه رسد به اینکه واکنشی نشان دهند.
از اینجا همچنین ارتباط تیتر به ظاهر نامربوط این نوشته با تعرض به کودکان روشن می شود. در کشوری که تا یک موضوع به یکی از سه عنوان «آمریکا»، «انتخابات» و یا «نقد مسئولان» مربوط نباشد توجه لازم به آن نمی شود با چه روشی می توان توجه برخی مسئولان و رسانۀ ملی کشور را به فاجعه ای مانند اخبار تعرض به کودکان در مدارس فوتبال جلب کرد؟
⬅️⬅️ ادامه مطلب در پست بعدی
@m_motahari
🔻نکات اصلی یادداشت تحت عنوان:
راننده مست، نیروی انتظامی و یک تبریک!
🔹محمد مطهری
1. پس از انتشار کلیپ برخورد خشن پلیس با یک راننده مست پس از رانندگی خطرناک، جای تقدیر بسیار دارد که مسئولان نیروی انتظامی یک مسأله ساده را امنیتی نکردند، صورت مسأله را تغییر ندادند و دو جنبه را به خوبی تفکیک کردند: به خطای نیروی خود اذعان کرده و از مجازات آنان خبر دادند و راننده مست را نیز به دست قانون سپردند و با این برخورد منصفانه، منزلت خود را نزد مردم بالا بردند.
2. اهمیت این رفتار اسلامی مسئولان انتظامی، آن وقت معلوم می شود که توجه کنیم که پلیس می توانست پس از پخش این کلیپ در شبکه های اجتماعی، اطلاعیه ای امنیتی به شرح ذیل صادر کند که نظیرش را در گذشته از طرف نیروی انتظامی و دستگاها و نهادهای دیگر دیده ایم:
«اخیرا دشمنان انقلاب که ارتباطشان با اجانب روشن است برای تضعیف نیروی انتظامی، بخشی گزینشی از یک کلیپ را در فضای مجازی منتشر کرده اند تا به خیال خام خود، مردم شهیدپرور را نسبت به پرسنل خدوم نیروی انتظامی بدبین کنند. این حرکت مذبوحانه که در خیانت بار بودن آن همین بس که مورد استقبال رسانه های شناسنامه دار بیگانه واقع شده و نوعی فرار به جلو است، به قصد تطهیر عیاشان و ترویج اباحیگری صورت گرفته و بخشی از پروژه نخ نمای جنگ نرم علیه نظام مقدس اسلامی است. به اطلاع امت شریف ایران می رساند: پلیس امنیت نیروی انتظامی همه افراد دخیل در تهیه این خوراک برای رسانه های بیگانه را (از جمله کسی که فیلم دوربین مدار بسته را منتشر کرده) شناسایی و بازداشت کرده است».
(بدیهی است حساب مسائل و تهدیدهای واقعا امنیتی از مسائل بی شماری که بی جهت با آنها مواجهه امنیتی می شود جداست).
3. آنچه جای تبریک به فرماندهان نیروی انتظامی در برخورد اخیر را دارد این تدبیر آنان است که به جای «جمع کردن» یک حادثه، در پی «حل کردن» آن بودند؛ یعنی به جای فرافکنی، نیت خوانی، ربط دادن به دشمنان خارجی، تهدید انتشاردهنده به جای مجرمان و به جای اصرار بر اینکه هیچ گردی بر دامان نیروی انتظامی ننشسته و نخواهد نشست، به دنبال ریشه یابی مشکل، برخورد منصفانه و اقناع اذهان جامعه بودند و با این برخورد منطقی و غیرطلبکارانه، موفق هم شدند.
4. اگر به شایعات مهمی که در شبکه های اجتماعی پخش می شود پاسخ قانع کننده ای داده نشود و به جای رفع شبهات اصلی در اذهان، شاکیان و یا عاملان انتشار تهدید شوند، خود بدترین نوع دامن زدن به «نفوذ» دشمنان است، زیرا تأثیر این نفوذ، در«اذهان» مردم یعنی همان پشتوانه اصلی نظام است. بر خلاف تصور برخی، نفوذی که باید بیش از هر نفوذ دیگری نگران آن بود نفوذ از طریق رفت و آمد چند خارجی نیست؛ بلکه نفوذ این تصور، غلط یا درست، به درون ذهن مردم است که عدالتخانه نظام ما «دردانه» و بلکه «دردانه ها» دارد.
