#info
L'attaque terroriste contre le sanctuaire sacré de Shah Cheragh dans la ville de Chiraz (Shiraz), au sud-ouest de l’Iran qui a fait des dizaines de morts et de blessés.
Des images de vidéosurveillance diffusées par les autorités locales montrent l’homme armé se frayant un chemin à l'intérieur du sanctuaire ouvrant le feu sur les personnes présentes.
Le sanctuaire sacré
حرم مقدس.مکان مقدس
L'attaque terroriste
حمله تروریستی
sud-ouest
جنوب غربی
Blessé
زخمی، مجروح
Mort
فوتی،
martyr, yre
شهید
vidéosurveillance
دوربین مدار بسته
diffuser
انتشار دادن.
l’homme armé
مرد مسلح
Se frayer
راهی برای وارد شدن به داخل پیدا کرد
ouvrant le feu sur
شلیک کردن به روی کسی.
#vocabulaire
Impious adj /ɪmˈpaɪəs/ /ایمپایس/
ناپرهیزکار ، بی دین ، خدا نشناس
Opp:pious دیندار
an impious person
یه آدم بی دین
به این مکالمه گوش کنید و آن را بنویسید
دیکته و هم شنیداری شما تقویت میشوند
سپس متن مکالمه را بخوانید و آن را حفظ کنید 🌹
سلام
ما علاوه بر کامپیوتر و برنامه نویسی، کار هنری هم میکنیم
علاقمندان به کارهای سفالی و سرامیکی میتونن به کانال زیر که تولید خودمون رو توش گذاشتیم مراجعه کنن
T.me/ChichilasArts
🇫🇷#vocabulaire
#لغت
یک دیالوگ براتون می گذارم که در سطح A2 هست ابتدا کلمات زیر را بعد از من تکرار کنید و معانی آنها را به خاطر بسپارید سپس دیالوگی را که براتون می گذارم چندین بار گوش کنید و جملات و کلماتی که متوجه شدید را بنویسید . و در آخر دیالوگ را همراه با معنی بخوانید و بارها تکرار کنید تا جملات آن را حفظ شوید . به این ترتیب مکالمه شما کم کم پیشرفت میکند و گوش شما هم به شنیدن تلفظ ها و جملات عادت میکند .
#vocabulaire
📘Un appel
یک تلفن- یک زنگ تلفن - یکتماس تلفن
📘Recevoir un appel
دریافت کردن تماس تلفنی
📘Il reçoit un appel de la directrice
او از مدیر تماس تلفنی دریافت میکند
📒Passer
عبور کردن - رد شدن - سر زدن
📒Passez dans mon bureau
به دفتر من سر بزنید
📒Vous pouvez passer dans mon bureau ?
می تونید به دفتر من سر بزنید؟
📗Une mission
یکماموریت
📗Confier
سپردن
📗J'ai une mission à vous confier
یک ماموریت دارم که به شما بسپارم
📙De quoi s'agit-il
در چه خصوصی هست؟
📘Rendre visite à quelqu'un
به دیدار کسی رفتن
📕S'occuper de quelque chose ou de quelqu'un
به چیزی یا کسی مشغول شدن
📗Apprécier
قدر دانی کردن
📗Il va apprécier
او قدر دانی خواهد کرد
📔Entendu
چشم ، به روی چشم ، حتما
📕Accompagner quelqu'un
همراهی گردن
📕Je dois l'accompagner
منباید او را همراهی کنم
📘Un souvenir
یکخاطره
📘Inoubliable
فراموش نشدنی
📘Il garde un souvenir inoubliable
برای او یک خاطره فراموش نشدنی به جا میمونه
📘Je voudrais qu'il garde un souvenir inoubliable
میخواهم که برای او یک خاطره فراموش نشدنی به جا بمونه
📒Envoyer
فرستادن
📒J'envoie
میفرستم
📒Je vous envoie
برای شما میفرستم
📒Je vous envoie dès qu'il est prêt
به محض اینکه آماده بشه اون رو براتون میفرستم
📒📕📗📘📙📔📗
از کانال فرانسه با زینا
🔴Le rouge à lèvres
رژلب
🟡La brosse
برس
🟢Le peigne
شانه
🔵La balance
ترازو
🟣Les mouchoirs
دستمال کاغذی
🟤La brosse à dents
مسواک
🟡Le dentifrice
خمیر دندان
🟢L'eponge
لیف
🔴Le savon
صابون
🟠Le lavabo
رو شویی
🟣Les cotons -tiges
گوش پاک کن
🟢Le champooing
شامپو
🟤La douche
دوش
🔵La baignoire
وان
🟢🔵🔴🟠🟢🔵🔴🟠
فرانسه با زینا
Ce n'est pas ma tasse de thé
=
Ce n'est pas mon domaine préféré : Ce n’est pas ce que je préfère.
