✅ Fail
🔷 Without fail
1️⃣ بدون استثنا
✳️ He is late for every meeting without fail.
✳️ در همه جلسات بدون استثنا دیر میاد.
2️⃣ حتما، بیبرو برگرد
✳️ I want this work finished by tomorrow, without fail.
✳️ بیبرو برگرد، میخواهم این کار تا فردا تمام بشه.
هرگز خود را فردی شکستخورده تصور نکنید.
این تصویر خطرناک است،
زیرا ذهن پیوسته خواهد کوشید این تصویر را کامل کند.🍃🍃🍃🍃
✅ Abet
🔷 Abet in
🔶 (کار خلافی با کسی) همدست بودن
✳️ The thieves were abetted in the jewel robbery by some of the servants.
✳️ بعضی از مستخدمان در سرقت جواهرات با دزدان همدست بودند.
#Abate
✅ Abase
🔷 Abase oneself
1️⃣ خود را خوار کردن، خود را کوچک کردن، خود را تحقیر کردن
✳️ You abased yourself by stealing from a poor old man.
✳️ تو با دزدی کردن از یک پیرمرد بینوا خود را خوار کردی.
2️⃣ خود را پای (کسی) انداختن، تضرع کردن
✳️ In former times, people used to abase themselves before the gods.
✳️ در گذشته، مردم نزد خدایان تضرع می کردند.
#Abase
#کتاب_لغت
#صفحه_۲۴
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Bénoit , au contraire , parle beaucoup . Il est bavard .
بنوا برعکس ، خیلی حرف می زند .
او پر حرف است .
Bavard = پرحرف ، حراف
🌺🌺🌺
Jean_pierre est un homme nerveux . Alors que Nocole est très calme .
ژان پیق یک آدم عصبی است . در حالیکه نیکول خیلی آرام است .
Nerveux = عصبی
Calme = آرام
🌺🌺🌺
Colette est optimiste . Elle voit le bon côté des choses . Alors que Nadége est quelqu'un de pessimiste .
کوله خیلی خوشبین است . او همیشه خوبی های هر چیزی را می بیند . در حالیکه نادژ یک فرد بدبین است .
Optimiste = خوشبین
Voit = می بیند
Le bon côté des choses =
چیزهای خوب هر چیزی رو
Pessimiste = بدبین
✅ Aback /əˈbæk/
🔷 Be taken aback (by sb/sth)
🔶 یکه خوردن، جا خوردن
✳️ I was taken aback by his remark.
✳️ از حرف او جا خوردم.
#Idiom #Aback #Take
#کتاب_لغت
#صفحه_۲۴
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Le caractère = شخصیت
La personnalité en général =
شخصیت عمومی
Clément a bon caractère . Il est facile de communiquer avec lui .
کلمان شخصیت خوبی دارد . خیلی راحت می شود با او ارتباط برقرار کرد .
Bon= خوب
Il est facile = خیلی راحت است که
Communiquer = ارتباط برقرار کردن
🌺🌺🌺🌺
Au contraire , laura a mauvais caractère . Il est difficile de lui parler .
بر عکس ، لورا یک شخصیت بدی دارد . حرف زدن با او خیلی سخت است .
Mauvais = بد
Difficile = سخت
Parler = حرف زدن
🌺🌺🌺
Anne est très sympathique . Tout le monde l'amie bien .
آن خیلی مهربان است . همه مردم از او خوششون می آید .
Sympathique = مهربان
Tout le monde = همه مردم
Aimer bien = خوش آمدن
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
Être enceinte
باردار بودن
Accouchement
زایمان
Allaiter
شیر دادن
او منتظر یک نوزاد است .او باردار است . زایمان او برای ۵ اوت پیش بینی شده است . پس از تولد کودک او میخواد به او( نوزاد) شیر بدهد .
#vocabulaire
L'eczéma
اگزما ، بیماری پوستی
Démanger
خارش داشتن ، خاریدن
Gratter
خاراندن
Irriter
ملتهب کردن
#vocabulaire
پلیس من را متوقف کرد و گفت مدارک 《 کاغذ》 . من پاسخ دادم 《 قیچی 》برنده شدم گاز دادم و رفتم☺️فکر کنم میخواست تلافی کنه چون ۴۵ دقیقه تعقیبم کرد 😁😂
Читать полностью…🔴Le rouge à lèvres
رژلب
🟡La brosse
برس
🟢Le peigne
شانه
🔵La balance
ترازو
🟣Les mouchoirs
دستمال کاغذی
🟤La brosse à dents
مسواک
🟡Le dentifrice
خمیر دندان
🟢L'eponge
لیف
🔴Le savon
صابون
🟠Le lavabo
رو شویی
🟣Les cotons -tiges
گوش پاک کن
🟢Le champooing
شامپو
🟤La douche
دوش
🔵La baignoire
وان
🟢🔵🔴🟠🟢🔵🔴🟠
فرانسه با زینا
Ce n'est pas ma tasse de thé
=
Ce n'est pas mon domaine préféré : Ce n’est pas ce que je préfère.
باب میلم نیست
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✅ Abbreviate
🔷 Abbreviate to
🔶 خلاصه کردن به صورتِ
✳️ "December" is usually abbreviated to "Dec.".
✳️ ترجمه: December معمولا به صورت Dec. خلاصه می شود. (Dec. مخفف December است.)