5. صدور مجوز خروج از کشور در سال گذشته به متهم معروف درپرونده های جنجالی (مانند کهریزک، زهرا کاظمی و تأمین اجتماعی) برای زیارت اربعین در ایام محاکمه، ضررش برای نظام اسلامی بسیار بیشتر از صدو مجوز ورود به کشور به رئیس سازمان سیا است. اولی موجب نفوذ بی اعتمادی در عمق اذهان مردم و تهدیدی پنهان و بسیار جدی علیه آینده نظام است که تقریبا التیام ناپذیر است، ولی دومی انحرافی در سیاستمداران است که با اراده ملتی که به نظامشان اعتماد دارند و با اقدام متقابل رهبرانقلاب علاج پذیر است.
6. تخلفات گسترده واقعی در کشور در سطوح و انواع مختلف نشان می دهد که نزد بسیاری، ترس از خدا و کیفر الهی (عامل بازدارنده اول) چندان کارساز نبوده است و وجدانها (عامل دوم) هم نقش بازدارندگی خود را برای این عده از دست داده اند. در این میان آنچه خوشبختانه همچنان کارساز بوده و خواهد بود ترس از رسانه و به تعبیر دیگر ترس از مردم (عامل سوم) است. ملتمسانه خواهش می کنم این یکی را دیگر ناکار نکنیم البته در آنجا که با طی شدن روال قانونی صورت بگیرد بدون آنکه با دستورات و قیود پی در پی، رسانه را در برخورد با فساد به شیری بی یال و دم و اشکم تبدیل کنیم.
7. جان کلام: بزرگترین ضربه ای که از ابتدا تا کنون بر نظام جمهوری اسلامی وارد شده است نه از ناحیه صدام بوده است و نه منافقین، نه آمریکا و نه اسرائیل، نه قاتلان مطهری و بهشتی و نه هیچ فرد یا گروه دیگر. آنها هرگز نتوانستند ضربه ای کاری از «درون» نظام اسلامی به آن وارد کنند. بزرگترین خیانت را یک جمله نادرست به این نظام کرده و می کند؛ جمله ای که مانند موریانه به تدریج، پایه اعتماد مردم به نظام را در قلوب و اذهان آنان خورده و می خورد و خطرناکترین مصداق نفوذ است. آن جمله این است که «تخلفات مجرمان درشت وابسته به نظام تا زمانی که با نظام مسأله پیدا نکرده اند باید پنهان بماند تا مردم به نظام بدبین نشوند».
🔴 متن کامل این نوشته را می توانید در پست بعدی ببینید.
@m_motahari
نکات اصلی یادداشت با عنوان:
✅ پیامی که نتوانستیم به سست حجابان برسانیم
🔹محمد مطهری
🔻من به عنوان یک روحانی اگر دختر بدحجابی را ببینم که از یک پارتی مختلط با دوستان پسرش بیرون می آید، باید میان دو موضوع تفکیک کنم: اینکه او با بدپوششی خود و شرکت در مجلس آنچنانی، گناهان بزرگی مرتکب شده یک موضوع است، اما نمی توانم موضوع دومی را نتیجه بگیرم که من چون این گناهان را مرتکب نشده ام لزوما نزد خداوند از او عزیزترم. من شاید عاق مادر باشم، یا در حق کسی ظلمی نابخشودنی کرده باشم و یا همنشین گناه بزرگتری باشم و اینها چه بسا نزد خداوند باعث سقوط بسیار بیشتری برای من شده باشد.
🔻یک نگاه تفریطی و یک نگاه افراطی در نابسامان کردن وضع حجاب دست به دست هم داده اند: گروه اول می گویند بدحجابی یعنی «بیرون بودن چند دسته و یا چند تار مو»، و بلافاصله اضافه می کنند که چرا بیرون بودن این چند تار مو اینقدر بزرگ شده و به آن حساسیت نشان داده می شود؟ اما گروه دوم هر گاه صحبت از گناه و بلکه نابسامانیهای اجتماعی می شود فقط به یاد «گناهان تصویری» می افتند که در آنها حتما پای زنان هم در میان است. در واقع گروه اول «اهمیت حجاب» را خدشه دار می کنند و گروه دوم «بستر تبلیغ» آن را.
🔻در نقد نگاه اول باید گفت نمی توان با محاسبه سانتیمتری به تبیین احکام در دینی بپردازیم که در قرآنش (اتفاقا پس از سخن از یک حکم الهی) تأکید می کند که چه بسا اموری را که شما کوچک و ساده می شمارید نزد خداوند امری بزرگ و مهم باشد (وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ؛ نور/15). اهمیت رعایت حجاب در جامعه را باید از دل قرآن و سیره و سخن پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) به دست آورد نه با تبیین سانتیمتری.