باب میلم نیست
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
پدر : من وقتی کوچک بودم کامیپوتر نبود 😢
پسر : عههههه ، پس چطوری تو اینترنت میرفتین؟ 😳
#vocabulaire
Sens propre : معنی حقیقی
Sens figuré : معنی مجازی
Les pépins : دانه (هسته) میوه
Ex: ça se mange les pépins de pastèque ?
دانه های هندوانه خورده میشن؟
Avoir des pépins : مشکل داشتن
Ex: Je n'ai que des pépins en ce moment .
در حال حاضر فقط مشکل دارم .
4-
👩🦰Vous parlez espagnol Mme Pinson?
شما اسپانیایی صحبت میکنید خانم پنسون؟
👵Oui je me débrouille. Je fais de l'espagnol depuis 2 ans .
بله از عهده اش برمبام. از دو سال پیش اسپانیایی کار میکنم
دوستان محترم لطفا این حرام لقمه رو ریپورت کنید تا با جعل هویت، سر مردم کلاه نذاره
اسم خودش رو گذاشته شهید مهدی عزیزی و بعدش به حساب مهدی عزیزی از مردم بابت برگزاری کلاس پول میگیره. چطور ممکنه حسابی که صاحبش به درک رفته هنوز کار بکنه؟
@shahidMahdiAzizi
لطفا این رو به اشتراک بذارین تا تعداد زیادی، این یارو رو ریپورت کنن
اینطوری شاید کمتر مردم رو تیغ بزنه
بسیار متشکرم
#dialogue
À la #boulangerie
در #نانوایی
🇫🇷🇫🇷🇫🇷🇫🇷🇫🇷🇫🇷
🙎♂Employé : Monsieur bonjour.
سلام اقا
👴Client : Bonjour, je voudrais trois croissants au beurre, un pain aux raisins et un pain au chocolat, s’il vous plaît.
سلام ، من سه تا کراواسان کره ای، یک نان کشمکش ( انگور) ، و یک نان شکلاتی میخواستم لطفا
🙎♂Employé : Oui, ça sera tout ?
بله ، دیگه چی میخواستید ؟ ( همین ، چیز دیگه ای هم میخواستید؟)
👴Client : Qu’est-ce que vous avez comme tartes ?
تارت چی دارید؟
🙎♂Employé : J’ai des tartes aux pommes ou des tartes aux fraises.
تارت سیب و تارت توت فرنگی دارم .
👴Client : Je vais prendre une tarte aux fraises.
یک تارت تو ت فرنگی برمیدارم
🙎♂Employé : Oui c’est pour combien de personnes ?
بله، برای چند نفر؟
👴Client : Pour six personnes.
برای ۶ نفر .
🙎♂Employé : Voilà monsieur. 25 euros cinquante.
بفرمایید اقا
۲۵ یورو و ۵۰
👴Client : Voilà.
بفرمایید
🙎♂Employé : Merci monsieur, au revoir.
مرسی اقا ، خداحافظ .
👴Client : Merci, bonne journée.
مرسی ، روز خوبی داشته باشید.
فرانسه با زینا
#مکالمه
Situation : Sébastien est à son poste de travail. Il reçoit un appel de la directrice.