#Abbreviate
✅ Abandon
🔷 abandon oneself to
🔶 خود را تسلیم (چیزی) کردن، خود را به دست (چیزی) سپردن، (در چیزی) غرق شدن
✳️ After her mother died, she abandoned herself to grief.
✳️ پس از مرگ مادرش، خود را به غم و غصه تسلیم کرد.
#Abandon
✅ Abandon /əˈbændən/
🔷 Abandon to
🔶 واگذار کردن به، سپردن به
✳️ The affairs of the nation have been abandoned to dishonest politicians.
✳️ امور کشور به دست سیاست مداران نادرست سپرده شده است.
#Idiom #Abandon
✅ Rip /rɪp/
🔷 Rip-off
👉 Something is more expensive than it should be.
🔶 چاپیدن، گرانفروشی، کلاهبرداری
🔷 Rip somebody off
👉 To cheat someone by making them pay too much money for something.
🔶 کسی رو چاپیدن، کسی رو لخت کردن، سر کسی کلاه گذاشتن، کسی را تیغ زدن، کش رفتن
✳️ I paid £20 for a taxi from the airport. I was ripped off!
✳️ They really ripped us off at that hotel.
#Idiom #Rip #Off
#dialogue
Une dispute conjugale
دعوای زن و شوهری 😁🙈🙊
👱🏽♀️Lisa : C’est pas vrai !
واقعا که ! ( حقیقت نداره)
👨🏻Gilles : Quoi ?
چی شده مگه ؟
👱🏽♀️Lisa : Tes chaussettes ! Tu as encore laissé traîner tes chaussettes sous le lit.
جورابات! بازم انداختیشون زیر تخت .
👨🏻Gilles : Et alors ? C’est leur place !
خب مگه چیه ؟ جاشون همونجاست!
👱🏽♀️Lisa : Leur place ! Pff… Je t’avais demandé si tu avais du linge à laver. Je viens de lancer la machine. C’est pourtant pas difficile à comprendre.
جاشون! اوف..... ازت پرسیده بودم لباسی واسه شستن داری یا نه . همین الان لباس تو ماشین لباسشویی انداختم . اخه درک کردنش خیلی هم سخت نیست .
👨🏻Gilles : Oh là là, toujours à redire ! Quoi que je fasse, c’est jamais bien avec toi.
ای بابا! همش تکرار میکنی ! هر کاریم که بکنم با تو هیچ وقت خوب پیش نمی ره.
👱🏽♀️Lisa : Tu plaisantes ? C’est parce que tu fous rien que je râle !
شوخی میکنی؟ واسه اینکه عین خیالت هم نیست من غر میزنم !
👨🏻Gilles : Tu vois, quand tu es comme ça, tu me rappelles ta mère !
ببین، هر وقت اینطوری میشی منو یاد مادرت میندازی !
👱🏽♀️Lisa : Arrête de me parler de ma mère à chaque fois ! On est en train de parler de tes chaussettes, là.
بس کن ، هر دفعه در مورد مامانم باهام حرف نزن ! ما داریم در مورد جورابات حرف میزنیم .
👨🏻Gilles : Tu parles de mes chaussettes ! À croire qu’il n’y a que ça qui t’intéresse dans la vie.
تو داری از جوراب هام میگی ! انگار فقط این تو زندگی واست جالبه .
👱🏽♀️Lisa : Mais je vais te les faire bouffer !
اصلا میدم بخوریشون !
👨🏻Gilles : Tu ferais mieux de les laver non ?
بهتره که اونها رو بشوری نه ؟
👱🏽♀️Lisa : AHHHHH, fiche-moi la paix ! Non ! Non ! Ne parle pas! Tu te tais ! Tu fermes ta grosse bouche et tu sors !
وااااای، تو رو خدا بس کن ! راحتم بذار ! میگم نه ! حرف نزن ! ساکت شو! اون دهن گشادتو ببند و برو بیرون !
👨🏻Gilles : Je les pose sur le lit.
میذارمشون روی تخت .
👱🏽♀️Lisa : Ta bouche !
دهنتو ببند !
👨🏻👱🏽♀️👨🏻👱🏽♀️👨🏻👱🏽♀️👨🏻👱🏽♀️
S'évanouir
بی هوش شدن
Avoir un malaise
ناخوش بودن
Tomber dans les pommes
بیهوش شدن
#vocabulaire
Les expressions avec A(1)
Dieu ait son âme: خدا بیامرزدش
Faire amende honorable: به خطای خود اعتراف کردن
Traîter qqn sans aménité : با کسی بد رفتاری کردن
Petit ami: دوست پسر
Petite amie: دوست دختر
Cette nouvelle m'a anéanti: این خبر مرا از پای در آورد
Patience d'ange: صبر ایوب
La conversation s'anime : صحبت گل انداخت
Faire le bon apôtre : خوش خدمتی کردن
Faire l'appel: حضور و غیاب کردن
Bon appétit : نوش جان !
Je lui apprendrai : بهش نشون خواهم داد !
Faire l'apprentissage de:دوره ی چیزی یا کاری را دیدن
Approche-toi : بیا جلو
Après vous :اول شما ، شما بفرمایید
Toile d'araignée : تار عنکبوت
Tu en as pour ton argent : هر چقدر پول بدهی، همان قدر آش میخوری
Fournir des armes contre toi: آتو به دست کسی دادن
Arracher qqn à ses habitudes: عادت های کسی را از سرش انداختن
Cela peut arriver à tout le monde : برای هر کسی میتواند پیش بیاید
#expression