🔻در نقد نگاه افراطی به حجاب باید گفت اگراعتراض آنان نسبت به اجرای یک حکم اجتماعی اسلامی است آیا گناه اجتماعی حتما باید تصویری باشد تا نسبت به آن حساسیت نشان داده شود؟ از بدحجابی می توان عکس گرفت اما از متلک گویی نسبت به محجبه و غیرمحجبه چطور؟ در اسلام نگفته اند که اگر کسی به بدحجابی اعتراض نکند مسلمان نیست ولی گفته اند که اگر کسی فریاد «یا للمسلمین» مظلومی را بشنود و اقدامی نکند مسلمان نیست و کم نیست این ندا در جامعه ما.
🔻پیامی که نتوانسته ایم به سست حجابها و خانواده هایشان منتقل کنیم این است که تذکر دربارۀ حجاب یک تذکر از بالا به پایین نیست و تذکردهنده هرگز ادعا ندارد – و نمی تواند و نباید داشته باشد – که انسان بهتری است. حجاب هر اندازه که مهم باشد نمی توان نتیجه گرفت «مقام معنوی هر فرد مقید به حجاب «لزوما» از هر فرد بدحجاب بالاتر است». نهی کننده از منکر، تنها می تواند شاکر خداوند باشد که این حرام خاص را به توفیق الهی در حال حاضر انجام نمی دهد.
🔻بدحجاب همیشه تذکرگیرنده نیست و نباید باشد و می تواند در امر به معروف و نهی از منکر حتی در مسائل مربوط به عفاف و حجاب، همکاری کند چه رسد به مسائل دیگر مثل حفظ حقوق مردم یا نهی از غیبت و مانند آن. بی تردید اکثر قاطع افراد چادری، با وقار هستند و حریم مناسبی با نامحرم نگه می دارند. حال فرض کنیم یک فرد بدحجاب که فقط بدحجاب است ولی آرایش نکرده و با نامحرم با رعایت حد و حدود و عفیفانه برخورد می کند، با یک چادری مواجه شود که رنگ مقنعه را با رنگ آرایشهای صورت «ست» کرده و با نامحرم مانند محرم خوش و بش می کند. آیا این فرد بدحجاب حق تذکر به او را ندارد؟ بدحجابی یک امر است و عفت و وقار در برخورد با نامحرم چیز دیگر، گر چه متأسفانه بدحجاب لااقل با ظاهر خود بر خلاف فرد چادری باوقار، دورباشی به نامحرم اعلام نمی کند.
🔻چه اصراری است که در گشت ارشاد از بانوان چادری استفاده شود؟ استفاده از آنان در گشت ارشاد امری است توجیه ناپذیر با پیامدهای ناگوار. مثلا وقتی در مواردی ولو نادر، ارشاد زبانی به مقاومت و درگیری می انجامد در برخی از افراد جامعه نسبت به چادر بغض و کینه پیدا می شود و نوعی دو دستگی در اجتماع پدید می آورد. آیا کودک همراه آن خانم سست حجاب، درآینده چادری خواهد شد یا مبلغی بر ضد چادر؟ استفاده از بانوان چادری در گشت ارشاد همان میزان اشتباه است که قرار دادن روحانیون در خودروهای گشت ارشاد.
🔻مخالفان وجود گشت ارشاد، این روزها به فضای مجازی که گشت ارشاد ندارد نظری بیندازند و انفجار ناسزاهای بسیار رکیک از طرف دهها و صدهاهزار کاربر ایرانی و بعضا خانم را - که اکثر آنان با نام و تصویر واقعی در صفحه اینستاگرام کامنت می گذارند - ببینند. بوی تعفن این اقدام که سابقه هم دارد به حدی بود که به سرعت در رسانه های خبری جهان انعکاس یافت. برخی از حرمت شکنان مجازی اگر در فضای حقیقی مانعی نبینند در کجا توقف خواهند کرد؟
🔴 متن کامل را می توانید در سایت تابناک بخوانید:
http://www.tabnak.ir/fa/news/609567/پیامی-که-نتوانستیم-به-سست-حجابان-برسانیم
@m_motahari
✅ متن کامل یادداشت با عنوان "انقلابی نیستی؟ پس نیستی!" که در سایت تابناک منتشر شده است:
http://www.tabnak.ir/fa/news/567874/انقلابی-نیستی-پس-نیستی