سباستین در پست کاری خودش هست که از مدیرش تماس تلفنی داره
👩🦳Directrice : Sébastien, vous pouvez passer dans mon bureau, s’il vous plaît ?
سباستین، می تونید لطفا یه سر به دفتر من بزنید ؟
👱♂Sébastien : J’arrive tout de suite.
همین الان میام
…
👱♂Sébastien : (frappe à la porte) toc toc toc.
سباستین به در میزنه .....
👩🦳Directrice : Entrez.
بیایید داخل
👱♂Sébastien : Vous vouliez me voir ?
می خواستید من رو ببینید ؟
👩🦳Directrice : Oui, j’ai une mission importante à vous confier.
بله براتون یک ماموریت مهم دارم ( میخوام یک ماموریت مهم بهتون بسپرم )
👱♂Sébastien : Oui, de quoi s’agit-il ?
بله حتما در چه خصوصیه ؟
👩🦳Directrice : Vous savez que notre client japonais doit nous rendre visite la semaine prochaine.
میدونید که مشتری ژاپنی ما هفته آینده باید یک دیداری با ما داشته باشه .
👱♂Sébastien : Oui, le directeur de Suzuki corporation…
بله ، مدیر شرکت سوزوکی ....
👩🦳Directrice : Exactement, il ne s’agira pas du directeur en personne mais de son fils, … Junichiro Suzuki. Et comme je sais que vous parlez japonais, vous allez vous occuper de l’organisation de son séjour.
دقیقا همینطوره ، اما دیگه خود مدیر نمیاد بلکه پسرش قراره بیاد، اسمش جونیشیرو سوزوکی هست .از اونجایی که میدونم شما ژاپنی صحبت میکنید، اقامتش رو هماهنگ کنید .
👱♂Sébastien : Je, je ne parle pas couramment japonais, je connais seulement quelques mots.
من که ژاپنی رو روان صحبت نمیکنم ، فقط چند تا کلمه بلدم .
👩🦳Directrice : Oui, et c’est déjà beaucoup. Notre client va apprécier. Il arrive le 15 et repart le 18. C’est très court. Vous avez jusqu’à vendredi pour préparer son séjour.
بله خب همین قدر هم عالیه( همینش هم زیاده ). مشتریمون ممنون میشه. او روز پانزدهم میرسه و هجدهم برمیگرده . خیلی زمانش کوتاهه. شما فقط تا جمعه فرصت دارید که مقدمات اقامتش رو آماده کنید .
👱♂Sébastien : Entendu, je dois l’accompagner pendant ces trois jours ?
چشم ، من باید تمام مدت این یه روز همراهیش کنم ؟
👩🦳Directrice : Oui ! Je veux qu’il garde un souvenir inoubliable de son séjour à Paris. Alors faites-ça bien ! Je compte sur vous.
بله ! دلم میخواد که او بکخاطره فراموش نشدنی از اقامتش در پاریس داشته باشه . لطفا خوب انجامش بدید. من روی شما حساب میکنم .
👱♂Sébastien : Entendu, je vous envoie le programme dès qu’il est prêt.
حتما، به محض اینکه برنامه آماده شد براتون میفرستم .
✅ Fail
🔷 Without fail
1️⃣ بدون استثنا
✳️ He is late for every meeting without fail.
✳️ در همه جلسات بدون استثنا دیر میاد.
2️⃣ حتما، بیبرو برگرد
✳️ I want this work finished by tomorrow, without fail.
✳️ بیبرو برگرد، میخواهم این کار تا فردا تمام بشه.
هرگز خود را فردی شکستخورده تصور نکنید.
این تصویر خطرناک است،
زیرا ذهن پیوسته خواهد کوشید این تصویر را کامل کند.🍃🍃🍃🍃
✅ Abet
🔷 Abet in
🔶 (کار خلافی با کسی) همدست بودن
✳️ The thieves were abetted in the jewel robbery by some of the servants.
✳️ بعضی از مستخدمان در سرقت جواهرات با دزدان همدست بودند.
#Abate